نام پژوهشگر: محمد هادی پهلوانی

تجزیه ژنتیکی مقاومت به سپتوریای برگی و بررسی تغییرات الگوی تظاهر ژن دخیل در واکنش دفاعی ژنوتیپ های گندم
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده علوم کشاورزی 1388
  شهربانو وکیلی بسطام   محمد هادی پهلوانی

گندم یکی از گیاهان مهم استراتژیک می باشد و 6/19 درصد از کل منابع غذایی مردم جهان را به خود اختصاص می دهد. بیماری لکه برگی سپتوریایی که توسط قارچ آسکومیست mycosphaerella graminicola ایجاد می گردد، از مهم ترین بیماری های گندم در جهان می باشد که سالیانه خسارات فراوانی را به محصول وارد می سازد. در این تحقیق به منظور تجزیه ژنتیکی مقاومت به بیماری لکه برگی سپتوریایی از طرح دی آلل یک طرفه 8 8 استفاده گردید. بدین منظور تعداد 8 ژنوتیپ گندم بهاره در دامنه ی حساس تا مقاوم به بیماری لکه برگی سپتوریایی در تلاقی دی آلل مورد استفاده قرار گرفتند. تجزیه ی ژنتیکی مقاومت در دو مرحله ی گیاهچه ای در گلخانه و گیاه کامل در مزرعه انجام گرفت. هر دو آزمایش در قالب طرح کامل تصادفی (بلوک) اجرا گردید. صفات مورد مطالعه در مرحله ی گیاهچه ای شامل سطح نکروز، سطح پوشش پیکنیدی و سطح زیر منحنی پیشرفت بیماری برای هر یک از این صفات بود. در مرحله ی گیاه کامل شدت بیماری و سطح زیر منحنی پیشرفت شدت بیماری مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج برای هر دو آزمایش گیاهچه ای و گیاه کامل نشان داد که برای کنترل کلیه ی صفات مورد مطالعه، مدل افزایشی- غالبیت برای اثرات ژن ها صدق می کند، لیکن اثرات افزایشی ژن ها مهم تر و بارزتر بود. تمام صفات تحت کنترل یک گروه ژنی قرار داشتند. ژنوتیپ لاین10 در هر دو مرحله ی آزمایش به عنوان یک منبع مقاوم و دارنده ی ژن های با اثرات افزایشی مقاومت شناسایی گردید که نشان می دهد پتانسیل تولید نتاج برتر در طی انتخاب در برنامه های اصلاحی را دارا می باشد. الگوی تظاهر 3 ژن بتا- 1،3 گلوکاناز، لیپاز و pr1.2 در مرحله ی دو برگی در ژنوتیپ مقاوم لاین10، رقم متحمل آرتا و رقم حساس تجن با روش واکنش ژنجیره ای پلی مراز کمّی با نسخه برداری معکوس در زمان واقعی (qrt-pcr) مورد مطالعه قرار گرفت. الگوی تظاهر هرسه ژن مورد بررسی در سه ژنوتیپ بسیار متفاوت از هم بود. ژن بتا- 1،3 گلوکاناز به این علت که در لاین مقاوم و نیز رقم متحمل در سطح بسیار بالایی بیان گردید، می تواند کاندیدای خوبی به عنوان ژن واکنش دفاعی گندم به بیماری لکه برگی سپتوریایی محسوب شود.

بررسی تأثیر توام تنش آبی دوره ای و شوری ناشی از آب دریا بر عملکرد گندم
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده منابع طبیعی گرگان 1392
  رقیه افشاری   حسین شریفان

آب های شور، از جمله آب دریا در زمان های گذشته به عنوان آب غیرقابل استفاده به حساب می-آمد ولی پژوهش های جدید در دو دهه اخیر نشان داده است که برنامه ریزی های بزرگ آبیاری، بر پایه استفاده از آب های شور قابل اجرا می باشد. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر توأم تنش آبی دوره ای و شوری ناشی از آب دریا بر عملکرد گندم می باشد. این پژوهش در قالب یک آزمایش فاکتوریل با طرح بلوک کامل تصادفی مشتمل بر 20 تیمار و 3 تکرار در گلخانه دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان انجام شد. تنش آبی دوره ای درچهار سطح شامل تنش مرحله اولیه، توسعه، میانی و نهایی اعمال گردید و تنش شوری ناشی از آب دریا در 5 سطح 0% آب دریا (آبیاری با آب معمولی)، 25، 50، 75 و100 درصد آب دریای خزر که شوری آنها به ترتیب 7/0، 1/4، 1/11، 11/18، 1/25 دسی زیمنس بر متر بود اعمال شد. نتایج نشان داد تأثیر شوری بر ارتفاع بوته، تعداد سنبله در بوته، عملکرد دانه، وزن صد دانه و شاخص برداشت در سطح 1% معنی دار بوده است. تأثیر تنش آبی بر ارتفاع بوته، عملکرد دانه، تعداد سنبله در بوته، ارتفاع بوته، وزن صد دانه و شاخص برداشت در سطح 1% و بر عملکرد بیولوژیک در سطح 5% معنی دار بود. بیش ترین عملکرد درتیمار شاهد و پس از آن در شوری 25% آب دریا و بدون تنش آبی مشاهده شد و در شوری 75% و 100% آب دریا و تنش دوره توسعه عملکرد دانه به صفر رسید. بیشترین افزایش شوری خاک در تیمارهای شوری در دوره توسعه (97 درصد افزایش نسبت به شاهد) مشاهده شد. کارایی مصرف آب در دوره توسعه رشد گندم کمترین و در دوره اولیه رشد بیش ترین مقدار را داشت. در این پژوهش از تیمار شاهد بیش-ترین عملکرد حاصل شد. همچنین عملکرد تنش دوره نهایی و شوری 1/4 دسی زیمنس بر متر تفاوت زیادی با شاهد نداشت زیرا اختلاف میانگین عملکرد آن ها کمتر از 5% بود. با توجه به مشکل شوری و کمبود منابع آبی در اکثر نقاط کشور اعمال تنش آبی در مرحله نهایی و نسبت 25 درصد آب دریا برای آبیاری گیاه گندم در سواحل دریای خزر پیشنهاد می گردد.

بررسی تنوع ژنتیکی بین و درون توده های گلرنگ وحشی (carthamus lanatus) استان گلستان با استفاده از نشانگرهای issr
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده تولیدات گیاهی و دامی 1392
  سمانه نیکدل   محمد هادی پهلوانی

این مطالعه با هدف بررسی تنوع و میزان قرابت ژنتیکی درون و بین توده های گلرنگ وحشی (کارتاموس لاناتوس) بومی مناطق استان گلستان در دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان در سال های 1391 و 1392 به انجام رسید. برای این منظور توده های وحشی کارتاموس لاناتوس از هشت منطقه ی مختلف جغرافیایی استان جمع آوری شدند. تعداد نمونه های استفاده شده از هر توده متغیر بود که در مجموع 71 نمونه ی گیاهی توسط 9 آغازگر آی اس اس آر مورد ارزیابی قرار گرفت. آغازگرهای مورد استفاده در تولید باندهای چندشکل موفق بوده و چندشکلی قابل ملاحظه ای را به نمایش گذاشتند به طوری که، حداقل و حداکثر شاخص اطلاعات چندشکل آغازگرهای بکار گرفته شده به ترتیب 30/0 و 46/0 بود. نتایج به دست آمده مشخص نمود تنوع ژنتیکی قابل توجهی درون و بین توده های مورد بررسی وجود داشت. بیشترین تنوع درون در توده ی بندرترکمن و کمترین تنوع در توده های اینچه برون و جزیره ی آشوراده مشاهده گردید. از نظر قرابت ژنتیکی نیز دو توده ی اینچه برون و گمیشان که در یک کلاستر قرار داشتند، نزدیک ترین بودند. همچنین توده ی جمع آوری شده از جزیره ی آشوراده نسبت به سایر توده ها در فاصله ژنتیکی دورتری قرار داشت. از عمده دلایل احتمالی فاصله ژنتیکی بین توده ها و همچنین وجود تنوع درون توده های کارتاموس لاناتوس در منطقه گلستان را می توان تنوع عوامل جغرافیایی و محیطی در مناطق رویش و دگرگرده افشانی بوته ها بیان نمود. با توجه به اطلاعات به دست آمده مبنی بر ناهمگن بودن توده های جمع آوری شده از لحاظ ژنتیکی، می توان از این تفاوت به عنوان منابع و ذخایر ژنتیکی در برنامه های اصلاح و حفاظت این گونه استفاده نمود و یا از آن در اصلاح گلرنگ زراعی سود جست.

شناسایی نشانگرهای مولکولی پیوسته با ژن های مقاومت به پیتیوم آلتیموم در گلرنگ
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده تولیدات گیاهی و دامی 1394
  راضیه عسکری زیارت   محمد هادی پهلوانی

پیتیوم آلتیموم قارچی است که به بسیاری از گونه-های زراعی از جمله گلرنگ حمله کرده و بیماری مرگ گیاهچه را منجر می شود. از مهمترین روش های کنترل بیماری و کاهش خسارت ناشی از آن استفاده از ارقام دارای ژن مقاومت است که به صورت بومی یا اصلاح شده در اختیار هستند. این مطالعه با هدف شناسایی نشانگرهای مولکولی پیوسته با ژن های مقاومت به پیتیوم در گلرنگ با روش توده های در حال تفرق (bsa) در دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان انجام گرفت.به منظور بررسی واکنش به بیمارگر از دو ژنوتیپ aceteria(مقاوم) و????? (حساس) گلرنگ زراعی و نسل 1 fو2fحاصل از تلاقی آنها استفاده شد. ابتدا با استفاده از ایجاد محیط آلوده به بیمارگر افراد نسل 2 fبه دو توده مقاوم و حساس تفکیک شدند. برای ایجاد آلودگی از سوسپانسیون زئوسپور با غلظت نهایی ???زئوسپور در هر میلی لیتر استفاده گردید. علایم بیماری در محیط آلوده به صورت پوسیدگی گیاهچه، ریشهو همچنین مرگ گیاهچه مشاهده شد. در محیط آلوده ژنوتیپ aceteria از لحاظ سرعت مرگ و میر گیاهچه نسبت به ژنوتیپ ????? برتری نشان داد، که نشان دهنده پتانسیل مقاومت آن در برابر بیمارگر بود. به منظور ارزیابی ژنوتیپی و شناسایی چندشکلی، گروه بندی جمعیت با استفاده از روش تجزیه و تحلیل توده های در حال تفرق انجام و جمعیت ?fبا استفاده از ?? آغازگر issr که قبلا در ژنوم گلرنگ استفاده شده بودند، مورد ارزیابی ژنوتیپی قرار گرفت. در نتیجه سه آغازگر issr متصل با ژن مقاومت و یک آغازگر وابسته با حساسیت به پیتیوم در گلرنگ شناسایی شد. باندهای مرتبط با ژن مقاومت در والد مقاوم، نسل1fو توده مقاوم 2 fحضور داشت، در صورتی که در والد حساس و توده حساس 2 fمشاهده نشدند. این باندها در سه آغازگر مورد بررسی به ترتیب در محدوده 280، 1200 و 480 کیلوبازی قرار داشتند. با استفاده از این نشانگرها می توان ژرم پلاسم گلرنگ و سایر گونه های زراعی را برای ژن های مقاومت به بیمارگر پیتیوم آلتیموم غربالگری نمود.

شناسایی آلل های ژن بهاره سازی vrn-a1 در توده های گندم نان ایرانی به روش اکوتیلینگ
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1393
  مریم فروغ   سعید نواب پور

گندم¬های زمستانه برای گلدهی نیاز به قرار گرفتن در سرمای زمستان دارند (نیاز بهاره سازی). در گندم نیاز بهاره¬سازی با ژن vrn1 کنترل می¬شود. vrn1 به عنوان یک عامل محرک گلدهی است و با دمای پایین بیان این ژن فعال می¬شود. در این مطالعه تنوع ژنتیکی 32 ژنوتیپ گندم بهاره ایرانی و یک ژنوتیپ به نام گندم بهاره¬ی چینی بر اساس صفات مورفولوژیک و نشانگر issr بررسی شد. همچنین تکنیک اکوتیلینگ برای یافتن snp از ژن vrn-a1 و تنوع آللی با نشانگرهای اختصاصی آللهای vrn-a1 برای این ژنوتیپ¬ها انجام شد. در آزمایش مزرعه¬ای، لاین¬های خالص (ژنوتیپ¬ها) کاشته شدند. ده صفت کمی (روز تا گلدهی، طول برگ پرچم، ارتفاع گیاه، طول پدانکل، طول ریشک، طول سنبله، تعداد دانه در سنبله، وزن هزار دانه، طول دانه، عرض دانه) و چهار صفت کیفی (نوع سنبله، رنگ سنبله، کرک¬دار بودن سنبله و رنگ گوشوارک) اندازه¬گیری شدند. آمار توصیفی برای صفات مورفولوژیکی نشان داد که بیشترین ضریب تغییرات مربوط به طول ریشک و کمترین ضریب تغییرات مربوط به روز تا گلدهی بود. مقایسه میانگین ژنوتیپ¬ها نشان داد که اختلاف معنی-داری بین ژنوتیپ¬ها وجود دارد. بیشترین همبستگی مثبت بین وزن هزار دانه و عرض دانه مشاهده شد. تجزیه خوشه¬ای ژنوتیپ¬ها را به سه گروه تقسیم کرد. هشت آغازگر issr بکار رفته، 70 باند با چند شکلی خوبی را نشان دادند. بیشترین و کمترین مقادیر چند شکلی، 19/0 و 47/0 را بترتیب داشتند. گروه بندی بر اساس نشانگرهای issr ژنوتیپ¬ها را به دو دسته¬ی تقریبا مساوی تقسیم کرد. تنوع آللی در مکان ژنی vrn-a1 نشان داد که چهار ژنوتیپ آلل غالب vrn-a1a را دارا بودند در حالیکه 29 ژنوتیپ آلل مغلوب vrn-a1 را داشتند. دو آلل غالب دیگر، vrn-a1b و vrn-a1c در هیچ یک از ژنوتیپ ها مشاهده نشد. با استفاده از تکنیک اکوتیلینگ، 32 ژنوتیپ گندم نان بهاره ی ایرانی به دو دسته ی هاپلوتایپ تقسیم شدند. نتایج بیانگر وجود تنوع snp در ژنوتیپ های مورد بررسی بود

مطالعه تنوع هاپلوتایپینگ برای صفات مورفولوژیک در گندم نان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده تولیدات گیاهی و دامی 1393
  اسماعیل دستورانی   مسعود سلطانی نجف آبادی

این آزمایش به منظور مطالعه تنوع ژنتیکی و همچنین بررسی ارتباط بین نشانگر و صفات مورفولوژیک در توده¬های گندم نان بومی ایران طراحی شد. برای بررسی ارتباط نشانگر و صفات از هشت نشانگر ریزماهواره در مکان دو qtl کنترل کننده صفات مورفولوژیک بر روی کروموزوم 4b و کروموزوم 7d استفاده شد. در این پژوهش 52 لاین خالص حاصل از تود¬ه¬های محلی به همراه رقم گندم بهاره چینی مورد مطالعه قرار گرفت. از رقم گندم بهاره چینی به عنوان مرجع برای شناسایی آلل¬های نشانگرهای ریزماهواره استفاده شد. این لاین¬ها به همراه سه رقم شاهد در قالب طرح اگمنت در مزرعه کشت و از نظر 14 صفت مورفولوژیک ارزیابی شدند. نتایج تجزیه مولفه¬های اصلی بر اساس ماتریس ضرائب همبستگی 14 صفت را به چهار مولفه اول کاهش داد که در مجموع 78 درصد از واریانس کل را توجیه نمودند. تجزیه کلاستر به روش وارد و با استفاده از مربع فاصله اقلیدسی به عنوان معیار فاصله لاین¬های مورد مطالعه را به چهار گروه طبقه¬بندی نمود. همچنین در این پژوهش به منظور تعیین چندشکلی در سطح ژنوم از 10 آغازگر آی¬اس¬اس¬آر استفاده شد. از 110 نوار نمره¬دهی شده، 85 نوار چندشکل بود و درصد چندشکلی کل 77 درصد محاسبه گردید. ژنوتیپ¬ها بر اساس داده¬های آی¬اس¬اس¬آر در سه گروه قرار گرفتند. با بررسی ارتباط نشانگرها و صفات برای هر چهارده صفت مورد بررسی و هشت نشانگر بکار گرفته شده در پژوهش حاضر، وجود رابطه آماری در نه صفت آشکار شد. جالب اینکه، برای چهار صفت آلل اختصاصی معرفی گردید. به این ترتیب که برای طول پدانکل بلندتر آلل اختصاصی (166 جفت باز) در نشانگر xgwm885-7d پیدا شد. همچنین آلل اختصاصی برای سه صفت روز تا گلدهی، ارتفاع گیاه و تعداد دانه در سنبله در نشانگر xgwm149-4b شناسایی شد. نکته جالب توجه این بود که، در این نشانگر یک آلل اختصاصی (153 جفت باز) به طور همزمان برای هر سه حالت مطلوب تعداد کمتر روز تا گلدهی، ارتفاع کوتاهتر گیاه و تعداد بیشتر دانه در سنبله پیدا شد. این نشانگر¬ها می¬تواند برای انتخاب بر اساس نشانگر در برنامه¬های اصلاح گندم نان استفاده شوند.

اثر زمان برداشت و دوره انبارداری بر برخی خصوصیات کیفی ارقام کیوی هایوارد و ابوت در منطقه کردکوی استان گلستان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده تولیدات گیاهی و دامی 1394
  فهیمه خزاف مقدم   محمد مهدی شریفانی

عمر انباری طولانی برای کیوی از اهمیت اقتصادی بالایی برخوردار است. عوامل مختلفی در حفظ کیفیت میوه کیوی در طی انبار دخیل هستند. در این پژوهش اثر زمان برداشت، دوره انبارداری، رقم و همبستگی این صفات با عناصر بافت میوه کیوی مورد بررسی قرار گرفت. این آزمایش به صورت طرح کاملاً تصادفی با آرایش فاکتوریل انجام گرفت. میوه های مورد استفاده در این پژوهش از دو رقم ابوت و هایوارد در دو زمان برداشت مختلف با درجات بریکس 9 و 12 جمع آوری شده و به یخچال با درجه حرارت 5 درجه و رطوبت نسبی 70 درصد منتقل گردید و به مدت 4 ماه نگهداری شد. هر ماه صفات کیفی میوه شامل اسید قابل تیتراسیون، مواد جامد محلول، شاخص طعم، اسیدآسکوربیک، کلروفیل میوه، کاروتنوئید، فنل کل، ظرفیت آنتی اکسیدانی کل، قند محلول کل، سفتی بافت میوه،ph آب میوه و پکتین پوست میوه مورد اندازه گیری قرار گرفت. میزان عناصر پتاسیم و کلسیم بافت میوه کیوی نیز در طی 3 زمان برداشت با درجات بریکس 6، 9 و 12 در دو رقم کیوی اندازه گیری گردید و میزان همبستگی بین این عناصر با صفات کیفی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد، زمان برداشت با درجه بریکس 12 خصوصیات کیفی بالاتری از نظر میزان ترکیبات فنلی، ظرفیت آنتی اکسیدانی، کاروتنوئید و ویتامین ث داشت. سفتی، قند محلول کل، اسیدیته قابل تیتراسیون، کلروفیل و ویتامین ث در طی انبار کاهش یافت اما این کاهش در زمان برداشت با درجه بریکس 12 کندتر بود و همچنین این روند در رقم هایوارد میوه کیوی کندتر از رقم ابوت صورت گرفت. بر اساس نتایج حاصل از تعیین همبستگی بین عناصر و صفات کیفی مشاهده شد که کلسیم در سطح 5 درصد با مواد جامد محلول و ظرفیت آنتی اکسیدانی و در سطح 1 درصد با شاخص طعم دارای رابطه مثبت و معنی دار است. پتاسیم در سطح 5 درصد با اسید قابل تیتراسیون، رابطه مثبت معنی دار و در سطح 1 درصد با مواد جامد محلول، کاروتنوئید و ظرفیت آنتی اکسیدانی دارای رابطه منفی معنی دار می باشد. میوه های برداشت شده با درجه بریکس 12 دارای میزان کلسیم بالاتر و میزان پتاسیم پایین تری بودند که کیفیت بهتر میوه را در پی داشته است. برای حصول کیفیت بهینه در طی انبارداری باید علاوه بر سن بلوغ به نسبت مناسب بین عناصر غذایی نیز توجه کرد.

مطالعه واکنش ژنوتیپ های گلرنگ به قارچ عامل مرگ گیاهچه (pythium ultimum trow)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان 1387
  آزاد احمدی   محمد هادی پهلوانی

چکیده ندارد.