نام پژوهشگر: زهرا روح اللهی امیری

باز مرجعیت باورهاوارزش های جاهلی در سه دهه اول پس از رحلت رسول خدا(ص)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده علوم اجتماعی 1387
  زهره محلوجی   محسن خندان الویری

رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم)درجامعه ای به رسالت مبعوث شدکه باورها وارزشهای مخالف عقل و فطرت وبرگرفته ازجهل برآن حاکم بود. قریش با استفاده ازاین باورها وارزشها مرجعیت جامعه رااز آن خودکرده بود. قریش با معیار قراردادن دو ارزش حسب و نسب وثروت نظام اجتماعی دور از عدالتی را اداره می کرد. رسول خد(صلی الله علیه وآله وسلم)اماموریت یافتند تا باورها وارزش های جاهلی را اصلاح کند ونوع اسلامی آن را جایگزین نماید.این امر باایستادگی قریش که درحال ازدست دادن قدرت ومرجعیت خود بود مواجه شد. سرانجام اقدامات رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم)با بهره گیری ازدو ابزارقرآن وسیرت نیکو موثر افتاد وقریش تسلیم شدواسلام را درظاهرپذیرفت. این تسلیم قریش نوید بخش فروپاشی نظام باورها وارزشهای جاهلی بود.لیکن پس ازرحلت رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم)برخی باورها وارزشهای جاهلی رنگ اسلامی گرفته واحیا شدند. به دنبال آن گروه قریش که ازاین پس جناح قدرت طلب آن بنی امیه بود،فعالیت خودرابرای رسیدن به مرجعیت آغاز کردوطولی نکشید که قدرت را ازآن خود نمود.سوال اصلی این پژوهش این است که چرا برخی باورها وارزشهای جاهلی پس ازمدتی درجامعه مطرح شده وزمینه احیای مرجعیت قریش رافراهم آوردند؟در پاسخ به این سوال چارچوب مفهومی جامعه شناسانه مورد نظر قرار گرفت .بر این اساس داده های تاریخی سه دوره تاریخی(پیش از اسلام،عصر رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) سه دهه پس ازرحلت ایشان مورد واکاوی قرارگرفت.نتیجه به دست آمده این بود که قرار گرفتن حکومت دردست افرادی ناشایست مغرض،وجود رسوبات باورها وارزشهای جاهلی درجامعه،عناصر تحول نپذیرفته فرصت طلب همراه با اشتغال مسلمانان به فتوح زمینه بازگشت برخی ازباورها وارزشهای جاهلی فراهم کرد و به قرار گرفتن قدرت دردست گروه مرجع پیش از اسلام انجامید.

فرهنگ و تمدن شیعی در حله قرن هفتم هجری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده علوم اجتماعی 1389
  طاهره صمصامی   حسین ایزدی

چکیده قرن هفتم هجری در شهر حلّه، نقط? عطف تاریخ تفکر شیعی است. شیعیان قبل از این دوره با پشت سر گذاشتن رکود علمی و خفقان سیاسی به مرحلّه ای رسیدند که توانستند مولفه ها و عوامل بسترساز فرهنگ و تمدن را در این شهر ایجاد کنند و قرن هفتم هجری را عصر پویایی فرهنگ و تمدن شیعی قرار دهند. از این رو در این پژوهش برآنیم تا با روش تاریخی ـ توصیفی، به بیان مولفه ها و عناصر سازند? فرهنگ و تمدن در حلّه (قرن هتفم هجری) به عنوان سوآل اصلی پژوهش بپردازیم. از آنجا که قرن هفتم هجری، عصر پویایی فرهنگ و تمدن شیعی است، در این میان، نقش اساسی موسس شیعی حلّه و امرای پس از او، و همچنین نقش علماء و دانشمندان شیعی و محوریت آنان، از مهمترین عوامل پویایی فرهنگ و تمدن در حلّه می باشند. لذا این امر مهم در ابتدا مرهون تلاش و کوشش موسس آن «سیف الدوله صدقه بن منصور» و دیگر امرای حلّه، جهت ایجاد شهری امن و آرام بدور از غوغای سیاسی زمان (درگیری های داخلی حکومت سلجوقیان) بود که توانستند اقتصاد و تجارتی پررونق را برای مردمی متعصب نسبت به دین فراهم آورند. از همه مهمتر توجه به علم و عالم و دعوت و تشویق فقهاء و دانشمندان به مهاجرت و ایجاد محیطی مناسب و جایگاهی ویژه برای آنان گردیدند و در مرحل? بعد مرهون تلاش های بی دریغ فقهاء و دانشمندانی بود که با قدم نهادن در عرصه علم و دانش از طرفی رکود علمی حاکم بر دانش را بویژه در زمین? فقه خاتمه بخشیدند و از سوی دیگر با موفقیت های بی نظیر خود در مباحثات و مناظرات علمی در زمین? کلام، موجبات گرایش سلاطین مغول را فراهم آورده و زمینه ساز گسترش مذهب تشیع گردیدند و با دوراندیشی بجا و مناسب آنان در دوران سخت حملات مغول، موجبات شکوفایی هر چه بیشتر شیعیان را در قرن هفتم هجری بوجود آوردند و شهر حلّه را بعنوان مرکزی علمی ـ فرهنگی برای شیعیان جهان نمودند بطوریکه از سایر نقاط، طالبان علم و اندیشه به این شهر آمده و به تحصیل علم و دانش پرداختند.

خاندان های شیعه در عصر غیبت صغری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده علوم سیاسی و اجتماعی 1389
  نجمه سادات داوطلب   نعمت الله صفری

پژوهش حاضر در پی پاسخگویی به این سوال پی گرفته شد که جایگاه خاندان های شیعی در عصر غیبت چگونه بود؟ فرضیه ای که برای پاسخگویی به این سوال در نظر گرفته شده، خاندان های شیعی به تناسب جایگاه سیاسی، فرهنگی و مذهبی خود نقش های متفاوتی در روند گسترش تشیع امامی ایفاء کردند. از آغاز غیبت صغری به سبب اوضاع داخلی حکومت عباسی موقعیت مناسب سیاسی برای شیعیان توسعه ی بیشتری یافت.شماری از شخصیت های شیعه مذهب، در مناصب اداری و حکومت عباسیان نفوذ کرده و تصدی برخی امور را به دست گرفتند این امر در تغییر وضعیت عمومی شیعیان نقش مهمی داشت و شخصیت های برجسته ای از شیعیان وارد مناصب سیاسی شدند در این میان می توان به شخصیتهای متنفذ سیاسی چون حسین بن روح نوبختی اشاره کرد که علاوه بر نفوذ سیاسی بسیار زیاد جزو نائبان خاص امام دوازدهم بود و افراد دیگری که هر کدام از این افراد برجسته، منتسب به یکی از خاندان های با نفوذ شیعه بودند. لذا هدف از این پژوهش شناسایی راهبرد اتخاذی این خاندانهای شیعه در عصر غیبت است که چگونه به این امر نائل شدند بدین جهت دراین پژوهش با استفاده از روش توصیفی تحلیلی به بررسی نقش و جایگاه سیاسی، فرهنگی و مذهبی خاندانهای شیعه در عصر غیبت صغری پرداخته شده است.

بررسی سیر تاریخی نگاه مورخان اهل سنت به حضرت فاطمه (س) از آغاز تا قرن هفتم هجری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده علوم سیاسی و اجتماعی 1389
  بی بی فاطمه موسوی   سید حسین فلاح زاده

چکیده موضوع این پژوهش «بررسی سیر تاریخی نگاه مورخان اهل سنت به حضرت فاطمه(س) از آغاز تا قرن هفتم هجری» است. در این رساله کوشش شده است تا با جستجو در منابع به پرسش اصلی پژوهش که «سیر تاریخی نگاه مورخان برجسته اهل سنت به حضرت زهرا(س) از آغاز تا قرن هفتم هجری چگونه بوده است؟» پاسخ دهد. از آن جا که تاریخ نگاری اسلامی مانند بسیاری از علوم انسانی متأثر از شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، بوده است لذا نگارنده در این پژوهش با توجه به نکته فوق، با این مفروض که «مورخان اهل سنت به جهت گرایشات سیاسی و دینی و تعصب نسبت به خلفای سه گانه در ذکر اخبار مربوط به فاطمه(س) به سانسور و تحریف روی آوردند» به تحقیق می پردازد. با بررسی های انجام شده در این پژوهش، مولف به این نتیجه می رسد که با توجه به عواملی چون، خلافت و حکومت مرکزی، ممنوعیت نقل حدیث، ممنوعیت سفر و مهاجرت صحابه، جعل حدیث، اسرائیلیات و پدیده قصه خوانی که بر جریان تاریخ نگاری اسلامی تأثیر-گذار بوده اند در طول زمان بسیاری از وقایع و حقایق تاریخی دست خوش تغییر قرار گرفته و یا مجال نقل در کتب تاریخی را نیافته اند.از طرفی اهل سنت دارای مبانی اعتقادی خاصی می باشند که بر کتابت حدیث و تاریخ از سوی آنان تأثیر بسیاری داشته و دارد و با توجه به آن مبانی، مورخ اهل سنت به هنگام تألیف سیره فاطمه(س) در صورت تضاد آن اخبار با اصول فکریش و با توجه به میزان تعصبش به پنج روش که عبارتند از انکار، سانسور، تحریف، جعل و توجیه عمل نموده است. کلمات کلیدی: حضرت فاطمه(س)، مورخان اهل سنت، انکار، سانسور، تحریف، جعل، توجیه.

تاریخ تشیع در ایران از زوال صفویه تا پایان زندیه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده علوم سیاسی و اجتماعی 1390
  فاطمه پهلوان پور   حسین ایزدی

این نوشتار با عنوان ( تاریخ تشیع در ایران از زوال صفویه تا پایان زندیه) در پاسخ به این سوال اصلی که «تشیع و علمای شیعه بعد از زوال صفویه تا پایان زندیه چه وضعیت و چه جایگاهی داشتند؟» این فرضیه را مطرح می کند « با توجه به ماهیت استبدادی و جائرانه حکومتهای افغان، افشاریه و زندیه، به نظر می رسد که علمای شیعه با استفاده از عنصر تقیه و روش محافظ کارانه در پیشبرد احکام و دستورات شیعی و اسلامی استفاده می کردند و بدین ترتیب هم روابط مسالمت آمیزی با حاکمان داشتند و هم موقعیت خویش را در نزد مردم حفظ می کردند.» برای اثبات این فرضیه ابتدا نگاهی به شرایط سیاسی – اجتماعی حاکم بر عصر مذکور و سیاست مذهبی حاکمان این دوره می اندازیم. نقش تشیع از ابتدای ورود اسلام به ایران تا رسمی شدن این مذهب در دوره صفوی بسیار کمرنگ بود. در دوره صفویان که کشور از یک آرامش و ثبات سیاسی و اقتصادی برخوردار بوده، علمای شیعه از یک جایگاه والای سیاسی و اجتماعی برخوردار گردیدند. اما بعد از زوال صفویه به دست افغانان سنی مذهب، جایگاه تشیع و علمای شیعه بسیار تضعیف شد. بعد از افغانان، نادر شاه نیز برای پیشبرد مقاصد سیاسی خود، از این مذهب استفاده های سیاسی به ضرر شیعیان کشور نمود، اما در زمان کریم خان زند تا حدود زیادی اوضاع تشیع و علمای شیعه بهبود یافت. در مجموع می توان نتیجه گرفت که تشیع در این دوران دچار تزلزل شدیدی شد که چگونگی برخورد حکومتها در این فاصله زمانی یعنی زوال صفویه- افشاریه و زندیه با شیعیان و علمای شیعه و وضعیت سیاسی- اجتماعی و فرهنگی تشیع در این دروان، موضوعی است که این رساله به آن می پردازد. کلمات کلیدی: تشیع- علمای شیعه- افغانان- نادرشاه افشار- کریم خان زند.

چگونگی نفوذ و نقش ترکان در دربار سامانیان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده علوم سیاسی و اجتماعی 1390
  طاهره سپهوندی   زهرا روح اللهی امیری

چکیده یکی از وجوه تاریخ سلسله سامانی، حضور اقوام و افراد متعدد ترک در این حکومت، و هم چنین تحولات اساسی که در نتیجه حضور آنان در قلمرو سامانی می دهد، می باشد. به علاوه این حکومت عامل ورود ترکان به سوی حکومت عباسی، آل بویه، صفاری و... می باشد. توجه به این نکته حائز اهمیت است که اولین جرقه های ورود و حضور ترکان از سوی حکومت سامانی است؛ همین بردگان ترک درباری این سلسله به مقامات عالی در این حکومت می رسند و حتی این مزدوران ترک موفق به تشکیل حکومت های مختلفی، حتی تا اقصی مصر می شوند. به رغم قابل توجه بودن نوشته های تاریخی و کتاب های پژوهشی که از سوی نویسندگان داخلی و خارجی مربوط به این دوره نوشته شده است، لیکن کم تر به مسائل پیش گفته توجه شده است و آن اعتنایی که به سایر مسائل این دوره شده به این امر، نشده است. همین نکته؛ ضرورتی ایجاد نمود تا در نوشتار حاضر به این مقوله مهم در حد توان پرداخته شود. در خلال این بررسی، به جغرافیایی ماوراء النهر از این جهت که گذرگاه ترکان بوده و هم چنین به زندگی این اقوام پیش از پذیرش اسلام پرداخته خواهد شد. به علاوه به نحوه ی ورود این قبایل و اسلام پذیری شان توجه می شود. در پایان سعی بر این خواهد شد که به پیامدهای مختلفی که در طی این اقوام، در قلمرو سامانی و احیاناً اسلامی رخ می دهد، بپردازیم. واژگان کلیدی: ماوراء النهر، اسلام پذیری، سامانیان، ترکان، جایگاه، سپهسالاری، سیمجوریان، غزنویان، قراخانیان.

وضعیت زنان در قرون سوم و چهارم هجری در خلافت عباسیان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده علوم سیاسی و اجتماعی 1390
  کبری شوندی مطلق   علیرضا واسعی

چکیده پژوهش حاضر به بررسی وضعیت زنان در قرون سوم و چهارم هجری می پردازد. در این پژوهش سعی شده است به این سئوال که: وضعیت زنان در قرون سوم و چهارم هجری در خلافت عباسیان چگونه بود؟ پاسخ داده شود. فرضی? درنظر گرفته شده چنین است: زنان در این دوره علیرغم محدودیت های اجتماعی و طبقاتی خود، در زمینه های مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی فعالیت داشته اند. روشن شد که زنان از آغاز عصرجاهلیت به عنوان قشری فعال در تمامی سطوح جامعه نقش داشته اند. علی رغم اندک بودن دستاوردهای تمدنی زنان در آن دوران، نمی توان نقش آفرینی این گروه را بطور کل منکر شد و این خط بطلانی است بر دیدگاهی که عصر جاهلیت را دورانی تاریک و تهی از هر گونه دستاوردی می داند. انواع طبقات اجتماعی زنان و نقش آفرینی و نوع پوشش آنها مورد بررسی قرار گرفته است. در این بین شاهد حضور زنانی هستیم که با تغییر طبقه اجتماعی و رفتن به طبقات بالاتر نوع نقشی که ایفا می کردند متفاوت بود. مانند کنیزانی که برای دستیابی به زندگی و جایگاه بهتر در جامعه سعی می نمودند وارد دربار خلفا شده و از مسیر قدرت به اهداف خود دست یابند. زنان در این دوره در زمینه دانش و فرهنگ، با فعالیتهای علمی خود از طریق تربیت شاگردانی چند و تاسیس مراکز علمی و حمایت از دانشمندان ایفای نقش نمودند. علی رغم اوضاع اقتصادی نابسامان حاکم بر جامعه و تاثیر منفی آن بر زندگی مردم، زنان از فعالیتهای علمی و مذهبی خود دست برنداشتند. در حوزه سیاست و قدرت شاهد گروهی از زنان هستیم که با اقدامات شایسته و گروهی دیگر با دخالتهای نابجا و عزل و نصب های بی مورد، باعث تعالی و یا انحطاط دولتها شدند. از جمله زنانی که منجر به خرابی امور مملکت شد می توان به سیده، مادر مقتدر اشاره نمود و از سوی دیگر شاهد حضور مقتدرانه سیده ملکه خاتون بر کرسی قدرت به مدت 22 سال هستیم. با استفاده از روش توصیفی- تاریخی و با مراجعه به منابع مختلف از جمله: کتاب، مقاله، پایان نامه و اینترنت به این نتیجه رسیدیم که زنان این دوره در هر طبق? اجتماعی که قرار داشتند سعی نمودند در عرصه های مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و بنا به توان خود نقش مثبت یا منفی ایفا نمایند. البته باید اذعان نمود که میزان کمی و کیفی نقش آفرینی زنان در سطوح مختلف، با توجه به جایگاه اجتماعی که دارا بودند متفاوت بود.

فاطمیان از منظر مورخان شرق جهان اسلام از قرن 4 تا 7
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده علوم سیاسی و اجتماعی 1391
  مرضیه باباخان   زهرا روح اللهی امیری

چکیده در تاریخ سده های میانه، سرزمین های خلافت عباسی با جنبشی دینی، اجتماعی، فلسفی، سیاسی روبرو شدند که با اوج گیری این حرکت ها، به جایی رسیدند که از نظر سیاسی و قوت، رقیب خلافت بغداد شدند.نهضت شیعه اسماعیلیه یعنی معتقدان به امامت اسماعیل بن جعفر علیه السلام، بعد از یک دوره طولانی مبارزه در نقاط مختلف جهان اسلام، در اواخر قرن سوم هجری با تشکیل حکومت فاطمیان در شمال آفریقا به سلطه سیاسی دست یافتند و در سال 297 هجری رسما خلافت خود را در مغرب اسلامی اعلام کردند. فاطمیان به سبب گرایش به مذهب شیعی اسماعیلی، در جهان اهل‏سنت که عمده سرزمین‏های اسلامی را تشکیل می‏دادند، کمتر مورد توجه و پذیرش بودند. این پژوهش گزارش های مورخین ساکن سرزمین های شرقی خلافت عباسی را که تحت سیطره سیاسی و عقیدتی آنان بودند، در مورد فاطمیان بررسی می کند. حکومت فاطمیان، هم از لحاظ گستردگی قلمرو و حوزه حکومتی-بخش وسیع شمال آفریقا و شهرهای جنوبی مدیترانه- و هم از لحاظ زمانی که قریب 250 سال بر این سرزمین ها حکمرانی کردند، بزرگترین حکومت شیعی در طول تاریخ است. حکومتی شیعی مذهب که در تقابل با عباسیان سنی مذهب توانستند قلمرو خویش را حفظ و عقاید و مذهب خویش را تبلیغ و اشاعه کنند. روایات جعلی بودن نسب فاطمیان، ، اباحه گری و تعطیلی احکام و حدود الهی به کرار در این گزارشات دیده می شود. دامنه کار این تحقیق، بررسی تاریخ نگاری مورخان شرق جهان اسلام و از نظر زمانی شامل قرن چهار تا هفت هجری یعنی مقارن تشکیل و اقتدار و انحلال فاطمیان است. این پژوهش توسط مفهوم عینیت تاریخی در داده های مورخین و با نقد بیرونی مورخین راهی برای کشف حقیقت فاطمیان از خلال گزارش های تاریخی به تصویر کشیده است. گرایش های سیاسی و عقیدتی مورخ، مکان رشد و نمو و هویت فردی و خانوادگی مورخ بر گزارش های آنان از حکومت فاطمیان تأثیر گذاشته و باعث بدبینی عمومی نسبت به فاطمیان شده است.

بررسی سیاست مذهبی حاکمیت ممالیک
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده علوم سیاسی و اجتماعی 1391
  نسرین رهبری   زهرا روح اللهی امیری

ممالیک، غلامان ترک نژادی بودندکه در دستگاه حکومتی ایوبیان به کار گرفته شدند. این بردگان ترک نژاد بر اثر لیاقت و کاردانی به مقامات بالای حکومتی دست یافتند و توانستند ایوبیان را ساقط نمایند.از آنجا که ادعا و کوشش سیاست مداران مسلمان ولو در ظاهر برآن بود تا چیزی با نام سیاست اسلامی مبنای عمل قرار گیرد این مساله در مورد دولت ممالیک که فاقد جایگاه مناسب برای رسیدن به حکومت اسلامی بود به وضوح قابل مشاهده است .ممالیک سعی داشتند تا از طرق مختلف کسب مشروعیت نمایند.موضوع این پایان نامه نیزبر این محور است که سیاست های مذهبی ممالیک چه بوده واین حکومت ترک نژاد از چه طرقی در صدد کسب جایگاه معنوی برآمدندو روش انجام تحقیق به صورت توصیفی-تحلیلی بوده است. عمده اقدامات عملی این دولت دراین راستا، احیاء خلافت عباسی درمصر، تسلط بر حرمین شریفین، جایگزینی مذاهب اربعه و رسمیت دادن آنها به جای مذهب شیعه، حمایت از علمای این مذاهب ؛ نصب قاضی القضات از این مذاهب و جلوگیری از اجرای احکام تشیع و در نهایت سیاست حذف تشیع بود. دولت ممالیک که توانست نزدیک به سه قرن جهان اسلام را رهبری کند در دفاع از این موقعیت به دست آمده با حکومتهای مختلفی مواجه بود که از برجسته ترین آنها ایلخانان، صفویه و عثمانی بودند. ممالیک همواره سعی در القای سیادت خود بر این حکومتها داشت. ممالیک باپیروزی نهایی بر صلیبیان، و تصرف دوباره بیت المقدس نیز وجهه ای معنوی در میان مسلمانان جهان به دست آوردند.

نقش زنان در جنگهای صدر اسلام تا آغاز امویان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده علوم سیاسی و اجتماعی 1391
  بتول مدنی دهخوارقانی   سید حسین فلاح زاده

موضوع این رساله بررسی نقش زنان مسلمان در جنگهای صدر اسلام است. جهت بررسی این موضوع سوال اصلی به این شکل طرح گردید: نقش زنان در جنگهای صدر اسلام تا آغاز امویان چه بوده است؟ جهت بررسی سوال اصلی، فصولی چند در نظر گرفته شد. از آنجایی که بررسی موضوع رساله نیازمند نگاهی اجمالی به جایگاه و موقعیت زنان در جاهلیت، جایگاه و منزلت زن در اندیشه ی اسلامی می باشد، در آغاز به این مهم پرداخته، سپس نقش زنان مسلمان در جنگهای زمان پیامبر?، در سه بخش اساسی رزمی، غیر رزمی و بعد از جنگ، مورد بررسی قرار گرفته است. حضور زنان در جنگهای عصر نبوی در زمینه-هایی چون رزم، تهیه و آماده سازی آلات رزم، درمان مجروحان، آب رسانی، تهیه ی آذوقه، حمل مجروحان و شهدا، کمک نقدی، اطلاع رسانی، صبر وبردباری، هم دردی با پیامبر? و ...، مورد بررسی قرار گرفته است. عصر ابوبکر شاهد نقش مثبت زنی چون آزاد در قتل اسود و نقش منفی زنی چون سجّاح در ادعای نبوت و جان بازی زنی چون ام عماره در قتل مسیلمه ی کذاب و ... است. نقش زنان مسلمان در بعد رزمی، سیاهی لشگر، درمان مجروحان و خاک سپاری شهدا، از مباحث مهم عصر عمر می باشد. عصر عثمان شاهد نقش زن عثمان در توصیه به مشورت با علی?، سعی وی در پیش گیری از قتل عثمان و نقش عایشه در تحریک مردم بر قتل عثمان است. مهمترین مباحث عصر امیرالمومنین ?، نقش عایشه در جنگ افروزی، نقش ام سلمه در بازداشتن عایشه از جنگ، خطابه های آتشین زنانی چون ام الخیربارقیه، بکاره ی هلالیه و ...،شهادت و اسارت تنی چند از زنان شیعه است. در انتها نتیجه ای که گرفته شد، گویای حضور و نقش آفرینی همه جانبه بانوان مسلمان صدر اسلام در بسیاری از صحنه های جنگ و بعد از جنگ در سنین مختلف و در همه زمینه های مورد نیاز می باشد.

فعالیتهای آموزشی شیعیان در مناطق شمالی ایران از سقوط بغداد تا ظهور صفویه (از قرن هفتم تا دهم هجری)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده علوم سیاسی و اجتماعی 1390
  معصومه جمشیدی کوهساری   محسن الویری

موضوعی که در این پژوهش بدان پرداخته می شود، فعالیتهای آموزشی شیعیان در شمال ایران از قرن هفتم تا دهم هجری (سقوط بغداد تا ظهور صفویه) است. فاصله زمانی حساسی که با استیلای مغولان کافر آغاز و با برآمدن شیعیان به پایان می رسد. قوم وحشی مغول به سرعت جذب فرهنگ غنی اسلام شدند و بعد از حضور آنها و در پرتو قدرتشان با اقداماتی که انجام دادند موجبات رشد فرهنگ و آموزش فراهم شد. یکی از این نمودها، رشد فعالیتهای آموزشی می باشد که در قالب مدارس، مکتب خانه ها، مساجد و غیره توسط علمای مختلف و در برخی مناطق و در مقاطعی با حمایت وزرا و سلاطین صورت می گرفت. بر این اساس پرسش اصلی تحقیق این است که: «دامنه و ابعاد فعالیتهای آموزشی شیعیان در شمال ایران در دوره زمانی 656 تا 907 ه.ق چه بوده است؟» برای رسیدن به پاسخ این پرسش منابع مختلفی مانند کتب رجالی چون «طبقات» و «الذریعه» آقابزرگ تهرانی، برای بررسی زندگی علما، کتب جفرافیا جهت دستیابی به وضعیت مکانی شمال ایران و دیگر منابع مورد بررسی قرار گرفت و پس از تجزیه و تحلیل داده ها براساس روش متعارف تاریخ پژوهی، یافته های این مطالعه در چهار فصل به شرح زیر دسته بندی شد: فصل اول کلیات و مفاهیم، فصل دوم (پیشینه تاریخی گیلان و مازندران)، فصل سوم (فعالیتهای آموزشی گیلان و مازندران، قرن هفتم تا دهم) و فصل چهارم (عوامل و زمینه های رونق و عدم رونق آموزش در خطه شمال ایران از قرن هفتم تا دهم). بررسی های انجام شده نشان می دهد که در این زمان و مکان مورد نظر فعالیت آموزشی مشخصی صورت نگرفته است. هرچند به زمینه علم دوستی مردم این سرزمین با وجود کثرت علما می توان پی برد. علمایی که معمولاً در این خطّه نماندند و به علل مختلف سیاسی، اقتصادی، امنیتی هجرت کردند تا شمع وجودشان در مناطقی دیگر بدرخشد.

بررسی وضعیت زنان در عهد صفویه از منظر سفرنامه نویسان خارجی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده علوم سیاسی و اجتماعی 1394
  فاطمه احمدی گسمونی   حسین فلاح زاده

صفویه در قرن دهم در جهت ایجادهویت سیاسی و دینی ایرانیان قدم های مهمی برداشت و به فراخور عملکرد خود تأثیرات عمیقی بر جریان سیاسی و فرهنگی روزگار خویش گذاشت اگر چه تاریخ تمام تلاش خود را برای به تصویر کشیدن چهره ی مردان دارد اما سفرنامه ها یکی از مهم ترین منابعی هستند که نگاه دگرگونه به همه ی اقشار جامعه من جمله زنان دارند آن هم زنان عصر صفویه که در حکومت صفویه از اقتار خاصی برخوردارند البته زنان ساکن در حرمسرا نه همه ی آنان چنان که در عرصه های فرهنگ و اجتماع و اقتصاد نیز سفرنامه ها حضورشان را گوشزد می کنند.