نام پژوهشگر: مجتبی سپاهی

تحلیل و بررسی «نومن» و «فنومن» کانتی و «جوهر» و «عرض» صدرایی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1389
  مجتبی سپاهی   احمد احمدی

چکیده: 1. حسّ به هیچ وجه توانائی دست یابی به ذات معقول و نومن را ندارد بنابراین از نظر کانت اوبژه دیگری غیر اوبژه حس قابل اثبات نیست، و اگر اوبژه دیگری باشد، باید شهود دیگری را نیز اثبات کرد. 2. فاهمه نیز به هیچ وجه توانایی دست یابی به ذات معقول را ندارد، زیرا فاهمه کاربرد تجربی دارد، یعنی فاهمه مفاهیم خود را در اوبژه های حسی به کار می گیرد و توانایی به کارگیری آنها را بر اوبژه های فرا حسّی ندارد. 3. به نظر کانت ما برای اینکه قلمرو حسی را کنترل کنیم، باید ذات معقول را فرض بگیریم، منتهی این فرض ما از مفهوم خود «پدیدار» بدست می آید و آن این است که «پدیدار» یعنی پدیدار چیزی که در دسترس ما نیست، ولی باید آن را فرض کرد. 4. خطای بزرگ این است که از فرض گرفتن ذات معقول، فاهمه برای کنترل قلمرو حسّ در حیطه معرفت و شناخت، به واقعیت عینی پل زده و می گوید، اشیاء در واقعیت هم دارای دو جنبه اند که یک جنبه آنها شناخته می شود و جنبه دیگر آنها ناشناخته می ماند، آن جنبه شناخته شده جنبه پدیداری واقعیت است و آن جنبه شناخته نشده جنبه غیرپدیداری واقعیت است این خطا همان مغالطه بین یک امر معرفت شناسانه و امر وجود شناسانه است. یعنی چرا باید اعتبار انفکاک موصوف از صفت و جوهر از عرض و نومن از فنومن که عمل و ساخته ذهنی است، مبنا قرارداده شده باشد و هستی عینی خارجی را هم مانند آن پنداشته و آن انفکاک اعتباری را به خارج تسرّی داده و در خارج هم مانند آن، صفت را از موصوف وعرض را از جوهر و فنومن را از نومن جدا انگاشت. از اینجا می توان گفت که نگاه ملاصدرا که یک نگاه وحدت گرایانه است در قلمرو وحدت ذهن و عین تفسیری به سامان است و ملاصدرا در حلّ این مسئله گوی سبقت را از کانت ربوده است، چون کانت با همه بزرگی نتوانست مشکل ثنویت را حل کند امّا ملاصدرا توانست آن را حل کند. کلیدواژه ها: حساسیّت، فاهمه، نومن، فنومن، جوهر و عرض.

مبانی حقوق شهروندی مدنی از دیدگاه حضرت علی (ع)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  افروز والی زاده   مجتبی سپاهی

حقوق شهروندی از مفاهیم مدرن و از لوازم زندگی دموکراتیک افراد در یک جامعه ی محسوب می شود. این مفهوم با اعلامیه بشر و حقوق شهروند فرانسه تجلی عینی کامل یافت و تبدیل به یکی از مباحث مطرح و مهم جهان کنونی و مورد توجه اندیشمندان و صاحبان مکاتب حقوقی مختلف قرار گرفت. در رابطه با این حقوق دو دیدگاه وجود دارد. یک نظر دین را ناتوان از وضع قواعدی به عنوان حقوق شهروندی می داند. دیدگاه دیگر که از سوی برخی نظریه پردازان دینی القا می شود، قایل به این است که دین مجموعه ی تکالیفی است برای بشر و او باید در قالب این تکالیف به انجام وظیفه پرداخته و تصور حقوقی برای اعطای اختیار و آزادی و غیر آن به انسان، خارج از موازین دینی و مبانی اسلامی است. در این نوشتار با برگزیدن شاخه خاصی از حقوق شهروندی، تحت عنوان حقوق شهروندی مدنی و با اطمینان قلبی وجود غنای کافی در مبانی دینی این مقولات و از آن میان نهج البلاغه سعی در دستیابی به مضامینی داریم که پاسخگوی فرضیه ما درباره جایگاه حقوق شهروندی مدنی در دیدگاه امام علی (ع) باشد. در این راستا، در مبحث اول به تعریف حقوق شهروندی و تاریخچه پیدایش آن پرداخته شده است. و سپس با طرح نظریه های مکاتب جامعه شناسی در این باب و مبانی نظری دین اسلام درخصوص حقوق شهروندی، مضامین مربوط به این موضوع باتوجه به فرازهای نهج البلاغه استخراج و در قالب مقولات شش گانه ی حق حیات، کرامت، مالکیت، امنیت، آزادی و برابری دسته بندی شده اند. نهج البلاغه، به عنوان یک متن دینی حاوی پیامهایی است که می تواند در تحقق شرایط جامعه مبتنی بر اصول زندگی مدنی موثر باشد و در این راستا با استفاده از روش اسنادی و تتبع نظری به طور مبنایی ثابت می گردد که انسان در اندیشه ی امام علی (ع) فردی است حق مدار و برای رسیدن به حقوق شایسته ی خود نیازمند انجام اموری به عنوان تکالیف است و براین اساس، تکالیف نیز بازگشت به حقوق دارند. شناسایی و تعیین قواعدی برای زندگی مدنی انسان که از آن جمله حقوق شهروندی مدنی باشد، نه تنها با مبانی دینی ما مخالف نیست، بلکه از لوازم حتمی و مبنای زندگی شهروندی در جامعه و حکومتی است که توسط امام علی (ع) در قرنها پیش اداره می گردید و بسیار مورد توجه حضرت قرار گرفت . واژگان کلیدی: شهروندی، حقوق شهروندی، حقوق مدنی، نهج البلاغه، امام علی (ع)

بررسی تطبیقی عقل و وحی از نظر ملاصدرا و آگوستین
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  احمد رضا مرادی   محمد مشکات

یکی از موضوعاتی که همواره مورد بحث و تضارب آراء و اندیشه ها بوده، مساله عقل و وحی و رابطه بین آن دو بوده است. ما در این تحقیق رابطه بین عقل و وحی از نظر ملاصدرا و آگوستین را بررسی کرده ایم. ملاصدرا معتقد است بین عقل و وحی رابطه و هماهنگی عجیبی وجود دارد و این دو مکمل یکدیگر هستند و هیچ گونه تعارضی میان آموزه های قطعی وحی و گزاره های قطعی عقل وجود ندارد و نفرین بر فلسفه ای می فرستد که قوانین آن مطابق کتاب و سنت نباشد. صدرا می گوید عقل اساس علوم است در هر دو قسم تصوری و تصدیقی، و حجت باطنی است در اعتقادات، همان طوری که انبیاء و ائمه حجت ظاهری در دین خدا هستند. صدرا می گوید عقل حجیت مطلق و نامحدود ندارد بلکه دارای حجیت محدود است و در برخی موارد اساساً حجیتی ندارد. وی می گوید اصل توحید و ایمان نمی تواند مستند به شرع گردد چون دور پیش می آید و اینجا قلمرو عقل است ولی در بعضی از موارد عقل هرگز راه به جایی نمی برد مثل معاد جسمانی یا معراج روحانی و جسمانی پیامبر که باید از طریق عصای وحی پیش برود. از نظر آگوستین نور عقل بشر، انعکاسی از نور وحی و کاملاً فرع بر آن است. حکم حقیقی و حقیقت راستین، هر دو از آن خداست و به قلمرو وحی تعلق دارد و حکمی که از سوی عقل بشر صادر می شود و حقیقتی که در می یابد، هر دو عاریتی است. بنابراین اشراق و افاضه الهی مقدم بر فعالیت عقل بشراست و عقل تازمانی که به نور ایمان منّور نشود چندان روشنایی از خود ندارد و به عبارتی فهم پاداش ایمان است. جمله معروف وی این است «ایمان بیاور تا بفهمی». آگوستین معتقد است بشر هر گز نمی تواند به مدد ابزار ها و امکانات خود، به فهم اسرار الهی نائل گردد، بنابر این به مرجعی همچون کتاب مقدّس نیاز دارد و عقل بعد از ایمان آوردن می تواند ما را در فهم متون مقدس یاری کند. البته در تفسیر عقلی از متون مقدس هر کجا که کمترین تعارضی میان آموزه های دینی و عقل می نماید اعلام می کند که این جا خارج از محدوده عقل است و فقط باید ایمان آورد.

بررسی تطبیقی آراء ملاصدرا وابن عربی در مورد ارتباط قضا و قدر الهی با اختیار انسان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  جت الله رستم پور   مجتبی سپاهی

چکیده قضا از دید ملاصدرا عبارت است از صورت های علمی که منشأ حتمیت و ضرورت اشیاء است و قدر همان ثبوت جمیع صور موجودات در عالم نفس به صورت جزئی است که مطابق است با آنچه در خارج به واسطه اسباب و عللش در زمان ومکان معین وجوب پیدا کرده است. قضا از دید ابن عربی حکم کلی خداوند در باره ی اشیاءاست، که پس از علم او به احکام و احوال ممکنات در غیب و پیش از وقوع آنها در خارج واقع می شود. و قدر توقیت احوال اعیان و ممکنات است، به حسب اوقات و اختصاص دادن هر یک از آنها به زمانی معلوم، و وقتی مقدر و سببی معین. از دیدگاه ابن عربی بر اساس آموزه هایی همچون اعیان ثابته، تناکح اسمایی، وجه خاص و تجددامثال می توان قضا و قدر را تبیین کرد. همچنین چون علم حقتعالی به اشیاء چیزی بیش از خاستگاه خود اشیاء نیست؛ بدین معنی که علم او در این مرتبه تابع اعیان ثابته موجودات و اقتضائات آنها است واز جمله خواسته ها و اقتضائات انسان، اراده و اختیار و قدرت اوست وانسان بدون آنها دیگر انسان نیست. ملاصدرا برای تبیین قضا و قدر دو دیدگاه ارائه می دهد. در دیدگاه اول، سلوک از طریق کثرت در وحدت است، اما در دیدگاه دوم سلوک از طریق وحدت در کثرت می باشد. بر مبنای دیدگاه اول هر فعلی از یک جهت به فاعل قریبش استناد دارد، و از جهت دیگر به واسطه فاعل قریبش به فاعل فاعلش استناد دارد که این یک انتساب طولی است، به طوری که هر نسبتی نسبت دیگر را ابطال نمی کند و جبری هم لازم نمی آید. اما بر مبنای دیدگاه دوم هر فعلی بدون واسطه، به جهت احاطه حق تعالی به همه چیز، به او استناد دارد، همان طور که به فاعل ممکنش استناد دارد و این استناد مستلزم جبر هم نیست، زیرا احاطه حق تعالی به هر چیزی احاطه به ما هو علیه است و فعل اختیاری از آن جهت که اختیاری است منسوب به خدا و به انسان است. پس هیچکدام از تبیین ابن عربی و ملاصدرا در مورد قضا و قدر، نقض کننده اختیار انسان نیست ولی به نظر می رسد تبیین دوم ملاصدرا نسبت به دیدگاه ابن عربی در مورد قضا و قدر، با چالش کمتری رو به رو باشد.

اندیشه های کلامی ملاصدرا در تفسیر قران کریم و شرح اصول کافی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  سیدجعفر غفارپور   مجتبی سپاهی

چکیده موضوع این رساله ،اندیشه کلامی ملاصدرا می باشد که از دو اثر ارزشمند ایشان یعنی تفسیرقرآن کریم و شرح اصول کافی که بعد از اسفار ،بعنوان مهمترین اثر این اندیشمند حکیم بیان شده،مورد تحقیق قرار گرفته است. در این پایان نامه فرض براین است که ملاصدرا نه تنها از مسائل مهم کلامی غافل نبوده بلکه در این دو کتاب بصورت مستدّل به خیلی از مسائل کلامی پرداخته است. منابع اصلی استفاده شده در این رساله،تفسیرقرآن کریم که هفت جلد می باشد و شرح اصول کافی که شش جلد می باشد. اهمّ نتایج این پژوهش: 1ـ صدرا در عین فیلسوف بودن از مباحث اصیل کلام شیعی غافل نبوده و با براهین متقن نقلی و عقلی به بحث پرداخته است. 2ـ روش صدرا در مسائل کلامی نقلی و عقلی است.

تحلیل مبانی کلامی اعتقاد به مهدویت در«المنار و المیزان»
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  میر اسد حسینی بیوه راه   مجتبی سپاهی

چکیده موعود باوری اندیشه ای است که در بین تمام ادیان و قبایل با وجود اختلاف در مصادیق و جزئیات آن وجود دارد. در بین مسلمانان این اندیشه در اعتقاد به ظهور مهدی(عج)که از اولاد پیامبر اسلام(صلی الله علیه واله)و علی(ع) و فاطمه(ع) است، تجلی پیدا کرده است. اندیشه مهدویت یک اندیشه کلامی و مبتنی بر اصول متن و محکم کلامی از جمله، توحید،هدفمندی خلقت، نبوت ، امامت ومسائل مربوط به این اصول می باشد.اما مهدویت با این همه قوتی که به خاطر پشتوانه های عقلی ونقلی دارا می باشد. عده کمی از علما در صدد انکار و رد آن برآمده اند.یکی از این علما واندیشمندان محمد رشید رضا صاحب کتاب المنار می باشد وبه طور صریح به انکار مهدویت پرداخته واحادیث مهدی را از اسرائیلیات می داند. بنابر این در این پژوهش کلامی بودن مهدویت و مبتنی بودن آن به مبانی کلامی در قالب چهار اصل کلامی یعنی توحید، هدفمندی خلقت، نبوت وامامت پرداخته شده است.وسپس نظر و دیدگاه تفسیر «المنار» و تفسیر «المیزان» در مورد این اصول مورد نقد و بررسی قرار داده شده است. در آخر این پژوهش دلایل قرآنی و روایی اندیشه مهدویت بیان شده و دیدگاه این دو تفسیر در مورد اندیشه مهدویت مورد بررسی قرار گرفته به اشکالات وارد شده از طرف رشید رضا جواب داده شده است. واژگان کلیدی: مهدویت،مبانی کلامی،تفسیر المنار،تفسیر المیزان،توحید، هدفمندی خلقت، نبوت، امامت

نقد و بررسی دیدگاه محمدعلی امیر معزی درباره ی«دین علی»
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم انسانی 1392
  سیدمهران طباطبایی پوده   مجتبی سپاهی

با گذر زمان و ظهور پیچیدگی های علمی،سیاسی و اجتماعی،نقش ادیان و مذاهب به عنوان سرفصل های اصول اعتقادی بشر،همواره مورد نقد و بررسی قرار گرفته است و نتایج این تحقیقات در حوزه ی مباحث اعتقادی تأثیرگذار می باشد و در زمینه ی مباحث سیاسی ،اجتماعی،فرهنگی و ... نیز نقش تعیین کننده خواهد داشت. در این میان مذهب شیعه به عنوان یکی از فرق اسلامی با توجه به نقش تعیین کننده ی اصول اعتقادی آن در تأثیرگذاری بر روند تحولات جهان،همواره و به خصوص در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در صدر توجهات محققان و مستشرقان قرار گرفته است. پرفسور محمدعلی امیرمعزی به عنوان یک محقق و پژوهشگر در زمینه ی مطالعات شیعی و تاریخ ادیان و مذاهب در جدیدترین کتاب خود که در سال2011 میلادی توسط موسسه اسماعیلیه به چاپ رسید از منظری پدیدارشناسانه –تاریخی گری، نشأت گرفته از تحصیلات دانشگاهی خود،عقاید و آداب و رسوم شیعه را مورد ارزیابی قرار می دهد. نویسنده در این کتاب با هوشمندی و ذکاوتی قابل تحسین، بدون آن که با سبکی القایی خواننده را تحت تأثیر خود قرار دهد با ارائه ی پیش فرضها و نتایج مدنظر خود به صورت تدریجی و بدون تکرار مکرر مدعا،خواننده را در جهت قرارگیری در اهداف مدنظر خود قرار می دهد.وی در مقدمه ی کتاب با ذکر مدعای خود،مبنی بر تأثیرپذیری اعتقادات و آداب و رسوم شیعه،از ادیان ایران باستان و روابط خویشاوندی با پیامبر(ص) که مورد تاکید قرآن می باشد و اعتقادات برخی ادیان دیگر مخاطب را با فرضیه ی مطرح شده در فصل اول کتاب ،با عنوان فرضیه ی «دین علی» آشنا می سازد ،وی در ادامه با ذکر داستان شهربانو به تحلیل چگونگی قرارگرفتن این عقیده در بین اعتقادات شیعه می پردازد و در پایان با ارائه ی مثال های دیگری،خواننده را به تحقیق در مورد آنها فرا می خواند. این رساله در جهت نقد تفکر محوری امیرمعزی،تئوری مطرح شده توسط وی را در گستره ای وسیع تر از افق دید نویسنده ی کتاب مورد ارزیابی قرار داده است.در فصل اول با عنوان کلیات،به شناسایی و تحقیق در مورد رویکرد نویسنده و تبیین اصول کلی تفکر وی و ضرورت بررسی افکار او پرداخته ایم و در فصل دوم با توجه به اهمیت موضوع،دیدگاههای امیرمعزی به تفکیک در موضوعات مختلف مورد تبیین قرار گرفته است. در فصل سوم نیز به بررسی و نقد تئوری «دین علی» با رویکردی کلامی و با توجه به دیدگاههای امیرمعزی در هر حوزه و بر اساس موضوع بندی ارائه شده در کتاب،پرداخته ایم . در فصل چهارم، احتمال تأثیرپذیری شیعه از ادیان ایران باستان و یهود در ادوار مختلف تاریخی،از پیش از اسلام تا پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و همچنین در حوزه های مختلف اعتقادی،فرهنگی و علمی مورد بررسی قرار گرفته است و درنهایت به ذکر تعدادی از مهمترین موارد تأثیرپذیری شیعه از ادیان مذکور پرداخته ایم . در فصل پنجم با نتیجه گیری از مباحث ارائه شده در سه فصل اول و قسمت پیوست شماره یک،دلایل عدم تأثیرپذیری شیعه را به صورت کلی ارائه نموده ایم. در قسمت پیوست شماره یک، با تطبیق عقاید شیعه با ادیان ایران باستان و یهود، میزان شباهت عناصر اعتقادی و آداب و رسوم شیعه با این ادیان مورد بررسی قرار گرفته است تا علاوه بر آن که میزان صحت ادعای امیرمعزی و بسیاری از مستشرقین در مورد شباهت اعتقادات شیعه به ادیان مذکور مورد ارزیابی قرار گیرد ،زمینه برای ارائه ی احتمالات بعدی به صورتی متقن تر ارائه شود.در این فصل که با شیوه ای کاملا جدید و ابتکاری صورت پذیرفته است،اعتقادات و آداب و رسوم شیعه و ادیان مورد بحث در قالب255 مورد بررسی قرار گرفته و با ارائه ی مستندات، مشخص شده است که اکثر تشابهات شیعه با این ادیان مربوط به اعتقادات و آداب و رسوم مشترک شیعه با دیگر فرق اسلامی می باشد به طوری که هرچه به اعتقادات مختص شیعه نزدیک شویم درصد تشابهات کاهش می یابد. در قسمت پایانی رساله نیز ترجمه ی فصل اول کتاب « معنویت اسلام شیعی» ارائه شده است.

گونه شناسی براهین وجود وصفات خداونددرکلام علی بن موسی الرضاعلیه السلام
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  احسان صابری   محمد علی رستمیان

یکی از موضوعات اساسی در فلسفه و کلام اسلامی اثبات وجود خداوند و صفات اوست و استدلال های عقلانی گوناگونی در این باره وجود دارد. شکی نیست که روایات اسلامی، مخصوصاً روایات ائمه علیهم السلام، به برهان و استدلال عقلی بر وجود خدا و صفات او، نیز اهمیت خاصی داده اند. در این میان امام رضا علیه السلام در شرایط خاصی قرار داشته و با پیروان مذاهب مختلف در مورد وجود و صفات خداوند مناظرات بسیاری داشته اند. تنوع مخاطبان موجب شده است که آن حضرت با هرکس به گونه خاصی مناظره کند.مسأله ای که در اینجا مطرح است، اینکه آیا استدلالات مطرح در روایات با استدلالات فلسفی- کلامی تا چه حد همگون است. در راستای بررسی این مسأله ابتدا به بیان گونه هاو تقریر های مختلف استدلال بر وجود و صفات خدا از منابع فلسفه وکلام می پردازیم. در مرحله بعد استدلالهای مطرح در سخنان امام رضا علیه السلام استخراج و با این استدلالات تطبیق می دهیم. از این طریق می توان کشف کرد که اولاً استدلالات کلامی-فلسفی چقدر با استدلالات مطرح در روایات انطباق دارد؛ ثانیاً ائمه علیهم السلام در موقعیتهای مختلف از چه برهان هاو استدلال هایی استفاده کرده اند؟در این پژوهش با تفکیک مباحث براهین اثبات ذات وصفات خداوند ،تبیین می شود که براهین فلسفی سنخیت کامل با براهینی دارد که در کلام حضرت رضا علیه السلام روایت شده ،همچنین متذکر می شویم که حضرت رضا علیه السلام به شیوه های متنوعی برای ایراد استدلال و اقامه برهان تمسک جسته اند.

بررسی و نقد دیدگاه های مختلف درباره رجعت وحکمت و فلسفه آن
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  امین الله عدنانی ساداتی   محمدعلی رستمیان

اعتقاد به رجعت یکی از مسلّمات مذهب شیعه و ممیّزات آن از دیگر فرق اسلامی است که از زمان پیامبر اکرم(ص) مورد توجه و تأکید بوده است و رجعت به این معنا است خداوند به هنگام ظهور حضرت مهدی (عج) عده¬ ¬ای از اموات که دارای ایمان خالص یا شرک خالص بوده اند را به همان صورتی که در زمان حیات خود داشتند ، به دنیا باز می گرداند تا مومنان به عزت و حاکمیت زمین دست یابند و مشرکان مورد عذاب قرار گیرند. از دیدگاه عقل هیچ گونه مانعی برای زنده شدن مردگان پس از مرگ وجود ندارد و عقل وقوع آن را محال نمی¬داند و حکم به امکان وقوع آن می¬کند. آیات قرآن بر اصل رجعت دلالت دارند که به دو دسته تقسیم می شوند:1-آیاتی که بر وقوع رجعت در امت های گذشته دلالت دارد.مانند داستان زنده شدن هفتاد نفر از قوم بنی اسرائیل2- آیاتی که از تحقق رجعت در آینده خبر می دهد. شیعیان وقوع رجعت را در آخرالزمان ضروری می¬دانند، اما اهل سنت به علت درک نادرست از مفهوم رجعت آن را انکار می¬کنند.در برخی از فرق اسلامی مانند سبابیه ، کیسانیه و غلات نیز اعتقاد به رجعت وجود داشته اگرچه هیچ گونه شباهتی بین اعتقاد به رجعت ا زنظر شیعه دوازده امامیه با اعتقاد به رجعت از منظر برخی فرقه های اسلامی به چشم نمی خورد. رجعت مانند سایر برنامه های الهی اهداف مهمی دارد که برخی از آن ها در منابع دینی ذکر شده است در روایات به برخی از اهداف و حکمت ها اشاره شده است و این اهداف را در سه زمینه بررسی می کنیم :نخست به اهدافی می پردازیم که در رابطه با ائمه اطهار (علیهم السلام) در احادیث بیان شده است و سپس به بررسی اهدافی که از رجعت مومنان به دنیا در روایات بیان شده است می پردازیم و سرانجام اهدافی راکه برای رجعت کفار در روایات بیان شده است را بررسی می¬کنیم. کلمات کلیدی : رجعت ، فلسفه رجعت ، عقل ، نقل ، آخر الزمان