نام پژوهشگر: رحمت پورمحمد

بررسی جایگاه معانی حروف جر در ترجمه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان 1389
  مرضیه حجتی   رحمت پورمحمد

قاعد? « حروف جر » که یکی از قواعد نحوی زبان عربی به شمار می رود ، با توجه به رموز و اسرار وارد شده بر هر یک از انواع آن ، جایگاه ویژه ای را در ترجمه به خود اختصاص داده است . پایان نامه ای که تحت عنوان « بررسی جایگاه معانی حروف جر در ترجمه » فرا روی ما قرار دارد ، تحقیقی است دربار? قسمتی از همین قاعد? نحوی که در پنج فصل تنظیم شده است . در فصل اول به کلیات طرح تحقیق پرداخته شده است و در فصل دوم نگارنده طی مجموع هفده عنوان اصلی و فرعی ، به تعریف اصطلاحات و واژگان کلیدی پایان نامه پرداخته است و در فصل سوم به معرفی و معانی کاربردی حروف جر پرداخته است و از آن جایی که یافتن متعلِّق در قاعد? حروف جر بسیار مهم بوده ، نویسنده فصل چهارم را به بررسی متعلِّق و رابط? آن با حروف جر پرداخته و در پایان به نتیجه گیری از مباحث گفته شده ، پرداخته است . در این رساله سعی شده است ، به معانیی که هر یک از حروف جر در متن می آفریند و گاهی آنان را از جنبه ی صرفاً حرف بودن خارج می کند ، اشاره شود .

بررسی مهم ترین آثار ادبی میخائیل نعیمه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان 1390
  مرضیه زالی   رحمت پورمحمد

در این پژوهش ، مهم ترین آثار ادبی میخائیل نعیمه شاعر دوره ی معاصر عربی را مورد بررسی قرار می دهیم . میخائیل نعیمه یکی از نویسندگان ادبیات مهجر بوده که دو محیط عربی و آمریکایی را تجربه کرده است . رساله ی حاضر در شش فصل تنظیم شده که دربرگیرنده ی محورهای ذیل می باشد : در فصل اول ضمن ارائه ی مختصری از زندگی نامه ی میخائیل نعیمه ، به معرفی زادگاه شاعر ( روستای بسکنتا ) و نیز محیطی که شاعر زندگی ادبی خود را در آن سپری کرده و شخصیت ادبی و فرهنگی و جایگاه وی در ادبیات معاصر می پردازیم . در فصل دوم به تعریف ادبیات مهجر ، زمینه ها و عوامل ، انگیزه ها و نتایج آن پرداخته و ضمن معرفی مکاتب ادبی آن یعنی انجمن قلم و گروه اندلسی ها ، به بررسی جایگاه نعیمه در ادبیات مهجر و انجمن قلم می پردازیم . در فصل سوم دیدگاه های نعیمه در زمینه های مختلف را بررسی می کنیم و در فصل چهارم به معرفی آثار نعیمه در زمینه های گوناگون می پردازیم . و در فصل پنجم و ششم که بخش اصلی پژوهش را در برمی گیرد به بررسی و تحلیل داستان های کوتاه و مجموعه اشعار وی می پردازیم . در این پژوهش ، داستان های کوتاه میخائیل نعیمه شامل کتاب های أکابر و کان ما کان و أبوبطه را مورد نقد و تحلیل قرار می-دهیم . از شاخص ترین ویژگی داستان های کوتاه نعیمه ، وفور مضامین اجتماعی و بیان دردهایی همانند فقر و بیچارگی ، فاصله طبقاتی ، خیانت در کانون خانواده و ... می باشد . نعیمه در تمامی داستان هایش تلاش کرده است که مشکلات مردم ، مسائل اجتماعی ، اعتقادی ، دینی و فرهنگی و ... را منعکس نماید . او در داستان های خود به زندگی اقشار مختلف جامعه می پردازد . در این پژوهش همچنین ، دو مجموعه ی شعری همس الجفون و نجوی الغروب معرفی و مورد نقد و تحلیل قرار گرفت . خاطر نشان می شود که تا حد زیادی سعی شده است اشعار با نگاهی جدید و در عین حال عمیق و با تأمل تحلیل شود . سبک شعری نعیمه به سبک نثر او بسیار نزدیک است . زبان او ناب و صاف و انباشته از تعبیرهای صیقلی و تصاویر هنرمندانه و انتخاب شده است . در شعر نعیمه اشتیاق به وطن و میل به راز و نیاز کردن با آن وجود ندارد ، در صورتی که گرایش به وطن از ویژگی های برجسته ی شعر شعرای مهجر ( چه شمالی و چه جنوبی ) است .

بررسی برخی از آثار ادبی ابن قتیبه الدینوری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده علوم انسانی 1390
  زهرا جمالی پهمدانی   سید اسماعیل حسینی اجداد نیاکی

ابن قتیبه یکی از علما و ادبای مشهور عصر عباسی و خطیب اهل سنّت بود و تنها با حاکمانی که یاور اسلام بودند ، رابطه برقرار می کرد . او علاوه بر بهره مند شدن از تعالیم استادان عالی قدر ، به نوبه ی خود ، استادی بزرگ بود که توانست شاگردان زیادی را تربیت کند . او در زمینه های مختلف ، از جمله فقه ، ادب ، لغت ، تاریخ و نحو مهارت داشت و آثار زیادی هم در این زمینه ها تألیف نمود . ابن قتیبه برای اعطای بینش و بصیرت به ادیبانی که غفلت و فراموشی را پیشه ی خود ساخته بودند ، کتاب (( عیون الاخبار )) را تألیف نمود و در آن جلوه های گوناگون زندگی سیاسی ، اجتماعی و شخصی انسان را به نمایش گذاشت تا آداب درست زیستن را به وی بیاموزد ؛ و چون دغدغه ی فراموش شدن زبانِ عربی در میان جوانان روحش را آزرده می ساخت ، اثری به نام (( ادب الکاتب )) خلق نمود تا با بیان جایگاه و معانی صحیح وازه ها و نحوه ی درست نوشتار و تلفظ آن ها ، از این فاجعه جلوگیری کند . او تلاش کرد تا خود و خواننده اش را از جمود و سطحی نگری در معیارِ سنجش شعر برهاند و توانست در کتاب (( الشعر و الشعراء )) ارزش گذاری بر اساس قدیمی بودن شعر و شاعر را زیر پا نهد و با شجاعتِ تمام ، برتری شعر را بر اساس زیبایی های فنی اش قرار دهد ، و پس از آن هم شرح مختصری از زندگی شاعران و گزیده ای از اشعار آن ها را ، به خواننده اش عرضه کند . هم چنین برای رفع نا آگاهی اعراب از اصل و نسب خود ، در کتاب (( المعارف )) به پیگیری انساب عرب از زمان حضرت آدم (ع) پرداخت و علاوه بر آن اطلاعات تاریخی ارزشمند و فراوانی را ذکر نمود که این کتاب را به عنوان منبعی عالی برای درک برخی از وقایع عصر جاهلی و عباسی ، شرح پاره ای از ضرب المثل ها ، شناخت پادشاهان یمن ، شام ، حیره و ایران ، اطلاع از حدیث سفینه ی نوح و دریافت شأن نزول چند آیه از قرآن کریم قرار می دهد . ابن قتیبه در اثر دیگرش (( الاشربه و ذکر اختلاف الناس )) برای زدودن ابهام مسلمانان درباره ی حلال یا حرام بودن برخی از نوشیدنی ها ، کوشید تا دستورات دین اسلام را در این زمینه ، بیان کند .

بررسی آراء نحوی ابن مالک و تاثیر این آراء در تحول علم نحو
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان 1390
  ناصر شفیعی چهاربرود   رحمت پورمحمد

چکیده: علم نحو به راهنمایی امام علی (ع) توسط ابوالأسود و شاگردانش در بصره تدوین گردید سپس دو مکتب مشهور و متقابل بصری و کوفی مسائل این علم را بسط و گسترش دادند که بصریان بر قیاس و کوفیان بر اصول شنیداری(سماع) تکیه داشتند. آشفتگی های سیاسی عصر دوم عباسی، فعالیت های فکری و ادبی را به بغداد کشانید و در آنجا جدال های فکری میان علماء بالا گرفت، تا اینکه علم نحو از مشرق وارد دیار اندلس گردید که ابن مالک از مشهورترین نحویان این مرکز ادبی می-باشد. این پژوهش سعی دارد منزلت شامخ ابن مالک را در میان علمای تحلیل گر و نحویان صاحب رأی مورد ارزیابی قرار دهد؛ به همین دلیل، نگارنده در پژوهش مذکور ضمن استخراج آراء نحویان بصره، کوفه و بغداد به بررسی میزان گرایش های ابن مالک به مکاتب فوق الذکر نیز پرداخته است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که نظریات ابن مالک در مباحث یاد شده، چهار گونه اند: 1- نظراتی منطبق با نظریات بصریان. 2- نظراتی منطبق با نظریات کوفیان. 3- نظراتی منطبق با نظریات بغدادیان. 4- نظراتی منحصر به فرد بدون تاثیر پذیری از نظرات مکاتب سه گانه ی[بصره، کوفه و بغداد]. نگارنده همچنین در پژوهش مذکور به این نتیجه رسیده است که ابن مالک با تحریر مباحث نحو، ابواب و اصطلاحات آن و همچنین با به نظم در آوردن مسائل نحوی سعی در آسان سازی نحو عربی داشته است. کلید واژه ها: ابن مالک، اندلس، تعلیل، سماع، قیاس، مکاتب نحوی

بینامتنیت زهدیات ابوالعتاهیه با قرآن و نهج البلاغه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  مسعود محمدی   سید اسماعیل حسینی اجداد

چکیده : قرآن کریم، معجزه جاویدان حضرت محمد (ص) - که موجب اسلام آوردن بسیاری از کفار و بت پرستان شد - تأثیر فراوانی بر ادبیات عربی گذاشته است . به طوری که پس از استقرار حکومت اسلامی به عنوان مصدر اصلی فرهنگ مسلمانان مطرح شد . در عصر عباسی اول (232-132 ه.ق) نیز ، با به وجود آمدن یک دولت مرکزی و اسلامی و رشد فکری، فرهنگی و علمی مردم و گسترش مراکز علمی و دینی ، شاهد تأثیر این آیات الهی در ادبیات عرب می باشیم . ابوالعتاهیه نیز یکی از این شاعرانی است که از فصاحت و بلاغت موجود در آیات قرآن به شگفت آمده بود.که با نگاهی به اشعار زهدی او می توان به عمق این تأثیر پی برد. براساس گواهی مورخان تاریخ ادبیات و عقیده ی صاحب نظران ، ابوالعتاهیه ( 210-130 هجری) از شاعران برجسته و نوآور عصر عباسی اول و همچنین قافله سالار شعر زُهد عربی است. نوآوری او در سرودن اشعار زهدی موجب شده است که برخی محققان، او را متأثر از مکاتب فکری و فلسفی؛ برخی از صاحب نظران او را متأثر از فرهنگ های ایرانی ، یونانی و هندی بدانند . در این تحقیق، با مقایسه میان اشعار ابوالعتاهیه و کلام امام علی (ع) نشان می دهیم ؛ که شاعر بعد از پیامبر(ص) علی(ع) را افضل خلق دانسته و از سخنان و ادبیات امام علی(ع) تأثیر به سزایی گرفته ؛ و از نسیم روح افزای کلام امیر المومنین تنفّس کرده است. به گونه ای که در تعدادی از ابیات او حکمت های علی (ع) بدون تغییر واژه ، از قالب نثر به لباس نظم در آمده است. علاوه بر این ، واژگان علی (ع) در جای جای اشعار ابوالعتاهیه نهفته است و شاعر در سرودن اشعار خود از تشبیهات ، مضامین و حکمت های نهج البلاغه در خلق اثر خود بهره برده است. از نتایج این تحقیق، اثبات سیطره و تأثیر فراوان کلام امام (ع) بر ادبیات عربی است. حتی قبل از گردآوری آن توسط شریف رضی در بین شاعران و نکته سنجانی هم چون ابوالعتاهیه معروف بود . کلید واژه ها : قرآن ، نهج البلاغه ،ابوالعتاهیه ، زهدیات

بررسی احوال و آثار ابوعلی فارسی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  صدیقه رستمی نژاد   رحمت پورمحمد

ابوعلی حسن بن احمد بن عبدالغفار بن سلیمان بن ابان یکی از علما و ادبای مشهور عصر عباسی است که با بهره مند شدن از تعالیم اساتید مشهوری مانند ابن سراج، زجاج ، مبرد و سیبویه، توانست استادی بزرگ در زبان و ادبیات عرب گردد و شاگردان نام آوری چون ابن جنی، ربعی، جوهری و ابوالحسین محمد بنحسین بن عبدالوارث را تربیت کند. وی تمام عمر خویش را صرف تعلیم و تعلم علوم مختلف از قبیل صرف، نحو، لغت و قرائت کرد و ایده ها و دیدگاه های زبانی خود را در کتاب هایی که بالغ بر سی اثر است، جمع آوری کرد. الحجه فی علل القرائات السبع، الایضاح و التکمله از مهم ترین آثار وی می باشند. ابوعلی برای تبیین استدلال و قواعد نحوی کتاب ابن مجاهد به تالیف کتاب ( الحجه فی علل قرائات السبع) پرداخت . او در آن قرائات آیاتی که مورد اختلاف قراء هفتگانه است، را ذکر می کند. وی در ادامه به معرفی و شرح مختصری از زندگی قاریان و صفات قاری خوب و قابل اطمینان می پردازد؛ تا قرائت صحیح را برای خواننده اش با توجیهات نحوی بیان نماید. ابوعلی کتاب (الایضاح ) را در پاسخ به پرسش های نحوی عضدالدوله تالیف کرد و در آن تنها به مباحث پرداخته شده است. همچنین برای رفع ابهام شاگردانش در زمینه ی مسائل مختلف، از جمله صرفی، نحوی و لغوی به تالیف آثاری مانند (المسائل البغدادیات)، (المسائل البصریات)، (المسائل الحلبیات) و (المسائل الشیرازیات) پرداخت. وی کتاب (المسائل البغدادیات) خود را در شهر بغداد و در پاسخ مردم آنجا نوشت. این کتاب در بردارنده ی اطلاعات ارزشمند در مورد متون علمای گذشته همچون ابوزید انصاری و ابوالحسن اخفش است که آثارشان از بین رفته است. ابوعلی برای بیان مسائلی که زجاج در کتاب (معانی القرآن و اعرابه ) فراموش کرده، به تالیف کتاب (الاغفال ) پرداخته است. او در آن نظرات علمای مختلفی که آثارشان از بین رفته است را ذکر می کند. کلید واژه: ابوعلی فارسی، الایضاح، الحجه فی علل قرائات السبع، المسائل البغدادیات، الاغفال.

بررسی حروف عامل وجایگاه آن در ترجمه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  فردوس کرمی   رحمت پورمحمد

علم "نحو" به دلیل انگیزه ی دینی و ملّی پیش از سایر علوم اسلامی مورد بحث و بررسی قرار گرفته، در این میان حروف از مباحث مهّم علم "نحو" می باشد و عمل این حروف در جملات تأثیر زیادی دارد. پیشرفت و تکامل تمدن بشری مدیون به وجود آمدن برخوردهای فکری و اجتماعی در بین قوم های مختلف بوده است و سهم ایجاد ارتباط یا همان «ترجمه» همسنگ دورترین علوم شناخته شده انسانی است، یکی از مباحث ترجمه از زبان عربی به زبان فارسی، ترجمه حروف است و از آنجایی که برخی از حروف علاوه بر معنای اصلی خود دارای معانی متعدّد دیگری نیز هستند، از این رو ترجمه حروف به خصوص حروف عامل تأثیر زیادی در ترجمه از زبان عربی به زبان فارسی دارد.

بررسی شواهد نحوی در قرآن
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  آرزو شکرزاده چایجان   رحمت پورمحمد

هر علمی دارای اصول و زیر ساخت های شناخته شده ای است که اندیشمندان بر پایه ی آن به پژوهش و تدوین یافته هایشان می پردازند. در زبان و ادبیات عربی صرف و نحو پایه و اساس دیگر علوم به حساب می آید ؛ به زبانی دیگر هر علمی که گفتار و نوشتار در آن به کار رود، قطعاً برگرفته از نحو و صرف است.برای پیدایش علم نحو تاریخ دقیقی در دست نیست و آرای دانشمندان در این زمینه مختلف است ؛ امّا از زمان ابو الاسود دولی تا به امروز ادیبان بسیاری به این علم اهتمام ورزیدند و بر آن شدند تا قواعد آن را تدوین نمایند که در ابتدای کار به صورت شفاهی و سینه به سینه نقل گردید تا این که "سیبویه" آن را در «الکتاب» مکتوب کرد. از آن زمان تاکنون پیوسته دانشمندان نحو به تدوین قواعد این علم پرداختند؛ تا جایی که امروزه برای مطالعه ی این علم ارزشمند ده ها کتاب در دسترس می باشد. در این پژوهش برآنیم تا با استناد به آیات قرآن کریم؛ این منبع لا یزال الهی شواهد قرآنی نحوی را در کتب «مغنی اللبیب» ؛ «قطر الندی و بل الصدی »ابن هشام الانصاری ، «النحو الوافی »عباس حسن ،«جامع الدروس »شیخ مصطفی غلایینی و« شرح ابن عقیل بر الفیه ی ابن مالک »مورد ارزیابی قرار دهیم؛ به طوری که شواهد قرآنی به کار رفته در این کتب وچگونگی استناد به این آیات مورد بررسی قرار گرفته است؛ هر چند که در این زمینه تحقیقات گسترده ای صورت پذیرفته است اما پژوهش بیش تر در این زمینه ما را در رهایی از قواعد دست و پاگیر یاری نموده و دریچه ای از قواعد پرکاربرد را به رویمان می گشاید.

گرایش انسانی شعر احمد عبدالمعطی حجازی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  زیبا محمدی حسن کیاده   فرهاد رجبی

شعر عربی از گذشته تاکنون به انسان و دغدغه¬های او توجه داشته است؛ اما این توجه در دوره¬های گذشته، کم¬رنگ¬تر از دوره¬-ی معاصر به نظر می¬رسد. بعد از این¬که جهان و سرزمین¬های عربی، تحولات سیاسی و اجتماعی بسیاری را پشت سر نهاد، مسائل انسانی بیش از پیش، مورد توجه شاعران واقع گشت. شاعران معاصر، سعی نمودند به عنوان یک عضو از جامعه، به مسوولیت خویش در برابر توده، عمل نمایند و این انجام تکلیف نیز با شکل¬گیری تحول در معنا و فرم شعر جدید همراه بود؛ بدین شکل که آن¬ها ضمن عمل به وظیفه دریافتند که دیگر عصر شعر مناسبتی به سر آمده و آن¬ها باید با حفظ چارچوب هنری، موضوع شعر خویش را از انسان و مسائل انسانی موجود انتخاب نمایند و به جای فرا واقع¬نگری گام در مسیر کشف و انعکاس واقعیت نهند. احمد عبدالمطی حجازی، شاعر معاصر مصر، از مشهورترین شاعرانی است که در چنین فضایی حرکت می¬کند؛ او نه تنها به انسان عربی بلکه به انسان در هر کجای جهان، نظر می¬افکند و شعر خود را که سرشار از مفاهیم انسانی است، در اختیار جوامع بشری قرار می¬دهد. حجازی، فنون هنری را به عنوان ابزاری برای طرح بهتر مسائل انسانی به کار می¬گیرد. او عذاب انسان معاصر را از شرایط اجتماعی سیاسی که خود نیز آن¬ها را تجربه نموده است، در شعرش به تصویر می¬کشد و راهکارهای خود را برای رهایی انسان از این عذاب ارائه می¬دهد؛ مسائل سیاسی از مهم¬ترین دغدغه¬های حجازی است که در کنار مقوله¬ی شهر و روستا، عشق و زن و گرایش¬های دینی و معنوی، مفاهیم انسانی شعر او را شکل می¬دهند. نتایج به دست آمده از بررسی مسائل انسانی در شعر حجازی نشان می¬دهد که او فرزند زمان خود است و پرداختن به دغدغه-های انسانی، بزرگترین دغدغه¬ی شعری اوست و این که او خواسته یا ناخواسته بین همه مسائل انسانی ارتباط برقرار می¬کند. کلید واژه: شعر معاصر، انسان، احمد عبدالمعطی حجازی، جامعه.