نام پژوهشگر: محمد صدقی الانق

ایمان و عقل و ارتباط آن دو از دیدگاه قرآن و حدیث
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشکده اصول الدین 1388
  محمد صدقی الانق   احمد احمدی

رساله حاضر به عنوان ایمان و عقل و ارتباط آن دو از دیدگاه قرآن و حدیث به دنبال پاسخ صحیح به این سئوال است که ماهیت ایمان و عقل و ارتباط آن دو از دیدگاه قرآن و حدیث چیست؟ و سئوالات فرعی متعددی در این رابطه مطرح است که تلاش شده به اهم آنها پاسخ داده شود. در این تحقیق عقل و ایمان در قرآن و حدیث مورد بررسی قرار گرفته است برداشت نویسنده این است که عقل از این دید استعدادی است که انسان به وسیله آن علم نافع و هدایت گر به سوی عمل صالح کسب می نماید که علم و معرفت مذکور موجب رهیابی فرد به دین حق می گردد و احکامی که از طریق عقل کشف و صادر می شود همانند مدلول دلیل معتبر نقلی حجت می باشد. اما ایمان در قرآن و حدیث، نتیجه به دست آمده این است که ایمان عبارت از معرفت و تصدیق قلبی خدا و پیامبر و ما جاء به النبی و اعتقاد به ائمه اثنی عشره است و در ماهیت ایمان عمل و یا اقرار زبانی دخالت ندارد. در ادامه برخی از ویژگی های ایمان که در تبیین ماهیت آن نقش دارد مورد بحث و بررسی قرار گرفته است از جمله اینکه ایمان امر اختیاری است، ایمان تجزی ناپذیر است، ایمان با شک قابل جمع نیست و فزونی و کاستی را می پذیرد. در تبیین حقیقت ایمان به ناچار مسأله نسبت اسلام و ایمان مورد بررسی قرار گرفته است و معلوم شده است که این دو مراتب متعدد دارند و نسبت بین اسلام و ایمان در مرتبه پایین عموم مطلق است یعنی هر فرد مومن مسلمان است اما هر مسلمان مومن نمی باشد و در این مرتبه آن دو اختلاف ماهوی دارند یعنی حقیقت اسلام در این مرتبه چیزی جز اظهار زبانی شهادتین نیست اما ایمان در مرتبه اول تصدیق قلبی شهادتین است ولی تفاوت اسلام و ایمان در مراتب بالاتر ماهوی نیست بلکه در شدت و ضعف است. در مورد رابطه عقل و ایمان از دید قرآن و حدیث آن چه باید گفت این است که آن دو رابطه بسیار تنگاتنگ دارند و از این دید نه تنها بین آن دو تعارضی نیست بلکه تعامل فراوان بین آنها برقرار است، از این رو، از طرفی عقل موجب تقویت ایمان است. اصولاً عقل اساس ایمان معرفی شده است. و هرگز جدایی ایمان و عقل معنا ندارد و آن کس که عقل دارد ایمان دارد و ایمان در زمینه عقل معنا پیدا می کند یعنی ایمان بدون تعقل امکان ندارد. و هرچه عقل قوی تر باشد موجب قوت ایمان است از طرفی اساس بودن عقل بدین معنا نیست که اگر عقل به کمال برسد از راهنمایی دین و ایمان دینی بی نیاز بشویم بلکه کارآمدی عقل در سعادت دنیوی و اخروی انسان با راهنمایی وحی است. چون عقل از درک تمام جوانب سعادت بشر عاجز است. با وجود این عقل در توسعه ایمان نقش بسیار دارد همان طور که ایمان در توسعه کمی و کیفی عقل تأثیر قابل توجه دارد و عواملی چند این نقش ایمان را عملی می کنند.