نام پژوهشگر: علی نبوی

ارایه روشی جدید برای بهینه سازی شکل روتور و استاتور در موتورهای الکتریکی آهنربای دایم
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران 1389
  علی جباری   محسن شاکری

امروزه موتورهای الکتریکی آهنربای دایم بدون جاروبک به دلیل نسبت گشتاور به وزن بالا، قابلیت اطمینان بالا و بازده بالایی که دارند به طور گسترده در کاربردهای صنعتی استفاده می شوند. با این حال، وجود پدیده های ناخواسته ای نظیر گشتاور دندانه ای و ریپل گشتاور در این موتورها که منجر به نویز و ارتعاش می شود، از چالش های اساسی فراروی توسعه کاربرد آنها است. شکل روتور و استاتور نقش تعیین کننده ای در دستیابی به مشخصات مورد نظر در موتورهای الکتریکی آهنربای دایم بدون جاروبک دارد. پیش از این تلاش های بسیاری در زمینه بهینه سازی شکل روتور و استاتور با اهداف مختلف نظیر کاهش گشتاور دندانه ای، کاهش ریپل گشتاور و کاهش گشتاور ضربانی موتور توسط پژوهشگران انجام شده و روش های متنوعی برای بهینه سازی عملکرد موتور تدوین شده است. چالش اساسی فراروی بکارگیری اغلب روشهای بهینه سازی، توصیف شکل بر حسب متغیر های طراحی است. معمولاً اگر مختصات گره ای اجزاء محدود در نظر گرفته شوند، تعداد بسیار زیاد متغیرهای طراحی را در پی دارد. همچنین، ممکن است شکل های حاصل هموار نباشند و امکان عملی تولید آنها فراهم نشود که در اینصورت با اقبال صنعت مواجه نخواهد بود. در این پایان نامه، با بهره گیری از تکنیک کاهش متغیرهای طراحی ، روشی برای بهینه سازی شکل روتور و استاتور در موتورهای الکتریکی بدون جاروبک تدوین می شود. تکنیک کاهش متغیرهای طراحی یک ترکیب ضریب وزنی دهی به چند شکل آزمایشی (شکل پایه) است و بهترین ترکیب ضرایب وزنی (متغیرهای طراحی) را که به شکل های پایه تخصیص داده شده است، جستجو می کند. برای یافتن شکل های پایه مناسب به منظور استفاده در تکنیک کاهش متغیرهای طراحی، یک فرآیند طراحی چند سطحی تدوین می شود. هر سطح به عنوان یک تراز بهینه سازی مجزا تا دستیابی به هدف مطلوب تعریف می شود. اشباع مغناطیسی به عنوان قید طراحی تعیین و فرآیند بهینه سازی با شکل های پایه ای که از نظر هندسی ساده هستند و توسط مختصات نقاط مرزی تعریف می شوند، آغاز می شود. برای ساخت مدل تقریب زنی از روش طراحی آزمایش های تاگوچی استفاده می شود. برای ارزیابی موثر بودن عملکرد روش پیشنهادی، به عنوان یک مطالعه موردی شکل قطب آهنی در یک موتورac بدون جاروبک آهنربای دایم ipm با 8 قطب و 18 شیار بهینه سازی می شود. منحنی های اسپیلاین به عنوان شکل های پایه انتخاب و فرآیند بهینه سازی با هدف کاهش درصد انحراف هارمونیک کل ولتاژ (v-thd) انجام می شود. برای راستی آزمایی نتایج فرآیند بهینه سازی، دو نمونه موتور ipm با طرح اولیه و طرح بهینه روتور ساخته شده و نتایج عملکرد موتورها در حالت تجربی مقایسه می شود. همچنین با انتخاب 64 نقطه در بازه طراحی و به کمک روش اجزاء محدود، شکل بهینه قطب آهنی روتور تعیین می شود. از بررسی نتایج می توان دریافت که مقدار درصد v_thd از %44/8 در موتور با طرح اولیه قطب آهنی به %51/1 در موتور با طرح بهینه قطب آهنی کاهش می یابد. همچنین برای بررسی اهمیت بهینه سازی شکل در مقایسه با بهینه سازی ابعادی، اثر کاهش نسبت شعاع (بهینه سازی شکل) و افزایش نسبت تمایل شیار به گام شیار (بهینه سازی ابعادی) بر عملکرد موتور ipm مطالعه می شود. از ارزیابی این نتایج می توان دریافت که ریپل گشتاور الکترومغناطیس، ریپل گشتاور رلوکتانسی و درصد v_thd پس از بهینه سازی شکل به ترتیب %85، %12/77 و %1/82 کاهش و با بهینه سازی ابعادی به ترتیب %44/83، %12/60 و %68 کاهش می یابد. این بهبود عملکرد در شرایطی رخ می دهد که بازده موتور پس از بهینه سازی شکل تنها %32/1 کاهش می یابد. در حالیکه پس از اعمال بهینه سازی ابعادی، بازده موتور %77/2 کاهش می یابد. بنابراین می توان دریافت که روش بهینه سازی شکل در مقایسه با روش بهینه سازی ابعادی تاثیر مطلوب تری بر بهبود عملکرد موتور دارد. واژه های کلیدی: بهینه سازی شکل، بهینه سازی ابعادی، موتور الکتریکی بدون جاروبک ipm، روش کاهش متغیرهای طراحی، روش اجزاء محدود، روش طراحی آزمایشها.

بهبود پایداری ولتاژ دینامیکی ریزشبکه ها با استفاده از پایدارساز ولتاژ mgvs
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی (نوشیروانی) بابل - دانشکده مهندسی برق و کامپیوتر 1392
  مایده محضرنیا   عبدالرضا شیخ الاسلامی

مبحث پایداری ولتاژ در سیستم های قدرت همواره از اهمیت خاصی برخوردار بوده است. امروزه با تجدید ساختار برق و رقابتی شدن بازار برق، این موضوع در تمامی شبکه های قدرت و به ویژه ریزشبکه ها بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است.زیرا غالباً این سیستم ها دربردارنده بارهای حساسی هستند.در یک ریزشبکه ناپایدار، افت ولتاژ ناشی از اغتشاشات ممکن است بسیار شدید باشد و حتی ممکن است به فروپاشی ریزشبکه و قطعی بارهای مهم آن منجر شود. از اینرو برای جلوگیری از افت ولتاژهای شدید ناشی از اغتشاشات و از دست رفتن بارهای بحرانی بایدتوان راکتیو کافی از منابع تولیدپراکنده به سیستم ریزشبکه تزریق شود. میزان کمبود توان راکتیو تا مقدار مورد نیاز سیستم در شرایط دینامیکی باید از طریق نوعی جبران سازی در منابع راکتیو تأمین شود.در این راستا تاکنون پژوهش های متعددی صورت گرفته است.عمده ی مشکلات و چالش های موجود در هر یک از این پژوهش ها مربوط به هزینه ی بالای ناشی از استفاده ی ادوات الکترونیک قدرتی در کنترل کننده های پیشنهادی در این تحقیقات، پیچیدگی پیاده سازی استراتژی موجود در آنها و یا انحصار برخی از این روش ها برای ریزشبکه های در بردارنده ی نوع خاصی از منابع تولیدپراکنده و . . . بوده است. به همین جهت در راستای غلبه بر مشکلات استراتژی های پیاده شده در پژوهش های پیشین، در این پژوهشاز نوعی جبران ساز به نام mgvs استفاده شده است که موجب تزریق توان راکتیو بیشتر از سمت منابع می شود.توان راکتیو تزریق شده، پروفیل ولتاژ تمامی باس های ریزشبکه و به ویژه باس های بار را در حین اغتشاشات مختلف بهبود می بخشد و به این ترتیب سطح پایداری ولتاژ دینامیکی ریزشبکه ارتقاء می-یابد. لازم به ذکر است که پیش از این، عملکرد mgvs برای ریزشبکه های دربردارنده ی منابع مبتنی بر ماشین سنکرون مورد تحقیق قرار گرفته است. از اینرو هدف اصلی این پایان نامه، تحقیق در صحت عملکرد این پایدارساز برای ریزشبکه های شامل منابع با واسط مبدل الکترونیک قدرتی بوده است. به همین جهتریزشبکه ای با منابع تولیدپراکندهpv برای تحلیل پایداری ولتاژ مورد مطالعه قرار گرفت. ریزشبکه ی مورد تست،تحت شرایط دینامیکی گوناگونی مورد مطالعه قرار گرفته است. اغتشاش جزیره-ای شدن و همچنین دو نوع خطای اتصال کوتاه سه فاز و اضافه بار ناگهانی که در مد جزیره ای به ریزشبکه اِعمال می شود، اغتشاشات به وجود آورنده ی شرایط دینامیکی در ریزشبکه مورد بررسی بوده است. در شبیه سازی های صورت گرفته، ولتاژ باس های بار و نیز توان راکتیو تولیدی منابع در اثر رخداد این اغتشاشات در حضور mgvsو در غیاب آن مورد مقایسه قرار گرفته است.نتایج حاصله حاکی از آن است که با حضور mgvs در ریزشبکه، بهبود قابل قبولی در پروفیل ولتاژ باس های بار و همچنین باس های دیگر ریزشبکه مشاهده می شود که البته میزان این بهبود بسته به نوع اغتشاش وارده تغییر می کند. به این ترتیب، می توان نتیجه گرفت که mgvs نه تنها در ریزشبکه های با منابع مبتنی بر ماشین سنکرون بلکه در ریزشبکه های شامل منابع تولیدپراکنده با واسطه های الکترونیک قدرتی (مانند pv) نیز کاربرد دارد و در تعدیل و هماهنگ کردن تولید توان راکتیو این نوع از منابع تولیدپراکنده نیز با نیاز سیستم در ضمن اغتشاشات موثر می باشد. در نتیجه از این طریق می تواند در حین اختلالات دینامیکی، تولید از دست رفته را تأمین کند و پروفیل ولتاژ و پایداری سیستم را به طور قابل توجهی بهبود بخشد. از اینرو پایدارساز mgvs را بدون در نظر گرفتن نوع منابع تولیدپراکنده موجود در سیستم، می توان در هر نوع ریزشبکه ای استفاده نمود.

سنجش ارزش ویژه نام و نشان تجاری شعب بانک ملی استان گلستان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور استان مازندران - دانشکده علوم اجتماعی و اقتصادی 1389
  منیره فرزین   زین العابدین رحمانی

نام و نشان تجاری، نام یا نمادی متمایز (مانند لوگو، علامت تجاری یا طرح زمینه) مورد نظر برای شناسایی کالاها یا خدمات از یک فروشنده یا یک گروه از فروشندگان می باشد و برای متمایز نمودن کالاها از کالاهای رقبا می باشد. ارزیابی مشتری از نام و نشان تجاری شامل چهار بعد آگاهی، هم خوانی از نام و نشان تجاری، کیفیت و وفاداری به نام و نشان تجاری می باشد. این مطالعه به بررسی شاخصهای تاثیر گذار بر ارزش ویژه برند در شعب بانک ملی استان گلستان پرداخته است. روش تحقیق حاضر از لحاظ ماهیت در زمره تحقیقات توصیفی و غیر آزمایشی (میدانی و پیمایشی ) قرار داشته و از نظر روش نیز در دسته تحقیقات همبستگی محسوب می گردد. بدین منظور پرسشنامه ای با 16 سوال طراحی گردیده است . نتایج تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده آزمون t، برای تجزیه و تحلیل و آزمون فرضیه های اصلی و فرعی پژوهش جهت تایید یا رد این فرضیه ها استفاده شده است . نتایج حاکی از آن است که میزان تاثیر شاخص وفاداری به برند، آگاهی از برند، و هم خوانی مارک تجاری بر ارزش ویژه برند شعب بانک ملی استان گلستان درحد مطلوبی می باشد ولی تاثیر شاخص کیفیت ادراک شده بر ارزش ویژه برند شعب بانک ملی استان گلستان در حد مطلوبی نمی باشد. در پایان بر اساس نتایج بدست آمده از تحقیق، پیشنهادات کاربردی برای بهبود ارزش ویژه نام و نشان تجاری محصولات به مدیریت نام و نشان تجاری، مدیریت بازاریابی به شرح ذیل ارائه می شود : الف – طراحی و اجرای سیستم های مدیریت ارتباط با مشتری و مدیریت دانش مشتری برای کسب دانش مشتری درباره ارجحیت هایش نسبت به یک نام و نشان تجاری و تحلیل ارجحیت های مشتری از طریق تکنیک های داده کاوی به منظور افزایش ارزش ویژه نام و نشان تجاری محصولات از جهت دیدگاه مشتری . ب) اجرای برنامه های آموزشی و توانمندسازی کارکنان به عنوان مشتریان داخلی شرکت، بهبود ارتباطات رسمی و غیر رسمی برای انتقال اهداف، ارزش ها و آرمان های شرکت، مدیریت استعدادها، غنی سازی شغل به بهبود درک و فهم کارکنان از نام و نشان تجاری محصولات از طریق خلاقیت و نوآوری کمک کنند.

اثر ترکیبات چهار ظرفیتی آمونیوم در قرحه معده و اثنی عشر
پایان نامه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی - دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی تهران 1336
  علی نبوی

چکیده ندارد.

تنگنابری
پایان نامه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی - دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی تهران 1362
  علی نبوی

چکیده ندارد.