نام پژوهشگر: محمد سعید ذکایی

بررسی عوامل موثر بر گرایش زنان به مشارکت در سازمانهای غیردولتی(ngos)مطالعه موردی شهر رشت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده علوم اجتماعی 1387
  سیده ارمغان سقراط   سید احمد حسینی

توسعه، فرأیندی است که می کوشد رفاه و سعادت جامعه را در سای? بهره گیری از امکانات و منابع تفسیر کند. زنان که نیمی از پیکر? اجتماع را تشکیل می دهند، جایگاه مهمی در توسع? ملی کشور دارند. یکی از مشخصات توسعه یافتگی جامعه، تحول نقش زنان و افزایش مشارکت آگاهانه و حضور آنان در عرصه- های مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی است. عضویت در سازمان های غیردولتی، به عنوان پایه های تشکیل جامع? مدنی و مشارکت فعال افراد جامعه در روندهای اجتماعی و سیاسی به شمار می آید. با توجه به اینکه عضویت و فعالیت در چنین سازمان هایی داوطلبانه و اختیاری و بدون نفع اقتصادی می باشد، باید دید که چگونه زنان از حوز? خصوصی خود خارج می شوند و به یک کنش جمعی دست می زنند. به نظر می رسد درگیری زنان در یک کنش مشارکتی و گذار آنان از منابع شخصی و همکاری با دیگران، از عوامل مختلفی متأثر است. پژوهش حاضر در پی پاسخگویی به این مسئله است که چه عواملی برحضور و مشارکت زنان در سازمان های غیردولتی موثر می باشد. برای این کار، پس از نگاهی کلی به تاریخچ? مشارکت اجتماعی زنان در ایران و گیلان، مبانی نظری مشارکت اجتماعی شامل نظریات جامعه شناسی دیدگاه های جامعه شناسی خرد، دیدگاه های جامعه شناسی کلان (واقعیت اجتماعی) و دیدگاه های تلفیقی در جامعه شناسی و دیگر رشته های نزدیک به آن چون دیدگاه های روانشناختی و نظریات مربوط به بحث جنبش ها و نظریات فمینیستی مورد بحث قرار گرفت و بر اساس آن 8 فرضی? اصلی و 2 فرضی? فرعی مطرح گردید. سپس، روش تحقیق توضیح داده شد و سرانجام به توضیح یافته های توصیفی و تبیینی پژوهش پرداخته شد. در این پژوهش، از یک نمونه گیری تصادفی حدود 225 نفری در شهر رشت، داده های مورد نیاز از طریق پرسشنامه جمع آوری شد و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های تحقیق حاضر بطور خلاصه عبارتند از: - هر چه اعتماد بین فردی پاسخگویان بیشتر باشد، میزان مشارکت آنان در انجمن ها بیشتر می شود. - هر چه خوداثربخشی بیشتر باشد، میزان مشارکت اجتماعی پاسخگویان نیز بیشتر می شود. - هر چه بیگانگی اجتماعی پاسخگویان بیشتر باشد، میزان مشارکت آنان در انجمن ها کمتر می شود. - هر چه عام گرایی پاسخگویان بیشتر باشد، میزان مشارکت آنان در ngoها بیشتر می شود. - هر چه میزان اشتغال پاسخگویان به کار خانگی بیشتر باشد، میزان مشارکت آنان در انجمن ها کمتر می شود. - هر چه ارزش های مادی پاسخگویان بیشتر باشد، میزان مشارکت آنان در سازمانهای غیردولتی کمتر می شود. - هر چه ارزش های فرامادی پاسخگویان بیشتر باشد، میزان مشارکت آنان در انجمن ها بیشتر می باشد.

کافی شاپ نشینی زنان جوان تهرانی معانی ، انگیزه ها و کار کردها
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده علوم اجتماعی 1386
  مریم نظام آبادی   محمود شهابی

امروزه کافی شاپها از اماکن مورد توجه جوانان به ویژه در تهران می باشند. پدیده کافی شاپ برگرفته از فرهنگ غرب و عنصری تازه وارد است و با این که مدت زمان زیادی نیست که وارد کشور ما شده ولی توجه جوانان زیادی را به خود جلب نموده و کافی شاپ نشینی به سبک زندگی عده ای از آنها بدل گشته است. این شیوه ی گردهمایی ریشه در زندگی اجتماعی شهرهای مدرن دارد و با بررسی آن می توان به این موضوع رسید که زندگی شهری تا چه حد بر هویت و حس تعلق انسانها تاثیر گذار است. تعداد زیادی از مشتریان این فضاها را زنانی جوان تشکیل می دهند که در پی یافتن فضاهایی برای ابراز وجود بیشتر و حضور پر رنگ تر در جامعه می باشند. کافه نشینی به همراه خود احساسی از جنس تجدد و مدرن بودن به همراه داشته و دارد. باید حوزه های اجتماعی زندگی افراد جامعه مورد مداقه و مطالعه بیشتر قرار گیرند. یکی از این حوزه ها زندگی روزمره و گفتمانهای موجود در آن است. در این تحقیق با بررسی کافی شاپهای تهران و سنخ شناسی این اماکن و مشتریان آنها در پی پاسخ به این سوال هستیم که آیا کافی شاپ نشینی در تهران به فرهنگ تبدیل شده است؟ در عین حال با شناخت اهداف دختران جوان تهران از مصرف چنین فضاهایی، دفعات و مدت زمان حضور در کافی شاپ و نهایتاً معنا و مفهوم کافی شاپ در نظر آنها به بررسی تاثیر چنین فضاهایی بر هویت فردی و گروهی جوانان می پردازیم. لذا کشف دلالتها و کارکردهای پنهان و نیندیشیده ی کافی شاپ در فضای فرهنگی تهران از جوانب دیگر مورد مداقه در این تحقیق است. این تحقیق به صورت مقطعی و از روش کیفی با توجه به نظریه میدانی (grounded theory) انجام شده است. نظریه میدانی، نظریه ای نیست که از قبل ساخته شده باشد و سپس تست شود، بلکه به صورت استقرایی و از مطالعه پدیده ای که بیانگر آن است، به دست می آید. در این پژوهش بیشتر بر روی کارکرد ها، معانی و انگیزهای کافی شاپ نشینی تکیه شده است.

تبیین واکنش مادران به اختلاف نوع دینداری دختران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده علوم اجتماعی 1390
  حنانه سادات صفوی همامی   محمد سعید ذکایی

در طول دو سده اخیر خانواده ی ایرانی در جریان نوسازی فرهنگی، اجتماعی و سیاسی کشور تغییرات اساسی یافته است.با توجه به ریشه های عمیق دینی در جامعه ایرانی و نیز اهمیت خانواده در ایران، نوع و سطح تغییرات و مسائل ناشی از آن دارای اهمیت و موضوعیت می باشد.یکی از روندهای این تغییرات و تحولات در میان جوانان ، نوع دینداری آنان و نحوه تعامل با والدینشان است. این تحقیق با استفاده از روش کیفی،به بررسی تفاوت های دینداری مادران و دختران پرداخته و شیوه های مواجهه مادران با تفاوت دینداری دخترانشان را به وسیله تکنیک مصاحبه عمیق و تحلیل تماتیک داده ها، مورد بررسی قرار داده است. جامعه آماری را دانش آموزان پیش دانشگاهی مدرسه عترت واقع در منطقه 5 تهران تشکیل داده اند. و پس از نمونه گیری هدفمند، بیست نفر(ده مادر و دختر) مورد مصاحبه عمیق قرار گرفته اند. البته تجربه زیست سه ساله محقق نیز در قالب معلم ومشاور با این افراد کمک شایانی در تدقیق کار داشت. یافته ها حاکی از آن بود که، تفاوتهای دینداری مادران و دختران، مبتنی بر خرد و عقلانیت و استفاده از استدلال مشاهده نشد بلکه با تکیه بر احساسات، به ویژه روحیه حاکم بر دوره «تشرف جوانی» و نیز خلقیات رفتاری چون تنبلی و کاهلی و گاهی لجبازی با والدین می باشد. از این رو نوع واکنش مادران نیز در همین چهارچوب قابل بررسی می باشد.دینداری دختران را هم می توان نوعی «دینداری پاندولی» دانست. دختران گاه به مناسک می پردازند و گاه نمی پردازند. «اتمسفر مذهبی» خانواده دیندار باعث می شود که دخترانشان به «جدایی از دین» دچار نشوند، و آنچه ملاحظه می گردد، «دوری از خانواده» است، نه دوری از دین. تفاوت های دینداری میان مادران و دختران نیز باعث شکاف بیشتر دو نسل نشده است، بلکه این نحوه مواجهه و برخورد مادر است که زمینه را برای نزدیکی یا فاصله گرفتن دختر از وی فراهم می کند، نه تفاوت ارزش و اعتقادات مذهبی.