نام پژوهشگر: غلامرضا وطن خواه

کاربرد لیزر nd:yag با طول موج nm 532 برای پاکسازی لکه های موجود بر کاغذهای تاریخی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر اصفهان - دانشکده حفاظت، مرمت اشیاء و ابنیه تاریخی 1388
  نوشین کاویانی   حسین ثقفی فر

کاغذ و آثار کاغذی به جای مانده از گذشتگان یکی از حساس ترین آثاری است که با توجه به ماهیت و جنس آن بیش از دیگر مواد در معرض تخریب می باشد. بسیاری از آسیب های وارده به کاغذهای تاریخی بر اثر وجود لکه ها و باقیمانده ی مواد گوناگون روی آن ها و استفاده از شیوه های نامناسب مرمت، به خصوص پاکسازی است که خود باعث مشکلات بعدی برای اثر می شوند. اجرای روش هایی با کمترین دخالت و تخریب، یکی از رسالت های مرمتگران است. امروزه دانشمندان رشته های مختلف با استفاده از فناوری روز، تحولات مثبتی را در رشته های تخصصی خود به وجود آورده اند. در حیطه مرمت نیز روش های نوینی باعث بهبود در کار شده است. از این جمله می توان به استفاده از لیزر در پاکسازی اشیاء و بناها اشاره کرد. با توجه به رشد سریع فناوری لیزر و استفاده از آن در حفاظت و مرمت آثار و اشیای تاریخی و عدم آشنایی و دسترسی مرمتگران داخلی با این فناوری سعی شده است تا با جمع آوری و مطالعه ی آخرین منابع موجود در این زمینه و بررسی کاربرد، مزایا و معایب استفاده از لیزر برای پاکسازی یکی از مهم ترین و حساس ترین آثار تاریخی یعنی آثار کاغذی، نقطه ی شروعی برای استفاده از این روش مفید در کشور ایجاد شود. بررسی های انجام شده منجر به کسب اطلاعاتی در مورد انواع، طرز کار، مکانیزم تأثیر، مزایا و معایب لیزر نسبت به روش های سنتی گردید.

بررسی و مطالعه فنی تکنیک منحصر به فرد نقاشی با موم بر روی پارچه(بررسی نمونه های متعلق به موزه هنرهای تزئینی اصفهان)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر اصفهان - دانشکده حفاظت، مرمت اشیاء و ابنیه تاریخی 1389
  نرگس زمانیان   غلامرضا وطن خواه

چکیده: از نمونه های شاخص نقش گذاردن بر روی پارچه می توان به هنر باتیک و قلمکار اشاره کرد. اما نوع دیگری از این نوع نقش گذاردن بر روی پارچه، هنر کهن دیگری موسوم به نقاشی با موم روی پارچه است؛ که اجرای نقوش و تکنیک و فن ساخت آن در نوع خود منحصر به فرد و پیچیده است. نمونه های موجود از این تکنیک بسیار محدود می باشند که تحقیق مورد نظر بر روی نمونه های موزه هنرهای تزئینی اصفهان صورت گرفته است. به دلیل عدم آگاهی درباره مواد مورد استفاده و حساسیت آنها نسبت به شرایط نگهداری در طول عمر موزه ای این اشیاء برخورد مناسبی به لحاظ حفظ و نگهداری از آنها صورت نگرفته است. از سوی دیگر به دلیل به فراموشی سپردن این هنر اطلاعاتی درباره آن وجود ندارد تا بتواند پاسخگوی سیلی از سوال های موجود درباره ی شناسایی فن و تکنیک اجرا و نحوه برخورد با آنها از لحاظ حفاظتی و مرمتی باشد. با توجه به وظیفه مرمت گر در قبال میراث فرهنگی و تاریخی و برای جلوگیری از تخریب و به فراموشی سپردن کامل این هنر در گام اول در راستای شناخت دقیق، فنی و علمی ماهیت این آثار قدم برداشته تا با این معرفت و آگاهی بتوان هرچه بهتر و موثرتر در جهت حفظ و نگهداری این آثار ارزشمند از لحاظ ماهیت مادی و غیر مادی آنها عمل نمود. از نتایج این پژوهش دست یابی به تکنیک اجرا، مواد و رنگ های مورد استفاده در اجرای نقش اندازی ها می باشد. این تحقیق کاربردی با مطالعات تاریخی در زمینه پیشینه تکنیک نقش اندازی روی پارچه و به ویژه پارچه های نقاشی شده با موم، مطالعات توصیفی- تطبیقی، مطالعات آزمایشگاهی و آنالیزهای دستگاهی و نمونه سازی انجام شد و پس از تجزیه و تحلیل اطلاعات گردآوری شده و فن شناسی آثار نتایج و پیشنهاداتی در خصوص حفاظت از آنها ارائه گردید. کلید واژه ها: پارچه- نقاشی با موم- حفاظت

فن شناسی تزئینات آهک بری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر اصفهان - دانشکده حفاظت، مرمت اشیاء و ابنیه تاریخی 1389
  سودابه خانجانی طالکویی   غلامرضا وطن خواه

یکی از قدیمی ترین موادی که بشر با آن سر و کار داشته آهک است که توسط اقوام ساکن در نقاط مختلف دنیا به طور جداگانه شناسایی و استفاده شده است. یکی از موارد استفاده از آهک، به کار بردن آن در اندودکاری بناها چه به صورت ساده و چه تزئینی می باشد، به گونه ای که در بیشتر آثار معماری اروپا این تزئینات به کار رفته است. در ایران به علت اقلیم گرم و خشک آن استفاده از اندودکاری تزئینی با آهک، تقریباً محدود به فضای گرم و مرطوب داخل حمام ها بوده است. اما یکی از بناهایی که به طور ویژه ای از این تزئینات بهره برده است، بنای اسپی مزگت واقع در اراضی جنگلی متعلق به دهستان دیناچال شهرستان رضوان شهر گیلان می باشد. با توجه به برخی ویژگی های خاص و منحصر به فرد در این بنا و اهمیت تزئینات آهکی متعلق به آن، فن شناسی این تزئینات به کمک مشاهدات میدانی، مطالعات کتابخانه ای وبررسی ها و آنالیزهای دقیق آزمایشگاهی صورت گرفت. نتایج و تحلیل این مطالعات و بررسی ها ضمن اینکه خواص فیزیکی پایه، ترکیبات مواد اولیه، خواص مینرالوژیکی و ریزساختاری اندودهای به کار رفته در این تزئینات را مشخص کرد، نتایج جالب توجه دیگری چون منحصر به فرد بودن تکنیک اجرای تزئینات آهکی این بنا، طرح ها و نقوش به کار رفته در آن، عنوان قدیمی ترین تزئین آهکی دوره ی اسلامی در ایران مرکزی را که تا کنون گزارش شده، شایسته ی تزئینات مورد بحث کرده و اجرای آن در بنایی غیر از حمام و همچنین برخی عناصر منحصر به فرد در معماری آن را جالب توجه و ارزشمند می نماید.

مطالعات ساختاری فن شناسی بر روی ملات های گچ و خاک ساسانی بیشاپور
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر اصفهان - دانشکده حفاظت، مرمت اشیاء و ابنیه تاریخی 1389
  عاطفه حسین پور دوانی   غلامرضا وطن خواه

شهر تاریخی بیشاپور یکی از سر آمدترین کلان شهر های دوره ساسانی که دارای سند مکتوب شهر سازی بوده که در سال 272-241 میلادی به دستور شاپور اول ساخته و این سند تاریخی مکتوب بر روی ستون های یاد بود شهر نقر گردیده است . بیشاپور دارای دوره های استقراری ساسانی و اسلامی ( قرن هفتم هجری قمری ) بوده که از جمله بناهای ساسانی می توان به ایوان موزائیک ، تالار تشریفات و معبد آناهیتا و ... و در دوره اسلامی به مسجد دوره اسلامی مسجد جامع بیشاپور ، مدرسه دوره آل بویه و حمام های آن اشاره کرد . عمده مصالح بکار رفته در بناهای مذکور سنگ لاشه و ملات گچ و خاک بوده است که سطح آن با لایه ثانویه ضخیمی از گچ پوشانده شده است و بر سطح آن تزئینات گچبری یا رنگ آمیزی بر روی گچ وجود دارد که این گچبری ها در قطر ها و لایه های متفاوت اجرا شده اند . در این پژوهش از آنجایی که مورد مطالعاتی ما ملات ساسانی بیشاپور بود و بخش ارگ شاهی را به عنوان بخش مورد مطالعه در نظر گرفته ایم و بخش هایی از 2 دیواره تالار تشریفات و ایوان موزائیک را مورد بررسی قرار داده ایم .در حقیقت با توجه به گچ و خاک بودن ملات این بنا ها و استحکام بسیار بالای آنها پس از گذشت حدود 1800 سال ، تصمیم بر مطالعه این ملاتها ، جهت مرمت قسمت های بسیار کم آسیب دیده و استفاده در مناطق مشابه گرفته ایم . طی بررسی های انجام شده و انجام آزمایشات ، xrd ، xrf ، آنالیز تر و میکروسکوپ الکترونی به این نتیجه رسیدیم که گچ و خاک بودن ملات صحت داشته و درصد بسیار کمی از آهک در ساخت ملات بکار رفته که در محیط سولفاته و وجود رطوبت محیطی این آهک خود تبدیل به گچ می شود و باعث استحکام بیشتر ملات می شود و در حقیقت نوعی خود حفاظت گری را معرفی می کند .طی آنالیز xrf و مقایسه آنها با هم متوجه تشابه بسیار زیاد ملات مصرفی در تمامی موارد آنالیز شده در فواصل مختلف در 2 بنای مختلف متوجه شدیم که ملات ها تقریباً یکسان بوده اند . راهکار های پیشنهادی برای مرمت و باز سازی قسمت هایی که ملات دچار ریختگی شده ، استفاده از گچ دست کوب محلی و در صد بسیار کم آهک به صورت شیر آهک بسیار بسیار رقیق در تهیه ملات گچ و درصد کمی خاک سرند نشده است .برای حفاظت فیزیکی دیواره ها نیز سقف های حفاظتی گالوانیزه که با تعبیه آبراهی در بالای سقف ها آب های حاصل از باران به قنات های پشت ارگ شاهی هدایت کند پیشنهاد می شود .

مطالعه ملات چسباننده منسوب به دوره ساسانی در بنای معبد آناهیتا کنگاور
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر اصفهان - دانشکده پردیس اصفهان 1389
  مریم رضایی کرماجانی   غلامرضا وطن خواه

بنای تاریخی معبد آناهیتا در مرکز شهر کنگـاور بر سر راه همدان به کـرمانشاه واقـع شـده است. این بنا تا زمـان ساسانیان آباد بوده، ولی پس از غلبه عرب ها به ایـران ویران شد و در طـول صدهـا سال مردم کنگاور با پخت ملات گـچ دیواره های معبد آناهیتا باعث تخریب این بنا شده اند. کار علمی باستان شناسی توسط هیئت ایرانی از سال 1347 آغاز و به مدت چهل سال ادامـه یافت در نتایج این تحقیقات و منابع تاریخی آمده است که تأسیسـات دوره ساسانی از ملات گـچ و سنگ بنا گردیده است. و از این ملات به عنـوان مصالح ساختمانی مشخصه این دوره نقل شده است. در ایـن پایان نامـه به بررسی ملات منسوب به دوره ساسانـی معبد آناهیتای کنگاور از دیدگاه فن شناسی و آسیب شناسـی مـی پردازد. جهت شناسایـی دقیق نوع ملات، مـواد اضافـه شده و شیوه سـاخت و همچنین شناسـایی آسیب هـای وارده به ملات و دلایـل آن ها، بر روی چند نمونه متعلق به نقـاط مختلف دیوار? شمال غـربی، آزمایش هـایی صورت گرفت. ایـن آزمایش ها شامـل مطالعات اولیه توسط میکروسکوپ نوری، آنالیز شیمـی تـر ، آنالیـز xrf جهت شناسایـی عناصر موجـود در ساختـار مـلات، آنالیـز xrd جهت شناسایـی فازهای تشکیل دهنده احتمالی و فازهای حاصل از تغییـر ماهیت ملات در طـول گـذشت زمـان،آنالیز ftir جهت شناسایی مواد آلی و نیـز بررسـی بـا استفـاده از میکروسکوپ الکترونی(sem) جهت شناخت خصوصیات بلوری و ریز ساختارنمونه ها بود. از آن جا که هدف اصلـی ایـن مطالعات رسیـدن به ملاتـی مشابـه بوده است، با انجـام مطالعات میدانـی، کتابخانه ای و بـا استفاده از نتایج آزمایش ها بر روی نمونه های تاریخی کار نمونه سازی بر اساس روش ها و طـرح اختلاط مختلف صورت گرفت. نمونـه های ساخته شـده در شرایط محیطـی مشابه با محل اثـر و در مدت زمان مشخصـی تحت پیر شدگـی قـرار گرفت و سپس روی این نمونه ها آزمایش های تعیین مقاومت فشاری، جرم حجمی ، تخلخل، جذب آب، پوکی، محاسبه ارتفاع موئینگی و مقاومت ضریب یخ بندان به عمل آمد. در خاتمه با انجام آزمایش های دستگاهی بهترین نمونه برای کاربرد در امر مرمت انتخاب شد.

آرکئومتری سفال جلینگی براساس مطالعات مینرالوژیک در سیستم سیلیسیم - کلسیم - منیزیم
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر اصفهان - دانشکده حفاظت، مرمت اشیاء و ابنیه تاریخی 1389
  سمیه نوغانی بهمبری   سید محمدامین امامی

سفال جلینگی یکی از گونه های متنوع سفال در دوران اشکانی و بومی مناطق غرب و جنوب غربی ایران است که ویژگی های شاخص آن، وجود ساختار لایه ای (یا ساندویچی)، با لایه ی مرکزی خاکستری تیره و لایه ی سطحی قرمز- نارنجی و گاه قرمز – قهوه ای، و طنین صدای فلزی در اثر ضربه زدن به آن، می باشد. در این پروژه، ساختارشناسی سفال جلینگی با استفاده از مطالعات آرکئومتریک (باستان سنجی) به منظور فن شناسی و بررسی تکنولوژی تولید این نوع سفال از لحاظ شرایط ترمودینامیکی حاکم بر تولید آن و ارتباط بین نحوه ی فرآوری و پخت این محصول با استحکام و پایداری آن در طول زمان، مورد بررسی قرار گرفت. به منظور دستیابی به پرسش های این تحقیق که شامل شناسایی ترکیب شیمیایی و کانی شناسانه (مینرالوژیک) سفال جلینگی، نوع و تاثیر تمپر به کاربرده شده، معرفی سیستم تعادل فازی این نوع سفال، خصوصیات تکنولوژیکی ویژه آن و معرفی ساختار با هدف اتخاذ شیوه ی برخورد آگاهانه در زمنیه ی حفاظت و مرمت بوده است، روش مطالعاتی بر اساس نتایج به دست آمده از آنالیزهای دستگاهی اتخاذ گردید. از این رو پتروگرافی مقاطع نازک تهیه شده از این نوع سفال با هدف بررسی ماتریکس (بافت) و شناسایی تمپر، آنالیز پراش اشعه یx (semi-qua. x-ray diffraction) با روش محاسباتی ریتفلد جهت شناسایی ترکیب مینرالی و بررسی حضور فاز آمورف در ماتریکس سفال جلینگی، آنالیز حرارتی differential scanning calorimetry (dsc) و thermogravimetric analysis (tga) با هدف مطالعه ی تغییرات انرژی گرمایی و وزن در نمونه ها و درنتیجه تخمین دمای پخت، شناسایی ترکیب شیمیایی عمومی نمونه ها و ترسیم دیاگرام های فازی سه تایی با آنالیز energy dispersive x-ray spectroscopy (edx) و درنهایت بررسی ریزساختار و تشکیل فاز زینتر با روش scanning electron microscopy (sem)، انجام گردید. نتایج این مطالعات حاکی از وجود دستورالعملی روشمند در تولید سفال جلینگی است با 1) انتخاب آگاهانه ی مواد اولیه و فرآوری آنها به صورت ریزدانه و عدم حضور انکلوزیون های (دَربرداری) مزاحم، 2)کنترل فرایند پخت به صورت تقریبی و اعمال شرایط متناوب اکسیداسیون – احیا – اکسیداسیون سریع برای شکل گیری ساختار لایه ای (با حضور مگنتیت و سیلیکات های آهن (دیوپسید و انستاتیت آهن دار) در مغز سفال و هماتیت در لایه های سطحی)، 3) زینتر ناقص (اما قابل توجه برای یک نمونه ی تاریخی) در محدوده ی دمایی 950 تا 1000 درجه ی سانتی گراد و 4) شکل گیری فاز آمورفی از پلیمرهای (si-o)n که عامل ایجاد بافت خاکستری تیره در لایه مرکزی سفال جلینگی است و به عنوان یک فرضیه ی جدید در این پروژه مطرح شده است.

آسیب شناسی تزئینات آجرکاری مناره های سلجوقی مطالعه موردی مناره سین
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر اصفهان - دانشکده هنر 1389
  زهره چهاردولی   احمد منتظر

آجر مهمترین ماده سازنده نمای بیرونی ویکی از مصالح مهم بکار رفته در جدار داخلی فضاهاست . از خشت مقاومتر و از سنگ سهل الوصول تر است. و خاصیت مهم آنرا باید در قابلیت آن در ایجاد نقوش و بافت های گوناگون جستجو کرد. مناره ها را یکی از شگفت انگیزترین بناهای تاریخی شهر اصفهان می توان دانست که قدمت آن ها به دوران سلجوقی و پیش از آن می رسد مناره سین از برجسته ترین آثار دوره سلجوقی در شهر تاریخی اصفهان می باشد که همان گونه که از مفاد کتیبه آن مشخص است توسط ابو اسمعیل محمد بن الحسین بن علی بن زکریا در سال 529 هجری قمری بنا شده است. تزیینات آجرکاری مناره های سلجوقی چه به لحاظ تاریخی و چه از نظر فنی منحصر بفرد بنظر می رسد. تزئینات این بناها چیزی جدا والحاقی به بنای مناره نبوده بلکه قسمتی از خود شالوده بنا می باشد. این پژوهش اهدافی را دنبال می کند که از جمله آن ها : شناختی نسبت به فرایند تخریب در آجرهای تاریخی، مطالعاتی در ارتباط با تاثیر عوامل فرسایش دهنده همچون رطوبت و باد و آلودگی های هوایی، بررسی عمده ترین عوامل آسیب رسان ملات بکار رفته در بین آجرهای بنای مناره سین، مطالعه و بررسی نقوش بکار برده شده و کتیبه موجود در این بنای تاریخی، دستیابی به شیوه های مناسب حفاظت از آجرکاری، روش های مناسب جهت بهینه سازی ملات های مرمتی مورد استفاده در بندکشی و کند کردن این روند فرسایش و ارائه پیشنهاد حفاظتی جهت حفظ این اثر منحصر به فرد؛ در این پایان نامه می باشد. در آغاز مطالعه جهت دست یابی به اهداف فوق سوالات و فرضیه هایی مطرح می شود که در طول پژوهش باید پاسخ داده شود : در این پژوهش سعی شده است که ابتدا گردآوری داده ها ( مطالعات میدانی ، اینترنتی و کتابخانه ای ) صورت گیرد و سپس با اطلاعات و نمونه برداری دقیق تر مطالعات آزمایشگاهی ( استفاده از آنالیزهای شیمیایی و بررسی های میکروسکوپی ) انجام گیرد و در پایان، تحلیل داده ها و نتیجه گیری از آن صورت پذیرد.

حفظ و مرمت ستون چوبی امام زاده هادی(حقانی)واقع درکلاردشت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر اصفهان - دانشکده هنر 1390
  روجا زرودی   حمید فرهمند بروجنی

در ابتدا، امام زاده های کلاردشت معرفی شدند و ویژگی های آنها از نظر ساختار بنای امام زاده ذکر شد. سپس به طور خاص به بنای امام زاده هادی پرداخته شد .بنای امام زاده هادی دارای دو ستون چوبی پر کار قطور بوده است که امروزه یکی از آنها موجود است. با توجه به کتیبه عربی حک شده بر روی آن، ساخت ستون چوبی مربوط به قرن هشتم تخمین زده شد. موقعیت ستون چوبی باقیمانده در پلان بنا در صفحه 10 به رنگ قرمز مشخص شده است.این ستون با ارتفاع 242 سانتی متر و محیط 170 سانتی متر(در ارتفاع صفر) در قسمت بالا (از ارتفاع 178 تا 242 )هرم 4 وجهی ناقص و درپایین (از کف تا ارتفاع 178) هرم 16 وجهی ناقصی است.شیوه کنده کاری آن مسطح است. در حال حاضر حد فاصل ستون تا سقف با تیری که جایگزین تیر قبلی شده (تیر قبلی ربوده شده است)است،پر شده است.همچنین پای ستون در حال حاضر وجود ندارد و برای ستون پی جدیدی در قسمت زیرین بنا تعبیه شده است.نوع چوب ، پس از انجام آزمایش در آزمایشگاه دانشکده منابع طبیعی کرج، از نوع خرمندی تشخیص داده شد که بومی درختان شمال است.لایه پوششی ستون چوبی در 30 سال اخیر روی آن زده شده است و پس از آنالیز atir-ftir روغن سیر شده است و در حال حاضر آسیب شیمیایی چندانی ایجاد نمی کند(طبق نظر برخی کارشناسان). ph چوب ستون به روش استاندارد تشخیص ph ، بین 5.5-5 است. آسیب هایی که بر ستون وارد شده است شامل آسیب های انسانی(آثار سوختگی و ایجاد حفره در پای ستون و در قسمت بالا به علت برداشتن سرستون اصلی)، آسیب بیولوژیکی از نوع حمله حشره(سوسک چوبخوار آنوبیوم) و همچنین آسیب های مکانیکی است که پس از برداشتن سرستون اصلی به مرور ایجاد شده است. اما مهمترین دسته از آسیبهایی که در زمان قبل از مرمت و حفاظت، این ستون را تهدید می کرده اند، از نوع آسیب بیولوژیکی است.پس از مطالعه مجموعه مقالاتی که در رابطه با پرکننده های چوب وجود دارد، به شناخت بیشتری راجع به مزایای اپوکسی ها به ویژه آرالدیت 1253 رسیده و آزمایش های فنی راجع به توان پرکنندگی این ماده بر روی نمونه چوب خرمندی انجام گرفت. همچنین با توجه به اصل برگشت پذیری مواد مرمتی قابل استفاده، مقالاتی در این رابطه خوانده شد و از نتایج آن جهت کاربرد ماده جداکننده بین چوب و ماده مرمتی(آرالدیت 1253 ) استفاده شد. با توجه به نکات بالا سریشم به عنوان ماده جداکننده بین چوب و ماده پرکننده(آرالدیت 1253) انتخاب شد. در ابتدای فصل پرکننده های طبیعی و مصنوعی برشمرده شدند و مطالعات انجام شده در زمینه پرکننده ها، دسته ای از پرکننده ها را شاخص تر کرده است.این دسته شامل رزین های اپوکسی است که جهت استحکام بخشی و تحکیم در تمامی مرمت های تیرها و قطعات چوبی ساختارهای معماری، اشیاء واقع در محیط های باز، مجسمه های چوبی و پانل-ها استفاده می شوند.در مقاله ای دیگر مربوط به سمپوزیوم 1995 حفره هایی به عمد در چوب ایجاد شده و با مواد مختلفی پرشده اند، آرالدیت 1253 که از نوع چسب های اپوکسی است،بهترین نتیجه را نشان داد.این آرالدیت خمیری همگن است و خواص پرکنندگی عالی دارد.ویزگی های این آرالدیت در جدول 4-1 در صفحه 41 آمده است.نکته با اهمیت در بین مواد پرکننده و چوب این است که خاصیت مقاومت کششی چوب و پرکننده هماهنگ و تقریباّ یکسان باشد آزمایش اولیه(تعیین مقاومت کششی ) به منظور تعیین مقاومت مکانیکی چوب و اپوکسی (آرالدیت 1253)انجام شد.نتیجه آزمایش ،نشان داد که مقاومت آنها تقریباّ یکسان بوده و اپوکسی 1253 در این کار قابل کاربرد است.اما از طرف دیگر مشکل عدم برگشت پذیری را داراست.جستجو برای یافتن ماده ای به عنوان لایه جداکننده بین چوب و اپوکسی شروع شد. در مقاله ای از لیزا الیس و ارلن هگین بوتام 4 ماده، به عنوان زیر لایه(لایه جداکننده) مورد آزمایش قرار گرفتند. در این مقاله آرالدیت 1253 به علت کاربرد گسترده و ارزشمند آن در حفاظت آثار چوبی، به عنوان پر کننده در نظر گرفته شده است. (این اپوکسی قابل تراشیدن بوده و به واسطه دی اکسید تیتانیوم، سیلیکات متبلور، اکسید آهن و رزین فنولی حجیم می شود) 4 ماده ای که به عنوان لایه جداکننده با هم مقایسه شده اند، عبارتند از پارالوییدb-72 وآکریلویید b-67 (علت انتخاب آنها توانایی برگشت پذیری آنها در حلال های با میزان قطبیت پایین است) و دو ماده سریشم و پلیمر بوتوارb-98. مواد جدا کننده به عنوان صفحه نازکی، پیش از کاربرد مواد برگشت ناپذیر به کارمی روند. مطلوب ترین نتایج از آن b-72 است و پس از آن به ترتیب، سریشم و بوتوار. . با توجه به نتایج گراف 4-2 سریشم مایع پیوستگی خوبی با آرالدیت 1253 بوجود آورده است.ضمن آنکه امکان برگشت پذیری سریشم مایع در عمل مهیاتر است. در این فصل، در ابتدا راجع به تمیزکاری اشیای تاریخی صحبت شده و تصمیم گیری راجع به تمیزکاری ستون چوبی و برداشتن لایه پوششی آن انجام شد. از آنجا که آسیب رسان بودن لایه پوششی ، ثابت نشد، تصمیم بر آن شد که این لایه باقی گذاشته شود. از آنجا که ستون دارای آسیب از نوع بیولوژیکی(حشرات) بود ،در پی انتخاب ماده مناسب برای آفت زدایی ستون چوبی ، پس از مطالعه در این مورد، پرمترین انتخاب شده و به عنوان آفت زدا به کار برده شد.مراحل مرمتی اعم از پرکردن حفره شامل مراحل زیر است( لایه سریشمی+گوه چوبی+ اپوکسی 1253+ موزون سازی رنگی).همچنین مناطق کمبود با توجه به کوچک بودن اندازه آنها با حذف گوه چوبی، مانند مراحل پرکردن حفره انجام شد.در آخر پیشنهادهایی برای حفاظت از ستون داده شد.

کاربردبازدارنده های خوردگی غیرسمی در درمان اشیاء تاریخی برپایه مس
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر اصفهان - دانشکده حفاظت، مرمت اشیاء و ابنیه تاریخی 1391
  حمیدرضا بخشنده فرد   محمدعلی گلعذار

یکی از مسائل مهم در مرمت اشیاء تاریخی برنزی، بروز بیماری برنز است که باعث ایجاد خوردگی در اینگونه آثار می شود. مواد و روش های مختلفی برای درمان بیماری برنز پیشنهاد می شود؛ با توجه به اینکه درکاربرد این روش ها باید به جنبه های تاریخی، زیبایی شناسی ، ساختاری و حفظ پاتین دراثر توجه داشت ؛ باید روند مرمت به گونه ای برنامه ریزی شودکه مواد و روش ها حداقل دخل وتصرف ، تغییر وتحول را در اثر تاریخی داشته باشد. از میان این مواد و روش ها، تعداد معدودی وجوددارد که با کمترین اثر سوء، بیماری برنز را در اشیاء تاریخی کنترل کند ازآن جمله می توان به کاربرد برخی بازدارنده های خوردگی اشاره کرد. بازدارنده های خوردگی در کنترل خوردگی آثار موثرند، اما متاسفانه بسیاری از این بازدارنده ها اثرات سویی بر سلامت مرمتگران دارند. این رساله با هدف دستیابی به بازدارنده خوردگی غیر سمّی با دامنه اثربخشی مناسب، موثر، با صرفه اقتصادی بدون تغییر وتحولات ساختاری، تغییر رنگ، تغییر شکل بر شی تاریخی به انجام رسیده است. مطالعات پیشینه تحقیق نشان می دهد اصولاً کار زیادی در زمینه کاربرد بازدارنده های خوردگی غیرسمی با در نظر گرفتن ملاحظات مرمتی به صورت جدی در این حوزه انجام نشده است و بیشتر تحقیقات در کاربرد اینگونه مواد در مصارف صنعتی انجام شده است. در این رساله تحقیقات انجام شده منجر به شکل گیری فرضیه بر پایه شناسایی و انتخاب گونه های گیاهی حاوی ترکیبات فلاونوئیدی وآلکالوییدی واستخراج و فرآوری از آنها جهت استفاده به عنوان بازدارنده خوردگی غیرسمی شد که در این ارتباط از گیاهان مریم گلی داروئی به صورت استخراج الکلی، اسانس ،آبی، تنباکو، چای سبز، زردچوبه استفاده و ازآنها عصاره گیری شد. سپس برای ارزیابی کاربرد این عصاره ها ازآزمون های الکتروشیمیایی پتانسیو دینامیک استفاده شد. به کمک این روش اطلاعاتی نظیر پتانسیل، سرعت خوردگی، ضریب شیب آندی وکاتدی و مقاومت پلاریزاسیون در غلظت های مشخص از هریک از این عصاره حاصل شد. در ادامه آزمون کاهش وزن انجام شد. در این آزمون کوپن های مسی تهیه و پس از پیرسازی شیوه های درمانی توسط این عصاره های گیاهی برای ارزیابی کنترل خوردگی در آنها انجام شد.آزمون قبول/ مردود برای بررسی دقیق تر روند درمانی توسط این بازدارنده ها بر روی اشیاء تاریخی– مطالعاتی توسط آزمون رزنبرگ صورت گرفته وگستردگی بیماری برنز در نمونه های تاریخی درمان شده با این بازدارنده ها به کمک شاخص هایی تعیین و ارزیابی شد. در ادامه از میکروسکوپ الکترونی جهت بررسی عملکرد این بازدارنده قبل و بعد از درمان استفاده شد. همچنین برای ارزیابی میزان براق شدن و درخشندگی آثار تاریخی از روش چگالی سنجی نوری استفاده شد. در ضمن جهت بررسی روند تغییر فاکتور توصیف رنگ، فاکتور درخشندگی و تغییرات سراسری رنگ پاتین اشیای تاریخی پس از کاربرد این مواد، از روش رنگ سنجی استفاده شد.

بررسی فنون جابجایی دیوارنگاره ها و ارایه طرحی برای بازنمایی دیوارنگاره استراپو شده منسوب به سر شرلی در ایوان ستون دار کاخ عالی قاپو اصفهان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر اصفهان - دانشکده حفاظت، مرمت اشیاء و ابنیه تاریخی 1392
  ابراهیم قاسمی جوجیلی   حسین احمدی

دیوارنگاره سر شرلی یک دیوارنگاره استراپو شده است، که توسط هیات ایتالیایی ایزمئو، در خلال دهه پنجاه شمسی در پی اثبات فرضیه ای مربوط به تاریخ ساخت بنا، از دیوار ایوان کاخ عالی قاپو اصفهان جداسازی شده است. لایه تزیینات زیر آستر گچی دیوارنگاره، که آجر نماکاری بود، مشخص نمود، که بنا در دو دوره ساخته و تکمیل شده است. هدف این پژوهش پاسخ به نیاز سازمان میراث فرهنگی، مبنی بر بازگرداندن دیوارنگاره، به محل اصلی آن، همراه با نمایش لایه آجری نماکاری است. این دیوارنگاره در دهه ی گذشته توسط کارشناسان میراث مورد مرمت قرار گرفته است. مرمت گذشته با این پیش فرض انجام شده بود که، لایه های رنگ توسط کارشناسان ایزمئو، بازیابی شده است. (پشت و رو نمودن لایه رنگ و انتقال آن به یک تکیه گاه جدید). پس از مطالعات انجام شده در این پژوهش، روشن شد که لایه های رنگ، توسط کارشناسان ایزمئو، بازیابی نشده (پشت و رو نشده) و بر تکیه گاه جدید انتقال نیافته است. متأسفانه در دهه ی گذشته به دلیل تشخیص غلط، و به اشتباه، عملیات حفاظت و مرمت بر پشت لایه رنگ انجام شده، و کرباس مرحله جداسازی بر روی یک لایه کرباس جدید چسبانده شده است. در این پژوهش، مطالعات فن شناسی و آسیب شناسی، با انجام آزمایشات شیمی کلاسیک و دستگاهی ftir ، نقش کلیدی در تشخیص وضعیت اثر و آنچه بر دیوارنگاره گذشته را فراهم نمود، و مطالعات کتابخانه ای و تاریخی، باعث تفسیر، توجیه و تایید یافته ها گردید. همچنین با نگاهی به روش های جابجایی نقاشی های دیواری و فن شناسی دیوارنگاره های جابجا شده، به بررسی میزان آسیب هایی که پس از چند دهه بر اثر وارد گردیده، پرداخته شد. از جمله یافته های پژوهش، که به وسیله انجام آزمایشات شیمی کلاسیک و دستگاهی و مشاهده و تحلیل نتایج، به دست آمده، می توان به شناسایی احتمالی رنگدانه ها، شامل سفیدآب شیخ، آبی لاجورد، سبز مالاکیت، قرمز سرنج و سیاه کربن، اشاره نمود. وجود لایه چینی نیز تشخیص داده شد. همچنین چسب مرحله جداسازی با منشأ گیاهی و استفاده از پرکننده کربنات کلسیم به همراه بست، به عنوان استحکام بخش در پشت لایه رنگ، استفاده شده توسط گروه ایزمئو، شناسایی شد. همچنین به شناسایی استفاده از پریمال ac-33 به عنوان استحکام بخش لایه رنگ و به عنوان چسب آسترگیری، در دوره مرمت اثر در دهه ی گذشته، می توان اشاره نمود؛ و نیز شناسایی این حقیقت که لایه های رنگ هنوز پشت و رو نشده است. در بخش عملی پایان نامه، بخش کوچکی از اثر، مورد آزمایش قرار گرفت، و به تکیه گاه جدید منتقل و لایه رنگ، پشت و رو گردید. این تجربه، فرضیه وارونه بودن لایه رنگ را تایید نمود. همچنین در این پژوهش، طرح درمان اثر ارایه و همچنین طرحی برای بازگرداندن اثر به مکان اصلی و بازنمایی آن، پیشنهاد گردیده است.

استفاده از روش های کمومتری در حذف عوامل مداخله گر در شناسایی بست دیوارنگاره های غیرتصویری صفوی اصفهان (بررسی موردی؛ کلیسای بیت الحم، خانه ی سوکیاس، عمارت هشت بهشت و عالی قاپو)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر اصفهان - دانشکده حفاظت، مرمت اشیاء و ابنیه تاریخی 1392
  زهرا حقیقی   امیرحسین کریمی

لایه رنگ در نقاشی دیواری به طور عمده از رنگدانه و بست های آلی تشکیل شده است. براساس ترکیب شیمیایی و کاربرد در ایران، بست ها به سه دسته ی بست های پروتئینی، روغن های خشکاننده و پلی ساکاریدی طبقه بندی می شوند. شناسایی بست به دلیل محدودیت در میزان نمونه برداری و حضور رنگدانه و مواد لایه های دیگرِ نقاشی دیواری تبدیل به چالش شده است. در سال های اخیر روش های کمومتری در میراث فرهنگی به میزان قابل توجهی کاربرد داشته اند. روش-های طیف بینی مانند ftir، سری داده هایی از طیف نمونه های مورد آنالیز ارائه می دهند که مناسب تحلیل با روش های کمومتری است. پژوهش با هدف کلی ارائه ی روشی کارا در جهت شناسایی بست نقاشی دیواری و در نتیجه شناسایی بست نقاشی های دیواری چهار بنای عالی قاپو، هشت بهشت، کلیسای بیت لحم و خانه ی سوکیاس که همه متعلق به دوره ی صفوی اصفهان هستند، و نیز به منظور پاسخ گویی به سوالاتی پیرامون؛ تعیین بست نقاشی های دیواری غیرتصویری دوره ی صفوی، رسیدن به روش هایی برای شناسایی و حذف تاثیر عوامل مداخله گر در نتایج آزمایش ها و هم چنین پاسخ به این سوال که: آیا می توان به وسیله ی روش های کمومتری مشکلات حاصل از تفسیر طیف ها و شناسایی بست ها را از بین برد؟ انجام شد. پژوهش با دو روش نمونه برداری مکانیکی و استخراجی انجام شد و مطابق با هر روش نمونه سازی صورت گرفت و داده-های حاصل از آنالیز این نمونه ها با روش های کمومتری تحلیل شدند. تحلیل داده های حاصل از نمونه برداری مکانیکی با استفاده از روش simca انجام شد و توانایی آن را در شناسایی بست خانه ی سوکیاس نشان داد. نمونه برداری استخراجی به دلیل ناتوانی حلال در استخراج پروتئین در زرده ی تخم مرغ در الگوی pca پاسخی مناسب نداد. در رابطه با شناسایی بست تنها خانه ی سوکیاس نتیجه ی واضحی داد و در رابطه با کلیسای بیت لحم و عالی قاپو ابهاماتی وجود دارد. هشت بهشت نیز به دلیل این که تنها با روش های استخراجی آزمون شده بود و در پژوهش روش های استخراجی جوابی مناسب ندادند، شناسایی بست آن نتیجه ای در بر نداشت. با این حال نتایج مناسب بودند و simca توانست طیف های پیچیده ی ftir را به گونه ای جدا کند که بست شناسایی شود و تفسیر طیف ها ساده گردند.

استفاده از روش الکتروشیمیایی در تعیین مدت زمان مناسب کاربرد نمک راشل و سسکویی کربنات سدیم جهت پاکسازی و استخراج یون کلرید در اشیاء برنزی تاریخی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر اصفهان - دانشکده حفاظت، مرمت اشیاء و ابنیه تاریخی 1393
  محبوبه بی غم   غلامرضا وطن خواه

آثار فلزی تاریخی منابعی با ارزش جهت معرفی تاریخ و فرهنگ گذشتگان و سرمایه ای مهم برای آیندگان می باشد. بنابراین حفاظت مناسب این نوع آثار سبب ارائه اطلاعات با ارزش و جامع خواهد شد که این اطلاعات در تعیین اعتبار و اصالت اشیاء مفید خواهند بود. در میان آثار فلزی تاریخی، اشیاء برنزی به دلیل مدفون شدن در زیر خاک یا در محیط های دریایی، در معرض هجوم یون کلرید قرار می گیرند و دچار خوردگی می شوند. در بیش تر مواقع عامل از دست دادن اشیاء برنزی، عدم نظارت مستقیم حفاظتگر در مراحل درمان می باشد. بنابراین برای جلوگیری از روند نابودی شی در مراحل درمان، نیاز به یک رویکرد علمی مانند استفاده از روش الکتروشیمیایی ضرورت دارد. با نظارت مستقیم و با اندازه گیری پارامترها در این روش، می توان بهره وری درمان با نمک راشل و سسکویی کربنات سدیم را مورد ارزیابی قرار داد. در راستای این هدف 12 عدد خورده نمونه برنزی تاریخی مربوط به موزه ملی ایران به طور تصادفی و با شرایط یکسان انتخاب شدند و در دو گروه مالاکیت و کوپریت قرار گرفتند. با استفاده از دستگاه پتانسیواستات و با تکنیک ولتامتری با روبش خطی، مقادیر پتانسیل خوردگی و دیگر پارامترهای تافل در طول زمان به دست آورده شدند. همچنین ph، غلظت یون کلرید و مقاومت محلول نیز اندازه گیری و همراه با داده های تافل مورد تحلیل قرار گرفتند. در مورد نمک راشل، هرگاه پتانسیل خوردگی به سمت مقادیر مثبت تمایل پیدا کند، غلظت یون کلرید افزایش و مقاومت و ph با همان شدت کاهش می یابند. با گذشت زمان پتانسیل خوردگی به طور ناگهانی سمت مقادیر منفی می رود و به منزله نفوذ نمک راشل به سطح کوپریت است که در این زمان ph هم با سرعت زیادی افزایش می یابد. بنابراین باید درمان با نمک راشل در آن نقطه متوقف شود. در مورد سسکویی کربنات سدیم، با استخراج یون کلرید، پتانسیل خوردگی به سمت مقادیر مثبت می رود و غلظت یون کلرید نیز افزایش می یابد. هنگامی که محلول الکترولیت از یون کلرید شود اشباع شود، آن گاه پتانسیل خوردگی به سمت مقادیر منفی تمایل پیدا کرده که باعث می شود مقدار ph و تغییرات سطح ثابت بمانند که در این زمان باید محلول الکترولیت تعویض شود. درمان با الکترولیت جدید تا جایی که مقدار پتانسیل خوردگی در جهت مثبت ثابت بماند، ادامه می یابد. ارزیابی ecorr در مقابل زمان یک روش ساده و ایمن برای پاکسازی و تثبیت آثار تاریخی فلزی به شمار می آید. روش الکتروشیمیایی می تواند شاخصه ها و نیاز های هر شی را به صورت جداگانه مورد توجه قرار دهد.

کاربرد روش بهینه سازی سیمپلکس و طرح فاکتوریل در برخی از مسائل شیمی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم 1370
  غلامرضا وطن خواه

روش سیمپلکس اصلاح شده (ms) برای محاسبه ثابتهای تشکیل واکنشهای تشکیل کمپلکس برخی از اترهای تاجی با یون هیدرونیوم و تعدادی از یونهای فلزات قلیائی خاکی در بعضی حلالهای غیر مایی بکار گرفته شده است . بدین منظور، داده های طیف سنجی رزنانس مغناطیسی هسته و هدایت سنجی به معادلات غیرخطی مناسب برازش شده و مقادیر ثابت تشکیل و هدایت اکیوالان حد یا جابجائی شیمیائی حد محاسبه شده اند. نتایج این مطالعه در تطابق بسیار خوب با نتایج حاصل از دیگر الگوریتمهای برازش خم غیر خطی می باشد، آنالیز شک خط داده های دینامیکی nmr با استفاده از روش سیمپلکس اصلاح شده برای بدست آوردن زمان عمر اندرکنش t برای کمپلکس شدن 18-crown-6 و یونهای فلزات قلیایی خاکی در برخی از حلالهای غیرمائی انجام گردید. بدین منظور، معادله اصلاح شده bloch مورد استفاده قرار گرفت و بین 4 تا 6 پارامتر مجهول برازش شده اند . نتایج بسیار خوب بوده و مجموع مربعات خطاها قابل قبول می باشند. روش سیمپلکس فوق اصلاح شده (sms) برای بهینه سازی برخی از پارامترهای موثر در تجزیه تزریقی جریان (fta) برای تعیین ید با نشاسته مورد استفاده قرار گرفته است . حاصل ضرب ضریب همبستگی و شیب خط (حساسیت) منحنی کالیبراسیون به عنوان تابع هدف برای بهینه سازی درنظر گرفته شده است . در این مورد پارامترهای سرعت جریان و اندازه نمونه بهینه شده اند. طرح فاکتوریل کامل برای مطالعه اثرات برخی از گونه های مزاحم در طیف سنجی اتمی شعله بکار گرفته شده است . در این مورد، روش مذکور برای مطالعه اثرات آلومینیوم، لیتیم و زیرکونیم بر روی جذب اتمی منیزیم در شعله و اثرات آلومینیوم، سولفات و فسفات بر روی نشر اتمی استرانسیم در شعله مورد استفاده قرار گرفته است . یک سری محلول مطابق با طرح فاکتوریل کامل تهیه و نتایج جذب یا نشر برای استخراج نتایج مزاحمتها مورد استفاده قرار گرفته است . با بکارگیری ضرایب معادلات رگراسیون، میزان اندرکنش های مختلف ارزیابی شده است . نتایج بدست آمده حاکی از مزاحمتهای جدی آلومینیوم، زیرکونیم، آلومینیوم - لیتیم و آلومینیوم - زیرکونیم (به صورت اندرکنشی توام) بر روی جذب منیزیم و نیز مزاحمتهای آلومینیوم، فسفات ، سولفات ، آلومینیوم - فسفات و آلومینیوم - سولفات بر روی نشر استرانسیم می باشد. توانایی طرح فاکتوریل برای تجزیه چند جزئی مخلوطی از مس ، کبالت ، نیکل و کرم توسط طیف سنجی مرئی و مخلوطی از ارتوگزیلن، متاگزیلن، پاراگزیلن و تولوئن بوسیله طیف سنجی ماوراءبنفش نشان داده شده است . معادلات حاصله در دسته های ترکیبی مختلف از طول موجها برای رسیدن به کمترین خطا در غلظت اجزای فوق الذکر حل شده اند. نتایج تجزیه مخلوط مس ، کبالت ، نیکل و کرم تطابق بسیار خوبی بین غلظتهای تجربی و محاسبه ای نشان می دهند. در مورد مخلوط گزیلن ها و تولوئن، نیز نتایج محاسبه شده با غلظتهای تجربی بخوبی تطبیق می کنند.