نام پژوهشگر: محمدعلی ابوطالبیان

اثرات نحوه مصرف سه عنصر ریز مغذی (آهن، روی و منگنز) روی برخی شاخص های زراعی و عملکرد دو رقم ذرت در همدان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده علوم کشاورزی 1388
  محمد کردبهمنی   محمدعلی ابوطالبیان

به منظور بررسی اثر عناصر ریزمغذی آهن، روی و منگنز به صورت خاک مصرف و محلولپاشی بر برخی شاخصهای رشد و عملکرد و اجزاء عملکرد دو رقم ذرت 504bc و 602 ossk آزمایشی بصورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در شهرستان همدان انجام شد. عناصر ریزمغذی با 7 سطح شامل آهن، روی و منگنز هم به صورت مصرف خاکی (جامد) و هم بصورت محلول پاشی (مایع به فرم کلاته) در کنار تیمار شاهد (بدون استفاده از عناصر ریزمغذی) بکار رفت. در تیمارهای مصرف خاکی از سولفات آهن، سولفات روی، و سولفات منگنز به ترتیب به میزان 150، 50 و20 کیلوگرم در هکتار قبل از کاشت به صورت نواری استفاده شد. در محلول پاشی این عناصر از غلظت 4 در هزار فرم کلاته طی دو مرحله 8-6 برگی و سه هفته بعد از مرحله اول استفاده شد. به طور کلی نتایج نشان داد که تیمارهای کودی اثر معنی داری بر صفات شاخص سطح برگ، وزن خشک، ارتفاع گیاه، قطر ساقه، تعداد دانه در ردیف، وزن هزار دانه و عملکرد داشتند. تیمارهای مورد بررسی بر صفات شاخص برداشت و تعداد ردیف دانه در بلال اثر معنی داری نداشتند در اکثر صفات مورد بررسی به استثنای وزن هزار دانه و شاخص برداشت رقم 602 بر 504 برتری داشت. روش های مصرف کود به صورت جامد و مایع در مورد کود روی و منگنز فاقد تفاوت معنی دار و در مورد آهن، روش مصرف مایع برتری داشت. همه تیمارهای کودی بطور معنی داری عملکرد هر دو رقم را در مقایسه با تیمار شاهد افزایش دادند. که رقم 602 دارای عملکرد بالاتری بود.

اثر روی و منگنز بر رشد و عملکرد ارقام ذرت تحت تنش کمبود آب
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1388
  میر مرتضی قاسمی   علی سپهری

چکیده به منظور ارزیابی اثرات محلول پاشی روی، منگنز و تنش کم آبی در دوران رویشی و زایشی بر رشد و عملکرد دو رقم ذرت، آزمایشی به صورت فاکتوریل اسپلیت در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه پژوهشی دانشگاه بوعلی سینا در سال 1387 انجام گرفت. عامل اصلی شامل سطوح آبیاری (آبیاری کامل، یک‏بار قطع آبیاری در مرحله رویشی، یک بار قطع آبیاری در مرحله زایشی) و محلول پاشی (محلول پاشی روی، محلول پاشی منگنز و شاهد بدون محلول پاشی) و عامل فرعی شامل دو رقم ذرت (سینگل کراس 301 و سینگل کراس 400) بود. بیشینه شاخص سطح برگ، دوام شاخص سطح برگ از گلدهی تا رسیدگی، سرعت رشد محصول در گلدهی، سرعت جذب خالص، درجه روز رشد تا 50% گلدهی، ارتفاع گیاه، ارتفاع بلال، قطر ساقه، عملکرد بیولوژیک، عملکرد اقتصادی و شاخص برداشت، دوره پر شدن دانه، عدد اسپاد پس از تنش رویشی و زایشی، کارایی مصرف آب و درصد پروتئین دانه اندازه گیری و محاسبه شد. همچنین اجزاء عملکرد شامل تعداد ردیف دانه در بلال، تعداد دانه در ردیف بلال، تعداد دانه در بلال و وزن دانه اندازه گیری و محاسبه شد. کمترین مقادیر شاخص های رشد در تنش کم آبی در مرحله رویشی بدست آمد ضمن اینکه منجر به افزایش فاصله زمانی کاشت تا ظهور ابریشم و کاهش سرعت رشد محصول در گلدهی گردید و بصورت کاهش دوره پرشدن دانه ادامه یافت. بیشترین مقدار سرعت رشد محصول در گلدهی در رقم سینگل کراس 400 با محلول پاشی روی بدست آمد. بیشترین تعداد دانه در بلال با محلول پاشی روی بدست آمد و سینگل کراس 400 در این صفت بر سینگل-کراس 301 برتری داشت. محلول پاشی روی و منگنز منجر به افزایش وزن دانه به ترتیب به میزان 7 و4 درصد نسبت به شاهد شد. بیشرین کاهش وزن دانه در تنش کمبود آب در مرحله زایشی حاصل شد. تنش در مرحله رویشی منجر به کاهش عدد اسپادبه میزان 19 درصد نسبت به شاهد شد. محلول پاشی روی و منگنز به ترتیب منجر به افزایش 4 و 7 درصد عدد اسپاد نسبت به شاهد بدون محلول پاشی شد. کمترین مقدار عدد اسپاد پس از خمیری دانه مربوط به تنش کم آبی درمرحله زایشی با سینگل کراس 400 بود. بیشترین کارایی مصرف آب با محلول‏پاشی روی و تنش کم آبی در مرحله زایشی بدست آمد. رقم سینگل کراس 301 نسبت به رقم سینگل کراس 400، 6 درصد ماده خشک کمتری تولید کرد. محلول پاشی روی 14 درصد و محلول پاشی منگنز 8 درصد عملکرد ماده خشک را نسبت به شاهد، افزایش داد. بیشترین کاهش عملکرد دانه مربوط به اعمال تنش کمبود آب در مرحله رویشی به مقدار 6/5802 کیلوگرم در هکتار بود که در مقایسه با آبیاری کامل با عملکرد 8/8004 کیلوگرم در هکتار 38 درصد کاهش نشان داد. بیشترین عملکرد دانه در تیمار محلول پاشی روی، به مقدار 6/7127 کیلوگرم در هکتار حاصل شد. محلول پاشی روی و منگنز در شرایط آبیاری کامل بیشترین تأثیر را در عملکرد دانه نشان داد.

تأثیر پرایمینگ بذر در مزرعه بر بنیه بذر، شاخص های رشد و عملکرد دو رقم نخود (cicer arietinum l.) تحت تأثیر تیمارهای مختلف آبیاری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده علوم کشاورزی 1389
  بیتا منصوری   محمدعلی ابوطالبیان

به منظور بررسی اثر پرایمینگ مزرعه ای بذر و آبیاری تکمیلی بر سرعت جوانه زنی، برخی شاخص های رشد، عملکرد و اجزاء عملکرد و درصد پروتئین دانه دو رقم نخود آزمایشی به صورت اسپلیت پلات فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. تیمارهای آبیاری تکمیلی با سه سطح عدم آبیاری، آبیاری در مرحله گلدهی و آبیاری در مراحل گلدهی و غلافدهی در کرت های اصلی و دو رقم نخود (آزاد و هاشم) به همراه تیمارهای پرایمینگ (در دو سطح پرایم شده به مدت 8 ساعت در آب و پرایم نشده) به صورت فاکتوریل در کرت های فرعی قرار گرفتند. هم چنین برای بررسی بیشتر پرایمینگ بر خصوصیات جوانه زنی این دو رقم نخود، پژوهشی آزمایشگاهی نیز صورت گرفت. در این تحقیق که با استفاده از طرح کامل تصادفی و در قالب فاکتوریل سه فاکتوره با سه تکرار انجام شد، تأثیر تیمارهای پرایمینگ در شرایط تنش خشکی بر خصوصیات جوانه زنی مورد بررسی قرار گرفت. فاکتور اول شامل 8 سطح پرایمینگ (پرایم با آب، محلول روی با سه غلظت 01/0، 02/0 و 03/0 درصد، محلول اوره با سه غلظت 3، 6 و 9 گرم در لیتر و عدم پرایم)، فاکتور دوم شامل سه سطح تنش خشکی (0، 4- و 8- بار) و فاکتور سوم دو رقم نخود آزاد و هاشم بود. در بخش مزرعه ای نتایج نشان داد پرایم کردن سبب افزایش 31 درصدی سرعت جوانه زنی شد. عملکرد بیولوژیک در تیمار آبیاری تکمیلی در مراحل گلدهی و غلافدهی و پرایم شده نسبت به همان تیمار، ولی پرایم نشده و نسبت به شاهد (دیم و پرایم نشده) به ترتیب 17 و 48 درصد افزایش یافت. تعداد غلاف در واحد سطح، تعداد دانه در غلاف و وزن صد دانه با پرایم و آبیاری تکمیلی در دو مرحله، افزایش یافت، اما پرایمینگ در تیمار آبیاری تکمیلی در مراحل گلدهی و غلافدهی شاخص برداشت را به طور معنی داری کاهش داد. هم چنین درصد پروتئین دانه نیز تحت تأثیر پرایمینگ و به ویژه آبیاری تکمیلی کاهش نشان داد. در مجموع عملکرد دانه از طریق تیمار پرایمینگ 13 درصد و از طریق تلفیق پرایمینگ با آبیاری در دو مرحله رشد، 28 درصد افزایش یافت. در بخش آزمایشگاهی سرعت و درصد جوانه زنی، طول و وزن ریشه چه و ساقه چه با کاهش پتانسیل آب کاهش یافت اما پرایم کردن با آب معمولی و به ویژه محلول روی 03/0 درصد سبب افزایش قابل توجه صفات مذکور در شرایط تنش خشکی گردید. و در این میان رقم آزاد نسبت به هاشم برتری نشان داد. در این قسمت به طور کلی پرایم کردن توانست پتانسیل بحرانی آب در مرحله جوانه زنی را حدود 9 بار کاهش دهد.

بررسی اثرات پرایمینگ بذر در مزرعه با اوره و سولفات روی بر بعضی خصوصیات زراعی و عملکرد سه رقم گندم دیم در همدان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده علوم کشاورزی 1390
  گلسا زارع اکباتانی   محمدعلی ابوطالبیان

به منظور بررسی اثر پرایمینگ بذر در مزرعه با محلول های اوره وسولفات روی بر خصوصیات جوانه زنی، شاخص های رشد، عملکرد و اجزای عملکرد سه رقم گندم دیم در همدان، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 89-1388 انجام شد. فاکتور اول شامل سه رقم گندم دیم سرداری، آذر2 و سرداری39 و فاکتور دوم شامل پنج سطح پرایم کردن به مدت 10 ساعت درمحلول سولفات روی 05/0 درصد، محلول اوره 9/0 درصد ، محلول مرکب(حاوی اوره و سولفات روی) ، آب معمولی و بدون پرایم(شاهد) بود. نتایج نشان داد که کلیه صفات مورد بررسی از جمله سرعت و درصد جوانه زنی، تعداد پنجه در بوته، تعداد سنبله در متر مربع، وزن هزار دانه، تعداد دانه در سنبله، عملکرد بیولوژیک و عملکرد دانه تحت تاثیر پرایم کردن بذر قرار گرفتند که در میان تیمارهای پرایم استفاده از محلول سولفات روی و سپس محلول غذایی مرکب (سولفات روی و اوره) بالاترین اثر را بر صفات مذکور داشتند. عملکرد دانه در تیمار پرایم با محلو سولفات-روی نسبت به تیمار پرایم نشده، حدود 26 درصد افزایش نشان داد که ناشی از افزایش بیشتر شاخص سطح برگ و سرعت رشد بالاتر بود. در میان ارقام مورد بررسی ارقام سرداری و سرداری39 به دلیل تعداد پنجه و سنبله بیشتر عملکرد بالاتری از آذر2 داشتند. در این پژوهش همبستگی بالایی بین عملکرد با سرعت و درصد جوانه زنی مشاهده گردید.

اثرات پرایمینگ بذر در مزرعه و تاریخ کاشت بر رشد و عملکرد لوبیای گیلانی (phaseolous vulgaris l.) به عنوان کشت دوم بعد از برنج در رشت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده علوم کشاورزی 1390
  محدثه لطیف زاده شاهخالی   محمدعلی ابوطالبیان

به منظور بررسی اثر پرایمینگ بذر در مزرعه و تاریخ کاشت بر رشد، عملکرد و اجزای عملکرد یک ژنوتیپ لوبیا (پاچ باقلا) بومی استان گیلان در کشت دوم بعد از برنج تحقیقی در مزرعه آزمایشی موسسه تحقیقات برنج رشت در سال زراعی 1389 انجام گرفت. طرح آزمایشی مورد استفاده کرت های خرد شده بر پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار بود، که در آن تاریخ کاشت در سه سطح (20 مرداد، 30 مرداد و 9 شهریور) در کرت های اصلی و پرایمینگ در مزرعه در چهار سطح، شامل بدون پرایم، پرایم با محلول های اوره، سولفات روی و آب معمولی به مدت 5 ساعت در کرت های فرعی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که پرایمینگ بذر در تاریخ های اول و دوم کاشت به ویژه با استفاده از محلول سولفات روی سرعت ظهور گیاهچه را افزایش داد. استفاده از محلول یاد شده درصد ظهور گیاهچه را نیز 14 درصد ارتقا داد. با تاخیر 20 روزه در کاشت، درصد ظهور گیاهچه، ارتفاع بوته ها، تعداد شاخه های فرعی، طول غلاف ها، تعداد غلاف در متر مربع، و وزن صد دانه کاهش نشان داد. در اولین تاریخ کاشت پرایمینگ بذر با آب و سولفات روی سبب افزایش وزن غلاف ها شد، در تاریخ کاشت اول و دوم، استفاده از سولفات روی سبب افزایش تعداد دانه در غلاف شد. وزن صد دانه نیز در پرایم با سولفات روی افزایش نشان داد. هر سه تیمار پرایم در تاریخ کشت اول عملکرد بیولوژیک را افزایش دادند، که استفاده از محلول سولفات روی این افزایش را به 36 درصد نسبت به شاهد رساند. ولی در تاریخ کشت سوم فقط کاربرد محلول های اوره و سولفات روی این افزایش را موجب شدند. حداکثر شاخص سطح برگ، حداکثر سرعت رشد محصول و حداکثر ماده خشک کل در کشت اول در پرایمینگ با اوره و سولفات روی بدست آمد همچنین در این شرایط شاخص برداشت به طور متوسط 25 درصد افزایش نشان داد، در صورتی که در کشت سوم این صفت تحت تاثیر تیمار های پرایم قرار نگرفت. استفاده از محلول سولفات روی در مقایسه با شاهد در کشت های اول و دوم عملکرد دانه را به طور متوسط 60 درصد افزایش داد که ناشی از افزایش عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت در این تیمار ها بود. مقدار پروتئین دانه نیز با پرایمینگ بذر و تاخیر در کاشت کاهش نشان داد.

اثرات همزیستی قارچ میکوریزا آربوسکولار و دور آبیاری بر رشد و عملکرد ارقام سورگوم دانه ای در همدان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده علوم کشاورزی 1391
  فرشید صادقی می آبادی   محمدعلی ابوطالبیان

در این تحقیق اثرات همزیستی قارچ میکوریزا آربوسکولار و دور آبیاری بر رشد و عملکرد ارقام سورگوم دانه ای، بصورت آزمایش اسپلیت پلات فاکتوریل بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی در 3 تکرار در سال زراعی 1390 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه بوعلی سینا مطالعه شد. بطوری که، دور آبیاری در سه سطح (i1: 7 ، i2: 14 وi3: 21 روز) در پلات اصلی و ارقام سورگوم ( c1: پیام، c2: کیمیا و c3: سپیده) به همراه تلقیح بذر در سه سطح (f1: شاهد بدون تلقیح،f2: تلقیح با intraradices glomusو f3: تلقیح با گونه g. mossea) در پلات فرعی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که اکثر صفات مورد بررسی تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی قرار گرفتند. مقایسه میانگین دور آبیاری نشان داد با افزایش فواصل آبیاری درصد همزیستی ریشه افزایش یافت. به طوری که در بین دو گونه قارچ میکوریزا بیشترین میزان درصد همزیستی ریشه از ترکیب تیماری(i3f3) حاصل شد و کمترین این مقدار از ترکیب تیماری (i1f2) به دست آمد. ترکیب تیماری (i3f3)میزان درصد همزیستی ریشه را نسبت به ترکیب تیماری (i1f2)، 9/30 درصد افزایش داد. با افزایش فواصل آبیاری عملکرد دانه کاهش یافت. بیشترین میزان عملکرد دانه (5/769 گرم بر متر مربع) از ترکیب تیماری (i1f3) به دست آمد و کمترین این صفت که معادل 6/308گرم بر متر مربع بود به ترکیب تیماری (i3f1) تعلق گرفت. ترکیب تیماری (i1f3) نسبت به ترکیب تیماری (i3f1)، عملکرد دانه سورگوم را 8/59 درصد افزایش داد. همچنین ترکیب تیماری (i1c2) توانست عملکرد دانه را نسبت به ترکیب تیماری (i3c1)، 6/63 درصد افزایش دهد. قابل ذکر است که عملکرد دانه بین ترکیب تیماری دورآبیاری 7 و14 روز در تلقیح با گونه موسه از لحاظ آماری تفاوتی وجود نداشت.

اثر مدیریت گیاهان پوششی بر کنترل شیمیایی علف های هرز، کاهش مصرف نیتروژن و عملکرد ذرت (zea mays l.) در همدان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده علوم کشاورزی 1391
  امین بوربور   جواد حوزه یی

استفاده از گیاهان پوششی و خاک ورزی حفاظتی ساده ترین و اولین قدم در راه رسیدن به کشاورزی سالم و پایدار است. به همین منظور آزمایشی به صورت فاکتوریل اسپیلیت پلات در قالب بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار و 36 تیمار بر روی کنترل شیمیایی علف های هرز و همچنین عملکرد ذرت در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه بوعلی سینای همدان در بهار 1390 انجام گرفت. تیمارهای آزمایشی عبارت بودند از گیاهان پوششی و خاک ورزی بصورت فاکتوریل در کرت های اصلی قرار گرفت. گیاهان پوششی شامل ماشک گل خوشه ای گل خوشه ای، خلر، شاهد بدون گیاه پوششی و با کنترل شیمیایی شیمیایی علف های هرز و شاهد بدون گیاه پوششی و بدون کنترل شیمیایی شیمیایی و فاکتور خاک ورزی نیز شامل خاک ورزی مرسوم ، خاک ورزی حداقل و بدون خاک ورزی بود. مقادیر کودی 50، 75 و 100 درصد نیتروژن توصیه شده بر اساس آزمون اولیه خاک نیز به عنوان کرت های فرعی در نظر گرفته شدند. زیست توده گیاهان پوششی و علف هرز و همچنین تراکم و تنوع علف های هرز قبل از برگرداندن گیاهان پوششی تعیین شد. برای تعیین درصد ماده آلی و وزن مخصوص ظاهری خاک نمونه برداری بعد از برداشت ذرت از خاک انجام شد. برای بررسی روند شاخص های رشدی گیاه نیز نمونه برداری هر 15 روز یکبار از روز بیستم پس از سبز شدن ذرت انجام گرفت. نمونه برداری از علف های هرز نیز در سه مرحله از رشد ذرت (30، 60 و 90 روز پس از سبز شدن ذرت) صورت گرفت. نتایج آزمایش نشان داد بین وزن خشک گیاهان پوششی ماشک گل خوشه ای و خلر اختلاف معنی داری از لحاظ آماری وجود نداشت. گیاهان پوششی بطور معنی داری بر تراکم، تنوع و زیست توده علف های هرز تأثیر گذار بودند. در طی سه مرحله نمونه برداری از علف های هرز مشخص شد گیاهان پوششی و همچنین شاهد با کنترل شیمیایی علف های هرز شیمیایی، خاک ورزی مرسوم و حداقل بر تراکم و وزن خشک علف های هرز نسبت به تیمارهای شاهد بدون کنترل شیمیایی علف های هرز شیمیایی و تیمار بدون خاک ورزی اثر مثبت و معنی داری داشته اند. اثر متقابل بین تیمارهای خاک ورزی و گیاهان پوششی بر تراکم علف های هرز در 30 و 90 روز و وزن خشک علف های هرز در 90 روز پس از سبز شدن ذرت معنی دار شد. وزن مخصوص ظاهری خاک نیز به طور معنی داری تحت تأثیر گیاهان پوششی ماشک گل خوشه ای و خلر و همچنین خاک ورزی حداقل قرار گرفته بود. تیمار خاک ورزی حداقل نیز اثر مثبت و معنی داری نسبت به دو تیمار خاک ورزی مرسوم و بدون خاک ورزی بر درصد ماده آلی خاک گذاشت. تیمارهای گیاهان پوششی خلر و ماشک گل خوشه ای بهمراه 75 و 100 درصد نیتروژن بیشترین اثر را بر درصد ماده آلی خاک گذاشتند. بررسی برخی شاخص های زراعی ذرت نیز نشان داد گیاهان پوششی، خاک ورزی و همچنین مقادیر نیتروژن اثر معنی داری بر صفات ارتفاع بوته، طول بلال ، قطر ساقه، تعداد ردیف در بلال، عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیک و شاخص های رشد داشته اند. گیاهان پوششی ماشک گل خوشه ای و خلر بهمراه خاک ورزی مرسوم و حداقل بیشترین طول بلال و تعداد ردیف در بلال را در بین ترکیبا تیماری گیاهان پوششی و خاک ورزی دارا بودند. صفات وزن 100 دانه، شاخص برداشت و تعداد دانه در ردیف بلال تحت تأثیر هیچ یک از تیمارها قرار نگرفتند. موفقترین تیمارها در بین گیاهان پوششی از نظر مقدار عملکرد دانه ذرت، تیمارهای ماشک گل خوشه ای، خلر و شاهد با کنترل شیمیایی علف های هرز شیمیایی (بترتیب 65/918، 91/943 و 67/900گرم در متر مربع) بودند، کمترین میزان تولید دانه ذرت نیز به تیمار شاهد بدون کنترل شیمیایی علف های هرز شیمیایی (33/793 گرم در متر مربع) تعلق داشت. خاک ورزی حداقل با تولید دانه 4/960 گرم در متر مربع و تیمار بدون خاک ورزی با تولید 44/815 گرم در متر مربع بیشترین و کمترین تولید دانه ذرت را به خود اختصاص دادند. تیمار نیتروژن 100 درصد بیشترین تولید دانه (44/947 گرم در متر مربع) را در بین مقادیر نیتروژن داشت، کمترین مقدار دانه ذرت نیز به تیمار 50 درصد نیتروژن (14/793 گرم در متر مربع) تعلق داشت که با تیمار نیتروژن 75 درصد اختلاف معنی داری را نشان نداد. نتایج حاصله از آزمایش نشان دهنده برتری گیاهان پوششی و خاک ورزی حداقل نسبت به دیگر تیمارها بوده که می تواند جایگزین مناسبی برای روش های مرسوم که مضر برای سلامت انسان، دام و محیط زیست هستند باشد، همچنین به علت استفاده نکردن از مواد شیمیایی مانند سم و کود مقرون به صرفه خواهد بود.

اثر تراکم و کودهای بیولوژیک بر رشد و عملکرد اسفرزه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده علوم کشاورزی 1391
  مریم صمدی   علی سپهری

به منظور تعیین اثر تراکم بوته و کاربرد تلفیقی کودهای شیمیایی و بیولوژیک بر شاخص های رشد، عملکرد و اجزای عملکرد گیاه دارویی اسفرزه، آزمایشی در سال 1390 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه بوعلی سینا همدان به صورت فاکتوریل، در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار اجرا گردید. تیمارها شامل سه تراکم 70، 100 و 130 بوته در متر مربع و سه سطح کودی 100 درصد کود شیمیایی (210 کیلوگرم کود فسفات آمونیوم +50کیلوگرم کود سولفات پتاسیم در هکتار) به عنوان شاهد، 50 درصد کود شیمیایی (105 کیلوگرم کود فسفات آمونیوم+ 25 کیلوگرم کود سولفات پتاسیم در هکتار) + کود بیولوژیک نیتروکسین و بیوفسفر، 25 درصد کود شیمیایی(5/52 کیلوگرم کود فسفات آمونیوم +5/12 کیلوگرم سولفات پتاسیم در هکتار)+ کود بیولوژیک نیتروکسین و بیو فسفر به صورت بذرمال بود. روند تجمع ماده خشک، شاخص سطح برگ، سرعت رشد محصول، سرعت رشد نسبی، سرعت فتوسنتز خالص، عملکرد بیولوژیکی، عملکرد و اجزای عملکرد دانه، کارآیی مصرف آب، شاخص برداشت و صفات کیفی دانه اسفرزه شامل درصد و عملکرد موسیلاژ و شاخص تورم مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد بیشترین شاخص سطح برگ، سرعت رشد محصول، عملکرد بیولوژیکی و عملکرد دانه در بین تیمارهای تراکم متعلق به تراکم 130 بوته در مترمربع و در بین تیمار های کودی متعلق به مصرف 50 درصد کود شیمیایی+ کود بیولوژیک بود. تراکم 70 بوته در مترمربع و مصرف 25 درصد کود شیمیایی + کود بیولوژیک بیشترین اثر کاهشی را بر صفات مذکور داشتند. در بین اجزای عملکرد، تعداد سنبله در بوته بیشتر تحت تأثیر تیمارهای تراکم و کود قرار گرفت و وزن هزار دانه واکنشی به تیمارهای مذکور نشان نداد. بیشترین درصد و عملکرد موسیلاژ در تیمار بالاترین تراکم و مصرف 50 درصد کود شیمیایی + بیولوژیک حاصل گردید و شاخص تورم دانه تحت تأثیر این تیمارها قرار نگرفت. در بین تیمارهای تراکم، تراکم 130 بوته در متر مربع بیشترین کارآیی مصرف آب را به خود اختصاص داد، همچنین در بین تیمارهای کودی بیشترین کارآیی مصرف آب در تیمار مصرف 50 درصد کود شیمیایی + کود بیولوژیک مشاهده شد. در مجموع تیمار تراکم 130 بوته در متر مربع و تیمار کودی مصرف 50 درصد کود شیمیایی + کود بیولوژیک در بین تیمارهای مورد مطالعه بهترین تیمار ها از لحاظ عملکرد دانه بودند.

بررسی اثرات قارچ میکوریز و پرایم بذر در مزرعه بر کارایی زراعی فسفر و خصوصیات زراعی ذرت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده علوم کشاورزی 1392
  رنگین شبرندی   محمدعلی ابوطالبیان

نتایج نشان داد که پرایمینگ بذر باعث افزایش 15 درصدی سرعت سبز شدن گردید. بیشترین درصد همزیستی نیز در تیمار50 درصد مصرف کود فسفات به میزان 60 درصد به دست آمد. همچنین پرایمینگ باعث افزایش تعداد دانه در بلال شد. وزن صد دانه نیز تحت تأثیر تیمار پرایمینگ، تلقیح با میکوریز و 50 درصد مصرف کود فسفات، افزایش چشمگیری داشت. در این تحقیق پرایمینگ باعث افزایش 22/32 درصدی عملکرد گردید. بیشترین عملکرد دانه به میزان 1249/59 گرم در متر مربع، مربوط به تیمار استفاده از 50 درصد کود فسفات در تلقیح با میکوریز بود که در عین حال با تیمار 100 درصد کود فسفات در هر دو حالت مصرف و عدم مصرف میکوریز تفاوت معنی داری نشان نداد. بالاترین شاخص برداشت نیز مربوط به تیمار پرایم و 100 درصد کود فسفات با مقدار36/81 درصد بود که با تیمار 50 درصد مصرف کود فسفات تفاوت آماری نداشت و تلقیح با میکوریز باعث افزایش 10/8 درصدی شاخص برداشت نسبت به عدم تلقیح شد. بیشترین میزان کارایی زراعی فسفر مربوط به تیمار مصرف 50 درصد کود فسفر و تلقیح با میکوریز به میزان 15/15 کیلوگرم دانه بر کیلوگرم فسفات بود و بعد از آن تیمار مصرف 50 درصد کود فسفر و پرایمینگ قرار گرفت (83/14 کیلوگرم دانه بر کیلوگرم فسفات). در این تحقیق حداکثر شاخص سطح برگ و سرعت رشد محصول نیز از تیمار 50 درصد فسفات در ترکیب با پرایمینگ بذر و کاربرد میکوریز به ترتیب به میزان 4/2 و 55/77 گرم بر متر مربع در روز به دست آمد.

اثر دور آبیاری وکودهای زیستی بر راندمان مصرف آب و ویژگی های زراعی و کیفی سویا (glycin max l.) در همدان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده علوم کشاورزی 1392
  محبوبه خلیلی   گودرز احمدوند

به منظور بررسی تاثیر کودهای زیستی بر برخی از شاخص های فیزیولوژیکی رشد رقم m9 سویا تحت شرایط تنش رطوبتی، آزمایشی به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه بوعلی سینای همدان در بهار سال 1391 اجرا گردید. در کرت های اصلی سه سطح آبیاری شامل آبیاری پس از 50 ، 100 و 150 میلی متر تبخیر از تشت تبخیر کلاس a و در کرت های فرعی کود بیولوژیک در چهار سطح (تلقیح بذرها با برادی ریزوبیوم ژاپونیکوم، کاربرد میکورایز آربوسکولار، تلقیح و کاربرد همزمان هر دو کود زیستی و عدم استفاده از کودهای زیستی) بودند. نتایج نشان داد با افزایش شدت تنش رطوبت، تمامی شاخص های رشد اندازه گیری شده به ویژه حداکثر سرعت رشد محصول قرار گرفتند، حداکثر ماده خشک کل و دوام ماده خشک کل، کاهش یافت. میزان کاهش سه شاخص مذکور در حالت تنش شدید رطوبت در مقایسه با شرایط عدم تنش به ترتیب 63، 8/50 و 6/47 درصد بود. کاربرد کودهای زیستی به خصوص میکورایز در حالت عدم تنش، عموماً سبب کاهش شاخص های اندازه گیری شده گردید. اما در شرایط تنش شدید رطوبتی آبیاری پس از 150 میلی متر تبخیر، کاربرد همزمان هر دو کود زیستی در مقایسه با تیمار عدم مصرف کودهای زیستی، منجر به افزایش قابل توجه بیش تر شاخص های رشد از جمله حداکثر سرعت رشد محصول، حداکثر شاخص سطح برگ و دوام ماده خشک کل به ترتیب به میزان 50، 6/28 و 8/45 درصد گردید. در این پژوهش بالاترین و پایین ترین راندمان مصرف آب به ترتیب به میزان 91/0 و 26/0 کیلوگرم دانه بر متر مکعب آب در آبیاری مطلوب و تنش شدید رطوبتی به دست آمد اما مصرف توام دو کود زیستی سبب افزایش 132 درصدی این شاخص در شرایط تنش شدید رطوبت نسبت به عدم کاربرد کودهای زیستی در همان سطح تنش گردید. تنش کم آبی اثر معنی داری بر تعداد غلاف در متر مربع، دانه در غلاف، ارتفاع بوته، عملکرد های بیولوژیک، دانه، روغن و پروتئین داشت اما بر وزن صد دانه، شاخص برداشت و درصدهای روغن و پروتئین دانه اثر معنی داری نداشت. در شرایط عدم تنش رطوبت، کودهای زیستی بر بیشتر صفات اندازه گیری شده اثری نداشتند و حتی میکوریزا سبب کاهش ارتفاع بوته ها شد. اما کاربرد کود زیستی به ویژه کاربرد همزمان آن ها سبب تقلیل اثر منفی تنش رطوبت گردید، طوری که در تنش شدید رطوبتی، کاربرد همزمان میکوریزا و ریزوبیوم، تعداد غلاف در متر مربع، وزن صد دانه، ارتفاع بوته و عملکردهای بیولوژیک، دانه و روغن را به ترتیب 33، 6/9، 4/15 90، 93 و 170 درصد نسبت به تیمار عدم مصرف کودهای زیستی افزایش داد

تاثیر کم آبیاری در مراحل رشد زایشی بر عملکرد دانه و روغن ارقام آفتابگردان در همدان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده علوم کشاورزی 1387
  مصطفی کریمی کاخکی   محمدعلی ابوطالبیان

چکیده ندارد.