نام پژوهشگر: سهیلا نجم

بررسی قابلیت های نمایشی اسطوره"فریدون و کاوه آهنگر و قیامشان علیه ضحاک ستمگر"جهت تبدیل به فیلمنامه فیلم تلویزیونی
پایان نامه سایر - دانشکده صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران 1388
  هادی معصومی   سهیلا نجم

تلویزیون بدلیل پوشش فراگیر و قدرت اثرگذاری فراوان روی مخاطبان کثیری که دارد؛ یکی از بهترین رسانه های ارتباط جمعی برای انتقال معنا و آموزه های اخلاقی، ارزشی و فرهنگی بوده؛ از طرف دیگر به شدت نیازمند خوراک می باشد تا ساعات فراوان پخش خود را با برنامه های مثبت و اثرگذار پر نماید. از طرفی اسطوره های موجود در فرهنگ ملی ما ایرانیان یکی از بهترین گنجینه های موجود فرهنگ ملی، بشری ما و مملو از غنی ترین مفاهیم اخلاقی، ارزشی بوده؛ یکی از بهترین منابعی است که می تواند مورد بهره برداری طراحان و نویسندگان رسانه، این تولیدکنندگان خوراک فکری و محتوایی جامعه قرار گیرد. اهمیت این مسئله وقتی به درستی درک می گردد که متوجه باشیم؛ در این هیاهوی فراگیر جهان مدرن و بی معنا زدگی فراگیر، ارتباط با چنین سرچشمه های ناب ملی، فرهنگی در کشورمان، از موثرترین راه ها برای حفظ هویت و فرهنگ ملی، میهنی ؛ همچنین مقابله با تهاجم فرهنگی می باشد. در نتیجه، لزوم و اهمیت تهیه خوراک برای رسانه و از طرف دیگر لزوم اشاعه و گسترش فرهنگ ملی، میهنی و از جمله اساطیر ایرانی، ما را حداقل به این نتیجه می رساند که، از این منابع فرهنگی ملی ارزشمند در جهت تهیه خوراک هایی به زبان رسانه بهره برداری نماییم. در این میان یکی از بهترین و موثرترین خوراک های رسانه ای، برنامه های نمایشی و از جمله فیلم تلویزیونی می باشد که، مبتنی بر فیلمنامه شکل می گیرد. اما فیلمنامه به عنوان یکی از ارکان هنرهای نمایشی، مبتنی بر عناصری چون ایده، طرح، داستان، کشمکش، شخصیت و شخصیت پردازی، گره، تعلیق، بحران و ... می باشد.حضور وافر این عناصر در اساطیر ملی، میهنی ما، بخصوص در اسطوره "فریدون و کاوه آهنگر و قیامشان علیه ضحاک ستمگر" بهترین امکانات و شرایط را برای اقتباس و الهام از آن ها برای خلق فیلمنامه فیلم تلویزیونی فراهم می آورد. درک درست عناصر یاد شده و کارکردشان در هنرهای نمایشی، گام موثری برای درک و استخراج چنین عناصری در اسطوره های فرهنگی ایران زمین بوده؛ به الهام و اقتباس موثرتر و عمیق تری از این منابع فرهنگی ناب و ارزشمند خواهد انجامید.

آسیب شناسی قهرمان پردازی در فیلم نامه های سریال های تلویزیونی ایرانی با رویکرد ارائه الگو برای مخاطب
پایان نامه سایر - دانشکده صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران 1389
  حسین تراب نژاد اصفهانی   سهیلا نجم

این پژوهش تلاش دارد با تبیین و آسیب شناسی زمینه های خلق قهرمان در سریال های تلویزیونی و نیز ارائه ی راه کارهای اولیه ای جهت خلق قهرمان در راستای برانگیختن همذات پنداری مخاطب، به این پرسش پاسخ دهد که چگونه می توان فرآیند خلق قهرمان در فیلمنامه سریال های تلویزیونی ایرانی را به شیوه ای راهبردی و کارآمد و در جهت رسیدن به نتیجه ای تاثیرگذار هدایت کرد. تولیدات نمایشی همواره در زمره ی آثاری با گستره ی نفوذ وسیع بر مخاطب شناخته می شوند. اگر بر این نکته باور داشته باشیم که «ماجرا همان شخصیت است»، تماشاگر از طریق همذات پنداری با شخصیت های حاضر در آثار نمایشی و قرار گرفتن در دایره ی تأثیرپذیری از قهرمانان و ضدقهرمانان روایت ها، در حقیقت همراهی یا عدم همراهی خود با کلیت اثر را بروز داده است. در نقطه ی مقابل، پرداخت ضعیف شخصیت های محوری – قهرمانان- که برآمده از آسیب هایی چون بی توجهی به تفاوت های پدیدارشناختی تلویزیون و سینماست، عدم استفاده ی درست از پیش داستان شخصیت ها، عدم شناخت و به کارگیری درست مفاهیم مذهبی و اخلاقی در پرداخت قهرمان، تک بعدی بودن، انفعال یا تحول های فاقد زمینه چینی مناسب و منطقی و ... سبب می شود عنصر همذات پنداری جای خود را به دافعه ی هولناکی دهد که به طور کلی ارتباط مخاطب را با جهان اثر قطع کند. بر این مبنا، خلق شخصیت های محوری جذاب، ملموس و به ویژه برآمده از ارزش های مسلط بر فرهنگ ملی و اسلامی ما یکی از نیازهای اساسی تولیدات نمایشی سیما به شمار می رود. پژوهش حاضر در مرحله ی نخست با تبیین ویژگی های اساطیری قهرمان های سریال های تلویزیونی، الگوی سفر قهرمان و عناصری که می تواند موجب بروز دافعه و یا همذات پنداری مخاطب با قهرمان یا قهرمانان یک سریال تلویزیونی شود، راه را برای تبیین خلق شخصیت محوری تأثیرگذار در سریال تلویزیونی ایرانی می گشاید و در نهایت از طریق آسیب شناسی فرآیند قهرمان پردازی در فیلم نامه های سریال های تلویزیونی ایرانی به این نقطه خواهد رسید که راهکارهای کلی خلق قهرمان های تأثیرگذار در فیلم نامه سریال های تلویزیونی ایرانی چه می تواند باشد.

بررسی ساختار کمدی موقعیت
پایان نامه سایر - دانشکده صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران 1390
  ناصر اجلالی   سهیلا نجم

طراحی و نوشتن و نیز تولید مجموعه های تلویزیونی به خصوص سیت کام نیاز به دانش فنی و تخصصی دارد که آن را زبان تلویزیون می نامیم چون بر گرفته از ساختار و قواعد خود تلویزیون می باشد . کمبود منابع پژوهشی جامع و متنوع در زمینه ی سیت کام و مشاهده ی برخی ضعف ها و نارسایی ها ساختاری در مجموعه های کمدی ، ضرورت این پژوهش را نشان می دهد. در این پژوهش سعی بر آن بوده تا با بررسی وگردآوری منابع مکتوب به روش اسنادی و کتابخانه ای ، ساختار سیت کام وانواع آن بررسی شود . نمونه های موفق سیت کام به عنوان الگوهای ساختاری مد نظر قرار گرفته است . ویژگی های ساختار سیت کام به گونه ای است که تولید آسان ، سریع و ارزان را میسر می کند . در ایران تا به حال مجموعه ی که تمام قواعد ساختاری سیت کام را رعایت کرده باشد تولید نشده ، واین عدم شناخت وتوجه به این گونه برنامه های تلویزیونی را نشان می دهد .

تاثیر جامعه شناسی و مردم شناسی بر ادبیات نمایشی ایران: نگاهی به آثار نمایشی اکبر رادی
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده هنر و معماری 1392
  اندیشه صاحب اختیاری   سهیلا نجم

فصل اول این پژوهش شامل چگونگی شکل گیری نمایش و روند تبدیل نمایش های سنتی ایران به نمایش های جدید و دارای متن نمایشی و نخستین تلاش ها در جهت نوشتن نمایشنامه های ایرانی می باشد. در فصل دوم به تأثیراتی که مسائل جامعه ایران در نوشته شدن نمایشنامه ها از آغاز تا دوران معاصر داشته اند پرداخته شده و نمودهای فرهنگی مردم ایران در نمایشنامه ها مورد بررسی قرار گرفته است و نمایشنامه هایی از نمایشنامه نویسان گوناگون از مشروطه تا ایران دوره ما مورد مطالعه قرار گرفته و از لحاظ تاثیر جامعه شناختی و مردم شناختی بر شکل گیری این آثار ، بدانها توجه شده است. سپس به طور خاص به آثار نمایشی «اکبر رادی» به عنوان یکی از نمایشنامه نویسانی که توجه ویژه به مسائل جامعه ایرانی با خصوصیات فرهنگی خاصش داشته پرداخته ایم و برای نمونه چند اثر نمایشی وی را از جهت حضور نمودهای اجتماعی و فرهنگی بررسی کرده ایم.

تاثیر زمینه های اجتماعی – تاریخی در شکل گیری نمایش های سنتی چین و ایران (مطالعه ی موردی: نمایش چینی «گن چو» در دوره ی مینگ و نمایش «تعزیه» در دوره ی قاجار)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده هنر و معماری 1393
  غزل اسکندرنژاد   محمدرضا خاکی

این رساله با انجام مطالعه ای تطبیقی میان نمایش ایرانی "تعزیه" در دوره قاجار و نمایش چینی "کن چو" در دوره مینگ، با بهره گیری از آراء جامعه شناسی و جامعه شناسی هنر، علل تاریخی-اجتماعی رواج این دو گونه نمایشی در این دو دوره مورد نظر بررسی می کند.همچنین تبیین قواعد اجرایی این دو گونه نمایشی از دیگر اهداف این رساله است.

تاثیر تئاتر بر روند بهبود کودکان سرطانی
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده هنر و معماری 1392
  سمانه دادبود   رحمت امینی

پژوهش حاضر به بررسی تأثیر تئاتر در روند بهبودی کودکان سرطانی در سنین 4 تا 13 سال پرداخته است. این تحقیق در حوزه تئاتر کاربردی قرار می گیرد که جریانی تازه در روند تئاتر در کشورمان است.. روش مورد استفاده در تحقیق حاضر پیمایش و شیوه مورد استفاده جهت انتخاب نمونه، نمونه گیری گوله برفی است. بدین منظور 27 نفر از والدین کودکان سرطانی )که 13 نفرآنها دارای فرزند دختر و 14 نفر دارای فرزند پسر( بوده اند، مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده جهت گردآوری داده ها، استفاده از پرسشنامه محقق ساخته می باشد که در دو مرحله قبل از اجرای نمایش و بعد ازاجرای نمایش در بین والدین کودکان سرطانی اجرا شد. بررسی نتایج حاصل از تحلیل داده ها با استفاده از نرم نشان داد که: تئاتر در مورد بیماری چون سرطان، آن هم در رده سنی کودکان تأثیر spss افزار آماری 16درمانی خودرا خواهد گذاشت. یافته های حاصل از آزمون تی - همبسته نشان داد که میزان اثرگذاری نقش تئاتربر وضعیت جسمی و روحی کودکان از نظر والدین و هچنین میزان باور پذیری خانواده ها بعد از اجرای نمایش بعد از اجرای تکنیک ها بیشتر شده بود وحتی اجرای تکنیک ها نگرش آنها نسبت به گذشته تغییر داده است. اما در پذیرش درمان نهایی، هنوز: تئاتر، کودکان سرطانی، وضعیت جسمی و روحی، باورپذیری

ساختار تئاتر تلویزیونی از شکل گیری در متن تا اجرا
پایان نامه سایر - دانشکده صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران 1387
  فرهاد عمادزاده   سهیلا نجم

از شروع صنعت سینما وتلویزیون، در کشورهای صاحب سنت تئاتر صحنه ای، اقتباس نمایشنامه های صحنه ای و تبدیل آنها به نمایشنامه تلویزیونی و سینمایی امری بدیهی تلقی می شده است. این امر سبب گردیده که ساختار این آثار منطبق با این رسانه ها بوده و کیفیت لازم را برای تاثیر بر مخاطبان وجذب آنها داشته باشند. فیلم های درخشانی که در سالهای گذشته و اخیر در سالن های سینما به نمایش گذاشته شده اند و همچنین آثاری که در سالهای آغازین تلویزیون در آمریکا مورد استفاده قرار گرفته اند موید این ادعا هستند. این رساله بر آن است که به جستجو در رابطه با تفاوتها و شباهتهای ساختاری نمایشنامه واجرای صحنه ای و نمایش تلویزیونی با استفاده از اسناد معتبر ( زبان انگلیسی و ترجمه شده) پرداخته وآنها را برای عمل کاربردی اقتباس دسته بندی نماید ، سپس در روش تحقیقی خود با تحلیل یک مورد از تئاترهای تلویزیونی پخش شده در سالهای اخیر ، موارد عدم انطباق این اثر را بارسانه تلویزیون به معرض نمایش بگذارد، آن گاه بر اساس این تحقیقات در قسمت پیشنهاد و نتیجه گیری دو ساختار نمایشی جدید برای این نوع برنامه ها پیشنهاد خواهد شد. همچنین روش کاربردی جدیدی برای دستیابی به این ساختارها در قالب شرح وظایف تازه ای برای سازندگان آن ارائه خواهد شد. در تحلیل تئاتر تلویزیونی در این رساله از روشی همراه با تصویر بهره خواهیم گرفت.

بررسی قابلیتهای نمایشی و تصویری منظومه «رستم و سهراب» برای اقتباس تلویزیونی در قالب تئاتر تلویزیونی
پایان نامه سایر - دانشکده صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران 1387
  سینا موحدی   احمد ضابطی جهرمی

ادبیات به عنوان یکی از گرانبهاترین سرمایه های فرهنگی تمدن، همواره مد نظر متفکران و هنرمندان جامعه بوده است. در میان منابع غنی ادب پارسی، منظومه حماسی شاهنامه دارای درخششی غرورآفرین است. در کنار تمامی ارزشهای این اثر پرگوهر، قابلیتهای اجرایی آن منبعی برای هنرهای نمایشی به شمار می رود. در این رساله " قابلیتهای نمایشی و تصویری منظومه «رستم و سهراب» برای اقتباس تلویزیونی در قالب تئاتر تلویزیونی" مورد بررسی قرار گرفته است. منظومه رستم و سهراب به عنوان یکی از جذابترین داستانهای شاهنامه، به دلیل دارا بودن ویژگیهایی همچون حوادث پهلوانی، شگفتی، کامل بودن (دارای آغاز، میانه، پایان) و ... دارای قابلیتهای دراماتیک و نمایشی فراوانی است. یافتن مناسبترین قالب برای ارائه داستان رستم و سهراب در تلویزیون که توانایی دربرگیری و بازتاب عناصر دراماتیک و اجرایی را دارا باشد، ما را به قالب تئاتر تلویزیونی رهنمون می سازد. بنابراین اصلی ترین فرضیه پژوهش این است که "داستان رستم و سهراب یکی از مناسب ترین داستانهای شاهنامه فردوسی برای تلفیق روشهای نمایشی- سنتی ایرانی و تکنیکهای تلویزیونی در قالب تئاتر تلویزیونی است." از این رو اقتباس از داستان رستم و سهراب برای تبدیل شدن به تئاتر تلویزیونی، ایجاب می کند: 1- شناخت تمامی عناصر روایت دراماتیک مانند داستان، شخصیت پردازی، بازیگری، صحنه پردازی، حرکت و ... 2- بررسی عناصر اجرایی- تکنیکی همچون ترکیب بندی تصویر، اندازه نما، عدسی ها، زاویه دید، حرکات دوربین و ... با توجه به یافته های پژوهش، این نتیجه به دست آمد که با بررسی عناصر دراماتیک و اجرایی داستان رستم و سهراب، می توان از ارزشهای نمایشی- تصویری آن برای تولید تئاتر تلویزیونی بهره گرفت.

ظرفیت های فرهنگی و فولکلوریک هنر "عاشیقی" در آذربایجان، برای تولید برنامه های تلویزیونی
پایان نامه سایر - دانشکده صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران 1388
  یعقوب صدیق جمالی   سهیلا نجم

پژوهش حاضر تلاشی است بی ادعا برای بررسی و ارزیابی ظرفیت ها و قابلیت های فرهنگی و فولکلوریک هنر- آیین « عاشیقی » در آذربایجان و کنکاش پیرامون نقش کاربردی و کارکردی آن در تولید گونه های مختلف برنامه های تلویزیونی برای پخش از رسانه ی ملی به ویژه در مناطق ترک نشین کشور که خاستگاه اصلی و اولیه ی این هنر- آیین می باشند و همچنین استفاده متقابل از نقش تأثیرگذار و قابلیت های رسانه ی ملی برای معرفی هرچه بهتر و بیشتر توانمندی های این گنجینه ی کهن و مردمی و بازنمایی تأویل و تعبیر فلسفی، اجتماعی و سیاسی آن. برای روشن تر شدن ابعاد این تحقیق، در گام نخست و به صورت خلاصه و گذرا سرزمین بزرگ آذربایجان از منظر جغرافیایی، تاریخی، فرهنگی و هنری و نیز رویکرد کهن الگویی معرفی می گردد و سپس از حوزه ی غنی فرهنگ و هنر، موسیقی آذربایجان، ترانه ها، «قوشماها» و آواز های محلی مورد بررسی قرار می گیرد و بدیهی است در این میان توجه ویژه معطوف معرفی هنر – آیین « عاشیقی »و تعریف « عاشیق » به عنوان محور جریان می گردد. همچنین با توجه به اینکه هر برنامه تلویزیونی با هر تنوع ساختاری و محتوایی، فارغ از امکانات فنی مورد نیاز برای ساخت و پخش آن، غالب ارکان بررسی شده در ساختار ترکیبی هنر– آئین « عاشیقی » را طلب می نماید ، این تحقیق می کوشد پاسخ مثبت و در عین حال اقناع کننده ای برای این سئوال بیابد که : آیا فرهنگ و فولکلور هنر – آیین « عاشیقی » ظرفیت لازم برای تولید برنامه های تلویزیونی را داراست یا خیر ؟ برای نگارش این پژوهش ، از دو روش اسنادی و توصیفی ـ اکتشافی بهره گرفته شده است . در روش اسنادی با مراجعه به کتب موجود ، مقالات معتبر چاپ شده به زبان ترکی و نیز بهره گیری از سایر منابع چون اینترنت ،لوح فشرده و نیز مصاحبه های انجام گرفته ، اطلاعات گردآوری ، طبقه بندی و مورد تحلیل قرار گرفته است . در روش توصیفی ـ اکتشافی نیز با تطبیق ساختار و عوامل موثر در ساخت برنامه های تلویزیونی به کشف قابلیت منظومه های نقل شده توسط عاشیق ها برای تبدیل به برنامه های تلویزیونی پرداخته شده است . در فصل نتیجه گیری ، با توجه به یافته های پژوهش ، هنر ـ آیین عاشیقی به عنوان یکی از غنی ترین گنجینه های فرهنگی و فولکلوریک ، جهت تولید انواع برنامه های تلویزیونی معرفی گردیده و قابلیت تبدیل داستانها و منظومه های عاشیقی به گونه های مختلف برنامه های نمایشی تلویزیونی اثبات گردیده است.