نام پژوهشگر: سید مصطفی محقق داماد

روش کلامی مومن الطاق در مواجهه با مکتب های کلامی هم عصرش
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1387
  اکبر اقوام کرباسی   سید مصطفی محقق داماد

امروزه کنکاش های علمی دانشمندان در عرصه های مختلف همراه با پیدایش جریان ها و مکاتب گونه گون فکری، چالش های فراوان و جدی ّای را فراروی عالمان دینی تشیع قرار داده است. پیدایش مسائل نو و چالش های جدید در عرصه تاریخ تفکر و کلام شیعه، وظیفه پاسداران حریم دیانت را دوچندان کرده است، رسالتی که تنها با کوششی معقول و منطقی مبتنی بر اصول اسلامی و میراث کهنِ آن دست یافتنی است. اما بررسی مسایل و معضلات امروزین متکلمان و طبیعتاً پاسخگویی بدان ها، نمی تواند بدون توجه به میراث کهن و تراث قدیمی این دانش صورت گیرد؛ چراکه پیش برد فکر و اندیشه، زمانی به صواب نزدیک است که بر اساس میراث گذشته صورت پذیرد تا از اصول دینی و عقیدتی خویش دور نیافتد و سر از خط انحراف فکری و عقیدتی در نیاورد و حتی اگر امروزه چنین می نماید، با استمداد از بازخوانی همان میراث، کژیهای احتمالی به راستی بدل گردد. تاریخ شکل گیری کلام امامیه، بزرگان و اندیشمندانِ نخستین این دانش، ارتباط اینان با یکدیگر و اهل بیت علیهم السلام در عصر حضور، مباحث کلامی و روش های مورد استفاده اینان در فرآیند تکلم و ... از جمله مباحث مهمی است که سهم به سزایی در به دست دادن تاریخی از تفکر شیعه دارد؛ تاریخی که در یک پارادایم قابل دفاع، می تواند بسیاری از شبهات و مسایل ناظر به فکر و تاریخ شیعه را که امروزه متکلمان با آن درگیر هستند را پاسخ دهد. امروزه این مشکل از سوی برخی مطرح می شود که کلام امامیه نه در محتوا و نه در روش، اصیل نیست و ریشه در آموزه های اصیل اسلام و تشیع ندارد. صورتی تعدیل شده از این فرضیه را می توان در پروژه برخی دیگر یافت که کلام امامیه را در صورت نیکو و قابل قبول آن، مرهون تلاش های متفکران معتزلی می دانند و آن را دانشی معرفی می کنند که نه تنها ریشه در باور های اصیل شیعی ندارد، بلکه بسیار از تفکر آنان متأثر است. تأثیرپذیری کلام شیعه از کلام اعتزال در محتوا و روش فرضیه ای است که برخی از پروژه های به انجام رسیده در مغرب زمین و حتی ایران در پی اثبات آن بوده اند. از نگاه آنان عقل گراییِ متکلمانی چون شیخ مفید و سید مرتضی و شاگردان ایشان نیز در همین راستا تفسیر و تأویل شده و متکلمان ماقبل از اینان نیز عمدتاً افرادی تلقی شده اند که بر پایه نقل به دفاع از دین پرداخته اند و اگر نمود هایی از عقل گرایی در آن ها یافت می شود تحت تأثیر معتزلیان رخ نموده است. ابوجعفر مومن الطاق اما، شخصیتی است که منابع از وی به عنوان یکی از نخستین دانشوران و متکلمان شیعی یاد کرده اند. وی در عصر صادقین علیهم السلام زندگی می کند و همراه با هشام بن حکم و هشام بن سالم و زراره بن اعین تلاش می کند از مبادی و مبانی فکر شیعه دفاع نماید. نکته قابل ملاحظه و دقت این که بازخوانی و واکاوی انگاره های اعتقادی و روش و متد کلامی افرادی چون هشام بن حکم یا مومن الطاق و ... خبری غیر از فرضیه سابق را رقم می زند؛ ایده ای که نشان از نحوه ای تلاش خرد گرا در سایه وحی دارد. روش و منهجی که بر خلاف تفکر اعتزال و ریشه در آموزه ها و آموزش های اهل بیت علیهم السلام دارد. بررسی احوال و شخصیت مومن الطاق، بازخوانی جریان ها و مکاتب فکری دوره وی و انعکاس افکار و روش های ساری و جاری اینان در بستر تاریخی مورد نظر، تقابل و تعامل ابوجعفر با سردمداران این جریان ها و افکار غیر امامی، خود گویای این حقیقت است که کلام امامیه نه تنها در عهد مومن الطاق بلکه از ابتدای پیدایش، اصیل بوده و ریشه در آموزه ها و آموزش های اهل بیت علیهم السلام دارد. متکلمان عصر حضور نیز افرادی هستند که تحت لوای ایشان، هم در محتوا و هم در روش، به نحوی عمل کرده اند که از دیگر جریان های فکری معاصر خویش قابل تشخیص و جداسازی هستند. در این پروژه تلاش شده نشان داده شود که از بین روش های کلامی مورد استفاده متکلمان معاصر با مومن الطاق، ابوجعفر از منهجی بهره می برده است که عقل، در مقام استنباطِ حکمِ اعتقادی، نه به عنوان منبعی مستقل، بلکه به عنوان مخاطب وحی و دوشادوش آن به یاری متکلم می آید. کارکرد عقل اما، در دیگر مقامات و حوزه های کلامی متکلم در کنار وحی و در عرض آن است. در این نوشته از این متد به روش ترکیبی( ترکیب عقل و وحی) یاد شده است. توجه ویژه مومن الطاق به دو منبع عقل و وحی به عنوان منابع معارف و استفاده از روش ترکیبی در مقام توجیه، استدلال و دفاع، ویژگی کلام مومن الطاق قلمداد می شود. متدی که با استفاده از گزارش های موجود از مناظرات او و دقت در آثار و عناوین مکتوبات وی، جهت گیری های او در نقل و انتخاب مباحث و روایات، همراه با تحلیلِ باورهای معاصرانش تا حدودی ما را به روش و محتوای مباحث کلامی او آشنا می کند. از لحاظ محتوا نیز ویژگی کلام ابوجعفر، توجه خاص به مباحث امامت و فضایل علی بن ابی طالب علیه السلام است؛ گرچه مباحثی از توحید و نبوت هم در اعتقادات او قابل بررسی است.

وضعیت حقوقی قرادادهای آتی در حوزه نفت و کاز
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1390
  محمد مهدی حاجیان   محمد عیسایی تفرشی

بازارهای مالی انرژی امروزه نقش ممتازی در اقتصاد جهانی ایفا می نمایند. قراردادهای آتی نفت و گاز، یکی از مهمترین قراردادهای مورد معامله در این بازارها می باشند که در تعیین قیمت این فرآورده ها از یک سو و مدیریت خطر تلاطم قیمت آنها از سوی دیگر به نحو روزافزونی موثر هستند. در این قراردادها که میزان شده، تضمین شده و بورس محور هستند، حجم و کیفیت میزان شده ای از یک فرآورده خام یا تصفیه شده نفت و گاز طبیعی به قیمت تعیین شده در لحظه انعقاد قرارداد برای تحویل در تاریخ آتی مشخص در بورس معاملات آتی، معامله می شوند. مهمترین بورس های آتی نفت و گاز و انرژی بازار نایمکس گروه بورس تجاری شیکاگو، بورس بین قاره ای- شاخه اروپا، بورس تجاری سنگاپور و بورس تجاری دبی می باشند. این رساله در صدد شناختن وضعیت حقوقی این قراردادها است و لذا به بررسی ماهیت و اوصاف قراردادی این معاملات و نیز اعتبار آنها پرداخته است. این رساله ضمن شناختن ماهیتی مستقل برای قراردادهای آتی حوزه نفت و گاز ذیل اصل آزادی قراردادی به عنوان قراردادی لازم، عهدی وتشریفاتی، چالش هایی که این قراردادها با آن روبرو است را پاسخ داده و صحت و اعتبار این معاملات را نتیجه گرفته است. مهمترین این چالشها در خصوص قماری بودن، غیر مقدور التسلیم بودن، غرری بودن و کالی به کالی بودن این گونه قراردادها است. این تحقیق شبهه قمار را با عنایت به عدم وجود مولفه های یک معامله قماری در قرارداد آتی، شبهه عدم قدرت بر تسلیم را با توجه به وصف تضمین شده بودن معامله آتی، شبهه غرری بودن را با در نظر گرفتن عدم وجود خطر نکول وتنازع ناشی از آن در معاملات آتی و شبهه کالی به کالی بودن را با عنایت به عدم شمول حکمت بطلان بیع کالی به کالی و نیز ماهیت قرارداد آتی مرتفع نموده و صحت و اعتبار قراردادهای آتی مورد معامله در بازارهای بورس نفت و گاز را تایید نموده است.

مسوولیت مدنی موسسات عمومی با مطالعه تطبیقی در فقه و حقوق ایران و مصر
پایان نامه انتخاب کنید - دانشکده حقوق 1391
  سید مهدی میرداداشی کاری   سید حسین صفایی

یکی از اصول مسلم فقهی و حقوقی، لزوم جبران خساراتی است که به واسطه اعمال اشخاص حقیقی و حقوقی به دیگران وارد می شود و دولت در مفهوم عام خود که شامل تمام ارکان حکومتی (قوای سه گانه و موسسات عمومی غیردولتی) است، از این قاعده مستثنی نیست. در قوانین فعلی از جمله ماده 11 قانون مسوولیت مدنی مصوب 1339 دولت در مفهوم مضیق خود مورد توجه واقع شده و شامل تمام ارکان حاکمیت و از جمله موسسات عمومی غیردولتی نمی شود. ماده مذکور با پیروی از یک نظریه سنتی که در کشورهای پیشرفته، مدت هاست از آن عدول شده اعمال دولت را به اعمال تصدی و اعمال حاکمیت تقسیم بندی کرده و در مورد اعمال حاکمیت، دولت را مصون از مسوولیت اعلام کرده است در حالی که مصونیت دولت در قبال اعمال حاکمیتی توجیه فقهی و حقوقی ندارد. همین ضرورت ها باعث شد تا در راستای هماهنگی هرچه بیشتر با آموزه های دینی و هم پا با تحولات جهانی در حوزه مسوولیت مدنی دولت، در تاریخ 3/12/1382 دولت وقت، لایحه «مسوولیت مدنی موسسات عمومی» را به مجلس تسلیم نماید ولی تا کنون این لایحه به تصویب نرسیده است. در این رساله ضمن بررسی تطبیقی موضوع از نگاه فقه اسلامی، حقوق ایران و حقوق مصر، برای اثبات عدم تفاوت بین اعمال حاکمیت و اعمال تصدی به چند دلیل فقهی اشاره نموده و به سیره نبوی و علوی در این خصوص پرداخته ایم. در نهایت به این باور رسیدیم که می توان در حوزه اعمال حاکمیتی نظریه حد وسطی ارائه نمود یعنی برخی از اقدامات دولت در مجموعه اعمال حاکمیتی مانند وضع قانون یا تحولات اداری، بطور مستقیم موجب خسارت افراد نمی شود بلکه باعث تضییع برخی از حقوق و امتیازات افراد یا عدم النفع آنان می شود ولی برخی دیگر، مستقیما اموال عینی و دارایی های افراد را مورد تعرض قرار می دهد مانند سلب مالکیت خصوصی. در مورد دسته اول، از آنجا که اعمال مزبور مقتضای مدیریت دولت در جامعه است، مسوول دانستن دولت به مصلحت جامعه و دولت نیست، اما خساراتی که مستقیماً به اموال اشخاص وارد می شود غالباً جزئی، مشخص و قابل محاسبه است و جبران خسارت توسط دولت، تأثیر چندانی در امور جامعه ندارد و سرانجام ضمن بررسی لایحه مسوولیت مدنی موسسات عمومی، به برخی از ویژگیهای مثبت آن اشاره نموده ایم و خواستار تصویب آن شده ایم.

تاثیر زمان و مکان بر حقوق و تکالیف زوجین
پایان نامه سایر - پژوهشکده امام خمینی (ره) و انقلاب اسلامی 1391
  اعظم غیاثی ثانی   سید مصطفی محقق داماد

بخشی از این قوانین جوامع بشری، احکام مربوط به حوزه خانواده و خصوصا روابط زوجین است. با توجه به آنچه بیان شد، چارچوب اصلی وقواعد کلی مربوط به این حوزه غیرقابل تغییر و تبدیل است، اما با توجه به ترقی جایگاه زن در جامعه و به تبع آن در خانواده و گسترش ارتباطات با دیگر جوامع و پیشرفت تمدن، قطعا این اصول و قواعد کلی پوسته ای جدید می طلبد تا فقه اسلام کارایی و پویایی خود را حفظ کند و قابلیت پیاده شدن در همه جوامع را داشته باشد. این رساله ضمن بیان اصول کلی حاکم بر حقوق و تکالیف زوجین، در صدد تبیین تغییراتی است که با توجه به تحولات اجتماعی ممکن است در حقوق و تکالیف زوجین پدید آید. کلید واژه ها: تأثیرزمان و مکان، استنباط، حقوق، تکالیف، زوجین، معروف

نقد و بررسی نظریه وحدت شخصی وجود بر اساس تقریر ملاصدرا
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید مطهری 1391
  مریم اقامحمدرضا   سید مصطفی محقق داماد

ملاصدرا نظریه وحدت شخصی وجود را به عنوان رای نهایی خود در بحث وحدت وجود می داند. در این دیدگاه تنها وجود حقیقی، وجود حق تعالی است و باقی، ظهورات و نمودهای حق تعالی به شمار می آیند. اینجاست که اصل علیت از بین رفته و اصل تشّأن جای آنرا می گیرد. در این دیدگاه علت و معلول به وجود و ظهور تبدیل می شود و همه کثرات به عنوان نمود و ظهور وجود شناخته می شوند. ریشه نظریه تجلی نزد فیلسوفان مسلمان تفکر نوافلاطونی است که تاثیر به سزایی بر روی فلاسفه ای چون کندی و فارابی وبه تبع آن بر تفکر فلسفی مسلمانان داشته است . علت طرح این نظریه از سوی فلاسفه مسلمان بالخصوص ملاصدرا این است که نظریه تجلی مفری برای عدم پذیرش خلق از عدم می باشد. این رساله با کنکاش در نفی علیت و کثرات که از لوازم نظریه وحدت شخصی وجود است با یکسری از مشکلات فلسفی و کلامی مواجه شد که از جمله آنها اعتقاد به خلق مدام ، نفی علیت اعدادی، انکار علم و تفکر و جبر فاتالیستی است . در نهایت چنین می توان نتیجه گرفت که جایگاه این بحث به دلیل غیر عقلانی بودن آن در فلسفه نیست زیرا مطالب شهودی و برهان ناپذیر جایگاهی در فلسفه ندارند؛ فلسفه موضع باورهای صادقی است که قابل توجیه باشد. زیرا سخنی که باور صادق موجه نباشد جایگاهی از حیث معرفت شناسی ندارد و بنابراین ورودش به فلسفه اشتباه است. این در حالی است که ملاصدرا در ابتدای کتاب اسفار و شواهد اظهار می دارد که هنر من این است که شهوداتم را به برهان درآورده ام.

تصحیح نسخه خطی سواد العین فی شرح حکمه العین اثر محمّد بن أحمد الخفریّ
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید مطهری - دانشکده الهیات و معارف اسلامی شهید مطهری 1391
  زهرا عباسی روزبهانی   سید مصطفی محقق داماد

محقّق خفری در زمره فیلسوفان مکتب شیراز است که به شرح آثار حکمای پیش از خود همّت نمود، امّا در این میان در مواضع خاصّی به بیان آراء خاص خویش در باب موضوع مورد شرح می پردازد، به عنوان مثال در رساله سواد العین علاوه بر بیان آراء حکمای سلف در باب تشکیک وجود، وحدت معنوی و اصالت آن نیز بیاناتی مختص به خود دارد که ارزش اثر مذکور را نمایان می سازد. آثار وی که در شکل گیری حوزه فلسفی شیراز دارای اهمّیت است، به دلیل نادیده گرفتن این دوره از تاریخ فلسفه، تا دهه های اخیر چندان مورد توجّه قرار نگرفتند، در حالی که در تمامی آثار حکمای این دوره، همانند میر سیّد شریف جرجانی، سیّد صدرالدین دشتکی، جلال الدین دوانی، میر غیاث الدین دشتکی و محقّق خفری تکامل آراء فلسفی برای وصول به حکمت متعالیه به وضوح قابل مشاهده است و نمی توان نقش این بزرگان را در شکل گیری و تکامل حکمت متعالیه نادیده انگاشت.

فرشته شناسی از دیدگاه شیخ اشراق و فیض کاشانی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید مطهری - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1392
  مهناز کهندانی تفرشی   محمد امامی کاشانی

در این رساله در فصل نخست ابتدائاً با زندگی نامه شیخ شهاب الدین سهروردی و ملا محسن فیض کاشانی به نحو اجمالی و تا آنجا که به حیات علمی ایشان و روند رشد علمی و پرورش ایده های فلسفی و اعتقادی آن ها تاثیر داشته است پرداخته شده و با برخی زمینه ها و منابعی که با تولد حکمت اشراق و حماسه عرفانی شیخ اشراق ارتباط می یابد و نیز مراحل و منابع پرورش ایده های عارفانه ـ فلسفی فیض کاشانی کاوش شده است. در فصل دوم فرشته شناسی نزد شیخ اشراق مورد بررسی قرار گرفته است. در مرحله نخست مقدماتی که بر پایه های آن ها شیخ اشراق فرشته شناسی خود را سامان داده به بحث و تحقیق گذاشته شده است. مباحثی از قبیل: موضوع نور به عنوان پایه اساسی حکمت نورانی اشراقی، خودشناسی، فیاضیت و بداهت و تشکیک نوری، سپس محبت و قهر و در نهایت اشراقات جوهری از نظر می گذرد. پس از بررسی اصول، مراتب مختلف فرشتگان در نظام نوری اشراق مورد بحث است؛ نورالانوار که فیض دهنده و منبع نور همه عالم است در بالاترین مرتبه قرار دارد و سپس بر اساس قاعده الواحد، نور اقرب، اول نور صادر از نورالانوار است. در مرتبه بعد عالم فرشتگان مقرب الهی که همان انوار قاهره طولی اند و بعد از اینان، عالم فرشتگان عقلی هم پایه(متکافه) قرار دارند. سپس عالم فرشتگان نیمه مجرد و نیمه مادی یعنی عالم مثال منفصل است که یکی از امتیازات فرشته شناسی اشراقی است و از این رو با تفصیل بیشتری به آن نظر شده و علاوه بر نگاه تاریخی به موضوع عالم مثال، دلایل اثبات نیز آورده شده است. در مرحله پایین تر عالم فرشتگان در عالم ماده است که بر اساس روایات و آیات و نیز تحلیل فلسفی بیان می گردد. در این فصل همچنین به تاثیرات فرشته شناسی فهلویون بر شیخ اشراق نیز پرداخته شده است. در فصل سوم، فرشته شناسی نزد فیض کاشانی مورد بررسی قرار گرفته است. ملامحسن فیض با غیر مادی دانستن ملائکه راه خود را از اهل حدیث جدا نموده و جانب فلاسفه را می گیرد. در ادامه مراتب و اقسام فرشتگان از دید فیض کاشانی موضوع تحقیق است که «ملائکه مهیّم» و ویژگی های آن ها به خصوص ابتهاج ایشان به ذات حق و غرق در محبت الهی بودنشان بررسی شده و مرتبه این فرشتگان نسبت به ملائکه عقلی با توجه به نظرات حکیم میرزاهاشم اشکوری مورد بحث قرار گرفته است. یکی دیگر از موضوعات مهم در این باره فرشتگان مدبّر عالم ماده اند که با توجه به بُعد نورانی و معنوی دادن به عالم ماده از جهت جهان بینی اسلامی بسیار حائز اهمیت است و همراهی عالم مجردات و عالم ماده و تفکیک ناپذیری آن ها را نشان می دهد. همچنین صفاتی که فیض کاشانی با توجه به آیات و روایات با دید حکیمانه حود برای فرشتگان می شمارد در این بخش از رساله بررسی شده است. فیض با کمک عالم مثال به توجیه فلسفی صفات جسمانی ملائکه می پردازد و بر آن مویداتی روایی عرضه می نماید که از جهت مقام حدیثی فیض کاشانی برای اهل فلسفه بسیار مهم است. در فصل چهارم رساله، مقایسه تطبیقی آرای دو اندیشمند بزرگ اسلامی آورده شده و به تفصیل نقش و ضرورت فرشته شناسی از حیث خداشناسی و نگاه توحیدی به هستی، تبیین نبوت، وحدت ادیان، معرفت شناسی و نهایتاً نقش فرشتگان در انسان شناسی از دید این دو اندیشمند آمده است. به جهت اهمیت نقش و جایگاه هستی شناختی فرشتگان، در بخشی جداگانه به بررسی تطبیقی نظر فیض کاشانی و شیخ اشراق پرداخته شده و هر مرتبه به تفصیل در نظر این دو متفکر آمده است. در پایان نیز با توجه به مفاد نظر این دو و منابع فکری ایشان، وحدت وحی و عقل و شهود نزد آن ها و برائت آن ها از علم و عرفان منقطع از وحی الهی نشان داده شده است.

معاد جسمانی از دیدگاه غیاث الدین منصور دشتکی و ملاصدرا
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید مطهری - دانشکده الهیات و معارف اسلامی شهید مطهری 1392
  معصومه اسماعیلی   منیره پلنگی

در قرن دهم هجری در زمینه ی بحث عقلی از معاد جسمانی نخستین قدم از سوی «غیاث الدین منصور دشتکی شیرازی» در مکتب فلسفی شیراز برداشته شد. وی با تألیف کتاب حجّه الکلام نظریه ای بدیع در این مسأله ارائه کرد. صدرالمتالّهین که به این کتاب دسترسی داشت، نظریه ی ابتکاری غیاث الدین منصور را در این مسأله مورد مناقشه قرار داد و اشکال تناسخ را بر آن وارد دانست. وی با تمسّک به مبانی ابتکاری اش در حکمت متعالیه، برهانی فلسفی بر اثبات معاد جسمانی اقامه نمود و بسیاری از مطالب و عبارات دشتکی را بدون ذکر نامی از او عیناً در کتب خویش آورد. همین امر موجب شد تا منتقدین ملّاصدرا همچون «ضیاءالدین درّی اصفهانی» به ایشان نسبت انتحال و سرقت علمی داده و وصف بدیع بودن را از نظریه ی صدرالمتالّهین بستانند. بنابراین، پاسخ به این پرسش که «آیا نظریه ی معاد جسمانی ملّاصدرا همان گونه که از ضیاءالدین درّی اصفهانی نقل شده است، رونوشتی از آراء غیاث الدین منصور دشتکی می باشد؟ یا اینکه با فرض تأثر ملّاصدرا از دشتکی، نظریه ای ابداعی است؟» انگیزه ی اصلی تألیف این رساله گردید. پژوهش و دقّت نظر در مبانی نظری دشتکی و ملّاصدرا برای اثبات معاد جسمانی نشان داد که نقل بخش اعظم کتاب حجّه الکلام توسط صدرالمتالّهین، بدون ذکر نامی از کتاب مزبور هرگز به معنای اخذ نظریه ی غیاث الدین منصور و انتحال آن به خود نمی باشد، زیرا این دو حکیم در مسأله ی معاد جسمانی با هم اختلاف مبنایی و جوهری داشته و بر اساس مبانی متفاوت در عین استفاده از عبارات مشابه، به نتایج مختلفی دست یافته اند. به اجمال می توان گفت ملّاصدرا در طرح نظریات فلسفی خود همچون اصالت وجود، حرکت جوهری، ترکیب اتّحادی نفس و بدن، حدوث جسمانی نفس و تجرّد قوّه ی خیال وام دار آراء دشتکی ها بوده است و می توان منشأ و ظهور ابتدایی مبانی خاصّ ملّاصدرا را در آثار غیاث الدین منصور یافت.

غایت حرکت در حکمت متعالیه و مقایسه آن با دیدگاه ابن سینا
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید مطهری - دانشکده الهیات و معارف اسلامی شهید مطهری 1392
  سمیه قاسمی نراقی   سید مصطفی محقق داماد

نگاه غایت مدارانه به هستی، از ویژگی های حکیم الهی است. این ویژگی در فلسفه اسلامی چنان پررنگ شده که ابن سینا علم به غایت را افضل علوم می شمرد. ملاصدرا با طرح حرکت جوهری و تعمیم آن به کل هستی نگاهی نو به غایت حرکت را ارائه داد، که ما در این پژوهش به تفصیل به تفاوت نگاه ملاصدرا و ابن سینا به مسأله حرکت پرداخته ایم. ملاصدرا معانی عام «خروج از مساوات» و «نفس تبدّل و غیریت» را برای حرکت پذیرفت، لذا حرکت جوهری او علاوه بر معنای مشایی حرکت که برپایه آموزه قوه و فعل ارسطویی است و بر حیثیت فقدان موجود مادی تکیه دارد، بر مثال حرکت در عالم مثل افلاطونی و سیر و سلوک عرفانی در قوس نزول و صعود هم دلالت دارد. این معنای دوم حاکی از حیثیت وجدان، حیات، عشق فراگیر در کل هستی و حرکت حبی موجودات به سوی حق است. او معتقد است همه مخلوقات حرکت جوهری حبّی به سوی غایت خود دارند. این حرکت جوهری واحد است و غایتی واحد دارد. غایت نهایی این حرکت واحد، بازگشت به سوی خدا در قیامت است. ملاصدرا ذیل آیات مربوط به تحقق قیامت دو تفسیر ارائه می دهد: تفسیر اوّل تحقق قیامت صغری برای انسان صغیر تا مقام فناء است و تفسیر دوم تحقق قیامت کبری برای عالم یا انسان کبیر تا بازگشت کلّ ماسوی به سوی خداست. این دو تفسیر چنین جمع می شود که قیامت باطن دنیاست. افرادی می توانند با مرگ ارادی یا طبیعی و سیر در مسیر نشئات، آن را مشاهده کنند، که این قیامت صغراست؛ علاوه بر این زمانی می رسد که این باطن برای همه مشهود و مکشوف می شود و قیامت کبری برای کل عالم تحقق می یابد. شرح این دو تفسیر، یکی از مصادیق آمیختگی برهان، عرفان و قرآن در حکمت ملاصدراست که در آن مباحث عمیق فلسفه و عرفان به خدمت تفسیر قرآن درمی آید.

ارتباط بین نظام فلسفی و طب سینوی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید مطهری - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1393
  احسان کردی اردکانی   نجفقلی حبیبی

ابن سینا در زمینه فلسفه و پزشکی نظامی را پی ریزی کرده است که شارحان متعددی در شرق و غرب در پی فهم و شرح آن بوده اند. این رساله در صدد فهم و تبیین ارتباط بین نظام فلسفی ابن سینا و طب اوست. طب سینوی، مبتنی بر پیش فرض های فلسفی ابن سیناست. او ضمن توجّه به عدم خلط مسائل علوم، در کتب طبی خود به وفور از مبانی و قواعد فلسفی به عنوان اصل موضوعی استفاده کرده است و معتقد است طبیب از آن جهت که طبیب است نباید وارد مسائل فلسفی طب شود. مسأله اصلی رساله آن است که نسبت فلسفه ابن سینا با طب سینوی چگونه است؟ نگارنده ضمن بررسی کارکردهای فلسفه در طب و ضرورت نگاه فلسفی به طب سینوی، تأثیرات هستی شناختی، فلسفه طبیعی و انسان شناختی فلسفه ابن سینا بر طب سینوی را مورد واکاوی قرار داده است.