نام پژوهشگر: پروانه ابریشم چی

بررسی تاثیر کلاتورهای مختلف بر انباشت کروم سه ظرفیتی در گیاه تربچه (raphanus sativus)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد 1389
  ژاله حسانی   پروانه ابریشم چی

چکیده کروم به عنوان یک فلز سنگین نقش مهمی در متابولیسم گلوکز و کلسترول دارد، لذا استفاده از مواد غذایی حاوی کروم می تواند نقش مهمی در رژیم غذایی انسان ایفا نماید. از طرفی غلظت های بالای کروم می توانند اثرات نامطلوبی بر سیستم های جانوری و گیاهی داشته باشد، لذا پاک سازی محیط از غلظت های بالای این فلز، از اهمیت قابل توجهی برخوردار است. کلاتورها عواملی هستند که به طور موثری حلالیت فلزات و جذب آنان را توسط گیاه افزایش می دهند، لذا استفاده از آن ها در پالایش گیاهی با اهمیت است. بر این اساس آزمایشی با هدف بررسی تاثیر کلاتورهای edta و اسید سیتریک بر انباشت کروم سه ظرفیتی در گیاه تربچه (raphanus sativus l.) انجام شد. برای این منظور در دو آزمایش جداگانه گیاهچه های 10 روزه تربچه به مدت 4 هفته در شرایط هیدروپونیک دارای غلظت های کروم شامل1، 2، 4 و 6 میلی گرم در لیتر و کلاتورهای edta (1 و 3 میلی گرم در لیتر) (در آزمایش اول) و اسید سیتریک (10 و 100 میلی گرم در لیتر) (در آزمایش دوم) قرار گرفتند. در پایان دوره رشد، خصوصیات مورفولوژی، انباشت کروم در اندام هوایی و ریشه، پرولین، سیستئین و اسیدهای آمینه کل در اندام هوایی گیاهان سنجش شد. نتایج حاصل از بررسی تیمار کروم- کلاتور مشخص نمود که در بالاترین تراز کروم (6 میلی گرم در لیتر)، طول اندام هوایی در حضور 1 میلی گرم در لیتر edta، طول ریشه و سطح برگ در حضور 3 میلی گرم در لیتر edta ، سطح ریشه و نسبت root/shoot در حضور هر دو سطح edta نسبت به شاهد بدون کلاتور، به صورت معنی دار(05/0? (p افزایش یافتند. میزان 10 میلی گرم در لیتر اسید سیتریک در غلظت های مختلف کروم، خصوصیات رشد شامل طول، وزن تر و خشک اندام هوایی و ریشه، سطح برگ و ریشه را به طور معنی داری نسبت به شاهد بدون کلاتور افزایش داد. در محیط بدون کروم، غلظت های10 و 100 میلی گرم در لیتر اسید سیتریک تمام صفات مورد بررسی به جز نسبت root/shoot را به صورت معنی داری افزایش داد. بررسی نتایج حاصل از انباشت کروم نشان داد که استفاده از کلاتور edta، تغییرات معنی داری را در میزان تجمع کروم در بافت های گیاهی ایجاد نکرد، اما اسید سیتریک در غلظت های بالای کروم (6 میلی گرم در لیتر) به صورت معنی داری انباشت فلز کروم را در گیاه نسبت به شاهد بدون کلاتور افزایش داد(05/0? (p. edta در غلظت 6 میلی گرم در لیتر کروم، میزان پرولین موجود در اندام هوایی را به طور معنی دار نسبت به شاهد بدون کلاتور کاهش داد. تیمار اسید سیتریک میزان پرولین را تنها در سطح 1 میلی گرم در لیتر کروم افزایش داد. مقدار کل اسیدهای آمینه در اندام هوایی در تیمار 1 میلی گرم در لیتر edta تنها در غلظت 1 میلی گرم در لیتر کروم، معنی دار بود (05/0? (p. غلظت های 10 و 100 میلی گرم در لیتر اسید سیتریک مقدار کل اسیدهای آمینه را در غلظت های 4 و 6 میلی گرم در لیترکروم نسبت به شاهد بدون کلاتور به طور معنی دار کاهش داد (05/0? (p. میزان سیستین موجود در اندام هوایی در غلظت 1 میلی گرم در لیتر edta و در محیط 2 میلی گرم در لیتر کروم نسبت به شاهد بدون کلاتور به صورت معنی دار کاهش یافت، اما سایر تیمارها تغییر معنی داری در مقدار سیستئین ایجاد نکرد. نتایج حاصل از این بررسی تاثیر مثبت کلاتورهای edta و اسید سیتریک را در بهبود مقاومت گیاه نسبت به کروم تایید کرد.

بررسی بیوسیستماتیکی و فیتوشیمی جنس ephedra l. (ephedraceae) در استان های خراسان شمالی، رضوی و جنوبی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم پایه 1391
  آیدا انصاری   جمیل واعظی

جنس .ephedra l متعلق به تیره افدرا (ephedraceae)، حد واسط بازدانگان و نهاندانگان است. حدود 60 گونه از این جنس در جهان گزارش شده است که از این میان 8 گونه متعلق به فلور ایران می باشد. بر اساس گزارش های فلور ایران، پنج گون? e. major، e. intermedia، e. sarcocarpa، e. foliata وe. strobilacea در استان های خراسان شمالی، رضوی و جنوبی پراکنده شده اند. این جنس بیشتر دوپایه است و شناسایی گونه های پایه نر آن دشوار می باشد. برای حل این مشکل، مطالعات ریخت شناسی، تشریحی، گرده شناسی و فیتوشیمی بر روی گونه های موجود در هرباریوم پژوهشکده علوم گیاهی دانشگاه فردوسی مشهد (fumh) و همچنین نمونه های جمع آوری شده از استان های خراسان جنوبی، رضوی و شمالی انجام شد. در مطالعه ریخت شناسی، 52 صفت ریخت شناسی پایه های نر و ماده بررسی گردید و کلید ی برای شناسایی گونه ها ارائه شد. برای انجام مطالعه تشریحی از روش برش گیری دستی استفاده شد. رنگ آمیزی مقاطع عرضی ساقه با رنگ آبی تولوئیدین انجام گرفت. در این مطالعه 15 صفت تشریحی ارزیابی شدند، و مشخص شد که ساختار تشریحی پایه نر و ماده یک گونه یکسان است، اما تفاوت هایی در بین گونه ها قابل مشاهده می باشد. صفاتی از قبیل وجود کلانشیم یا فیبر در پارانشیم پوست، تعداد لایه های سلول های کلانشیمی و یا فیبر در زیر اپیدرم، تعداد لایه های سلول های کلانشیمی و یا فیبر در کنار دستجات آوندی از خصوصیات افتراقی بین گونه ها بودند. این نتایج حاکی از سازش پذیری این گیاهان در زیستگاه های بادخیز می باشد. مطالعه گرده شناسی با استفاده از میکروسکوپ الکترونی نگاره (sem) نیز انجام پذیرفت. در این مطالعه 9 صفت گرده شناسی ارزیابی شدند و به منظور درک صحیح روابط گونه ای از آنالیز مولفه های اصلی استفاده شد. نتایج حاصل از مطالعه گرده شناسی، گونه ها را بر اساس خصوصیات بارز تعداد شیار ها و فاصله دو شیار مجاور هم تقسیم کرد. در مطالعه فیتوشیمیایی، اندام های هوایی گونه های ephedra خشک شده و با استفاده از دستگاه کلونجر و روش تقطیر با آب اسانس گیری شد. اسانس حاصل از تقطیر، به کمک دستگاه gc-msآنالیز شد. نتایج نشان می دهد که ترکیب غالب اسانس ها در گونه های مختلف افدرا متفاوت است، و با توجه به مطالعات فیتوشیمیایی، امکان جداسازی گونه ها بر اساس ترکیبات شیمیایی هر گونه امکان پذیر است. کلمات کلیدی : افدرا، ریخت شناسی، تشریحی، گرده شناسی، فیتوشیمی

بررسی اکولوژی فردی گونه.salsola richteri (moq.) karel ex litw در استان خراسان جنوبی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم 1391
  مرضیه بهادران   فرشته قاسم زاده

این تحقیق، به منظور مطالعه برخی جنبه های اکولوژی فردی گیاه (moq.) karel ex litw. salsola richteri در مناطقی از خراسان جنوبی انجام شد. در این بررسی ابتدا نقاط پراکنش گیاه مشخص شد. سپس مورفولوژی، فنولوژی، استراتژی تجدید حیات گیاه، فرم زیستی و وضعیت حفاظتی گیاه مورد بررسی قرار گرفت. آناتومی برگ گیاه با استفاده از روش سافرانین- فست گرین مطالعه شد. خصوصیات خاک نظیر ph، ec، ازت کل، میزان فسفر و بافت خاک تعیین شد. سیستم شاخص اکولوژیکی بورهیدی برای تعیین شاخص اکولوژیکی گیاه مورد استفاده قرار گرفت. محتوای آلکالوئید کل برگ های گیاه اندازه گیری شد. میزان فلاونوئید، پرولین و فعالیت آنزیم اسید فسفاتاز در برگ-های گیاه در دو منطقه بشرویه و شاهرخت (شمال غربی و شمال شرقی خراسان جنوبی) سنجش و مقایسه شدند. همچنین اثر آللوپاتی عصاره برگ s. richteri روی سرعت و درصد جوانه زنی گیاه bromus tectorum مطالعه شد. نتایج نشان داد که s. richteri گیاهی چند ساله، پایا و درختچه ای است که از نظر شکل زیستی رانکایر، جزء گروه فانروفیت ها می باشد و تکثیر آن در طبیعت از طریق بذر است. این گونه از نظر وضعیت حفاظتی بر مبنای گروه بندی iucn، در گروه گونه های lc (حداقل نگرانی) قرار می گیرد. s. richteri در خاک غیر شور، سبک و در ph قلیایی از رشد خوبی برخوردار است. بررسی های فنولوژی این گونه نشان داد که جوانه زنی بذر در اواخر اسفند ماه وگلدهی در تیر ماه انجام می شود، سپس در اواخر تیر، گل ها به میوه تبدیل می شوند و بذر دهی در شهریور ماه آغاز می-شود. با توجه به اطلاعات اکولوژیکی به دست آمده و سیستم شاخص اکولوژیکی بورهیدی به s. richteri در مناطق مختلف از لحاظ منبع حرارتی، رطوبت خاک، برهمکنش خاک زیستگاه، میزان ازت، شدت نور در زیستگاه و شوری خاک به ترتیب رتبه 7، 2، 7، 2-1، 9 و 1 تعلق گرفت. غلظت فلاونوئید، پرولین و فعالیت آنزیم اسید فسفاتاز در برگ های گیاه منطقه بشرویه که تحت تنش خشکی بالاتری است، بیشتر بود (p <0.05). میزان آلکالوئید کل برگ-های گیاه، 7/47 میلی گرم آلکالوئید در 100 گرم بافت خشک برگ محاسبه شد. مطالعه خواص آللوپاتیک گیاه s. richteri نشان داد که عصاره آبی آن در 1%، 2%، 3% و 6% (وزنی/ حجمی)، سرعت و درصد جوانه زنی b. tectorum را به طور معنی داری کاهش می دهد (p <0.05). کلمات کلیدی: اکولوژی فردی، salsola richteri، وضعیت حفاظتی، آللوپاتی و خراسان جنوبی.

مطالعه فنولوژی و صفات مورفولوژی و فیزیولوژی دو گیاه مرتعی trin.& rupr.voucher sp. stipa hohenackeriana وboiss. voucher sp. ennepogon persicus persicus در شرایط اقلیمی مشهد
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم پایه 1391
  اکرم طاهری   محمد جنگجو

چکیده تغییرات آب و هوا و نوسان های آن به ویژه دما و رطوبت به طور محسوس بر اعمال حیاتی گیاهان مرتعی تاثیر می گذارد. بنابراین بررسی همزمان جنبه های اکولوژیکی، مرفولوژیکی و بیوشیمیایی به درک بیشتر مکانیسم های سازگاری گیاهان در مناطق خشک کمک می کند. درتحقیق حاضر دو گیاه گندمی علفی سه کربنه trin.& rupr.voucher sp. stipa hohenackeriana و چهار کربنه boiss. voucher sp. ennepogon persicus در یک مرتع نیمه استپی اطراف مشهد مورد بررسی قرار گرفت. به فاصله هردو هفته، تاریخ وقوع پدیده های فنولوژیکی شامل رشد رویشی،ظهور خوشه-ها، گلدهی کامل، ریزش بذر و رطوبت و دمای زیر اشکوب گیاهان ثبت شد. علاوه براین در هر بازدید طول و تعداد برگ ، طول و تعداد ساقه ها ، و تعداد ساقه های گل دار نیز ثبت شد. از طرف دیگر تأثیر تغییر شرایط آب و هوا (دما و رطوبت هوا و خاک) بر مراحل فنولوژیک (شروع رویش، ظهور خوشه ها، گلدهی کامل، ریزش بذر) و فرایندهای فیزیولوژیک (محتوی نسبی آب برگ و شاخص های رشد) گیاه مورد مطالعه قرار گرفت، همچنین سازش های بیوشیمیایی و متابولیسمی احتمالی (تجمع پرولین، فعالیت عوامل آنتی اکسیدان) در پاسخ به این تغییرات بررسی شد، و در نهایت داده ها با نرم افزارspss16 تجزیه و تحلیل آماری شدند. بر اساس نتایج در مجموع مشخص شد که گندمی های c3 و c4 در ابتدای رشد تحت تاثیر دمای هوا بودند و بین این دو گیاه از لحاظ رطوبت خاک زیر-اشکوب، طی فصل رویش، اختلاف معنی داری وجود نداشت. در ابتدای فصل، تعداد برگ و ساقه c3 ، و نزدیک به انتهای فصل تعداد برگ و ساقه c4 بیشتر بود. بررسی شاخص های بیوشیمیایی به موازات تغییرات فنولوژی و آب و هوایی، بیانگر آن بود که به طور برجسته، به هنگام مواجه با شروع خشکی فصل ( گذار از ماه اردیبهشت به خرداد)، محتوای آسکوربات و پروتئین در گونه c4 و میزان آنزیم سوپراکسید دیسموتاز و آسکوربات پراکسیداز در گونه c3 افزایش یافت، اما در مجموع گونه c4 به دلیل کده بندی خاص پراکسید هیدروژن و چرخه گلوتاتیون-آسکوربات در سلول های مزوفیل خود و نه در سلول های غلاف آوندی، باعث افزایش و حفظ محتوای رنگیزه فتوسنتزی و متعاقب آن فتوسنتز و رشد گیاه در طی تنش شد، در حالی که آنزیم آنتی اکسیدان در c3 تنها توانسته تاحدی میزان تخریب پراکسیداسیون لیپیدی را کاهش دهد و میزان رنگیزه فتوسنتزی تا حد زیادی کاهش یافتند و گیاه تنها توسط سازو کار سازشی لوله ای شدن برگ و کاهش سطح و تعداد برگ توانسته در حد پایینی فتوسنتز و رشد خود را ادامه دهد. نتایج نشان داد که در گیاه c4 ، سازگاری به تنش بیشتر از طریق تغییرات بیوشیمیایی و آنزیمی و احتمالاً فتوسنتز است، درحالی که گیاه c3 در پاسخ به خشکی محیط از سازگاری های مورفولوژیک و کوتاه مدت استفاده می کند.

بررسی طول دوره ی فنولوژی و تغییرات صفات موروفولوژیک و فیزیولوزیک دو گونه ی مهاجم مرتعی lam. centaurea virgata و scariola orientalis (boiss.) boiss. (asteraceae) در شرایط اقلیمی مشهد
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم پایه 1391
  الهه ثمری   محمد جنگجو

در مراتع، گیاهان مهاجم به دلیل داشتن خار، اسانس و ترکیبات سمی، ارزش غذایی برای دام ندارند و با اشغال عرصه، مانع رشد گونه های مرغوب و به خطر افتادن تنوع زیستی منطقه می شوند. بنابراین، تعیین زمان وقوع مراحل مختلف رویداد شناسی و روش های سازگاری به شرایط محیطی در این گیاهان، می تواند برای کنترل آن ها مورد استفاده قرار گیرد. دو گونه ی centaurea virgata وscariola orientalis، در بسیاری از مراتع ایران به عنوان گونه ی مهاجم حضور دارند. در تحقیق حاضر، اثر عوامل محیطی شامل دمای هوا، دما و رطوبت خاک بر وقایع رویداد شناختی و صفات مورفولوژیک و بیوشیمیایی در این گیاهان، در دوره ی رشد و نمو آن ها، بررسی شد. به این منظور، از آغاز فصل رویش (اسفند ماه 1389)، ثبت اطلاعات فنولوژیک و مورفولوژیک در ارتفاعات منطقه ی نیمه خشک نه دره ی مشهد، آغاز و با فواصل زمانی دو هفته ای تکرار شد و علاوه بر شاخص های محیطی یاد شده، طول و تعداد برگ و ساقه و مجموع سطح برگ اندازه گیری شدند. همچنین، در مراحل رویشی، گل-دهی و بذردهی، محتوای نسبی آب برگ، مقدار رنگیزه های فتوسنتزی (کلروفیل a، b و کل)، فلاونوئید ها، پرولین، پراکسیدهیدروژن، مالون دی آلدئید، پروتئین های محلول، آسکوربات و آنزیم های پراکسیداز، سوپر اکسید دیسموتاز و آسکوربات پراکسیداز، مورد سنجش قرار گرفتند. طول دوره ی حیات گونه ی centaurea virgata تا اواسط تیر ماه و گونه ی scariola orientalis، تا اواسط شهریور ماه، به طول انجامید. رطوبت خاک زیر اشکوب در هر دو گونه، طی دوره ی مورد بررسی، افزایش معنی داری یافت، در حالی که دمای خاک و دمای هوای زیر اشکوب گیاهان، تا خرداد ماه افزایش یافتند و سپس ثابت شدند. تعداد و طول برگ و ساقه در هر دو گونه، بعد از افزایش اولیه در دوره ی رشد رویشی، با ورود به مرحله ی گلدهی، در برگ کاهش و در ساقه ثابت شدند. با افزایش دمای هوا و کاهش رطوبت خاک، در هر دو گونه، محتوای نسبی آب برگ، مقدار کلروفیل (a، b و کل) و فلاونوییدها، کاهش و محتوای پرولین، پروتئین و آسکوربات، افزایش پیدا کرد. در دوره ی مورد بررسی، فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان در centaurea virgata کاهش و در scariola orientalis، افزایش یافتند که مطابق با این مشاهدات، مقدار پراکسید هیدروژن و مالون دی آلدئید در centaurea virgata، زیاد و در scariola orientalis، کم شد. بنابراین به نظر می رسد که گونه یcentaurea virgata به دلیل داشتن سیستم آنتی اکسیدانی ضعیف تر و فقدان سازگاری موثر به کمبود آب، مکانیسم فرار از خشکی را انتخاب کرد و با آغاز فصل تابستان چرخه ی زندگی خود را به سرعت کامل کرد. در حالی که در گونه یscariola orientalis، وجود سیستم آنتی اکسیدانی قوی تر، داشتن ریشه های طویل تر و از دست دادن برگ ها، باعث شد تا این گیاه بتواند حیات خود را تا اواخر تابستان و فصل گرم و خشک، ادامه دهد.

تعیین بهترین روش استخراج ترکیبات فنلی و فلاونوئیدی از دو گونه بومادران ( achillea l) و بررسی تأثیر آن ها بر فرآیند ترمیم زخم های پوستی انسان در شرایط in vitro
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم پایه 1391
  فاطمه خسروی تبار   احمدرضا بهرامی

بومادران (achillea)، گیاهی متعلق به تیره کاسنی ها (asteraceae) است که در طب سنتی در برابر بیماری هایی نظیر التهابات پوستی، اختلالات گوارشی و تسکین زخم ها مورد استفاده بوده است. امروزه ثابت شده است که بسیاری از خواص دارویی عصاره این گیاه، ناشی از فلاونوئیدهای موجود در آن است. تکثیر و مهاجرت سلول های فیبروبلاست یک نقش اساسی در ترمیم زخم های پوستی دارد. هدف این مطالعه، تعیین بهترین روش استخراج ترکیبات فلاونوئیدی از گیاه بومادران، و بررسی اثر آن ها در تحریک تکثیر و مهاجرت سلول های فیبروبلاست، به عنوان مکانیسمی در ترمیم زخم های پوستی بود. در این بررسی، دو گونه achillea eriophora و achillea biebersteinii، از استان های خراسان جنوبی و رضوی جمع آوری شد. استخراج ترکیبات فنلی و فلاونوئیدها، از پودر خشک برگ، گل، ساقه و بخش هوایی این دو گونه با استفاده از دو روش shaking و maceration در دو نوع حلال اتانولی و متانولی انجام شد. محتوی کل فنل و فلاونوئید هر عصاره به روش اسپکتروفتومتری تعیین شد. عصاره حاوی بیشترین میزان فنل و فلاونوئید جهت بررسی خواص بیولوژیکی انتخاب شد. ابتدا اثرات سیتوتوکسیک عصاره مورد نظر با استفاده از تست mtt، بررسی شد. سپس اثر محرک غلظت های غیرسمی عصاره، بر تکثیر سلول های فیبروبلاست با استفاده از یک متد رنگ سنجی، و اثر آن بر مهاجرت سلول های فیبروبلاست با استفاده از متد خراش، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج ما نشان داد که با استفاده از حلال متانولی و روش ماسریشن می توان بیشترین میزان فنل را از برگ a. eriophora و گل a. bibersteinii، و بیشترین میزان فلاونوئید را از برگ هر دو گونه استخراج کرد. از آنجا که a. eriophora، گونه ای اندمیک ایران بود، از عصاره متانولی تهیه شده به روش ماسریشن از برگ این گونه، جهت مطالعات بیولوژیکی استفاده شد. این مطالعه نشان داد که غلظت های کم این عصاره (g/mlµ 6/1-1/0) محرک تکثیر سلول های فیبروبلاست، و غلظت های متوسط آن (g/mlµ 30-1)، محرک مهاجرت این سلول ها هستند. لذا عصاره متانولی برگ a. eriophora، می تواند به وسیله تحریک تکثیر و مهاجرت سلول های فیبروبلاست، در ترمیم زخم های پوستی نقش داشته باشد.

استخراج ترکیبات فلاونوئیدی و بررسی فعالیت آنتی اکسیدانی آنان از دو گونه achillea eriophora dc و achillea biebersteinii afan در استان های خراسان رضوی و جنوبی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم پایه 1391
  مریم وارسته کجوریان   مریم مقدم متین

بومادران (achillea)، گیاهی متعلق به تیره کاسنی ها (asteraceae) است که در طب سنتی در بیماری هایی نظیر التهابات پوستی، اختلالات گوارشی و تسکین زخم ها مورد استفاده بوده است. امروزه ثابت شده است که بسیاری از خواص دارویی عصاره این گیاه، ناشی از فلاونوئیدهای موجود در آن است. گونه های واکنش گر اکسیژن (ros) در بیماری های مختلفی از جمله آرتروز، آب مروارید، سرطان، پیری و دیگر بیماری ها نقش اساسی دارند. از همین رو مهار این عناصر مخرب، می تواند باعث ممانعت از بروز بسیاری از اختلالات باشد. سلول های فیبروبلاست پوستی نیز از جمله سلول های طبیعی بدن هستند که در معرض تخریب توسط ros تولیدی به روش های مختلف قرار می گیرد. برای مثال، اشعه ماورا بنفش و انواع آلاینده های محیطی از جمله منابع تولید ros در پوست هستند. در این مطالعه دو گونه achillea eriophora و achillea biebersteinii از استان های خراسان رضوی و جنوبی جمع آوری شدند. استخراج ترکیبات فنلی و فلاونوئیدی، از پودر خشک برگ، گل، ساقه و بخش هوایی این دو گونه با استفاده از دو روش shaking و maceration، و در دو نوع حلال اتانولی و متانولی انجام شد. محتوای کل ترکیبات فنل و فلاونوئیدی با استفاده از روش اسپکتروفتومتری بررسی شد. عصاره حاوی بیشترین میزان ترکیبات فنلی و فلاونوئیدی جهت بررسی خواص آنتی اکسیدانی استفاده شد. میزان توانایی آنتی اکسیدانی عصاره ها با استفاده از دو روش dpph (محیط محلول در آب) و bcb (محیط محلول در چربی)، تعیین شد. غلظت های غیر سمی عصاره هایی با بیشترین خاصیت آنتی اسیدانی، با استفاده از روش mtt تعیین شدند، و سپس توانایی این عصاره ها در ممانعت از آسیب اکسیداتیو (القا شده توسط پراکسیدهیدروژن) اندازه گیری شد. نتایج ما نشان داد که استفاده از حلال متانولی می تواند بیشترین ترکیبات فنلی را از برگ a. eriophora و گل a. biebersteinii، و بیشترین میزان ترکیبات فلاونوئیدی را از برگ هر دو گونه استخراج کند. عصاره های برگ هر دو گونه که حاوی بیشترین ترکیبات فلاونوئیدی بودند، بیشترین خاصیت آنتی اکسیدانی را نیز نشان دادند. همچنین غلظت 1 میکروگرم در میلی لیتر از عصاره برگ a. biebersteinii نیز که حاوی بیشترین ترکیبات فلاونوئیدی در بین تمام عصاره ها بود، توانایی بیشتری در حفاظت سلول ها نسبت به تنش اکسیداتیو نشان داد.

بررسی امکان تولید تانشینون ها در کشت ریشه های نوپدید، ریشه مویین و سوسپانسیون سلولی گیاه برازمبل (.perovskia abrotanoides karel) و ارزیابی فعالیت بیولوژیکی آن ها در مقایسه با گیاه کامل
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم 1393
  آرزو ذاکر   هادی موسوی

گیاه دارویی برازمبل (perovskia abrotanoides karel.)، متعلق به تیره نعناعیان، در نواحی مختلف ایران می¬روید و ریشه آن، غنی از ترکیبات تانشینونی است که از نظر پزشکی حائز اهمیت هستند. در سال¬های اخیر، خواص دارویی متعدد تانشینون¬ها نظیر خاصیت ضد سرطانی، ضد میکربی، ضد التهابی، ضد دیابت، آنتی اکسیدانی و اثر بارز آن بر بیماری¬های قلبی-عروقی ثابت شده است. در پژوهش حاضر، با توجه به ویژگی¬های دارویی گیاه برازمبل و اهمیت تانشینون¬ها، تولید در شیشه (in vitro) برخی از این متابولیت¬ها نظیر کریپتوتانشینون و تانشینون 2a، برای نخستین بار مورد بررسی قرار گرفت. به منظور ایجاد ریشه نوپدید و یا کالوس، ریز نمونه برگ گیاه برازمبل در محیط کشت ms حاوی غلظت¬های مختلف (mg/l 4-0) از اکسین¬های iaa، iba و naa، به تنهایی یا در ترکیب با غلظت¬های مختلف (mg/l 75/0-0) از سیتوکینین¬های ba و kin، کشت داده شد. در تمام محیط کشت¬هایی که حاوی اکسین همراه با سیتوکینین بودند، کالوس تشکیل شد و بیشتر این تیمارها، 100% کال¬زایی را نشان دادند. محیط بهینه برای ریشه¬زایی (مستقیم)، بر اساس درصد ریشه¬زایی و تعداد ریشه¬های تشکیل شده در هر ریزنمونه، محیط کشت ms حاوی mg/l naa 2 بود. از میان تازن¬های مختلف مورد استفاده (نیترات نقره، عصاره مخمر، متیل جازمونات و سوربیتول)، عصاره مخمر و نیترات نقره، بیشترین تأثیر را بر محتوای کریپتوتانشینون و تانشینون 2a، به ویژه کریپتوتانشینون، داشتند. بیشترین مقدار کریپتوتانشینون (µg/g dw 62/443( و تانشینون 2a (µg/g dw 98/12(، به ترتیب در تیمارهای mg/l200 عصاره مخمر و µm 25 نیترات نقره حاصل شد. تازن¬ها اثری بر رشد ریشه¬های نوپدید نداشتند. کشت سوسپانسیون سلولی، با استفاده از کالوس حاصل از ریزنمونه برگ، در محیط کشت mg/l iaa 5/0 همراه با mg/l kin 75/0، که نسبت وزن خشک به تر آن¬ها بیشتر از کالوس¬های حاصل از دیگر تیمارها بود، انجام شد. بررسی تأثیر تازن¬های مختلف، حاکی از افزایش چشمگیر مقدار کریپتوتانشینون در تیمار mg/l100 عصاره مخمر بود. در این پژوهش، ریشه¬های مویین توسط نژادهای tr 105 و atcc 15834 آگروباکتریوم، در محیط کشت پایه ms با موفقیت القا شد. خالص سازی و شناسایی سه ترکیب هیدروکسی¬ کریپتوتانشینون، کریپتوتانشینون و تانشینون 2a موجود در ریشه گیاه برازمبل، با روش¬های کروماتوگرافی ستونی، hplc، lc-ms و nmr انجام شد. تیمار رده¬های سلولی سرطانی پستان و دهانه رحم (mcf-7 و hela) و طبیعی (فیبروبلاست) با عصاره تام ریشه و ترکیات تانشینونی خالص شده ازآن، دال بر تأثیر سمی آن¬ها، به ویژه هیدروکسی¬ کریپتوتانشینون و تانشینون 2a بود. رنگ¬آمیزی pi، آنالیز پیک sub-g1 و شکست پروتئین parp نیز، القای آپوپتوز را در سلول-های سرطانی تحت تیمار با ترکیبات مزبور نشان داد.

بررسی فعالیت آنتی اکسیدان اسانس و عصاره تام بخش های هوایی گیاه برازمبل (perovskia abrotanoides karel) در مراحل مختلف رشد و نمو و ارزیابی خاصیت آنتی اکسیدان قوی ترین اسانس و عصاره بر سلول های زنده
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم 1393
  رویا ابراهیمی فخر   مریم مقدم متین

perovskia abrotanoides karel (برازمبل) گیاهی پایا، درختچه¬ای، با گل¬های آبی مایل به بنفش و متعلق به خانواده نعناع است که به صورت خود رو در ایران، افغانستان، پاکستان و ترکمنستان رشد می¬کند. برازمبل یکی از گونه¬های گیاهی ارزشمند شمال ایران است که خواص دارویی متعددی از جمله فعالیت ضد لیشمانیوز، ضد پلاسمودیوم، ضد درد و ضد التهاب، ضد باکتری و سمیت سلولی، برای آن گزارش شده است. در این پژوهش به بررسی خاصیت آنتی اکسیدانی اسانس و عصاره برگ و گل گیاه برازمبل، در مراحل مختلف رشد و نمو گیاه، در محیط شیمیایی و سلولی، پرداخته شد. در این تحقیق پس از سنجش محتوای فنلی و فلاونوئیدی عصاره¬ها، و شناسایی اجزای سازنده نمونه¬های اسانس به روش gc-ms، خاصیت آنتی اکسیدان عصاره و اسانس های به دست آمده از برگ و گل در مراحل مختلف فنولوژی، با روش¬های dpph، bcb و tbars مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که مراحل فنولوژی و نوع اندام تأثیر معنی داری بر محتوای ترکیبات فنلی و فلاونوئیدی و خاصیت آنتی اکسیدان عصاره و اسانس حاصل از این گیاه دارد. بیشترین محتوای ترکیبات فنلی و فلاونوئیدی و بیشترین فعالیت آنتی اکسیدان متعلق به برگ گیاهانی بود که در مرحله رشد رویشی قرار داشتند به همین دلیل، توانایی عصاره و اسانس برگ¬ها در این مرحله فنولوژی، برای محافظت از سلول¬های hff3 (فیبروبلاست نرمال پوست ختنه گاه انسان) در برابر آسیب اکسیداتیو (القا شده توسط هیدروژن پراکسید) بررسی شد. جهت تعیین غلظت های غیر سمی عصاره و اسانس، روش mtt به کار گرفته شد. نتایج آزمون h2o2 نشان داد که هر دو عصاره و اسانس به دست آمده از برگ گیاه برازمبل توانایی زیادی در ممانعت از آسیب های اکسیداتیو داشتند و این فعالیت به طرز معنی داری بیشتر از خاصیت آنتی اکسیدانی آسکوربات (آنتی اکسیدان استاندارد) بود.

بررسی اکولوژی فردی و فیتوشیمی گونه گیاهی dorema kopetdaghense pimenov در استان خراسان رضوی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم 1393
  سعیده شفیعی نیک   پروانه ابریشم چی

گونه گیاهی d. kopetdaghense از جمله گونه های گیاهی جنس dorema d. don با نام فارسی کندل از تیره چتریان (apiaceae یا umbelliferae) می باشد که در فلورا ایرانیکا، از آن به عنوان مترادف گیاه d. hyrcanum koso-pol. نام برده شده است و بر اساس مطالعات فیلوژنتیک اجنی و همکاران (2008) این دو گونه گیاهی باید به عنوان گونه های جدا حفظ شوند. در پژوهش حاضر، اکولوژی فردی و فیتوشیمی گونه گیاهی dorema kopetdaghense pimenov در استان خراسان رضوی بررسی شد. به این منظور به شناسایی گونه های همراه و بررسی مشخصات رویشگاه، مرفولوژی، فنولوژی، فرم زیستی و استراتژی تجدید حیات گیاه پرداخته شد و ساختارهای کمی از جمله تراکم، بسامد، درصد پوشش و ارزش اهمیت گونه ها مورد اندازه گیری قرار گرفت. همچنین گرده شناسی، آناتومی، عدد کروموزمی و درصد جوانه زنی گیاه نیز مورد مطالعه قرار گرفت. از آنجایی که دو گونه d. ammoniacum و d. aucheri جزء گیاهان دارویی با ارزش ایران به شمار می آیند و همچنین برای دیگر گونه های بررسی شده این جنس خواص دارویی ذکر شده است (اثنی عشری و همکاران، 2011 ؛ نبوی و همکاران، 2012)، این احتمال وجود دارد که گیاهdorema kopetdaghense نیز از جمله گیاهان دارویی ارزشمندی باشد که تقریباً ناشناخته مانده است. لذا جهت بررسی میزان اهمیت آن در زمینه درمانی ابتدا باید فیتوشیمی گیاه مورد مطالعه قرار بگیرد. در این پژوهش، فیتوشیمی گیاه به دو صورت کیفی و کمی جهت بررسی محتوی برخی متابولیت های ثانویه موجود در برگ، گل، میوه و بذر گیاه و تغییر میزان ترکیبات فنلی (فلاونوئیدها)، طی مراحل رشد و نمو صورت پذیرفت تا بهترین زمان در دوره زندگی گیاه برای استفاده بهینه از مواد موثره آن مورد ارزیابی قرار بگیرد. گونه گیاهی d. kopetdaghense گیاهی چند ساله تا ارتفاع بیشتر از 3 متر می باشد که بر اساس نتایج بدست آمده، در اقلیم های خشک تا نیمه خشک، در محدوده ارتفاعی 1910- 1263متر از سطح دریا و در تمام جهات شیب رشد می کند. به طور میانگین، متوسط دما سالانه در رویشگاه های این گیاه 13/5 درجه سانتی گراد و میانگین بارش سالانه 256 میلیمتر می باشد. این گیاه در خاک هایی غیرشور و کمی قلیایی، با مقدار نیتروژن کل و پتاسیم قابل جذب بالا رشد می کند. از بررسی و مقایسه نحوه جوانه زنی گیاه d. kopetdaghense با گیاه d. ammoniacum ، این طور نتیجه می شود که هر دو این گونه ها برای جوانه زنی به دماهای پایین نیاز دارند و با افزایش درجه حرارت از درصد جوانه زنی بذرها کاسته می شود. بهترین شرایط برای جوانه زنی مطلوب، دمای 4-3 درجه سانتی گراد و مدت زمان حداقل 45 روز می باشد. با توجه به بررسی های فیتوشیمی انجام گرفته بصورت کیفی بر گونه گیاهی d. kopetdaghense ، این گیاه نیز مانند گونه گیاهی d. aucheri ، دارای فلاونوئید، تانن و ساپونین و فاقد آلکالوئید می باشد. بر اساس نتایج بدست آمده از این پژوهش، حداکثر مقدار فنل در میوه ها و حداکثر مقدار فلاونوئید در برگ ها مشاهده می شود که به ترتیب مقدار میانگین آنها 20/55 و 17/05 گرم در 100 گرم بافت خشک گیاه می باشد.

بررسی امکان تولید ریشه های مویین در گیاه برازمبل (perovskia abrotanoides karel.) توسط باکتری agrobacterium rhizogenes سویه های atcc15834 و tr105 و r1000
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم 1394
  ثریا ابراهیمی   احمدرضا بهرامی

گیاه دارویی برازمبل (.karel perovskia abrotanoides) از تیره نعناعیان، در نواحی مختلف ایران می روید و ریشه آن غنی از ترکیبات تانشینونی است که از نظر پزشکی حائز اهمیت هستند. کشت ریشه مویین یک فن آوری زیستی کارآمد برای تولید متابولیت های ثانویه گیاهی است. ریشه های حاصل، دارای رشد سریع بوده و اغلب میزان رشد آن ها سریع تر از کشت سلول های گیاهی است. در این تحقیق، برای اولین بار تولید ریشه مویین در گیاه برازمبل مورد مطالعه قرار گرفت و تاثیر ترکیب استوسیرینگون و نوع منبع کربن در افزایش تولید ریشه های مویین بررسی شد. به این منظور بذرهای رسیده پس از ضدعفونی با هیپو کلریت سدیم 20 درصد، در محیط کشت جامد ½ ms کشت داده شدند. گیاهچه های 45 روزه توسط 3 سویه از آگروباکتریوم رایزوژنز (atcc15834، tr105 و r1000) در دو حالت مختلف، بدون استفاده از استوسیرینگون و همراه با استوسیرینگون، تلقیح شدند. سپس میزان تولید ریشه های مویین طی دو ماه پس از تلقیح، ثبت و مقایسه گردید. برای یافتن بهترین شرایط برای رشد و گسترش ریشه های مویین، 3 نوع محیط کشت ½ ms حاوی 3 درصد ساکارز، گلوکز و سوربیتول، تهیه و ریشه های مویین حاصل از سه سویه ی باکتری در این محیط ها قرار گرفتند. پس از 50 روز وزن تر و خشک، طول ریشه ها و تراکم ریشه های جانبی در هر سانتی متر اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد هر سه سویه باکتری مورد استفاده موفق به القای ریشه مویین شدند و بیشترین میزان تولید ریشه مویین پس از آلودگی با سویه ی atcc15834 بدست آمد (33/47 درصد). استفاده از استوسیرینگون در سویه ی atcc15834، تولید ریشه مویین را به طرز معنی داری (p<0.05) افزایش داد (99/60 درصد). در سویه های r1000 و tr105 نیز استفاده از استوسیرینگون موجب تقویت تولید ریشه مویین گردید. بالاترین مقدار وزن تر و خشک ریشه ها ( به ترتیب 996/1 و 149/0گرم) و همچنین بالاترین طول ریشه (45/34 سانتی متر)، در ریشه های حاصل از سویه ی atcc15834 و محیط کشت حاوی قند ساکارز به دست آمد که نسبت به سایر سویه ها و منابع کربن، تفاوت معنی داری داشت (p<0.05). بالاترین میانگین تراکم ریشه های جانبی (1/7 در هر سانتی متر) نیز مربوط به محیط کشت حاوی قند گلوکز و سویه ی r1000 بود (p<0.05).

بررسی تاثیر فلز سنگین روی بر رشد و میزان قندها و پروتئین های گیاه گوجه فرنگی( lycopersicon esculentum mill.cv.mobil)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد 1387
  نصرت قمی بهبهانی   پروانه ابریشم چی

چکیده ندارد.

بررسی مقایسه ای کالزایی در گیاه anthurium andreanum vartera
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم 1387
  محمد احسان تقوی زاده یزدی   مهرداد لاهوتی

آنتوریوم اندریانوم (anthurium andreanum) از تیره آراسه (araceae) یکی از زیبا ترین و گرانبها ترین گلهای جهان است که سطح زیر کشت آن همه ساله رو به افزایش است. تکثیر این گیاه پیشتر از طریق رویشی و از طریق ازدیاد با بذر انجام میگرفته که امروزه به دلایل متعددی از جمله تفرق بالای صفات حاصله از بذر و زمان زیاد به گل نشستن گیاهان تولید شده از بذر،کاربرد خود را از دست داده و روشهای نوین تکثیر مثل کشت بافت جایگزین آن شده است. در تحقیق حاضر ریزنمونه های برگی پس از جدا شدن از پایه های مادری پس از شستشو با آب جاری وصابون مایع به مدت 30 دقیقه در محلول هیپوکلریت سدیم 2% به مدت 30 دقیقه ضدعفونی شدند. سپس نمونه ها به قطعات 1×1 سانتی متری تقسیم شده و بر روی محیط کشتهای msوms/2 واجد غلظت های مختلف از ترکیب دو هورمون bap و 2,4-d کشت شدند. نتایج نشان داد محیط کشت بهینه برای کالزایی محیط کشت ms تغییر یافته ای حاوی 1/0 و یا16/0 میلی گرم در لیتر 2,4-d به همراه 5/1 میلی گرم در لیتر bap در تاریکی بود.کالوسهای حاصله سپس در محیط کشت فاقد هورمون واکشت شدند. پس از گذشت 4هفته اندامزایی صورت گرفت و 70 روز پس از واکشت روند ساقه زایی و برگدار شدن کالوسها انجام شد.

بررسی متابولیسم تشکیل گل در گیاه زعفران مزروعی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تهران - دانشکده علوم 1379
  پروانه ابریشم چی   حسن ابراهیم زاده

تغییرات فعالیت پراکسیدازی، اکسین اکسیدازی و پلی فنل اکسیدازی و تغییرات میزان اکسین و ترکیبات فنلی در بنه و جوانه انتهائی زعفران مزروعی ارتباط نزدیکی با مراحل نموی در این گیاه داشت . بطوری که تشکیل گل و رشد بعدی آن در جوانه بوسیله میزان بالایی از ترکیبات فنلی، تراز پائینی از اکسین و همچنین فعالیتهای افزایش یافته پراکسیدازی، اکسین اکسیدازی و پلی فنل اکسیدازی همراهی می شد.