همگام با پیشرفت های روز افزون فناوری و ابزارهای الکترونیکی و ورود آنها به حیطه های آموزشی چون کلاس های درس ، آزمایشگاه ها و مراکز پژوهشی شیوه های نوین آموزشی آرام آرام جایگزین شیوه های سنتی در جوامع پیشرفته شده اند و توانسته اند تغییرات چشمگیری را در فرآیند یاددهی- یادگیری ایجاد نمایند. در پیروی بررسی های انجام شده در رابطه با چگونگی اثر ورود فناوری در فرآیند های آموزشی ، بر آن شدیم تا تحقیق و پژوهشی جامع در این رابطه انجام دهیم . جامعه آماری این پژوهش دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه شهید رجایی هستند که در نیمسال دوم سال تحصیلی 88-87 درس آزمایشگاه فیزیک الکتریسیته داشته اند . به دلیل محدودیت های پژوهشی و آموزشی موجود از میان جامعه آماری موجود ، 80 نمونه در دسترس که به سه گروه تقسیم شدند را انتخاب کردیم . گروه اول گروه حقیقی نام گرفت که شامل 25 دانشجو بود ، گروه دوم ، گروه جامع ( حقیقی – مجازی ) که شامل 25 دانشجو بود و 30 دانشجوی دیگر در گروه مجازی شروع به کار در آزمایشگاه فیزیک الکتریسیته کردند . در مدت زمان آموزش تمامی گروه های با استفاده دستور کار آزمایشگاه مخصوص به خود در رابطه با 5 مبحث مهم در درس الکتریسیته ، شروع به انجام آزمایش کردند. لازم به ذکر است که در این پژوهش هدف پژوهشگر بررسی تغییرات صورت گرفته بر یادگیری ، انگیزه و مهارت دانشجویان بود . در نتیجه پیش آزمون های یادگیری و انگیزه قبل از شروع کلاس ها بصورت هماهنگ از تمامی دانشجویان گرفته شد . در پایان کار مجدد از تمامی دانشجویان آزمون های یادگیری و انگیزه بصورت همزمان گرفته شد و همچنین برای بررسی میزان مهارت دانشجویان در آزمایشگاه فیزیک ، آزمون تئوری – عملی مهارت سنج در پایان دوره آموزش از هر دانشجو گرفته شد. برای بررسی داده بدست آمده از پیش و پس آزمون ها ، از شاخص های مرکزی و پراکندگی برای توصیف داده ها و با توجه به نوع تحقیق که طرح یک متغیره با چندین حالت می باشد ، از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون توکی برای آزمودن فرضیه ها استفاده شد. نتایج حاکی از این موضوع هستند که دانشجویان در گروه جامع نسبت به دیگر دانشجویان از لحاظ یادگیری موفق تر بوده اند و در حوزه انگیزه و مهارت گروه مجازی توانستند از دیگر گروه ها پیشی بگیرند.

هدف اصلی این پژوهش بررسی ضرورت آموزش فیزیک حالت جامد و نقش تکنولوژی آموزشی در یادگیری مفاهیم ، نگرش و انگیزش دانش آموزان بوده است . جامعه ی آماری آن ، اساتیدفیزیک دانشکده ی علوم پایه ی دانشگاه شهید رجایی و کلیه ی دبیران زن و دانش آموزان دختر منطقه ی بوستان و گلستان رباط کریم استان تهران است که تعداد 8نفر از اساتید،20نفراز دبیران فیزیک زن و حدود 70 نفراز دانش آموزان دختر مقطع پیش دانشگاهی رشته ی ریاضی و فیزیک به عنوان نمونه به صورت تصادفی انتخاب شده اند.دانش آموزان به طور مساوی در دو گروه آزمایش و سنتی جای گرفته اند.گروه آزمایش شامل دانش¬آموزانی ¬است که با تکنولوژی آموزشی شامل اسلایدهای آموزشی ، شبیه سازی ، ویدئوی دیجیتالی ، نرم افزار های آموزشی و تصاویر آموزش دیده¬اند در حالی که گروه کنترل دانش آموزانی هستند که تدریس آنها به روش سنتی بوده است.ابزارهای گرد آوری اطلاعات در این تحقیق پرسشنامه های نظرسنجی دبیران و مصاحبه با اساتیدو پرسشنامه های نگرش و انگیزش و آزمون یادگیری بوده است که روایی آنها توسط جمعی از اساتید و دبیران و پایایی آزمونها ازروش همسانی درونی (آلفای کرونباخ)محاسبه شده است.¬از شاخص¬های مرکزی و پراکندگی برای توصیف داده ها و از آزمون t گروه های مستقل برای آزمودن فرضیه ها استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داده است که آموزش فیزیک حالت جامد در دوره ی متوسطه و پیش دانشگاهی ضرورت دارد. تأثیر تکنولوژی آموزشی در یادگیری مفاهیم معنا دار نیست لیکن استفاده از تکنولوژی آموزشی در ایجاد نگرش مثبت نسبت به فیزیک و تقویت انگیزش درونی تأثیر بسزایی دارد.

پژوهش حاضر آموزش الکترونیکی مفهوم موج مکانیکی و مقاسه آن با روش معمول و سنتی می باشد . جامعه آماری این تحقیق کلیه دانش آموزان دختر مقطع پیش دانشگاهی شهرستان ایوان (واقع در قسمت شمالی استان ایلام )که در نیمسال اول تحصیلی 88-87 مشغول به تحصیل هستند با تعداد 186 نفر (7کلاس )می باشند که ازبین این تعداد به صورت تصادفی در دسترس دو گروه یعنی دو کلاس هر کدام به تعداد3? نفربه عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند که یک از یک گروه به عنوان گروه کنترل و از گروه دیگر به عنوان گروه آزمایش استفاده شد. ابزار اندازه گیری در این پژوهش آزمون یادگیری و آزمون نگرش می باشد که با توجه به اهداف ، سوالات و فرضیات ارائه شده ، تهیه وتنظیم گردیده که آزمون یادگیری شامل بیست سوال چهار گزینه ای می باشد و نمره آ.....

پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر استفاده از ابزار کمک آموزشی ، سمعی بصری و تکنیک های رایانه ای و طراحی محتوای آموزشی جدید ، بر میزان فراگیری دانش آموزان در درس فیزیک بخش نور و اپتیک، انجام گرفته است. روش تحقیق بکار گرفته شده روش تحقیق شبه آزمایشی بوده که با توجه به ماهیت آن دو گروه شامل گروه های آزمایشی و گواه که از نظر پارامترهای مورد مطالعه همسان می باشند ، از بین دانش آموزان سال اول دبیرستان شهرستان چرداول انتخاب شدند . گروه گواه و آزمایش هرکدام شامل 30 نفر از دانش آموز سال اول متوسطه بوده اند. دو گروه مورد نظر طوری انتخاب شده اند که واریانس بین آنها ناچیز و میانگین نمرات آنها در مورد پاسخگویی به سؤالات پرسشنامه پیش آزمون تفاوت معنی داری با هم نداشته اند . در ارتباط با گروه آزمایش ، روش آموزش براساس محتوای آموزشی جدید و استفاده از ابزار کمک آموزشی و تکنیک های رایانه ای و جهت گروه گواه آموزش معمول اجرا شده و پس از آموزش مورد نظر ، پرسشنامه پس آزمون ( بعنوان ابزار گردآوری اطلاعات ) توسط دانش آموزان گروه آزمایش و گروه گواه تکمیل شده است . برای پی بردن به تأثیر نوع آموزش بر میزان یادگیری دانش آموزان از آزمون آماری تی وابسته ( dependent t test ) و تی مستقل و جهت محاسبه ضریب پایایی از روش آلفای کرونباخ وکودر- ریچاردسون استفاده شده است . در نهایت نتایج پژوهش برتری روش جدید در آموزش مفاهیم را نسبت به روش سنتی و معمول تأئید نموده است.

پژوهش حاضر به منظور بررسی ومقایسه تأثیر اجرای آزمایشگاه مجازی وروش تدریس معمول بر سه متغیردانش، توانش و نگرش فراگیران بوده است. نمونه پژوهش از بین دانش آموزان رشته ریاضی و فیزیک مدارس منطقه 16 انتخاب شدند و موضوع درسی الکتریسیته درنظر گرفته شد. جامعه آماری این تحقیق عبارت بود از کلیه دانش آموزان رشته ریاضی در در نیمسال تحصیلی 88-87 که براساس آمار تعداد 426 نفر بوده وبه دلیل محدودیتهای پژوهشی از نمونه در دسترس که شامل150نفر به صورت 6 دسته تقریبی25نفری در دو گروه آزمایش وگواه بود، در اجرای طرح استفاده شد. ابزارهای گردآوری اطلاعات عبارتند از آزمون یادگیری ونگرش که در دو نوبت به صورت پیش آزمون وپس آزمون برگزار گردید . جهت تحلیل توصیفی داده ها از شاخصهایی نظیر درصد ،فراوانی ،میانگین وهمچنین از آزمون tجهت بررسی معناداری تفاوت گروهها در افزایش یادگیری، مهارت وبهبود نگرش دانش آموزان وهمچنین معناداری تفاوت نمره یادگیری ونگرش در پیش آزمون وپس آزمون ،استفاده شد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که: بین روش تدریس حاضر و معمول در افزایش نگرش دانش آموزان دختر و پسر تفاوت معناداری وجود دارد؛همچنین شیوه حاضر در بهبود توانش (مهارت حل مساله و مهارت عملی در آزمایشگاه) دانش آموزان پسر دبیرستانها نمونه نسبت به فیزیک وآزمایشگاه3 موثر بوده است.این روش در سطح دانش تفاوت معناداری را نشان نداد .