نام پژوهشگر: وحید جوان بخت

جداسازی فلزات سنگین توسط فرآیند بیوجذب بوسیله مورفولوژی های مختلف قارچ موکورایندیکوس
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده مهندسی شیمی 1388
  وحید جوان بخت   کیخسرو کریمی

با توجه به مضرات حضور فلزات سنگین در پساب ها، استفاده از روش های مناسب جهت جداسازی و حذف این مواد و در نتیجه کاهش خطرات ناشی از آن ها ضروری است. روش های شیمیایی و فیزیکی بطورکلی در حذف توده فلزات از محلول های با غلظت بالا یا متوسط موثرهستند. روش های بیولوژیکی جداسازی فلز تحت عنوان بیوجذب در مورد محلول های با غلظت کم فلز، نسبت به سایر روش ها دارای هزینه پایین تر و بهره وری بالاتری هستند. در فرآیند بیوجذب، میکروارگانیسم هایی ازجمله جلبک، قارچ و باکتری، جهت حذف فلزات سنگین حتی از محلول های بسیار رقیق بکار می رود. با توجه به اهمیت فلز سرب در صنایع به عنوان فلزی سنگین و استراتژیک و آلودگی قابل توجه آن در محیط زیست در پروژه حاضر سعی بر این شد که بر بیوجذب این فلز از محلول آبی تمرکز شود. قارچ موکورایندیکوس (که به دو شکل مخمری و ریسه ای رشد می کند) به دلیل محتوای کیتین وکیتوزان آن، قابلیت مناسبی در بیوجذب فلزات سنگین دارد. لذا در این پروژه بیوجذب سرب توسط مورفولوژی های مختلف این قارچ که در چهار حالت مختلف و ترکیبی از مورفولوژی های ریسه ای و مخمری رشد داده شد، از محلول حاوی این فلزسنگین انجام و میزان این توانایی در آن ها، با هم مقایسه شد. نتایج حاصل از آزمایشات نشان داد انواع مورفولوژی های مختلف، توانایی مناسبی برای جذب فلز سرب دارند و با وجود نزدیکی مقادیر بیوجذب، مورفولوژی ریسه ای خالص با ظرفیت جذبmg/g 075/22 و پس ا ز آن مورفولوژی-های ریسه ای غالب، مخمری غالب و مخمری خالص به ترتیب با 625/15، 684/14 و mg/g121/12بیشترین جذب را در 5/ 5 ph=انجام دادند. همه مورفولوژی ها در 5/ 5 ph= بیشترین میزان جذبشان را نشان دادند. هرچه میزان ریسه در بیومس بالاتر باشد، جذب فلز نیز به دلیل وجود مقادیر زیادتر از عوامل جذب، یعنی کیتین و کیتوزان، بیشتر است که این موضوع در روند ذکر شده نیز دیده می-شود. یعنی مورفولوژی ریسه ای خالص با دارا بودن بیشترین میزان ریسه و در نتیجه بیشترین محتوای کیتین وکیتوزان، و مخمری خالص با کمترین میزان، به ترتیب بیشترین و کمترین میزان جذب فلز را در بین مورفولوژی های موکورایندیکوس، از خود نشان دادند. کشت هوازی بالاترین میزان ریسه و کشت بی هوازی کمترین مقدار ریسه را تولید می کند، لذا بیومس حاصل از محیط کشت هوازی، بیشترین و بیومس رشدکرده در محیط کشت بی هوازی، کمترین میزان بیوجذب سرب را نشان می دهند.