نام پژوهشگر: اشرف کربلایی نوری

تعیین اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی در پیش آگهی درمان اعتیاد در افراد مراجعه کننده به" کلینیک تهران "
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی 1389
  حوا رمضانی آلاشتی   حسن رفیعی

مقدمه و هدف: مطابق با dsmiv-tr ، وابستگی به مواد الگوی غیر انطباقی مصرف یک ماده است، که به ناراحتی قابل ملاحظه از نظر بالینی منجر می شود.فرد مبتلا میل دائم به مصرف مواد دارد ، وقت زیادی را صرف آن می کند و فعالیتهای اجتماعی ، شغلی و تفریحی فرد مختل می شود. این افراد در مهارتهای اجتماعی خویش دچار نقص هستند. هدف از انجام این مطالعه، تعیین اثربخشی آموزش گروهی مهارتهای اجتماعی در پیش آگهی درمان اعتیاد در افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد مراجعه کننده به کلینیک تهران بود. روش بررسی: این تحقیق از نوع مداخله ای بوده که طی آن 20 نفر از افراد مراجعه کننده به کلینیک تهران که شرایط ورود به آزمون را داشتند، انتخاب شدند و تحت ارزیابی با آزمون acis و تست آزمایشگاهی و پرسشنامه خود ارزیابی جرم، اشتغال و روابط خانوادگی قرار گرفتند. 10 نفر به عنوان گروه آزمایش در طی 10 جلسه 2 ساعته و هفته ای دو بار در گروه آموزش مهارتهای اجتماعی شرکت کردند، 10 نفر در گروه شاهد نیز در لیست انتظار باقی ماندند و درمان های معمول خود را داشتند. یافته ها: یافته ها، حاکی از آن بود که بعد از یکماه پیگیری، مهارتهای ارتباطی و تعاملی افراد گروه آزمایش در مقایسه با گروه شاهد به صورت معنا داری افزایش یافته است ( 05/0 p<). هیچ یک از افراد گروه آزمایش و شاهد عود نداشتند و یک نفر از گروه شاهد دچار لغزش شد. در حوزه جرم، روابط خانوادگی و وضعیت اشتغال بین گروه آزمایش و شاهد تفاوت معناداری حاصل نشد( 05/0 p> ). بحث: شرکت در آموزش گروهی مهارتهای اجتماعی در بهبود مهارتهای ارتباطی و تعاملی و خرده مقایسهای آن ( نگاه کردن، حرکات و اشارات، حرکات ماهرانه، ابراز وجود، درخواست کردن، شروع تعامل، ابراز احساسات، تداوم سخن، تشریک مساعی، تمرکز کردن و روابط)بعد از یکماه پیگیری موثر بوده است.

تاثیر مداخله مبتنی بر اتاق حسی بر کارکردهای ادراکی شناختی و وضعیت روانی بیماران اسکیزوفرنیک
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی - پژوهشکده علوم بهزیستی 1390
  آرا شاهقلی   اشرف کربلایی نوری

: افراد مبتلا به اسکیزوفرنیا در حیطه های ادراکی-شناختی نقایصی دارند و به علت فرآیند بیماری و شرایط ناشی از موسسه زدگی درجات بالایی از افسردگی و اضطراب را تحمل می کنند. اتاق حسی محیطی است که فرد در آن آزادانه به دستکاری محیط خویش می پردازد و آن را کنترل می کند و در نتیجه ی این تعامل محیطی قابلیت های خود را رشد می دهد یا بازیابی می کند. در این پژوهش تلاش شد تا محیطی غنی از لحاظ حسی فراهم شده و اثرات آن در حوزه های شناختی و روانی ارزیابی شود. روش تحقیق: این تحقیق از نوع کارآزمایی بالینی تصادفی بود که در آن پیش آزمون شامل معاینه مختصر وضعیت روانی، ابزار ارزیابی شناختی لوتکا و مقیاس مجموعه علایم مثبت و منفی، برای 48 نفر واجد شرایط اجرا شد.افراد به صورت تصادفی در دو گروه مداخله (تلفیق اتاق حسی و درمان سنتی) یا مقایسه (درمان سنتی) قرار گرفتند. پس از سه ماه پس آزمون برای افراد باقی مانده انجام و داده ها جمع آوری شد. نتایج: یافته ها حاکی از آن بود که سه ماه مداخله ی مبتنی بر اتاق حسی تغییری در وضعیت روانی و کارکردهای ادراکی-شناختی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا نسبت به قبل از درمان و نیز نسبت به گروه مقایسه به وجود نیاورد (p> 0.05). تنها در حوزه ی یادآوری گروه مداخله بعد از زمان انجام درمان تغییر معناداری نکرد(p> 0.05) و گروه مقایسه دچار پسرفت شد (p< 0.05). بحث: سه ماه مداخله ی مبتنی بر اتاق حسی به جز حوزه ی یادآوری، در سایر کارکردهای شناختی ادراکی و وضعیت روانی تغییر معناداری، ایجاد نکرد. با توجه به محدودیت های پژوهش لزوم انجام تحقیقات گسترده تر آشکار می گردد.

تعیین کارآیی آموزش مهارت های زندگی اجتماعی و مستقل برای افراد دچار اسکیزوفرنیا
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی - پژوهشکده علوم بهزیستی 1394
  اشرف کربلایی نوری   سید علی حسینی

اختلال اسکیزوفرنیا بر تمامی ابعاد زندگی افراد تأثیر می گذارد. آموزش مهارت های زندگی اجتماعی از اثر بخشی خاصی برخوردار است. این تحقیق از نوع کارآزمایی کنترل شده تصادفی است. افراد دچار اسکیزوفرنیا هستند در دو گروه افراد بستری و سرپایی بررسی شده اند. گروه آزمون مهارت های مدیریت دارو، علائم بیماری، مهارت های محاوره ای و ساماندهی اوقات فراغت" را آموزش دیدند. گروه کنترل دقیقا به همان میزان خدمات کاردرمانی دریافت کردند. نتایج حاکی از آن است که آموزش "مهارت های زندگی اجتماعی و مستقل" سبب افزایش عملکرد کلی، بهبود کیفیت زندگی ، کاهش علائم منفی، و افزایش سطح رضایت از خدمات، کاهش تجربیات منفی و افزایش تجربیات مثبت خانواده ها در گروه افراد بستری و سبب بهبود کیفیت زندگی ، و کاهش تجربیات منفی خانواده افراد دچار اسکیزوفرنیا در گروه افراد سرپائی شده است.