نام پژوهشگر: محمدعلی سرلک

بررسی عوامل موثر بر سواد اطلاعاتی کارکنان شرکت پتروشیمی اصفهان با استفاده از مدل اسکانل
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی 1388
  محمدحسن گلستان   محمدعلی سرلک

در بررسی مقدماتی و اولیه که بوسیله شرکت سهامی پتروشیمی اصفهان صورت گرفت، مشخص شد که کارکنان این شرکت بعنوان کارکنان دانشی و کسانی که باید کاربر سیستم مدیریت دانش باشند از سواد و مهارتهای دسترسی به اطلاعات برخوردار نیستند و این عامل باعث می شود تا این پروژه و هر پروژه مشابهی را به شکست نزدیک کند. از آنجائیکه سواد و مهارتهای دسترسی به اطلاعات در مبحثی تحت عنوان سواد اطلاعاتی مطرح می باشد و با توجه به اهمیت سواد اطلاعاتی در جامعه امروز، مسئله اصلی تحقیق حاضر این بود که مشخص نماید عوامل موثر بر سواد اطلاعاتی کارکنان این شرکت کدام است. برای انجام این مهم(سنجش سواد اطلاعاتی کارکنان) نیاز به معیار و مبنایی استاندارد احساس می شد. با بررسی های به عمل آمده مشخص گردید که در این زمینه مدل هایی ارائه شده است که از میان آنها مدل اسکانل مناسب تشخیص داده شد. بر اساس این مدل مهارتهای کتابخانه ای و فناوری بعنوان پیش نیاز سواد اطلاعاتی مطرح که شخص با داشتن این مهارتها و طی مراحل هفتگانه مدل می تواند بعنوان یک شخص باسواد اطلاعاتی مطرح گردد. در این راستا فرضیات تحقیق با استفاده از مدل اسکانل تدوین گردید. برای آزمودن فرضیات، نمونه ای به حجم حدود پانصد نفر از بین کارکنان این شرکت انتخاب شد. این تحقیق از نظر گردآوری داده ها یک تحقیق توصیفی بوده که به دو صورت میدانی و کتابخانه ای و از طریق پرسشنامه، و جمع آوری اطلاعات از اسناد و مدارک انجام شده است. سرانجام با جمع آوری پرسشنامه، داده های مربوط به آن با استفاده از نرم افزار spss 1 مورد تجزیه و تحلیل و با استفاده از نرم افزار lisrel مدل سازی شده است. در این تحقیق جهت تعیین روایی، از پرسشنامه استاندارد شده acrl 2 و جهت تعیین اعتبار فرضیه ها از نرم افزارspss استفاده شده است. در پایان با توجه به یافته های این پژوهش مشخص گردید که عوامل ذکر شده در مدل اسکانل بعنوان عوامل تاثیرگذار بر سواد اطلاعاتی کارکنان این شرکت موثر بوده و می توان از مجموعه "استانداردهای قابلیت های سواد اطلاعاتی" و همچنین مدل اسکانل بعنوان استاندارد قابل قبول در کشور برای طراحی مباحث سواد اطلاعاتی و برای سنجش سواد اطلاعاتی مورد نیاز سازمانها استفاده کرد. ضمنا" پیشنهاداتی نیز بمنظور بهبود تحقیقات مشابه و ارائه راهکارهایی جهت آموزش کارکنان بطوریکه بتوان این افراد را به یک شخص باسواد اطلاعاتی تبدیل نمود ارائه گردیده است.

بررسی رابطه میان هوش هیجانی و سبک رهبری مدیران بانک کشاورزی ایران در تهران در سال 1389
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم اجتماعی و اقتصادی 1390
  فاطمه طالبی زاده   محمدعلی سرلک

رهبری یک سازمان برای انطباق با تغییرات و به منظور بقا و رشد در محیطهای جدید، ویژگیهای خاصی را می طلبد که عموماً مدیران برای پاسخ به آنها با مشکلات بسیاری مواجه می شوند. یکی از مهمترین خصیصه ها که می تواند به رهبران و مدیران در پاسخ به این تغییرات کمک کند، هوش هیجانی است. هوش هیجانی موضوعی است که سعی در تشریح و تفسیر جایگاه هیجانها و احساسات در توانمندیهای انسانی دارد. مدیران برخوردار از هوش هیجانی، رهبران موثری هستند که اهداف را با حداکثر بهره وری، رضایتمندی و تعهد کارکنان محقق می سازند. هوش هیجانی بعنوان یک توانایی ذهنی بیانگر قابلیتهای عاطفی- اجتماعی فرد است که می تواند توجیه کننده بروز توانایی هایی چون برقراری ارتباط، شناخت نقاط قوت و ضعف خود و سایرین باشد. هوش هیجانی با این ویژگیها از اهمیت ویژه ای برای یک مدیر برخوردار است تا آنجا که ادعا می شود می تواند بر سایر تواناییهای یک مدیر موثر واقع شود. هوش هیجانی عبارت است از ظرفیت ادراک، ابراز، شناخت، کاربرد، و مدیریت (مهار) هیجانها در خود و دیگران. پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه میان هوش هیجانی و سبک رهبری مدیران بانک کشاورزی ایران (تهران) انجام شد. هدف کلی این تحقیق تعیین رابطه میان هوش هیجانی با سه سبک رهبری تحولی، تعاملی و بی قیدوبند (عدم مداخله گر) می باشد. سوالات پژوهش عبارتند از : 1. ارتباط بین هوش هیجانی و سبک رهبری تحولی در مدیران بانک کشاورزی چگونه است؟ 2. ارتباط بین هوش هیجانی و سبک رهبری تعاملی در مدیران بانک کشاورزی چگونه است؟ 3. ارتباط بین هوش هیجانی و سبک رهبری بی قیدوبند در مدیران بانک کشاورزی چگونه است؟ برای پاسخ به این سوالات این فرضیه ها مطرح شد: 1. بین مولفه های هوش هیجانی و سبک رهبری تحولی در مدیران بانک کشاورزی رابطه وجود دارد. 2. بین مولفه های هوش هیجانی و سبک رهبری تعاملی در مدیران بانک کشاورزی رابطه وجود دارد. 3. بین مولفه های هوش هیجانی و سبک رهبری بی قیدوبند در مدیران بانک کشاورزی رابطه وجود دارد. که مولفه های هوش هیجانی بر اساس مدل گلمن (1995) عبارتنداز: خودآگاهی، خودکنترلی، خودانگیزشی، همدلی، و مهارتهای اجتماعی. جامعه آماری این تحقیق شامل 400 نفر از مدیران بانک کشاورزی شهر تهران می باشد. روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی است. اطلاعات لازم به وسیله پرسشنامه هوش هیجانی لورنت کلرک و پرسشنامه سبک رهبری باس و آولیو جمع آوری گردید که آلفای کرونباخ هر یک به ترتیب (858/0 = ? و 778/0 = ? ) بدست آمد و پایایی آنها مورد تأیید قرار گرفت. داده های به دست آمده با استفاده از روشهای آمار توصیفی و آمار استنباطی (روش معادلات ساختاری شامل تحلیل عاملی تاییدی و تحلیل مسیر) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد که بجز سبک رهبری بی قیدوبند (عدم مداخله گر) میان هوش هیجانی و سبک رهبری تحولی و تعاملی رابطه معنادار مثبتی وجود دارد. همچنین میان مولفه های هوش هیجانی (خودآگاهی، خودکنترلی، خودانگیزشی، همدلی، و مهارتهای اجتماعی) و سبک رهبری تحولی و تعاملی رابطه معنادار مثبتی مشاهده شد. و میان سه مولفه از مولفه های هوش هیجانی (خودآگاهی، خودانگیزشی، و مهارتهای اجتماعی) با سبک رهبری بی قیدوبند رابطه معنادار منفی مشاهده شد. از میان ابعاد هوش هیجانی مولفه خودانگیزشی دارای بیشترین همبستگی مثبت با سبکهای رهبری تحولی و تعاملی و بیشترین همبستگی منفی با سبک رهبری بی قیدوبند بود. برپایه این نتایج و مطالعات پیشین و با توجه به رابطه میان هوش هیجانی و مولفه های آن با سبک رهبری مدیران بانک کشاورزی ایران (تهران)، این مدیران می توانند از مهارتهای هیجانی درزمینه سبک رهبری کمک گرفته و از این طریق، عملکرد افراد و درنتیجه اثربخشی سازمان را بالا برند. واژگان کلیدی : هوش هیجانی ، سبک رهبری ، مدیران ، بانک