نام پژوهشگر: محمد رضا کاوسی

اثرات مخرب گلسنگ های درخت زی بر درختان نوش در منطقه حفاظت شده سورکش گلستان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده جنگلداری و مهندسی چوب و کاغذ 1389
  محسن نوپور آهی دشتی   محمد رضا کاوسی

ذخیره گاه نوش سورکش با وسعت 223 هکتار در جنوب شهرستان فاضل آباد قرار دارد. نوش جزء گونه های در حال انقراض و سطح رویشگاهی اندکی را به خود اختصاص داده است. گلسنگ ها ارگانیسم های مضاعفی که از همزیستی یک قارچ با یک جلبک حاصل شده اند. گلسنگ های اپیفیت می توانند اثرات بیماری زایی داشته باشند. هدف از این پژوهش بررسی اثرات مخرب گلسنک های درخت زی بر روی درختان نوش از طریق تعیین نحوه استقرار گلسنگ های درخت زی بر روی درختان و بررسی اثرات فیزیوگرافی بر روی گسترش و همچنین تعیین وضعیت پارازیتی آنها بوده است. با آماربرداری نواری در 4 قطعه نمونه 8 هکتاری بصورت صد در صد و برداشت پارامتر های مورد نیاز به صو رت زیگزاگ به وسیله gps با پلی گون و آزیموت مشخص کل درختان منطقه را بررسی و نقشه پراکنش مکانی بر حسب میزبان اصلی، جهات جغرافیایی و شدت آلودگی در محیط arc gis ترسیم گردید که نتایج حاکی از شدت های مختلف آلودگی در جهات مختلف جغرافیایی بوده که بیشترین میزان آلودگی مربوط به جهت غربی با شدت آلودگی 100-75 درصد بوده است که نشان دهنده تاثیرات جهات جغرافیایی بر روی شدت آلودگی و پراکنش گلسنگ ها می باشد. برای تعیین نحوه استقرار گلسنگ ها روی درختان، 85 درخت نوش را به طور تصادفی در چهار دامنه اصلی در نظر گرفته و با طبقه بندی نحوه استقرار گلسنگ ها روی درختان به هفت طبقه این عامل مورد بررسی و به کمک نرم افزار excel و spss مورد محاسبه و تجزیه تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از آنالیز واریانس یک طرفه نشان داد که نحوه استقرار گلسنگ های درخت زی بر روی درختان در دامنه های مختلف از اختلاف معنی داری برخوردار است. این تفاوت استقرار گلسنگ ها ناشی از شرایط مختلف محیطی در دامنه های مختلف می باشد. برای بررسی اثرات فیزیوگرافی بر روی شدت آلودگی گلسنگ ها از نرم افزار spss و از روش تجزیه واریانس دو طرفه استفاده شد و آزمایش فاکتوریل با متغیرهای ارتفاع از سطح دریا در 4 سطح، دامنه جغرافیایی در 4 سطح و شدت آلودگی در 4 سطح صورت گرفته و برای دسته بندی میانگین ها از مقایسات چند دامنه ای دانکن استفاده شده است که نتایج حاکی از معنی دار بودن شدت آلودگی در طبقات مختلف ارتفاعی و همچنین جهات مختلف جغرافیایی در سطح01/0 بوده است. این نتایج نشان دهنده تاثیرات فیزیوگرافی بر روی پراکنش گلسنگ ها می باشد. برای بررسی اثر گلسنگ های درخت زی بر میزان تاج پوشش درختان، به طور تصادفی میزان تاج پوشش 100 درخت نوش آلوده و سالم را به صورت دو قطر عمود بر هم اندازه گیری و سپس با طبقه بندی میزان تاج پوشش درختان به 16 طبقه این عامل مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که میزان تاج پوشش در درختان آلوده به میزان قابل ملاحظه ای کمتر از درختان سالم می باشد. کوچکی تاج درختان آلوده ناشی از حضور گلسنگ های درخت زی بر روی درختان می باشد، زیرا گلسنگ ها با حضور بر روی برگ و تاج درختان و کاهش ظرفیت فتوسنتزی درخت، باعث ایجاد ضعف فیزیولوژیکی شدید در گیاه میزبان و نهایتا" از بین رفتن آن منتهی می گردند. برای تعیین میزان خاکستر 4 گرم پودر چوب مش 40 درصد را از تعدادی نمونه های سالم و بیمار انتخاب و درون رزنتال با وزن تعیین شده روی شعله چراغ تا محو کامل دود شعله سوزانده، سپس به مدت 3 ساعت در کوره موفل با دمای 575 درجه سانتیگراد قرار داده و بعد رزنتال ها را داخل دسیکاتور محتوی ماده جاذب الرطوبه خشک و سپس توزین و درصد خاکستر با استفاده از فرمول های موجود بدست آمد. برای آنالیز داده ها از نرم افزار spssاستفاده گردید. مقایسه میانگین درصد خاکستر نمونه های سالم و بیمار نشان داد که در سطح احتمال 5% اختلاف معنی دار وجود داردکه ناشی از وجود ترکیبات گلسنگی در نمونه های بیمار می باشد که دارای درصد خاکستر بیشتری نسبت به نمونه های سالم می باشند. تعیین درصد مواد استخراجی با استفاده از دستگاه سوکسله انجام پذیرفت و برای آنالیز داده ها از نرم افزار spss استفاده گردید. مقایسه میانگین درصد مواد استخراجی در نمونه های سالم و بیمار نشان داد در سطح احتمال 5% اختلاف معنی داری وجود دارد. این اختلاف بین مواد استخراجی نمونه های سالم و بیمار حاکی از وجود ترکیبات و مواد گلسنگی در نمونه های بیمار است که دارای درصد مواد استخراجی بیشتری نسبت به نمونه های سالم می باشند و از آنجایی که هر چه میزان مواد استخراجی در چوب بیرون افزایش یابد میزان پوسیدگی چوب ها نیز افزایش خواهد یافت می توان علت ضعف فیزیولوژی درختان و متعاقبا" خشکیدگی آنها را به علت حضور گلسنگ بر روی درختان دانست. کلمات کلیدی: گلسنگ ، ذخیره گاه ، نوش، اثرات مخرب

بررسی کنترل مکانیکی و شیمیایی گونه های loranthus sppدر جنگل های ایلام، (منطقه: گچان)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده جنگلداری و مهندسی چوب و کاغذ 1390
  وحید یوسفوند   محمد رضا کاوسی

چکیده گونه های موخور (l. europaeus ) و چشم بلبلی(l. grewinkii) یکی از مهم ترین ماکرو اپی فیت های پارازیت می باشند که قادرند به درختان بلوط صدمات جبران ناپذیری وارد کرده و شرایط را برای سایر عوامل خسارت زا مانند آفات، بیماری ها، جوندگان وتنش های محیطی مساعد کنند. این تحقیق باهدف بررسی تاثیر کنترل شیمیایی و مکانیکی برروی گونه های نیمه انگل لورانتوس در منطقه گچان استان ایلام انجام گرفت، کنترل شیمیایی با استفاده از سه علف کش شامل: مصرف 81/0 و 35/1 میلی لیتر ماده موثره گلیفوسیت 41درصد محلول در آب روی هر بوته، مصرف 48/0 و 77/0 میلی لیتر ماده موثره بنتازون 48درصد محلول در آب روی هر بوته، مصرف 26/0 و 44/0 میلی لیتر ماده موثره پاراکوات 20درصد محلول در آب روی هر بوته و کنترل مکانیکی شامل قطع در فواصل محل استقرار، 5، 10 ، 15، 20 و 25 سانتی متری متصل به میزبان در چهار فصل (بهار، تابستان، پاییز و زمستان) و آزمایش به صورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملا تصادفی انجام گرفت. نتایج تجزیه واریانس نشان دادند که گونه های موخور و چشم بلبلی نسبت به علف کش ها تفاوتی با هم ندارند. علف کش پاراکوات با غلظت یک و دو در مرحله اول (سم پاشی بهاره) به همراه قطع مکانیکی (تمامی تیمارها) توانسته بطور صد در صد گیاهان نیمه انگل را کنترل نموده و میزان جوانه زنی مجدد (بازرویی) آن ها را در سال رویشی بعد کاملا متوقف کنند. و روی میزبان تاثیری نداشتند ولی گلیفوسیت و بنتازون تاثیر کمتری روی گونه های نیمه انگل داشته، در ضمن تمامی علف کش ها در مرحله دوم (سم پاشی تابستانه) روی میزبان (بلوط) موجب گیاه سوزی و خسارت شده اند. بطوری که برگ های میزبان در سال رویشی بعد کاملا زرد رنگ، باریک، پژمرده و حالت چروکیدگی داشتند. و همچنین در قطع مکانیکی و در فصول مختلف با تیمارهای متفاوت نتایج بدست آمده نشان داد که میزان بازرویی گونه نیمه انگل در سال رویشی بعد کاملا متوقف گردید.

کنترل بیولوژیک موخور
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده جنگلداری و مهندسی چوب و کاغذ 1390
  مجتبی محمدی ورمزیار   محمد رضا کاوسی

در این تحقیق گیاه نیمه انگل موخور که با استقرار بر روی درختان غرب کشور سبب خسارات زیاد به آنها شده است مورد کنترل قرار گرفته است.جهت کنترل از عوامل باکتریایی به روش سوسپانسیون تهیه گردید و بر روی گیاه انگل پاشیده شد. نتایج نشان داد به کارگیری عوامل مورد نظر سبب کنترل گیان نیمه انگل گردید.بین جدایه های مورد نظر به لحاظ میزان اثر اختلاف وجو داشت . علت اختلاف می تواند توانایی ذاتی جدایه ها در استفاده از شرایط محیطی باشد

تأثیر آتش سوزی برترسیب کربن خاک
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده جنگلداری و مهندسی چوب و کاغذ 1391
  محبوبه مزرعه   هاشم حبشی

در حال حاضر در نتیجه پدیده گرمایش جهانی و تغییرات اقلیم به ترسیب کربن توسط اکوسیستم های جنگلی بعنوان راهکاری ‏مناسب جهت کاهش دی اکسید کربن موجود در اتمسفر در سطح ملی و بین المللی توجه فراوانی می شود. از طرفی این تغییرات ‏اقلیمی منجر به ایجاد شرایطی گردیده که امروزه آتش سوزی یک تهدید عمده برای بسیاری از اکوسیستم های جنگلی محسوب ‏می شود. این تحقیق با هدف مقایسه اثر کوتاه مدت آتش سوزی (کمتر از یکسال) بر مقدار ترسیب کربن خاک هر یک از توده های ‏سوخته سوزنی برگ (زربین)، پهن برگ (بلوط بلند مازو) و مخلوط سوزنی پهن برگ با توده شاهد در قسمتی از منطقه ‏جنگلکاری شده عروسک واقع در طرح جنگلداری چهل چای انجام گرفته است. نمونه برداری خاک به صورت تصادفی ‏سیستماتیک در دو عمق 20 ـ 5 و 5 ـ 0 سانتی متری انجام گرفت. نمونه ها پس از برداشت به آزمایشگاه منتقل شد. مشخصه های ‏وزن مخصوص ظاهری، کربن آلی، نیتروژن کل و فسفر قابل دسترس در آزمایشگاه اندازه گیری شد. نتایج حاصل از آزمون تی ‏غیر جفتی بیانگر تفاوت معنادار میزان ترسیب کربن بین هر یک از توده های سوخته با شاهد داشت. نتایج همچنین نشان داد کل ‏کربن ترسیب شده هر یک از تودههای سوزنی برگ سوخته، پهن برگ سوخته و مخلوط سوزنی ـ پهن برگ به ترتیب 45/48، ‏‏08/35 و 29/37 تن در هکتار بود که به ترتیب آتش سوزی به ترتیب سبب افزایش ترسیب کربن به میزان 8/20، 01/10 و 01/11 ‏تن در هکتار نسبت به قطعات شاهد گردید. نتایج حاصل حاکی از اثرات معنادار آتش سوزی بر کربن آلی، نیتروژن کل و فسفر ‏خاک در بین توده های سوخته می باشد. همچنین بررسی عمق های مختلف خاک بیانگر اختلاف معنادار کربن آلی، ماده آلی و ‏نیتروژن کل بین دو عمق مورد بررسی بود. در نهایت اثر کوتاه مدت آتش سوزی بر ترسیب کربن و برخی خصوصیات خاک در ‏توده های سوخته معنادار ارزیابی گردید.‏

تاثیر کوتاه مدت آتش سوزی جنگل بر پتانسیل ترسیب کربن خاک
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده جنگلداری و مهندسی چوب و کاغذ 1391
  محبوبه مزرعه   هاشم حبشی

در حال حاضر در نتیجه پدیده گرمایش جهانی و تغییرات اقلیم به ترسیب کربن توسط ‏اکوسیستم های جنگلی بعنوان راهکاری مناسب جهت کاهش دی اکسید کربن موجود در اتمسفر در ‏سطح ملی و بین المللی توجه فراوانی می شود. از طرفی این تغییرات اقلیمی منجر به ایجاد شرایطی ‏گردیده که امروزه آتش سوزی یک تهدید عمده برای بسیاری از اکوسیستم های جنگلی محسوب ‏می شود. این تحقیق با هدف مقایسه اثر کوتاه مدت آتش سوزی (کمتر از یکسال) بر مقدار ترسیب ‏کربن خاک هر یک از توده های سوخته سوزنی برگ (زربین)، پهن برگ (بلوط بلند مازو) و مخلوط ‏سوزنی پهن برگ با توده شاهد در قسمتی از منطقه جنگلکاری شده عروسک واقع در طرح ‏جنگلداری چهل چای انجام گرفته است. نمونه برداری خاک به صورت تصادفی سیستماتیک در دو ‏عمق 20 ـ 5 و 5 ـ 0 سانتی متری انجام گرفت. نمونه ها پس از برداشت به آزمایشگاه منتقل شد. ‏مشخصه های وزن مخصوص ظاهری، کربن آلی، نیتروژن کل و فسفر قابل دسترس در آزمایشگاه ‏اندازه گیری شد. نتایج حاصل از آزمون تی غیر جفتی بیانگر تفاوت معنادار میزان ترسیب کربن بین ‏هر یک از توده های سوخته با شاهد داشت. نتایج همچنین نشان داد کل کربن ترسیب شده هر یک از ‏توده های سوزنی برگ سوخته، پهن برگ سوخته و مخلوط سوزنی ـ پهن برگ به ترتیب 45/48، 08/35 ‏و 29/37 تن در هکتار بود که به ترتیب آتش سوزی به ترتیب سبب افزایش ترسیب کربن به میزان ‏‏8/20، 01/10 و 01/11 تن در هکتار نسبت به قطعات شاهد گردید. نتایج حاصل حاکی از اثرات ‏معنادار آتش سوزی بر کربن آلی، نیتروژن کل و فسفر خاک در بین توده های سوخته می باشد. ‏همچنین بررسی عمق های مختلف خاک بیانگر اختلاف معنادار کربن آلی، ماده آلی و نیتروژن کل بین ‏دو عمق مورد بررسی بود. در نهایت اثر کوتاه مدت آتش سوزی بر ترسیب کربن و برخی خصوصیات ‏خاک در توده های سوخته معنادارارزیابی گردید.

مقاومت رستنی های جنگل به حریق و احیاء طبیعی آنها در منطقه جنگلی عروسک استان گلستان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده جنگلداری 1392
  بهاره کمیزی   محمد رضا کاوسی

آتش سوزی یکی از اختلالات موثر بر اکوسیستم است. توانایی یک اکوسیستم به بازگشت به وضعیت قبل از اختلال نشان دهنده ثبات اکوسیستم است که با دو جزء مقاومت و انعطاف پذیری مشخص می شود. مقاومت را می توان درجه ای از توان یک متغیر اکوسیستم دانست که با ایجاد اختلال بدون تغییر باقی بماند و انعطاف پذیری میزان بهبودی متغییر بعد از اختلال را نشان می دهد. مقاومت یک جنگل در مقابل آتش به میزان حساسیت درختان غالب و ساختار جنگل و انعطاف پذیری آن به داشتن گونه هایی است که توانایی استقرار مجدد پس از حریق را داشته باشند. منطقه مورد مطالعه در جنگل عروسک واقع در سری 2 طرح جنگلداری چهل چای مینودشت استان گلستان قرار دارد که در پاییز 1389 دچارحریق شده است. به منظور نمونه برداری در منطقه شبکه ای به ابعاد 100×150 متر پیاده و سپس تعداد 90 پلات در دو منطقه آتش سوزی شده و آتش سوزی نشده مورد بررسی قرار گرفت. جهت بررسی پوشش علفی نیز در مرکز هر پلات، یک میکرو پلات 100 متر مربعی دایره ای شکل پیاده گردید. جهت بررسی توزیع نرمال داده ها از آزمون کولموگروف اسمیرنوف و آنالیز مقایسات میانگین فراوانی با آزمون t غیر جفتی و در صورت نرمال نبودن توزیع داده ها با آزمون من ویتنی انجام گرفت. همچنین به منظور بررسی همبستگی عوامل مختلف بر روی شدت خسارت درختان، ابر نقاط آنها در محیط نرم افزار curve expertترسم گردید و بهترین منحنی بر اساس بالاترین ضریب همبستگی برای داده های کمی برازش داده شد. برای داده های رتبه ای و اسمی از همبستگی اسپیرمن استفاده گردید. نتایج نشان داد که آتش سوزی سبب تغییرترکیب گونه ای جنگل، کاهش تعداد در هکتار درختان، کاهش درصد تاج پوشش، تغییر فراوانی گونه های علفی زیر اشکوب جنگل، حضور گونه های علفی جدید و تغییر نوع و درصد زادآوری گونه های درختی و درختچه ای در منطقه شده است. بیشترین خسارت آتش سوزی به گونه خرمندی، سرو و کاج و کمترین درصد خسارت به گونه انجیلی و بلوط وارد شده است. بررسی عوامل موثر بر میزان خسارت نشان داد که سه مشخصه نوع گونه, نوع و شدت حریق در میزان خسارت وارده به درختان تاثیرگذار می باشند. گونه ولیک، سیاه تلو و بلوط بیشترین زادآوری غیر جنسی و گونه ممرز و افرا با بیشترین زادآوری جنسی انعطاف پذیر ترین گونه ها بودند. با بررسی های بعمل آمده مشخص شد که گونه های سوزنی برگ (سرو و کاج) حساسترین و بلوط و انجیلی مقاوم ترین گونه به آتش سوزی در منطقه مورد مطالعه می باشند.