نام پژوهشگر: غلامرضا جمشیدیها

عوامل موثر بر مشارکت سیاسی نخبگان علمی (با تأکید بر اعضاءهیأت علمی دانشگاه های تهران)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده علوم اجتماعی 1389
  محمد ولی علییی   محمد ابراهیم موّحدی

چکیده مشارکت سیاسی، یکی از پیچیده ترین مسائل جوامع جدید، و در عین حال پرطرفدارترین حوزه‏‏های مشارکت در عصر حاضر است. و عبارت است از؛ رفتاری از سوی شهروندان که متوجه قلمرو سیاست است، و به منظور اثرگذاشتن بر نحوه تصمیم گیری و انتخاب حاکمان صورت می‏گیرد. شرایط اجتماعی- فرهنگی و سیاسی هر جامعه ، و ویژگی گروه ها و طبقات اجتماعی مشارکت کننده بر مشارکت سیاسی موثر است. مسئله اصلی این پژوهش، مطالعه مشارکت سیاسی، و عوامل موثر بر آن، با تأکید بر قشر نخبگان علمی است. برای توصیف و تبیین مشارکت سیاسی، با توجه به ادبیات رایج در مشارکت سیاسی، چارجوب نظری تلفیقی، با رهیافت نظری مشارکت سیاسی مایکل راش، سرمایه فرهنگی پیِر بوردیو، سرمایه اجتماعی رابرت پاتنام، پایگاه اجتماعی رونالد اینگلهارت، نظریه اثر بخشی رابرت دال و تحرک اجتماعی ساموئل هنتینگتون، طراحی و تنظیم گردید. و فرضیه های مورد پژوهش در قالب ارتباط میان عوامل اجتماعی ( سرمایه فرهنگی، سرمایه اجتماعی، پایگاه اجتماعی، اثر بخشی سیاسی و تحرک اجتماعی) با مشارکت سیاسی تدوین و ارائه گردید. داده های پژوهش، از نمونه ای آماری، با حجم 256 نفر از نخبگان علمی، ( اعضاء هیأت علمی دانشگاه های تهران) به صورت پیمایشی، و با ابزار پرسشنامه گرد آوری شده است. نتایج پژوهش در جمعیت مورد مطالعه، نشان می دهد که، بغیر از متغیر های پایگاه اجتماعی و اثربخشی سیاسی، سایر متغیر ها، به صورت ظاهر، ارتباطی با مشارکت سیاسی ندارند. اما با استفاده از روش تحلیل مسیر، مشخص می شود که سرمایه اجتماعی، از طریق عامل های خود، یعنی اعتماد اجتماعی و کنشهای یاریگرانه، با مشارکت سیاسی ارتباط دارد، و نیز سرمایه فرهنگی ارتباط معکوسی با سرمایه اجتماعی دارد. در تبیین مشارکت سیاسی در این تحقیق، اثربخشی سیاسی ( اعتماد به مشارکت سیاسی و نتیجه آن ) و پایگاه اجتماعی افراد، نقشی اساسی دارند، و بعد از آن، سایر متغیرها به ترتیب؛ پایگاه اجتماعی، سرمایه اجتماعی، نقش های بعدی را دارا می باشند. واژگان کلیدی: مشارکت سیاسی، نخبگان علمی، سرمایه فرهنگی، سرمایه اجتماعی، پایگاه اجتماعی، اثر بخشی سیاسی، تحرک اجتماعی

نقد و ارزیابی دیدگاه شرق شناسان به دانش اجتماعی مسلمانان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده علوم سیاسی و اجتماعی 1389
  فاطمه هلالی   غلامرضا جمشیدیها

نقد و ارزیابی دیدگاه شرقشناسان به دانش اجتماعی مسلمانان، بررسی دیدگاه شرقشناسانی است که علیرغم غیرمسلمانبودن، دانش و تمدن مسلمین، به ویژه دانش اجتماعی آنان را مورد بررسی قرار دادهاند. این رساله از نگاه «دیگری» به هویت عملی مسلمین میپردازد. رساله حاضر بر اساس نظریه «خود آیینهسان» ابتدا به چگونگی تصویر دانش و تمدن مسلمانان در نظر غرب پرداخته و سپس به نحوه داوری شرقشناسان درباره دانش بهطور کلی و دانش اجتماعی مسلمانان بهطور ویژه پرداخته و در نهایت به چگونگی بازنمایی هویت علمی متفکران مسلمان در مواجهه با شرقشناسان پرداخته است. در بخشهای بعدی نیز تمامی اندیشههای شرقشناسان و متفکران مسلمان در قالب دیدگاهها، رویکردها و نظریهها نقد و ارزیابی شده و سپس نتیجهگیری شده است.

جرم شناسی اوقات فراغت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1391
  زهرا همدانی   عباس نظیفی

گسترش شهرنشینی وهمراه با آن رشد روزافزون ماشینی شدن به تدریج عرصه ای فرا روی انسان ها گشوده است که به اوقات فراغت موسوم گردید. در عصر حاضر فعالیت های اوقات فراغت از چنان اهمیتی برخوردار شده است که کارشناسان از آن به مثابه آیینه فرهنگ یاد می کنند. به این ترتیب اوقات فراغت از مساله ای صرفاً اجتماعی فراتر رفته و به مقوله ای چند بعدی بدل شده است که افزون بر جنبه های اجتماعی، دارای ابعاد اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، و حتی حقوقی نیز می باشد. اوقات فراغت معمولاً ناظر به کناره گیری از فعالیت های عادی روزمره وپرداختن به فعالیتی لذتبخش و مفرح توسط فرد است. اوقات فراغت از طریق کارکرد های متفاوت نقش موثری در ایجاد تعادل در زندگی افراد دارد. برای اوقات فراغت چهار کارکرداصلی قائلند : استراحت و تجدید قوای روحی وجسمی; تفریح وسرگرمی ; کسب اطلاعات و تکمیل معلومات و پرورش شکوفایی استعدادها و خلاقیت ها. تئوری های توسعه اجتماعی و دانش عامیانه هر دو اذعان بر این دارند که در رفتار فراغتی استمرار و پیوستگی وجود دارد و اینکه تجربه های جوانی ، علیرغم تغییرات دائم در طول زندگی ، بر انگارهای دوره بزرگسالی تأثیر می گذارد. اما در مقابل برخی ، الگوهای اوقات فراغت را مانند سایر جنبه های رفتار انسانی در طول دوره های مختلف زندگی افزون بر استمرار ، دچار تغییر نیز می دانند. از این منظر تمامی افراد به یک میزان از اوقات فراغت بهره نمی برند و یا شکل گذران فراغت همه ی آحاد مردم یکسان نیست. گوناگونی های فراغتی که به طیف وسیعی از محدودیت ها و فرصت ها برای اوقات فراغت تبدیل می شود ناشی از عوامل مختلفی است و هر یک از این مولفه ها چگونگی گذاران فراغت را از فردی به فردی و یا از گروهی به گروهی دیگر متمایز می سازند. لذا جرم شناسی اوقات فراغت از جمله موضوعاتی است که مورد توجه جرم شناسان و متخصصان قرار گرفته و چگونگی کاهش مسئولیت کیفری از اولویت های جامعه امروزی بیان شده است. برای جلوگیری از آسیب های فراوانی که اوقات فراغت در صورت عدم توجه به دنبال خواهد داشت، باید پیش از فرا رسیدن آن تصمیمات لازم اتخاذ شود و در این میان نقش والدین بسیار پر رنگ است. پدر و مادرها باید با برنامه ریزی برای اوقات فراغت فرزندانشان، شرایطی را مهیا کنند که نوجوانان در تعطیلات تابستانی از برنامه های ورزشی، هنری و آموزشی مورد علاقه خود بهره ببرند و از این طریق از سقوط در ورطه بطالت رها شوند. گرایش به فعالیت های مفید ورزشی، هنری و علمی باعث می شود که دیگر نوجوانان و جوانان به دلیل بیکاری دست به دامن خیابان گردی نشوند و از عواقب آن نیز مصون بمانند. لذا با توجه بیشتر والدین و مسئولین بر اهمیت اوقات فراغت می توان تهدید فراغت را تبدیل به فرصت کرد و در این مسیر آموزش و پرورش به عنوان متولی این امر باید خانواده ها را در پر کردن اوقات فراغت فرزندانشان به بهترین نحو یاری رساند. به هر رو موضوع اوقات فراغت مختص به فصل تابستان نیست و کلیه زمان هایی که نوجوانان از مشغولیت های روزانه فارغ می شوند، در صورت بی توجهی می تواند به عنوان تهدیدی مطرح شود. بنابر این در کنار همه ارزشمندیها، اثرات حیات بخش و آفرینندگیهایی که از اوقات فراغت انتظار می رود، باید واقعیت ناخوشایندی را نیز مورد امعان نظر قرار داد. متأسفانه به دلایل متعدد، از جمله عدم ایجاد نگرش مثبت در اذهان دانش آموزان نسبت به اوقات فراغت، نبودن برنامه های آموزشی و توجیهی در حسن بهره وری از فرصتهای آزاد، بویژه تعطیلات تابستانی و سرانجام بلاتکلیفیها و بی برنامگیها، بررسیها و مطالعات انجام شده در ارتباط با بزهکاری کودکان و نوجوانان، حاکی از آن است که در غالب موارد، انحرافات اخلاقی و آسیب پذیریهای اجتماعی با اوقات فراغت دانش آموزان همبستگی دارد. بدین معنا که همواره آغاز یا فزونی کژرویها و بزهکاریهای کودکان و نوجوانان در ایام فراغت، بخصوص در طول تعطیلات مدارس بوده است. این مسأله در نزد آن دسته از دانش آموزانی که از نظر هوشی پایین تر از حد متوسط بوده، از پیشرفت تحصیلی رضایت بخشی برخوردار نیستند و تجارب چندانی از موقعیتهای موفقیت آمیز و خوشایند ندارند، بیشتر مشاهده می شود. بدیهی است در این رهگذر فقر فرهنگی و فقدان انگیزه های رشد، مزید برعلت است. بنابراین با در نظر گرفتن حساسیت، اهمیت و نقش حیاتی اوقات فراغت، ضروری است با تهیه و تنظیم برنامه های جامع آموزشی از طریق همکاری مشترک اولیاء و مربیان و اتخاذ روشهای مناسب، ضمن توجیه دانش آموزان و ایجاد نگرش مثبت در آنها به ارزش و اثرات مثبت اوقات فراغت و برانگیختن رغبت و انگیزه در حسن بهره وری و بارورسازی این فرصتها، در زمینه پیشگیری از هر گونه آسیب پذیریها در ایام فراغت، تدابیر لازم را پیش بینی کرد. این پژوهش تحت عنوان"جرم شناسی اوقات فراغت" اردیبهشت 1390آغاز گردیده و در بهمن 1390 به پایان رسیده است. جامعه آماری این پژوهش افراد مختلف بین سنین 15تا 45 سال می باشندکه مجموعاً70 نفر بوده اندکه همگی در شهرستان تهران و به طور تصادفی در مدارس، دانشگاه ها و از بین کارمندان انتخاب گردیده اند.

نظریه ارتباط اجتماعی در قرآن
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه حوزه و دانشگاه - پژوهشکده علوم اجتماعی 1392
  مجید کافی   غلامرضا جمشیدیها

تحقیق ارائه شد بر این پیش فرض مبتنی است که راه برون رفت از مسائل و مشکلات علوم سکولار، نظریه پردازی و تولید علم کارآمد بر اساس نظریه های ساخته و پرداخته شده از متون دینی و هماهنگ با جهان بینی و فرهنگ جامعه است. بر اساس این پیش فرض این سوال مطرح می شود که چه نظریه ای را می توان بر اساس مبنا یا مبانی شناخت جامعه در قرآن، ساخته و پرداخته کرد که اساس تبیینهای اجتماعی باشد؟ این تحقیق در صدد است در بخش نخست مولفه های پارادایمی علم دینی (اسلامی) را تبیین کند، و در بخش دوم مبانی شناخت جامعه را از آیات قرآن استنباط و استخراج کند و سرانجام بر اساس مولفه های پارادایمی تبیین شده برای علم دینی، و همچنین مبانی استخراج شده برای شناخت جامعه از قرآن، گامی به سوی تولید نظریه ای اجتماعی از قرآن برای فهم و تبیین واقعیتهای اجتماعی بر دارد. در راستای پاسخ دادن به سوال تحقیق از روش ابداعی که از سه بخش تفسیر موضوعی، تحلیل محتوا و روش مبنایی تشکیل می شود، استفاده شد: 1. بخش تفسیر موضوعی شامل شناسایی آیات و روایات، و فهم معنای آیات و روایات است که به تولید داده های تحقیق منجر می شود. 2. تحلیل محتوا، سه مرحله مفهوم پردازی، مقوله بندی و تعیین نقش مقوله ها را شامل می شود که طی آن مفاهیم اجتماعی قرآن استخراج و پس از تفسیر و فهم معنای آنها، مبناهای اساسی شناخت جامعه از بین آنها استنباط می شود. 3. سرانجام بخش فهم مقوله اصلی و ارتباط منطقی و علّی بین مبانی به دست آمده (مقوله ها) است. در این مرحله دنبال فهم سلسله روابطی هستیم که مقولات را به مقوله اصلی مرتبط می کنند. روابط بین مقوله ها بر اساس علل و عوامل، پدیده، زمینه ، شرایط میانجی، استراتژیهای کنش و کنش متقابل و نتایج و پیامدها مشخص می شوند. نتایج به دست آمده عبارتند از: ارتباط انسانها نتیجه تلاش برای رفع نیازهایشان است؛ ارتباط انسان نتیجه رفع نیاز و محرکهای محیطی است؛ ارتباط نتیجه عوامل شناختی انسان است و براساس شناخت به برقراری ارتباط رو می آورد؛ در سطح خرد مسائل احساسی عامل شکل گیری ارتباط می شود؛ در سطح کلان به طور قطع رفع نیاز و عوامل شناختی در شکل گیری ارتباط موثرند و در سطح متوسط شرایط محیطی. به طور کلی نظریه اجتماعی ارتباط به این شکل در پایان تحقیق ظاهر شد که چون مردم به تنهایی ناتوان از انجام کارها و برآوردن نیازهای خود هستند (شرایط علّی)، با دیگران ارتباط (پدیده) برقرار می کنند (استراتژی). از این رو می توانند اراده کنند تا (شرط کافی) کارهایی را که به تنهایی نمی توانستند انجام دهند، با همکاری دیگران انجام دهند (پیامد)

تحلیل جامعه شناختی دینداری دانشجویان (مطالعه دانشجویان دانشگاه های استان مازندران)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور مرکز - دانشکده علوم انسانی 1393
  مهدی محمدی   غلامرضا جمشیدیها

هدف تحقیق حاضر، مطالعه وضعیت دینداری دانشجویان و تبیین عوامل موثر بر صورت بندی های جدید دینداری آنهاست. متغیرهای اثرگذار جامعه شناختی در این پژوهش شامل جهان وطنی، ارزیابی از کارآمدی نظام سیاسی و سطح کیفیت زندگی دانشجویان هستند. روش این مطالعه، از نوع پیمایش است و اطلاعات به وسیله پرسشنامه جمع آوری گردید. جمعیت تحقیق دانشجویان سه دانشگاه دولتی استان مازندران است که تعداد 445 نفر از آنان به روش نمونه گیری طبقه بندی انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. یافته های تحقیق نشان می دهد که، نگرش جهان وطنی با ابعاد کیفیت زندگی و ارزیابی از کارآمدی نظام سیاسی ارتباط معنادار داشته است. در ارزیابی سهم متغیرهای موجود در مدل رگرسیونی چندگانه، ارزیابی از کارآمدی نظام سیاسی قوی ترین اثر مستقیم و جهان وطنی قوی ترین اثر معکوس را بر دینداری رسمی دانشجویان گذاشته اند. بعلاوه، آزمون تعامل مولفه ها، نشان می دهد که دینداری از کیفیت زندگی دانشجویان نیز تاثیر پذیرفته است، به این معنا که، با افزایش دو بعد ذهنی و مشارکتی کیفیت زندگی، دینداری رسمی افزایش یافته و دینداری غیررسمی کاهش می یابد. همبستگی بعد مادی کیفیت زندگی با دینداری رسمی در مسیر منفی و با دینداری غیررسمی در مسیر مثبت دیده می شود. به طور کلی، نتایج نشان می دهد که، صورت بندی جدید از دینداری در مسیر خصوصی شدن، تکثرگرایی، گزینشی شدن و غیرایدولوژیک بودن در جریان است. در مجموع همه متغیرهای مستقل تحقیق توانسته اند نیمی از تغییرات دینداری را تبیین کنند. بنابراین، به جرات می توان گفت، بخش مهمی از تغییرات دینداری همچنان تابعی از مولفه های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعه است.

بررسی پدیده یتیمی و شبه یتیمی از دیدگاه جرم شناسی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1393
  محمود فتحی   عباس نظیفی

موقعیت ایتام که بر فقدان والدین یا فقدان حداقل یکی از آن دو در خصوص آنان دلالت دارد ، به عنوان پدیده ای اجتناب ناپذیر و وضعیتی بسیار حساس بوده که از دیرباز رسیدگی به وضعیت آنان در دین مبین اسلام در قالب آیات و روایات متعدد لحاظ شده است. با تدقیق در مبانی و علل آن سفارشات در مورد وضعیت یتیم ، این نتیجه حاصل می شود که گروه گسترده دیگری از کودکان با عنوان شبه یتیم باید در کنار یتیمان و چه بسا بیش از آنان مورد توجه قرار گیرند. ضابطه تمیز این پدیده ، عبارت است از هر گونه اختلال موثّر در کارکرد والدین نسبت به کودکان که می تواند مشتمل بر مصادیقی چون شبه یتیمی ناشی از اختلال در سرپرستی والدین زیستی ، شبه یتیمی به واسطه بد سرپرستی والدین و شبه یتیمی به جهت شرایط اقتصادی و فرهنگی باشد. پدیده یتیمی و شبه یتیمی به واسطه تبعات سوء روانشناختی و جامعه شناختی ، از جمله افسردگی ، اضطراب ، کاهش اعتماد به نفس ، خشونت و پرخاشگری ، گرایش به انحرافات اخلاقی ، فقر اقتصادی ، محرومیت آموزشی و فرهنگی ، تبعیض و بر چسب زنی و ... زمینه ای مساعد جهت رشد کمی و گسترش کیفی بزهکاران در جامعه را موجب گردیده اند.

ابعاد تعین اجتماعی معرفت در نهج البلاغه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه حوزه و دانشگاه - پژوهشکده علوم اجتماعی 1393
  حسین اژدری زاده   حمید پارسانیا

چکیده مسئله ما، درحقیقت، « تعیّن اجتماعی معرفت از منظر نهج البلاغه» است. محتوای اصلی این عبارت، پرسش از تاثّر و تشخّصی است که معرفت های مختلف از عوامل اجتماعی می پذیرد و، به نظر ما، در سخنان حضرت امیر(ع) بدان اشاره شده است. به کمک روش شناسی بنیادین، تحلیل محتوای کیفی و نظریه زمینه ای، از دلالت ها و التزامات کلمات نهج البلاغه در زمینه هستی شناسی، معرفت شناسی، انسان شناسی و جامعه شناسی در راستای ساخت یک نظریه معرفتی- اجتماعی بهره گرفته ایم. نظریه استنباط شده از این جستار، در چارچوب زیر است: عوامل اثرگذار بر معرفت، متعدد و، به ترتیب اولویت طولی، عبارت است از: خداوند؛ انسان؛ عوامل غیبی (فرشتگان و شیطان)؛ و طبیعت و اجتماع. اثرگذاری خداوند متعال بر معرفت، حتمی بوده، اراده تکوینی الهی درخصوص اعمال اختیاری انسان، البته، از مسیر اراده انسان می گذرد و، بنابراین، مسئولیتش نیز با انسان است. در درجه دوم، انسان و فطرت انسانی قرار دارد و اراده انسانی در این میان شاخص است. در درجه سوم، باید از اثرگذاری موجودات غیبی، نظیر فرشتگان و شیطان یاد کنیم؛ فرشتگان، در راستای هدایت (معرفت صادق) و شیطان، در راستای ضلالت (معرفت کاذب) انسان می-کوشند. در درجه چهارم اثرگذاری، عوامل طبیعی و اجتماعی قرار دارد: محیط طبیعی (آب شور، نزدیکی به آب، کثافت و بدبوئی زمین مجاور آب و گودی زمین و مانند آن) تاثیر بسزائی در وضع روانی مردم دارد؛ همچنین، عوامل «اجتماعی» اثرگذار بر معرفت (به خصوص معرفت های اعتباری) را می توان بر محور کنش های انسانی و ساختارهای اجتماعی تنظیم کرد: زبان، گفتار، و کنش های انسانی از جمله عوامل اجتماعیی است که تعامل غیرقابل انکاری با شناخت ها و روحیات وی دارد؛ به علاوه، ضرورت زندگی اجتماعی، انسان ها را کنارهم قرارداده، هویت های جدیدی (اجتماعی) بوجود می آورد. شاید، اولین قدم عملی برای ایجاد چنین هویت هایی، خانواده باشد. غیر از خانواده، در سطح متوسط، از پیوندهای مبتنی بر دوستی و همنشینی می توان سخن به میان آورد. همچنین، از پیوندهای در سطح کلان، دو عامل ثروت و قدرت بسیار حائز اهمیت است. این هویت های جمعی در ایجاد معرفت های جمعی نقش بسزائی دارد. تاثیر این عوامل، البته، به شکل علیت ناقص بوده، حتمی نیست، و، نیز، در چارچوب اختیار و فطرت انسان شکل می گیرد؛ به علاوه، به دلیل حاکمیت ممتاز فطرت و اختیار در پیامبران و امامان معصوم( صلوات الله علیهم اجمعین)، و، نیز، توفیقات الهی؛ ایشان از تاثیرات گمراه کننده این عوامل مصون اند. همه این اثرگذاری ها، البته، با اراده و مشیت حضرت حق، و در پرتو احاطه و حضور باری تعالی است:« وَ اللَّهُ مِنْ وَرائِهِمْ مُحیط؛ و خدا از هر سو برایشان محیط است‏»( بروج: ??). کلید واژه: امام علی(ع)؛ تعیّن ؛ اجتماع؛ معرفت؛ جامعه شناسی معرفت.

تبیین توسعه پیام محمد (ص) در شبه جزیره عربستان در صدر اسلام (با استفاده از نظریه ابن خلدون)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1386
  محمد مظهری   غلامرضا جمشیدیها

این رساله حاوی تفسیر جدیدی از آراء ابن خلدون مبتنی بر یافتن گسست در جریان تاریخ و بررسی این گسست با نگاهی ساختاری است. بر مبنای تفسیر جدیدی که در این رساله مطرح شده رابطه عصبیت با گسترش اسلام مورد بررسی قرار گرفته و این نتیجه به دست آمده که عصبیت نقش دو گانه ای در تعامل با اسلام داشته است: الف) حفظ هسته اصلی اسلام ب) مانعت از فراگیری و گسترش آن و در ادامه در بخش تاریخی به جستجوی شواهد تأیید کننده مدعایمان پرداخته ایم. همچنین در این بخش بنا بر وصیت ابن خلدون و بر مبنای نظریه خلدونی مان برخی گزارش های تاریخی را هم نقد و تنقیح کرده و سعی در اثبات مدعای خود نموده ایم.

قشربندی اجتماعی در اندیشه امام خمینی (ره)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده علوم انسانی 1387
  مجتبی روحانی زاده   غلامرضا جمشیدیها

چکیده ندارد.