نام پژوهشگر: عبدالحسین مختاباد

تاریخ هنر انتقادی در گفتمان مشروطه تا پایان پهلوی اول
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی 1389
  سارا خورشیدی روزبهانی   ابراهیم توفیق

تاریخ نگاری مدرن در ایران همواره در ذیل گفتمان شرق شناسی نگاشته و فهم شده است؛ یعنی بر مبنای نوعی از اندیشه که مبتنی بر تمایزی هستی شناختی و معرفت شناختی بین شرق پیرامونی و غرب مرکزی بوده است. نظام دانش و روابط قدرت نیز با بازتولید گسترده این تقسیم بندی غرب را به مثابه یک ایده در خود درونی ساخته است. هدف از نگارش تاریخ هنر انتقادی در گفتمان مشروطه تا پایان پهلوی اول در حوزه موسیقی نیز دست یابی به امکاناتی است تا از طریق آن بتوان فقط و فقط گامی آغازین برای برون رفت از این نوع تاریخ نگاری برداشت. با در نظر داشتن این هدف و با به کارگیری نظریات تاریخ نگاری در نزد نئوکانتی ها، نظریات پسااستعماری، گفتمان فوکو و البته هنر انتقادی در نزد آدورنو و استخراج چارچوب مفهومی از آن ها به جمع آوری داده های تاریخی موجود پرداخته شد. یافته های این تحقیق با استفاده از روش تفسیر تاریخی و رویکردی پدیدارشناسانه مورد تجزیه و تحلیل واقع شده است. براساس یافته ها "دستگاه" به عنوان ساخت اصلی موسیقی ایرانی در بردارنده نکاتی بود که در جهت صورت بندی سوبژکتیویته ایرانی و فهم درون بود این موسیقی بسیار حائز اهمیت جلوه نمود زیرا گشوده گی و آزادی ویژه ای را در اختیار هنرمند قرار می دهد که بدین ترتیب می توان نقش فرایند اجراء و فرم بداهه نوازی را که در خود رابطه ای خاص میان خود و دیگری را قوام بخشیده، برجسته نمود.