نام پژوهشگر: عظیم صابری

بررسی طبقه بندی مکانی و نوع استقرار واحدهای صنایع استان خوزستان و بهینه یابی استقرار صنایع آتی با استفاده از gis
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم زمین 1391
  محسن بختیاری   کاظم رنگزن

یکی از اهداف اصلی طرح ریزی شهری، کنترل تجمع بیش از حد صنایع و رشد بی رویه مراکز صنعتی است. در مرحله کنونی اقتصاد ما، کاملا روشن است که پیشرفت های آینده به بهبود و گسترش سریع بخش های صنعتی وابسته است. از این رو بررسی تشکیلات صنعتی در محل، به منظور کمک به شناختن مشکلات و ایجاد زمینه ای منطقی و موجه برای توسعه هماهنگ و تغییر مکان احتمالی صنایع بسیار ضروری است. سیستم های اطلاعات جغرافیایی (gis) می تواند درآماده سازی و مدیریت اطلاعات و داده های موردنیاز جهت سهولت بخشیدن و پویایی چرخه فعالیت پروژه های صنعتی، راهنمایی برای مکان مناسب استقرار صنایع یا مکان یابی مجدد بر اساس فاکتور های تولید پیش قدم باشد. در تحقیق جاری ابتدا گروه بندی واحدهای صنایع فعال استان خوزستان به شکل انواع و طبقات صنایع صورت پذیرفت. سپس با توجه به داده های موجود میزان سهم هر شهرستان از این دسته بندی ها مشخص شد. و در عین حال بررسی روابط بین سهم صنایع، جمعیت و درصد بیکاری شهرستان ها هم در دستور کار قرار گرفت. سپس 5 طبقه واحد صنعتی شامل صنایع چوبی، ساختمانی، نساجی، حمل و نقل و خدماتی از انواع پنج گانه صنایع، جهت مکان یابی برگزیده شدند. روش های اجرای مکان-یابی ها، عبارت بودند از: ahp، anp وfahp . عوامل درگیر در مکان گزینی در پنج گروه عوامل طبیعی و زیست محیطی، عومل پشتیبانی تولید، قوانین و مقررات، انرژی و حمل و نقل قرار گرفتند. هر کدام از گروه های مذکور خود لایه هایی را شامل می شدند، و در مجموع بیست لایه اطلاعاتی وارد gis شدند. خروجی ها نقشه های اولویت استقرار مکانی صنایع نام گرفتند. پس از مکان یابی، تحلیل حساسیت اوزان لایه ها به شیوه های متفاوتی صورت پذیرفت. بررسی نتایج مکان یابی ها نشان داد که، بهترین اولویت استقرار صنایع حمل و نقل 22/10 درصد مساحت استان را شامل می-شد، این رقم برای صنایع چوبی، نساجی، ساختمانی و خدماتی به ترتیب 82/7، 37/7، 38/18 و 64/12 درصد بود.. از طرفی توزیع مکانی بهترین اولویت مکان گزینی صنایع چوبی، نساجی و حمل و نقل در جنوب غربی خوزستان متمرکزتر است، در حالی که پراکندگی آن در صنایع ساختمانی و حمل و نقل از الگوی خاصی تبعیت نمی کند. به طور کلی اتکا به نقشه های حاصل علاوه بر اینکه می تواند استعداد مناطق را جهت احداث صنایع مذکور روشن نماید، می تواند درطرح های آمایش سرزمین در افق های چند ده ساله کارایی های لازم را داشته باشد.

جمع‏آوری و مدیریت داده‏های طیف‏سنجی میدانی مرتبط با آب، خاک و سایر عوارض در دانشگاه شهید چمران اهواز با استفاده از web-gis
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم زمین 1391
  مجتبی کرمی   کاظم رنگزن

روش‏های طیف‏سنجی میدانی ظرف چند دهه‏ی اخیر به جایگاهی ویژه در علم سنجش از دور دست پیدا کرده‏اند. نتیجه‏ی مستقیم این امر افزایش محبوبیت و در نتیجه افزایش مداوم تعداد داده‏های طیفی حاصل از این روش‏هاست. با این حال، به علت نبود ساز و کاری مشخص برای مدیریت داده‏های طیفی، داده‏های تولید شده معمولاً از دسترس محققان دور می‏ماند. در این پژوهش سعی شده است تا با استفاده از پایگاه‏های داده‏ی رابطه‏ای در کنار سامانه‏ی اطلاعات جغرافیایی تحت وب، راهکاری برای مدیریت و در عین حال به اشتراک‏گذاری این گونه داده‏ها ارائه گردد. برای این منظور، در گام اول چهارچوبی برای توصیف داده‏های طیفی بر اساس پژوهش‏های انجام شده‏ی پیشین، و همچنین بر اساس روش‏های مورد استفاده‏ی محققان علوم مختلف تهیه گردید که در فرم‏های برداشت میدانی و نیز یک ژئودیتابیس پیاده‏سازی شد. در ادامه و به هدف مدیریت و همچنین به اشتراک‏گذاری داده‏های طیفی، یک سامانه‏ی اطلاعات جغرافیایی با اتکا بر پایگاه داده‏ی رابطه‏ای اوراکل و مبتنی بر معماری متمرکز مخدوم ضعیف طراحی و پیاده‏سازی گشت. سپس ژئودیتابیس مذکور درون این سیستم قرار گرفت. در برداشت‏های میدانی تعداد 60 نمونه‏ی طیفی از عوارض آب، خاک، گیاه و عوارض ساخته دست بشر در دانشگاه شهید چمران اهواز جمع‏آوری شد. تمامی طیف‏های برداشت شده و توصیفات مربوط به آن ها به همراه تعداد 65 نمونه‏ی طیفی حاصل از پژوهش‏های پیشین همگی به عنوان داده‏های اولیه به سیستم متمرکز مدیریت داده‏های طیفی وارد شد. نتیجه‏ی این پژوهش که «سامانه‏ی پایگاه داده طیفی زمین-مرجع اهواز» نام دارد به کاربران اجازه می‏دهد تا با مرورگرهای اینترنتی خود به نقشه‏های پویای سامانه دست یافته، نقاطی که از آن برداشت انجام داده‏اند را روی نقشه ثبت نمایند، و یا از اطلاعات موجود در سامانه استفاده کنند. سامانه‏ی مذکور دسترسی آسان محققان به نقشه‏های پویا به همراه داده‏های طیفی، اطلاعات توصیفی، تصاویر و نمودارهای طیفی را میسر می‏سازد در حالی که داده‏های ذخیره شده، از سرعت و امنیت بالای پایگاه داده اوراکل نفع می‏برند.

استفاده از طیف سنجی، سنجش از دور و gis در مطالعه ماسه سنگ آغاجاری خوزستان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم زمین 1391
  حسن مدنی   عادل ساکی

به‏کارگیری تکنیک های سنجش از دور در شناسایی واحدهای لیتولوژی به طور مستقل و بدون آگاهی از رفتار طیفی سنگ ها و کانی ها در طول موج های الکترومغناطیسی نمی‏تواند مثمر ثمر واقع شود. بر این اساس برای آنالیز اشکال طیفی ماسه‏سنگ‏های سازند آغاجاری و تفکیک آن ها در داده‏های ماهواره ای، نمونه هایی از این ماسه‏سنگ از منطقه شمال خوزستان جمع آوری شد و با استفاده از دستگاه طیف‏سنج فیلدسپک3 در محیط آزمایشگاه مورد طیف سنجی قرار گرفت. طیف‏های انعکاسی حاصل بر اساس شکل و محل باندهای جذب پردازش شد. آنالیزهای پتروگرافی و همچنین تهیه‏ی مقاطع نازک میکروسکوپی نیز در تفسیر اشکال جذب طیف‏ها مورد استفاده قرار گرفت. برای بررسی امکان تفکیک اهداف مورد نظر در تصاویر ماهواره ای، طیف ماسه‏سنگ با باندهای سنجنده فرا طیفی هایپریون شبیه سازی شد. نتایج شبیه سازی حاکی از آن است که شناسایی ماسه‏سنگ های منطقه مورد مطالعه با استفاده از سنجنده های با قدرت تفکیک طیفی بالا مانند هایپریون و استفاده از روش‏های مناسب بارزسازی (mnf, pca, band ratio) به خوبی امکان پذیر است. به‏کارگیری الگوریتم sam در بارزسازی سازند‏ها نشان داد که این الگوریتم نمی‏تواند تفاوت آشکاری را بین سازند‏ها ایجاد نماید. با توجه به شواهد بدست آمده از مطالعه طیف‏سنجی و ترکیب کانی‏شناسی ماسه‏سنگ آغاجاری در مقایسه با ماسه‏سنگ اورانیوم دار منطقه شمال چین (zhiluo group) و البته شرایط مناسب منطقه برای تشکیل ذخایر اورانیوم، می‏توان نتیجه گرفت که احتمال حضور اورانیوم در ماسه‏سنگ آغاجاری ایران وجود دارد که البته باید با روش‏های دیگر شناسایی و اکتشاف اورانیوم مورد بررسی و تایید قرار گیرد. همچنین با توجه به شواهد کانی‏شناسی بدست آمده در این مطالعه می توان منشأ این سازند را آذرین و دگرگون (کوه‏زایی زاگرس) دانست.

استفاده از سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی در مطالعه منابع آبی خلیج فارس
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم زمین 1392
  زهرا فضیلت پور   غلامرضا اسکندری

محیط دریا، که شامل اقیانوس و مناطق مجاور ساحلی می شود، فرصت های عظیمی را برای پیشرفت در زمینه شیلات و بهره برداری منابع طبیعی فراهم می کند. ماهی-گیری یک منبع قابل توجه برای تهیه مواد غذایی است و به منزله یک منبع مهم درآمد در ایران محسوب می شود. با توجه به نیاز بالا برای شناسایی میزان توزیع منابع ماهی، اطلاعات به دست آمده از ماهواره ها نقش مهمی را در برنامه¬های کاربردی شیلات ایفا می کنند. داده های سنجش از دور مربوط به رنگ اقیانوس می توانند در کاربردهای بسیاری نظیر ماهی گیری تجاری، حمل و نقل دریایی، استخراج معدن در اقیانوس، اکتشاف و استخراج نفت و گاز، هیدروگرافی و غیره مورد استفاده قرار گیرند. با توجه به اینکه تصاویر ماهواره ای، پوشش مکانی وسیع و تکرار بالایی را فراهم می کنند در پیش بینی مکان های بالقوه ماهی¬گیری می توانند کمک فراوانی داشته باشند. توان تفکیک طیفی بالای سنجنده مادیس و دارا بودن باندهای حرارتی متعدد، آن را نسبت به سایر سنجنده ها در موقعیت ممتازی قرار می دهد. در این تحقیق ابتدا صحت سنجی تصاویر حرارتی سنجنده مادیس با استفاده از داده های میدانی انجام شد؛ که ضریب همبستگی به میزان 0/84 می باشد که نشان دهنده میزان بالای دقت الگوریتم جهانی در این منطقه است. سپس به منظور تعیین مناطق مستعد صید ماهی در خلیج فارس پس از تهیه لایه های دمای سطح آب، ارتفاع سطح دریا، غلظت کلروفیل – a و شیب حرارتی سطح آب نقشه مکان های مستعد صید تهیه شد. روش های فازی، نمایشی قوی از اجزای مهم تصمیم گیری مکانی همچنین نمایش مفاهیم مبهم و غیر دقیق را نیز فراهم می کنند. نتایج ارزیابی دقت نقشه های نهایی نشان می دهد که 82% از میزان صید انجام شده در دریا در مکان هایی واقع شده است که بهترین مناطق در نقشه های مناطق مستعد صید می باشند. با انجام صید هدفمند می توان بازدهی صید را در زمانی کمتر از زمان فعلی بالا برد؛ این امر می تواند با ادغام سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی تحقق یابد.

پهنه بندی پتانسیل سیل خیزی حوزه آبریز باغان با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (gis) و سنجش از دور (rs)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم 1393
  نعمت اله نسرین نژاد   کاظم رنگزن

پوشش گیاهی کم، عدم نفوذپذیری خاک و شیب های تند کوهستانی زاگرس باعث شده است که بارش های رگباری در مناطق جنوبی کشور با سیل های شدید همراه باشند و خسارات زیادی را به بار آورند. امروزه علوم جدید سیستم اطلاعات جغرافیایی (gis) و سنجش از دور (rs) به برنامه ریزان کمک می کند تا ارزیابی سریع و دقیقی از پتانسیل خطرات محیطی از جمله سیل را در حداقل زمان داشته باشند. هدف از این پژوهش پهنه بندی پتانسیل سیل خیزی حوزه آبریز باغان (سرچشمه) با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور می باشد. در این تحقیق پس از شناسایی عوامل موثر در سیل خیزی (شیب، مدل رقومی ارتفاع (dem)، لندفرم، سنگ شناسی، نفوذپذیری، کاربری اراضی، تراکم پوشش گیاهی (ndvi)، بارش، تراکم شبکه زهکشی، فاصله از آبراهه)، معیارها با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی (fahp) در محیط arcgis همپوشانی شدند و نقشه پهنه بندی پتانسیل سیل خیزی حوضه آبریز در پنج کلاس با خطرپذیری مختلف (خیلی زیاد، زیاد، نسبتاً زیاد، متوسط و کم) بدست آمد. نتایج حاصل از پهنه بندی نشان داد که حدود 22 درصد از مساحت حوضه آبریز دارای ریسک سیل خیزی زیاد تا خیلی زیاد می باشد. در مرحله بعد نقشه زیرحوضه های محدوده مورد مطالعه با نقشه پهنه بندی پتانسیل سیل خیزی همپوشانی شد و زیرحوضه های سیل خیز شناسایی شدند. نتایج نشان داد که 10 زیرحوضه از حوضه آبریز در پهنه های خطرپذیر واقع شده اند. بنابراین با استفاده از معیار خصوصیات ژئومتری حوضه (مساحت، طول، ضریب فشردگی، تراکم شبکه زهکشی و سیب متوسط حوضه) از طریق روش شباهت به گزینه ایده آل فازی (ftopsis) این 10 زیرحوضه از نظر سیل خیزی رتبه بندی شدند. لذا عملیات های آبخیزداری و مدیریت منابع آب در این زیرحوضه ها پیشنهاد می شود.

مسیریابی بهینه آزادراه اهواز-دهدز با در نظرگرفتن معیارهای زیست محیطی، اقتصادی و فنی با استفاده از تکنیک های سنجش از دور، gis و هوش مصنوعی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم 1393
  عظیمه براتی   کاظم رنگزن

طراحی اولیه ی مسیر یا مطالعات فاز صفر، یکی از مهم ترین مراحل راه سازی است که در طی آن محل عبور راه، پیش از شروع ساخت، از جنبه های مختلف بررسی شده و ایمن¬ترین و اقتصادی¬ترین موقعیت احداث راه شناسایی می-شود. آنالیز تعیین کوتاه¬ترین مسیر همواره به عنوان یکی از کاربردی¬ترین مسائل در آنالیزهای مکانی حمل و نقل و همچنین سرویس¬های مکان¬مبنا شناخته می¬شود. باتوسعه و پیشرفت سیستم¬های آنالیز اطلاعات مکانی، الگوریتم¬های مختلفی برای مسیریابی بهینه، باتوجه به پارامترهای موثر و خصوصیات مختلف جاده¬ها ارائه شده است. امروزه با گسترش شهرها و افزایش جمعیت شهری، یکی از مهم¬ترین مشکلات مردم یافتن راه¬حلی برای کاهش طول و زمان سفرهای درون¬شهری و برون¬شهری می¬باشد. در این میان نقش سیستم¬های اطلاعات مکانی به عنوان علم و ابزار مدیریت و تحلیل اطلاعات مرتبط با مکان، روز به روز گسترش پیدا کرده و از اهمیت بسیاری برخوردار است. به همین دلیل لازم است که در فرآیند مسیریابی بهینه جاده از فناوری¬های نوینی مانند gis استفاده گردد. بهینه سازی، یک فعالیت مهم و تعیین کننده در طراحی است. طراحان زمانی قادر خواهند بود طرح های بهتری تولیدکنند که بتوانند با روش های بهینه سازی در صرف زمان و هزینه طراحی صرفه جویی نمایند. هدف از بهینه سازی، یافتن بهترین جواب قابل قبول، باتوجه به محدودیت ها ونیازهای مسئله است. برای یک مسئله، ممکن است جواب های مختلفی موجود باشد که برای مقایسه آن ها و انتخاب جواب بهینه، تابعی به نام تابع هدف تعریف می شود. انتخاب این تابع به طبیعت مسئله وابسته است. به عنوان مثال، کاهش زمان یا هزینه از جمله اهداف رایج بهینه سازی شبکه های حمل و نقل می باشد. در طراحی مسیر علاوه بر رعایت نکات فنی و اقتصادی، باید به خصوصیات زیست¬محیطی نیز توجه نمود، تا احداث آن حداقل آسیب ها را به محیط¬زیست وارد نماید. در این پایان¬نامه روشی ارائه شده است که بر اساس آن می¬توان مسیری بهینه از نظر زیست¬محیطی، اقتصادی و همچنین فنی از شهرستان اهواز تا شهرستان دهدز (واقع در استان خوزستان) پیشنهاد نمود. لذا با در نظر گرفتن وضعیت زمین¬شناسی (سازند،گسل¬ها)، آبراهه¬ها، توپوگرافی (شیب، ارتفاع)، پوشش¬گیاهی، کاربری¬اراضی، تراکم جمعیت و مناطق حفاظت شده به طراحی کوتاه¬ترین مسیر با صرف کمترین هزینه بین این دو نقطه پرداخته خواهد شد. در این تحقیق، ابتدا لایه¬های اطلاعاتی مورد نیاز برای مسیریابی از منابع مختلف جمع¬آوری شده، سپس با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی (fahp) لایه¬های ذکر شده وزن¬دهی می¬شوند. در نهایت مسیر بهینه با استفاده از الگوریتم حداقل هزینه و الگوریتم ژنتیک تعیین می-گردد. پیاده¬سازی الگوریتم¬های حداقل هزینه و ژنتیک نشان¬دهنده آنست که مسیر طراحی شده با استفاده از الگوریتم حداقل هزینه 29/22 کیلومتر کوتاه¬تر از مسیر موجود و 5/5 کیلومتر کوتاه¬تر از مسیر آزادراه پیشنهادی می¬باشد. از نظر هزینه احداث نیز مسیر طراحی¬شده با این الگوریتم 32% درصد نسبت به مسیر موجود و 28% درصد نسبت به مسیر پیشنهادی از هزینه کمتری برخوردار است. در مقایسه الگوریتم¬های مسیریابی پیاده¬سازی شده نیز مسیر طراحی شده با الگوریتم ژنتیک 64/6 کیلومتر کوتاه¬تر از مسیر طراحی شده با الگوریتم فاصله حداقل هزینه بوده و 5/9 درصد هزینه احداث کمتری دارد. لذا نتایج بدست آمده نشان می¬دهند که مسیرهای طراحی شده از نظر هزینه (زیست-محیطی، اقتصادی و فنی) و طول، کاهش چشمگیری را نسبت به مسیر موجود و مسیر آزادراه پیشنهادی اداره راه و شهرسازی استان دارا بوده و از میان دو الگوریتم بهینه¬یابی پیاده¬سازی شده جهت مسیریابی، الگوریتم ژنتیک دارای دقت بالاتری است. نتایج بیان¬شده نشانگر آنست که مسیر ارائه شده، باعث صرفه¬جویی در زمان و هزینه¬ی¬ طراحی و ساخت راه می¬شوند. با توجه به اینکه استراحتگاه و جایگاه سوخت از ملزومات راه¬های بین¬شهری به شمار می¬روند، در این پایان¬نامه پس از تعیین مسیر احداث آزادراه، اقدام به مکانیابی موقعیت مناسب احداث استراحتگاه و جایگاه سوخت با استفاده از سنجش از دور و gis شده است. به این منظور ابتدا لایه¬های اطلاعاتی موثر در انتخاب موقعیت بهینه مورد نظر با روش fahp وزن¬دهی شده و به روش همپوشانی شاخص با هم تلفیق می¬شود. در نهایت با استفاه از آستانه¬گذاری بر روی لایه تناسب، مکان¬های مناسب احداث جایگاه سوخت و استراحتگاه تعیین می¬گردد. وجود پمپ بنزین¬هایی در مکان¬های تعیین¬شده توسط روش پیشنهادی مکان¬یابی احداث جایگاه سوخت، موید کاربردی بودن این روش در تعیین موقعیت بهینه احداث این کاربری مهم می¬باشد.

طراحی و اجرای web-gis آتش نشانی با تاکید بر مسیر یابی بهینه به محل حادثه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم زمین 1393
  مهشید عصاره زادگان دزفولی   کاظم رنگزن

خدمات رسانی به موقع و مطمئن توسط ایستگاه های آتش نشانی مستلزم دسترسی هر چه بیشتر به اطلاعات به هنگام و دقیق و آنالیزهای مسیریابی می باشد تا بتوانند اکیپ های اعزامی در اسرع وقت به محل حادثه برسند. با این حال? به علت نبود ساز وکاری مشخص برای مدیریت بحران حریق? هر ساله خسارات مالی و جانی زیادی وارد می شود. در این پژوهش سعی شده است تا با استفاده از پایگاه داده رابطه ای درکناز سامانه اطلاعات جغرافیای تحت وب راهکاری برای مدیریت امدادرسانی و در عین حال به اشتراک گذاری داده ها ارائه گردد. در این مطالعه شهر اهواز به عنوان منطقه مورد مطالعه انتخاب شد و بر روی مشکلات موجود در شبکه راه های شهر مطالعه صورت گرفت. برای این منظور? در گام اول تحلیل نیاز کاربران صورت می گیرد و در مرحله بعدی مدل مفهومی سامانه طراحی می شود. سپس داده های مورد نیاز جمع آوری و تصحیح شدند و نیز یک ژئودیتابیس طراحی شد. در ادامه به هدف مسیریابی بهینه به محل حادثه و به اشتراک گذاری داده های مورد نیاز در بحران? یک سامانه اطلاعات جغرافیایی با اتکا برپایگاه داده رابطه ای و مبتنی بر معماری مخدوم ضعیف طراحی و پیاده سازی گشت. سپس ژئودیتابیس مذکور درون سیستم قرارگرفت. چون زمان نقش تعیین کننده ای در پاسخگویی به سوانح آتش سوزی را دارد بنابراین سامانه به گونه ای طراحی شده است که مکان حادثه و نزدیکترین ایستگاه به محل حادثه پیدا کرده و بهترین مسیر را برای رسیدن به محل حادثه و از آنجا به نزدیکترین بیمارستان? با استفاده از الگوریتم دایجسترا بدست می آورد. درآنالیز مسیریابی زمان تاخیر چراغ های راهنمایی رانندگی? زمان سفر و مسافت سفر? یک طرفه و یا دوطرفه بودن خیابان ها به عنوان پارامترهای مسیریابی در نظر گرفته شد تا شبیه سازی ترافیک شهری بهتر صورت گیرد. در این پژوهش رابط گرافیکی کاربر با استفاده از زبان جاوا اسکریپت توسعه و گسترش یافته است. در پایان نتیجه این پژوهش که «سامانه پایگاه اطلاع رسانی آتش نشانی اهواز» نام دارد به امدادگران اجازه می دهد که تا با مرورگر اینترنتی در هرجا و در هر زمانی به نقشه های پویای سامانه دست یافته و اطلاعات مورد نیاز خود رابرداشت نمایند.

ارزیابی اثرات زیست محیطی و ارائه مسیر بهینه با استفاده از تکنیکهای سنجش از دور و gis( آزاد راه خرم آباد – پل زال)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم زمین 1392
  سهیلناز درویشی   کاظم رنگزن

را ههای ارتباطی و جاده ها به عنوان شاهرگهای حیاتی یک جامعه محسوب میگردند. از طرف دیگر جاده سازی به عنوان یکی از عوامل تخریب منابع طبیعی به شمار می آید، به گونه ای که امروزه به عنوان یکی از معضلات اساسی در حفظ وتنوع زیستی مطرح می باشد. ارزیابی زیست محیطی به عنوان یکی از روشهای مقبول برای دستیابی به توسعه پایدار می تواند اثرات وارده بر تنوع زیستی را کاهش دهد. هدف در این پژوهش ارزیابی زیست محیطی و ارائه مسیر بهینه آزاد راه خرم آباد – پل زال با استفاده از تکنیکهای gis و سنجش از دور است. لذا با در نظر گرفتن وضعیت پوشش گیاهی، زمین شناسی، کاربری اراضی، آبراهه ها و توپوگرافی به طراحی کوتاهترین مسیر بین این دو نقطه پرداخته شده است. نتایج حاصل شده با استفاده ازروش سلسله مراتبی و نرم افزارهای arcgis وec مشخص شد که مسیر طراحی شده مسیری بهتر وکوتاهتر بوده است، این مهم باعث کاهش هزینه وزمان طراحی در مسیر می شود. جهت ارزیابی زیست محیطی تغییرات ایجاد شده درفاصله زمانی سالهای 2002 تا 2013 با استفاده از تصاویر لندست 7و8 بررسی شدند، ابتدا طبقه بندی تصاویر به روش ماشین بردار پشتیبان انجام شد، سپس آشکار سازی تغییرات انجام شد. نتایج حاصل از آشکار سازی تغییرات نشان داد، که مساحت زیادی از جنگل های منطقه در مسیر احداث شده از بین رفته است.

پتانسیل یابی و بارزسازی ذخایر بوکسیت و لاتریت با استفاده از تصاویر ماهواره ای، فیلدسپک 3 و gis در استان کهگیلویه و بویراحمد با نگاه ویژه به زاگرس مرکزی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم زمین 1394
  زینب زرگری   علیرضا زراسوندی

به کارگیری مطالعات طیف سنجی در تلفیق با مطالعات دورسنجی و کانی شناختی، روش نوینی است که به علت صرف زمان و هزینه کمی که دارد، می تواند بسیار مفید واقع شود و به پتانسیل یابی ذخایر در تصاویر ماهواره ای کمک نماید. به همین منظور رفتار طیفی بوکسیت های کانسارهای مندان و ده نو واقع در منطقه دهدشت استان کهگیلویه و بویر احمد توسط دستگاه فیلدسپک3، مورد آنالیز طیفی قرار گرفت و با نتایج آنالیز های کانی شناختی نمونه بوکسیت ها مقایسه و تلفیق شد. در آنالیز (xrd)، بوکسیت های منطقه دهدشت، کانی های آلومینیوم دار بوهمیت و دیاسپور، کانی کائولینیت، کلسیت، کانی تیتانیوم دار آناتاز، کانی های آهن دار هماتیت و کلریت تشخیص داده شدند. این کانی ها در منحنی طیفی حاصل از دستگاه فیلدسپک3، با عمق جذب در محدوده های 2200 نانومتر ( شاخص al-oh، بوهمیت و دیاسپور)، 1400 و 1900 نانومتر (شاخص کائولینیت به علت حضور ملکول آب)، محدوده 2350-2300 نانومتر (شاخص کربنات ها، کلسیت)،623 -602 نانومتر (شاخص حضور تیتانیوم، کانی آناتاز در بوکسیت قرمز) و محدوده 1000-900 نانومتر (شاخص کانی های آهن دار مانند هماتیت و کلریت) مشخص شدند. در مرحله بعدی طیف های حاصل از بوکسیت های منطقه شاهد، در نرم افزار envi برای طبقه بندی در تصاویر تصحیح شده جوی ماهواره ای لندست8، به عنوان طیف مرجع معرفی شدند و نتایج حاصل از بارزسازی در الگوریتم sam پراکندگی احتمالی مناسبی را از ذخایر بوکسیت – لاتریت نشان داد. همچنین با استفاده از الگوریتم نسبت گیری باندی ماهواره استر، در منطقه لالی پراکندگی دو کانی دلومیت، و کائولینیت و ترکیب آهن دار لاتریت و ترکیب آلومینیوم دار بوکسیت به دست آمد و در نمونه های حاصل از طیف نگاری این مناطق وجود چهار ترکیب فوق تائید شد. در ادامه تحلیل های مکانی صورت گرفته در نرم افزار gis به روش تحلیل سلسله مراتبی فازی (fahp) چهار لایه رقومی گسترش سازندهای ایلام – سروک، شیب منطقه، تراکم زهکشی و فاصله از شکستگی های منطقه زاگرس مرکزی را تلفیق نمود و الگویی برای پراکندگی ذخایر بوکسیت- لاتریت ایجاد نمود. در نهایت الگوهای پراکندگی خوبی برای کانی های مورد بحث نشان داده شد که نیاز به مطالعات زمین شیمیایی دارد.

بارزسازی و پتانسیل یابی کانسارهای فسفات در محدوده استان فارس تا خوزستان با استفاده از سنجش از دور و gis
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم 1388
  عظیم صابری   علیرضا زراسوندی

تعیین نقاط معدنی شناخته شده و استفاده از آنها جهت شناسایی منابع جدید در یک منطقه معدنی یکی از مهمترین فاکتورهای یک برنامه اکتشافی می¬باشد. این عملیات برای کشورهایی که داده¬های ساختاری و زمین¬شناسی زیادی در محدوده مناطق معدنی خود دارند بسیار حائز اهمیت می¬باشد. استان¬های فارس، کهگیلویه و بویراحمد و خوزستان به عنوان یکی از مناطق رسوبی ایران علاوه بر دارا بودن ذخایر عظیم نفت و گاز و مواد معدنی فلزی، می¬تواند به لحاظ پتانسیل مواد معدنی غیر فلزی مد نظر قرار گیرد. در این پایان¬نامه سعی گردیده تا مناطق دارای پتانسیل مطلوب برای فسفات در محدوده¬ی مورد مطالعه تعیین گردد. عوامل تأثیرگذار بسیاری در اکتشاف ذخایر فسفات دخیل هستند که عبارتند از: زمین¬شناسی منطقه، گسترش لیتولوژی واحد کانی¬زایی فسفات، تاقدیس شیب¬دار، راه، شکستگی و شیب منطقه. در این پایان¬نامه ابتدا تأثیر هر یک از این عوامل را در پتانسیل¬یابی ذخایر فسفات مورد بررسی قرار داده و بر اساس ارزش آن عامل، وزنی به منظور تلفیق وزنی آن در gis اعمال می¬شود. در انتها نیز با استفاده از سنجش از دور، ارزش انعکاسی اندیس¬های معدنی موجود در منطقه از روی تصاویر ماهواره¬ای مربوط به منطقه استخراج می¬گردد. سپس با استفاده از gis نتایج حاصل شده از این لایه با نتایج حاصل از روش وزنی به صورت بولین تلفیق گردیده و مناطق دارای پتانسیل مناسب جهت اکتشاف فسفات معرفی می¬گردد. با استفاده از روش¬های به کار گرفته می¬توان دریافت که به طور کلی مناطقی در شمال و شمال¬شرق خوزستان (لالی و مسجد سلیمان)، مرکز و شمال کهگیلویه و بویراحمد (دشتک، دهدشت و یاسوج) و جنوب¬غرب فارس (کازرون و فراشبند) دارای پتانسیل مناسب جهت مراحل بعدی اکتشاف می¬باشند. در نقشه¬ی پتانسیل¬یابی ذخایر فسفات منطقه¬ی مورد مطالعه، محدوده¬ی پتانسیل¬یابی شده از نظر اهمیت به 9 کلاس قابل تقسیم-بندی می¬باشد که محدوده¬های دارای ارزش بالاتر دارای اهمیت بیشتری می¬باشند. در انتها نیز ارتباط بین مناطق پتانسیل¬یابی شده با هر یک از عوامل مؤثر نیز مورد ارزیابی قرار گرفته شد و نتایج حاصله حاکی از ارتباط مستقیم این محدوده¬ها با عوامل هسته¬ی تاقدیس¬ها، گسترش لیتولوژی واحد کانی¬زایی و راه و همچنین ارتباط معکوس با عوامل شیب و شکستگی¬های منطقه می¬باشد.