آز آنجا که آزادی یکی از اصول اساسی نظام بشریت می باشد و ریشه در فطرت آدمی دارد ، همیشه مورد توجه انسانها در دوران مختلف حیاتشان بوده است ، و هر نهادی که توسط انسان بنا شده توجه خاص به این موضوع داشته است و آثار این توجه را نیز در تاریخ زندگی همه اقوام می توان یافت .آزادی را در دورانهای مختلف به گونه های متفاوت معنی کرده اند و انواع گوناگونی از آن را نیز ارائه داده اند در میان آزادیهای مختلف بیشتر ازهمه آزادیهای عمومی مد نظر قرار گرفته اند زیرا هر انسانی در هر جای دنیا بدون توجه به ملیت و یا مذهبی که دارد حق بر خورداری از آنها را دارد . آزادیهای عمومی آنطور که مشهور است شامل آزادی بیان ، مالکیت ، حق زندگی و .... می باشد ، که در فرصت بعدی مفصل در مورد آن صحبت خواهیم کرد اما از آنجا که انسان نیز خود مخلوق خالقی بزرگ میباشد ، مسلم است که خالق یکتا نیز برای این اصول فطری برنامه های مشخصی دارد و انسان را در مسیر تکاملش رها ننموده است . در جای جای تمام ادیان الهی توجه خاص خداوند و تعلیماتش را بر مقوله آزادی و آزادیهای عمومی می یابیم . حتی در ادیانی که به اعتقاد اسلام مورد خدشه واقع شده اند بخشهایی که مربوط به آزادی می شود به نظر میرسد که دست نخورده باقی مانده است . در ادیان بزرگ الهی چون یهودیت ، مسیحیت وآیین زرتشت گرچه در اثرگذر زمان از خدشه در امان نبوده اند توصیه های استواری را در مورد آزادی و بخصوص آزادیهای عمومی داشته و دارند ، در این میان اسلام که کاملترین دین الهی و مسلما" جامعترین آنها نیز می باشد بیشترین توجه و بیشترین برنامه را در این موضوعات و بصورت تکامل یافته و با تاکید بیان کرده است و برای اجراء آنها دستور العمل و برای عدم اجرای آن تنبیهات خاص در نظر گرفته است . ظهور اسلام تحولی عظیم در جامعه ای که در آن متولد شد ایجاد کرد و ائمه اطهار نیز در مدت کوتاه رهبری فردی خود ، بر آزادیهای عمومی تاکید بسیار داشته اند ، بدون شک می توان ادعا کرد که ادیان الهی و بخصوص اسلام تاثیر عمیق بر پایه گذاری در ایجاد نهاد های تکامل یافته امروزی داشته اند . یکی از مهمترین و مترقی ترین قوانین و توصیه های بشری اعلامیه جهانی حقوق بشر می باشد که مورد وفاق اکثر دول جهان قرار دارد .چنین به نظر میرسد که اعلامیه جهانی حقوق بشر نیز اساس خود راتا حدود زیادی از اسلام استخراج کرده باشد . اما در پس این مطالب سوالاتی مطرح میشود ، مانند : 1- آیا آزادیهای عمومی در اسلام با اعلامیه جهانی حقوق بشر تجانسی دارد ؟ 2- آزادیهای عمومی در اسلام تا چه حدی پیش بینی شده است ؟ 3- موارد اختلاف آزادیهای عمومی در اسلام با اعلامیه جهانی حقوق بشر چه می باشند ؟ 4- اعلامیه جهانی حقوق بشر آزادیهای عمومی را چگونه توصیف کرده است ؟ تاکنون کارهایی در این زمینه انجام گرفته است که از میان آنها می توان به کتاب آزادیهای عمومی و حقوق بشر از دکتر طبا طبایی موتمنی همچنین کتابی با همین عنوان از آرلت هیمن دوا - حقوق بشر و آزادیهای اساسی از دکتر سید محمد هاشمی و مقالاتی چون تاریخچه حقوق بشر در اسلام از دکتر عباسعلی عمید زنجانی – اسلام و حقوق بشر از داود فرحی – سازگاری اسلام و حقوق بشر و دمکراسی از محسن کدیور – اسلام و حقوق بشر از محسن کدیور – حقوق بشر آرمان مشترک بشریت از حسین مهر پرور – و پایان نامه هایی چون مسائل حقوق بشر و آزادیهای عمومی در آثار فارسی امام خمینی از محمد رضا کاوسی – اسلام و اعلامیه جهانی حقوق بشر از ابو الفضل استاد زاده – اعلامیه جهانی حقوق بشر از نظر فقه اسلامی از مرتضی اخلاقی فیض آبادی می توان نام برد. همه این آثار بسیار ارزشمند می باشند و نویسندگان این آثار نیز تلاش قابل تحسینی را برای به بحث گذاشتن و تفهیم بخشی از مطالب کرده اند ، اما در این پایان نامه قصد ما بر مقایسه میان این مفاهیم در اسلام و اعلامیه جهانی حقوق بشر است که با مطالعه ای که در آثار ذکر شده در بالاو دیگر آثار مکتوب در این مباحث انجام گرفته است مشخص می باشد که در هیچکدام از آثار ذکر شده در مقام مقایسه میان این مفاهیم در اسلام و اعلامیه جهانی حقوق بشر بر نیامده اند و ما امیدواریم که بتوانیم مقایسه ای تا حد امکان جامع در این زمینه انجام دهیم . این پایان نامه شامل دو بخش خواهد بود که در بخش اول ، ابتدا تعریفی از آزادیهای عمومی خواهیم کرد و سپس تعریف این آزادیها را از منظر اسلام بیان خواهیم کرد و پس از آن در بخش دوم در قسمت اول آزادیهای عمومی را در اعلامیه جهانی حقوق بشر مطالعه می کنیم و بعد از آن مقایسه ای داریم میان نظر اسلام و اعلامیه جهانی حقوق بشر در مورد آزادیهای عمومی و در قسمت نتیجه گیری نیز نتایج بدست آمده از مقایسه مورد نظر را خواهیم آورد .

what has been discussed here has been a study of international immigration law. this branch of law has not been a major player in the field of international law. no collective law exists, and no codification has been carried out as yet. however, the need for such a set of laws has forced the international community to pay more attention to this issue. the need for a better life in the so-called north has ensued in people from the south to risk their lives to immigrate to these countries. these people have left their homes via death boats, risking their lives to get there rather than staying. the international community wakes up every day with the news of many of these people dying on a daily basis. what can be done about this issue? the answer is not easy, and the international community is trying to find an ultimate solution to solve this problem. it is, therefore, their constant mission to try and improve immigration laws. the reason for such difficulty is the fact that immigration law is, and always has been, in the hands of governments so they may maintain social order. as a result, immigration haw has been a slave to the politics of different governments. it is, therefore, unreasonable to expect the international community to try to codify immigration law in the same way as that of the law of the sea or aviation law. however, they should not consider this task to be impossible. the reality is that the international community has sought solutions that, if agreeable to law makers, will uphold human dignity. it must not be considered that the issue of human rights is the main factor of this issue. there are other matters that governments should consider with regard to their behavior towards immigrants, such as preventing extradition to dangerous countries, as well as respecting human rights. all these issues regarding the rights of immigrants have been discussed in this thesis. nevertheless, there are many gaps and differences in this legal field which must be remedied before an ideal legal system can be reached. the main problem is the implementation of these laws. in many countries, including iran, the basis for a suitable solution, such as a fair system for upholding the rights of immigrants has yet to be implemented. there are very few countries that are made to stand in front to international courts to answer to discrimination against the rights of immigrants. the situation is improving; however, a very long path remains before an optimal standard can be achieved. ه: مساله مهاجرت یکی از مساالیی اسات کاه از دیار بااز توجاه حقو ادانا را باه خاود جیب نموده اسات اگرچاه از نگااه حقاوق بایم المیای سانتی مسااله مهااجرت یا مساله مربوط به صلاحیت انحصااری دولات هاا محساو مای گاردد اماا در حقاوق بیم المیای اماروز یا بیگا ناه را ناایاد اسایر اراده دولات محای ا امات او پندا ات امروزه محدودیت های حقوق بیم المیی عاا و حقاوق بایم المیای معاهاداتی موجاب ده است تاا مسااله اخارای بیگانگاا و اروط مرباوط باه آ باه عناوا ج لای از حقوق بیم المیی از حقوق مهاجرا دفاع نماید در ایام ماورد بایاد توجاه دا ات کاه ایم محدودیت ها تنها محدود به حقاوق بایم المیای جهاانی نیسات و در حاا حا ار در ساا م من قااه ای مقااررات اباای ملاحاااه ای باارای حمایاات از مهاااجرا و اا گردیده است اتحادیه اروپا در ایم ارتااط یا مااا ابای توجاه مای با اد باا ایام حا هنوز مقررات اد مهااجرتی کاه در بسایاری از کشاو رهای مهااجر پاریر و ا می اود حقاوق بنیاادیم مهااجرت را ماورد تهدیاد ارار مای دهاد رسااله حا ار تلا ی بارای بررسای د یای ایام اوانیم مهااجرتی اسات کاه بسایاری از اهروندا کشورما را نی تحت تااییر خاود ارار داده اسات باه عالاوه در حقاوق بایم المیای معاصر ناا خاص معاهاداتی بارای تعا مای باا مهااجرا و ا گردیاده اسات آن اه مسیم است ایام اسات کاه محادودیت هاای جادی بار حقاوق حااکمیتی دولتهاا در تعامی با افراد مهاجر و ده اسات کاه مااا عماده آنهاا را مای تاوا در حمایات از حقااوق خصوصاای افااراد مهاااجر ممنوعیاات اخاارای افااراد جاار ااده در یاا سرزمیم دید در همایم چاارچو حمایات هاای ویااه ای بارای افاراد مهااجری در 5 نار گرفته ده که در معرض خ ر رار دارناد ایام حمایات هاا و رویاه کیای برخای از کشورهای مهاجر پریر اساس بررسی های ایم رساله را تشکیی می دهد کیمات کییدی: مهاجرت بیگانگاا اخارای بیگانگاا حقاوق بشار حقاوق اتحادیاه اروپا ا امت بیگانگا کارگرا مهاجر