نام پژوهشگر: سیدمجتبی رضوی طوسی

دین و رسانه شناسایی و تحلیل ناهمگونی های برنامه های سیمای جمهوری اسلامی ایران با مبانی فرهنگ اسلامی در حوزه اعتقادات و اخلاق از منظرصاحب نظران حوزه دین و رسانه
پایان نامه سایر - دانشکده صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران 1389
  ابوذر آذری بروجنی   سیدمجتبی رضوی طوسی

دین، روش ویژه ای در زندگی است که سعادت و صلاح دنیوی انسان را هماهنگ و همراه با کمال اخروی و حیات حقیقی و جاودانی او تامین می کند. معارف اسلام شامل اعتقادات، اخلاق و احکام عملی در سطوح مختلف فردی و اجتماعی می باشد و جامعیت خود را به همه این حوزه ها گسترش داده و برای هرکدام دارای برنامه ها و فرامین ویژه است. انقلاب اسلامی با هدف تحقق جامعیت دین شکل گرفت و جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از ثمرات آن، پایه های خود را بر این نگاه استوار نمود. با توجه به مبانی و معارف اسلامی و نیز بیانات حضرت امام خمینی(ره)، رهنمودهای مقام معظم رهبری و قوانین و مقررات مرتبط با سازمان صداوسیما، لزوم هماهنگی و انطباق برنامه های این رسانه تاثیرگذار و فراگیر با اندیشه و ارزش های اسلامی برکسی پوشیده نیست. زیرا از این نگاه، نسبت دین و رسانه نه تنها اشتراک و تلاقی در نقش وکارکردها نیست بلکه دارای نسبت همپوشانی بوده و به گونه ایست که دین سرپرستی رسانه را عهده دار است. بنابراین انطباق وهماهنگی عملکرد و برنامه های این رسانه تاثیرگذار با مبانی و ارزش های اسلامی در نهادی که بزرگترین دستگاه تبلیغی انقلاب اسلامی در بیان آرمانها و تحقق اهداف آن به شمار می رود بیش از پیش مشخص میگردد. اما اکنون دین شناسان از جمله مقام معظم رهبری و مراجع معظم تقلید، انتقادهای گوناگونی را به برنامه های صداوسیما وارد می دانند و در مواردی آن را ناهمگون با مبانی و ارزشهای اسلامی قلمداد میکنند. این تحقیق به عنوان اقدامی اولیه و ضروری، به دنبال شناسایی و تحلیل ناهمگونی های برنامه های سیما با مبانی فرهنگ اسلامی در دو حوزه اخلاق و عقاید از منظر صاحب نظران حوزه دین و رسانه است. دراهداف تحقیق علاوه بر شناسایی این ناهمگونی ها و عامل اصلی آن، یافتن راهکارهای اصلاحی و توجه دادن به متولیان سازمان صداوسیما در اصلاح کج کارکردهای موجود مورد توجه قرار گرفته است. در چارچوب نظری این تحقیق از نظریه هایی در دو حوزه دین و رسانه، بهره گرفته شده و روش مورد استفاده، از فنون روش کیفی و از نوع مصاحبه عمیق میباشد. در این شیوه با 12 نفر از صاحب نظران حوزه دین و رسانه مصاحبه هایی صورت گرفته است که از نگاه ایشان، مجموعه ای از ناهمگونی ها و راهکارهای اصلاحی، در4 محور اصلی از کارکردهای رسانه یعنی، 1-آموزش، 2-خبر و اطلاع رسانی، 3-تفریح و سرگرمی و 4-ارشاد و تبلیغ استخراج گردیده و علاوه بر آن، در مسیر تحقیق، در دو حوزه از علوم انسانی مرتبط با رسانه و مدیریت این عرصه، نتایجی به دست آمد، که بصورت جداگانه ارایه شده است.

مقایسه تطبیقی عناصر دراماتیک دو داستان از قرآن: طالوت و لوط
پایان نامه سایر - دانشکده صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران 1391
  حمیدرضا ترابی   کاظم نظری

قصه یکی از وجوه اعجازآمیز قرآن است. قصه های قرآن با به کار گرفتن فنون و شگردهای جالب داستانی، پندآموزی از مسائل حکمی و اعتقادی بلند را برای نیوشندگان سخن حق آسان و لذت-بخش نموده اند . ساختار و شکل قصه در قرآن به گونه ای است که گویی در مقابل دید? شنودگان در حال جریان است، درست مانند صحن? یک نمایش. و شنونده و خواننده خود را درون این صحن? متحرک و پرکشش احساس می کند. لذا، بسیاری از قصه های قرآن ـ علی رغم کوتاه بودن ـ قابلیت دراماتیک فراوانی دارند. از جمله دو داستان طالوت و داستان حضرت لوط (ع). بنابراین نسبت میان عناصر و ساختار دراماتیک با دو داستان مذکور، به عنوان سوال اساسی در این پژوهش مطرح گشته است. ابتدا با معناشناسیِ واژ? قصه و مفهوم آن در قرآن، اهداف قصه های قرآنی و بررسی مهم ترین شگردهای داستانی در قصه های قرآن را انجام داده ایم. سپس، ساختار دراماتیک را تعریف کرده و همبستگی این دو (قص? قرآنی و ساختار دراماتیک) را تجزیه و تحلیل و تشریح نموده ایم. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که ساختار قص? قرآنی (خاصه دو قص? مورد پژوهش) رابط? تنگاتنگی با محتوا و روح جاری در هر قصه دارد. یعنی انتخاب، چینش و نوع تأکید یا عدم تأکید بر هر یک از عناصر داستانی و دراماتیک، تنها بر پای? آن چیزی صورت می گیرد که قصه ـ از ابتدا تا انتها ـ مجدانه در پی بیان آن است. بنابراین قص? قرآنی با دوری از حشو و زوائد نامربوط، تصویرسازی زنده و پویا و تأکید بر لحظ? حساس (آنچه در درام از آن به عنوان بحران و نقطه اوج نام می برند)، بیشترین تأثیر را بر خواننده و شنوند? خود می گذارد و به هدف مورد نظرش ـ به اندیشه فرو انداختن مخاطبش دست می یازد.

چگونگی به کارگیری جلوه های ویژه جهت القای مفاهیم فرهنگ اسلامی و ایرانی در ژانر ماورائی (از منظر تعامل عناصر ساختاری فرم و محتوا) با مطالعه موردی سریالهای اغماء و سوپرنچرال
پایان نامه سایر - دانشکده صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران 1392
  محمدحسن عابدی نژاد   مسعود اوحدی

یکی از مهمترین اهداف رسانه ملی جمهوری اسلامی ایران ، انتقال مفاهیم فرهنگ اسلامی و رشدجامعه به واسطه این مفاهیم است. یکی از گونه های نمایشی که به خصوص طی سالیان گذشته درماه مبارک رمضان برای انتقال مفاهیم اسلامی از آنها استفاده شده سریالهای با محوریت موضوعات ماورائی و غیرماد ی همچو ن رو ح و شیطا ن و برز خ و.. . است. ناگفته پیداست که نمایش چنین مفاهیمی نیاز به استفاده گسترده از تکنیکهای جلوه های ویژه دیجیتالی دارد. بررسی جلوه های ویژه این سریالها نشان می دهد که هم دربحث محتوائی و هم در بحث فرم و شیوه اجرائی ضعفهایی دارند که سبب شکاف ذهنی بین آنچه مخاطبان مطابق آیات و روایات از ماوراء تصور کرده اند با آنچه در سریال میبینند میگردد.سه دلیل مهم برای استفاده از جلوه های ویژه دیجیتال وجود دارد، اولین آنها هنگامی است که هیچ راه عملی و زنده ای برای برداشت صحنه مورد نظر فیلمنامه یا کارگردان وجود نداشته باشد. دوم هنگامی است که امکان اجرای زنده وجود دارد اما زندگی بازیگران یا عوامل در معرض خطر قرار میگیرد . و سوم وقتی است که استفاده از جلوه های ویژه دیجیتال نسبت به بازسازی و اجرای همان نما به صورت زنده به صرفه تر باشد. جلوه های ویژه دیجیتال به فیلمساز این اجازه را می دهد که مخاطب را به ماجراجویی در مکانهایی ببرد که دسترسی عموم به آنها امکان پذیر نیست و یا ابدا وجود خارجی ندارند و تنها میتوان آنها را تصور کرد. بررسی خواهیم کرد که اگر جلوه های ویژه به خوبی انجام شود، هرگز به چشم نمی آید، بلکه در بهترین حالت میتواند به پیشرفت روایت کمک کند و به طور شایسته ای ما را ترغیب به متوقف ساختن شگفتی و تحیرمان خواهد کرد. وقتی فیلم یا سریالی را می بینیم که مکانها و شخصیتهای خیالی را به تصویر میکشد، مانند، سیارات دور در جنگ ستارگان یا ناوی در آواتار، با آنکه می دانیم آن اشخاص و مکانها وجود خارجی ندارند اما آنها را باور می کنیم. جلوه های ویژه در قدرتمندترین یکپارچگیشان با روایت میتوانند جنبه های مختلف روایت د ر هر قاب(فریم ) را در یک، بسته بنیادی، آنگونه که تاکنون برصحنه روایت شده ترکیب کنند. جلوه های ویژه میتواند در جهت تغییر دیدگاههای ما و القای درک جدید از رابطه امان با جهان به خدمت گرفته شود. در این پژوهش با بررسی موارد مذکور تلاش میکنیم علاوه بر ارائه مسیری برای دریافت و ادراک مفاهیم عمیق فرهنگ اسلامی، به شیوه های صحیح بازنمائی آنها توسط جلوه های ویژه دیجیتال از طریق بررسی سریالهای اغماء و سوپرنچرال که به عنوان موارد مصداقی و مطالعاتی در این پژوهش برگزیده شده اند بپردازیم.