نام پژوهشگر: محمد تقی رونق

هیدروکربن های آروماتیک چند حلقه ای (آنتراسن، پایرن و بنزوآلفاپایرن) در ماهی شبه شوریده (johnius belangerii) و رسوبات خور موسی، خلیج فارس
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر - دانشکده علوم دریایی و اقیانوسی 1388
  اسمعیل قدمگاهی   محمد تقی رونق

سه ترکیب آنتراسن، پایرن و بنزوآلفاپایرن از میان هیدروکربن های آروماتیک چند حلقه ای در رسوبات خور موسی و عضلات ماهی شبه شوریده ی صید شده در این منطقه در دو فصل سرد (بهمن ماه 1386) و فصل گرم (تیر ماه 1387) اندازه گیری شدند. سه ایستگاه در خور موسی به نام های خور غزاله، خور جعفری و خور زنگی انتخاب گردید. غلظت آنتراسن در نمونه های رسوب در دامنه ی 64/24 تا 90/258 نانو گرم بر گرم نمونه ی خشک قرار داشت که خور جعفری به طور معناداری از دو ایستگاه دیگر آلوده تر بود. دامنه ی غلظت پایرن در رسوبات از 96/379 تا 45/889 نانو گرم بر گرم نمونه ی خشک بود که میزان این ترکیب به طور معناداری در خور جعفری از دو خور غزاله و زنگی کمتر بود. بنزوآلفاپایرن که ترکیبی بسیار سرطان زا می باشد نیز در رسوبات دارای دامنه ی غلظت 43/1062 تا 62/5819 نانوگرم بر گرم نمونه ی خشک بود و در مورد این ترکیب هم خور جعفری به طور معناداری از دو خور دیگر آلوده تر بود. در مورد ترکیب آنتراسن در نمونه های رسوب در هیچ یک از ایستگاه ها بین دو فصل سرد و گرم اختلاف معناداری مشاهده نگردید. در حالی که در مورد غلظت پایرن در نمونه های رسوب، در دو خور غزاله و جعفری بین دو فصل سرد و گرم تفاوت معنادار وجود داشت و در فصل گرم کمتر بود. غلظت بنزوآلفاپایرن در رسوبات هم تنها در خور جعفری در فصل گرم به طور معنی داری کاهش یافته بود. غلظت سه ترکیب مورد نظر در بافت عضلات ماهی شبه شوریده، وضعیتی کاملا متفاوت نسبت به رسوبات داشت. غلظت آنتراسن در عضلات این ماهی در دامنه ی 00/1 تا 29/1 نانوگرم بر گرم نمونه ی مرطوب اندازه گیری گردید. غلظت پایرن هم در دامنه ی 90/0 تا 20/1 نانوگرم بر گرم نمونه ی مرطوب قرار داشت. در مورد بنزوآلفاپایرن غلظت ها از دو ترکیب دیگر هم کمتر بود به طوری که دامنه ی آن از 62/0 تا 81/0 نانوگرم بر گرم نمونه ی مرطوب بود. در مورد غلظت هر سه ترکیب در بافت عضله ی نمونه های ماهی، هیچ گونه تفاوت معناداری بین ایستگاه های مختلف مشاهده نگردید. همچنین تفاوت معناداری نیز بین غلظت سه ترکیب مورد نظر در عضلات ماهیان بین دو فصل سرد و گرم، در هیچ یک از ایستگاه ها وجود نداشت. غلظت سه ترکیب مورد مطالعه در رسوبات خور موسی در مواردی از استانداردهای کیفیت رسوب دو کشور کانادا و آمریکا بیشتر بود. به خصوص ترکیب بنزوآلفاپایرن که در همه ی موارد از این دو استاندارد مقدار بیشتری را نشان داد. این امر در حالی است که غلظت همین ترکیب در عضلات ماهیان از دو استاندارد اتحادیه ی اروپا و fao/who کمتر بود. در نهایت می توان نتیجه گیری کرد که رسوبات منطقه ی خور موسی نسبتا به آنتراسن، پایرن و بنزوآلفاپایرن آلوده هستند، در حالی که عضلات ماهی شبه شوریده چندان به این ترکیبات آلوده نمی باشند.

"جداسازی و تعیین هویت برخی باکتریهای مولد آنتی بیوتیک از مناطق شمالی خلیج فارس"
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم 1389
  اسماعیل داراب پور   حسین معتمدی

چکیده: امروزه ظهور باکتری های بیماریزای مقاوم به آنتی بیوتیک های رایج بویژه سویه استافیلوکوکوس اورئوس مقاوم به متیسیلین (mrsa) یک مشکل بزرگ جهانی را در قرن 21 بوجود آورده و تلاش برای کشف آنتی بیوتیک های جدید ضروری بنظر می رسد. هدف از این پژوهش، سنجش باکتری های دریایی جداسازی شده از خلیج فارس به منظور تولید آنتی بیوتیک بود. طی اسفند 1387 تا مهر 1388 از برخی مناطق شمالی خلیج فارس از آب، رسوب و اسفنج نمونه برداری انجام گرفت. اثر ضد میکروبی باکتری های جداسازی شده علیه برخی باکتری های بیماریزا به روش انتشار دیسک بررسی شد. مقادیر حداقل غلظت مهاری (mic) و حداقل غلظت کشندگی (mbc) و پارامتر حداقل غلظت برهمزننده ی منحنی رشد (gci) برای دو تا از تواناترین سویه های مولد آنتی بیوتیک علیه mrsa تعیین شد. همچنین مهمترین فاکتورهای موثر در تخمیر برای تولید آنتی بیوتیک بهینه شد. برای تخلیص اولیه ی ترکیبات آنتی بیوتیکی از کروماتوگرافی لایه نازک استفاده شد. شناسایی دو سویه ی مورد نظر بر اساس توالی سکانس s rrna 16 تایید شد. بطور کلی 105 باکتری جداسازی شد و از بین آن ها 5 باکتری اثر ضد باکتریایی نشان دادند. دو باکتری سودوآلتروموناس پیسیسیدا pg-01 و سودوآلتروموناس پیسیسیدا pg-02 که از نمونه ی رسوب جداسازی شده بودند به عنوان توانا ترین سویه های مولد آنتی بیوتیک انتخاب شدند. سویه pg-01 تنها علیه باکتری های گرم مثبت موثر بود درحالیکه سویه pg-02 علیه باکتری های گرم مثبت و گرم منفی اثر مهاری داشت. هر دو باکتری بویژه سویه pg-01 علیه سویه mrsa اثر خوبی نشان دادند و پارامتر gci برای آن ها کمتر از غلظت mic بدست آمد. موثرترین فاکتورهای بهینه سازی در تولید آنتی بیوتیک نوع منبع کربن و منبع نیتروژن بود. از کروماتوگرافی عصاره اتیل استاتی سویه pg-01 تنها یک باند با 95/0 : rf و برای عصاره بوتانولی سویه pg-02 یک باند با 74/0 : rf اثر ضدباکتریایی نشان دادند .بررسی فراساختاری اثر ضد باکتریایی ترکیبات آنتی بیوتیکی مورد نظر علیه mrsa توسط میکروسکوپ tem نشان داد که سایت هدف آنتی بیوتیک تولیدی توسط سویه ی pg-01 دیواره ی سلولی mrsa می باشد در حالیکه آنتی بیوتیک تولیدی توسط سویه ی pg-02 غشای سیتوپلاسمی را تحت تاثیر قرار می دهد. با در نظر گرفتن اثر ضدباکتریایی سویه های pg-01 و pg-02 در مقایسه با آنتی بیوتیک های سنتزی بویژه در موردmrsa ، ترکیبات آنتی بیوتیکی تولید شده توسط آن ها می توانند در درمان بیماری های ناشی از باکتری های مقام به چند دارو امید بخش باشند.

شناسایی و طبقه بندی شکم پایان سواحل بحرکان در خلیج فارس
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم 1389
  زهرا معاونی   جاسم مرمضی

این مطالعه با هدف شناسایی و طبقه بندی شکم پایان ((gastropoda سواحل بحرکان در خلیج فارس e) َ55/?49-َ30/?49 و nَ15/?30- َ50 /?29)، از بهار تا زمستان سال 1388، انجام گرفت. نمونه برداری به صورت فصلی و با استفاده از گراب ون ویین ( با سطح 0.0625 متر مربع) از 4 ایستگاه در ناحیه بین جزر و مدی و در عمق 20-8 متری انجام شد، سپس نمونه های جمع آوری شده شمارش و با استفاده از کلیدهای شناسایی معتبر، شناسایی گردیدند. طبق این بررسی، 14 گونه شکم پا متعلق به 4 راسته، 6 فوق خانواده و 11 خانواده شناسایی گردید. اسامی گونه ها به شرح زیر می باشند: truncatella marginata, stosicia annulata, cerithium scabridum, melanella cumingii, niso venosa, coralliophila rubrococcinea, mitrella cartwrighti, zafra comistea, zafra selasphora, nassarius fenistratus, ancilla exigua, gibberula mazagonica, odostomia eutropia, atys cylindrica. درصد فراوانی هریک از گونه ها، در سراسر دوره مطالعاتی محاسبه شد که براساس آن، گونه nassarius fenistratus با 25.49 درصد، گونه غالب در ناحیه بحرکان محسوب می شود. همچنین شاخص های تنوع، غالبیت و ترازی زیستی محاسبه گردید. شاخص شانون- وینر، بیشترین تنوع گونه ای را، در فصل پاییز و کمترین را، در فصل بهار نشان داد. شاخص غالبیت سیمپسون، بیشترین غالبیت را، در فصل پاییز و کمترین را، در فصل بهار نشان داد. همچنین بیشترین میزان ترازی زیستی متعلق به فصل پاییز و کمترین آن متعلق به فصل بهار بود.

تجمع زیستی جیوه در برخی از بافت های ماهی شانک زرد باله (acanthopagrus latus) : مقایسه ی محیط طبیعی با شرایط آزمایشگاهی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر 1390
  صدیقه بابادی   سید محمد باقر نبوی

خور موسی یکی از با ارزش ترین اکوسیستم های دریایی در جنوب غربی کشور است که محل صید بسیاری از ماهیان و سایر آبزیان خوراکی می باشد. مطالعات پیشین انجام شده بر آب، رسوب و آبزیان در منطقه نشانگر آلودگی این خور به فلز جیوه بوده و میزان آن را بالاتر از استانداردهای جهانی اعلام نموده اند. ماهی شانک زرد باله ( acanthopagrus latus) یکی از ماهیان بومی منطقه است که علاوه بر صید مستقیم از دریا و مصرف توسط مردم محلی، تکثیر و پرورش آن نیز در منطقه صورت می پذیرد. از آنجا که این ماهی در منطقه مورد مطالعه در معرض آلودگی جیوه قرار دارد و این آلودگی در صورت مصرف ماهیان قابل انتقال به انسان می باشد، این مطالعه به منظور آگاهی از غلظت جیوه در آب، رسوب و بافت های مختلف ماهی شانک در منطقه خور موسی و مقایسه قابلیت بافت های مختلف در تجمع جیوه و شناسایی اندام هدف برای این فلز صورت گرفت. در مطالعه ی محیطی، نمونه برداری از آب، رسوب و ماهی خوریات زنگی، جعفری، پتروشیمی، غزاله و مجیدیه در آبان ماه 1388 صورت گرفت. از هر خور مجموعاً 6 نمونه ی آب، 9 نمونه ی رسوب و 10 قطعه ماهی شانک برداشت گردید. پس از هضم نمونه ها در آزمایشگاه، محتوی جیوه آن ها با استفاده از دستگاه جذب اتمی و روش بخار سرد اندازه گیری شد. علاوه بر این به منظور پی بردن به دینامیک تجمع جیوه در بافت های مختلف، 45 قطعه ماهیان شانک از خور زنگی به صورت زنده صید گردید که پس از انتقال به آزمایشگاه و سازگاری، به مدت 21 روز در معرض غلظت های اسمی 0، 10، 20، 40 و 80 میکروگرم بر لیتر جیوه قرار داده شدند. پس از اتمام دوره آزمایشی، ماهیان مورد مطالعه تشریح شده و بافت های مختلف آن شامل فلس، باله، استخوان، پوست، عضله و کبد جداسازی گردید. سپس به روش فوق الذکر مقدار جیوه ی آن ها سنجیده شد. نتایج این مطالعه نشان داد که میانگین غلظت جیوه در آب در محدوده ی 00/12-66/3 میکروگرم بر لیتر بوده که از حد مخاطره آمیز جیوه در آب نیز بیشتر است. میانگین غلظت جیوه در رسوبات نیز در محدوده 69/0-31/0 میکروگرم بر گرم قرار داشت که آلودگی منطقه را به جیوه نشان می دهد. جیوه ی بدست آمده در بافت عضله نیز در محدوده 19/1-49/0 میکروگرم بر گرم وزن تر قرار داشت که بالاتر از حد مجاز جیوه در عضله بود. جذب هفتگی جیوه برای مصرف کنندگان ماهی شانک در منطقه در حدود 50/2-01/1 میکروگرم بر کیلوگرم وزن بدن در هفته محاسبه شد که کمتر از مقدار قابل تحمل توصیه شده توسط سازمان های جهانی می باشد. حد مجاز مصرف ماهانه ماهی شانک زرد باله نیز در مردان، زنان، کودکان 12-6 سال و کودکان کمتر از 6 سال به ترتیب 17، 19، 12 و 8 بار در سال بدست آمد. بطور کلی غلظت جیوه در بافت های مختلف ماهیان شانک صید شده از خور موسی بصورت : کبد> عضله> پوست- استخوان? باله- فلس بود و نشان می داد که تجمع بالای جیوه در بافت های کبد و عضله رخ می دهد که دلیل آن احتمالاً گستردگی بالای رگ های خونی، درصد بالای آب، و خصوصیات بیوشیمیایی و عملکردی این بافت ها می باشد. همچنین مشاهده شد که با افزایش بار آلودگی در خوریات، تفاضل میان میزان جیوه ی تجمع یافته در بافت های کبد و عضله بیشتر گردید. بنابر این احتمالاً بتوان از نسبت غلظت جیوه در کبد به غلظت آن در عضله برای تعیین شدت آلودگی استفاده نمود. در ماهیان قرار گرفته در معرض جیوه محلول نیز الگوی تجمع جیوه در بافت های مختلف به صورت: کبد> عضله? پوست? استخوان? باله- فلس بود و بیشترین سرعت جذب و تجمع جیوه در بافت کبد مشاهده گردید. در کل الگوی تجمع جیوه در ماهیان صید شده از محیط طبیعی و ماهیان قرار گرفته در معرض جیوه محلول تشابه زیادی را نشان داد که احتمالاً ناشی از تجمع بالای جیوه ی معدنی در این گونه می باشد. مطالعه همبستگی بین غلظت جیوه در آب و تجمع آن در ماهیان شانک زرد باله هم در ماهیان صید شده از خوریات و هم ماهیان قرار گرفته در معرض جیوه محلول مستقیم و معنی دار بود(05/0>p).

بررسی ژنتیک جمعیت ماهی حلواسفید pampus argenteus در خلیج فارس و دریای عمان با استفاده از نشانگرهای میکروستلایت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر 1390
  خدیجه بذرافشان   محمد تقی رونق

امروزه شواهد بسیاری از استفاده بیش از حد ذخایر دریایی در جهان وجود دارد. از این رو تنوع زیستی دریایی در اثر فعالیت-های صید و صیادی تحت فشار شدید می باشد. مطالعات ژنتیکی مولکولی می تواند راه حلی مهم برای تعیین خصوصیات ژنتیکی و همچنین انتخاب ژن مطلوب و یا ترکیب ژنهای با ارزش در گونه های تجاری باشد. ماهی حلواسفید یکی از مهمترین گونه های تجاری در خلیج فارس و دریای عمان می باشد. در این پژوهش، تنوع ژنتیکی و ساختار جمعیت 144 نمونه ماهی حلواسفید در 5 منطقه با استفاده از11 جفت آغازگر ریزماهواره ای ای مطالعه شد. جهت ارزیابی ساختار ژنتیکی این گونه، مناطق نمونه برداری از استانهای سیستان و بلوچستان، هرمزگان، بوشهر و خوزستان انتخاب و نمونه ها در طی سالهای 1389-1388 جمع آوری شدند. سپس نمونه ها در اتانول 96 درصد فیکس و به آزمایشگاه بیوتکنولوژی دانشگاه علوم وفنون دریایی خرمشهر برای آنالیزهای آزمایشگاهی منتقل گردیدند. dna ژنومی نمونه ها از بافت نرم و یا باله دمی ماهی حلواسفید به روش فنل-کلروفرم استخراج و سپس کمیت و کیفیت dna استخراجی با استفاده از روش ژل الکتروفورز و اسپکتروفتومتر ارزیابی شد. واکنش زنجیره پلیمراز با استفاده از 11 لوکوس میکروستلایتی انجام گرفت. آنالیز داده ها با استفاده از چندین نرم افزار فیلوژنی و ژنتیکی از جمله one-dscan ، arlequin، mega، fstat و gene pop انجام شد. آنالیز داده ها تعداد 131 آلل در کل لوکوس های مورد مطالعه را نشان دادند. میانگین هتروزیگوسیتی مشاهده شده و مورد انتظار به ترتیب 405/0 و 880/0 بدست آمد. علاوه بر این نتایج (040/0) fst و (129/0) rst سطح تمایز ژنتیکی پایینی را در میان مناطق مورد مطالعه نشان دادند. همچنین بر اساس آنالیز واریانس مولکولی (amova)، تنها 4 درصد تنوع مشاهده شده مربوط به بین جمعیت هاست که بیانگرتنوع ژنتیکی بالایی در میان گروهها می باشد. بنابراین نتایج این پروژه به احتمال قوی وجود یک جمعیت پانمیکتیک رابرای گونه حلواسفید در آبهای دریای عمان وخلیج فارس نشان می دهد. پژوهش حاضر داده های علمی مناسبی را برای بهره برداری بهینه از جوامع طبیعی و مدیریت ژنتیکی طولانی مدت از این منبع مهم شیلاتی جهت استفاده در آینده فراهم می کند.

تعیین گونه قورباغه ها در دو منطقه گرم(اهواز) وسرد (شهرکرد) و بررسی غدد پوستی آنها
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز 1390
  امین اسمعیلیان   مهران درست قول

نام خانوادگی: اسمعیلیان نام:امین عنوان پایان نامه: تعیین گونه قورباغه ها در دو منطقه گرم(اهواز) وسرد (شهرکرد) و بررسی غدد پوستی آنها اساتید راهنما: دکتر فروغ پاپهن ، دکتر مهران درست قول استاد مشاور :دکتر محمد تقی رونق درجه: کارشناسی ارشد رشته: زیست شناسی گرایش: علوم جانوری - بیوسیستماتیک جانوری دانشگاه: شهید چمران اهواز دانشکده علوم گروه زیست شناسی تاریخ فارغ التحصیلی:اسفند ماه 1390 تعداد صفحه: 115 صفحه کلید واژه ها: دوزیستان، رده، مهره داران ، گونه ، مورفولوژیک، آناتومیک،کاریولوژیک rana ridibunda دوزیستان، رده ای از جانوران مهره دار می باشند. تعداد شناخته شده آنها شامل 5984 گونه است. آنها در تمام زیستگاه های خشکی و آبی بجز مناطق بسیار سرد و بیابان های خشک و همچنین در آبهای شور یافت می شوند. گزارش ناپدید شدن تعدادی از گونه های قورباغه ها، وزغ ها و سمندر ها در مناطق جنوب، مرکز و شمال آمریکا، اروپا، آسیا، آفریقا و استرالیا انجام گرفته است . هدف از مطالعه حاضر مطالعه و برسی گونه های قورباغه و همچنین مطالعه کاریولوژیک و همچنین هیستولوژیک و هیستومتریک پوست در دو منطقه جغرافیای، شهرکرد که منطقه ای سرد با متوسط حرارت سالانه 11 درجه می باشد و بین ?? درجه و ?? دقیقه و ?? ثانیه تا ?? درجه و ?? دقیقه و ?? ثانیه طول و ?? درجه و ?? دقیقه و ?? ثانیه تا ?? درجه و ?? دقیقه و ?? ثانیه عرض جغرافیایی و در غرب ایران قرار داشته و اهواز که منطقه گرم با متوسط حرارت 26 درجه و در بین ?? درجه و ?? دقیقه تا ?? درجه و ?? دقیق? طول شرقی از نصف النهار گرینویچ و ?? درجه و ?? دقیقه تا ?? درجه عرض شمالی در جنوب غرب ایران واقع شده است بدین منظور تعداد 120 عدد قورباغه نر و ماده 60 عدد قورباغه نر و ماده صید شده و به طور زنده به آزمایشگاه منتقل گردید. شناسایی بر اساس ویژگی های مورفولوژیک و آناتومیک و کاریولوژیک نشان داد که قورباغه های دو ناحیه، متعلق به گونه rana ridibunda با عدد کروموزومی 26 می باشد. مقایسه میانگین پارامتر های بیومتریک قورباغه های نر و ماده مناطق گرم (اهواز) و سرد (شهرکرد) نشان داد از نظر آماری در دو منطقه سرد و گرم در 8 مورد از این صفات اختلاف معنی دار(05/0p<) وجود دارد. مطالعه هیستولوژیک و هیستومتریک پوست قورباغه نشان داد که پوست قورباغه های ناحیه سرد ضخیمتر از پوست قورباغه های منطقه گرم می باشد(05/0p<).

مطالعه بافتی وضایعات ایجاد شده در آبشش و کبد ماهی مید (گاریز) تحت تاثیر آلودگی صنعتی و فاضلاب شهری در سواحل غربی بندرعباس
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر - دانشکده علوم دریایی و اقیانوسی (شعبه خرمشهر) 1391
  مریم صابری نژاد   حسن مروتی

مطالعه بافتی و ضایعات ایجاد شده در آبشش و کبد ماهی مید (گاریز) تحت تاثیر آلودگی صنعتی و فاضلاب شهری در سواحل غربی بندرعباس چکیده آلودگی اکوسیستم های آبی با طیف وسیعی از آلاینده ها یک موضوع نگران کننده در چند دهه اخیر می باشد. خلیج فارس یکی از اکوسیستم های در معرض آلاینده ها ذکر شده است. این تحقیق به منظور بررسی تاثیر فاضلاب های صنعتی و شهری بر بافت آبشش و کبد ماهی گاریز انجام شده است. به این منظور، تعداد 45 قطعه ماهی از سه ایستگاه دلتای رود شور (شاهد)، کشتی سازی (آلوده به فاضلاب صنعتی) و سورو (آلوده به فاضلاب شهری) در آبان ماه 1390، در بندرعباس صید شد. نمونه های آبشش و کبد، در فرمالین 10% تثبیت گردید. پس از طی مراحل روتین بافت شناسی، برشهایی به ضخامت 5 میکرون تهیه و با هماتوکسیلین-ائوزین رنگ آمیزی، و توسط میکروسکوپ نوری مجهز به لنز داینولیت بررسی شدند. تغییرات بافتی آبشش دو ایستگاه آلوده عبارت بود از: جدا شدن اپیتلیوم تنفسی و ایجاد فضای ادماتوس، هیپرپلازی سلول های اپیتلیال، چسبندگی تیغه ها، چماقی شدن انتهای تیغه ها، پرخونی و هیپرپلازی سلول های موکوسی. ضمنا برخی نمونه های ایستگاه سورو آلوده به انگل بود. در برخی نمونه های ایستگاه کشتی سازی نیز آنوریسم مشاهده شد. تغییرات بافتی در کبد شامل: پیکنوز هسته هپاتوسیت ها، هیپرتروفی هسته برخی هپاتوسیت ها، نکروز منطقه ای، پرخونی، افزایش تجمع ملانوماکروفاژها و واکوئوله شدن بود. ضمنا در برخی نمونه های ایستگاه کشتی سازی رکود صفرا مشاهده شد. درجه تغییرات بافتی، بر اساس شدت ضایعات در کبد و آبشش، همه ایستگاه ها تعیین شد. میانگین درجه تغییرات بافتی آبشش و کبد نمونه های ایستگاه کشتی سازی به طور معنی داری از دو ایستگاه دیگر بیشتر بود. ضمنا با توجه به مقادیر درجه تغییرات بافتی، ضایعات آبشش، در دو ایستگاه آلوده در حد متوسط بود، و تاثیر چندانی بر عملکرد طبیعی آبشش نداشت. در حالی که، ضایعات کبد از نوع نسبتا شدید بود. این امر احتمالا ناشی از توانایی کبد در تجمع آلاینده ها می باشد.

شناسایی فون ماهیان و بررسی شاخص های تغذیه ای در ماهی غالب رودخانه سزار(استان لرستان)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر - دانشکده منابع طبیعی دریا 1391
  مهدی مرمضی   محمد تقی رونق

این مطالعه با هدف شناسایی فون ماهیان و بررسی شاخص های غذایی گونه غالب رودخانه سزار، یکی از چهار رودخانه مهم استان لرستان انجام گرفت. نمونه برداری به صورت ماهیانه از تیر تا آذر 1390، و با استفاده از تورهای پرتابی (سالیک) با چشمه های مختلف و تور انتظاری با چشمه 50 میلیمتری در 3 ایستگاه انجام گرفت. در مجموع تعداد 366 عدد ماهی صید گردید که شامل 7 گونه از دو خانواده کپورماهیان (cyprinidae) و سیسوریده (sisoridae) بودند. گونه های شناسایی شده عبارتند از:capoeta damascina ،capoeta trutta ،cyprinion macrostomum ، chondrostoma regium ،barbus grypus ،luciubarbus barbulus ، glyptothorax silviae. بررسی ها نشان داد که گونه c.damascina دارای بیشترین فراوانی در این رودخانه می باشد و گونه های c. trutta و c. macrostomumدر رتبه بعدی قرار داشتند. جهت آنالیز رژیم غذایی، 128 نمونه از گونه c.damascina مورد بررسی قرار گرفتند که این نمونه ها در دامنه طولی بین 18 تا 33 سانتی متر و دامنه وزنی 76 تا 519 گرم قرار داشتند. بررسی شاخص های غذایی در گونه c.damascina مشخص کرد که میزان شاخص طول نسبی روده (rlg) در این گونه به طور متوسط 07/0±33/5 می باشد که گیاهخواربودن (پریفیتون خوار) آن را مشخص می کند. میزان شاخص گاستروسوماتیک (gi) 002/0±13/0، میزان شاخص فاکتور وضعیت (k)، 01/0±41/1، میزان شاخص شدت تغذیه (if) 77/20±96/340 و شاخص شاخص خالی بودن روده (cv) 47/5 می باشد. جنس های navicula cymbella, diatoma, و nitzschia به عنوان غذای اصلی، جنس های fragillaria ،microspora pinnularia, gomphonema oscillatoria, pediastrum, rhoicosphenia, acnanthidium, tribonema, melosira, surirella, achnanthes, lyngbya, scenedesmus, به عنوان غذای فرعی و جنس های ulothrix، gyrosigma،spirogyra و closterium به عنوان غذای اتفاقی مشخص شدند.

تمایز ریخت شناسی و ژنتیکی ماهی شورت sillago sp. در سواحل شمالی خلیج فارس
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر - دانشکده علوم دریایی و اقیانوسی (شعبه خرمشهر) 1392
  احمد شادی   محمد علی سالاری

ساختار ژنتیکی و ریخت شناختی ماهی شورت sillago sp. در شمال خلیج فارس با بکارگیری آنالیز چند متغیره ویژگی های ریختی و نشانگر ریزماهواره ای و توالی یابی ژن 16sr rna بررسی شد. در بررسی ریختی ، 175 نمونه، از ایستگاه های آبادان، گناوه، دیر، لنگه و میناب گرداوری و 21 ویژگی ریخت سنجی با دقت 1/0 میلی متر و 5 ویژگی شمارشی، سنجیده شد. نتایج نشان داد که بیشتر متغیرهای ریخت سنجی و شمارشی دارای تفاوت های معنی دار، در بین ایستگاه ها بودند. نمونه های میناب دارای بیشترین ضریب تغییرات ریخت سنجی (98/8%) و همچنین شمارشی (61/5% ) و نمونه های گناوه کمترین ضریب تغییرات ریخت سنجی (04/5%) و شمارشی (92/3% ) را داشتند، که در مجموع نشان دهنده اختلافات درون جمعیتی کم بود. آنالیز مولفه های اصلی متغیر های ریخت سنجی نشان داد بیشتر تفاوتهای دیده شده متاثر از ویژگیهای شکل سر ماهیان بود. بر این پایه، نمونه های دیر از گناوه، آبادان از دیر و لنگه از گناوه متمایز شده اند. ویژگی های شمارشی، توان کمی در تفکیک افراد از خود نشان دادند. نمونه برداری ژنتیکی از باله دمی 175 نمونه و استخراج دی ان ای به روش بهبود یافته ctab انجام شد. در بررسی ریزماهواره ای ، 15 آغازگر بکار رفت که 5 جفت از آنها تکثیر مناسبی داشتند. محصولات pcr بر روی ژل پلی اکریلامید 8% الکتروفورز شد و پس از آن نوارها وزن دهی و آنالیز شدند. میانگین آللی 60/10، میانگین هتروزیگوسیتی مشاهده شده (ho) 34/0 و میانگین هتروزیگوسیتی مورد انتظار (he) 73/0 به دست آمد. نمونه های گناوه دارای بیشترین میزان هتروزیگوسیتی مشاهده شده (41/0) و مورد انتظار (80/0) و نمونه های دیر کمترین میزان هتروزیگوسیتی مشاهده شده (22/0) را دارا بودند. بیشتر جایگاه ها از تراز هاردی-واینبرگ انحراف معنی داری داشتند. بیشترین میزان fst (159/0) بر پایه آزمون واریانس ملکولی ، میان نمونه های آبادان و میناب برآورد شد. کمترین آن بین نمونه های لنگه و گناوه (049/0) برآورد شد. نتایج نشان داد بیشتر تنوع ریزماهواره ای دیده شده در میان افراد درون جمعیت ها وجود دارد. همبستگی معنی داری میان فاصله ژنتیکی و فاصله جغرافیایی مشاهده نشد. بر پایه درخت واره های فرگشتی ترسیم شده، نمونه ها به دو شاخه اصلی تقسیم شدند: نمونه های لنگه در یک شاخه جدا و بقیه نمونه ها در یک شاخه دیگر انشعاب یافته اند که نمونه های آبادان و گناوه در یک زیر شاخه و نمونه های دیر و میناب در زیر شاخه دیگری جای گرفتند. بررسی ژن 16s rrna با بکارگیری آغازگرهای جهانی 16sar و 16sbr و توالی یابی خودکار محصولات pcr انجام شد. نتایج نشان دهنده میانگین تنوع هاپلوتایپی و نوکلئوتیدی به ترتیب 94/0 و 075/0 بود. در مجموع 10 هاپلوتایپ شناسایی شد. نتایج نشان دهنده تمایز بالا میان شورت ماهیان منطقه می باشد . فواصل و واگرایی ژنتیکی نیز در حد جنس بود. نتایج جستجوی برهم نهی های موضعی (blast) و ترسیم درخت واره های فرگشتی نشان داد نمونه های بررسی شده متعلق به گونه sillago sihama نبودند و احتمالاً شورت ماهیان خلیج فارس به صورت همتافت و آمیخته ای از چند آرایه می باشند .

بررسی تنوع ماهیان رودخانه بهمنشیر در یک سیکل کامل جزر و مدی با تأکید بر عادات غذایی گونه ی غالب
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر - دانشکده علوم دریایی و اقیانوسی (شعبه خرمشهر) 1393
  لیلا عبیدی نیسی   محمد تقی رونق

این مطالعه با هدف بررسی تنوع ماهیان رودخانه بهمنشیر تا مصب خلیج فارس در یک سیکل کامل جزر ومدی، و بررسی تغذیه گونه¬های غالب انجام گرفت. نمونه برداری در فصول مختلف سال از پاییز 1391تا تابستان 1392 در چهار ایستگاه با استفاده از تور انتظاری با چشمه¬های متفاوت صید گردید. درطی این مدت 420 ماهی مربوط به 11 گونه متعلق به 10 خانواده شناسایی گردیدندکه شامل: mugil abu ، johnius belangerii، acanthopagrus latus ، tenulosa ilisha، pampus argeteus، cynoglossus arel، sillago sihama، otoliths ruber،cyprines carpio ، lethrinus olivaceus، nemipterus japonicas می¬¬¬باشند در میان گونه¬های صید شده گونه بیاح در فصول پاییز و زمستان، گونه صبور در فصل بهار و گونه شانک زرد باله در فصل تابستان فراوانترین گونه¬ها می¬باشند. همزمان فاکتورهای محیطی مانند: شوری، هدایت الکتریکی، دما، اکسیژن وph مورد بررسی قرار گرفت. که بیشترین میزان شوری در فصل پاییز در وضعیت مد در ایستگاه 4 اندازه¬گیری شده است. بیشترین میانگین دما در تابستان در وضعیت مد و کمترین آن مربوط به فصل پاییز در وضعیت جزرمی¬باشد. آنالیز همبستگی بین شاخص تنوع شانون و فاکتورهای محیطی نشان داد که شوری و هدایت الکتریکی بیشترین تأثیر را بر تعداد گونه ها دارند. نتایج نشان داد که تنوع ماهیان در وضعیت مد بیشتر از وضعیت جزر می¬¬¬¬باشد. در تابستان بدلیل درجه حرارت بالا و شوری تنوع بیشتر است. جهت آنالیز رژیم غذایی، رژیم غذایی گونه¬های غالب که عبارتنداز: کفال ماهی، صبور، شبه¬شوریده و شانک مورد بررسی واقع شدند . نتایج حاصل از بررسی، نشان داد که میانگین طول کل بیاح 15/0±00/18 سانتی متر و وزن 23/2±38/70 گرم که میزان شاخص طولی نسبی روده، بیش از یک است که دال بر گیاهخواری است. شانک زرد باله میانگین طول کل 31/0± 17/14 سانتی¬متر و میانگین وزن 73/2 ± 36/48 گرم که میزان شاخص طولی نسبی روده،کمتر از یک است که دال بر گوشتخواری است. صبور با میانگین طول کل 47/0± 25/25 سانتی¬متر و میانگین وزن 65/9 ± 38/ 167 می¬باشد که میزان شاخص طولی نسبی روده،بیش از یک است که دال بر پلانکتونخواری است. در گونه شبه¬شوریده میانگین طول کل 20/0± 53/15 سانتی¬متر و میانگین وزن 56/2 ± 86/47 گرم می¬باشد میزان شاخص طولی نسبی روده،کمتر از یک است که دال بر گوشتخواری است.

بررسی اختلالات اندوکرینی تیروئید ماهی بیاح (liza abu) و شوریده (otolithes ruber) خور موسی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر - دانشکده علوم دریایی و اقیانوسی (شعبه خرمشهر) 1394
  ندا کوشا   محمد تقی رونق

هورمون های محور هیپوفیز-تیروئید نقش مهمی در حفظ وضعیت فیزیولوژیکی نرمال بدن مهره داران دارند و به صورت مستقیم بر بسیاری از ارگان های بدن تاثیر می گذارند. از این رو اختلال در عملکرد این محور می تواند بر سایر بخش های بدن تاثیر گذارد. هدف از مطالعه حاضر ارزیابی اختلالات اندوکرینی تیروئید ماهی بیاح (liza abu) و ماهی شوریده (otolithes ruber) تحت تاثیر آلاینده های محیطی خور موسی بود. در تحقیق حاضر 50 قطعه ماهی بیاح نر و ماده با میانگین وزنی g 2/8 ± 4/100 و میانگین طولی cm 8/ 0± 1/18 و 50 قطعه ماهی شوریده با میانگین وزنی g 2/7 ± 9/296 و میانگین طولی cm 6/2± 5/27 از 5 ایستگاه در خور موسی شامل: 1)پتروشیمی 2)غنام 3)زنگی 4)دورق 5) پاتیل و همچنین چند قطعه ماهی بیاح و شوریده از خور سجافی واقع در خور موسی به عنوان نمونه های شاهد برای مقایسه با دیگر ایستگاه های مورد مطالعه جمع آوری شد. پس از خون گیری و جداکردن پلاسمای خون ماهیان، غلظت هورمون های تری یدوتیرونین (t3) و تترایدوتیرونین (t4) به روش الایزا در پلاسمای خون این ماهیان مورد سنجش قرار گرفت. پس از خون گیری نمونه هایی از بافت تیروئید ماهیان اخذ شده در فرمالین 15 درصد تثبیت گردید و بر اساس روش های مرسوم بافت شناسی مورد مطالعه قرار گرفت. کمترین میزان هورمون t3 و بیشترین میزان هورمون t4 در هر دو گونه ماهی در ایستگاه پتروشیمی مشاهده شد. همچنین تغییرات هیستوپاتولوژیک شامل خونریزی در ایستگاه های زنگی، غنام و پتروشیمی مشاهده گردید. ایستگاه پاتیل دارای کمترین میزان ضایعات و ایستگاه پتروشیمی دارای بیشترین ضایعات بود. در هر دو ماهی بیاح و شوریده تغییرات ساختاری مشاهده شده و میزان این ضایعات با میزان آلودگی ایستگاه رابطه نزدیکی داشت. نتایج این تحقیق نشان دهنده اثرات منفی آلاینده های محیطی بر تعادل هورمون های تیروئیدی و کاهش تبدیل t4 به t3 به علت مهار آنزیم مونودیودیناز بود. کلمات کلیدی: هورمون های تیروئیدی، تری یدوتیرونین، تترایدوتیرونین، بیاح، شوریده