نام پژوهشگر: محمدمهدی کرمی

رابطه ی حجم مولکولی و حجم مولی جزیی در مخلوط های متانول- اتانول و کربن دی سولفید- استون
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت - دانشکده علوم پایه 1390
  محمدمهدی کرمی   غلامحسین شفیعی

در این پایان نامه با استفاده از روش های ab initio در سطح محاسباتی( mp2/6-31++g(d,p ابتدا خواص مجزای مولکول های اتانول و متانول و همچنین کربن دی سولفید و استون و سپس کمپلکس دوتایی آن ها مورد بررسی قرار گرفته با استفاده از تئوری qtaim، دانسیته الکترونی کل کمپلکس جهت محاسبه آنچه که به آن حجم مولکول در کمپلکس نامیده می شود، مورد استفاده قرار می گیرد. در نهایت حجم مولکولی هر یک از مولکول های اتانول،متانول،کربن دی سولفید و استون و مخلوط اتانول -متانول و همچنین مخلوط کربن دی سولفید-استون به صورت تئوری محاسبه شده است. در پایان حجم مولی جزئی تجربی با حجم مولکولی بدست آمده از روش های تئوری مقایسه شده است. به دلیل اختلاف بینهایت کوچکی که بین بار و انرژی بدست آمده از روش های ab initioو روش aim وجود دارد می توان نتیجه گرفت که محاسبات حاصل از aim صحیح می باشند.

بررسی عوامل استعلا در فلسفه ی علوم اجتماعی و پیشنهاد مسیری بدیل بر مبنای هستی شناسی اجتماعی برای پرهیز از استعلا
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده علوم اجتماعی 1392
  امیر خراسانی   محمدمهدی کرمی

پژوهش حاضر به مسئله ی خاص بودگی در فلسفه ی علوم اجتماعی می پردازد. نقطه ی عزیمت این پژوهش شیوه ای است که به واسطه ی آن فرد تاریخی (یا همان موضوع پژوهش) در علوم اجتماعی ساخته می شود. در این مسیر با پروبلماتیک کردن مفهوم فرد تاریخی دلالت این مفهوم و مسئله زا بودن آن را برای علوم اجتماعی بررسیده می شود. در فصل نخست این پژوهش، با یک بررسی تاریخی نشان می دهیم که چگونه از آغاز بنیان گذاری علوم اجتماعی، انگاره ی تفرد نزد کلاسیک های این حوزه طرح شد، و پس از گذشت یک سده همچنان موضوع تأملات نقادانه است. در این فضل با برجسته کردن انگاره ی تفرد، می بینیم که خاص بودگی مورد نظر کلاسیک های علوم اجتماعی که بنا بود در انگاره ی تفرد رفع شود، همواره ابتر می ماند و به نوعی استعلاء می انجامد. در ادامه خواهیم دید که دلیل اصلی این ناکامی، نوعی هستی شناسی اجتماعی است که در بنِ انگاره ی تفرد قرار دارد. نسبت میان هستی شناسی و خاص بودگی فرد تاریخی ما را به یک تبارشناسی فلسفی می کشاند. نقطه ی ثقل این تبارشناسی کانت است. از این روی فصول پژوهش برمبنای پیش از کانت، پس از کانت و فراروی از کانت سازمان یافته است. برای تقریر مفهوم خاص بودگی در فلسفه ابتدا دو خوانش معاصر (دریدا و دلوز) از فرد نزد افلاطون را طرح می کنیم. سپس به سراغ اندیشمندان قرون وسطی می رویم، و آرای ایشان را درباره ی انگاره ی تفرد وامی کاویم. این دو بخش، به ترتیب دوگفتار فصل دوم را شکل می دهند. سپس به سراغ آثار کانت می رویم و درگیری کانت با انگاره ی تفرد را وامی کاویم. از این منظر کانت را یک بار در نقد اول در نظر می گیریم، و در گفتار دوم به سراغ انگاره ی تفرد کانتی در نقد سوم و مکتوبات پس از مرگ وی می رویم. در فصل چهارم دوواکنش به تفرد کانتی را مرور می کنیم. این واکنش ها یکی در فلسفه ی زیست شناسی طرح شده و دیگری از آنِ وایتهد است. در فصل پنجم به سراغ هستی شناسی اجتماعی دلوزی می ریوم. در این فصل می بینیم که چگونه این هستی شناسی جدید افق نوپدیدی بر روی مسئله ی تفرد می گشاید. داعیه ی اصلی این است که این هستی شناسی امکاناتی را برای توضیح درون ماندگار امر اجتماعی به دست می دهد که تا پیش از این قابل طرح نبودند.

روش شناسی شرح علامه شوشتری در بهج الصباغه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم 1387
  محمدمهدی کرمی   محمدکاظم رحمان ستایش

چکیده ندارد.