نام پژوهشگر: محمدجوهد صافیان

بررسی انتقادات نیچه بر اخلاق مسیحی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1389
  سهیلا جریده   غلامحسین توکلی

6 چکیده نقدهای اخلاقی نیچه، مهمترین بخش فلسفه اوست. او به عنوان فیلسوفی که اخلاق و مباحث آن، یکی از مهمترین دغدغههای او محسوب میشد، به یکی از سر سختترین منتقدین اخلاق مسیحی بدل شد. نیچه را نمیتوان تنها، مخالف اخلاق مسیحی دانست؛ زیرا اونفی کننده هر گونه اخلاقی است که مبتنی بر حس گنه کاری، ترس و حقارت است. از نظر او تنها یک مسیحی وجود داشت که او نیز برصلیب مرد. آنچه امروزه مسیحیت نامیده میشود، تنها آرمانهای زاهدانهای است که کاملاً با حقیقت از دیدگاه مسیح در تضاد است. نیچه مسیحیت را حربهای در دست قوم یهود میداند که به واسطه آن، ارزشهای والا و برتر را نابود کرده و اخلاق بندگی را بنیان نهادند. او ناقد اخلاقی است که تحقیر کننده شور، هیجان و غرایز اصلی است؛ پس هدف نیچه ترویج بیاخلاقی نبوده است. او با جمله "خدا مرده است" قصد دارد، مهر باطلی بر اخلاق مسیحی بزند و ارزشهای تازه ای را بنیان نهد که ریشه در امور طبیعی و غریزی داشته باشد و نافی زندگی نباشند. پس در عین حال که او ویران کننده اخلاق کنونی است، نوید بخش ارزشهایی است که اکنون در پرتو مسیحیت رنگ باختهاند. او قصد دارد بنیان گذار اخلاقی باشد که روایتگر شور، زندگی و روح دیونوسوسی است. کلید واژهها: مسیح، مسیحیت، دیونوسیوس، آپولون، بازگشت جاودان، محبت، گناه، بخشش.