نام پژوهشگر: احمدرضا نصراصفهانی

بررسی دیدگاه هنرآموزان و هنرجویان هنرستا ن های کاردانش شهراصفهان درباره میزان کاربست عناصر برنامه درسی کاردانش برای آموزش و پرورش کارآفرینی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان 1389
  عبداله صدیقی پاشاکی   احمدرضا نصراصفهانی

یکی از هدف های آموزش دوره کاردانش، توانمندسازی هنرجویان از طریق آموزش های ارائه شده برای کارآفرینی است. هدف پژوهش حاضر، بررسی میزان کاربست عناصر پنجگانه برنامه درسی کاردانش شامل هدف، محتوا، راهبردهای یاددهی یادگیری، راهبردهای مدیریت کلاس درس و شیوه های سنجش در جهت آموزش کارآفرینی از دیدگاه هنرآموزان و هنرجویان هنرستان های کاردانش شهر اصفهان در سال تحصیلی 89-88 است. روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، کلیه هنرآموزان(نفر301) و هنرجویان سال سوم متوسطه کاردانش(1239نفر) می باشد، که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای و با استفاده از فرمول محاسبه حجم نمونه، تعداد 73 نفر برای جامعه هنرآموزان و تعداد 129 نفر برای جامعه هنرجویان برآورد گردید. برای جمع آوری اطلاعات از دو پرسشنامه محقق ساخته، یکی برای جامعه هنرآموزان و دیگری برای جامعه هنرجویان استفاده شد. ضریب پایایی پرسشنامه هنرآموزان 93/0 و هنرجویان 87/0 محاسبه گردید. تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پژوهش، در سطح آمار توصیفی و استنباطی انجام شد. در سطح آمار توصیفی از شاخص های فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار و در سطح آمار استنباطی از آزمون تی تک نمونه ای، تی مستقل، تحلیل واریانس یک راهه و دو راهه، مانوا و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که عناصر پنجگانه برنامه درسی دوره کاردانش با در نظر گرفتن معیار 5/3 از 5، در جهت آموزش کارآفرینی تدوین شده است. بین دیدگاه دو گروه هنرآموزان و هنرجویان تفاوت وجود ندارد. بین دیدگا های هنرآموزان از لحاظ متغیرهای جمعیت شناختی تفاوت وجود ندارد. بین دیدگاه های هنرجویان براساس جنس تفاوت وجود دارد ولی براساس زمینه تحصیلی و ناحیه تفاوت وجود ندارد. بین دیدگاه های هنرآموزان و هنرجویان تفاوت وجود دارد. کلید واژه ها: هنرآموز، هنرجو، کاردانش، کارآفرینی، برنامه درسی.

بررسی میزان و چگونگی استفاده از اینترنت در فعالیت های علمی و پژوهشی اعضای هیأت علمی گروه های فنی و مهندسی و علوم پایه دانشگاه های اصفهان و صنعتی اصفهان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1389
  حوری ناز آقاجانی   احمدرضا نصراصفهانی

فناوری های رایانه ای ابزار های موثری برای ارتقای سطح تحقیقات علمی است. با افزایش تاکید بر کاربرد تکنولوژیهای نوین در آموزش و پژوهش دانشگاهی، اعضای هیأت علمی باید بتوانند به طور موثری از این فناوری ها در انجام فعالیتهای علمی و پژوهشی استفاده کنند. پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل اثرگذار در میزان استفاده از اینترنت در فعالیت های علمی و پژوهشی اعضای هیأت علمی گروه های علوم پایه و فنی و منهدسی دانشگاه های اصفهان و صنعتی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل کلیه اعضای هیأت علمی گروه های فنی و منهدسی و علوم پایه در دو دانشگاه اصفهان و صنعتی می باشد که در سال تحصیلی 89-88 تعداد آنها 607 نفر برآورده شده است. با استفاده از فرمول محاسبه حجم نمونه، تعداد 141 نفر به عوان نمونه مشخص گردید. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته با 39 سوال بسته پاسخ که شامل پنج حیطه و نه مولفه دموگرافیک است، استفاده شد. ضریب پایایی حیطه اول80 صدم، حیطه دوم 90 صدم، حیطه سوم 88 صدم، حیطه چهارم 88 صدم و حیطه پنجم 89 صدم محاسبه گردید. تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پژوهش، در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی انجام شد. در سطح آمار توصیفی از شاخص های فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار و در سطح آمار استنباطی از آزمون تی مستقل، رگرسیون، آزمون تحلیل واریانس یک راهه (آنوا) و آزمون تعقیبی شفه استفاده شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که اعضای هیأت علمی به طور متوسط از اینترنت برای شرکت در فعالیت های علمی و پژوهشی طی سه سال گذشته استفاده کرده اند. آنها معتقدند که در حد زیاد از اینترنت برای انجام فعالیت های علمی استفاده می کنند. بیشترین میزان استفاده، از سرویس پست الکترونیک صورت گرفته است. میزان استفاده اعضای هیأت علمی از اینترنت بر اساس مولفه های دموگرافیک مانند جنس، دانشکده، دانشگاه، رتبه علمی، مهارت در زبان انگلیسی، مهارت در کار با کامپیوتر، سابقه کار و شرکت در دورههای icdl متفاوت است. هم چنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که میزان استفاده از اینترنت با متغیرهایی مانند محل اخذ مدرک دکترا، مهارت در زبان انگلیسی، مهارت در کار با اینترنت و شرکت در دوره های icdl رابطه مستقیمی دارد. در حالی که میزان استفاده از اینترنت با مولفه هایی چون سابقه کار و رتبه علمی رابطه معکوس دارد.

بررسی نگرش دانشجویان دانشگاه های شهید بهشتی، امام صادق (ع) و الزهرا(ص) نسبت به شرایط علمی- پژوهشی، فرهنگی و اجتماعی دانشگاه محل تحصیل
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1390
  فاطمه معاونیان تربتی   احمدرضا نصراصفهانی

هدف کلی این پژوهش بررسی نگرش دانشجویان دانشگاه های شهید بهشتی، امام صادق(ع) و الزهراء(ص)، نسبت به شرایط علمی- پژوهشی، فرهنگی و اجتماعی دانشگاه محل تحصیل می باشد. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و برای اجرای آن از روش توصیفی- پیمایشی یا از منظری دیگر (کمی- کیفی) استفاده شده است. به منظور گردآوری داده‏ها از مصاحبه نیمه سازمان یافته و پرسش نامه محقق ساخته استفاده شده که روایی آن ها از طریق نظرات استادان راهنما، مشاور، کارشناسان، متخصصان و دانشجویان و پایایی پرسش نامه از طریق ضریب آلفای کرونباخ محاسبه و 89/0 برآورد گردیده است. جامعه آماری در این تحقیق عبارت است از دانشجویان دختر و پسر گروه های علوم انسانی و زبان های خارجی در سه مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد، دکتری، دانشگاه های شهید بهشتی، امام صادق (ع)، الزهرا (ص) که در سال تحصیلی 89-88 مشغول به تحصیل بوده اند. حجم نمونه آماری پژوهش با استفاده از فرمول حجم نمونه کوکران و جدول مورگان 350 نفر برآورد گردیده، که از طریق روش نمونه‏گیری طبقه‏ای نسبتی انتخاب شده اند. تجزیه و تحلیل داده‏های مصاحبه با روش مقوله بندی صورت گرفته، ولی داده های پرسش نامه در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار spss انجام پذیرفته است. یافته های پژوهش نشان داد که در بخش کیفی دانشجویان بر دو مقوله نقاط قوت و ضعف دانشگاه خود تاکید داشته اند. در بخش کمی نتایج مشاهده شده در سطح 05/0 تفاوت معناداری را بین نگرش دانشجویان در دانشگاه الزهراء (ص)، امام صادق (ع) و شهید بهشتی نسبت به شرایط علمی-پژوهشی، فرهنگی و اجتماعی دانشگاه محل تحصیل نشان داد. نتایج رگرسیون نیز نشان داد که در نگرش دانشجویان در دانشگاه های تک جنسیتی و مختلط، شهید بهشتی، امام صادق و الزهراء نسبت به شرایط دانشگاه محل تحصیل دو عامل جنسیت و مقطع تحصیلی بیشترین تاثیر را دارند. نتایج بدست آمده همچنین نشان داد که متغییر نوع دانشگاه ( مختلط و تک جنسیتی ) و متغیر مقطع تحصیلی (کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری) به تنهایی اثر معنی داری بر روی نگرش دانشجویان نسبت به شرایط علمی-پژوهشی، فرهنگی و اجتماعی دانشگاه محل تحصیل خود دارند. بنابراین می توان این گونه نتیجه گرفت که، نگرش دانشجویان در دانشگاه ها علاوه بر اینکه تحت تاثیر متغیر نوع دانشگاه (مختلط و تک جنسیتی) و مقطع تحصیلی قرار می گیرد، برخورداری دانشگاه از شرایط و امکانات مناسب آموزشی، فرهنگی و اجتماعی نیز بر روی نگرش دانشجویان قبل و بعد از ورود به دانشگاه تاثیر دارد. نتایج مصاحبه نیز با نتایج پرسش نامه همسو می باشد. کلید واژه ها: دانشگاه تک جنسیتی، دانشگاه مختلط، شرایط علمی- پژوهشی، شرایط فرهنگی، شرایط اجتماعی

بررسی راهکارهای ارتقای انگیزه کار معلمان از دیدگاه معلمان و مدیران مقطع ابتدایی شهر اصفهان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1391
  مریم شیاسی   احمدرضا نصراصفهانی

این پژوهش با هدف بررسی راهکارهای ارتقای انگیزه کار معلمان شهر اصفهان در مقطع ابتدایی انجام شده است. روش تحقیق از نوع توصیفی پیمایشی بوده است و جامعه آماری آن معلمان و مدیران نواحی ششگانه استان اصفهان که شامل 4194 نفر در سال تحصیلی 1390- 1391 بوده اند، می باشد که از میان آنها 191 نفر براساس فرمول کوکران به عنوان حجم نمونه انتخاب شده اند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته انگیزه کار بود که شامل 6 مولفه، 59 سوال بسته پاسخ و یک سوال بازپاسخ بوده است. روایی پرسشنامه از طریق نظرات استادان راهنما و کارشناسان و متخصصان صاحب نظر در این زمینه و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ به دست آمده است. داده های پرسشنامه در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار spss تجزیه و تحلیل گردیده است. در بخش آمار توصیفی از مشخصه های آماری فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار، جداول و نمودارها و در بخش آمار استنباطی؛ آزمون t تک-نمونه ای، ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که همه راهکارهای موردنظر شامل مشارکت در تصمیم گیری، آزادی عمل، مقام و منزلت، رعایت عدالت، کیفیت محیط کار و تأمین مالی در ارتقای انگیزه کار معلمان موثر بوده اند. راهکار عدالت سازمانی و تأمین مالی با 98/0 بیشترین تأثیر و راهکار مشارکت در تصمیم گیری با 84/0 کمترین تأثیر را در افزایش انگیزه کار معلمان داشته است. در این مطالعه 65 درصد زن و 3/33 درصد مرد بوده اند. 9/37 درصد دارای مدرک کاردانی، 2/54 درصد دارای مدرک کارشناسی و 5/4 درصد مدرک کارشناسی ارشد داشته اند.

بررسی عامل های افزایش ورود زنان به دوره کارشناسی ارشد در دانشگاه اصفهان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1391
  آسیه خیراللهی   احمدرضا نصراصفهانی

هدف کلی این پژوهش بررسی عامل های افزایش ورود زنان به دوره کارشناسی ارشد در دانشگاه اصفهان می باشد. این عامل ها در شش مولفه دستیابی به شغل، ارتقاء منزلت و مشارکت اجتماعی، بهبود زندگی مشترک، علاقه به علم و رشد شخصی، گسترش فناوری ارتباطات و اطلاعات و دلایل فردی مورد پژوهش قرار گرفته است. همچنین میزان برآورده شدن انتظارات دانشجویان بر اساس عامل های فوق از طریق برنامه درسی نیز بررسی شده است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی است و برای اجرای آن از روش توصیفی- تحلیلی و از منظری دیگر ترکیبی (کمی- کیفی) استفاده شده است. به منظور گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه سازمان یافته و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده که روایی آن ها از طریق نظرات استادان راهنما، مشاور، سایر استادان گروه علوم تربیتی و دانشجویان زن در دوره های تحصیلات تکمیلی (ارشد و دکتری) و پایایی پرسشنامه از طریق ضریب آلفای کرونباخ محاسبه و 89/0 برآورد گردیده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان زن سال آخر دوره کارشناسی ارشد دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 91-1390 بوده است. حجم نمونه پژوهش با استفاده از فرمول حجم نمونه کوکران 254 نفر برآورد گردیده که از طریق روش نمونه گیری سهمیه ای انتخاب شده اند. داده های مصاحبه و سوالات باز پاسخ با روش مقوله بندی و داده های پرسشنامه در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار spss تجزیه و تحلیل شده است. یافته های پژوهشی نشان داد که t تک متغیره در تمام مولفه ها به جز دستیابی به شغل و بهبود زندگی مشترک از سطح 05/0 کوچکتر است و این امر نشانگر آن بوده که سایر مولفه ها به جز دو مولفه مذکور بالاتر از حد متوسط است. این یافته ها به به این معنا است که عامل های ارتقای منزلت و مشارکت اجتماعی، علاقه به علم و رشد شخصی، گسترش فناوری ارتباطات و اطلاعات و دلایل فردی در تصمیم گیری دانشجویان زنان برای ورود به دوره کارشناسی ارشد موثر بوده اما عامل های دستیابی به شغل و بهبود زندگی اجتماعی در ورود آنها به دوره ارشد موثر نبوده است. نتایج مصاحبه نیز جز در ارتباط با متغیرهای دستیابی به شغل، گسترش فناوری ارتباطات و اطلاعات و دلایل فردی، با نتایج پرسشنامه همسو می باشد. همچنین یافته ها نشان داد که دانشجویان با وضعیت اقتصادی ضعیف بیشتر از دانشجویان با وضع اقتصادی خوب تمایل داشتند که با هدف دستیابی به شغل ادامه تحصیل دهند. به علاوه، دانشجویان کمتر معتقد بیشتر از دانشجویان معتقد، دلایل فردی را در تصمیم گیری خود برای ادامه تحصیل موثر می دانستند. نتایج t تک متغیره در رابطه با میزان برآورده شدن انتظارات از طریق برنامه درسی در تمام مولفه های مورد بررسی به جز علاقه به علم و رشد شخصی از سطح 05/0 بزرگتر است و این امر نشانگر آن بوده که فقط در زمینه علاقه به علم و رشد شخصی برنامه درسی انتظار دانشجویان را برآورده کرده است. نتایج مصاحبه نیز در رابطه با برآورده شدن انتظارهای دانشجویان از طریق برنامه درسی جز در رابطه با متغیر بهبود زندگی مشترک و علاقه به علم و رشد شخصی، با نتایج پرسشنامه همسو می باشد.

تحلیلی از وضعیت موجود و شناسایی وضعیت مطلوب فضاها و تجهیزات آموزشی مدارس ابتدایی شهر اصفهان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1392
  مهدیه نصراصفهانی   احمدرضا نصراصفهانی

هدف کلی این پژوهش تحلیلی از وضعیت موجود و مطلوب فضاها و تجهیزات آموزشی مدرسه های ابتدایی(نوساز) شهر اصفهان می باشد که در پنج حیطه موقعیت مکانی، مساحت، عناصر فیزیکی فضا، تجهیزات و بهداشت موضوع مورد مطالعه قرار گرفته است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی است و از روش توصیفی استفاده شده است. به منظور گردآوری داده ها از پرسششنامه محقق ساخته و چک لیست مشاهده استفاده شده است. روایی پرسشنامه از طریق نظرات استادان راهنما، مشاور، اعضاء هیأت علمی دانشکده علوم تربیتی، اعضاء هیأت علمی دانشکده معماری و مدیران مدارس ابتدایی و پایایی پرسشنامه از طریق ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد. در بخش مساحت0/93، برای حیطه عناصر فیزیکی0/83، در بخش تجهیزات مدرسه 0/86و برای حیطه بهداشت 0/92 برآورد شد. جامعه آماری این این پژوهش شامل کلیه آموزگاران، معاونان و مدیران مدرسه های ابتدایی (قابل اشغال تا پنج سال ساخت ) شهر اصفهان در سال تحصیلی92-91 بوده است. حجم نمونه آماری پژوهش با استفاده از فرمول کوکران و جدول مورگان 254 نفر برآورد گردید که از طریق نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم و به صورت تصادفی انتخاب شدند. داده های سوال باز پاسخ با روش کد گذاری و داده های پرسشنامه در دو سطح توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار spss تجزیه و تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد که وضعیت مدارس مورد پژوهش از دیدگاه پاسخگویان در حیطه موقعیت مکانی، مساحت، عناصر فیزیکی و بهداشت از وضعیت نسبتا خوبی برخوردار بوده اند و در حیطه تجهیزات وضعیت متوسطی داشتند. همچنین یافته های تحقیق نشان داد در حیطه موقعیت مکانی با در نظر گرفتن سمت، تحصیلات و جنسیت تفاوت معناداری بین پاسخ ها مشاهده نشد. اما برای سابقه خدمت نتایج نشان داد هر چه سابقه خدمت بالاتر رفته ارزیابی موقعیت مکانی بهتر بوده است. در حیطه مساحت نظر پاسخ گویان با توجه به جنسیت، سابقه خدمت و سمت تفاوت معناداری بین میانگین ها مشاهده نشد اما با توجه به تحصیلات مقدارsig کمتر 0/05 بوده و تفاوت ها معنادار می باشند. نتایج نشان می دهد در حیطه عناصر فیزیکی فضا و تجهیزات متغیرهای جمعیت شناسی در پاسخ ها ی افراد تأثیری نداشته اند و تفاوت میانگین ها معنادار نبوده است. در حیطه بهداشت نتایج نشان داد با در نظر گرفتن تحصیلات تفاوت میانگین ها معنادار نبود اما در مورد متغیر های جنسیت، سمت، و سابقه خدمت تفاوت میانگین ها از مقدار 0/05 کمتر بوده و معنادار می باشد. همچنین یافته های تحقیق نشان می دهد نتایج پرسشنامه و چک لیست یکسان بوده اما در حیطه بهداشت، عناصر فیزیکی و مساحت با اختلاف چند دهم میانگین چک لیست از پرسشنامه بیشتر بود اما در حیطه تجهیزات و موقعیت مکانی میانگین پرسشنامه از چک لیست بیشتر بود.

بررسی شیوه های موجود و مطلوب انتخاب و تربیت معلمان ابتدایی از دیدگاه مدرسان، کارشناسان و مدیران مدارس ابتدایی استان قم
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان 1388
  علیرضا فراهانی   احمدرضا نصراصفهانی

چکیده ندارد.