نام پژوهشگر: زهیر حسن صراف

بررسی اثر پروتئین 15-14 کیلو دالتونی غضروف کوسه ماهی بر روی سلول های دندریتیک
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1387
  الهه صفری   سید محمد موذنی

مقدمه: غضروف کوسه ماهی دارای اثر ضد توموری و تحریک کنندگی پاسخ ایمنی است. اثرات درمانی و مفید غضروف کوسه ماهی بیشتر به مولکول های با وزن کم موجود در آن نسبت داده میشود. از طرفی سلولهای دندریتیک(dcs) نقش اصلی را در پردازش و عرضه آنتی ژن به لنفوسیتهایt و القاء پاسخهای ایمنی اولیه دارند. این سلولها در ایمنی درمانی سرطان از اهمیت ویژه ای برخوردارند. هدف از این مطالعه بررسی اثر پروتئینkd 15-14 غضروف کوسه ماهی بر روی بلوغ و فعال سازی سلولهای دندریتیک است. مواد وروش ها: غضروف کوسه ماهی با استفاده از گوانیدیوم هیدروکلراید عصاره گیری و پروتئین kd 15-14 با روش اولترا فیلتراسیون توسط فیلترهای با منافذkd 30 و10 تخلیص و پروتئین45kd با روش کروماتوگرافی ژل فیتراسیون با سفادکسg50 تخلیص گردید و با انجام page-sds خلوص آنها تایید شد. dcها از طحال موش balbc با استفاده از محیط گرادیان نایکودنز وخصوصیت چسبندگیdcها به پلیت پلاستیکی و شناور شدن آنها بعد از کشت شبانه جداسازی و تخلیص شده(خلوص بالای 90%) و پروتئین تخلیص شده kd 15-14 و kd45 غضروف کوسه ماهی به محیط کشت آنها افزوده شد. بعد از کشت شبانهdcها، با anti-cd11cوanti-cd40 و anti-mhcii و anti-cd86 نشاندار رنگ آمیزی و توسط فلوسایتومتر مورد آنالیز دو رنگی قرار گرفتند. به علاوه سلول هایt از غدد لنفاوی موش c57bl/6 به روش نایلون وول جدا گردید و تحت تحریک آلوژنیک با dcهای جدا شده از موش balbc و تیمار شده با پروتئین kd14 غضروف کوسه ماهی قرار گرفت. در واکنش mlr میزان تکثیر سلول هایt بعد از 72 ساعت به روش mtt و رنگ سنجی سنجیده شد. نتایج: نتایج به دست آمده از آنالیز فلوسایتومتری، افزایش بیان مارکرهای بلوغ (cd86 ,cd40, mhcii) را در dcهای تیمار شده با هر دو پروتئین (در مقایسه با کنترل منفی) نشان داد. نتایج حاصل از تست mlr نیز افزایش میزان جذب و اندکس تحریک را در چاهک سلول هایt تحریک شده با dcهای تیمار شده با پروتئین kd14 غضروف کوسه ماهی را نشان داد. به دلیل تحریک یکسان سلول های دندریتیک با هر دو پروتئین kd 14و 45 غضروف کوسه ماهی، آزمایش mlr با پروتئین kd45 غضروف کوسه ماهی انجام نشد و به نتایج حاصل از پروتئین kd14 استناد میشود. بحث و نتیجه گیری: بنابراین پروتئینهای kd14 و 45 غضروف کوسه ماهی سبب بلوغ و فعال سازی سلول های دندریتیک میشود و درصد بیان شاخص های بلوغ در dcهای تیمار شده با هر دو پروتئین تفاوت معنی داری ندارد (p>0.05). از طرفی پروتئینهای kd14و45 غضروف کوسه ماهی از طریق افزایش بیان شاخص های بلوغ dcها باعث تحریک و تکثیر بیشتر لنفوسیت هایt آلوژن میشوند. در نتیجه پروتئینهای موجود در غضروف کوسه ماهی از طریق افزایش بلوغ و فعالسازی dcها باعث تحریک لنفوسیت های t و ایجاد پاسخ قوی ضد توموری میشود. اگرچه این مطالعه باید با فراکشن های دیگر غضروف کوسه ماهی و پروتئین های دیگر به عنوان کنترل ادامه یابد و یا سایر مسیرهای تحریک کنندگی سیستم ایمنی مثل مسیر های انتقال سیگنال بررسی شود.

بررسی اثرایمنومدولاتوری پروتئین های خارج و داخل سلولی کاندیدا آلبیکنس در موش های مبتلا به سرطان پستان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1391
  سید مهدی موسوی   شهلا رودبار محمدی

امروزه تعداد بیماران مبتلا به سرطان سینه رو به افزایش است. تومورها، توده مستقلی از سلولها نیستند بلکه بیشتر عملکردی شبه ارگانی دارند وتحت تاثیر محیط اطراف خود و بویژه microenvirnoment پیرامونشان میباشند. این تاثیرات متقابل پدیده ای دینامیک است که هم در آغاز و هم در پیشرفت تومورنقش دارد. در این مطالعه اثرات ایمنومدولاتوری پروتئین های خارج و داخل سلولی کاندیدا آلبیکنس در موش های مبتلا به سرطان پستان بررسی شد. همچنیین اثرات کاندیدا آلبیکنس (سلول کامل - whole protein)، زایموزان مستخرج ازدیواره سلولی کاندیدا البیکنس وفراکشن 14 کیلو دالتونی سیرکهنه در موش های توموری، مورد ارزیابی گرفت. بطور خلا صه به هفت گروه از موشهای balb/c بالغ، تومور سرطان سینه به صورت زیر جلدی پیوند زده شد. بعد از بالا آمدن تومور، فراکشن های تهیه شده (پروتئین کاندیدا، پروتئین 14کیلو دالتونی سیر کهنه، زایموزان)و همچنین سلول کامل کاندیدا آلبیکنس بطور داخل پریتونال داده شد. موشهای توموری گروه اول، کاندیدا آلبیکنس گروه دوم، پروتئین، گروه سوم زایموزان، گروه چهارم پروتئین 14کیلو دالتونی سیر دریافت کردند در گروه پنجم فراکشن های زایموزان وسیر تواماتزریق شد. ودر نهایت گروه های ششم وهفتم به ترتیب لیونازول و pbs گرفتند. اندازه توموربا استفاده از کولیس ورنیه (با دقت 0.01) اندازه گیری شد. در نهایت موشها کشته شده ودر صد سلولهای t-regs ارتشاح یافته به تومور با تکنیک فلوسایتومتری(bd, usa) بدست آمد.برای سنجش ifn?، il-4 وماتریکس متالوپروتئیناز هاmmp-3)، (mmp-9 از تست الیزا استفاده گردید. ]عصاره ابی سیر کهنه به روشی که ماینس وهمکاران شرح داده بودند تهیه شد.سپس پروتئین های موجود در این عصاره با استفاده از سولفات آمونیوم رسوب داده شد. و پروتئین14 kd ا استفاده از تکنیک ژل فیلتراسیون و سفادکس g 50 تخلیص گردید.برای تخلیص زایموزاان، مخمر کاندیدا آلبیکنس پس از کشت، جمع آوری گر دید.دیواره سلولی مخمر بعد از شکستن، سانتریفیوژو شستشوی مکرردرna2po4بصورت سوسپانسیون 5درصددر آمد. سوسپانسیون حاصل بمدت 3 ساعت در آب جوش قرار گرفت وبا آب و الکل مطلق شسته شد. ودر انتها محصول بدست آمده بصورت پودر لیوفیلیزه درآمد[. نتایج حاصل نشان داد که فراکشن زایموزان حدودا معادل 8/1 درصدوزن خشک مخمراولیه بود.این فراکشن توانایی توقف کمپلمان را داشت. نتایج تست l.a.lموید وجود بخش پلی ساکاریدی گلوکان بود.نتایج فلو سیتومتری نشان داد که زایموزان و پروتئین های کاندیدا می توانند درصدسلولهایt-regرادر استرومای بافت توموری کاهش دهند(pvalue?0.05) در حالیکه کاندیدا البیکنس درصد cd4+ cd25+ foxp3 را افزایش داد((pvalue?0.05. کاندیدا در مقایسه با تمامی گروه ها میزانmmp-3 pvalue?0.05)) و (pvalue?0.001) mmp-9) را افزایش داد. در گروه اول یعنی موش های توموری گیرنده کاندیدا آلبکنس حجم تومور بطورمعنی داری نسبت به تمامی گروه ها افرایش یافت در حالیکه در گروه سوم یعنی موش های توموری گیرنده زایموزان حجم تومورکاهش یافت (pvalue?0.05). علاوه براین زایموزان و پروتئین میزان تولید اینترفرون گاما را در کشت سلول های صحالی بطور معنی داری افزایش دادند(pvalue?0.001) در حالیکه کاندیداآلبیکنس این میزان را کاهش داد(pvalue?0.001)..پس از سایتو کاین اسی مشاهده شد که درگروه سوم یعنی موشهای گیرنده زایموزان میزان تولیدil-4 بطور معنی داری کاهش یافته است(pvalue?0.05) در صورتیکه میزان آن درموشهای دریافت کننده کاندیدا آلبیکنس افزایش یافته است(pvalue?0.05).در نهایت میزان بقائ موشهای توموری نیز در گروه اول (گیرنده کاندیدا)در مقایسه با گروه کنترل بطور معنی داری کاهش یافت(pvalue?0.05). سرطان یک بیماری مولتی فاکتوریال است بنا براین نیاز به رویکردهای درمانی متعدد دارد.تجمع اولیه سلول هایt-reg در بافت توموری در ارتباط با پیشرفت بیماری است و به عنوان یکی از شاخص های پیش آگهی وخیم بیماری تلقی می شود. ار آنجائیکه براساس نتایج حاصل زایمو زان و whole proteinمی توانند درصد سلول های t-reg را کاهش دهند مصرف زایموزان در سرطان سینه توصیه می شود. زایموزان وwhole protein بطور موثری حجم تومور را کاهش داده وبا تاثیر در کاهش تولیدil-4 و افزایش ifn-? می تواند سیستم ایمنی را تقویت نماید. افزایش قابل ملاحظه حجم تومور، تاثیردرافزایش تولیدماتریکس متالوپروتئینازهای 3و9و کاهش میزان بقائ موش های توموری به وسیله کاندیدا آلبیکنس موید توانایی سرکوب پاسخ ایمنی توسط این مخمر است که می تواند در افزایش حجم تومور و پیشرفت و وخامت آن موثر باشد.

طراحی و بیان پروتئین نوترکیب چندگانه از دومین iii پروتئین e ویروس دنگی و ارزیابی ایمنی زایی آن
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده زیست شناسی 1392
  حسین فهیمی   مجید صادقی زاده

هدف: ویروس دنگی یک عامل بیماری زای منتقل شونده توسط پشه است که باعث بیماری تب دنگی و یا تب خطرناک خونریزی دهنده ی دنگی می گردد. عفونت های دنگی با درصد بالایی از مرگ و میر اغلب در نواحی گرمسیری و نیمه گرمسیری جهان دیده می شوند. در سالهای اخیر بروز و شیوع عفونت دنگی در نواحی مذکور افزایش یافته است. تخمین زده می شود که میلیون ها مورد از عفونت دنگی هر سال اتفاق می افتد و مردم زیادی در نواحی بومی این ویروس در معرض خطر می باشند. هر چهار سروتیپ ویروس دنگی (سروتیپ های 1 تا 4) قابلیت ایجاد عفونت در انسان را دارند. واکسیناسیون با یک آنتی ژن چهارگانه می تواند روش موثری برای ایجاد ایمنی محافظت کننده بر علیه این ویروس ها باشد. هدف این رساله طراحی و بیان یک پروتئین چهارگانه ی جدید با استفاده از قطعات دومین iii پروتئین پوششی چهار سروتیپ ویروس دنگی و ارزیابی ایمنی زایی آن می باشد. روش ها: برای طراحی پروتئین چهارگانه (ediiif) از روش ها و نرم افزارهای بیوانفورماتیکی مختلف استفاده شد. پروتئین طراحی شده در باکتری e. coli بیان شد و سپس ایمنی زایی آن در موش ارزیابی گردید. همچنین، ایمنی زایی پروتئین چهارگانه با پروتئین های نوترکیب حاوی دومین iii، به صورت فرمولاسیون های منفرد و چهارگانه، مقایسه گردید. نتایج: نتایج این مطالعه نشان داد که پروتئین چهارگانه می تواند هر دو سیستم ایمنی خونی و سلولی را تحریک کرده و باعث القای آنتی بادی های خنثی کننده بر علیه هر چهار سروتیپ ویروس گردد. با توجه به اینکه سیستم بیانی از باکتری e. coli به عنوان میزبان استفاده می کند، بنابراین می تواند افزایش مقیاس تولید کم هزینه ای داشته و برای ایجاد یک کاندیدای واکسن چندگانه و پیشگیری از عفونت های دنگی مفید باشد. نتیجه گیری: پروتئین ediiif دارای قابلیت ایمنی زایی مناسبی بوده و باعث القای آنتی بادی هایی می شود که می توانند با اتصال هم زمان به چهار سروتیپ ویروس دنگی، عفونت زایی آنها را خنثی کنند.