نام پژوهشگر: منصور زیبایی

ارائه یک رویکرد سیستمی برای تجزیه و تحلیل سیاست های آب در ارتقاء مدیریت تقاضای آب آبیاری در مناطق تحت پوشش سد درودزن
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1388
  شاهرخ شجری   غلامرضا سلطانی

یکی از اهداف اصلی این مطالعه ارائه مدل های شبیه سازی رفتار زارعین و بازار محلی آب آبیاری در سطوح مزرعه و حوضه به منظور تجزیه و تحلیل اثرات اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی سیاست های آب آبیاری است. هدف دیگر این مطالعه عبارت از رتبه بندی سیاست های آب به منظور بهبود ابعاد پایداری (اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی) کل سیستم است. با توجه به موضوعات مذکور، اولین مساعدت اصلی این تحقیق عبارت از تلاش در جهت تطبیق و توسعه تکنیک مطلوبیت چند خاصیتی است که مرتبط با هدف اول مطالعه است. بعلاوه، طراحی یک سیستم پشتیبان تصمیم (dss) در چارچوب dpsir (نیروی محرکه – فشار – حالت - واکنش) و مدل شبیه سازی، مساعدت دیگر این تحقیق است که پایه تجزیه و تحلیل اثرات اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی ناشی از اجرای سناریوهای سیاست های آب و دیگر عوامل تصمیم در سطوح حوضه و مزرعه بوده و می تواند مسئولین و سیاست گذاران آب در مدیریت تقاضای آب آبیاری را یاری کند. منطقه مورد مطالعه حوضه آبریز درودزن در استان فارس می باشد. برای این منظور، داده های سطح مزرعه با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و از طریق مصاحبه حضوری با زارعین و تکمیل پرسشنامه از یک نمونه شامل 310 کشاورز در منطقه مورد مطالعه جمع آوری شد. در مرحله بعد با استفاده از تکنیک تجزیه خوشه مزارع نماینده در 9 گروه همگن طبقه بندی شده و برای هر مزرعه نماینده یک مدل جداگانه شبیه سازی شد. نتایج نشان می دهد اگر چه رویکرد برنامه ریاضی مثبت به خوبی رفتار موجود کشاورزان را شبیه سازی می نماید ولی دارای محدودیت هایی است از جمله این که قادر نیست محصولاتی را که در الگوی کشت واقعی مزارع نماینده در سال پایه نیست را در بررسی سناریوهای مختلف سیاستی وارد مدل نماید و در نتیجه قدرت پیش بینی اثر سیاستی آن ضعیف است. نتایج همچنین نشان داد که بهترین پیش بینی مربوط به رویکرد تکنیک مطلوبیت چند خاصیتی تطبیقی یا توسعه یافته است که به خوبی رفتار موجود کشاورزان را شبیه سازی نموده و همچنین قدرت پیش بینی آن رضایت بخش است و به همین دلیل مبنای تجزیه و تحلیل های بعدی در این مطالعه قرار گرفت. بر اساس نتایج مطالعه، در سطح تعرفه فعلی آب، کشاورزان ریسک گریز (خوشه اول) حجم خیلی بیشتری از آب (31/24208 متر مکعب در هکتار) را نسبت به خوشه های دیگر از جمله خوشه های 4 و 7 مصرف می کنند. علاوه بر آن، الگوی مصرف آب در مزارع نماینده با افزایش نرخ آب بها در طول منحنی های تقاضا تغییر می کند. در عین حال، ضروری است که نرخ آب بها از قیمت آستانه موثر بر مصرف آب در قسمت کشش پذیر منحنی های تقاضا برای آب افزایش یابد. نتایج نشان داد که اگرچه سناریو مربوط به افزایش کارایی استفاده از آب آبیاری در سطح مزارع مصرف آب آبیاری برای هر محصول را کاهش می دهد اما این سناریو به کاهش کل مصرف آب در مزارع منتهی نمی شود. همچنین، نتایج نشان داد که فراهم آوردن امکان مبادله آب بین کشاورزان در یک بازار آب محلی مصرف آب را در سطوح مختلف قیمت آب در اکثر مزارع نماینده نسبت به وضعیت موجود افزایش داده است. همچنین نتایج نشان داد که این اصلاح نهادی (مبادله آب) باعث شده که کارایی استفاده از آب آبیاری در اکثر مزارع نماینده نسبت به وضعیت موجود از کاراترین مقدار خود فاصله گیرد. در حقیقت نتایج به این موضوع اشاره دارد که اجرای هر یک از سناریوهای سیاستی آب به تنهایی عملکرد مناسبی نداشته و نیاز است که همه آنها به منظور برآورده ساختن اهداف سیاستی عمومی از مدیریت تقاضای آب در کشاورزی به طور همزمان بکار برده شوند. نتایج بدست آمده از اجرای سیستم پشتیبان تصمیم نشان داد که تلفیق بخش های مختلف و ارتباط بین متخصصین و تصمیم گیرندگان مرتبط با موضوع آب در برخورد با پیچیدگی مسائل مدیریت استفاده از آب محلی مفید خواهد بود. نتایج رتبه بندی راهکارهای سیاستی آب با استفاده از قواعد مختلف تصمیم در بیشتر مزارع نماینده نشان داد که کاربرد همزمان کلیه انتخاب های سیاستی آب مطرح شده در این مطالعه با یکدیگر انتخاب ارجح در سطوح مزرعه و حوضه است. نتایج همچنین نشان داد که سناریوی مربوط به هدف حداکثر سازی منافع خالص اجتماعی در سطح حوضه، کل سطح زیر کشت محصولات و منافع خالص اجتماعی را افزایش داده در حالی که کل مصرف آب را در مقایسه با وضعیت موجود کاهش می دهد. بطور کلی نتایج مدل در سطح حوضه اشاره به تشویق و تخصیص مجدد منابع تولید به سمت رشته فعالیت هایی که منجر به حداکثر شدن منافع خالص اجتماعی می شود را دارد.