نام پژوهشگر: حسین شاهی

استفاده از داده های ژئوفیزیکی، حفاری و زمین شناسی تحت الارضی در تهیه مدل کانسار سرب و روی تاش و مجن
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی شاهرود - دانشکده معدن و ژئوفیزیک 1392
  زهرا محمدی   ابوالقاسم کامکار روحانی

یکی از اهداف اصلی عملیات اکتشاف منطقه ای تهیه مدلی از کانسار است که بتوان با کمک آن ذخیره کانسار را تخمین زد. تنهـا پس از این مرحله است که می توان در مورد یک کانسار قضاوت و امکان استخراج اقتصادی آن را بررسی نمود. از آنجا که تخمین ذخیره بر اساس اطلاعات محدودی انجام می گیرد، لذا معمولاً توأم با خطا خواهد بود. در واقع دقیق ترین مقدار برای ذخیره هنگامی بدست می آید که تمام ماده معدنی استخراج شده باشد. معمولاً در مراحل مختلف اکتشاف یک کانسار، ذخیره آن محاسبه می شود و بدیهی است که هم زمان با تکمیل عملیات اکتشاف، میزان ذخیره محاسبه شده تغییر کرده و دقت این محاسبه افزایش می یابد. هدف اصلی این تحقیق، که نکته نوآوری آن نیز در همین است؛ بهره گیری از داده های ژئوفیزیکی (پلاریزاسیون القایی و مقاومت-ویژه) به منظور تعیین مدل و تخمین ذخیره کانسار سرب و روی پی چمتو است؛ که این مهم با استفاده از اطلاعات محدود حفاری های موجود در منطقه انجام شده و به کمک نرم افزار rockworks صورت گرفته است؛ که بر اساس روش های دورن یابی مقادیری برای این کانسار تخمین زده شده است. با بررسی های آماری این نتیجه حاصل شد که رابطه خطی خاصی بین عناصر موجود در این کانسار حاکم نیست. همچنین بررسی هـای زمین شـناسی و ژئوشیمی در این منطقه نشـان داد که میزان غنـی شدگی سرب در ماسه سنگ ها کمتر ولی در سنگ آهک بسیار بالاتر است؛ در حالی که در مورد عنصر روی غنی شدگی در هر دو سنگ تقریباً به یک نسبت می-باشد. این امر می تواند ناشی از قابلیت تحرک بالاتر روی نسبت به سرب باشد. سرب به دلیل تحرک پذیری پایین تر، زودتر از روی تمایل به نهشته شدن دارد.

تعیین شاخص های جدید اکتشافی با استفاده از حوزه ی فرکانس داده های ژئوشیمیایی و مقایسه نتایج آن با نتایج حوزه مکان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی شاهرود - دانشکده مهندسی معدن 1394
  حسین شاهی   ابوالقاسم کامکار روحانی

داده های ژئوشیمیایی می توانند با استفاده از تبدیل فوریه و تبدیل موجک به حوزه های فرکانس و مکان - مقیاس انتقال پیدا کنند. تحقیقات انجام گرفته در این رساله نشان می دهد که تحلیل داده-های ژئوشیمیایی در حوزه های فرکانس و مکان - مقیاس می تواند اطلاعات اکتشافی را فراهم سازد که در حوزه مکان قابل دست یابی نیستند. داده های ژئوشیمیایی سطحی مناطق کانی سازی مس - مولیبدن پورفیری ظفرقند، مس - طلای پورفیری دالی و آنتیموان شند محمود به عنوان مطالعه موردی در این رساله مورد استفاده قرار گرفته است. داده های ژئوشیمی در حوزه فرکانس با استفاده از روش تحلیل مولفه های اصلی مورد تحلیل قرار گرفته اند. این روش عناصر مرتبط با کانی سازی را خیلی بهتر از نتایج حوزه مکان شناسایی کرده است. این روش داده های ژئوشیمی در حوزه فرکانس را در منطقه دالی در دو مولفه قرار داده و عناصر کانی سازی مس، طلا و مولیبدن را از سایر عناصر به خوبی جدا کرده است. بنابراین روش ترکیبی تحلیل مولفه های اصلی و تبدیل فوریه (ft-pca) به عنوان یک روش کاهش بعد فضای ویژگی در تحلیل داده های ژئوشیمی ارائه شده است. آنالیز فوریه توانایی بالاتری در شناسایی عناصر کانی سازی و تحلیل داده های ژئوشیمی نسبت به حوزه مکان دارد. در این تحقیق داده های ژئوشیمیایی در حوزه فرکانس جهت تجزیه الگوهای پیچیده ژئوشیمیایی مرتبط با اعماق مختلف ذخایر معدنی مورد تحلیل قرار گرفته اند. به منظور پیش بینی مدل ذخایر معدنی و شناسایی تغییرات کانی سازی و روند آنها در عمق، روش ضرایب فرکانسی بر مبنای توزیع فرکانسی عناصر ارائه شده است. هاله های ژئوشیمیایی ذخایر معدنی در اعماق مختلف بر روی توزیع فرکانسی عناصر در سطح اثر می گذارند. این تحقیق نشان می دهد که روش ضرایب فرکانسی عناصر، روشی قدرتمند در حوزه فرکانس جهت شناسایی ذخایر معدنی پنهان و عمیق است. این روش به نحو مطلوبی ارتباط بین فرکانس های بالا و پایین در نقشه توزیع ژئوشیمیایی سطحی با عمق ذخایر را اثبات می کند. روش ضرایب فرکانسی یک ابزار ارزشمند پردازش داده و روش تشخیص الگو جهت شناسایی آنومالی های پنهان و تعیین روندهای کانی سازی در عمق بدون استفاده از حفاری های اکتشافی است. روش معرفی شده تمایز بین کانی سازی پنهان و کانی سازی کاذب و پراکنده را با استفاده از داده های ژئوشیمی سطحی ممکن می سازد. نتایج حاصل از روش ضرایب فرکانسی بر روی داده های منطقه شند محمود، وجود یک زون کاذب را نشان می دهد که این نتایج توسط حفاری ها نیز تأیید شده است. این تحقیق نشان می دهد حوزه مکان - مقیاس داده های ژئوشیمیایی نیز دارای اطلاعات اکتشافی مهمی می باشد. روش تحلیل مولفه های اصلی بر روی مولفه های جزئیات و تقریب در دو سطح از تبدیل موجک گسسته هار انجام شده و یک شاخص جدید بر اساس ضرایب موجک معرفی شده و نتایج آنها مورد تفسیر قرار گرفته است. نتایج مهمی با استفاده از روش تحلیل مولفه های اصلی بر روی حوزه مکان - مقیاس داده های ژئوشیمیایی به دست آمده است. اطلاعات به دست آمده از حفاری های اکتشافی مانند ترانشه ها و گمانه ها نتایج تبدیل فوریه و تبدیل موجک را تأیید می کنند. نتایج این تحقیق نشان می دهد داده های ژئوشیمیایی می توانند به طور موفقیت آمیزی در حوزه فرکانس و حوزه مکان - مقیاس مورد تحلیل قرار گیرند.