مفاهیم قدرت و تهدید نرم پس از یک دوره انباشت ادبیات آن در طول جنگ سرد در واپسین سال های قرن بیستم و سال های آغازین هزاره جدید به پارادایم غالب در حوزه های سیاسی ، فرهنگی و اجتماعی تبدیل گردید و کنش ها از تصلب سخت سخت افزارانه به کنش های نرم افزاری گرایش پیدا کرد و آرایش های سیاسی و نظامی پیوست مقولات اندیشه و فرهنگ گردید . در پژوهش های حاضر بر اساس روش توصیفی تحلیلی وبا استفاده از داده های کتابخانه ای و اینترنتی تلاش شده است به بررسی ابعاد نرم افزاری سیاست خارجی آمریکا در مواجه با جمهوری اسلامی به منظور واکاوی پیامد های آن بر امنیت ایران پرداخته شود. رویکرد سیاست خارجی آمریکا گویای آن است که اگر چه این کشور همچنان بر مواضع سخت افزارانه ملهم از منافع و شالوده های هویتی خود تاکید می کند؛اما نقش اساسی تر را به لحاظ کارکردی در تهدیدات علیه کشورهای هدف به تهدیدات نرم اختصاص داده است. در این حال ، سلطه ابزاری آمریکا بر سازوکارهای ارتباطی دنیای معاصر هجمه فرهنگی آن را بر دیگر گونه های باور مندی سخت تر ساخته است . نتایج حاصل از تحقیق بعمل آمده نشان می دهد سیاست نرم افزاری آمریکا در سال های 2009-2000 در مقابله با ایران بر پایه تضعیف ایدئولوژی مشروعیت دهنده نظام سیاسی ، رویگردانی مردم از حکومت و در نهایت حذف نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران استوارشده است . بر این اساس آمریکا تلاش می کند به وسیله ابزارهای سیاسی ،اقتصادی و فرهنگی –اجتماعی و با استفاده از رسانه هایی مانند اینترنت و ماهواره فضای امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران را متأثر سازد.