نام پژوهشگر: صدیقه امینی

سیمرغ در منابع ایرانی و نمود آن در هنر ساسانی و قرون نخست اسلامی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر اصفهان - دانشکده هنر 1391
  صدیقه امینی   فضل الله پاکزاد

سیمرغ و جلوه های آن درهنر ایرانی پیشینه ای کهن دارد که از بنیادهای فرهنگ ایرانِ پیش از اسلام، مایه گرفته است . سیمرغ همواره در حوزه های مختلفی اعم از اساطیر، دین، ادب، فلسفه، حکمت، عرفان و هنر، طی ادوار تاریخی به عنوان یکی از پر بارترین نمادها جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص داده است. اهمیت آیکون سیمرغ سبب شده است تا پژوهشگران بسیاری در جهت شناسایی هویت اسطوره ای آن به کنکاش بپردازند. نتایجی که آنها ارائه می دهند با رجوع به متون کهن، باورها، آیین ها و تصاویر متعدد هنریست. عدم اتفاق نظر این پژوهشگران در ارائه ی هویت و تصویر واقعی سیمرغ اسطوره ای، یکی از مهمترین دلایلی است که نمی توان به سادگی آن را نادیده گرفت(در عین حال که دلیلی است برای توجیه تفسیر های جدیدتر ). بر همین اساس در این رساله که اطلاعات آن به روش کتابخانه ای جمع آوری شده، سعی بر آن است تا ضمن مطالعه ی مفاهیم محوری و ریشه شناختی از سیمرغ در گستره ای از منابع موجود در ایران، بسیاری از پرسش های پیش روی اعم از اینکه سیمرغ به راستی در فرهنگ ایرانی _ اسلامی چه جایگاهی دارد و یا اینکه نمود های تصویری که محققان متأخر برای آن معرفی کرده اند تا چه حد قابل استناد است و... پاسخ داده شود. این پژوهش به روش توصیفی از نوع تطبیقی در راستای پاسخگویی به پرسش های مرتبط با موضوع مذکور است.

خودانتقادی از منظر قرآن و حدیث
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشکده اصول الدین 1393
  صدیقه امینی   محمد حسین خلیلی

نوشتار پیش رو پژوهشی دربار? خودانتقادی از منظر قرآن و حدیث است. خودانتقادی واکنشی مسئولانه و هوشمندانه به پندارها، گرایش ها و رفتارهای خویش است که در قالب فرایندی مشخص و با هدف اصلاح خویشتن و پاکسازی نفس از پلشتی های گناهان و کنترل خود صورت می گیرد. همان گونه که هیچ فرایندی بدون زمینه، به منص? ظهور نمی رسد، خودانتقادی نیز از این قاعده مستثنی نبوده و زمینه هایی چون: خودشناسی، مراقب? نفس، محاسب? نفس، فروتنی و نداشتن خودبرتربینی، ایمن نبودن از مکر الهی و توجه به فقر خویش در برابر خداوند، در ایجاد و استمرار چنین رفتاری، نقش بسزایی ایفا می کنند. هم چنین عواملی در شکل گیری و قوت گرفتن این فرایند موثر هستند که از آن جمله می توان به: ایمان، تقوا، میل انسان به رستگاری، دشمن دانستن نفس و بیم و امید به حسابرسی روز قیامت اشاره کرد. بی شک، خودانتقادی، وفادار به روش است و متشکل از محاسب? اعمال، معاتبه و ادب کردن نفس می باشد. حق الله، حق الناس، حق النفس، حق جسم و رفتارها و پندارها، وابسته های خودانتقادی را تشکیل می دهند؛ اگر خودانتقادی، به درستی صورت گیرد، پیامدهای مثبتی در پی دارد که از آن جمله می توان به: آگاهی از کاستی ها و عیوب خویش، پرهیز از عیب جویی دیگران، مبارزه با هوای نفس، اصلاح خویشتن، حسابرسی آسان در قیامت، دستیابی به رستگاری پایدار و همیشگی و نزدیکی به خداوند اشاره کرد. از همین رو این پژوهش خود را موظف می داند تا با تبیین فرایند خودانتقادی، گامی هرچند اندک در مسیر راهنمایی راهیان کوی دوست بردارد. نخست به معناشناسی واژگان مرتبط با پژوهش پرداخته شده و سپس به زمینه ها و عوامل خودانتقادی اشاره شده است. فصل سوم از این پایان نامهروش های خودانتقادی را تبیین کرده است. در فصل چهارم، وابسته های خودانتقادی بحث شده و در نهایت فصل پنجم، عهده دار بحث از بعضی پیامدهای خودانتقادی است. شایان ذکر است که سعی شده تا از آیات و روایات و منابع تفسیری و اخلاقی برای تبیین مباحث کمک گرفته شود.