نام پژوهشگر: موسی مسکر باشی

تعیین حساس ترین مرحله رشد گندم (triticum aestivum) به تنش شوری و شناسایی ارقام کمتر حساس به کمک برخی خصوصیات فیزیولوژیک گیاهچه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده کشاورزی 1390
  مژگان عبدشاهیان   موسی مسکر باشی

به منظور بررسی تاثیر غلظت های نمک nacl، در دوره های مختلف رشد بر کاهش عملکرد و اجزای آن در گیاه گندم و همچنین تعیین مناسب ترین صفات فیزیولوژیکی که بتوانند برآورد مناسبی از کاهش عملکرد ناشی از تنش شوری به دست دهند، آزمایشی در سال های زراعی 89-87 در گلخانه دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید چمران اهواز انجام شد. در اولین آزمایش ، 10 دوره رشد شامل: کاشت تا جوانه زنی ، کاشت تا پنجه زنی ، کاشت تا ساقه رفتن، کاشت تا رسیدگی، جوانه زنی تا پنجه زنی، جوانه زنی تا ساقه رفتن، جوانه زنی تا رسیدگی، پنجه زنی تا ساقه رفتن، پنجه زنی تا رسیدگی و ساقه رفتن تا رسیدگی همراه با 3 سطح شوری ( 8 ، 12 16 دسی زیمنس بر متر ) و یک سطح شاهد بر روی 4 رقم گندم فونگ، استار، چمران و خارچیا در قالب طرح اسپلیت فاکتوریل با سه تکرار به صورت گلدانی انجام شد. در این آزمایش وزن خشک اندام هوایی و ریشه، عملکرد و اجزا عملکرد در تیمارهای مختلف اعمال تنش، مورد بررسی قرار گرفت و حساس ترین دوره رشدی به تنش شوری در مرحله رویشی تعیین گردید. بر اساس نتایج به دست آمده ، شوری از جوانه زنی تا ساقه رفتن بیشترین تاثیر در کاهش عملکرد را نشان داد و شوری 8 دسی زیمنس بر متر اثر معنی داری در مقایسه با شاهد در کاهش عملکرد دانه نشان نداد. بیشترین کاهش عملکرد دانه در رقم استار و پس از آن به ترتیب چمران، فونگ و خارچیا مشاهده شد. آزمایش دوم در قالب طرح فاکتوریل هر چهار رقم گندم تحت تنش شوری از جوانه زنی تا ساقه رفتن قرار گرفتند و تعدادی از صفات فیزیولوژیک در آنها اندازه گیری شد . بر اساس نتایج به دست آمده، مقادیر یون های na+ ، cl- اندام هوایی، ریشه و برگ در همه ارقام با افزایش شوری، افزایش و مقدار یون k+ کاهش نشان داد . فعالیت فتوسنتز، تعرق و هدایت روزنه ای هم تحت تاثیر تنش شوری قرار گرفت و به طور معنی داری کاهش نشان داد. نتایج فلورسانس کلروفیل (?psii و fv/fm) به جز در رقم استار کاهش معنی داری نشان نداد .خاموشی فتوشیمیایی (qp) و خاموشی غیر فتوشیمیایی ( npq) در بالاترین سطح شوری در همه ارقام نسبت به شاهد به ترتیب کاهش و افزایش نشان داد. با اندازه گیری نفوذپذیری غشا، بیشترین نفوذپذیری در بالاترین سطح شوری را در رقم استار و پس از چمران به دست آمد. نتایج محتوی نسبی آب برگ پرچم ( rwc) و روابط آبی بیانگر آن بود که افزایش غلظت نمک منجر به منفی تر شدن پتانسیل اسمزی و پتانسیل آب سلول شده ، در حالی که که پتانسیل تورگر بدون تغییر معنی داری بود. علاوه بر این rwc هم کاهش معنی داری در همه ارقام نسبت به شاهد نشان داد. میزان پرولین هم با در اثر غلظت های نمک افزایش داشت. میزان پروتئین های محلول هم در برگ گیاهان تنش دیده افزایش نشان داد. این افزایش در رقم خارچیا و فونگ معنی دار نبود. مقادیر کلروفیل a، b تغییرات مشخصی نسبت به شوری در بین ارقام نداشت. هم چنین تغییرات عدد کلروفیل ( spad) در مقایسه با شاهد معنی دار نبود. به طور کلی رقم استار حساس ترین و فونگ بعد از خارچیا به عنوان مقاوم ترین رقم به سطوح شوری بود .

تاثیر سطوح نیتروژن و عناصر میکرو بر عملکرد و درصد روغن گلرنگ تحت شرایط بقایای گندم در اهواز
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده کشاورزی 1391
  سیده ندا قایم مقامی   موسی مسکر باشی

به منظور بررسی تاثیر سطوح نیتروژن و عناصر میکرو بر عملکرد و درصد روغن گلرنگ تحت شرایط بقایای گندم در اهواز، آزمایشی به صورت کرت دو بار خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار اجرا شد. این آزمایش در سال زراعی 90-1389 در مزرعه آزمایشی گروه زراعت و اصلاح نباتات دانشکده ی کشاورزی دانشگاه شهید چمران اهواز انجام گرفت. تیمار مدیریت بقایای گیاهی به عنوان فاکتور اصلی در چهار سطح شامل بقایای کامل (اضافه کردن 5 تن کاه در هکتار)، بخشی از بقایای گیاهی (3 تن کاه در هکتار)، سوزاندن بقایای گیاهی و حذف بقایای گیاهی، تیمار کود نیتروژن تحت عنوان عامل فرعی در سه سطح شامل مصرف 150، 100 و 50 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار، تیمار عناصر میکرو به عنوان عامل فرعی فرعی در دو سطح شامل عدم محلول پاشی و محلول پاشی عناصر میکرو مورد ارزیابی قرار گرفت. رقم مورد استفاده در این آزمایش رقم خاردار پدیده انتخاب شد. نتایج حاصل از تجزیه واریانس داده ها در اثر متقابل سه جانبه عوامل مورد ارزیابی نشان داد که بالاترین عملکرد دانه با میانگین 87/6278 کیلوگرم در هکتار از تیمار بخشی از بقایای گیاهی، 100 کیلوگرم نیتروژن در هکتار و محلول پاشی عناصر میکرو و پایین ترین عملکرد دانه با میانگین عملکرد 48/1771 کیلوگرم در هکتار از تیمار سوزاندن بقایای گیاهی، 50 کیلوگرم نیتروژن در هکتار و محلول پاشی عناصر میکرو حاصل شد. تیمار بخشی از بقایای گیاهی به عنوان مطلوب ترین تیمار مدیریت بقایا بیشترین عملکرد دانه، شاخص برداشت، طبق در بوته، دانه در طبق، وزن هزاردانه، عملکرد روغن و عملکرد پروتئین را داشته است. اثر تیمار کود نیتروژن بر تمام صفات مورد ارزیابی معنی دار شد. بیشترین عملکرد دانه، شاخص برداشت، دانه در طبق، عملکرد روغن، درصد پروتئین و عملکرد پروتئین از تیمار 150 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار و بیشترین عملکرد بیولوژیک، طبق در بوته، وزن هزار دانه، انشعاب فرعی از تیمار 100 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار و بیشترین درصد روغن از تیمار 50 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار حاصل گردید. اثر تیمار عناصر میکرو در برخی صفات معنی دار و در برخی دیگر فاقد تفاوت معنی دار بود. تیمار محلول پاشی عناصر میکرو بر طبق در بوته، وزن هزاردانه، انشعاب فرعی و درصد پروتئین در سطح یک درصد و بر دانه در طبق در سطح پنج درصد اثر معنی دار نشان داد ولی اثر معنی داری بر عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، شاخص برداشت، درصد روغن، عملکرد روغن و عملکرد پروتئین نداشت.

ارزیابی برخی شاخص های فیزیولوژیکی ژنوتیپ های مختلف یولاف زراعی (avena sativa) با تاریخ کاشت های متفاوت در اهواز
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده کشاورزی 1393
  طاهره زارع   پیمان حسیبی

به منظور ارزیابی برخی شاخص¬های فیزیولوژیکی ژنوتیپ¬های مختلف یولاف زراعی (avena sativa) با تاریخ کاشت¬های متفاوت، آزمایشی در سال زراعی 1393-1392 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید چمران اهواز به مرحله¬ی اجرا درآمد. این طرح به صورت فاکتوریل بر پایه¬ی بلوک¬های کامل تصادفی با 3 تکرار مورد بررسی قرار گرفت. فاکتورهای مورد بررسی در این طرح شامل تاریخ کاشت (20آبان، 5آذر و 25آذر) و پنج ژنوتیپ مختلف یولاف زراعی (g1، g2، g3، g4 و g5) بودند. صفات مورد بررسی در این آزمایش شامل بررسی شاخص¬های فیزیولوژیکی، صفات مورفولوژیکی، صفات کیفی، عملکرد و اجزای عملکرد بودند. نمونه¬برداری¬ها در 5 مرحله ( اواخر پنجه¬زنی، اواسط ساقه رفتن، اواسط خمیری نرم، رسیدگی فیزیولوژیک و برداشت) صورت گرفت. نتایج آزمایش نشان داد که در مرحله¬ی پنجه¬زنی بیشترین عملکرد وزن خشک (590/1 گرم بر متر مربع)، عملکرد وزن تر (2178 گرم بر متر مربع)، قندهای محلول (153/3 میلی¬گرم در هر گرم برگ)، شاخص سطح برگ (5) و عدد spad (54/93) از تاریخ کاشت اول و از ژنوتیپ¬های g3 و g4 به¬دست آمدند که اختلاف معنی¬داری با دیگر ژنوتیپ¬ها داشتند. در مرحله¬ی ساقه رفتن بیشترین سرعت رشد خالص (4/43 گرم بر متر مربع برگ در روز)، سرعت رشد محصول (19/42 گرم بر متر مربع در روز) و شاخص سطح برگ (6/5) مربوط به تاریخ کاشت اول بود که از ژنوتیپ¬های g1 و g3 به¬دست آمدند. در مرحله¬ی خمیری نرم بیشترین میزان عدد spad 65/43، شاخص سطح برگ (8/63)، فتوسنتز (22/47 میکرو مول co2 بر متر مربع در ثانیه)، هدایت روزنه¬ای (0/93 سانتی¬متر در ثانیه)، سرعت رشد محصول (34/70 گرم بر متر مربع در روز)، سرعت رشد خالص (3/14 گرم بر متر مربع برگ در روز)، طول خوشه (54/43 سانتی¬متر)، ارتفاع بوته (164/5 سانتی¬متر)، قندهای محلول (57/05 میلی-گرم در هر گرم برگ)، عملکرد وزن تر (11330 گرم بر متر مربع) و عملکرد وزن خشک (2582 گرم بر متر مربع) از تاریخ کاشت اول و از ژنوتیپ¬های g3، g4 و g1 به¬دست آمدند. در مرحله¬ی رسیدگی فیزیولوژیک بیشترین سرعت رشد خالص (0/95 گرم بر متر مربع برگ در روز) از تاریخ کاشت اول و ژنوتیپ g1 به¬دست آمد و در مرحله¬ی برداشت بیشترین وزن هزار دانه (38/47 گرم)، عملکرد بیولوژیک (2704 گرم بر متر مربع)، عملکرد دانه (948497 گرم بر متر مربع) و شاخص برداشت (33/56 درصد) از تاریخ کاشت اول و از ژنوتیپ¬های g3 و g4 به¬دست آمدند. در مجموع نتایج نشان داد که ژنوتیپ¬های g3و g4 در تاریخ کاشت اول (20 آبان) به واسطه¬ای برخورداری از شرایط دمایی مناسب و مطلوب بودن طول دوره¬ی رویشی و زایشی، توانسته¬اند عملکرد بهتری را در این تاریخ کاشت نسبت به دو تاریخ کاشت دیگر داشته باشند ضمن اینکه از شاخص¬های فیزیولوژیکی و زراعی برتری نسبت به سایر ژنوتیپ¬ها برخوردار بودند.

بررسی فنولوژی و سیتولوژی ارقام حساس و مقاوم سیب زمینی به بیماری لکه موجی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز 1388
  حسن طباطبایی   موسی مسکر باشی

سیب زمینی یکی از محصولات مهم و ا ستراتژیک بود ه که عوامل محدود کننده ی رشد، بالاخص بیماری ها، موجب کاهش در تولید، و نیز خسارات قابل توجه می شوند. بررسی و استفاده از منابع مـقاوم، و هم چنین، به کار گیری در برنامه های اصلاحی به لحاظ عـدم اثرات ســـوء زیست محیطی، قـابل اجراء در سطـح وسیـع و اقـتصادی بودن آن ها، امری اجتناب ناپذیر است. بدین جهت، بررسی ها یی درخصوص فنولوژی وسیتولوژی برخی از ارقـام حساس و مقاوم سیب زمینی به بیماری لـکه موجی که هم ا کنون از بیماری های مهم و همه گیر مـزارع سیب زمینی کاری کشوراست، در سال 1386 در سطح مزرعه، گلخانه و آزمایشگاه ژنتیک مرکز تحقیقات کشاورزی ومنابع طبیعی اصفهان بخش تحقیقات آفات و بیماری های گیاهی واقع در غرب شهرستان اصفهان روی یازده رقـم از ارقـام تجاری باطیف های گوناگون مقاومت و مـورد کشت در سطح کشور اجرا گردید. این آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار درسطح مزرعه وپنج تکرار در سطح گلخانه جهت مطالعات فنولوژیکی و در قالب فاکتوریل در پایه ی کاملا تصادفی با پنج تکرار برای مطالعات سیتوژنتیکی در سطح آزمایشگاه به اجرا درآمد. در این بررسی ها عامل رقم در یازده سطح شامل: راموس، سانته، شپدی، مارفونا، مارادونا، میلوا، سانته، سانتانا، گرانولا، کوزیما و اگریا مورد مطالعه قرار گرفت. تفاوت میان ارقام از نظر شاخص های رشدی(شاخص سطح برگ، سرعت رشد محصول، سرعت رشد نسبی، سرعت جذب خالص، نسبت سطح برگ، سطح ویژه برگ و دوام سطح برگ) اندازه گیری شده در سطح احتمال یک درصد معنی دار بود. هم چنین، عملکرد قابل عرضه، تعداد روز از کاشت تا سبز شدن، غده بندی و گل دهی، تعداد ساقه در بوته و طول بلند ترین ساقه در بوته در یک ماه پس از سبزشدن ودر زمان رسیدگی، میانگین تعداد و وزن غده در بوته در سطح احتمال یک در صد معنی دار بود. با توجه به نتایج بدست آمده می توان کاشت ارقام زود رس ازجمله راموس، سانته، شپدی و مارفونا را برای منطقه اصفهان به لحاظ مقاوم بودن نسبت به بیماری و کاهش مصرف سموم پیشنهاد کرد هم چنین با توجه به نتایج بدست آمده و برای تولید با اهداف خاص ارقام مارادونا، راموس وسانتانا را جهت تولید غده های بسیار درشت و مصارف صنعتی، ارقام میلوا و اگریا جهت مصارف خانگی( غده های متوسط تا درشت) و رقم کوزیما برای تولید غده بذری قابل توصیه می باشند. هم چنین، نتایج حاصل ازبررسی های سیتوژنتیکی نشان داد کلیه ی ارقام مورد مطالعه دارای عدد پایه ی کروموزمی x=12 و دارای 2n=4x=48 کروموزم بودند. وبا توجه به مورفولوژی کروموزم ها، کلیه ی ارقام مورد مطالعه دارای کروموزم ها یی از نوع متا سنتریک، ساب متا سنتریک وساب تلو سنتریک بودند. تجزیه ی کاریوتیپی ارقام با استفاده از پارامتر های اختلاف دامنه طول نسبی کروموزم، شکل کلی کاریوتیپ و طول نسبی کوتاه ترین کروموزم نشان داد که ارقـام اگـریا و سانته نا متقارن ترین کاریوتیپ و ارقام گرانولا و راموس دارای متقارن ترین کاریوتیپ می باشند و سایر ارقام در حد واسط این دو طیف قرار دارند. در این راستا، ودر جهت تکمیل اطلاعات، انجام بررسی های زیست مولکولی بر اساس روش pcr برای بررسی چگونگی اختلافات فنولوژیکی و سیتوژنتیکی ضرورت دارد.