نام پژوهشگر: فریده کرباسی

اثر آنیون ها، کاتیون ها، کمپوست زباله و لجن فاضلاب بر جذب کادمیوم، مس، نیکل و روی در برخی از خاک های آهکی استان همدان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده علوم کشاورزی 1389
  نجمه احمدی محمدزینلی   محسن جلالی

کاربرد فلزات سنگین در خاک فراهمی این عناصر را برای گیاه و همچنین پتانسیل آبشویی آنها را به ویژه در خاک های دارای ظرفیت بافری کم افزایش می دهد. قابلیت تحرک و سرنوشت فلزات سنگین در محیط خاک به طور مستقیم به توزیع آنها در فاز جامد و محلول خاک بستگی دارد. این پژوهش به منظور ارزیابی اثر کاتیون های معمول، لجن فاضلاب و کمپوست زباله بر جذب کادمیوم (cd)، مس (cu)، نیکل (ni) و روی (zn) در لایه سطحی ده خاک آهکی در همدان، غرب ایران انجام گرفت. شش محلول پیش زمینه با غلظت 10 میلی مول در لیتر در این پژوهش به کار گرفته شد که عبارت بودند از kcl، kno3، kh2po4، ca(no3)2 و nh4no3. معادلات لانگمویر و فروندلیچ به طور دقیق به داده های جذب برازش شدند. ماکزیمم جذب لانگمویر، ثابت انرژی پیوند و ضریب توزیع فروندلیچ در جذب فلزات سنگین، برای این فلزات و پیش زمینه های یونی مختلف، متفاوت بودند. یون های آمونیوم و پتاسیم هر دو به یک میزان و یون کلسیم جذب کادمیوم، نیکل و روی را کاهش دادند، در حالیکه نتایج عکسی برای سدیم به دست آمد. استفاده از آمونیوم نگه داری مس در خاک را افزایش داد. استفاده از یون کلسیم نگه داری مس را در همه خاک ها کاهش داد. یون های سدیم و پتاسیم هر دو به یک میزان بر جذب مس تاثیر داشتند. استفاده از یون پیش زمینه h2po4- ، جذب همه فلزات را کاهش داد، در حالی که یون های نیترات و کلر جذب فلزات سنگین را افزایش دادند. به طور کلی جذب کادمیوم، مس و روی با افزودن اصلاح کننده های آلی افزایش پیدا کرد، اما جذب نیکل کاهش یافت. در بین بقایای آلی، کمپوست زباله جذب بالاتری در همه محلول های پیش زمینه در خاک ها نشان داد که بیانگر پتانسیل بیشتر بقایای آلی برای نگه داری و کاهش آلودگی آب های زیرزمینی در خاک های آهکی آلوده است. در بیشتر محلول های یونی پیش زمینه، ph، کربنات کلسیم و cec به طور معنی داری با پارامتر های جذب همبستگی داشتند. این اطلاعات در مورد جذب فلزات سنگین در اثر کاربرد بقایای آلی و آب های زیر زمینی با کیفیت متفاوت در خاک های آهکی آلوده، برای ارزیابی پیامد های زیست محیطی کوتاه و طولانی مدت مفید است.

تاثیر مانده های گیاهی بر هم دماهای جذب فسفر در برخی از خاک ها
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده علوم کشاورزی 1389
  مریم گهرپور   فریده کرباسی

فسفر یکی از عناصر اصلی است که می تواند راندمان محصول را محدود کند. کاربرد بقایای آلی در نگهداری طولانی مدت فسفر مورد نیاز گیاهان مناسب می باشد. این مطالعه به منظور بررسی اثر افزودن مانده های گیاهی بر جذب و رهاسازی فسفر در برخی از خاک های آهکی همدان انجام گرفت. چهار مانده گیاهی (گندم، بقایای میوه، آفتابگردان و سیب زمینی) با دامنه وسیعی از نسبت c:n به میزان 20 گرم بر کیلوگرم به نمونه های خاک افزوده شدند. نمونه ها به مدت دو ماه در دما و رطوبت ثابت انکوباسیون گردیدند. درصد فسفر جذب شده در نمونه های خاک تیمار نشده زمانی که20 و 1500 میلی گرم در کیلوگرم فسفر افزوده شد، به ترتیب در دامنه های 0/92-4/68% و 6/46-5/16% به دست آمد. در خاک های تیمار شده با بقایای گیاهی جذب فسفر در غلظت 20 میلی گرم در کیلوگرم 0/62% (سیب زمینی) تا 6/96% (گندم) و در غلظت 1500 میلی گرم در کیلوگرم، 7/12 درصد ( بقایای میوه ) تا 26/50 درصد (گندم) بود. منحنی های جذب و رهاسازی فسفر به خوبی با مدل های لانگ مویر، فروندلیچ و خطی توصیف شدند. ماکزیمم جذب فسفر و ثابت انرژی پیوند لانگ مویر در خاک های تیمار نشده و تیمار شده دارای مقادیرمتنوعی بود. ماکزیمم جذب که نشان دهنده ظرفیت جذب فسفرخاک هاست، در خاک های تیمار نشده در محدوده 7/889 - 8/329 میلی گرم در کیلوگرم بود و در خاک های تیمار شده با مانده های گیاهی در دامنه 1/222 (گندم) تا 0/1046 (آفتابگردان) میلی گرم در کیلوگرم قرار داشت. انرژی پیوند در محدوده 074/0 - 015/0 لیتر بر میلی گرم در خاک های تیمار نشده به دست آمد. در حالیکه در خاک های تیمار شده با بقایای گیاهی در دامنه 012/0 (گندم و سیب زمینی) تا 308/0 (سیب زمینی) لیتر بر میلی گرم قرار گرفت. به طور کلی افزودن بقایای گیاهی ماکزیمم جذب فسفر را کاهش و انرژی پیوند را افزایش داد. مقدار رهاسازی فسفر در خاک های مورد مطالعه متفاوت بود و درغلظت 1500 میلی گرم بر کیلوگرم در دامنه 2/69 – 6/18 درصد در خاک های تیمار نشده به دست آمد. میزان رهاسازی فسفر در خاک های تیمار شده با بقایای گیاهی در دامنه 3/20 درصد (آفتابگردان) تا 3/73 درصد (سیب زمینی) قرار گرفت. به طور کلی (در آزمایش های رهاسازی) افزودن بقایای گیاهی ماکزیمم جذب فسفر را کاهش و انرژی پیوند را افزایش داد. در آزمایش های جذب، ماکزیمم جذب فسفر و ضریب توزیع فروندلیچ با ph همبستگی مثبت داشت. همچنین ماکزیمم جذب فسفر با کربنات کلسیم، رس و ظرفیت تبادل کاتیونی همبستگی مثبت نشان داد. در آزمایش های رهاسازی، ضریب توزیع فروندلیچ با قابلیت رساناِِیی الکتریکی همبستگی مثبت و با مواد آلی همبستگی منفی داشت. بین انرژی پیوند و نسبت c:p رابطه خطی وجود داشت. ماکزیمم جذب فسفر با افزایش نسبت c:n کاهش یافت. در بین بقایای آلی مانده های آفتابگردان باعث جذب بیشتر فسفر در خاک ها شد که بیانگر پتانسیل این مانده آلی در نگه داری فسفر و کاهش آلودگی آب های زیر زمینی در خاک های آهکی است.

تأثیر بقایای گیاهی بر کاهش روند سدیمی شدن خاک در اثر استفاده از آب های سدیمی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده علوم کشاورزی 1387
  فرانک رنجبر   محسن جلالی

چکیده ندارد.

انتقال برخی از عناصر سنگین در خاک تحت تأثیر اصلاح کننده های آلی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده علوم کشاورزی 1387
  زهرا لطیفی   محسن جلالی

چکیده ندارد.