نام پژوهشگر: یونس رضایی دانش

شناسایی قارچهای مایکوریزی آربوسکولار‎(amf)‎‏ همراه با گوجه فرنگی ‏در استان خراسان رضوی و بررسی اثر آنها در القای مقاومت نسبت به نماتد ‏مولد غده ریشه‎(meloidogyne javanica)‎‏ ‏
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1390
  مرتضی قربانی   عصمت مهدیخانی مقدم

قارچهای مایکوریزی آربوسکولار یاamf ‎‏ ‏‎(arbuscular mycorrhizal fungi)‎‏ جزو قارچهای مایکوریز داخلی یا اندومایکوریز ‏می باشند‎ ‎‏.ارتباط همزیستی گیاهان با این قارچها بیش از 400 میلیون سال قدمت دارد. امروزه در حدود 80 درصد گیاهان ‏موجود در دنیا قادرند با این قارچها ارتباط همزیستی داشته باشند.این قارچها با مکانیزمهای مختلفی مانند بهبود جذب عناصر و ‏آب و ایجاد مقاومت به عوامل بیماریزا و آفات می توانند در تنش های غیرزیستی و زیستی ، مفید واقع شوند .در این تحقیق با ‏استفاده از خصوصیات مرفولوژیک اسپوری، 14 گونه قارچ مایکوریزی آربوسکولار همزیست با ریشه گوجه فرنگی در استان ‏خراسان رضوی شناسایی شد که در این میان 5 گونه ‏glomus arenarium‏ ، ‏glomus aurantium‏ ، ‏glomus ‎‏ ‏multiforum ‎‏ ، ‏pacispora boliviana‏ و ‏scutellospora calospora‏ برای نخستین بار از ایران گزارش می شوند ‏ و گونه هایglomus aggregatum‏ ،‏mosseae‏ ‏glomus‏ و‎ glomus geosporum ‎دارای بیشترین درصد پراکنش بودند. سپس با ‏توجه به اهمیت بیماری ناشی از نماتد ریشه گرهی گوجه فرنگی‏‎(meloidogyne javanica)‎‏ در منطقه ، نقش دو گونه ‏مایکوریزی ‏glomus mosseae‏ و ‏glomus intraradices‏ در کنترل بیماری، در گلخانه و آزمایشگاه بررسی شد و تاثیر ‏برهمکنش قارچ و نماتد برشاخص های رشدی گیاه ، بیماری نماتدی و توسعه مایکوریزی ارزیابی شد ، نتایج این بررسی ها ‏در مجموع نشان می دهد که همزیستی مایکوریزی آربوسکولار، منجر به بهبود شاخص های رشدی گیاه مانند وزن تر و ‏خشک اندامهای هوایی و کاهش شاخص های بیماری نماتدی مانند تعداد گال و کیسه تخم می گردد واینکه شاخص های ‏توسعه مایکوریزی مانند درصد فراوانی مایکوریزی و درصد کلنیزاسیون مایکوریزی تحت تاثیر آلودگی نماتدی قرار نمی ‏گیرند. نتایج آزمایشات با ریشه تقسیم شده نشان می دهند که قارچهای مایکوریزی قادرند به صورت سیستمیک ، مقاومت ‏علیه بیماری نماتدی گره ریشه را، القا کنند‎ ‎‏. نتایج بررسی تاثیر عصاره ریشه های مایکوریزی بر تفریخ تخم و بقای لارو نماتد ‏، نشان دهنده بازدارندگی عصاره بر تفریخ تخم و عدم تاثیر آن بر بقای لارو می باشد.آزمایشات رگرسیون بین درصد رخنه ‏نماتدی و درصد کلنیزاسیون مایکوریزی نشان دهنده وجود رگرسیون منفی بین این دو شاخص است و با افزایش کلنیزاسیون ‏مایکوریزی ، درصد رخنه نماتدی کاهش می یابد.با توجه به مشخص شدن تاثیر سیستمیک قارچهای مایکوریزی آربوسکولار ‏در کنترل بیماری نماتدی جهت تعیین مسیر مقاومت سیستمیک که توسط قارچ تحریک می شود ، تغییرات بیان دو گروه ژنی ‏کیتیناز و بتا 1و3 گلوکاناز که به ترتیب مربوط به مسیرهای مقاومت القایی ‏ja-isr‏ و‏sa-isr‏ می باشند با استفاده از واکنش ‏زنجیره ای پلی مراز نسبی در زمان واقعی‎(relative real time pcr)‎‏ ، در تیمارهای مختلف مورد بررسی قرار گرفت که ‏مقایسه نتایج نشان می دهد القای مقاومت سیستمیک توسط قارچهای مایکوریزی آربوسکولار علیه نماتد مولد گره ریشه از ‏مسیر جاسمونیک اسید صورت می گیرد. ‏

بررسی وضعیت گونه های تریکودرما و بیوتیپ های عامل بیماری کپک سبز trichoderma harzianum در قارچ خوراکی دکمه ای در استان تهران و شهرستان ارومیه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده کشاورزی 1390
  ژاله زرگرزاده   ابراهیم محمدی گل تپه

چکیده قارچ خوراکی دکمه ای agaricus bisporus به لحاظ ارزش غذایی و داروئی دارای اهمیت زیادی است. این قارچ در مراحل مختلف رشدی خود در معرض بسیاری از عوامل بیماریزا و آفات می باشد. از مهمترین عوامل محدود کننده تولید و پرورش تجاری قارچ خوراکی می توان بیماری کپک سبز ناشی از گونه های تریکودرما را نام برد. گونه های مختلف قارچtrichoderma از جمله گونه t. harzianum و به ویژه بیوتیپ های th2 و th4گونه مذکور از مهمترین عوامل ایجاد این بیماری در بسترهای پرورش قارچ خوراکی دکمه ای محسوب می شوند. در این پژوهش 106 ایزوله از مراکز مختلف پرورش قارچ خوراکی دکمه ای در استان تهران ( شهرستان های کرج، شهریار و هشتگرد) و استان آذربایجان غربی (شهرستان ارومیه) جمع آوری، جداسازی و خالص شدند. با استفاده از کلیدهای شناسایی معتبر 67 ایزوله متعلق به گونهt. harzianum ، 27 ایزوله متعلق به گونه t. virence، هفت ایزوله متعلق به گونه t. hamatumو پنج ایزوله متعلق به گونه t. inhamatum شناسایی شدند. بر این اساس عامل اصلی آلودگی بسترهای پرورش قارچ خوراکی گونهt. harzianum تشخیص داده شد. برای تشخیص دقیق تر عامل بیماری، از آغازگرهای اختصاصی بیوتیپ هایth1 ، th2، th3 و th4 استفاده شد. با استفاده از این آغازگرها، از میان 67 ایزوله مربوط به گونه t. harzianum، 19 ایزوله از بیوتیپ های th3 موسوم به t.atroviride ، و 30 ایزوله از بیوتیپ های th2 و th4 موسوم به t. aggressivum f. aggressivum و t. aggressivum f. europeanum شناسایی شدند. هیچ ایزوله ای مربوط به بیوتیپ th1 شناسایی نشد. برای تعیین دمای بهینه رشد گونه بیمارگر، سرعت رشد پرگنه 67 ایزوله در دماهای 15، 20، 25، 30 و 35 درجه سلسیوس مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد که دمای بهینه رشد برای ایزوله های استان تهران 30 درجه سلسیوس و برای ایزوله های شهرستان ارومیه 2±22 درجه سلسیوس بود. بررسی شدت بیماریزایی ایزوله های مربوط به بیوتیپ های th2 و th4 نشان داد که بین ایزوله ها اختلاف معنی داری وجود ندارد. برای بررسی تنوع ژنتیکی بیوتیپ های th2 و th4، مجموعه دوازده آغازگر urp مورد استفاده قرار گرفت. بالاترین تعداد لوکوس(16لوکوس) مربوط به آغازگر 9f و کمترین آن (10لوکوس) مربوط به 32f می باشد. آغازگرهای1f ،2f ،2r ، 4r،6r و 32r بیانگر100 درصد پلی مورفیسم و کمترین درصد مربوط به آغازگر 38f با (70 درصد) بود. تجزیه تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار ntsyspc بر اساس الگوریتم upgma و استفاده از ضریب تشابه جاکارد انجام شد. تجزیه تحلیل خوشه ای داده های حاصل از کاربرد نشانگر urp در سطح تشابه 74 درصد ایزوله ها را به 10 گروه تقسیم نمود. این نشانگر توانست استرین های مورد مطالعه را بر حسب ناحیه جغرافیایی تفکیک کند. این پژوهش اولین بررسی تنوع ژنتیکی گونه t. aggressivum با استفاده از نشانگرهای urp بود