نام پژوهشگر: محمدرضا ایمانپور

اثرات شوری و درجه حرارت روی بازماندگی، برخی شاخص های رشد، ترکیب تقریبی لاشه و پارامترهای بیوشیمیایی خون در بچه ماهیان سفید rutilus frisii kutum (kamenskii, 1901)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده مرتع و آبخیزداری و شیلات و محیط زیست 1389
  طیبه عنایت غلامپور   محمدرضا ایمانپور

با توجه به اهمیت اقتصادی و ارزش تجارتی ماهی سفید در صنعت آبزی پروری کشور از یک سو و کمبود اطلاعات در زمینه ی شرایط بهینه رشد این ماهی در کارگاه های تکثیر و پرورش از سوی دیگر، این تحقیق به منظور تعیین شرایط اپتیمم دمایی و شوری جهت پرورش موفقیت آمیز این گونه تا رسیدن به وزن رهاسازی انجام شد. در تحقیق حاضر، تاثیر دو فاکتور مذکور در آبزی پروری روی برخی شاخص های رشد، بازماندگی، ترکیب تقریبی لاشه و پارامترهای بیوشیمیایی خون بچه ماهیان سفید مورد بررسی قرار گرفت. در این راستا، بچه ماهیان با میانگین وزن 02/0± 22/0 گرم تحت سطوح مختلف شوری (0، 2، 4، 7 و10 گرم در لیتر) و درجه حرارت (24، 28 و 32 درجه سانتیگراد) به مدت 2 ماه پرورش یافتند. جهت دستیابی به سطوح شوری و درجه حرارت مورد نظر، شوری آب به تدریج به میزان 2 گرم بر لیتر و درجه حرارت به میزان 1 درجه سانتیگراد در هر 24 ساعت افزایش یافتند. در پایان دوره آزمایش، عمل خونگیری از طریق قطع ساقه دمی انجام و پارامترهای خونی شامل گلوکز، کلسترول، پروتئین کل، کلسیم، منیزیم، سدیم، پتاسیم، هماتوکریت و ترکیب تقریبی لاشه بچه ماهیان (رطوبت، خاکستر، پروتئین و چربی) مورد اندازه گیری قرار گرفت. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که وزن اکتسابی (wg)، نرخ رشد روزانه (dgr)، ضریب تبدیل غذایی (fcr)، نرخ رشد ویژه (sgr) و درصد افزایش وزن بدن (%bwg) بچه ماهیان در پایان دوره آزمایش به طور معنی داری تحت تاثیر درجه حرارت و شوری قرار گرفتند (01/0>p) ولیکن اثر متقابل این دو فاکتور بر پارامترهای مذکور معنی دار نبود (05/0<p). با توجه نتایج حاصل از مقایسات میانگین شاخص های رشد، مقادیر 2 و 4 گرم بر لیتر به عنوان اپتیمم میزان شوری تعیین و در مقایسه با سایر سطوح دمایی، دمای 24 درجه سانتیگراد به عنوان دمای اپتیمم جهت پرورش و دستیابی به بهینه رشد این گونه مشخص گردید. شاخص وضعیت بچه ماهیان (cf) تحت تاثیر درجه حرارت، شوری و ارتباط متقابل این دو عامل قرار نداشت (05/0<p). نتایج حاصل از آنالیز پارامترهای بیوشیمیایی خون )گلوکز، کلسترول، پروتئین کل، کلسیم، منیزیم، سدیم و پتاسیم) و همچنین ترکیبات تقریبی لاشه بچه ماهیان (رطوبت، پروتئین، چربی و خاکستر) که در پایان دوره آزمایش مورد بررسی قرار گرفتند، حاکی از عدم تاثیر معنی دار درجه حرارت، شوری و ارتباط متقابل این دو فاکتور بر پارامترهای مذکور بود (05/0<p). تاثیر درجه حرارت بر هماتوکریت معنی دار (05/0>p) ولیکن اثر شوری و همچنین اثر متقابل درجه حرارت و شوری بر هماتوکریت معنی دار نبود (05/0<p).

مطالعه تغییرات سطوح هورمونهای استروئیدی جنسی و مراحل رسیدگی گنادی در فصول و اندازه های مختلف ماهی سفید (rutilus frisii kutum kamenskii 1901)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده مرتع و آبخیزداری و شیلات و محیط زیست 1389
  سعید شفیعی ثابت   محمدرضا ایمانپور

در این پژوهش به منظور بررسی تغییرات سطوح هورمون های استروئیدی جنسی 17-بتا استرادیول، تستوسترون و 17-آلفا هیدروکسی پروژسترون و مراحل تکامل تخمدان مولدین ماهی سفید با تغییرات فصلی و اندازه ماهی به تعداد 115 قطعه ماهی سفید بررسی گردید. نمونه برداری 15 ماه از اسفند ماه 1386 الی اردیبهشت ماه 1388 در منطقه شرق گیلان ناحیه بندرکیاشهر انجام شد. پس از صید ماهی و ثبت خصوصیات زیست شناسی، دسته بندی کلاسه ماهیان در اندازه های تعیین شده از ماهیان خونگیری به عمل آمد و با تهیه سرم از طریق روش رادیوایمونواسی ria میزان هورمونهای جنسی استروئیدی اندازه گیری شد. بافت گناد نمونه ها بطور ماهانه برداشته شده و پس از تثبیت نمونه ها مراحل مختلف رشد گنادها از طریق روشهای بافت شناسی و میکروسکوپ نوری بررسی شد. در طول دوره نمونه برداری هیچ گونه بدشکلی یا آلودگی انگلی در نمونه مولدین ماهی سفید مشاهده نشد. نتایج حاصل از مطالعه کلاسه بندی اندازه ماهی با میزان سطوح هورمون های استروئیدی ماهی سفید نشان داد که با افزایش اندازه ماهی در کلاسه های دامنه زیر 35 سانتیمتر و سن 3 سال، دامنه اندازه 45-35 سانتیمتر و سن 4 سال و دامنه بالای 45 سانتیمتر و سن 5 سال تغییرات میزان غلظت هورمون های استروئیدی جنسی روند افزایشی نشان داده بطوریکه این افزایش از کلاسه اول به دوم و دوم به سوم معنی دار بود (01/0>p). بین مراحل رسیدگی گنادی در کلاسه های اول و دوم و سوم اندازه ماهی در فصول مختلف اختلاف معنی داری مشاهده نگردید (05/0p>). نتایج مطالعات نشان داد که روند نوسان های غلظت هورمونهای استروئیدی با تغییرات فصلی مرتبط است به طوری که روند تغییرات غلظت هورمون 17- بتا استرادیول کلاسه های طولی بترتیب در اسفند ماه به حداکثر میزان خود یعنی 88/78، 51/80 ، 79/120رسید. بیشترین غلظت هورمون 17- آلفا هیدروکسی پروژسترون و تستوسترون در کلاسه های طولی بترتیب برابر با 77/0، 16/1، 56/1 و 7/1، 85/2، 63/5 در فروردین رسید. نتایج حاصل از تغییرات فصلی با روند رسیدگی گنادی نشان داد که غالب نمونه های مولدین فصل بهار در مرحله در حال تخمریزی و بعد از تخمریزی بوده اند ( vو vi). در فصل تابستان تخمدانها در مرحله استراحت (ii و iii) بوده، در فصل پائیز مرحله شروع زرده سازی و رسیدگی تخمدانها (iiiوiv) و فصل زمستان ادامه زرده سازی، تکمیل رسیدگی و آمادگی تخمریزی وارد مراحل (iv و v) گردیدند. همچنین شاخص گنادی در اسفندماه شروع به افزایش نمود و بیشینه مقدار شاخص گنادی در فروردین ماه بوده است (01/0>p). با توجه به مطالعات بافت شناسی تخمدان، ماهی سفید از گروه ماهیان تخمریزی همزمانی می باشد

اثرات فیتاز و جایگزینی منابع پروتئین گیاهی (پودرسویا و گلوتن ذرت) به جای پودر ماهی روی شاخص های رشد، بقاء، کیفیت لاشه و پارامترهای بیوشیمیایی خون بچه ماهیان سفید (rutilus frisii kutum)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده مرتع و آبخیزداری و شیلات و محیط زیست 1389
  مریم اسفندیاری   وحید تقی زاده

در این مطالعه بچه ماهیان سفید با میانگین وزنی 09/0±32/2 گرم با جیره های آزمایشی دارای 43 درصد پروتئین خام، انرژی خام 4362 کیلوکالری بر کیلوگرم جیره و 11 درصد چربی خام به مدت 8 هفته تغذیه شدند. جیره های آزمایشی دارای درصدهای مختلف پودر سویا و گلوتن ذرت بودند که جایگزین پودر ماهی شدند. این تحقیق در طرح آماری کاملاً تصادفی مورد بررسی قرار گرفت. پس از 8 هفته در پایان دوره رشد، شاخص های رشد (درصد بقا، وزن نهایی، افزایش وزن، مقدار غذای مصرف شده، ضریب تبدیل غذایی، نسبت بازده پروتئین، ضریب رشد ویژه و رشد روزانه)، ترکیب لاشه (شامل رطوبت، خاکستر، چربی و پروتئین) بچه ماهیان تغذیه شده با جیره های آزمایشی و همچنین برخی ترکیبات بیوشیمیایی خون اندازه گیری شد. نتایج بدست آمده نشان داد که جایگزینی 9 تا 15 درصد از پودر ماهی با پودر سویا و گلوتن ذرت تاثیری بر عملکرد رشد بچه ماهیها نداشت. ترکیب لاشه ماهیها متاثر از ترکیب جیره ها بود. پودر سویا، گلوتن ذرت و پودر ماهی روی ترکیبات بیوشیمیایی خون تاثیر گذاشتند. با افزایش پودر سویا و گلوتن ذرت میزان سدیم، کلسیم، منیزیم و تری گلیسیرید افزایش یافت. کلسترول، گلوکز، پروتئین خون و پتاسیم با افزایش پودر سویا و گلوتن ذرت کاهش یافتند. آنزیم فیتاز اثری روی بقا، شاخص های رشد و ترکیب لاشه نداشت. در حضور آنزیم فیتاز پارامترهای بیوشیمیایی خون شامل کلسیم، کلسترول، منیزیم، پروتئین، پتاسیم و تری گلیسیرید کاهش یافت و گلوکز و سدیم افزایش یافت. این مطالعه نشان می دهد که پودر سویا و گلوتن ذرت می تواند جایگزین درصدی از پودر ماهی در جیره بچه ماهیان سفید شود بدون اینکه تاثیر منفی بر عملکرد رشد این بچه ماهیان داشته باشد. کلمات کلیدی: بچه ماهی سفید، پودر سویا، گلوتن ذرت، تغذیه

توالی یابی فاکتور رشد شبه انسولین- یک (igf-i) در تاسماهی ایرانی (acipenser persicus) و بررسی بیان آن طی رشد جبرانی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده مرتع و آبخیزداری و شیلات و محیط زیست 1391
  مهتاب یارمحمدی   علی شعبانی

در این مطالعه تاثیر دوره‏های متفاوت گرسنگی و غذادهی مجدد متعاقب آن بر روی عملکرد رشد جبرانی، شاخص‏های بیوشیمیایی خون و بیان igf-i mrna در بچه تاسماهی ایرانی و در شرایط پرورشی یکسان به مدت 8 هفته مورد مطالعه قرار گرفت. پس از یک هفته سازگاری با شرایط آزمایشی، 375 عدد ماهی(با وزن متوسط 28/0± 06/108 (± انحراف استاندارد) گرم و به تعداد 25 عدد ماهی در هر حوضچه) به صورت کاملا تصادفی در 15 حوضچه مدور بتونی با حجم 1000 لیتر توزیع شدند. این مطالعه در قالب یک طرح کاملاً تصادفی با پنج گروه آزمایشی و در سه تکرار شامل تیمار کنترل (c) (بدون دوره محرومیت غذایی) و تیمارهای یک (w1)، دو (w2)، سه (w3) و چهار هفته (w4) گرسنگی و چهار هفته غذادهی بعد از آن در همه گروه‏ها در حد اشتها بود. زیست سنجی ماهیان و نمونه‏برداری از خون و بافت در وسط (بعد از اتمام دوره‏های گرسنگی) و انتهای دوره آزمایشی (بعد از اتمام تغذیه مجدد) صورت گرفت. فاکتورهای وزن بدن، ضریب رشد ویژه (sgr)، ضریب چاقی (cf)، وزن به‏دست آمده (wg) و شاخص کبدی (hsi) در طول دوره گرسنگی بطور معنی داری کاهش یافت. وزن بدن در تیمارهای w2، w3 وw4 در مقایسه با تیمارهای شاهد و w1 بطور معنی‏داری کاهش یافت ولی بعد از دوره غذادهی مجدد، رشد افزایش یافت.بطوریکه وزن ماهیان در تیمار w1 به وزن ماهیان تیمار شاهد رسید و sgr بالاتری را نیز نشان دادند که بیانگر رشد جبرانی کامل در ماهیان این تیمار بود. اما ماهیان در تیمارهای دیگر آزمایشی علیرغم بروز sgr بالاتر، وزن نهایی آنها کمتر از تیمار شاهد بود و فقط رشد جبرانی نسبی را نشان دادند. شاخص کبدی در ماهیان در طول دوره گرسنگی کاهش ولی بعد از تغذیه مجدد در تیمارهای مختلف آزمایشی بطور معنی‏داری افزایش یافت. سطوح گلوکز و انسولین پلاسما طی گرسنگی و تغذیه مجدد متعاقب آن تغییر معنی‏داری نشان نداد. چربی کل و تری‏گلیسرید پلاسما طی دوره گرسنگی در تیمارهای مختلف گرسنگی نسبت به تیمار شاهد افزایش یافت و بعد از تغذیه مجدد کاهش یافت. نتایج کلونینگ و تعیین توالی igf-i cdna در تاسماهی ایرانی، منطقه کد کننده پروتئین (cds) متشکل از 162 اسید آمینه شامل پنج حوزه (دمین) a،b، c، d و e را نشان داد. توالی نوکلئوتیدی و پروتئینی igf-i در تاسماهی ایرانی دارای مشابهت بالایی با دیگر گونه های تاسماهیان از جمله تاسماهی استرلیاد، روسی، سیبری و فیل ماهی و همچنین دیگر گروه‏های مهره داران بود. نتایج این تحقیق نشان داد که بیان igf-i mrna در بافت‏های کبد و عضله طی دوره‏های گرسنگی و تغذیه مجدد تحت تاثیر قرار گرفت بطوریکه بیان igf-i mrna کبدی طی دوره گرسنگی نسبت به شاهد افزایش داشت و بعد از تغذیه مجدد بیان آن در تیمارهای مختلف گرسنگی کاهش یافت ولی همچنان نسبت به تیمار شاهد بالاتر بود. همچنین بیان igf-i mrna عضله در طول گرسنگی کاهش یافت و بعد از تغذیه مجدد سطوح آن در مقایسه با شاهد افزایش یافت . اگرچه سطوح igf-i mrna بین تیمارهای مختلف گرسنگی و تغذیه مجدد بین تیمارهای مختلف گرسنگی و تغذیه مجدد در بافت‏های عضله و کبد تفاوت معنی‏دار را نشان نداد. نتایج این پژوهش نشان داد که دوره های کوتاه مدت گرسنگی تاثیر منفی روی رشد تاسماهی ایرانی در مرحله جوانی نداشت. همچنین می‏توان نتیجه‏گیری نمود که بیان igf-i mrn بصورت آندوکرینی در کبد و همچنین پاراکرینی/ اتوکرینی در عضله، در رشد جبرانی القاء شده دارای نقش کلیدی نمی‏باشد

اثرات رژیم غذایی حاوی 17 - بتا استرادیول روی رشد، تغییر جنسیت و کیفیت گناد در ماهی قرمز (carassius auratus)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1391
  رضا ترخانی   محمدرضا ایمانپور

ماهی قرمز (carassius auratus gibelio) از خانواده کپور ماهیان بوده و به لحاظ شرایط زیستی و تغذیه ای شبیه کپور معمولی (cyprinus carpio) می باشد. تکثیر و پرورش این ماهی به منظور تأمین ماهی کوچک مورد نیاز سفره هفت سین نوروزی و نیز برای علاقه مندان به نگهداری آکواریوم، چندین سال است که رونق یافته و نیاز به آن هر سال بیشتر می شود. استروژن های طبیعی نقش عمده ای را در کنترل تولیدمثل در ماده ها، و در دامنه محدودتر در نرها، بازی می کنند به علاوه، غلظت فیزیولوژیکی استروژن برای حفظ رشد سلول ها و چندین واکنش بیولوژیکی دیگر ضروری است. در ماهیان استخوانی، اعمال هورمونی نقش مهمی از قبیل تغییر جنسیت و رسیدگی جنسی به طور مصنوعی را در آبزی پروری بازی می کند، همچنین در این ماهیان، استروژن ها عهده دار رشد و رسیدگی جنسی تخمک ها می باشند. ویتلوژنین یک گلیکولیپوفسفوپروتئین بزرگ می باشد که به طور مشخصی در کبد حیوانات، تحت کنترل 17- بتا استرادیول (e2) سنتز، چربی دار، فسفره و قنددار می شود و با توجه به این که استروئیدهای جنسی در مراحل طبیعی تمایز جنسی ماهیان شرکت دارند، می توان با استفاده از استروئیدهای خارجی، تمایز جنسی را در تمام ماهیان تمایز نیافته کنترل کرد. در این تحقیق ماهی قرمز توسط استرادیول با دوزهای 10، 25 و 50 میلی گرم در کیلوگرم جیره غذایی به مدت 11 ماه مورد تغذیه قرار گرفت و در پایان، فاکتورهای رشد و تغذیه ای، خصوصیات اسپرم و تخمک و هورمون های جنسی ماهیان نر و ماده مورد ارزیابی قرار گرفتند. ماهیان تیمارهای e2 دارای رشد کمتری نسبت به تیمار شاهد بودند و خصوصیات تخم و تخمک با افزایش دوزهای e2 افزایش یافت همچنین خصوصیات اسپرم شناختی با افزایش دوز e2 کاهش یافت. با افزایش دوزهای e2 تعداد ماهیان ماده افزایش یافت به طوری که تیمار d دارای 100% ماهیان ماده بود.

مطالعه ی روند تکاملی تخمدان، رسیدگی جنسی، برخی از شاخص های بیولوژیکی گنادی و اوج تخم ریزی ماهی حلوا سفید،(pampus argenteus (euphrasen, 1788، در آب های خلیج فارس (سواحل قشم)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده مرتع و آبخیزداری و شیلات و محیط زیست 1391
  علی نکورو   وحید تقی زاده

در این پژوهش، روند تولید مثلی ماهی حلوا سفید (pampus argenteus) در آب های خلیج فارس (سواحل قشم در استان هرمزگان) بررسی شد. نمونه برداری با استفاده از تور گوشگیر ثابت و شناور، از فروردین 1390 تا فروردین 1391 و در عمق 12-4 متر صورت گرفت. 474 نمونه (292 نر و 182 ماده) جمع آوری شد. ماهیان نر نسبت به ماده طول کمتری داشتند (001/0 < p، anova) و رابطه طول با وزن آن ها کاملاً متفاوت بود. این رابطه برای ماده ها به صورت (001/3sl 049/0=tw) و برای نرها به صورت (644/2 sl 129/0=tw) بود. نسبت نر به ماده در ماه های اوج تخم ریزی افزایش پیدا کرد (001/0 > p،chi-square t-test )، به طوری که نسبت ماهیان نر طی این ماه ها، 67 درصد از کل ماهیان صید شده بود. مراحل رسیدگی و بافت شناسی تخمدان ها بر اساس شکل ظاهری، اندازه ی اووسیت، لایه فولیکولی، دیواره سلولی، واکوئل، هسته و هستک ها مشخص و تشریح شد. در انتها هفت مرحله رسیدگی گنادی تشخیص داده شد. این مراحل شامل: نارس- در حال توسعه، استراحت، در حال توسعه، توسعه یافته، رسیده، در حال رهاسازی و بازسازی بود. همچنین تفاوت معنی داری در میزان پراکنش و اندازه اووسیت در 3 بخش مختلف تخمدان (ابتدایی، میانی و انتهایی) مشاهده نشد (05/0> p two-way anova,). ماده ها در دسته ی طولی (طول استاندارد) 26-5/24 سانتی متر و ماهیان نر در دسته ی طولی 23-5/21 سانتی متر، دارای بیشترین باروری بودند. نتیجه گرفته شد که دوره ی تخم-ریزی این ماهی طولانی است و از فروردین تا شهریور ماه ادامه دارد. برای هر دو جنس دو اوج تخم-ریزی مشاهده شد. برای ماده ها اولین اوج در اردیبهشت و دومین اوج در مرداد ماه و برای ماهیان نر اولین اوج در خرداد و دومین اوج در مرداد ماه رخ داد. در پایان نتیجه گیری شد که چرخه ی تولید مثلی ماهی حلوا سفید با چرخه تکاملی دیگر ماهیان استخوانی دارای تخم ریزی متوالی مطابقت دارد. واژه های کلیدی: پراکنش اووسیت، اوج تخم ریزی، حلوا سفید، خلیج فارس، رسیدگی تخمدان، هرمزگان

بکارگیری آنزیم گلوکاناز و آنزیم زایلاناز در جیره غذایی بر پایه ذرت، گندم و جو و اثر بر رشد و لاشه ماهی کپور معمولی (cyprinus carpio)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1391
  میثم محمدبیگی   وحید تقی زاده

چکیده کربوهیدرات ها دارای ترکیباتی می باشند که به صورت کلی به نام پلی ساکاریدهای غیر نشاسته ای شناخته می شوند. این ترکیبات دارای زیر واحدهای مختلفی، بر اساس نوع منبع مورد استفاده می باشند. از متداول منابع مورد استفاده در جیره آبزیان، گندم، جو و ذرت می باشد. ترکیبات پلی ساکاریدهای غیر نشاسته ای در این مواد شامل بتاگلوکان ها (به خصوص در جو) و آرابینوزایلان ها (به خصوص در گندم و ذرت) می باشند. در این آزمایش 270 قطعه ماهی کپور معمولی (cyprinus carpio) با میانگین وزنی 03/0±44/13 گرم، طی یک طرح آزمایشی کاملاً تصادفی، به وسیله سه تیمار بر پایه جو، ذرت و گندم و در سه تکرار، به مدت 56 روز در سالن تحقیقات آبزیان دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، مورد تغذیه قرار گرفتند. جیره های مذکور به وسیله آنزیم های اندو بتا(4)3-1 گلوکاناز (جیره بر پایه جو) و اندو بتا4-1 زایلاناز (جیره های بر پایه گندم و ذرت) در دو سطح 1/0 و 5/0% تیمار شدند. پارامترهای مورد بررسی برای کیفیت لاشه، شامل پروتئین، چربی و رطوبت لاشه و پارامترهای مورد نظر در مورد رشد، شامل ضریب رشد ویژه، ضریب تبدیل غذایی، کارایی پروتئینی، افزایش وزن و فاکتور وضعیت بودند. پس 56 روز آزمایشی، نتایج آزمایشات نشان دادند که افزایش استفاده از آنزیم اندو بتا(4)3-1 گلوکاناز در جیره بر پایه جو، سبب افزایش وزن )05/0>p)، ضریب رشد ویژه، ضریب تبدیل غذایی، ضریب کارایی پروتئینی و بهبود فاکتور وضعیت)05/0<p) گردید. استفاده از آنزیم اندو بتا4-1 زایلاناز در جیره بر پایه گندم سبب کاهش ضریب رشد ویژه و اضافه وزن، افزایش ضریب تبدیل غذایی، کاهش کارایی پروتئینی )05/0>p) و فاکتور وضعیت گردید )05/0<p)؛ همچنین این آنزیم در جیره بر پایه ذرت، سبب افزایش ضریب تبدیل غذایی، کاهش ضریب کارایی پروتئینی، اضافه وزن )05/0<p)، ضریب رشد ویژه و فاکتور وضعیت )05/0>p) گردید. در مورد کیفیت لاشه، استفاده از آنزیم های به کار رفته در جیره تأثیری در میزان رطوبت لاشه نداشت )05/0<p) ولی استفاده از آنزیم اندو بتا4-1 زایلاناز در هر دو جیره بر پایه ذرت و گندم سبب افزایش میزان خاکستر لاشه شد ولی آنزیم اندو بتا(4)3-1 گلوکاناز سبب کاهش میزان خاکستر لاشه ماهیان تغذیه شده با جیره بر پایه جو گردید )05/0>p). با توجه به اینکه با افزایش میزان آنزیم مورد استفاده در جیره بر پایه گندم، از میزان کارایی پروتئینی این ماهیان کاسته شد، لذا با افزایش آنزیم در جیره بر پایه گندم، از میزان پروتئین لاشه این ماهیان کاسته شد؛ به همین ترتیب، نتایج مشابهی از استفاده کردن آنزیم در جیره بر پایه ذرت مشاهده شد)05/0>p). استفاده از آنزیم زایلاناز در جیره های بر پایه گندم و ذرت سبب کاهش میزان چربی بافتی شد )05/0>p) ولی افزایش استفاده از آنزیم بتاگلوکاناز در جیره بر پایه جو سبب افزایش چربی بافتی در ماهیان تغذیه شده گردید )05/0>p).

تعیین رسیدگی جنسی تاس ماهی ایرانی (acipenser persicus) در شرایط آزمایشگاهی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1391
  هاجر آذرین   محمدرضا ایمانپور

تاثیر هورمون 17-آلفا، 20-بتا، دی هیدروکسی پروژسترون بر بلوغ تخمک های تاس ماهی ایرانی (acipenser persicus) در شرایط آزمایشگاهی بعد از گذشت 7، 10، 12، 24 و 30 ساعت انکوباسیون مورد بررسی قرار گرفت. تخمک-ها در محیط کشت sis، rms، l-15 و psacf در حضور 1 میکروگرم در میلی لیتر هورمون 17-آلفا، 20-بتا، دی هیدروکسی پروژسترون انکوباسیون شدند. ارتباط بین فاکتورهای بیوشیمیایی خون (کلسیم، منیزیوم، پروتئین کل، کلسترول و گلوکز) و هورمون های جنسی (تستوسترون، 17-بتا استرادیول و پروژسترون) با وزن و طول چنگالی ماهیان ماده و خصوصیات بیولوژیکی گناد (تعداد تخمک در گرم، تعداد لارو در گرم، میزان تخم سیال، هماوری نسبی، شاخص گنادوسوماتیک، موفقیت تخم گشایی و درصد لقاح) در 16 ماهی ماده از جمعیت مهاجر تاس ماهی ایرانی مورد بررسی قرار گرفت. همچنین ارتباط بین درصد لقاح و زمان انکوباسیون تخمک ها در چهار محیط کشت طی بلوغ در شرایط آزمایشگاهی مورد مطالعه قرار گرفت. در همه محیط کشت ها درصد لقاح با افزایش زمان انکوباسیون کاهش یافت. بالاترین میزان درصد لقاح مربوط به زمانی بود که تخمک ها به مدت 12 ساعت در محیط کشت sis انکوباسیون گردیدند. در محیط کشت sis با گذشت زمان درصد لقاح به طور معنی داری کاهش یافت و به طور میانگین از 65/5 ± 84 بعد از 12 ساعت به 43/14 ± 3/8 بعد از 30 ساعت رسید، در صورتی که در روش متداول در کارگاه این میزان تنها 13/33 ± 18/39 محاسبه شد که از نظر آماری اختلاف معنی داری در سطح 05/0 داشتند. در محیط کشت l-15 و rms، تنها بین تیمار های 12 و 24 ساعت انکوباسیون اختلاف معنی دار یافت شد که تیمار 12 ساعت انکوباسیون به طور معنی داری بالاترین درصد لقاح را نشان داد (05/0>p). بین وزن بدن و منیزیوم خون ارتباط معکوسی وجود داشت (05/0>p). همچنین ارتباط بین گلوکز خون با میزان تخم سیال، هماوری نسبی، شاخص گنادوسوماتیک و تعداد تخمک در گرم معکوس بود (05/0>p). ارتباط معنی داری بین 17-بتا استرادیول، پروژسترون، تستوسترون و درصد لقاح وجود نداشت. میانگین شاخص قطبیت تخمک ها در محیط کشت sis، l-15، rms و psacf بعد از گذشت 12 ساعت انکوباسیون به ترتیب 65/4 ± 08/9، 40/3 ± 56/5، 95/2 ± 36/7 و 54/2 ± 86/5 بود. این نتایج نشان داد که بررسی بلوغ تخمک در شرایط آزمایشگاهی می تواند به عنوان یک ابزار عملی جهت بهبود مدیریت تولیدمثلی تاس ماهی ایرانی مورد استفاده قرار گیرد.

اثرات جایگزینی منابع پروتئین گیاهی (کنجاله کنجد و گلوتن ذرت) به جای پودر ماهی روی شاخص های رشد، کیفیت لاشه، بقاء و پارامترهای بیوشیمیایی و خونی کپور دریایی جوان cyprinus carpio linnaeus (1785)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده منابع طبیعی گرگان 1392
  نگار مرادی   محمدرضا ایمانپور

این مطالعه به منظور بررسی امکان جایگزینی پروتئین های کنجاله کنجد و گلوتن ذرت به جای پودر ماهی در جیره غذایی کپور دریایی (وزن اولیه 2±12) انجام شد. جیره غذایی با پروتئین خام 33%، انرژی خام 5/10 کالری بر گرم در 4 سطح جایگزینی جیره (1، 0%) 0، جیره (2، 16%) 160، جیره (3، 34%) 340 و جیره (4، 50%)500 گرم بر کیلوگرم ساخته شد و دوره پرورش به مدت 60 روز انجام شد. در پایان دوره آزمایش تفاوت معنی داری در شاخص های رشد مشاهده گردید (05/0p<) وزن به دست آمده، نرخ رشد ویژه، ضریب تبدیل غذایی و شاخص کارایی پروتئین تفاوت معنی داری در ماهیان تغذیه شده با جیره غذایی حاوی کنجاله کنجد و گلوتن ذرت داشتند (05/0p<) اما بین پروتئین، چربی و خاکستر تفاوت معنی داری مشاهده نشد (05/0<p)در حالی که بین تیمارها از لحاظ رطوبت تفاوت معنی داری مشاهده شد (05/0p<) جیره های آزمایشی اختلاف معنی داری در میزان گلوکز، توتال پروتئین، هماتوکریت و هموگلوبین از خود نشان دادند (05/0p<) در حالی که در ماهیان اختلاف معنی داری بین میزان آلبومین، کلسترول، تری گلیسرید، گلبول سفید و گلبول-قرمز وجود نداشت (05/0p<). هزینه ساخت غذا در جیره-های آزمایشی اختلاف معنی داری داشتند (05/0p<). بر اساس نتایج به دست آمده در آزمایش اخیر می توان بیان داشت که تا سطح 68% کل پروتئین جیره غذایی کپور ماهیان را می توان با کنجاله کنجد و گلوتن ذرت جایگزین کرد.

تاثیر برخی از مواد محافظ سرمایی و نسبت های مختلف رقیق کننده روی انجماد طولانی مدت و کیفیت اسپرم در فیل ماهی (huso huso)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده منابع طبیعی گرگان 1392
  علی صادقی   محمدرضا ایمانپور

چکیده در این تحقیق دو آزمایش انجام شد، در آزمایش اول تلاش شد تا بهترین ماده محافظ سرمایی نفوذ پذیر و بهترین نسبت رقیق سازی برای انجماد اسپرم فیل ماهی تعیین شود و برای این کار از متانول و دی متیل سولفوکساید به عنوان مواد محافظ سرمایی نفوذپذیر استفاده گردید که هر کدام درغلظت های 5، 10 و 20 درصد به رقیق کننده اضافه شدند. سپس اسپرم با رقیق کننده در نسبت های 5/0 : 1، 1 : 1و 2 : 1 مخلوط و سپس اسپرم منجمد شد. در آزمایش دوم بین استفاده از مواد محافظ سرمایی نفوذپذیر و استفاده از ترکیب بین ماده محافظ سرمایی نفوذپذیر و نفوذناپذیر روی کیفیت اسپرم انجمادزدایی شده فیل ماهی مقایسه ای انجام شد. برای این کار از متانول و دی متیل سولفوکساید به عنوان مواد محافظ سرمایی نفوذپذیر و از آلبومین سرم گاوی به عنوان ماده محافظ سرمایی نفوذناپذیر استفاده شد. یکبار متانول و دی متیل سولفوکساید، هر کدام درغلظت 10 درصد به رقیق کننده اضافه شدند و سپس رقیق کننده با نسبت 1 : 1 با اسپرم مخلوط شد. بار دیگر از ترکیب آلبومین سرم گاوی در غلظت های 5/2 ، 5 و 10 میلی گرم در میلی لیتر با متانول و دی متیل سولفوکساید 10 درصد استفاده شد که با رقیق کننده ترکیب شدند و سپس رقیق کننده با نسبت 1 : 1 با اسپرم مخلوط شد. برای بررسی کیفیت اسپرم انجمادزدایی شده در آزمایش اول، اسپرم های منجمد بعد از 3، 15، 30 و60 روز از حالت انجماد خارج شدند و همچنین برای آزمایش دوم، اسپرم ها پس از 30 و 60 روز از حالت انجماد خارج شدند. نتایج بدست آمده از آزمایش اول نشان داد که در تیماری که دارای دی متیل سولفوکساید 10 درصد و با نسبت رقیق سازی 1 : 1 بود بالاترین مدت زمان تحرک و درصد تحرک اسپرم های پس از 3، 15، 30 و 60 روز انجماد مشاهده شد (بترتیب s 52/47± 12/319 و % 40/2±31/30 ; s 42/20± 32/230 و % 60/2±41/23 ; s 70/20± 00/127 و % 80/2±10/13 ; s 42/18± 18/98 و % 10/2±30/10 ). نتایج بدست آمده از آزمایش دوم نشان داد که در تمام تیمارهای ترکیبی بین مواد محافظ سرمایی نفوذپذیر و نفوذناپذیر، طول دوره تحرک و درصد تحرک اسپرم های انجمادزدایی شده، نسبت به تیمارهایی که تنها دارای مواد محافظ سرمایی نفوذپذیر بودند، بالاتر بودند. در بین تیمارهای ترکیبی، تیماری که دارای دی متیل سولفوکساید 10 درصد با آلبومین سرم گاوی 10 میلی گرم در میلی لیتر بود، دارای بالاترین طول دوره تحرک و درصد تحرک اسپرم های انجمادزدایی شده پس از 30 و 60 روز انجماد بود (بترتیب s 47/20± 24/158 و % 80/2 ± 45/20 ; s 20/24± 58/131 و % 90/1±20/17). لغات کلیدی : دی متیل سولفوکساید، متانول، آلبومین سرم گاوی، مدت زمان تحرک اسپرم، درصد تحرک اسپرم

جداسازی، کشت و شناسایی سلولهای بنیادی عصبی مغز تاس ماهی ایرانی (acipenser persicus)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده منابع طبیعی گرگان 1392
  حدیثه کشیری   کامران حیدری

کشت های سلولی حاصل از مغز ماهیان دارای پتانسیل بالایی در بررسی واکنش های مختلف به مواد سمی، نوترینت ها و عوامل رشد دارند. در بررسی حاضر، تلاش گردید تا از بخش های مختلف مغز تاسماهی ایرانی (acipenser persicus) به عنوان یک ماهی غضروفی-استخوانی کشت طولانی مدت از سلول های بنیادی عصبی تهیه گردد. بدین منظور، بخش های مختلف مغز تاسماهی ایرانی (تلن سفالن، مزن سفالن و متن سفالن) جداسازی، در محیط dmem/f12 غنی شده با سرم گاوی جنینی (20% fbs) همراه با آنتی بیوتیک و آنتی میکوتیک کشت داده شده و در دمای 0c25 با co2%5 نگهداری شدند. محیط کشت هر سه روز یک بار تعویض و با محیط تازه جایگزین گردید. سلول های به دست آمده غالبا دوکی شکل بوده و پس از گذشت 3-2 هفته متلاقی و پاساژ داده شدند. سلول های کشت متن سفالن (مخچه) مغز تاسماهی ایرانی (cps) پس از طی بیش از 7 ماه و 9 پاساژ همچنان زنده بوده و ذخایر آن در آزمایشگاه موجود می باشد. به منظور تعیین درجه حرارت بهینه جهت رشد سلول های مغزی کشت داده شده، سلول ها در درجه حرارت های 20، 22، 25 و 28 درجه سانتی گراد قرار داده شده و شرایط رشد آن ها بررسی گردید. بالاترین رشد و تکثیر سلول های حاصل از مغز تاس ماهی ایرانی در شرایط آزمایشگاهی در درجه حرارت 25 درجه سانتی گراد مشاهده گردید. کشت های سلولی به دست آمده با استفاده از ازت مایع به طور موفقیت آمیزی منجمد شدند. میزان بازمانی سلول ها پس از انجماد زدایی %70 بود. در بررسی ایمنوسیتوشیمیایی، %11 سلول های موجود در کشت (کشت cps)، واکنش مثبت به آنتی بادی ضد نستین به عنوان یک مارکر سلول های بنیادی عصبی نشان دادند. با توجه به پایداری کشت های به دست آمده به ویژه کشت cps می توان آن را به عنوان یک کشت طولانی مدت پایدار در نظر گرفت. واژگان کلیدی: آنتی نستین، تاس ماهی ایرانی، سلول بنیادی، کشت، مغز.

مطالعه نگهداری کوتاه مدت و انجماد شیشهای جنین ماهی قرمز، carassius auratus, linnaeus 1758
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده مرتع و آبخیزداری و شیلات و محیط زیست 1392
  فردین شالویی   محمدرضا ایمانپور

هدف از این مطالعه بهینه کردن روش نگهداری کوتاه مدت و حفاظت انجمادی جنین ماهی قرمز به روش انجماد شیشه ای بود. شش آزمایش به صورت گام به گام برای جستجو شرایط بهینه در نگهداری کوتاه مدت جنین ماهی قرمز طرح ریزی شد. نخست جنین ماهی قرمز در هشت مرحله تکاملی درون آب کلرزدایی و هوادهی شده به مدت 24 ساعت در دمای 0 درجه سانتی گراد نگهداری شدند. نتایج نشان داد که مراحل اولیه تکاملی نسبت به سرد کردن حساسیت بالایی دارند. جنین ها در مرحله تپش قلب در دماهای 0، 4 و 8 درجه سانتی گراد به مدت 84 ساعت در آب نگهداری شدند. نتایج نشان داد که می توان جنین در این مرحله را تا 18، 24 و 48 ساعت بدون کاهش درصد تفریخ در دماهای 0، 4 و 8 درجه سانتی گراد نگهداری کرد. درصد تفریخ جنین های نگهداری شده در مایع سلومیک مصنوعی ماهی قرمز و محلول دتلاف نسبت به آب و دیگر محلول ها بالاتر بود (01/0>p). اگرچه درصد تفریخ در مایع سلومیک مصنوعی از محلول دتلاف بالاتر بود ولی اختلاف آن ها معنی دار نبود (05/0<p). همچنین اضافه کردن آنتی بیوتیک، آلبومین سرم گاوی و بافر هپس باعث افزایش بقاء جنین ها در نگهداری کوتاه مدت شد ولی غلظت های مطالعه شده آنتی اکسیدان و بافر تریس تأثیر معنی داری روی درصد تفریخ جنین ها نداشت. نتایج این سری از آزمایش ها نشان داد که می توان جنین ماهی قرمز را به مدت 60 ساعت در مایع سلومیک مصنوعی همراه با 25 میلی مول در لیتر بافر هپس، 1 گرم در لیتر آلبومین سرم گاوی، 100 واحد بین المللی پنی سیلین همراه با 10 گرم در لیتر استروپتومایسین بدون کاهش معنی دار در درصد تفریخ و لارو سالم نسبت به گروه شاهد نگهداری نمود (05/0<p). برای پیدا کردن بهترین غلظت ضد یخ ها برای انجماد جنین ماهی قرمز، جنین ها در مرحله تپش قلب در معرض پنج ضد یخ نفوذ کننده (دی متیل سولفوکساید، متانول، پروپیلن گلیکول، گلیسرول و اتیلن گلیکول) و دو ضد یخ نفوذ ناپذیر (پلی وینیل پیرولیدون و ساکاروز) در غلظت های 5، 10، 15 و20 % به مدت 5، 15 و30 دقیقه قرار گرفتند. بر اساس نتایج این آزمایش پروپیلن گلیکول کمترین و گلیسرول و اتیلن گلیکول بیشترین سمیت را داشتند (01/0>p). همچنین در غلظت و زمان های مطالعه شده ساکاروز سمیتی برای جنین ها نداشت (05/0<p) ولی غلظت 20 % پلی وینیل پیرولیدون به مدت 30 دقیقه برای آن ها کشنده بود. در مرحله آخر سمیت و کارایی چهار محلول انجماد مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که محلول انجماد پروپیلن گلیکول در ترکیب با متانول سمیت کمتر و کارایی بالاتر نسبت به بقیه محلول های انجماد دارد (01/0>p). بعد از انجماد گشایی جنین ها در دو دمای 25 و 40 درجه سانتی گراد خصوصیات ریخت شناسی جنین ها با استفاده از میکروسکوپ نوری بررسی شد. بالاترین نسبت جنین ها با ظاهر سالم (65/35 %) در انجماد گشایی در دمای 40 درجه سانتی گراد مشاهده شد (05/0>p) ولی هیچ کدام از این جنین ها تفریخ نشدند.

بررسی اثرات آنتاگونیست های اختصاصی رسپتورهای دوپامینی d2 و d4 بر روند رسیدگی جنسی ماهی ماده تیلاپیای نیل (oreochromis niloticus)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده مرتع و آبخیزداری و شیلات و محیط زیست 1394
  داود ضرغام   همایون حسین زاده صحافی

تیلاپیا یکی از پر مصرف ترین ماهی های جهان است و به همین دلیل کشورهای پرورش دهنده و میزان تولید آن با سرعت بسیار زیادی رو به افزایش است. بیولوژی تولید مثل گونه oreochromis niloticus دارای برخی ویژگی های منفی مانند هماوری پایین و تخم ریزی غیر همزمان است. یکی از مشکلات و چالش ها در کارگاه های تکثیر تیلاپیا نیز همین عدم همزمانی در رسیدگی جنسی و تخمریزی مولدین ماده می باشد. در این تحقیق اثر تحریکی یک آنالوگ lhrh به تنهایی و نیز همراه با دو آنتاگونیست دوپامینی نسل سوم به نام olanzapine و clozapine که به ترتیب محدودکننده عملکرد رسپتورهای دوپامینی d2 و d4 می باشند بر همزمانی و افزایش راندمان تکثیر ماهی تیلاپیای نیل مورد بررسی قرار گرفته و با یک آنتاگونیست شناخته شده عمومی (دامپریدون) مقایسه گردید. نتایج تحقیق حاکی از بهبود راندمان تولید مثلی تیلاپیا در شاخص های کیفی و کمی مورد بررسی تحت تأثیر آنتاگونیستهای دوپامینی بود که در بسیاری از موارد اختلاف معنی داری با تیمار انفرادی lhrh داشت (p?0.05). با در نظر گرفتن مجموع شاخص های تکثیر، سرولوژیک و هیستولوژیک تیمارهای آزمایش در وهله اول وجود ممانعت دوپامینرژیک در ماهی تیلاپیای نیل به وضوح اثبات می گردد. همچنین تسریع و همزمان سازی تخم ریزی در تیمارهای دریافت کننده آنتاگونیست دوپامین به خوبی مشاهده شد که البته این نتیجه بسته به نوع و دوز دارو متفاوت بود. همچنین با مقایسه تیمار دریافت کننده دامپریدون و تیمارهای دریافت کننده آنتاگونیست های نسل سوم مشخص می گردد که اولانزاپین به عنوان یک آنتاگونیست نسل سوم که به طور اختصاصی رسپتورهای دوپامینی خاصی را بلاک می کنند کارایی بیشتری نسبت به دامپریدون به عنوان یک آنتاگونیست نسل دومی دارد که به طور عمومی همه رسپتورها را درگیر می کند. همچنین در مقام مقایسه دو آنتاگونیست اولانزاپین و کلوزاپین به عنوان آنتاگونیست های اختصاصی رسپتورهای دوپامینی d2 و d4، تیمارهای دریافت کننده اولانزاپین نتایج بهتری داشتند بنابراین می توان گفت که رسپتور d2 دوپامین نقش بیشتری در ممانعت از ترشح گنادوتروپین و به تبع آن نمو گنادی دارد و بلاک کردن این رسپتور نتایج بهتری را نسبت به رسپتور d4 دارد که احتمالا تأثیر کمتری در ممانعت از تولید مثل دارند.

اثرات سطوح مختلف ویتامین c بر شاخص های رشد، درصد بقا، پارامترهای خونی و مقاومت در برابر تنش شوری ماهی کپور دریایی ((cyprinus carpio
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده منابع طبیعی گرگان 1394
  سمیه صمدی سنخواستی   وحید تقی زاده

ویتامین ها مهمترین مواد مغذی هستند که برخی از آن ها سیستم ایمنی ماهی را تحریک می کنند و ویتامین c یک ماده مغذی ضروری در آبزی پروری مطرح است. در این آزمایش به منظور تعیین اثرات سطوح مختلف ویتامین c بر پارامترهای رشد (درصد افزایش وزن بدن، نرخ رشد ویژه، فاکتور وضعیت، ضریب تبدیل غذایی و کارایی غذا)، درصد بقاء و همچنین اثرات ویتامین c بر شاخص های خونی و میزان گلوکز خون ماهی کپور دریایی انجام گرفت. مقادیر مختلف ویتامین c (ال – آسکوربیک اسید) شامل دوزهای 0، 100، 500 و 1000 (میلی گرم در کیلوگرم جیره ) در 3 تکرار به ماهیان داده شد. زیست سنجی ماهیان هر 15 روز یکبار انجام می گرفت و بعد اتمام دوره آزمایش درصد بقاء ماهیان نیز اندازه گیری شد، همچنین وزن اولیه ماهی ها 2±25 گرم بود و در پایان آزمایش هریک از تیمارها تحت استرس شوری با دو دوز ppt8 و ppt12 قرار گرفتند. بعد از 8 هفته شاخص های خونی (هماتوکریت و گلبول سفید) و میزان گلوکز خون در قبل و بعد از استرس مورد سنجش قرار گرفت.در تیمارها با افزایش سطح ویتامین c، ضریب رشد ویژه، ضریب تبدیل غذایی، درصد افزایش وزن بدن و درصد بقا بصورت معنی داری افزایش یافتند. بالاترین مقدار ضریب رشد ویژه، ضریب تبدیل غذایی و همچنین میزان بازماندگی در تیمار با دوز 1000 میلی گرم در کیلوگرم جیره ویتامین c مشاهده شد، نتایج نشان داد که سطح ویتامین c بر میزان هماتوکریت، تعداد گلبول سفید و میزان گلوکز اثر معنی داری (05/0p<)داشته که این اثر در بعد استرس هم در تیمارهای با دوز 500 و 1000 میلی گرم در کیلوگرم ویتامین c اثر معنی دار بالاتری دارد. باتوجه به نتایج، مقدار پیشنهادی ویتامین c برای پرورش ماهی کپور دریایی برابر 1000 میلی گرم در کیلوگرم می باشد.این تحقیق نشان داد که ماهیان تغذیه شده با سطوح بالای ویتامین c مقاومت بیشتری نسبت به تغییرات محیطی نسبت به ماهیان تغذیه شده بدون ویتامین c داشتند. ویتامین ها مهمترین مواد مغذی هستند که برخی از آن ها سیستم ایمنی ماهی را تحریک می کنند و ویتامین c یک ماده مغذی ضروری در آبزی پروری مطرح است. در این آزمایش به منظور تعیین اثرات سطوح مختلف ویتامین c بر پارامترهای رشد (درصد افزایش وزن بدن، نرخ رشد ویژه، فاکتور وضعیت، ضریب تبدیل غذایی و کارایی غذا)، درصد بقاء و همچنین اثرات ویتامین c بر شاخص های خونی و میزان گلوکز خون ماهی کپور دریایی انجام گرفت. مقادیر مختلف ویتامین c (ال – آسکوربیک اسید) شامل دوزهای 0، 100، 500 و 1000 (میلی گرم در کیلوگرم جیره ) در 3 تکرار به ماهیان داده شد. زیست سنجی ماهیان هر 15 روز یکبار انجام می گرفت و بعد اتمام دوره آزمایش درصد بقاء ماهیان نیز اندازه گیری شد، همچنین وزن اولیه ماهی ها 2±25 گرم بود و در پایان آزمایش هریک از تیمارها تحت استرس شوری با دو دوز ppt8 و ppt12 قرار گرفتند. بعد از 8 هفته شاخص های خونی (هماتوکریت و گلبول سفید) و میزان گلوکز خون در قبل و بعد از استرس مورد سنجش قرار گرفت.در تیمارها با افزایش سطح ویتامین c، ضریب رشد ویژه، ضریب تبدیل غذایی، درصد افزایش وزن بدن و درصد بقا بصورت معنی داری افزایش یافتند. بالاترین مقدار ضریب رشد ویژه، ضریب تبدیل غذایی و همچنین میزان بازماندگی در تیمار با دوز 1000 میلی گرم در کیلوگرم جیره ویتامین c مشاهده شد، نتایج نشان داد که سطح ویتامین c بر میزان هماتوکریت، تعداد گلبول سفید و میزان گلوکز اثر معنی داری (05/0p<)داشته که این اثر در بعد استرس هم در تیمارهای با دوز 500 و 1000 میلی گرم در کیلوگرم ویتامین c اثر معنی دار بالاتری دارد. باتوجه به نتایج، مقدار پیشنهادی ویتامین c برای پرورش ماهی کپور دریایی برابر 1000 میلی گرم در کیلوگرم می باشد.این تحقیق نشان داد که ماهیان تغذیه شده با سطوح بالای ویتامین c مقاومت بیشتری نسبت به تغییرات محیطی نسبت به ماهیان تغذیه شده بدون ویتامین c داشتند.

اثرات پروبیوتیک باکتوسل و پربیوتیک گالاکتوالیگوساکارید بر رشد، بازماندگی، شاخص های خونی و مقاومت در برابر تنش شوری ماهی گورامی سه خال (trichogaster trichopterus)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده منابع طبیعی گرگان 1394
  مینا مختاری   عبدالمجید حاجی مرادلو

این پژوهش با هدف بررسی اثر استفاده خوراکی پروبیوتیک تجاری باکتوسل و پربیوتیک گالاکتوالیگوساکارید بر رشد، بازماندگی، شاخص های خونی و مقاومت در برابر تنش شوری ماهی گورامی سه خال انجام گرفت. برای این منظور 720 قطعه بچه ماهی گورامی سه خال با میانگین وزنی 061/0±1 گرم در دوازده گروه هرکدام با سه تکرار تصادفی تقسیم شدند. تیمار شاهد فقط با غذای تجاری و مابقی تیمارها با غذای تجاری مکمل شده با پروبیوتیک با 3 تیمار (1/0، 2/0 و 4/0 گرم بر کیلوگرم)، پربیوتیک با 2 تیمار (10 و 20 گرم بر کیلوگرم) و پروبویتیک و پربیوتیک به صورت توام به ترتیب با 6 تیمار (1/0 و 10، 1/0 و 20، 2/0 و 10، 2/0 و 20، 4/0 و 10، 4/0 و 20 گرم بر کیلوگرم) به مدت 12 هفته تغذیه شدند. اندازه گیری شاخص های رشد، شاخص های خون و درصد بقاء در برابر تنش شوری در اتمام دوره آزمایش انجام شد. تیمار (1/0 گرم بر کیلوگرم پروبیوتیک و 10 گرم بر کیلوگرم پربیوتیک)، به طور معنی داری دارای شاخص رشد و تغذیه بهتر بود (05/0>p). هم چنین در بین شاخص های خونی نتایج نشان داد که تیمار (1/0 گرم بر کیلوگرم پروبیوتیک و 20 گرم بر کیلوگرم پربیوتیک)، به طور معنی داری دارای پروتئین کل بیش تر نسبت به تیمار شاهد بود (05/0>p)، ولی تیمارهای تغذیه شده با پربیوتیک (به تنهایی)، (تیمارهای چهارم و پنجم) به طور معنی داری دارای درصد بقاء بیش تری در برابر تنش شوری نسبت به تیمار شاهد بود (05/0>p). در نتیجه پروبیویتیک باکتوسل و پربیوتیک گالاکتوالیگوساکارید به صورت تلفیقی می تواند باعث بهبود رشد و میزان پروتئین کل خون و پربیوتیک گالاکتوالیگوساکارید (به تنهایی) می تواند باعث افزایش مقاومت به بروز تنش در ماهی گورامی سه خال شود.

تاثیر پودر زنجبیل (zingiber officinale ) در جیره غذایی بر رشد، برخی از پارامترهای موکوسی ، فاکتورهای خونی و مقاومت در برابر تنش شوری در ماهی سفید دریای خزر (rutilus frisii kutum )
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده منابع طبیعی گرگان 1394
  فاضل ظهیری   محمدرضا ایمانپور

در مطالعه حاضر اثرات سطوح مختلف پودر زنجبیل بر برخی از فاکتورهای ایمنی موکوسی، پارامترهای خونی و رشد در بچه ماهی سفید دریای خزر مورد بررسی قرار گرفت. بچه ماهیان با میانگین وزن 01/0±65/3 گرم به تعداد 420 قطعه در 12 مخزن به صورت تصادفی توزیع و به مدت 8 هفته با سطوح مختلف، صفر(گروه شاهد)، 1، 5 و 10 گرم زنجبیل در 1کیلوگرم جیره پایه، غذادهی شدند. در بررسی پارامترهای رشد اختلاف معنی داری بین سطوح مختلف زنجبیل با گروه شاهد مشاهده گردید (05/0>p) و بیشترین مقدار مربوط به تیمار تغذیه شده با سطح 10گرم زنجبیل بود. همچنین نتایج نشان داد که تیمارهای تغذیه شده با بیشترین میزان زنجبیل دارای بیشترین میزان فعالیت آنزیم آلکالین فسفاتاز قلیایی، پروتئین کل و فعالیت لیزوزمی در موکوس بود و اختلاف معنی داری بین تیمارها وجود داشت (05/0>p). شمارش گلبول های قرمز وسفید خون، هماتوکریت و هموگلوبین اختلاف معنی داری بین تیمارهای تغذیه شده با زنجبیل وگروه شاهد داشت (05/0>p).