نام پژوهشگر: میترا امامی

مسیریابی بهینه ی خطوط لوله ی گاز طبیعی در استان گلستان (منطقه ی مورد مطالعه: دهنه ی زاو)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده مرتع و آبخیزداری و شیلات و محیط زیست 1393
  میترا امامی   عبدالرسول سلمان ماهینی

در پروژه های مربوط به زیر ساخت های خطی مانند خطوط لوله ی انتقال گاز طبیعی، به منظور کاهش آسیب رسانی به منابع محیط زیستی و نیل به اهداف توسعه ی پایدار، ناگزیر باید مشخصه های محیط زیستی در فرآیند مسیریابی خطوط لوله ی انتقال گاز طبیعی دخالت داده شوند. به همین دلیل در انتقال خطوط لوله ی گاز طبیعی، یکی از مهم ترین و اساسی ترین مراحل مطالعاتی و طرح ریزی، موضوع طراحی مسیر اولیه یا مطالعات فاز صفر است. روش های نوینی برای مسیریابی زیر ساخت-های خطی در سال های اخیر توسعه یافته اند و امروزه سامانه ی اطلاعات جغرافیایی (gis) به برنامه-ریزان این امکان را می دهد که بتوانند مسیرهای بهینه ای را برای توسعه ی زیر ساخت های خطی شناسایی کنند. هدف از شناسایی مسیرهای بهینه از یک طرف کاهش آسیب های محیطی و از طرف دیگر توجیه پذیری فنی و اقتصادی طرح ها است. در میان روش های مبتنی بر gis، روش تحلیل کم هزینه ترین مسیر (lcpa) که رایج ترین روش gis در طراحی زیر ساخت های خطی است، امکان تعیین مسیر بهینه به منظور اتصال دو مکان را با ترکیب معیارهای متعدد می دهد. این فرآیند به کمک روش ارزیابی چند معیاره (mce) انجام می گیرد. بر این اساس، در این پژوهش پس از تعیین و شناسایی پارامترهای محیط زیستی تاثیر گذار بر مسیریابی خطوط لوله ی انتقال گاز طبیعی در استان گلستان و تهیه و جمع آوری نقشه های پایه ای مورد نیاز، با رعایت اصول فنی مورد نظر کارشناسان شرکت گاز، با استفاده از روش lcpa توسط نرم افزار idrisi و به کمک روش mce، مسیر پیشنهادی بهینه برای خطوط لوله ی انتقال لوله ی گاز طبیعی در محدوده ی مطالعاتی مورد نظر در استان گلستان شناسایی شد. سپس از طریق روش ارزیابی اثرات محیط زیستی، مسیر پیشنهادی مذکور با مسیر پیشنهادی مورد نظر کارشناسان شرکت گاز مقایسه گردید و در نهایت مسیر بهینه مشخص شد. نتایج نشان داد از میان 19 فاکتور مورد بررسی، مسیر پیشنهادی حاصل از روش lcpa در 12 فاکتور از مسیر پیشنهادی شرکت گاز مناسب تر است، در چهار فاکتور دو مسیر مطلوبیت یکسانی دارند و تنها در سه معیار خطر زلزله، خطر لغزش و تراکم پوشش گیاهی مسیر پیشنهادی شرکت گاز به مسیر پیشنهادی حاصل از روش lcpa ارجحیت دارد. از نظر تعداد تقاطع با زیر ساخت های خطی موجود در منطقه ی مورد مطالعه، مسیر پیشنهادی حاصل از روش lcpa تنها از نظر تعداد تقاطع با گسل های موجود در منطقه نامناسب بوده و از نظر تقاطع با سایر زیرساخت های خطی بر مسیر پیشنهادی شرکت گاز ارجحیت دارد. طول مسیر پیشنهادی حاصل از روش lcpa با اختلاف 5/1کیلومتر نسبت به طول مسیر پیشنهادی شرکت گاز کمتر است. از آنجایی که این روش با در نظر گرفتن تعداد معیارهای بیشتری توجه ی مضاعفی به جوانب محیط-زیستی این گونه توسعه می کند، بنابراین می تواند اثرات احتمالی منفی محیط زیستی ناشی از این توسعه را کاهش دهد. نتایج حاصل از این روش می تواند به عنوان چارچوب اولیه در مسیریابی زیرساخت های خطی مورد استفاده طراحان و مدیران قرار گیرد.