نام پژوهشگر: حمیده محمدزاده تیتکانلو

طراحی مرکز شهری با رویکرد معاصرسازی؛ تنونه موردی: مرکز شهر بجنورد
پایان نامه دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) - قزوین - دانشکده معماری و شهرسازی 1391
  زهرا حیدرزاده   مجید زارعی

هسته مرکزی شهر، فضاها و مکانهای همگانی و بیرونی برجسته ای هستند که سامان بخشی کیفیات محیطی آنها می تواند نماد سامان بخشی و سرزندگی تمامیت یک شهر یا هر نوع باهمستان دیگر باشد. لیکن هسته های مرکزی شهر ایرانی رو به افول نهاده اند. cbdها یکی از مهمترین فضاهای شهری هستند که در مفهوم عملکردی خود شامل هسته تجاری و بازار شهر بوده و حالت ارگانیک آنها به مرور زمان و از تجمع خرده فروشی ها در هسته اولیه شهر شکل می گیرند. سپس با رشد و توسعه شهر و افزایش تقاضای بازار، خود به خود این مناطق نیز توسعه یافته و بافت های مجاور خود را دربرمی گیرند و به تدریج قطب اقتصادی شهر را تشکیل می دهند. مهمترین مشکل اینگونه cbdها، عدم برنامه ریزی توسعه آنهاست و با توجه به قرارگیری اینگونه مراکز در گره های شهری و ایجاد یک وابستگی کالبدی شدید یا ساختار شهری، مشکلات فراوانی را در فعالیت شهر پدید می آورند. هماهنگی و تطابق توسعه این مراکز با توسعه سایر بخش های شهر، موضوعی است که نیازمند برنامه ریزی است و بی توجهی به این امر سبب می گردد تا در گذر زمان این مناطق کارکرد اولیه خود را از دست دهند. در نتیجه این امر، عدم پاسخگویی به نیازهای معاصر ساکنین تبدیل به معضلی می گردد که این مراکز و بعضاً بافتهای پیرامون آنها با آن دست به گریبان اند. در این تحقیق تلاش نموده ایم ضمن شناسایی انواع مراکز شهری و همچنین روش های مداخله در انواع مختلف بافت های شهری، با توجه به رویکردهای نوین مرمت شهری به ارائه اصولی برای طرح ریزی مرکز شهری بپردازیم. سپس در مرحله بعد با بررسی و شناخت نمونه مطالعاتیcbd شهر بجنورد، به عنوان بارزترین مسأله این مرکز شهری تقابل دو بافت سنتی و جدید و مسائل شهری ناشی از موضوع مورد بررسی قرار می گیرد که روش مداخله اتخاذ شده، روش معاصرسازی (regeneration)خواهد بود. در این راستا با اتکا به دانش طراحی شهری، به چیدمان و اتصال مناسب فضاها با یکدیگر و طراحی این فضاها پرداخته خواهد شد. در نهایت نیز با ارائه راهنمای طراحی شهری، پیشنهادات و سیاستهایی جهت ساماندهی این فضای شهری اتخاذ خواهد گردید.

تحلیل روند توسعه فضایی شهر بجنورد به منظور ارائه راهکارهای بهبود وضعیت مسکن شهری بر مبنای الگوی رشد هوشمند
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر اصفهان - دانشکده معماری و شهرسازی 1389
  محمدرضا ضمیری   مهین نسترن

شناخت نحوه و روند رشد و توسعه شهرها همواره در نزد صاحبنظران و برنامه ریزان شهری مورد بحث و توجه بوده است. زیرا این روند بر جنبه های مختلف زندگی شهری و به ویژه وضعیت مسکن شهروندان موثر می باشد. مهم ترین چالشی که در مسیر ارزیابی روند توسعه فضایی - کالبدی شهرها وجود داشته، شناسایی معیارها و روش های کمی به منظور سنجش چنین روندی بوده است. چنان معیاری سنجش وضعیت و روند توسعه فضایی شهرها را به شکلی ملموس و قابل استناد امکان پذیر می سازد و بر اساس آن می توان دگرگونی کیفیت زندگی در شهر و به تبع آن وضعیت مسکن شهری را مورد بررسی قرار داد. شهر بجنورد با جمعیت 176726 نفر در شمال شرق کشورمان قرار گرفته و در دهه اخیر به دلیل تأسیس استان خراسان شمالی و ارتقا به مرکزیت استان جدید و مهاجرت های گسترده رشد سریعی را در جمعیت و وسعت خود تجربه کرده است. پیامد این رشد و توسعه فضایی - کالبدی سریع شهر بر وضعیت مسکن شهری بجنورد موضوعی است که در این پژوهش مورد ارزیابی و بررسی قرار گرفته است تا بدین وسیله راهکارهایی برای بهبود وضعیت مسکن در این شهر پیشنهاد گردد. به این منظور ابتدا کمک روش ها و مدل های کمی روند توسعه فضایی و نحوه پخشایش کاربری های عمده در شهر بجنورد ارزیابی شده و سپس پیامدهای چنین روندی بر وضعیت مسکن شهری آن به کمک روش های توصیفی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. نتیجه سنجش روند توسعه فضایی - کالبدی شهر بجنورد نشان می دهد که این شهر در دهه اخیر بیش از همه عوامل بر اثر رشد جمعیت توسعه یافته و فرمی فشرده و متمرکز دارد. به نحوی که بسیاری از فعالیت های اقتصادی و اداری شهر به صورت هسته ای یا خطی در بافت میانی و مرکز قدیمی شهر جایگزیده شده اند. این نکته سبب شده است که پخشایش فضایی کاربری ها در سطح محلات شهر بجنورد نامتعادل و نامتوازن باشد. این وضعیت شاخص های دسترسی و کیفی مسکن شهری را بیش از سایر شاخص ها تغییر داده است. از سوی دیگر می توان گفت بافت شهری بجنورد به شکلی متراکم و پیوسته رشد کرده و پدیده پراکندگی شهری در آن رخ نداده است. با این همه در سال های اخیر و پس از گسترش محدوده شهر پس از تأسیس استان جدید، در بافت حاشیه به ویژه در مسیرهای ورودی شهر در شمال شرق و غرب شهر، با توسعه سریع و پراکنده مسکن، نشانه هایی از وقوع پراکندگی شهری بروز کرده است. مانند توسعه کم تراکم و جسته و گریخته نواحی مسکونی، تفکیک کاربری ها و گسترش محدوده شهر. با توجه به آنکه ایده رشد هوشمند شهری به منظور مقابله با پدیده پراکندگی شهری ارائه شده و تجربه های موفقی در کشورهای دیگر پشت سر گذاشته است، اصول و راهبردهای رشد هوشمند الگوی مناسبی برای تدوین پیشنهادهای راهبردی بر اساس نتایج این پژوهش فراهم می آورد. ایجاد محله هایی با اختلاطی از کاربری های مسکونی و خدماتی، ایجاد تراکم متوازن مسکونی و ارائه مسکن مناسب برای همه شهروندان اهدافی است که بر اساس ایده رشد هوشمند و به منظور بهبود وضعیت مسکن شهری در بجنورد در طرح راهبردی پیشنهادی این پژوهش پیگیری شده است.