نام پژوهشگر: رضا سلیمان حشمت

بنیاد تاریخ در اندیشه هیدگر
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1388
  محمد خیری   احمدعلی حیدری

هیدگر از دو وجه اهمیت دارد: نخست، نظر به پیدایش و بسط اندیشه تاریخی از قرن 18 و مخصوصاً اهمیتی که تاریخ در هگل پیدا می کند و بعد از آن رویکردهایی که به این مسأله می شود از جمله نگاه مارکس و پیروان وی و یا نگاه به تاریخ مانند دیگر پدیده های طبیعی به روش علوم طبیعی و به طور مثال ظهور الفاظی مثل فیزیک اجتماعی و از جنبه ی دیگر مخالفت امثال اشتراوس با بحث تاریخنگری، نگارنده لازم می داند تلقی هیدگر را در قبال این مسأله با توجه به رویکرد های ویلهلم دیلتای و هاینریش ریکرت، مورخ نوکانتی که هیدگر در ابتداء شاگرد او بود، تبیین کند. دوم، شاید بتوان طرح اصلی کتاب هستی و زمان را این دانست که هیدگر در آن کوشش می کند اندیشه های نظام مند کانتی را با اندیشه تاریخی دیلتای و هگل جمع کند. به بیان دیگر وی مترصد است از یک سو با تحلیل اگزیستنسیال دازاین به کانت نزدیک شود و در عین حال محدودیت های آن را نشان دهد و از سوی دیگر برای نگاه تاریخی دیلتای و هگل در اندیشه اش جایی باز کند. تبیین زمینه هایی از این دست که در تکوین اندیشه ی تاریخی وجودی هیدگر نقش دارند ضرورتی است که در روشن گریِ آراء این فیلسوف گرانمایه اهمیت دارد. تاریخ به معنای متعارف لفظ ریشه در حوالتی geschick دارد که بر آمده از تعامل دازاین (انسان) و زاین (وجود) است به عبارت دیگر تاریخ تقویمی chronikalisch ریشه در تاریخ وجودی دارد که ناظر به پیوند انسان و هستی است. این رساله مترصد است این فرضیه و تلقی را که ناشی از مطالعات اجمالی نگارنده در فلسفه ی هیدگر است و به میزان قابل ملاحظه ای از آراء گیلیسپی متأثر است، به تفصیل بررسی و نقد کند.

افلاطون در اندیشه هایدگر
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1388
  رضا دهقانی   علی اصغر مصلح فسایی

چکیده: تفسیر هایدگر از افلاطون مربوط به دوره ی دوم اندیشه ی او موسوم به گشت است. او در کتاب آموزه ی افلاطون در باب حقیقت به تفسیر تمثیل غار افلاطون می پردازد. به نظر هایدگر فیلسوفان پیشاسقراطی هستی را به مثابه ی امر ناپوشیده (الثس) درک می کردند اما با تمثیل غار افلاطون تغییری در ذات حقیقت روی داد و حقیقت از آشکارگی به مطابقت تبدیل شد، و این آغاز مابعدالطبیعه بود. به نظر هایدگر تمامی صور مابعدالطبیعی حتی بشرانگاری یا فلسفه های معاصر ناشی از بسط این تغییر در ذات حقیقت است. اکنون فوری ترین وظیفه ی ما تأمل کردن بر نخستین آغاز و درک فیلسوفان پیشاسقراطی از هستی است.

پدیدارشناسی تکوینی هوسرل و روش آن
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1388
  علی نجات غلامی   رضا سلیمان حشمت

در سالهای اخیر با مطالعه آثار منتشر نشده هوسرل، بسیاری از مفسران بدین باور رسیده اند که تحوّلی جدی در روش پدیدارشناسی استعلایی هوسرل رخ داده است که بنا به دلایل گوناگون از نظر مفسران متقدم پنهان مانده است. امروزه اعتقاد بر این است که از حدود سال 1916 به بعد روش پدیدارشناسی هوسرل که تا قبل از این تاریخ روشی ایستمند بود، تبدیل به روشی تکوینی می شود. به موجب همین تغییر روش که البته در نگاه خود هوسرل در تعارض با روش قبلی نیست بلکه مکمل آن است، بسیاری از کاستی های پدیدارشناسی وی رفع شده است. بر همین اساس بسیاری از انتقادات متفکران پس از هوسرل نسبت به او، وجاهت خود را از دست داده اند و می توان امید داشت بُعدی از تفکر هوسرل هنوز هم سرزنده و قابل تأمل و استفاده باشد. هوسرل در این روش با تکیه برحیث زمانی، مسائل مربوط به تقویم را بررسی می کند. بر این اساس بی آنکه به دام نسبی انگاری افتاده باشد علاوه بر قوانین مربوط به بودن، قوانین مربوط به شدن و صیرورت از جمله تداعی معانی را نیز مورد مطالعه قرار می دهد و همین امر موجب می شود که مباحث انضمامی از جمله حیث تاریخی به پدیدارشناسی ملحق شوند. بعلاوه به یک معنا پدیدارشناسی را به سمت وجودشناسی نیز حرکت می دهد. در پژوهش پیش رو سعی شده است ضمن این که سیر حرکت این تغییر روش نشان داده شود، مسائل این روش نیز تا حد توان، مطرح شده و شرح داده شوند.

نظریه شهود در پدیدارشناسی ادموند هوسرل "زمینه ها، تطور و تاثیر آن در اخلاف وی"
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1388
  فهیمه دهباشی   حمید رضا آیت آللهی

از دیرباز مفهوم شهود، به عنوان یک ابزار شناخت در نظر گرفته شده که هوسرل هیچ گاه آن را در مقابل عقل قرار نداد. وی معنای " شهود" را با اصطلاح خاص خود به صورت اصلی که برای سیستم پدیدار شناسی شناخته شده، به کار برد. در این سیستم، هوسرل از شهود به صورت نظریه ای برای فعل پدیدار شناسی که اُبژه اش به صورت "داده واقعی" تجربه می شود، استفاده می کند. هدف او در این نظریه "بازگشت به خود اشیاء" از طریق یک فعل بی واسطه است. با اصل شهود می توان ادراک و توصیفی از ساختار معنای اُبژه داشت. این نظریه تجدید انقلاب کپرنیکی کانت است که با این پرسش آغاز می گردد : "معنا چگونه ممکن است؟"، "چه چیز ضرورت تقویم ذهن در معنا بخشی اشیاء است؟"، "ادراکات معنایی چیست و چگونه می تواند به دست آید؟" هوسرل در پاسخ به این پرسشها،مولفه هایی همچون"آگاهی" ، "همدلی" ، "حیث التفاتی" و "احاله" را از طریق رویکرد جدید تفسیر نمود و تلاش کرد تا از آنها در تبیین شهود استفاده نماید. این مفاهیم هوسرل را توانا می سازد تا نظریه شهود را در توصیف معرفت شناسی، علوم عملی ونظری وعناوینی مانند زیست جهان و فعل بشری بکار برد. این رساله مبتنی بر محور "نظریه شهود" و تببین جنبه هایی از تلاشهای هوسرل برای استفاده از این نظریه در سیستم پدیدار شناسی است.

بی قراری امر سلبی در هگل (به روایت ژان لوک نانسی)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1388
  عفت رحیمی   رضا سلیمان حشمت

این پایان نامه گزارش ژان لوک نانسی از هگل را مورد بررسی قرار می دهد و به ویژه بر بیقراری امر سلبی متمرکز می شود. با توجه به اینکه تفکر وی غیر متافیزیکی است. این پایان نامه به ویژه بر نقشی که ژان لوک نانسی به نفی و سلب در تفکر هگل می دهد تأکید می کند. یک فیلسوف برجسته به ما دیدگاهی جدید از هگل برای زمان ما ارائه می دهد که در عین حال هم یک مقدمه برای فلسفه هگل و هم یک تصویر کاملاً جدید از تفکر او است. این اثر در خور ملاحظه به کلیت حوزه هگلی همراه با اختصار و وضوح و دقت راه می یابد ، در حالیکه نه از انسجام آن و نه از عمق آن چشم می پوشد. ژان لوک نانسی در یکی از اساسی ترین گزارش های خود، تصویری را فراهم می آورد که به همان اندازه که متقاعد کننده است، به طور شگفت انگیزی نا متعارف است و در عین حال نسبت آن را با بسیاری از برداشتهای معاصر از امر سیاسی توضیح می دهد . در اینجا هگل، نه به عنوان یک سنتزگر کاملاً بیغرض، بلکه به عنوان متفکری که آغازگر جهان معاصر است آشکار می شود. تحت بررسی نانسی هیچ بخشی از عملکرد هگل بر کنار از بررسی یا بدون بررسی مجدد، باقی نمی ماند: نه تنها مسائل زیبایی شناسی ، و تاریخ بلکه مفاهیم آزادی ، سیاست و در- جمع- بودن مورد بررسی قرار می گیرد. نانسی با به کارگیری یازده موضوع به نحو خردمندانه انتخاب شده و ضروری برای نظام پراکنده هگل درباب تفکر ـــ یعنی بیقراری، صیرورت، رسوخ، منطق، اکنون، تجلی، لرزش، حس/ معنا ، میل وخواست، آزادی و « ما » ـــ موارد دقیق و خاصی را به دلیل اهمیت فلسفی شان برای روزگار ما می پروراند. هگل نانسی متفکری است که اراده قطعی معطوف به تفلسف را در کانون توجه قرار می دهد و در راستای دستیابی به معنا به گفتگو می پردازد.

واتیمو و آینده دین
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده زبان و ادبیات فارسی 1388
  لیلا کبریت چی   علی اصغر مصلح

در این پایان نامه مسئله دین از دیدگاه جیانی واتیمو فیلسوف معاصر ایتالیایی طرح و بررسی شده است. نظریات وی در باب دین با فلسفه پست مدرن وی در هم آمیخته و از او فیلسوفی دینی و پست مدرن ساخته است.او که عمدتا فیلسوفی پست مدرن به شمار می آید تحت تأثیر بزرگانی چون نیچه و هایدگر و دریدا قرار دارد و نگاه او به دین تحت تأثیر فلاسفه مذکور شکل گرفته است

مفاهیم الهیاتی در مسیحیت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1388
  جواد طاهری   رضا سلیمان حشمت

چکیده اهمیت تبیین مفاهیم الهیاتی در مسیحیت به عنوان یکی از ادیان بزرگ جهان و همچنین لزوم بهره-گیری از آن در عرص? مطالعات تطبیقی در زمین? مفاهیم الهیاتی بر کسی پوشیده نیست. پایان نام? حاضر را شاید بتوان مدخلی دانست برای ورود به قلمرو مضامین الهیاتی. در فصل نخست این اثر یک بررسی اجمالی از تاریخ الهیات مسیحی با رعایت تقدم و تأخر زمانی بعمل آمده است و در هر کجا که با عاملی مواجه شده ام که باعث ایجاد برخی مفاهیم الهیاتی جدید شده و یا چرخشی در معنای مفاهیم پیشین به وجود آورده، در حد بضاعت علمی و مطالعاتی آنرا مختصراً شرح داده ام. در مقدمه، توضیحی در باب یونانی مآبی آمده که نشان می دهد کمی پیش از آغاز مسیحیت، یونانی مآبی سبب شد بسیاری از مفاهیم از فرهنگ و فلسف? یونانی به عالم یهود راه یابند و از آنجا راه خود را به سوی مسیحیت هموار ساخته و الهیات مسیحی را نیز دستخوش تغییر کنند چنانکه امروزه محققان بر این باورند که اناجیل به زبان یونانی به نگارش درآمده اند. در فصل اول، توضیحی در باب متفکران مسیحی آمده است، از خود عیسی(ع) گرفته تا آباء کلیسا و پدران رسول و عالمان الهیات و غیره. علاوه بر این در باب شکل گیری مسیحیت رسمی، نگارش اناجیل، و آغاز راست کیشی مسیحی، اعتقادنامه ها، مجادلات و شوراها نیز توضیحاتی را می توان در آن یافت. برخی از مفاهیم و مضامین و اصطلاحات مهم هم توضیح داده شده اند. به ترتیب تاریخی، برخی قرون میلادی را که احساس می شود اتفاقات الهیاتی مهمی در آنها رخ داده شرح داده ام. اشاره ای به قرون وسطی و این امر که فلسفه را خادم? الهیات می دانستند شده و به مناسبت، در باب فِرَق انحرافی و آنچه مسیحیت راست کیش آنرا بدعت می نامد مباحثی مطرح شده است. پس از قرون وسطی نوبت به عصر نوزایی می رسد که به آن اشاره شده و نیز در باب نوزایی میسحی و نهضت اصلاح دینی مطالبی آمده است. بعد از دور? نوزایی عصر جدید آغاز می شود که در آن به فلاسفه و عالمان الهیاتی جدید و فرق الهیاتی نوظهور و نقش آنها در شکل گیری مباحث الهیاتی اشاره شده است. در انتهای این فصل کتابنامه آنرا آورده ام. در فصل دوم، کتاب «راهنمای اصطلاحات الهیاتی» نوشت? ون آستن هاروی از انگلیسی به فارسی ترجمه شده که در آن حدود 350 اصطلاح و مفهوم الهیاتی توضیح داده شده است. در آخر پایان نامه و در قسمت ضمیمه و پیوست شمار زیادی از اشخاص و عالمان الهیات را که در کتاب آقای هاروی بدون توضیح رها شده بودند معرفی کردم. بعد از اینها هم کتابنامه، واژه نامه و نمایه آمده است. واژگان کلیدی: الهیات مسیحی، راست کیشی، بدعت، اصطلاحات الهیاتی، تثلیث

دلوز و فلسفه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1388
  کاوه عیدی زاده   هدایت علوی تبار

دلوز و گاتاری در کتاب فلسفه چیست؟ فلسفه را خلق مفاهیم تعریف می کنند. به گمان ایشان خلق مفاهیم بر سطح درونماندگاری و از رهگذر ابداع پرسوناهای مفهومی صورت می گیرد. در این کتاب فلسفه ورزی به عنوان فعالیتی متمایز از علم و هنر معرفی می شود که آنها هم در مقام توان های خلاق تفکر هر یک سازوکارهای خاص خود را دارند. در این پایان نامه ابتدا در مقدمه ای به بستر کلی تر اندیشه ی دلوز نگاهی می اندازیم و سپس پاسخ ایشان به این پرسش و مفاهیم اصلی این پاسخ با توسل به خود کتاب فلسفه چیست؟ توضیح می دهیم. پس از آن ترجمه ی بخش اصلی کتاب فلسفه چیست؟ یعنی بخش اول با عنوان فلسفه ضمیمه شده است.

خدا در فلسفه کانت و هگل
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1388
  بی بی بهاره فکور یحیی یی   بیژن عبدالکریمی

به منظور شرح نظریات کانت در باب خداوند به موضع وی نسبت به بنیان های خداباوری، انحلال الهیات طبیعی، کاربرد نظری تصور خدا، نسبت خدا و اخلاق و نیز افکار کانت پیرامون خدا در دوره اخیر زندگی اش توجه شده است.

بررسی تطبیقی فلسفه نبوت در قرآن و عهدین
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1388
  سیده زهرا رشیدی فرد   حسین کلباسی اشتری

الف. موضوع و طرح مسأله: با نگاه به ادیان الهی خصوصاً ادیان ابراهیمی در می یابیم که ادیان متشکل از سه اصل می باشند. این سه اصل عبارت از خدا، معاد و نبوت می باشند. می توان گفت اصلی ترین و حیاتی ترین اصل هر دین نبوت است. اصل نبوت در ادیان الهی از دو منظر اهمیت زیادی دارد، اول اینکه اصولاً اثبات حقانیت دین در گرو اثبات نبی الهی آن دین می باشد. در ثانی متن این ادیان شامل اعتقاد به خدا و معاد و چگونگی آنها بر اساس آموزه های انبیای آن شکل می گیرد، چرا که اصولا دین به عنوان پیام خداوندی بدون نبی غیر قابل شناخت و درک است. به عبارت دیگر حتی سخن گفتن از خدا و معاد نیز در پرتو سخنان و رفتار نبی آن دین است که میسر می شود. بنابراین برای شناخت بهتر ادیان، اولین چیزی که باید مورد توجه قرار گیرد نبوت در آن ادیان می باشد. در این پژوهش نیز به فلسفه نبوت در کتاب مقدس سه دین بزرگ ابراهیمی اسلام، یهودیت و مسیحیت پرداخته ایم. ب. مبانی نظری: در این تحقیق به بررسی فلسفی موضوع وحی و نبوت از دیدگاه قرآن و کتاب مقدس در ادیان اسلام،یهودیت و مسیحیت پرداخته شده است به این صورت که ابتدا به جایگاه فلسفی نبوت در این ادیان می پردازیم و با تحلیل و بررسی موضوعات پیرامون آن، اشتراکات و تفاوت های این مفهوم را استخراج می کنیم. تکیه ما در این تحقیق بر قرآن وکتاب مقدس است که اصلی ترین و دست اول ترین کتب مقدس این سه دین به شمار می روند، می باشد. به عبارت دیگر تأکید در این پژوهش، فلسفه نبوت در کتب مقدس این ادیان و نه خود ادیان می باشد. پرسش هایی که مبانی این پژوهش است عبارتند از اینکه آیا تفاوتی بین دیدگاه های این کتب وجود دارد یا خیر؟ در صورت پاسخ مثبت، آیا این تفاوت ها ساختاری و اساسی است یا آنکه جزئی و قابل اغماض است؟ ثانیاً بنابر اعتقاد ما که این سه دین، هر سه از جانب خداست و کاملا وحیانی است، در صورت تفاوت های بنیادین چگونه یکی بودن منبع آنها توجیه می شود؟ به عبارت دیگر آیا این تفاوت ریشه ای و عمیق از جانب خداست و یا در طول تاریخ با مصلحت جویی های جامعه بشری چنین تغییراتی در اصول دینی ادیان بوجود آمده است؟ پ.روش تحقیق: در این تحقیق به بررسی فلسفی موضوع وحی و نبوت از دیدگاه قرآن و کتاب مقدس در ادیان اسلام، یهودیت و مسیحیت پرداخته شده است. همه ادیان ابراهیمی دارای سه اصل مشترک به نام توحید، نبوت و معاد می باشند و دو اصل توحید و معاد و بطور کلی همه شئونات این ادیان بر اساس تعالیم انبیای آن شناخته می شوند. بر این اساس به تبیین ابعاد مختلف وحی و نبوت در قالب چهار بخش معرفی اجمالی ادیان، نبوت در قرآن، نبوت در عهدین و مقایسه آن ها پرداخته ایم. در این راستا سعی بر آن داریم که ابتدا به جایگاه فلسفی نبوت در این ادیان بپردازیم و با تحلیل و بررسی موضوعات پیرامون آن، اشتراکات و تفاوت های این مفهوم را استخراج کنیم. در یک نگاه جامع به بحث نبوت، می توان از چرایی ها در ابعاد نبوت سخن به میان آورد. ازجمله آنها که در این تحقیق نیز مورد توجه قرار گرفته است می توان به معجزه به عنوان راه عقلی در باب اثبات نبوت، عصمت انبیا، تعالیم انبیا و خاتمیت اشاره کرد. البته می باید در خصوص طرح مباحث در نظر داشت که گرچه اساساً نگاه فلسفی در طرح و پرداختن به موضوعات مورد نظر بوده است، اما برای روشن تر شدن موضوع، به بررسی مباحث کلامی مرتبط با آنها از قبیل معرفی ادیان مسیحیت، یهودیت و اسلام، معنای نبی و وحی در کتب قرآن و عهدین، معرفی و شناخت کتاب مقدس و قرآن نیز می پردازیم. ت.یافته های تحقیق: از این بررسی برداشت می گردد که در بعضی از ابعاد وحی و نبوت، مفاهیم تنها دارای اشتراک لفظی است و با توجه به اینکه ما معتقدیم این ادیان دارای ریشه مشترک اند، می توان گفت این اختلافات از آنجا ناشی می شود که مسیحیت و یهودیت در طول قرن های متمادی متأثر از ادیان و سنت های غیر الهی نظیر یونان و روم باستان به صورت امروزی در آمده اند و بر اساس نظر پژوهشگران و محققان، کتب مقدس این ادیان نیز در طول قرن ها دچار تحریف های بسیاری در لفظ و معنا شده است. ث.نتیجه گیری و پیشنهاد: 1- آنچه که از این پژوهش بر می آید آن است که بر اساس قرآن و عهدین فلسفه وجودی انبیا هدایت و نجات انسان هاست، با این تفاوت که در عهد عتیق این نجات محدود به بنی اسراییل می شود اما قرآن نجات کل بشریت را در نظر دارد و نظام الهیات پولسی نجات حقیقی و کامل را فقط در گرو مرگ مسیح و ایمان به او می داند. 2- در مسیحیت ضرورت وجود نبی آنگونه که در اسلام و یهودیت وجود دارد، مطرح نمی شود. بلکه فیض الهی است که بطور رایگان به بشر داده شده و انسان برای هدایت چندان نیازی به عقل و اختیار خود ندارد. 3- مسیحیت و یهودیت از ابتدا آنگونه که امروزه هست، نبوده و در طول زمان در اثر تماس با ادیان و سنت های غیر الهی به صورت امروزی درآمده اند. کتب مقدس این ادیان نیز در طی نسل های متمادی شکل امروزی را به خود گرفته است. بنابراین با وجود اعتقاد به ریشه مشترک با اسلام، در الهی بودن منشأ این تغییرات تردیدهای بسیاری وجود دارد.

فلسفه اخلاق آلن بدیو و نسبت آن با مکاتب اخلاقی معاصر
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1389
  علیرضا اسمعیل زاده برزی   رضا سلیمان حشمت

در این پایان نامه ابتدا در باره هستی شناسی آلن بدیو که مبتنی بر کثرت و در مقابل فلسفه های سنتی است، توصیفاتی ارائه میشود. بدیو هستی شناسی خود را با استفاده از نظریه ریاضی مجموعه ها بیان میکند. پس از این بخش فلسفه اخلاق بدیو که مبتنی بر هستی شناسی اوست بیان میگردد. بدیو در فلسفه اخلاق خود بر مفاهیمی همچون رخداد، وفاداری و سوژه تاکید میکند. در بخش دوم که مربوط به مقایسه هاست، نسبت اندیشه های اخلاقی بدیو با نظرات اخلاقی مارتین هیدگر، کیرکه گور ، ژان پل سارتر و نهایتا کارل مارکس بررسی میگردد. کلی ترین نتایج بدست آمده حاکی از جمع بدیو میان فردگرایی اگزیستانسیالیستی و جمع گرایی مارکسیستی، و برخی تاثیرات دیگر او از این اندیشه هاست.

علم حضوری و نسبت آن با معقول ثانی (در فلسفه اسلامی معاصر)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1390
  جلیل محمدی خانقاه   رضا سلیمان حشمت

ما در این رساله پس از بررسی اختصاری علم حضوری و معقول ثانی،ارتباط این دو شاخه از علم را در دو مقام مورد نظر قرار داده ایم زیرا بر اساس یک طرح کلی ریخته شده از سوی علامه طباطبایی،معتقدیم این دو قسم از علم در دو جا به یکدیگر مرتبط هستند.در مقام اول نشان می دهیم که انتزاع و پیدایش هر گونه مفهومی از جمله معقول ثانی پس از یک یافت درونی(علم حضوری)است.آنگاه درستی این قاعده کلی را در اهم معقولات ثانیه فلسفی مانند وجود و عدم،وحدت و کثرت ،جوهر و عرض ،علت و معلول ،وجوب و امکان و امتناع ،قوه و فعل ،حرکت ،زمان مورد دقت قرار داده ایم. در مقام دوم به این امر پرداخته که اثبات ارزش معقولات ثانیه و مطابقت این مفاهیم با واقع و نفس الامر خویش تنها با پا درمیانی علم حضوری ممکن است.بدین شکل که ما با علم حضوری خطاناپذیر وبدون وساطت هرگونه صورت ادراکی دیگر مطابقت این مفاهیم با نفس الامرشان را می یابیم.

تبیین وجودشناسی فلسفه ملاصدرا بر اساس کتاب(فلسفه ملاصدرا) فضل الرحمان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی 1390
  قاسم حسین هاشمی   رضا سلیمان حشمت

: ترجمه فصل هستی شناسی با مقدمه و شرح و نقد

بررسی کلام فلسفی در اندیشه غزالی بر اساس کتاب کلام فلسفی غزالی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1390
  زهره آزادی   رضا سلیمان حشمت

غزالی همواره به عنوان یک متکلم اشعری مسلک شناخته شده که تحت تاثیر استادش جوینی به جرگه ی اشعریان در آمده بوده است. وی با تکیه بر آراء کلامی خویش به نقد بیست آموزه می پردازد و قائلین سه آموزه از میان ان ها را محکوم به کفر می کند. غزالی به بحث از بیست آموزه ی فلسفی به خصوص سه آموزه ی قدم عالم، عدم علم خداوند به جزئیات و محال بودن معاد جسمانی می پردازد و قائل بودن به این سه آموزه را توسط فلاسفه کفر تلقی می کند. شاید بتوانیم بگوییم در میان این سه به خصوص آموزه بحث قدم عالم بسیار چالش برانگیز است و از اهمیت خاصی برخوردار است. وی پس از شرح این آموزه ها، در باب صدور فتوای کفر به بیان شروطی می پردازد. غزالی در ادامه بحث تأویل را به میان می آورد و معتقد است که اگر بتوان سخن را تأویل کرد و اثری از کفر در آن مشهود نباشد، ما مجاز نیستیم که فردی را به مجازات مرگ برسانیم. در ادامه به بررسی جهان شناسی غزالی پرداخته، نگرش او را در بحث علیت بررسی می کنیم. بحث علیت در میان متکلمان اشعری متفاوت از فلاسفه است. اشعریان نظریات ابداعی فراوانی را از جمله نظریه ی کسب مطرح می کنند و قائل به مالکیت تام و تمام نسبت به خالق هست. در مقابل اینان فلاسفه قرار دارند که با بحث در باب عقول دهگانه و پیش کشیدن مسأله ی علل ثانویه معتقدند نظام عالم توسط مجموعه ای از علل اداره می شود. اما غزالی نظری بینابین ارائه می کند که تا حدی همراه با مبهم گویی شده است. علم خداوند به جزئیات و معاد جسمانی و بحث علیت و نیز معجزه که همواره یکی از بحث های کلامی قابل توجه بوده است، از دغدغه های غزالی است؛ که در این رساله با نگاهی کلامی به اثبات آنها از دیدگاه یک متکلم اشعری پرداخته شده است.

تحلیل و بررسی مواجهه نیچه با اسلام و فرهنگ اسلامی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات 1390
  محمد حاجی میرزایی   رضا سلیمان حشمت

در این مقاله برای بررسی مواجهه ی نیچه با اسلام در ابتدا با نگاهی به انتقادهای نیچه از مسیحیت، تلاش می کنیم نوع نگاه نیچه به دین خوب و بد را مشخص کنیم. همچنین کارهای متفکرانی که پس از نیچه تلاش کرده اند تا مسیحیت را با آرای نیچه سازگار کنند نیز در بخش دیگری بررسی می شود. سپس به بررسی درون مایه های مذهبی در آثار نیچه می پردازیم تا نشان دهیم که نیچه یک ملحد متجدد نیست و نسبت به دین نگاه متفاوتی دارد. سپس با نگاه ویژه به مفاهیم اخلاق خواجگان و اخلاق بندگان به مواجهه ی نیچه با اسلام خواهیم پرداخت و سعی می کنیم نشان دهیم انتقادهای نیچه از مسیحیت تاریخی به اسلام وارد نیستید. همچنین نشان می دهیم که تحسین نیچه از اسلام نقش مهمی در تفکر او دارد. در انتها نیز مفاهیم انسان کامل در عرفان اسلامی را با ابرانسان نیچه مقایسه خواهیم کرد.

تقریری از نظریه هنر هانری برگسون
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1391
  مهدی کردنوغانی   رضا سلیمان حشمت

فلسفه ی برگسون حلقه ای است میان فیلسوفان قرن نوزدهم و مکتب های فلسفی قرن بیستم. بعضی صاحب نظران فلسفه ی قرن بیستم فرانسه را پانوشتی بر فلسفه ی برگسون دانسته اند. ایده ی اصلی فلسفه ی برگسون تمایز قائل شدن میان زمان همگن (یا مکانی شده) و زمان ناهمگن (دیرند) است. دیرند در آثار اولیه ی برگسون زمان درونی فرد است و در آثار متأخر او کلید فهم تکامل. دامنه ی بحث در باب زمان در فلسفه ی برگسون به حوزه ی علم، اخلاق، متافیزیک و هنر کشیده می-شود. این رساله با پررنگ کردن بحث هنر در فلسفه ی برگسون، نظریه ی شهود هنری برگسون را تبیین می کند و با اشاره به برخی تأثیرگذاری های برگسون بر هنرمندان به طرح نظریه ی هنر برگسون و ارتباط آن با فلسفه اش می پردازد

نسبت فلسفه و سیاست در اندیشه مارتین هایدگر
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1391
  سید محمد جواد سیدی   احمدعلی حیدری

چکیده ندارد.

پایان فلسفه و معنای تفکر در هیدگر
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده الهیات 1392
  علی فتحی   رضا سلیمان حشمت

چکیده: پایان فلسفه برای هیدگر پایان متافیزیک است که البته نباید آن را به معنای کمال و دارای برترین کمالات شدن تصور کرد، چرا که به زعم او هیچ معیار و میزانی وجود ندارد که در باب کمال دوره ای بر دوره ای دیگر داوری کنیم. نمی توانیم تفکر افلاطون را کامل تر از تفکر پارمنیدس بدانیم یا تفکر هگل را بر تفکر کانت ترجیح دهیم، هر دوره ای در فلسفه ضرورت خاص خود را دارد. پایان فلسفه برای هیدگر مرحله ای است که در آن تمام تاریخ فلسفه در نهائی ترین امکان آن جمع و متمرکز گردیده است. تحول فلسفه با تکون و پیدایش و نضج علوم همراه بوده است، اما علوم در ادامه، راه خویش را از فلسفه جدا ساختند. امروزه علوم متکفل بسیاری از پرسش های گردیده که تا دیروز فلاسفه با آن درگیر بودند و امروزه به به حوزه علوم نقل مکان کرده است. هیدگر نشستن علوم در جایگاه فلسفه را نشانه ای برای تمامیت فلسفه می داند و در نظر و نگاه او متافیزیک دوره جدید همان خاکی است که علوم از آن نشئت یافته است. خصیصه و بارزه تکنولوژیکِ تفکرِ متافیزیکی در نقطه اوج و مرحله کمال خود به علوم جدید می رسد و این حاصل غفلت از وجود و پرداختن به موجودات است که در تاریخ متافیزیک و تاریخ وجود رخ داده است. اما پایان فلسفه به معنای مستحیل شدن فلسفه در علوم جدید نیست هنوز امکانی در درون آن مکتوم و مستور است که هنوز متحقق نشده و بسط و تفصیل نیافته است. از این روی به اعتقاد او باید فلسفه را در گستره و بسط تاریخی خود مورد تأمل و مداقّه قرار دهیم و هیدگر بر اساس همین همه آثار خود را بازخوانی تاریخ وجود قرار داده است و در این واکاوی تاریخ وجود به منشأ آغازین و نقطه سرآغازی می رسد که تفکر بالیدن گرفته است و آن نقطه خود وجود است، هیدگر نام این رهیافت خود را به وجود « تفکر» می نامد تا را خود را از متعاطیان متافیزیک و فلاسفه جدا کند. از برای این مقصود هیدگر تعریف دیگری از حقیقت ارائه می دهد که امکان حقیقت در معنای متافیزیکی در پرتو آن میسر می گردد و نیز با بن و بنیاد قرار دادن خود وجود و از رهگذر صفاتی همچون حضور، زمان، رویداد از آن خود کننده و ... که به وجود اسناد می دهد و از طریق استمداد از زبان شعر کوشیده است تا از متافیزیک و فلسفه عبور کند و راه دیگری را برای تفکر آینده فرا روی بشر قرار دهد. پس پایان فلسفه و متافیزیک فی الواقع برای هیدگر پایان یک آغاز و تمهیدی برای آغازی دیگر است. این رساله در حد بضاعت مزجات خود سعی دارد این ایده را در آثار هیدگر واکاوی کرده نشان دهد. واژگان کلیدی: پایان فلسفه، تفکر، وجود، رویداد از آن خود کننده، شعر، وارستگی، راز

نسبت میان هنر با ستیزه و جنگ در تفکر نیچه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1392
  عبدالحسن پیروز   رضا سلیمان حشمت

در این پژوهش کوشش شده است تا از طریق شناخت نسبت جنگ با هنر در آراء نیچه، جایگاه جنگ در فلسفه نیچه، در فلسفه هنر او تحلیل و تبیین شود. از آنجا که پیش شرط تحقق چنین مقصودی، روشن نمودن معنای جنگ و هنر در گستره تفکر نیچه است، مرحله اوّل و دوم این پژوهش به بررسی ماهیت هنر و ماهیت جنگ در نظر نیچه اختصاص یافته است. در مرحله اوّل و در جهت غرض اصلی این پژوهش، دو مولفه اصلی فلسفه هنر نیچه، شامل والائی و زیبائی، در پرتو نسبت آنها با معنای کمال در این فلسفه، مورد بررسی قرار گرفته اند. در مرحله دوم، معرفت نسبت به ماهیت جنگ در فلسفه نیچه و ارتباط آن با معنای چیرگی، انواع جنگ، نسبت جنگ با فرهنگ تراژیک، ماهیت ستیزه و نیز معنا و مقام سلحشوری در تفکر نیچه، در کانون توجه بوده است. در مرحله آخر، بواسطه امتزاج نتایج منبعث از دو مرحله پیشین، اضلاع و ابعاد مختلف نسبت جنگ با هنر در تفکر نیچه، در قالب چهار محور، شاملِ جایگاه اثر هنری به مثابه نوعی جنگ، جایگاه تراژدی به عنوان ستیزه، نسبت هنرمند با سلحشوری و جایگاه سلحشور به مثابه اثر هنری، مطرح و تبیین شده است.

بررسی آراء منتسب به رواقـیان در ‏فلسفه ی اسلامی و ریشه یابی آن
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده الهیات 1392
  حامده راستایی   سعید انواری

مکتب رواقی یکی از مکاتب فلسفی است که در دوره ی یونانی مآبی به وجود آمد و طرفداران ‏زیادی پیدا کرد. این مکتب را زنون در یونان پایه گذاری کرد اما بعدها دامنه ی آن تا روم نیز کشیده شد. ‏به لحاظ تاریخی در این مکتب سه دوره ی متقدم، میانی و متأخر وجود دارد و در هر دوره برخی از ‏بزرگان رواقی این مکتب را سرپرستی کردند. فلاسفه ی رواقی فلسفه را به سه بخش منطق، طبیعیات و ‏اخلاق تقسیم کردند اما به اخلاق و حکمت عملی توجه بیشتری داشتند. اساس اخلاق رواقی بر اصل ‏تغییر ناپذیری قانون حاکم بر طبیعت استوار است. بر این اساس تغییر دادن این قانون در توان انسان ‏نیست و او تنها باید تمایلات خود را با این قوانین هماهنگ کند. ‏ دانشمندان جهان اسلام با رواقیان آشنا بوده اند و در آثار خود به این مکتب و بزرگان آن اشاره ‏کرده اند. حتی برخی به تأثیر رواقیان در حوزه های مختلفی چون کلام، تصوف، منطق و فلسفه پرداخته-‏اند. در این میان برخی نیز چون ملاصدرا پا را از این فراتر نهاده و صاحب مکتب اشراق (سهروردی) ‏را به صراحت پیرو رواقیان معرفی کرده. ‏ در این رساله نخست تاریخچه مختصری از رواقیان و آراء فلسفی ایشان ذکر شد. سپس در فصل ‏سوم، کلیه مواردی که گزارشی از آراء رواقیان در جهان اسلام مطرح شده است ذکر گردید و در فصل ‏چهارم به عنوان نمونه تأثیر این آراء بر فلسفه سهروردی مورد اشاره قرار گرفت. براساس آرائی که در ‏جهان اسلام به رواقیان نسبت داده شده است، به نظر می رسد رواقیان در آراء زیر با برخی از فلاسفه ی ‏اسلامی اتفاق نظر دارند: مقدار تعلیمی بودن جسم، عرض دانستن صورت نوعیه، موجود شدن اشیاء به ‏جعل بسیط ماهیت، ذهنی بودن وجود، معلول بودن ماهیت، نور غنی دانستن واجب، بالرضا دانستن ‏فاعلیت خدا، اضافه ی اشراقی بودن علم خدا به جواهر نورانی عقلی، نفی کردن سکون بین حرکات، ‏قائل شدن به بعد مجرّد بودن مکان و منطبق شدن آن بر تمام جسم، تقسیم عقول به قواهر اعلون و ‏ارباب اصنام و . . . همچنین در این رساله نشان داده شد که شیخ اشراق تحت تأثیر آراء رواقیان بوده ‏است، چنانکه ملاصدرا نیز وی را شیخ اتباع رواقی نامیده است.‏ واژگان کلیدی: رواقیان، شیخ اتباع رواقیان، سهروردی، اهل مظال، اصحاب اسطوان، روحانیون

مفهوم واسازی در دریدا و خاستگاه های آن با تأکید بر خانش او از افلاطون و هگل
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1392
  مهدی پارسا خانقاه   علی اصغر مصلع

جریان های فلسفیِ معاصر به دلیل سهولت انتشار خیلی زود بدل به مکتب و حوزه می شوند و پیروانی پیدا می کنند. امری که در گذشته دست کم قرنی زمان می برد. اگزیستانسیالیسم و پدیدارشناسی در زمان حیات فلاسفه ی بزرگ این مکاتب بر سر زبان ها افتادند. در مورد واسازی جریان باز هم سریع تر اتفاق افتاد به طوری که فلاسفه ی مکتب واسازی، از جمله پل دومان، دوست نزدیک مبدعِ این جریان، ژاک دریدا، بودند. واسازی خیلی سریع فراگیر شد و نه تنها بر آکادمی های فلسفه، بلکه بر رشته های دیگر، و حتی بر هنر و سیاست تأثیر گذاشت. این گسترش سریع باعث شد گاهی از عمق فلسفیِ آثار دریدا چشم پوشی شود. هدف از این رساله نشان دادن در هم پیچیدگیِ عمیق آثار دریدا با سنت فلسفی است. این کار به دو طریق انجام خواهد شد. نخست با رجوع به خوانش دریدا از آثار کلاسیک فلسفی، و دوم با جستجوی خاستگاه های تفکر دریدا در سنتِ فلسفه ی مدرن. این گره زدن مسائل فلسفیِ دریدا با مسائلِ تاریخیِ فلسفه خطر سطحی نگری نسبت به تفکر وی را کاهش خواهد داد و همچنین باعث خواهد شد معنای فلسفه را با توجه به نقش دریدا در آن بازتعریف کنیم. آنچه در این «تبارشناسیِ» واسازی باید مورد نظر قرار دهیم این است که نسبت خاستگاه و نتیجه را همچون نسبتِ کلاسیکِ علت و معلول ندانیم، و در واقع خاستگاه را منشأیی پُر و حاضر قلمداد نکنیم. خواهیم دید که یکی از کارهای مهم دریدا در فلسفه نقد مفهوم خاستگاه است. پس کلمه ی خاستگاه را به معنایی که در متن رساله خواهیم دید باید به طور خط خورده به کار برد.

تفکر و فلسفه از نظرگاه دکتر رضا داوری اردکانی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1392
  شهاب الدین فیض آبادی   رضا سلیمان حشمت

پژوهش حاضربه منظور روشن سازی و رفع ابهام مقدر از افکار استاد رضا داوری اردکانی، متفکر معاصر ایرانی، در باب تفکر و فلسفه انجام شده است. از این منظر سعی ما در این پژوهش مطالعه و بررسی، ونقد افکار و آراء ایشان از طریق مراجعه مستقیم به آثار و تألیفاتشان از زمان گذشته تا به امروز است. در ابتدای این پژوهش به طرح و بحث موضوعات و مباحث مهم در این باب پرداخته ایم از قبیل: تعریف فلسفه(گفت وجود در گوش زمانی بشر به زبان زمان) ، ویژگی های فلسفه (الف): فلسفه مانند علم آموختنی نیست. ب): فلسفه با عالم خاص خود متناسب است، ج): اینکه فلسفه قائم بر فیلسوفان نیست بلکه مطلب برعکس است، چگونگی پدیدآمدن نگاه فلسفی ، چیستی حقیقت (که بدون درک آن فهم بسیاری از افکار ایشان ممکن نیست) ، دفاع از فلسفه در عین انتقاد از آن ، منظور از پایان یافتن فلسفه، نقدهای کلی برفلسفه از نظر ایشان. سپس به بررسی و تحلیل: چیستی فلسفه اسلامی ، ویژگی های مهم فلسفه ی اسلامی ، طرح فیلسوفان اسلامی (جمع بین دین و فلسفه) ، موفقیت یا شکست این طرح از نظر ایشان پرداخته ایم و شباهت ها و اختلاف های رضا داوری اردکانی با متفکران پیشین اسلامی را مورد بررسی و مطالعه قرار داده ایم و در فصل آخر: چیستی تفکر ، انواع تفکر اصیل (دینی، عرفانی، شعری،فلسفی) ، نسبت فلسفه با تفکر و انواع آن، پایان فلسفه، تکلیف تفکر بعداز پایان فلسفه را مورد بررسی و تحلیل قرار داده ایم. نکات مهمی که، با روشن شدن معانی آن ها، امکان این امر به وجود می آید که، به زوایای مختلف افکار داوری اردکانی راه یابیم، عبارتنداز: تعریف حقیقت و به دنبال آن تعریف فلسفه و تفکر. ایشان حقیقت را ظهور و انکشاف وجود می داند که در هر دوره ای ظهوری خاص دارد پس حق به دومعنا است، در معنای اول حق همان وجود است و در معنای دوم حق، ظهور وجود است؛ و به دنبال این تعریف از حقیقت، فلسفه گفت وجود در گوش زمانی بشر به زبان زمان و تفکر به گوش دادن به ندای وجود در احوال و اوقات حیرت و فطرت ثانی تعریف شده است.

تفسیر هیدگر از هگل در باب وجود و روح؛ با نظر به آراء شارحان»
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1392
  حسین رستمی جلیلیان   علی اصغر مصلح

این رساله در پی شرح و بسط تفسیر هیدگر از هگل بویژه در باب مسأله وجود و روح در ترتیب زمانی نگارش آثار هیدگر درباره اوست. از اینرو به آراء شارحان نیز در باب موضوع رساله توجه شده است. داده های این پژوهش با استفاده از روش مطالعات کتابخانه ای گردآوری شده است. فرضیه اصلی رساله این است که توجه هیدگر به مسأله تفاوت وجودشناختی در بررسی مولفه های مهم تفکر هگل دارای نقشی اساسی است. اما مسأله اصلی این بررسی این است که تفسیر هیدگر از هگل درباره مسائلی نظیر نسبت روح و زمان، وجود، پدیدارشناسی روح، مفهوم مطلق و... چیست؟ در پاسخ به نسبت زمان و روح می توان گفت، از نظر هیدگر، زمان در هگل، زمان عرفی و عامیانه است، و هگل این نسبت را تنها به طریقی صوری و به عنوان نفیِ نفی شناخته است. هیدگر درباره شاهکار هگل یعنی پدیدارشناسی روح به بررسی غرض، شرح برخی از سوءتعبیرها درباره آن و نسبت امر متناهی و نامتناهی با توجه به کلید واژه فلسفه او یعنی روح پرداخته است. او پدیدارشناسی روح را به مفهوم پدیدارشناسی هوسرلی ندانسته و معتقد است که هگل تنها به نحو صوری واقعیت متناهی را به امر نامتناهی اعتلاء بخشیده است. او در مفهوم تجربه هگل، پدیدارشناسی هگل را حضور یا ظهور مجدد مطلق می خواند و سپس با برقراری نسبت بین متافیزیک دوره جدید و نیست انگاری حاصل از تفکر حیث موضوعی، نیست انگاری دوره جدید را حاصل این نحوه از برداشت هگل می خواند. از نظر هیدگر، متافیزیک هگل، انتو- تئو- لوژیک یا به عبارتی، وجودشناختی- الهیاتی است. در این بررسی به نقش مفهوم موضوع شناسایی در نسبت هگل و یونانیان نیز اشاره شده است. سپس در نتایج حاصل از بحث به نقد تجدد و متافیزیک دوره جدید پرداخته شده است. در پایان نتیجه گرفته می شود که علی رغم تعاریف هیدگر از هگل که او را از نخستین متفکرانی می داند که در باب تاریخ و به نحو تاریخی می اندیشیده است، اما تصویر واقعی هیدگر از هگل آنست که فلسفه او را فلسفه ای متافیزیکی و موضوع(شناسایی) محور می داند که غایت آن در متافیزیک تکنولوژیکی تجدد رقم خورده است. در عین حال به نظر نگارنده در هر دو نحوه از تفکر در باب مسأله اینهمانی و تفاوت با گونه ای انسداد مواجهیم و تفکر هیدگر نیز نتوانسته است کاملاً رافع تمامی تعارضات در این باره باشد.

پدیدارشناسی کربن در مواجهه با فلسفه اسلامی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده الهیات 1393
  مجید طاوسی ینگابادی   رضا سلیمان حشمت

هانری کربن به زعم خویش یک فیلسوف است، اگر چه گاه گستره ی وسیع مطالعات او و گذر از مدینه های تمثیلی اش، از آلمان تا ایران، بر تن او جامه ی یک شرق شناس را پوشانده است. او پیش از جستجوی طلبش در شرق و از شرق، به عرفان پروتستانی وقوف کامل دارد و پدیدارشناسی را در زادگاه این فرادهش آموخته است. این گذشته چونان یک موقعیت زندآگاهانه بر خوانش او از متون عرفانی و فلسفی ایرانی و شرقی سایه انداخته است. پیش از هر چیز او یک پدیدارشناس است و پدیدارشناسی را لازمه ی رویارویی فیلسوفی از یک عالم با فلسفه ای از عالم دیگر می داند و اساساً آراء او در فلسفه ی تطبیقی بر این مبنا استوار است. سویه های درون ذات انگارانه پدیدارشناسی هوسرلی در روش کربن نمودار است؛ در بحث تأویل نیز به هیدگر و پدیدارشناسی هرمنوتیک (زندآگاهانه) او نظر دارد؛ اما سرانجام در اتخاذ روش پدیدارشناسی، به سبب مواجهه با متون خاص حکمت اسلامی، ناگزیر از جایگزین کردن برخی مولفه های پدیدارشناسی با عناصری از فلسفه اشراقی می شود تا روشی متناسب با این متون را بیابد. بنابراین سهروردی به عنوان مبدأ و پیر طریق برای او در مطالعه ی حکمت اسلامی، امکان تقویم یک پدیدارشناسی را، با قرائت کربن، به ما خواهدداد. این رساله بر آن است که پدیدار شناسی خاص کربن را از خلال ترجیع بندهای تأویل و مثال و نسبت میان این دو، مورد پژوهش قراردهد و کارآمدی آن را در نحوه خوانش متون حکمت اسلامی بیازماید.

پژوهشی تطبیقی در معانی «وجود» و «راه» در تفکّر هیدگر و دائویسم
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1392
  مرتضی گودرزی   علی اصغر مصلح

تحقیق حاضر پژوهشی تطبیقی است که بر دو مسئله ی کلیدی در فلسفه ی هیدگر و آیین دائویسم یعنی «وجود» و «راه» تمرکز دارد؛ پرسش اصلی هیدگر حول مسئله ی وجود، مبنا و محور تفکّر وی را تشکیل می دهد. به عبارت دیگر، «مسئله ی وجود»، موضوع بنیادین تفکّر در نظر هیدگر است. تفکّر نیز به طریقت نیاز دارد و از این رو هیدگر در پی گشودن راهی برای تفکّر است. از سوی دیگر، در تفکّر دائویی نیز، دائو(dao) راه است. راهی که گشاینده ی «وجود» است، بنابر این در نگرش دائویی «راه» و «وجود» مفاهیمی اصیل تلقّی می شوند. مسئله ی این رساله واکاوی «وجود» و «راه» در اندیشه ی هیدگر و مکتب دائویی و مدّعای آن یافتن راه های جدید برای تفکّر در حیات بشری است به نحوی که از آن طریق بتوان بر برخی مشکلات و تنگناهایِ هم اندیشیِ غرب- شرق فائق آمد. درواقع این رساله می کوشد با نگرشی میان فرهنگی به هدف خود دست یابد. با اتکا به آثار هیدگر به ویژه در دوره ی متأخّر حیات وی و بازخوانی دو اثر اصیلِ تفکّر دائویی یعنی دائو ده جینگ و مکتوبات جوانگ زه، چارچوب اساسی در این رساله منطبق بر بررسی تاریخیِ واژگان و معناشناختی می باشد که به نحوی پدیدارشناسانه به مقصود می رسد و از مایه هایِ زیباشناختی بهره می برد. پرسش اصلیِ این رساله عبارت است از اینکه «وجود» و «راه» در اندیشه هیدگر و در دائویسم چه وجوه اشتراک و افتراقی دارند؟ و کاوش در این وجوه چه ره آوردهایی برای مفاهمه فلسفی و فرهنگیِ غرب و شرق دارد و چگونه می تواند زمینه ی گفتگو را برای متفکران غرب و شرق فراهم آورد؟ مهمترین فرضیّات عبارتند از اینکه فلسفه ی هیدگر به ویژه در دوره ی متأخرِ حیات وی قابلیّت برقراریِ ارتباط میان فرهنگی با شرق را دارد و دائویسم با توجه به ابعاد گسترده ی آن به عنوان یک تفکّر شرقی، می تواند به عنوان یک مدل برای تطبیق انتخاب شود. ویژگی هایِ مشترکی میان «وجود» در نظر هیدگر و «دائو» در تفکّر دائویی وجود دارد و در اندیشه ی هیدگر و تفکّر دائویی میان «هستی» و «نیستی» نسبتی وجود دارد که امکان بررسیِ تطبیقی میان آن دو را فراهم می آورد. وجه هستی شناختیِ «زبان» به منزله ی «شعر و تفکّر»، در اندیشه ی هیدگر و تفکّر دائویی، و مفاهیم مورد توجه در دو فلسفه، یعنی وارهایی و وارستگی، آزادی، در راه بودن، طبیعت و تکنولوژی، زیبایی شناسی، آشکارگی و ذات حقیقت، اصالت، پدیدارشناسی و رخداد، روشن گاه، تهیگاه، پرسشگری و گفتگو، امکانِ پژوهشی تطبیقی را فراهم می آورند. روش تحقیق در این رساله، کتابخانه ای بوده و مبتنی بر بررسی تطبیقی منابع دست اول در فلسفه هیدگر و دائویسم می-باشد. تعارف با روش فیلولوژیک به صورت استنتاجی بدست آمده است. مفاهیم مورد توجه در دو فلسفه که در متونِ مربوطه مورد تفسیر و شرح قرار گرفته است به شیوه ی قیاسی، تاریخی مورد مقایسه قرار می گیرند، آنگاه به صورت تطبیقی مورد قیاس قرار گرفته اند. مستندات شارحان و تحلیل گران فلسفه ی هیدگر و حکمت دائویی برای تقویت نتایج تطبیقی مورد توجه قرار گرفته است.

نیست انگاری فعال نیچه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1385
  ناهید فرح بخش   علی اصغر مصلح

چکیده ندارد.

پاره های جهانشناسانه هراکلیتوس
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1387
  مهدی کهندانی   احمدعلی حیدری

چکیده ندارد.

نسبت آزادی و ضرورت در فلسفه هگل
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1387
  فرج حاجت پور   علی اصغر مصلح

چکیده ندارد.

هانری کربن و ایزوتسو و « امکان گفت و گوی ادیان»، بویژه اسلام با سایر ادیان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1388
  یاسمین عرفت پور   حسین کلباسی اشتری

پروفسور هانری کربن و پروفسور توشیهیکو ایزوتسو، دو متفکر اسلام شناس و ایران شناس شهیر معاصرند، که علاوه بر تمام تلاش هایِ ارزشمندی که در راستای شناساندن اسلام و ایران به دنیای معاصر انجام داده اند، می توان در اندیشه آنان با دو طرح بسیار مهم آشنا شد که آدمی را قادر خواهند ساخت تا به گفت وگویی حقیقی میان صاحبان ادیان، سنت ها و تمدن ها نائل گردد. در حقیقت، این دو طرح، دو وجه امکانی هستند که پیش از هر اقدامی می باید در پیوندی همدلانه میان صاحبان ادیان، سنت ها و تمدن ها از نو احیاء گردند تا گفت وگویی حقیقی، تحقق پذیرد. حال، یکی از این امکانات ضروری برای آغاز گفت وگو، ساحت «فراتاریخی» است که کربن آن را به واسطه فلسفه تطبیقی مورد نظر خود که جمعِ خلّاقانه لطیفی ما بین «پدیدارشناسی هوسرل و هرمنوتیک هایدگری» و «حکمت و عرفان فلاسفه مسلمان به خصوص فلاسفه ایرانی که همچنان باور به ملکوت در اندیشه شان سخت پا برجاست» و با توجه به سیر و سلوکی روحانی در عالمی خیالی(عالم مثالی)، طرح می نماید. و دیگری «فراسوی گفت وگویی» است که ایزوتسو با تأکید بر «فراتاریخ» و همچنین روش هانری کربن و باز هم با تمرکز بر ساحت های معنوی و عرفانی موجود در تفکر اسلامی و سایر اندیشه-های درون گرا(باطنی)آنرا مطرح می سازد. در واقع، «فراتاریخ» و «فراسوی گفت وگو» دو جزء از پیکره ای واحدند که اگر در عرصه ای فرا زمینی و فرا زمانی در کنار یگدیگر قرار گیرند، خواهند توانست برای اهل معنا در سراسر عالم، گفت وگویِ فراتاریخیِ ادیان و حتی سنت ها و تمدن ها را امکان پذیر سازند و بقای ابدی آنان را در عالمی ملکوتی و به دور از هر تفکر زمینیِ بیمارگونه ( همچون : لاأدری گری، نیست-انگاری و تاریخ انگاری ) که زندگی آدمی را به قهقرا می کشاند، حتمیّت بخشند.

نزاع افلاطون و سوفسطائیان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تهران 1370
  رضا سلیمان حشمت   رضا داوری

موضوع مورد بحث این رساله که در دو فصل تحت عناوین : سیاست و مابعدالطب تنظیم گردیده منازعه افلاطون و سوفسطائیان است اما مراد از آن را نقل و بازگوئی آنچه که در کتب تاریخ فلسفه دراین باب آمده است نباید تلقی نمود بلکه مقصو گزارشی تحقیقی است در حد بضاعت راقم سطور از مسئله ای اگرچه در مقطع خاصی از زمان و در یونان بروز کرده است لیکن به سبب ماهیت آن همچنان و به ویژه در دور معاصر تازه و زنده است .