نام پژوهشگر: ابولفضل رمضانی

چگونه گفتمان و ایدئولوژی هم دیگر را به وجود آورده و به یکدیگر قوام می بخشند
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - تبریز - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1389
  هادی گنجی   ابولفضل رمضانی

در انتظار گودو اثر ساموئل بکت عموما" در بافت ادبیات اگزیستانسیالیستی و "تئاتر معنا باختگی" تفسیر شده است. تحقیق حاضر سعی دارد تا نشان دهد چگونه ایدئولوژی اگزیستانسیالیسم و "گفتمان معناباختگی" در نمایشنامه ی در انتظار گودو نمود پیدا کرده است. این پایان نامه کارکردهای ایدئولوژی را در نمایشنامه ی بکت با تاکید بر عناصر زبان شناختی و اجتماعی که وجود، استفاده و ارائه ی ایدوئولوژی را کنترل می کنند، مورد بررسی قرار می دهد.در رابطه با گفتمان هر جا که ممکن بوده ذهنیت نویسنده ، گروه اجتماعی ایی که با آنها مرتبط بوده و نوع ایدئولوژی به کار گرفته شده در متن در یک جهارچوب زبا شناختی- محور مورد بررسی قرار گرفته و سپس نتایج تحقیق در این فاز به منظور تفسیر فرا متنیِِ انتقادی مورد استفاده قرار گرفته است تا تاثیر اگزیستانسیالیسم را بر تولید متن نشان دهد. نتایج حاصل از این تحلیل چند لایه حاکی از این است که بر اساس مفروضات متنی و فرا متنی بین ایدئولوژی متن و ایدئولوژی واقعی ِ حاکم بر بافت اجتماعی زمان تولید متن رابطه وجود دارد.علاوه بر این شرایط اجتماعی – سیاسی و اجتماعی حاکم بر زمان تولید تولید متن به لحاظ زبان شناختی در شکل گیری گفتمان معنا باختگی و ایدئولوژی اگزیستانسیالیستی تاثیر داشته است.همچنین تحلیل این ایدئولوژی و گفتمان به درک ما از ویژگیهای اساسیِ معناباختگی در نماشنامه می انجامد که نتیجه ی تضاد های داخلی و تضاد حاکم بر پیش فرضهای موجود در نمایشنامه بود. این تضادها تا حد بسیار زیادی بیان گر پوچی ِ به وجود آمده در متن بوده است.

تحلیل سبک شناختی متون ادبی
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - تبریز - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  عادله عبادی تبار   بهرام بهین

بررسی آثار ادبی از دیدگاه زبان شناسی سبک شناسی نامیده می شود که نه تنها می تواند به درک ما از ادبیات بیافزاید، بلکه دانش ما را نسبت به سیستم زبان و کارکرد های آن ارتقاء می بخشد. از این رو سبک شناسی می تواند از جایگاه ویژه ای در تدریس زبان و ادبیات برخوردار باشد. کارکرد های زبان اغلب در نقد ادبی در نظر گرفته نمی شوند و این بی توجهی به زبان متون ادبی به درک ناقص ما از این متون منجر می گردد. اغلب اتفاق می افتد که به هنگام خواندن متون ادبی حالات و احساساتی تجربه می کنیم که ما را به درک معنای اثر هدایت می کنند اما هیچ روشی برای اثبات این احساسات نمی یابیم. در چنین مواردی تحلیل زبانی آن متون می تواند به درک ما از آن احساسات بیانجامد و دریافت های درونی ما را به اثبات رساند. از این رو در این تحقیق یک داستان کوتاه از کاترین منسفیلد به نام "مهمانی در باغ" انتخاب شده و مورد تجزیه و تحلیل زبانی قرار گرفته. نتایج حاصل شده از این بررسی نشان می دهد که عناصر زبانی و ویژگی های سبکی این داستان به درک ما از تم داستان می افزاید. یافته های این مطالعه نه تنها ما را در فهم بهتر این اثر ادبی یاری می رساند بلکه می تواند در کلاس های تدریس زبان انگلیسی نیز مفید واقع گردد. از اینرو کاربرد داستان برای اهداف آموزشی نیز در این مطالعه مورد بررسی قرار گرفته است.

قرائت روایت شناسانه از رمان همه چیز فرو می پاشد اثر چینا آچیبه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید مدنی آذربایجان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  فاطمه زلیکانی   احد مهروند

رمان همه چیز فرو می پاشد اثر چینوا آچیبه، از زمان انتشارش در سال 1958 تا کنون پذیرای نقد های گوناگونی بوده است. این رمان که یکی از تاثیرگذارترین آثار ادبیات پسا استعماری به شمار می رود، شهرت خود را مرهون فراهم آوردن تصویری واقع گرایانه و اصیل از آفریقای تحت سلطه می باشد. با این حال، این رمان در حوز? روایت شناسی توجه چندانی دریافت نکرده است. در واقع توجه بیش از حد به ویژگی های فرهنگ بازنمایانده شده در اثر سبب گردید تا منتقدان از توجه به صورت و تکنیک های روایی بازمانند. در این راستا، پژوهش حاضر به بررسی نقش هر یک از عناصر روایت در شکل گیری تصویر ارائه شده در رمان می پردازد. برای این منظور، جستار پیش رو از روایت شناسی ژرارد ژنت که مشتمل بر سه سطح داستان، متن، و روایت است، بهره می برد. لازم به ذکر است این تحقیق رویکردی گزینشی در بررسی عوامل روایت اتخاذ کرده است. از آن جا که روایت شناسی ژنت توجه خود را صرفا به لایه متن معطوف کرده است، پژوهش حاضر از آثار دیگر روایت شناسان چون سیمور چتمن، مایک بال، جرالد پرینس، و شلومیث رایمون کنن نیز سود می برد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که چگونه آچیبه پتانسیل های عناصر روایت را در خدمت هدف خود قرار می دهد. به عبارت دیگر، به تصویر کشیدن گذشته نقل، شخصیت پردازی، و بازنمایی داستان در سطح متن را تحت تاثیر قرار داده است. انتخاب کانون دید صفر و راوی برون داستانی این امکان را به آچیبه می دهد که تصویری اصیل و موثق ازآفریقا به نمایش بگذارد. شخصیت های داستان و نیز شخصیت پردازی نویسنده نه تنها ویژگی های یک جامعه پیشا استعماری را آشکار می سازد، بلکه رمان همه چیز فرو می پاشد را در زمر? آثار کلاسیک قرار می دهد. در پایان، اهداف متمایز آچیبه در هر یک از دو بخش رمان، سرعت و ترتیب ارائ? مواد داستان را تحت تاثیر قرار میدهد. این تحقیق مطالع? همزمان عناصر روایت در دو رمان دیگر آچیبه، تحت عنوان دیگر آرامشی نیست و خدنگ خداوند، که با رمان همه چیز فرو می پاشد یک سهگانه را تشکیل می دهند، پیشنهاد می کند.

بازنمایی زنان دز آثار تونی موریسون
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید مدنی آذربایجان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  صدیقه نضیری   ابولفضل رمضانی

نظام معنایی جنسیت در طول تاریخ درسیطره مردان بوده و در نتیجه زنان "دیگری" تعریف شده اند. منتقدان فمینیست بر این باورند که آثار ادبی نوشته شده توسط مردان، نظام جنسیتی مردسالارانه را بازتولید کرده است. فمنیسم پساساختارگرایانه شاخه ای از فمینیسم است که ریشه تبعیض جنسیتی را در دوگانه اندیشی فرهنگ غرب می داند که مفاهیم را در قطب های مخالف قرار میدهد درحالیکه همواره یکی را بر دیگری برتری می دهد. آنان معتقدند که آشکار کردن ماهیت احلیل کلام مدارانه نظام فکری غرب و ارزش دادن به ویژگی های زنانه در قالب آثار ادبی راهی برای مقابله با ایدئولوژی مردسالارانه در ادبیات است. بنابرین زنان باید برای مقابله با ایدئولوژی مردسالارانه تعریف های مثبتی از زنانگی ارائه دهند. محقق این پایانامه، با استفاده از تئوری فمینیسم پساساختارگرایانه به خصوص تئوری های یکی از مطرح ترین منتقدان فمینیسم پساساختارگرا، هلن سیکسوز، سعی بر آن دارد نشان دهد که چگونه تونی موریسون با نمایاندن آثار مخرب دوگانه اندیشی پایه های نظام فکری مردسالارانه را در رمان های آبی ترین چشم ، سولا و بچه ی قیر به چالش میکشد. سیکسوز بر این باور است که نوشتار زنانه قابلیت به چالش کشیدن احلیل کلام مداری غرب و رهایی از نظام مردسالارانه را دارد. موریسون برنده جایزه نوبل ادبیات سال199393 یکی از تاثیر گذارترین نویسندگان زن در جهان است. تحقیق حاضربه بررسی این موضوع می پردازد که چگونه رمان آبی ترین چشم و سولا آثار مخرب نظام فکری تقابلی را آشکار می کنند؟ از چه طریقی موریسون دوگانه اندیشی را در بچه ی قیر به چالش میکشد و نظام مرد سالارانه را شالوده شکنی می کند؟ بر اساس نتایج تحقیق حاضر موریسون در آثار ذکر شده نظام فکری تقابلی را به چالش می کشد و با واژگون کردن تقابل ها، جنسیت را از نظام فکری تقابلی رهایی بخشیده و رها از نظام تبعیض گرایانه مرد سالارانه بر جنبه های مثبت زنانگی تاکید می کند. با در نظر گرفتن این نتایج محقق بر این باور است آثار موریسون را می توان در زمره نوشتار زنانه دانست که قابلیت ارائه تصویری منصفانه از زنانگی را دارد . کلمات کلیدی: تونی موریسون، زنانه، دوگانه اندیشی ، احلیل کلام مداری

خوانشی از اشعار منتخب ویلیام وردزورث براساس نقد محیطی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید مدنی آذربایجان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  المیرا بذرگرزاده   ابولفضل رمضانی

when we return to the concept of poetry and the age-old discussion about the uselessness or the usefulness of the poets to the private and public state of human beings, originating from plato and aristotles views about poets respectively, there emerges the question of the role of poetry in human beings lives. in the same manner, with the advance of technology and the daily progress and improvements in the lives of the individuals we witness that the more modern the society becomes the more nostalgic and alienated the human beings become. so we can ask ourselves: what phenomenon is this modern technology? as we look back to the historical records and documents, we can trace the sources of the modern mans alienation and nostalgia to his/her separation from mother earth, or better say, nature. literary critics, in different eras, have talked about different aspects of literary works. unfortunately, modern and postmodern literary approaches to literature have neglected to do justice to nature; the gaps between man and nature have been left unbridled. with the emergence of ecocriticism in the 1990s the critics were ready to change their angles of vision and examine the works of art by focusing on the relationship between man and nature, i.e. the interconnectedness of human culture and physical environment. jonathan bate is among those ecocritics who believe that, "poetry is the place where we save the earth" (song of the earth 283). keeping this issue in mind, romanticism is the signifier of the unification of mind and nature. though all romantic poets have tried to conserve the nature, william wordsworth has long been viewed as a nature poet. according to bate, "wordsworth remains the founding father for a thinking of poetry in relation to place, to our dwelling upon the earth" (ibid 205). in other words, his views about nature and his poems seek to heal the long-forgotten wounds of nature, imposed on it by human beings, in the hope of reaching unification between man and nature. therefore, this thesis is an attempt to examine some selected poems of wordsworth through the lens of ecocriticism in order to shed light on the poets cautious views about the interconnectedness of man and nature.