نام پژوهشگر: محسن ایمانی نایینی

تبیین فلسفی پیامدهای فناوری اطلاعات و ارتباطات برای تعلیم و تربیت و نقد آن براساس نظریه ی ساخت شکنی دریدا
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1388
  زهرا رحیمی   مهدی سجادی

این پایان نامه به منظور تبیین فلسفی پیامدهای ict برای تعلیم و تربیت و نقد آن بر اساس نظریه ی ساخت شکنی دریدا انجام شده است. روش انجام پژوهش، تحلیلی- توصیفی و از نوع تحلیل مفاهیم است. نتایج حاصل از این پژوهش، اذعان میدارند که مهمترین پیامدهای ict، تغییر ماهیت و مفهوم دانش، یکسان سازی دانش و اطلاعات، مشروعیت زدایی از دانش، کمیت گرایی و کاربردپذیری دانش، تغییر ماهیت و مفهوم زمان و مکان و به تبع شکل گیری آموزش مجازی، شکل گیری فضای ریزوماتیک و پیدایش فرامتن و تضعیف نقش و جایگاه متن می باشد.دیگر آن که دو حوزه ی ساخت شکنی و فناوری، دارای وجوه تفاوت و تشابهاتی با یکدیگر هستند. هر جا که تولد یک دوگانگی، مرگ چندگانگی ها، گونه گونی و تکثر را به همراه داشته باشد یا مرکزیت و مرجعیت بخشیدن به امری، به ایجاد یک نظام سلطه و اقتدار و لذا سرکوب و نادیده گرفتن دیگری ها و حواشی دامن بزند، زمینه برای ورود ساخت شکنی مهیاست. برای مثال ساخت شکنی، با کمیت گرایی و کاربردپذیری دانش و مرکزیت بخشیدن به تحقیقات کاربردی و بی توجهی به سایر گونه های دانش و سایر تحقیقات و با سلطه ی مدفون در پس فروکاهش همه ی انواع دانش به سطح اطلاعات و نیز قرار دادن و محدود ساختن غایات و اهداف در چشم انداز فناوری مخالف است.علاوه بر این، دریدا معتقد است که در بسیاری موارد فضای فناوری اطلاعات و پیامدهای آن، الهام بخش نظریه ی ساخت شکنی است که به عنوان نمونه می توان به موارد زیر اشاره کرد: تحول در ساختار سلسله مراتبی دانش و یکسان سازی دانش و اطلاعات، بحران مشروعیت دانش و سلب قدرت مشروعیت بخشی و تنفیذ حکم از دانش علمی، تمرکززدایی از تعلیم در مراکز دانشگاهی، تحول مفهوم زمان و مکان و شکل گیری آموزش مجازی، شکست تقابل گفتار و نوشتار در فضای اینترنت و رد دوگانگی هایی نظیر معلم – دانش آموز، شکل گیری فضای ریزوماتیک، پیدایش فرامتن و ساخت شکنی متون سنتی.

بررسی مقایسه ای رضایتمندی زناشویی بین دو گروه زنان ایرانی ازدواج کرده با اتباع بیگانه و ایرانی با لحاظ وضعیت حقوقی آنان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1389
  فاطمه عبدی ریسه   محسن ایمانی نایینی

چکیده هدف از تحقیق حاضر بررسی مقایسه ای رضایتمندی زناشویی بین زنان ایرانی ازدواج کرده با اتباع بیگانه و ایرانی با تاکید ویژه بر وضعیت و شرایط حقوقی پیش آمده برای این خانواده ها بود. این تحقیق از نوع میدانی و اسنادی بوده و روش آن نیز علی – مقایسه ای است. نمونه مورد بررسی در پژوهش حاضر، متشکل از دو گروه 120 نفری از زوجین با ازدواج مختلط مراجعه کننده به اداره کل امور اتباع و مهاجرین خارجی استانداری تهران و گروه دوم نیز جهت مقایسه بعد از انتخاب منطقه 16 تهران به صورت تصادفی ساده از بین مناطق جنوبی تهران، از بین زوجین عادی به شیوه نمونه در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات پرسشنامه رضایتمندی زناشویی انریچ (enrich) استفاده شد. برای بررسی رابطه بین متغیرها، در فرضیه های پژوهش از روش های آمار توصیفی و بنا به ماهیت فرضیه ها و برای پاسخ به سوالات پژوهش و جهت مقایسه میانگین ها و مجموع رتبه های دو گروه از آزمون t برای دو گروه مستقل و برای مقایسه میانگین سه گروه رضایتمندی بالا، پایین و متوسط آزمون x2 (کا اسکوئر) استفاده گردید. در بخش حقوقی از روش اسنادی استفاده شده است و برای آشنایی بیشتر با مسائل این خانواده ها مصاحبه های عمیق با متخصصان و حقوقدانان انجام شد، همچنین پرونده های مربوط به این خانواده ها در دادگاه های خانواده مورد بررسی قرار گرفت. یافته های تحقیق بیانگر آن است که میزان رضایتمندی زناشویی زنان در گروه مختلط نسبت به زنان در گروه ساده کمتر است و گروه با ازدواج مختلط نسبت به گروه ساده رضایتمندی کمتری نشان دادند. همچنین بین سه گروه رضایتمندی بالا، متوسط و پایین هم توزیع یکنواختی دیده نمی شود. علاوه بر این، حمایت قانون گذار از زنان ازدواج کرده با اتباع بیگانه بیشتر در قالب محدودیت ها است که این محدودیت ها گاه ایجاد کننده فشار روانی و استرس در این خانواده ها است که بر روابط زوجین و رضایتمندی زناشویی آنها تأثیر منفی دارد. کلمات کلیدی: ازدواج، رضایتمندی زناشویی، ازدواج مختلط، اتباع، بیگانه، تابعیت

تبیین دیدگاه دیویی در خصوص هنر و زیبایی شناسی و نقد دلالت های آن برای فرایند تدریس و یادگیری با تاکید بر آرای زیبایی شناختی ابوحیان توحیدی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1391
  محمد پورحسینی   سیدمهدی سجادی

چکیده زیبایی شناسی در فلسفه مورد کم توجهی قرار گرفته است. به تبع آن زیبایی شناسی در تعلیم و تربیت نیز توجه زیادی به آن نشده است. تبیین ماهیت زیبایی شناسی در تعلیم و تربیت انگیزه اصلی شکل گیری این پژوهش بوده است. در جوامع اسلامی نیز با نقصی بزرگ در فلسفه روبرو هستیم. با توجه به میراث علمی و فرهنگی غنی که از تمدن اسلامی داریم، هنوز نتوانسته ایم در جهان این فرهنگ بزرگ را به خوبی گسترش داده و دردناک تر از آن، خودمان نیز رو به میراث غربی داشته و این گنجینه به صورت دفینه ای کمتر گشوده شده است. این پژوهش با بررسی نظری? زیبایی شناختی یکی از فیلسوفان غربی، جان دیویی و یافتن دلالت های آن برای فرایند تدریس و یادگیری، و نقد دلالت های آن بر اساس اندیشه های زیبایی شناسانه یکی از اندیشمندان بزرگ اسلامی، ابوحیان توحیدی در پی آن است تا ذره ای از این اندیشه بی بدیل را نشان دهد. جان دیویی به عنوان یکی از فیلسوفان تعلیم و تربیت به نقش و اهمیت هنر و زیبایی شناسی در زندگی و تعلیم و تربیت پی برده است. او بر کسب تجرب? زیبایی شناختی تأکید دارد. دیویی کل زندگی و کل فرایند تربیت را به صورت هنری و زیبایی شناختی می بیند. بنابراین تجرب? تدریس و یادگیری از دید او تجربه ای زیبایی شناختی است. توحیدی در تربیت بر ایجاد چارچوب عقلی بر فعالیت های تربیتی، اصالت تفهیم در هنر و تعلیم و تربیت، تقدم اخلاق بر لذت، دعوت به سود بخشی از زیبایی های مادی و معنوی، و تقویت عشق به زیبایی به عنوان محرک و برانگیز حرکت تربیتی، تاکید بیشتری دارد. از طرف اندیشه زیبایی شناختی توحیدی نقدهایی بر تربیت زیبایی شناختی دیویی وارد است از جمله: سود نبردن از همه زیبایی ها؛ توجه نکردن به تفهیم عالی فراگیران؛ محتوا را برتر از فرم زیبایی شناختی قرار ندادن؛ دو سویه ندیدن رابطه بین اخلاق و زیبایی شناسی و توجه نداشتن به دین های آسمانی در تربیت. کلمه های کلیدی: زیبایی شناسی، هنر، جان دیویی، ابوحیان توحیدی، نقد، فرایند تدریس و یادگیری.