نام پژوهشگر: علی صالح نیا

اثر شدت نور و کمپوست بر مواد موثره دو گیاه دارویی بادرنجبویه و بادرشبو
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زابل - دانشکده کشاورزی 1390
  علی بیرانوند   محمدرضا اصغری پور

چکیده دو گیاه دارویی بادرنجبویه و بادرشبو ازتیره نعناع (lamiaceae) می باشند. ماده موثره هر دو گیاه عمدتاً به صورت اسانس است. از مهمترین عوامل محیطی تأثیر گذار بر کمیت و کیفیت مواد موثره گیاهان دارویی نور و مواد غذایی هستند. به منظور بررسی اثر نور وکمپوست بر ماده موثره دو گیاه ذکر شده آزمایشی در منطقه خرم آباد انجام شد. طرح آزمایشی مورد استفاده، اسپلیت پلات در قالب بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار برای هر دو گیاه انجام شد. عامل اصلی شامل 50 و 70 درصد سایه دهی و بدون سایه دهی در کرت های اصلی و عامل فرعی نیز شامل کود کمپوست در سه سطح 0، 20 و 40 کیلوگرم در هکتار در کرت های فرعی قرار گرفت. نتایج نشان داد که اعمال تیمارهای نوری برصفات ارتفاع بوته، تعداد شاخه فرعی، طول شاخه فرعی، طول برگ، تعداد برگ، وزن تر و خشک، درصد اسانس و تعداد پنجه گیاه بادرنجبویه در سطح احتمال 1 درصد معنی دار شد. عرض برگ معنی دار نشد. همچنین تأثیر سطوح کمپوست بر ارتفاع بوته، طول برگ، تعداد برگ، وزن تر و خشک، درصد اسانس و تعداد پنجه در گیاه بادرنجبویه در سطح احتمال 1 درصد معنی دار شد. تعداد و طول شاخه فرعی در سطح احتمال 5 درصد معنی دار شد. اثرات متقابل بر طول و تعداد برگ، وزن خشک و درصد اسانس در سطح احتمال 1 درصد معنی دار و طول شاخه فرعی و ارتفاع بوته در سطح 5 درصد معنی دار شد. در گیاه بادرشبو اثر تیمارهای نوری بر ارتفاع بوته، تعداد و طول شاخه فرعی، طول و تعداد برگ، وزن تر و خشک و درصد اسانس در سطح احتمال 1 درصد معنی دار شد. اثر سطوح کمپوست بر تمامی صفات بجز وزن خشک در سطح 1 درصد معنی دار شد. اثرات متقابل بر ارتفاع بوته، طول برگ، وزن تر در سطح احتمال 1 درصد معنی دار و تعداد و عرض برگ در سطح احتمال 5 درصد معنی دار شد. واژگان کلیدی: بادرشبو، بادرنجبویه، شدت نور، کمپوست، مواد موثره

تأثیر سطوح جیره ای پودر مرزه (satureja khuzistanica) بر عملکرد رشد، راندمان لاشه و تلفات مرغ های گوشتی پرورش یافته در شرایط تنش سرمایی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه لرستان - دانشکده کشاورزی 1390
  صدیقه قاسمی رزوه   حشمت اله خسروی نیا

این آزمایش به منظور بررسی تأثیر دو فاکتور دمای محیط (در دو سطح دمای مطلوب و سرد) و افزودن پودر مرزه خوزستانی (در سه سطح صفر،1 و 2 درصد) با استفاده از 480 قطعه جوجه یک روزه سویه کاب 500 اجرا شد. صفات مربوط به رشد، تغذیه، اجزای چربی خون، خصوصیات لاشه، تلفات، راندمان عملکرد اقتصادی، خصوصیات بستر و فراونی و شدت آسیب های بافتی سطح بالشتک کف پا، مفصل هوک و پوست سینه در سنین مختلف از 1 تا 42 روزگی مورد ارزیابی قرار گرفت. داده های جمع آوری شده با آرایش فاکتوریل 2×3 در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 4 تکرار، هر یک شامل 20 جوجه نر و ماده تجزیه و تحلیل آماری شد. پرورش جوجه ها در محیط سرد تأثیر معنی-داری بر میانگین هیچ یک از صفات مورد بررسی در مقایسه با گروه شاهد پرورش یافته در دمای محیط مطلوب نداشت (05/0> p). میانگین افزایش وزن در سنین 8 تا 14 و 15 تا 21 روزگی و وزن بدن در سن 14 روزگی به طور معنی داری با افزودن دو درصد پودر مرزه به جیره کاهش یافت (05/0< p). ضریب تبدیل خوراک برای جوجه های تغذیه شده با جیره حاوی دو درصد پودر مرزه به طور معنی داری بالاتر از گروه شاهد در سن 8 تا 14 روزگی بود. افزودن دو درصد پودر مرزه به جیره باعث بهبود وزن لاشه جوجه ها در سن 42 روزگی شد (05/0< p). اجزای چربی خون و خصوصیات بستر پرورش تحت تأثیر وجود پودر مرزه در جیره قرار نگرفت (05/0> p). فراوانی و شدت جراحات کف پا و سوختگی مفصل هوک تحت تأثیر سطوح جیره ای پودر مرزه قرار نگرفت ولی فراوانی آسیب های بافتی پوست سینه تحت تأثیر وجود پودر مرزه در جیره قرار گرفت. به طوری که فراوانی آسیب های با نمره 4 کاهش معنی داری یافت (05/0< p). درصد تلفات جوجه ها و راندمان عملکرد اقتصادی برای کل دوره پرورش(1 تا 42 روزرگی) تحت تأثیر سطوح پودر مرزه در جیره قرار نگرفت (05/0> p). نتیجه گیری شد که افزودن پودر مرزه خوزستانی تا دو درصد به جیره تأثیر قابل توجهی بر عملکرد مرغ های گوشتی پرورش یافته در شرایط دمای محیط پایین تر از حد مطلوب، ندارد. واژه های کلیدی: مرغ گوشتی، تنش سرما، پودر مرزه خوزستانی، جراحات سینه

شناسایی و وزن دهی عوامل سوق دهنده و بازدارنده خصوصی سازی فوتبال ایران با استفاده از روش ahp
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی 1393
  علی صالح نیا   عبدالرحمان مهدی پور

هدف از انجام این پژوهش شناسایی و وزن دهی عوامل سوق دهنده و بازدارنده خصوصی سازی فوتبال ایران با استفاده از روش ahp بود. این پژوهش دلفی از نظر نوع تحقیق یک تحقیق کاربردی، از نظر نوع هدف یک مطالعه اکتشافی- توصیفی و از نظر رویکرد، یک تحقیق کیفی- کمی است. در این پژوهش 15 نفر از صحب نظران حوزه خصوصی سازی و بازاریابی در فوتبال با مشورت اساتید راهنما و مشاور به عنوان تیم دلفی انتخاب شدند. پس از جمع آوری پرسشنامه ها ، به منظور اطمینان از روایی و پایایی نتایج نرخ ناسازگاری برای هر یک محاسبه گردید و پرسشنامه هایی که نرخ ناسازگاری آن ها از 1/0 بیشتر بود مجدداً به پاسخ دهندگان باز گردانده شد تا در پاسخ های خود تجدید نظر کنند. بدین ترتیب تمامی پرسشنامه هایی که مبنای محاسبات قرار گرفتند دارای درجه ناسازگاری کمتر از 1/0 بودند. به عبارتی پرسشنامه دارای روایی و پایایی است. پس از اطمینان از سازگار بودن پاسخ ها، وزن دهی ها صورت گرفت. قابل ذکر است که تمامی مراحل با استفاده از نرم افزار expert choice انجام گردید. در نهایت عوامل سوق دهنده در قالب 14گویه و 4 مولفه و عوامل بازدارنده در قالب 17گویه و 4 مولفه مورد شناسایی قرار گرفت. نتایج وزن دهی حاصل از این پژوهش نشان داد که عامل اقتصادی با وزن (423/0) مهمترین دسته عوامل سوق دهنده در خصوصی سازی فوتبال ایران است و عوامل عوامل مدیریتی- اجرایی و اجتماعی- فرهنگی در رده های بعدی قرار دارد. از طرفی دیگر در بررسی عوامل بازدارنده خصوصی سازی، نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که ترتیب مولفه ها عبارتند از: عوامل حقوقی- قانونی، عوامل اقتصادی، عوامل مدیریتی و عوامل اجتماعی- فرهنگی.