نام پژوهشگر: سید محسن تقوی

بررسی خصوصیات فنوتیپی و ژنوتیپی جدایه هایstreptomyces عامل جرب معمولی سیب زمینی در استان فارس
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1388
  سولماز حسنی   سید محسن تقوی

طی سال های 1386 و 1387، تعداد 110 جدایه استرپتومایسس از غده های سیب زمینی با علائم مختلف جرب معمولی شامل جرب فرورفته، برجسته و سطحی از مناطق مختلف استان فارس و شهرستان بهار استان همدان جداسازی شد. برای تشخیص و تفکیک گونه ها، از آزمون های فیزیولوژیکی، بیوشیمیایی و تغذیه ای استاندارد استفاده گردید و پس از آنالیز داده با استفاده از نرم افزار ntsys-pc، جدایه ها در شش گروه قرار گرفتند. جدایه های گروه اول به گونه s. scabies شباهت داشتند. گروه دوم به گونه های s. europaeiscabies و s. stelliscabies شباهت داشتند ولی در برخی از خصوصیات متفاوت عمل کردند. جدایه های گروه سوم از نظر خصوصیات فنوتیپی به گونه s. griseus شباهت داشتند ولی تعدادی از جدایه ها در برخی از خصوصیات متفاوت عمل کردند. اکثر جدایه های گروه چهارم خصوصیاتی شبیه به گونه s. acidiscabies داشتند و فقط تعدادی از جدایه ها در برخی از خصوصیات تفاوت هایی را نشان دادند. گروه پنجم شامل 18 جدایه بود که 10 جدایه از نظر خصوصیات فنوتیپی به گونه s. turgidiscabies شباهت داشتند و 8 جدایه دیگر به گونه های s. aureofaciens و s. reticuliscabies شباهت داشتند. گروه ششم بر اساس آنالیز داده های فنوتیپی به گونه خاصی شباهت نداشتند. جهت تشخیص قطعی جدایه های گروه اول از آغازگرهای اختصاصی ase3/scab2m و scab1m/scab2m استفاده شد و در 21 جدایه به ترتیب قطعات 475 و 1278 جفت بازی مورد نظر توسط آغازگرهای مذکور تکثیر شد و به عنوان گونه s. scabies تشخیص داده شدند. 9 جدایه از گروه چهارم با آغازگر aci1/aci2 قطعه 1278 جفت بازی مورد نظر را تکثیر کردند و به عنوان گونه s. acidiscabies تشخیص داده شدند. جدایه ها بر اساس rep-pcr با استفاده از آغازگر box در 9 گروه قرار گرفتند. طبقه بندی جدایه ها بر اساس آنالیز عددی خصوصیات فنوتیپی با طبقه بندی بر اساس rep-pcr در برخی موارد مطابقت داشت. rep-pcr یک ابزار مناسب برای طبقه بندی جدایه های streptomyces می باشد. پنجاه جدایه جهت تعیین ارتباط بین شدت علائم، بیماری زایی در دو گیاه سیب زمینی و تربچه، تولید ملانوئید و وجود ژن بیماری زای nec1 مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج نشان داد که ارتباطی بین شدت علائم و تولید ملانوئید وجود ندارد. جدایه هایی که ژن عامل بیماری زایی nec1 را داشتند، علائم را بر روی سیب زمینی و تربچه نشان دادند، ولی برخی از جدایه ها که علائم بیماری را بر روی تربچه و سیب زمینی نشان دادند، فاقد ژن بیماری زایی nec1 بودند. از 50 جدایه ای که برای آزمون بیماری زایی انتخاب شده بودند، 44 جدایه بر روی سیب زمینی علائم جرب را نشان دادند. جدایه هایی که بر روی تربچه بیماری زا بودند، علائم را بر روی غده سیب زمینی نیز نشان دادند ولی برخی از جدایه هایی که بر روی غده سیب زمینی علائم را نشان دادند بر روی گیاهچه تربچه بیماری زا نبودند.

بررسی تنوع فنوتیپی و ژنوتیپی عامل بلایت باکتریایی گردو در استان های فارس و لرستان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1391
  حسین میرزایی نجفقلی   سید محسن تقوی

طی سال های 1391-1390، 25 جدایه باکتری از درختان گردو آلوده به بلایت باکتریایی از استان های فارس و لرستان جداسازی شد. به منظور بررسی خصوصیات فنوتیپی و ژنوتیپی، آزمون های فیزیولوژیکی، بیوشیمیائی و rep-pcr با استفاده از آغازگرهای box، eric و rep انجام گردید. سویه های مورد بررسی، میله ای شکل، متحرک با یک تاژک محیطی، گِرم منفی، هوازی اجباری، اکسیداز منفی، کاتالاز مثبت، قادر به هیدرولیز آسکولین، تولید h2s از سیستئین و استفاده از قندهای گلوکز، سوکروز، دی مانوز و دی سوربیتول بودند. جدایه ها تفاوت کمی در هیدرولیز توئین 80، هیدرولیز نشاسته، تحمل به نمک طعام 3 و استفاده از قند ال آلانین داشتند. همچنین آزمون های بیماری زایی و آنتی بیوگرام روی جدایه ها انجام شد. براساس خصوصیات فنوتیپی، بیماری زایی و تکثیر قطعه 413 جفت بازی با آغازگرهای xjf و xjr در واکنش pcr، جدایه های مذکور به عنوان xanthomonas arboricola pv. juglandis تشخیص داده شدند. بر پایه آنالیز عددی خصوصیات فنوتیپی جدایه ها تقریبا همگن و بیش از 87 درصد شباهت داشتند. سویه ها بر اساس rep-pcr با استفاده از آغازگرهای مذکور در دو گروه اصلی قرار گرفتند. در مجموع سویه ها از نظر خصوصیات فنوتیپی و ژنوتیپی مشابه بودند و استفاده از rep-pcr نتوانست سویه ها را بر اساس منشاء جغرافیایی از هم تفکیک نماید. این اولین گزارش از بیماری باکتریایی بلایت گردو از استان فارس است.

انتقال ژن ال- اسپاراژیناز2 به گیاه توتون
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1390
  وحیده کشتکاران   یونس قاسمی

امروزه استفاده از گیاهان تراریخته، به عنوان سیستم بیان پروتئین های نوترکیب دارویی، بسیار مورد توجه قرار گرفته است. سیستم های بیان گیاهی می توانند زیست داروها را در حجم انبوه و هزینه پایین، با فعالیت بیولوژیک و ایمنی بالا تولید کنند.تعداد زیادی ازپروتئین های نوترکیب دارویی از جمله فاکتور های رشد، سیتوکین ها، آنزیم ها، واکسن ها و آنتی بادی ها را می توان در این سیستم تولید کرد. آنزیم ال- اسپاراژیناز که متعلق به آنزیم های گروه آمیداز می باشد، هیدرولیز اسید آمینه ال- اسپاراژین را به ال- اسپارتات و آمونیوم کاتالیز می کند. این آنزیم یکی از آنزیم های دارویی مهم به شمار می رود که در مراحل شیمی درمانی، جهت درمان سرطان، به ویژه در درمان لوسمی لنفوبلاستیک حاد (all) در کودکان مورد استفاده قرار می گیرد. در حال حاضر تنها ال- اسپاراژینازهای حاصل از دو باکتری اشرشیاکولی و اروینیا کریزانتمی به دلیل تمایل بسیار بالا به اسید آمینه ال-اسپاراژین، در درمان این بیماری کاربرد دارند. در این مطالعه، ژن ال- اسپاراژیناز2 (ansb) همسانه سازی شده در ناقل pet15b که طی یک برنامه غربالگری از باکتری e.coli yg001 به عنوان سویه ای با توان بالای تولید اسپاراژیناز جداسازی شده بود، در ناقل بیان گیاهی pbi121 همسانه سازی شد و انتقال این ژن به گیاهان توتون، با واسطه ی اگروباکتریوم سویه ی c58انجام شد. گیاهان تراژن و شاهد در سطوح dna، rna و پروتئین مورد بررسی قرار گرفتند. وجود قطعه ی bp1047حاصل از تکثیر ژن ansbتوسط آغازگرهای اختصاصی، در dna گیاهان تراژن و عدم وجود آن در گیاهان شاهد، حاکی از انتقال این ژن به ژنوم گیاهان توتون تراژن بود. نتایج حاصل از تکثیر cdna گیاهان تراژن توسط آغازگرهای اختصاصی ansb، میزان بسیار کمی از بیان این ژن را در سطح rna گزارش کرد. همچنین بیان پروتئین مربوطه، در هیچ یک از عصاره های پروتئینی حاصل از این گیاهان مشاهده نشد. به نظر می رسد که عدم وجود سازه ی مناسب جهت بیان این ژن، از عوامل اصلی موثر در این امر باشد.

بررسی و تشخیص ژن های بیماری زا و تعیین نقش آن ها در بیماری زایی جدایه های streptomyces عامل جرب سیب زمینی.
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1391
  فاطمه معصومی ورکی   سید محسن تقوی

این پژوهش با هدف بررسی ژن های دخیل در بیماری زایی و تعیین نقش این ژن ها در بیماری زایی جدایه های .sp streptomyces عامل جرب سیب زمینی انجام شد. بیماری زایی 36 جدایه از باکتری های streptomyces جدا شده از لکه های آلوده روی غدّه های سیب زمینی ارقام بورنت و آگریا با علائم مختلف از قبیل جرب توری، زنگاری، جرب برجسته، فرورفته و از مزارع مختلف در استان فارس و شهرستان بهار همدان در شرایط گلخانه بررسی شد. نتایج این آزمون شش ماه بعد و پس از رشد کامل غدّه های دختری ثبت گردید. علائم ایجاد شده متنوّع بودند اما هیچ علامت جرب برجسته ای روی غدّه های دختری مشاهده نشد. جدایه هایی که از یک نوع علامت خاص مثلاً جرب فرورفته روی یک غدّه جداسازی شده بودند قادر به تولید همان نوع علائم در گلخانه نبودند. وجود ژن txtab (ژن دخیل در مسیر بیوسنتز تاکستومین) در همه جدایه های بیماری زا روی سیب زمینی و تربچه به وسیله pcr به اثبات رسید. تاکستومین یک فیتوتوکسین تولید شده به وسیله گونه های بیماری زای متعدّدی در جنس streptomyces می باشد که در گونه های غیر-بیماری زا وجود ندارد. حضور این ژن در تمام جدایه های بیماری زا و غیاب آن در جدایه های غیر بیماری زای بررسی شده در این پژوهش نشان دهنده نقش مستقیم این ژن و به دنبال آن فیتوتوکسین تاکستومین در بیماری زایی جدایه های ایرانی است. در مورد ژن nec1 ، جدایه هایی وجود داشتند که بیماری زا بوده اما ژن nec1 در آن ها حضور نداشت. هم چنین یک جدایه از بهار همدان که با وجود داشتن ژن nec1 بیماری زا نبود. این مشاهدات نشان می دهد این ژن ممکن است یک نقش کمکی در پرآزاری ایفا کند. ژن toma نیز چنین حالتی را از خود نشان داد. سه جدایه وجود داشتند که فاقد ژن toma بودند، اما ژن nec1 را داشتند و روی سیب زمینی و تربچه بیماری زا بودند، در سایر موارد ژن toma در جدایه های بیماری زا حفاظت شده بود ودر غیر بیماری زاها حضور نداشت. حفاظت شدگی این ژن ها در بیشتر استرین های بیماری زا نشان دهنده یک نقش برای این ژن ها در بر هم کنش های میزبان- بیمارگر است.

تعیین خصوصیات فنوتیپی و ژنوتیپی عامل بیماری لکه زاویه ای خیار در استان های فارس و کرمان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1391
  فاطمه موحدی پاریزی   سید محسن تقوی

طی سال های 1390 و 1391، 25 جدایه (psl) pseudomonas syringae pv. lachrymansاز گلخانه های کشت خیار در استان های فارس و کرمان جداسازی گردید. کلیه جدایه ها از لحاظ خصوصیات فیزیولوژیکی، بیوشیمیایی، تغذیه ای و تکثیر قطعه ی 560 bp توسط آغازگرd21 و d22 مورد بررسی قرار گرفتند. همچنین به منظور تنوع جدایه ها آزمونrep-pcr با استفاده از آغازگرهای box و eric صورت گرفت. جدایه های مورد بررسی بر روی محیط کشت های غذایی na، پرگنه هایی گرد، به رنگ کرم روشن مایل به سفید و در برخی موارد مایل به زرد با حاشیه ای صاف را تولید می کردند. جدایه های مورد بررسی، گرم منفی و بر اساس واکنش به آزمون های گروه lopat: لوان مثبت، اکسیداز منفی، لهانیدن سیب زمینی منفی، هیدرولیز آرژنین منفی و قادر به ایجاد فوق حساسیت روی توتون بودند. همه ی جدایه ها کاتالاز مثبت و بر اساس واکنش به آزمون های گروه gatta در هیدرولیز ژلاتین و آسکولین دارای واکنش مثبت بوده و در مقابل در آزمون های تیروزیناز و استفاده از تارتارات منفی بودند. آنالیز عددی خصوصیات فنوتیپی، با استفاده از نرم افزار ntsys-pc نشان داد که جدایه های psl جدا شده از استان های فارس و کرمان از لحاظ ویژگی های فنوتیپی و بیوشیمیایی به هم شبیه بوده و با جدایه pss 8/83% و با p. fluorescens، 50% شباهت داشتند. در آزمون بیماریزایی، پس از 7 تا 14 روز علائم سبززردی، آبسوختگی و لکه زاویه ای دیده شد. جدایه های مورد نظر پس از مایه زنی به دیگر اعضای خانواده ی کدوئیان نظیر کدو، خربزه، هندوانه و طالبی علائم را نشان دادند. با این وجود علائم در خیار بسیار واضح تر نسبت به بقیه بود. این باکتری بر روی گیاهان دیگری نظیر گوجه فرنگی، بادمجان و فلفل نیز مایه زنی شد، اما هیچ گونه علائمی دیده نشد. همچنین به منظور تفکیک پاتوار pslاز پاتوار pssاز جفت آغازگرهای b1 و b2 استفاده شد که این آغازگر تنها قادر بود قطعه dna با اندازه ی تقریبی 752 جفت باز را در جدایه های pss تکثیر کند در حالیکه در psl قادر به تکثیر این قطعه نبود. آزمون rep-pcr با استفاده از آغازگر box، جدایه ها به سه گروه تفکیک شدند و با استفاده از آغازگرeric ، به دو گروه تفکیک شدند. تعیین توالی ژن 16s rrnaجدایه psl نشان داد که بین جدایه psl و pseudomonas syringae های موجود در بانک ژن 97% شباهت وجود دارد، که نشان دهنده ی قرار گرفتن همه جدایه ها در یک گونه p.syringae می باشد.

فیزیولوژی تولید آنزیم های خارج سلولی آلفاآمیلاز و پروتئاز توسط جنس سودوموناس
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1391
  لیلا شکرفروش   محمد جواهری

آنزیم های آمیلاز و پروتئاز در همه موجودات زنده وجود دارند و برای رشد و تمایز سلول ها ضروری می باشند. آنزیم های خارج سلولی دارای کاربردهای متعدد و با ارزشی در بخش های صنعتی مختلفی هستند. اگرچه منابع باکتریایی زیادی برای تولید آمیلاز و پروتئاز وجود دارد، اما تعداد بسیار کمی به عنوان تولید کننده های تجاری تشخیص داده شده است. جدایه های باکتریایی از منابع مختلف به منظور بررسی فعالیت آنزیم های خارج سلولی مانند آمیلاز و پروتئاز جداسازی گردید. بیشتر جدایه های باکتریایی قادر به تولید آنزیم آمیلاز و پروتئاز بودند. بهترین دما برای تولید آنزیم آمیلاز توسط جدایه های bacillus sp. دمای ??-?? درجه سانتی گراد تعیین گردید. بهترین ph برای تولید آنزیم آمیلاز توسط bacillus sp. جدایه wf برابر با ? بود. جدایه های bacillus sp. بیش از بقیه جدایه ها قادر به تولید آنزیم پروتئاز بودند. در این بین جدایه 1s2 باکتری bacillus sp. بیشتر از بقیه جدایه ها قادر به تولید آنزیم پروتئاز بود. همچنین نتایج نشان داد که جدایه های bacillus sp. به عنوان یک تولیدکننده خوب آنزیم های خارج سلولی نظیر آمیلاز در دمای بالا می باشند که نشان دهنده این است که این آنزیم یک آنزیم مقاوم به حرارت می باشد.

بررسی تأثیر تلفیقی جدایه pseudomonas fluorescens cha0 و تعدادی از گیاهان بازدارنده بر فعالیت نماتد ریشه‏گرهی، meloidogyne incognita و گیاه گوجه‏فرنگی آلوده به آن در شرایط گلخانه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1392
  فاطمه امانی‏بنی   اکبر کارگر

چکیده بررسی تأثیر تلفیقی جدایه pseudomonas fluorescens cha0 و تعدادی از گیاهان بازدارنده بر فعالیت نماتد ریشه‏گرهی، meloidogyne incognita و گیاه گوجه‏فرنگی آلوده به آن در شرایط گلخانه به کوشش فاطمه امانی بنی تأثیر عصاره آبی حاصل از پودر خشک شاخساره‏ی چهار گیاه بازدارنده، کرچک (ricinus communis)، بارهنگ (plantago major)، منداب (eruca sativa) و گل‏جعفری (tagetes patula)، بر مرگ و میر لارو سن دو و میزان تفریخ تخم نماتد ریشه‏گرهی meloidogyne incognita و نیز بر رشد جدایهpseudomonas fluorescens cha0 در شرایط آزمایشگاه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که عصاره بارهنگ، کرچک، منداب و گل‏جعفری به ترتیب باعث 7/38، 31، 42، 42 درصد افزایش مرگ و میر لارو سن دو و 8/43، 5/37، 60، 39 درصد کاهش تفریخ تخم شدند اما هیچ‏ کدام مانع رشد باکتری روی محیط کشت na+عصاره نشدند. همچنین تأثیر کود سبز این چهار گیاه در تلفیق با باکتری، بر فعالیّت m. incognita و شاخص‏های رشدی گوجه‏فرنگی رقم ارلی‏اربانا آلوده به آن، در دو آزمون خاک سترون و غیرسترون مزرعه در شرایط گلخانه و در گلدان‏های 5/3 کیلوگرمی مورد آزمایش قرار گرفت. نتایج نشان داد که کودهای سبز منداب، کرچک و گل‏جعفری به ترتیب باعث بیشترین افزایش و کود سبز بارهنگ باعث کاهش معنی‏دار شاخص‏های رشدی گوجه‏فرنگی نسبت به شاهد در هر دو آزمون گردید. باکتری و کودهای سبز بارهنگ، منداب، کرچک و گل‏جعفری به ترتیب باعث 9/87، 9/89، 8/89، 1/84، 2/69 درصد کاهش فاکتور تولیدمثل نماتد ریشه‏گرهی m. incognita در خاک سترون و 4/77، 7/96، 87، 75، 1/71 درصد کاهش در خاک غیرسترون شدند. در هر دو آزمون اضافه شدن باکتری به تیمارهای حاوی کود سبز نتوانست باعث بهبود بیشتر شاخص‏های رشدی گوجه‏فرنگی شود اما باعث کاهش بیشتر شاخص‏های نماتد نسبت به استفاده‏ی جداگانه از باکتری یا کود سبز شد. بیشترین افزایش شاخص‏های رشدی گیاه و کاهش شاخص‏های نماتد مربوط به کود سبز منداب بود. در آزمونی دیگر اثر کود سبز منداب در تلفیق با باکتری در شرایط گلخانه و در گلدان‏های 12 کیلوگرمی حاوی مخلوط خاک و ماسه 2:1 سترون مورد آزمایش قرار گرفت. نتیجه این آزمون با نتایج دو آزمون‏ گلخانه‏ای قبلی مطابقت داشت. کلمات کلیدی: بارهنگ، کرچک، منداب، گل‏جعفری، کود سبز، نماتد ریشه‏گرهی، eruca sativa، m. incognita ، p. fluorescens cha0،plantago major ،ricinus communis ، tagetes patula

تعیین ویژگی های بیولوژیکی و مولکولی فیتوپلاسمای همراه با زردی مو در استان های فارس و لرستان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1392
  الهام صالحی ابرقویی   سید محسن تقوی

چکیده تعیین ویزگی های بیولوژیکی و مولکولی فیتوپلاسمای همراه با زردی مو در استان های فارس و لرستان بوسیله ی: الهام صالحی ابرقوئی زردی فیتوپلاسمایی یکی از بیماری های مهم و اقتصادی انگور در بسیاری از نقاط جهان است. در بازدید های سال های1391 و1392علائمی شبیه به علائم زردی فیتوپلاسمایی در مناطق موکاری استان های فارس و لرستان مشاهده گردید. با استفاده از سس (cuscuta campestris yank.) عامل زردی از موهای حاصل از کشت قلمه های تهیه شده از مو های دارای علائم در استان های فارس و لرستان به پروانش و بادنجان و با استفاده از پیوند از پروانش به پروانش انتقال داده شد و در پروانش های مایه زنی شده علائم بارز بیماری های فیتوپلاسمایی ظاهر شد. در آزمون‏ واکنش زنجیره ای پلیمراز( pcr) مستقیم با استفاده از جفت آغازگر p1/p7 قطعه مورد انتظار( 1800 جفت باز از اپرون ار ان ای ریبوزومی ) تنها در نمونه های پروانش مایه زنی شده تکثیر شد. در آزمون دو مرحله‏ای با استفاده از جفت آغازگر p1/p7 در دور اول و r16f2n/r16r2 در دور دوم قطعه مورد انتظار( 1200 جفت باز از ژن ار ان ای ریبوزومیs16 در 12 نمونه از 20 نمونه مو دارای علائم در تاکستان های استان های فارس و لرستان ، موهای علائم دار حاصل از کشت قلمه های تهیه شده از موهای دارای علائم در طبیعت و پروانش های مایه زنی شده تکثیر شد، لکن بوته های بادنجان مایه زنی شده از لحاظ آلودگی به فیتوپلاسما منفی بودند. کلمات کلیدی: زردی انگور، فیتوپلاسما، انتقال با سس، بررسی مولکولی و گروه آر ان ای ریبوزوی 16srxii محصول pcr مستقیم جدایه‏های فارس و لرستان همسانه‏سازی و تعیین ترادف شد و به ترتیب تحت رس شمارهای kf130967 و kf130968 در بانک جهانی ترادف‏ها ثبت گردید. جستجو با برنامه بلاست نشان داد که فیتوپلاسماهای عامل زردی مو در فارس و لرستان در بین ترادف های موجود در بانک جهانی ترادف‏ها، بیشترین شباهت را با فیتوپلاسماهای گروه ار ان ای ریبوزومی تورم جوانه (stolbur, 16srxii) دارند. مقایسه چند شکلی طولی قطعات برشی (rflp) حقیقی با استفاده از محصول پی سی آر دو مرحله ای و rflp مجازی با استفاده از ترادف ناحیه تکثیری جفت آغازگر r16f2n/r16r2 نشان داد که فیتوپلاسماهای زردی مو در استان های فارس و لرستان از یکدیگر قابل تشخیص نیستند و متعلق به زیر گروهa در گروه 16srxiiمی باشند. با تعیین میزان تشابه نوکلئوتیدی و آنالیزتبارزایی با استفاده از ترادف کامل ژن ار ان ای ریبوزومی s 16 نیز تعلق فیتوپلاسماهای زردی مو در استان های فارس و لرستان به 16srxii-aتایید شد. مقایسه نقوش حاصل از rflp مجازی نشان داد که فیتوپلاسمای عامل زوال مو در استان خراسان جنوبی با فیتوپلاسماهای عامل زردی مو در استان های فارس و لرستان و سایر فیتوپلاسماهای گروهa 16srxii- متفاوت است. این اولین گزارش از وجود بیماری زردی فیتوپلاسمایی در غرب و جنوب ایران می باشد. وجود زردی فیتوپلاسمایی مو در نواحی مختلف نشان می دهد که این بیماری در ایران سابقه طولانی دارد. بررسی ها نشان داده اند که در ایران فیتوپلاسماهائی از گروه های مختلف همراه با بیماری های فیتوپلاسمائی در گیاهان گزارش شده اند. احتمال داده می شود که با بررسی های بیشتر فیتوپلاسماهائی متعلق به گروه هائی غیر از 16srxii نیز در تاک های ایران یافت شود. پیچک صحرائی ( convolvolus arvensis ) به عنوان یکی از میزبان های علفی عامل زردی مو ناشی از فیتوپلاسماهای 16srxii-a گزارش شده است. در تاکستان های شهرستان ابرکوه (استان یزد) جاروک پیچک صحرائی گزارش شده و عامل آن فیتوپلاسمائی از گروه 16srxii معرفی شده است. همراهی فیتوپلاسمائی از گروه 16srxii در پیچک های صحرائی موجود در تاکستان های نواحی مرکزی ایران نیز احتمال وجود بیماری bois noir در این نواحی را قوت می بخشد.

بررسی هیستوپاتولوژی و کلنیزاسیون بیماری عامل شانکر مرکبات در گیاهان لیمو ترش و آرابیدوپسیس
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1392
  محسن میری   محمد جواهری

شانکر باکتریایی مرکبات با عامل xanthomonas citri subsp. citri (xcc) یکی از مهم ترین بیماری های مرکبات است. رشد دو جدایه ایرانی باکتری عامل شانکر مرکبات (306-xcc و 86-xcc) در سه گیاه لیموترش (citrus aurantifolia)، گریپ فروت (citrus paradisi) و پرتقال (citrus sinensis) در زمان های مختلف پس از مایه زنی مورد بررسی قرار گرفت. برای مایه زنی از سه روش سوزن زنی برگ و سپس قطره گذاری سوسپانسیون باکتری عامل بیماری، تزریق سوسپانسیون بیمارگر به اپیدرم زیرین برگ و آزمون برگ بریده استفاده شد. به منظور مشاهده تغییرات بافتی در لیموترش آلوده، مقطع گیری عرضی از بافت برگ در محل علائم با تیغ سترون انجام شد. برای بررسی رشد باکتری در گیاه مدل آرابیدوپسیس به عنوان یک غیر میزبان نیز مایه زنی به روش اسپری بافت گیاهی انجام شد. هر سه روش مایه زنی جهت اثبات بیماریزایی موفق بودند اما موثرترین روش که منجر به تولید علایم مشخصه بیماری گردید و به خوبی الگوی رشدی جدایه های باکتری را نشان داد، سوزن زنی برگ و قطره گذاری سوسپانسیون باکتری عامل بیماری در میزبان بود. پس از مایه زنی، جمعیت دو جدایه باکتری xcc در لیموترش مرتباً افزایش پیدا کرد و 28 روز پس از مایه زنی به بیشترین میزان خود رسید. علائم ایجاد شده توسط دوجدایه xcc در لیموترش متفاوت بود. جدایه 306 علائم مشخص شانکر شامل هایپرتروفی و هایپرپلازی را در بافت برگ ایجاد کرد ولی جدایه 86 فقط هایپرپلازی را در بافت برگ ایجاد نمود. الگوی رشد جمعیت و همچنین کاهش معنی دار تعداد سلول های باکتری در دو گیاه پرتقال و گریپ فروت نوعی واکنش مقاومت یا تحمل تلقی شد. جدایه های 306-xcc و 86-xcc در گریپ فروت هیچ گونه علائمی مبنی بر بیماری زایی در این گیاه ایجاد نکردند. علائم تولیدی توسط جدایه 306 در پرتقال به صورت قرمز و قهوه ای شدن محل مایه زنی همراه با هاله کلروتیک و در سطح پشتی به صورت آبسوختگی محل سوزن ظاهر شد، اما جدایه 86 هیچ گونه علائمی در پرتقال ایجاد نکرد. نتایج مربوط به هیستوپاتولوژی در لیموترش نیز هایپرپلازی و هایپرتروفی بافت مزوفیل و همچنین پاره شدن اپیدرم برگ گیاه لیموترش را نشان داد. جمعیت جدایه های باکتری xcc در آرابیدوپسیس طی روزهای پس از مایه زنی تغییری را نشان نداد. گیاه آرابیدوپسیس به عنوان غیر میزبان و همچنین مدلی مناسب برای برهمکنش بین بیمارگر و گیاه تلقی شد.

تشخیص و ردیابی ژن‏های موثر در بیماری‏زایی جدایه‏ های pseudomonas syringae pv. syringae از میزبان‏های مختلف
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1392
  رسول رضائی   سید محسن تقوی

طی فصول مختلف سال‏های 1391-1389، از گیاهان مختلفی نظیر هسته‏داران، دانه‏داران و غلات در استان‏های کهگیلویه و بویراحمد، کردستان، فارس و چهارمهال و بختیاری سی سویه pseudomonas syringae pv. syringae جداسازی گردید. شش سویه برای مطالعات بعدی مورد استفاده قرار گرفتند. برای بررسی نوسانات جمعیتی سویه‏های مختلف pss، هر سویه به تمام گیاهان مورد مطالعه مایه‏زنی شد. در برگ‏های هلو سویه‏های s18،a10 و p5 به خوبی رشد کردند و در برگ‏های گیلاس بیشترین رشد مربوط به جدایه‏های گیلاس و هلو بود. همچنین در برگ‏های زردآلو سویه‏های a10، s18 و p5 به خوبی رشد کردند. در نهال گلابی تنها جدایه‏ای که به خوبی رشد کرد جدایه گلابی بود. در آزمون بیماری‏زایی و بررسی پرآزاری، شش جدایه pss از میزبان‏های مختلف مورد استفاده قرار گرفت. تمام جدایه‏ها با شدت‏های متفاوت توانایی ایجاد علائم بیماری را در نهال‏های هلو داشتند. در ساقه زردآلو سه سویه a10 ، p5 و s18 علائم نکروز پیشرفته را ایجاد کردند. تنها سویه‏ای که توانست علائم بیماری را در برگ‏های گلابی ایجاد نماید سویه p8 بود. در برگ‏های گندم علائم شدید به صورت لکه‏های آب‏سوخته و توسط سویه‏ w3 ایجاد گردید. مهم‏ترین ژن‏های بیماری‏زایی با استفاده از آغازگرهای اختصاصی در جدایه‏های مختلف ردیابی شد. ژن مسئول تولید زهرابه سیرینگومایسین (syrb) در تمام سویه‏های pss مورد مطالعه و ژن مسئول ترشح زهرابه سیرینگومایسین (syrd) در جدایه‏های p5، s18، w3 و a10 ردیابی شد. ژن sypa مسئول تولید زهرابه سیرینگوپپتین، در جدایه‏های p5، s18، p8 و a20 و ژن sypb در جدایه‏های p5، s18، w3 و a10 ردیابی گردید. در جدایه‏های p5 و s18 ژن nit مسئول تولید آنزیم نیتریلاز، ردیابی و ژن تولید کننده سیدروفور اکروموباکتین (ach) فقط در سویه p5 ردیابی گردید. سویه w3 در آزمون تشخیصی pcr با استفاده از جفت آغازگر اختصاصی hrma1 و hrma2، یک قطعه dna با اندازه تقریبی 1128 جفت باز را تولید کرد. قطعه‏های تکثیر شده با آغازگرهای اختصاصیb1، b2 (ژن syrb) و d2 ,d1 (ژن syrd) به ترتیب با اندازه های750 و 446 جفت باز تعیین ترادف شدند. قطعات تعیین ترادف شده با قطعات مورد نظر در جدایه‏های مختلف pss موجود در بانک ژن شباهت داشتند. میزان بیان ژن pad3 که در تولید فیتوالکسین کامالکسین در گیاه آرابیدوپسیس نقش دارد، بر اساس واکنش real time pcr مورد بررسی قرار گرفت. الگوی بیان گیاه آرابیدوپسیس نشان داد که گیاه در برابر سویه‏های مختلف pss مقادیر متفاوتی از ژن‏های دفاعی را فعال می‏کند.

تعیین ویژگی های مولکولی و بیولوژیکی xylella fastidiosa در ایران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1393
  ناصر امانی فر   سید محسن تقوی

چکیده تعیین ویژگی های مولکولی و بیولوژیکی xylella fastidiosa در ایران به وسیله ی: ناصر امانی فر علائم بیماری های ناشی از xylella fastidiosa از سال ها قبل در برخی از مناطق ایران روی درختان میوه و غیر مثمر به ویژه بادام و مو مشاهده شده است. بیماری با علائم برگ سوختگی در بادام از طریق پیوند به بادام رقم مامایی در شرایط گلخانه قابل انتقال بود. آلودگی تعدادی از نمونه های دارای علائم از بادام، مو، پسته، چنار، بلوط، هلو، فندق، آلو، گیلاس و توت به x. fastidiosa با آزمون الیزا به اثبات رسید. از نمونه های بادام، مو و پسته یک باکتری گرم منفی شبیه به x. fastidiosa روی محیط کشت های pw و pd3 جداسازی شد. دی ان ای استخراج شده از دمبرگ بادام، مو و پسته و باکتری های جداشده از آن ها در آزمون پی سی آر با جفت آغازگرهای rst31/rst33، 272-1-int/272-2-int و dixon454fa/dixon1261rg اختصاصی x. fastidiosa قابل تکثیر به اندازه های مورد نظر بود. جدایه های فوق در ارقام توتون علائم برگ سوختگی ایجاد کردند. بیماری زایی جدایه های بادام و مو به ترتیب روی بادام رقم مامایی و مو رقم بی دانه قزوین در شرایط گلخانه به اثبات رسید. تزریق اکسی تتراسایکلین به تنه درختان بادام با علائم برگ سوختگی باعث کاهش علائم و بهبود درخت شد، اما پنی سیلین در این مورد موثر نبود. برخی از ویژگی های بیولوژیکی جدایه های x. fastidiosa از بادام و مو در شرایط گلخانه و باغ بررسی شد. بیماری برگ سوختگی بادام طی 4-3 سال باعث مرگ درختان بادام می شود. در مو نیز زوال و مرگ درختچه ها در برخی مناطق ایران مشاهده شد. باکتری قادر به بقاء در بافت میزبان در شرایط گلدان در مناطق سردسیر نیست، اما در شرایط باغ در بافت ریشه زمستان گذرانی می کند. نوسان جمعیت x. fastidiosa در بادام نشان داد که این باکتری تا اوایل تابستان در بافت برگ قابل ردیابی نیست و بیش ترین غلظت آن در اوایل پاییز است، اما آلودگی نمونه های بافت ریشه در زمستان و بهار با آزمون الیزا اثبات شد. ارزیابی مقاومت 13 رقم بادام به x. fastidiosa نشان داد که تفاوت معنی داری بین ارقام از نظر واکنش به این بیمارگر وجود دارد و ارقام تونو، تومپسون و فرانیس مقاومت نشان دادند. در هیچ یک از ارقام (حساس و مقاوم) باکتری قادر به بقاء و زمستان گذرانی در نهال درون گلدان در شرایط طبیعی نبود. دوره کمون بیماری در شرایط گلخانه در مو (رقم بی دانه قزوین) حدود هفت هفته و در بادام (رقم مامایی) حدود نه هفته تعیین شد. تجزیه شیمیایی 10 عنصر غذایی پر مصرف و کم مصرف برگ بادام و مو با علائم برگ سوختگی و "پیرس" نشان داد که تفاوت معنی داری با نمونه های بدون علائم نداشتند و میزان این عناصر بیشتر از حد بحرانی تعیین شده برای برگ بادام و مو بود. مقایسه توالی نوکلئوتیدی قطعات تکثیرشده دی ان ای جدایه های ایرانی نشان داد که تفاوت هایی بین سویه های تیپ x. fastidiosa از همان میزبان وجود دارد. مایه زنی تقاطعی جدایه های بادام و مو نشان داد که جدایه مو در بادام بیماری زا نیست، اما جدایه بادام در مو علائم خفیف بیماری ایجاد می کند. علاوه بر x. fastidiosa باکتری های سخت رشد دیگری نیز از نمونه های بادام، مو و پسته جداسازی شدند که برخی در توتون علائم برگ سوختگی و کم رشدی ایجاد کردند. برخی از این باکتری ها قبلاً از میزبان های آلوده به x. fastidiosa جداشده اند، و برخی نیز اولین بار است که جداسازی می شوند. توتون رقم وایت بارلی به عنوان گیاه شاخص مناسبی برای بررسی های بیولوژیکی و بیماری زایی x. fastidiosa و دیگر باکتری های جداشده تعیین شد. بر اساس علائم بیماری، انتقال با پیوند، جداسازی باکتری روی محیط کشت، بیماری زایی و واکنش های مثبت الیزا و پی سی آر می توان گفت علائم برگ سوختگی بادام و "پیرس" مو در ایران با x. fastidiosa مرتبط است. ترادف ژن 16s rrna باکتری های جداشده از مو، بادام و پسته با ترادف بعضی سویه های موجود در بانک ژن مقایسه شد. بر این اساس سویه های ایرانی مو و پسته به ترتیب با سویه های آمریکایی مو و بادام هم گروه شدند. سویه بادام نیز با سویه گلابی تایوان هم گروه است. بر اساس ترادف ژن های خانه دار سویه مو به زیر گونه subsp. fastidiosa و سویه بادام به زیر گونه subsp. multiplex تعلق دارد. این اولین گزارش از وجود x. fastidiosa در خاورمیانه و غرب آسیا و اولین گزارش از جداسازی این باکتری از پسته در دنیاست. واژه های کلیدی: بادام، برگ سوختگی، مقاومت، پسته، مو، nicotiana tabacum ، xylella fastidiosa

ویژگی های مولکولی و بیولوژیکی عامل بیماری هوانگ لونگ بینگ مرکبات در استان های جنوبی کشور
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1393
  محمد مهدی فقیهی   سید محسن تقوی

بیماری هوانگ لونگ بینگ مرکبات (hlb) بیماری مهم مرکبات در بسیاری از نقاط دنیا می باشد و از ایران نیز گزارش شده است. در این مطالعه شناسایی گونه های عامل بیماری hlb در باغ های مرکبات جنوب ایران، دامنه ی میزبانی علفی فرم آسیایی بیماری، کارآیی روش های مختلف مولکولی در ردیابی عامل بیماری hlb، امکان کشت و تنوع ژنتیکی عامل بیماری hlb بررسی شد. علائم شبیه به بیماری hlb به وفور در باغ های مرکبات جنوب کشور وجود داشت. در مجموع از 271 نمونه ی مرکبات دارای علائم شبیه به بیماری hlb از استان های سیستان و بلوچستان، هرمزگان، کرمان و فارس، تنها در 32 نمونه (8/11%)، باکتری همراه با فرم آسیایی بیماری ( ca. l. asiaticus ) با آزمون pcr ردیابی شد. در ایران، برای اولین بار وقوع بیماری hlb در شرایط طبیعی روی درختان لیموترش گزارش می شود. ردیابی مولکولی عامل بیماری با آغازگرهای اختصاصی نشان داد که تنها گونه ی ca. l. asiaticus در ایران وجود دارد. در هیچ یک از 24 گونه گیاه علفی و بوته ای جمع آوری شده، با آزمون pcr با استفاده از آغازگرهای اختصاصی، باکتری ca. l. asiaticus ردیابی نشد. روش real-time pcr با توانایی بالا در ردیابی عامل بیماری در مقادیر بسیار اندک dna حساس ترین روش برای تشخیص و ردیابی ca. l. asiaticus می باشد. در مطالعه ی تنوع ژنتیکی جدایه های ca. l. asiaticus، درخت های تبارزایی به دست آمده براساس ترادف های ژن 16s rrna ناحیه ی بین ژنی 16s/23s rrna، قسمتی از ژن های اپرون بتا و omp تنها قادر بودند گونه های مختلف لیبریباکتر را از یکدیگر تفکیک کنند ولی نتوانستند تنوع را بین جدایه های ca. l. asiaticus حتی از مناطق جغرافیایی مختلف نشان دهند، در صورتی که نشانگرهای ssr به خوبی تنوع ژنتیکی را بین و داخل جمعیت های ca. l. asiaticus نشان دادند.

تأثیر کاربرد تلفیقی باکتری pseudomonas fluorescens cha0 و کودهای شیمیایی بر فعالیّت نماتد ریشه گرهیmeloidogyne incognita و گیاه گوجه‏فرنگی آلوده به آن در شرایط گلخانه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1394
  مهشید ساعدی   سید محسن تقوی

نماتد ریشه‏گرهی، p.fluorescens cha0، کودهای شیمیایی، گوجه‏فرنگی

ویژگی های ژنوتیپی جدایه های اگروباکتریوم از میزبان های مختلف در استان های غربی و جنوبی ایران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1394
  حمزه مفاخری   سید محسن تقوی

ویژگی های ژنوتیپی جدایه های اگروباکتریوم از میزبان های مختلف در استان های غربی و جنوبی ایران توسط : حمزه مفاخری به منظور بررسی تنوع گونه ها و جدایه های جنس agrobacterium در سال های 93-1392 از باغات مو، گلخانه های پرورش گل رز و مزارع چغندرقند در استان های جنوبی و غربی ایران ، از گیاهان دارای علائم گال طوقه و ریشه نمونه برداری و باکتری عامل بیماری جداسازی وشناسایی شدند. به منظور تفکیک دو گونه ی agrobacterium vitis و agrobacterium tumefaciens از آزمون واکنش زنجیره ای پلیمراز (pcr) با کاربرد جفت آغازگر pgf/pgrاستفاده شد. گونه غالب عامل بیماری گال طوقه مو a. vitis شناسایی شد. اغلب جدایه ها تولید کننده ی ویتوپین و تعداد کمتری از جدایه ها تولید کننده ی اکتوپین و نوپالین بودند.با استفاده از آزمون چندشکلی تصادفی قطعات تکثیر شده ی دی ان اِی (rapd) با کاربرد 11 آغازگر تصادفی مشخص شد که جدایه های agrobacterium دارای تنوع زیادی بودند و بین تنوع ژنتیکی جدایه های مورد بررسی و منطقه ی جغرافیایی و یا میزبان آن ها ارتباطی وجود ندارد.