نام پژوهشگر: عباس خایفی

بررسی معنایی، ساختاری و زیبایی شناسی ضرب المثل های شرق گیلان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1388
  مریم قربانی سیاهکوچه   عباس خایفی

ضرب المثل ها جمله های کوتاهی هستند که به عنوان دلیل و شاهد در نوشتار و نیز محاورات بین مردم متداول است این ضرب المثل ها معرف فرهنگ و آداب رسوم یک قوم هستند که مجموعه ای از دستورها، تذکرها و حقایق زندگی را به نمایش می گذارند. لذا از نظر مردم شناسی بسیار ارزشمند بوده و مطالعه ی آن ها می تواند در بررسی های مردم شناسانه ی فرهنگ ها مورد استفاده قرار گیرد. پژوهش حاضر سعی در بررسی ضرب المثل های شرق گیلان از منظر منشا، معنا، ساختار، زیبا شناسی و تاثیر و فوائد آن ها دارد و به دنبال یافتن پاسخ به این سوالات است که ضرب المثل های شرق گیلان چه تعداد است و در چه موضوعاتی؟ کمیت و کیفیت ضرب المثل های شرق گیلان چگونه است و منشا آن هـا از کجاست و چه تاثیری در زندگــی روزمره مردم دارد؟ داده های این پژوهش کــه مجموعه ای از ضرب المثل های شرق گیلان است از طریق کتب های مختلف و مصاحبه گرد آمده اند که 800 ضرب المثل است. این ضرب المثل ها از جنبه های مختلف فرهنگی، تربیتی، اعتقادات و باورداشت ها، معیشتی و... بررسی شده و به آوا نویسی آن ها پرداخته شده است. نگارنــده در صدد این است که با کمک آمـــار و تجزیه و تحلیل در سنین مختلف از 6 شهرستان شـرق گیلان، ضرب المثل ها را از جنبه ها و موضوع های مختلف بررسی کــرده به بحث بپردازد. این پژوهش در خصوص افزایش و کـاهش استفاده ی ضرب المثل ها در نسل قدیم و جدید به بررسی تاثیر متغیرهای سن، جنسیت و تحصیلات بر کاربرد این ضرب المثل ها نیز می پردازد. هر چند که در حین پرداختن به موضوعات ذکر شده، مولفه هایی مثل نوع معیشت و شغل و مسایل اجتماعی، تاریخی و جغرافیایی همچون قرابت با فرهنگ های اقوام همسایه و در نتیجه تقابل فرهنگی بین آنان نیز مورد بررسی قرار گرفته است. روش انجام تحقیق از طریق دو شیوه ی میدانی - آماری و گردآوری و تجزیه تحلیل داده های حاصله صورت گرفته است. در تجزیه و تحلیل آماری از آزمون های کاربردی آنوا و توکی و نرم افزارspss استفاده گردید و فرضیه ها آزمون شد. در پایان، نتایج پژوهش مورد بحث و بررسی قرار گرفت. بررسی ها ونتایج آماری نشان دهنده ی نوعی افول و ضعف کاربرد گویش گیلکی و مولفه های دیگر آن از جمله امثال گیلکی شده است. شهرستان چابکسر با حدود 21% کمترین و آستانه اشرفیه با بیشترین کاربرد امثال یعنی حدود 75% را شامل می گردید و در مجموع مردم شرق گیلان، به طور متوسط حدود7/50 از کل 800 ضرب المثل گردآوری شده ی شرق گیــلان را در گفتار و زندگـــی روزمره خود بــه کار می گیرند. امثال گرد آوری شده منطقه همانند بسیاری از مولفه هــای فرهنگی دیگر مانند: شعر و ترانه داستان های محلی، بیشتر از فکر و اندیشه ی عوام نشات گرفته اند. امثال شرق گیلان از نظر زیبایی شناسی بسیاری از آرایه های ادبی (در زمینه های معانی، بیان، بدیع) را دارا می باشد، این امثال دارای ساختار ی ترکیبی از شعر و نثر هستند و همچنین ویژگی منحصر به فرد واژگانی آن به وضوح مشخص گردیده، علاوه بر وجود بسیاری از صناعات ادبی، در امثال شرق گیلان جملگی به نحوی از دست مایه ی طنز برخوردارند.

زیبایی شناسی اجتماعی در آثار هدایت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان 1389
  سارا کشوری   علی تسلیمی

دیرگاهی است که جامعه شناسی وارد حوزه ی ادبیات شده است و جامعه شناسان، آثار ادبی اعم از شعر و داستان را با نظریات گوناگون خود بررسی می کنند، چرا که بسیاری از مسائل و مشکلات یک جامعه در آثار ادبی زمان خود بازتاب می یابد و این امر جنبه ی واقع گرایی اثر را افزایش می دهد. در همین راستا جامعه شناسی ادبیات بیانگر پیوند میان جامعه و آثار ادبی بوده است. صاحب نظران جامعه شناسی ادبیات به دو گروه عمده تقسیم می شوند، گروه اول: شامل لوکاچ و گلدمن و...می باشد. مهم ترین نظریه ی این گروه، نظریه ی« بازتاب واقعیت» است. آن ها ضمن توجه به محتوا و رئالیسم قرن 19 به دنبال بازتاب صریح اجتماعی در اثر هستند. اما گروه دوم شامل برشت، آدورنو، مارکوزه و...می باشد. آنان با گرایش به شیوه های مدرنیستی و فرمالیستی از بازتاب صریح واقعیت انتقاد می کردند. داستان های صادق هدایت با نظریات این دو گروه قابل بررسی است، این رساله نشان می دهد که ساختارهای جامعه و اثر ادبی در ارتباط باهم قرار می گیرند و داستان و رمان درصدد انعکاس واقعیت های اجتماعی و طبقاتی عصر خود می باشند. داستان های هدایت به انعکاس واقعیت های اجتماعی و طبقاتی عصر خود می پردازد که در بعضی از آثار این امور را صریحاً بیان می دارد و در بعضی دیگر به طرح های تازه و ایجاد شخصیت های پوچ انگار و غریبه روی می کند.

نشانه های شعر هایکویی در شعر معاصر ایران با تکیه بر شعر سپهری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان 1389
  زینب مقیمی   عباس خایفی

سهراب سپهری، امروز نه تنها در ایران که در بسیاری از کشورهای جهان شناخته شده و اشعارش به بسیاری از زبانهای زنده دنیا ازجمله آلمانی، اسپانیایی، انگلیسی، ایتالیایی، ترکی استانبولی، عربی، فرانسوی و لهستانی ترجمه شده است. در عرصه شعر معاصر پس از نیمایوشیج بیش از هر شاعر دیگری ـ به افراط و تفریط ـ درباره سهراب سپهری سخن گفته شده است. در این میان منتقدانی که براساس اظهار نظرهای علمی ـ پژوهشی به شعر و هنر این شاعر معاصر نقاش پرداختهاند، انگشت شمارند. علاوه بر این ،بسیاری از این دیدگاهها، گرتهبرداری و تقلید از دیگران است. یکی از مسائلی که منتقدان بسیاری به آن اشاره کردهاند، دیدن نشانههای فرم هایکوی ژاپنی در شعر سهراب است. اما با چند مثال و اشاره نمیتوان به چگونگی و کیفیت شعر هایکویی در شعر سپهری پی برد. این، ما را بر آن داشته است تا نشانههای شعر هایکویی را در شعر سهراب کندوکاو کنیم و شباهتها و تفاوتهای آن را مورد بررسی قرار دهیم.

نظریه ی بازتاب واقعیّت در داستان های صادق هدایت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان 1389
  محدّثه هادوی   علی تسلیمی

در طول تاریخ، پیوسته هنر و جامعه بر یکدیگر تأثیر متقابل داشته اند. آثار ادبی به ویژه رمان، ریشه در اجتماع زمان خود دارند و بیانگر مسائل اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و تاریخی جامعه ی خود هستند. جنبه ی واقع گرایانه ی رمان سبب شده تا این نوع ادبی، هم چون آیینه ای مسائل زمان خود را منعکس کند. هدف جامعه شناسی ادبیات، بیان پیوندهای جامعه و ادبیات و نیز آشکارسازی چگونگیِ بازتاب واقعیّت های اجتماعی در آثار ادبی به ویژه در رمان است. نخستین بار کسانی چون مادام دواستال و ایپولیت تِن سعی کردند به تعامل جامعه و ادبیات بپردازند. بعدها مارکس و انگلس و به دنبال آن ها، لوکاچ و گلدمن به عنوان بزرگ ترین نظریه پردازان در زمینه ی جامعه شناسی ادبیات، سعی داشتند بین ساختارهای اجتماعی و ساختارهای ادبی تأثیر متقابلی را نشان دهند. آن ها، رمان را انعکاس زندگی اجتماعی عصر نویسنده و نیز زاییده ی جهان نگری خاص او می دانند. صادق هدایت از داستان نویسان رئالیست معاصر ایران است که بازتاب واقعیّت زندگی انسان ها، تحولات اجتماعی و بیان تضادهای جوامع شهری و روستایی از درونمایه های آثار او است. در این رساله سعی شده تا با بررسی مسائل تاریخی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جامعه ی عصر نویسنده و نیز جهان نگری او، نشان داده شود که جامعه و اثر ادبی همواره بر هم تأثیر نهاده و در پیوند با یکدیگر شکل گرفته اند.

مسخ شخصیت در داستان مدرن(بازخوانی"کرگدن"اثر اوژن یونسکو و داستان های "گاو" و "موسرخه" نوشته ی غلامحسین ساعدی)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان 1389
  افسانه فرقدانی   بهزاد برکت

رنسانس، نه تنها فروپاشی قرون وسطا را در پی داشت، بلکه شیوه ی تفکر و دیدگاه بشر را نیز نسبت به جهان پیرامون و انسان دگرگون کرد. رنسانس که به دنبال خود عصر روشنگری سده ی هجده را به دنبال داشت زمینه ساز جهان و اندیشه ی مدرن بود. جریان مدرنیسم به نوبه ی خود، همراه با موج علمی و اندیشه ی سیاسی و تجربه گری هنری سده ی نوزدهم، ادراک بشر از واقعیت را در سده ی بیستم دگرگون کرد. اما این تحول موجی ناگهانی نبود بلکه اندک اندک و به طور آشکار پس از جنگ اول جهانی اتفاق افتاد. این دگرگونی ستــرگ که به تبع دستــاوردهای مادی و فرهنـــگی اتفاق افتاد، بسیــاری از امکانات، از جمله مذهب، تقدس آسمانی و کلیسا را از انـسان گرفت و فردیـت و تجرید انـسان زمینی و مادی را جایگزین آن کرد. بسیاری از متفکرین، تصویر نوینی از بنیادی ترین ارکان زندگی بشر را پایه ریزی کردند. کارل مارکس،با تکیه بر عوامل اقتصادی، داروین با پژوهش های زیست شناسی، زیگموند فروید بر اساس روانکاوی، فریدریش ویلهلم نیچه،با تکیه بر بنیادهای فلسفی و فردینان دو سوسور،بر پایه های زبانشناسی،درک بشراز واقعیت را تغییر دادند و به تبع آن بر سیاست،اجتماع،اقتصاد، فرهنگ و هنر و ادبیات تأثیر نهادند. صنعت و ماشینیسم نوعی از زندگی را برای انسان اروپــایی به همراه آورد که بازتـاب آن در هنر و ادبیات مکـتب های هنـری سوررئالیسم، اکسپرسیونیسم، دادائیسم و ... نمایان شد. در حالی که غرب با ورود مدرنیته از رمانتیسم قرن نوزدهم فاصله می گرفت، نگاه انسان شرقی همچنان به گذشته بود. هرچند که تعداد بی شماری از ماشین های مدرن، پیرامون او را گرفته بود، نظام اداری ارتش و پارلمان او اقتباسی از غرب و نیز درس های مدارس محصول اندیشه ی خردورزی غربی بود. بنابراین انسان شرقی نه دیگر متعلق به گذشته بود و نه اقتباس درستی از تجدد داشت. هنگامی که انسان غربی، با تجربه ی چهارصد سال فردیت و تجربه از ترس نابودی فردیت اش و از بیگانگی انسان با خویشتنش سخن می گوید، انسان شرقی هنوز به این ادراک از بیگانگی دست نیافته است. بر این اساس، فرهنگ ایرانی با ورود مدرنیته دچار بحران ساختار شد؛ بحران اشتقاق میان دو دنیا، دو دنیای بیگانه و جدا از هم.

شناخت توتم و تابو در افسانه های گیلان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان 1390
  فیروز رحیمی طلب   عباس خایفی

افسانه ها، قسمی از فرهنگ عامه و جزء میراث اجتماعی و فرهنگی هر جامعه است که با انتقال از نسلی به نسل دیگر تداوم می یابد و به عنوان جزئی جدایی ناپذیر همه فرهنگ ها و تمدن های ابتدایی و امروزی قرار می گیرند. یکی از مفاهیم قابل بررسی در افسانه ها بررسی و شناخت مقوله توتمیسم است که به عنوان یکی از ادیان ابتدایی شناخته شده بشر، هنوز هم می توان ریشه های آن را در فرهنگ و اساطیر جوامع مختلف جستجو کرد. توتمیسم نوعی هم ذات پنداری و احساس مشترک آئینی و مقدس میان انسان و جهان خارج است، این نوع شیوه و رویکرد، به انحاء و اشکال متعدد، ارتباطی وثیق را برای تثبیت نظام اجتماعی رقم می زند. گرچه این مقوله به باور بسیاری از اسطوره شناسان و پژوهشگران عرصه ی دین یکی از اشکال و صور بنیانی ادیان ابتدائی است، اما خواسته و یا ناخواسته این نوع نگرش جزو یکی از مراحل سیر تحول اعتقادات بشری بوده است که می توان به باورهای مشترک توتمی چون قدرت فوق طبیعی، آگاهی و خبر از آینده، حمایت و پشتیبانی، هم نامی و هم ذات پنداری و دفع بلا، دشمن و بیماری، در میان ملل گوناگون رسید؛ که هنوز هم نشانه هائی از این باور داشت ها در فرهنگ و اساطیر ملل دیده می شود. این نوع نگرش در اندیشه ی قوم ایرانی نیز، از دیرباز تاکنون در ادبیات، عرفان، هنر و بسیاری از حوزه ها و زمینه های فرهنگی بازتاب خود را نشان داده است. در این پژوهش به بررسی نشانه هایی از توتم و تابوهای موجود در افسانه های گیلان پرداخته شده است. هدف از انجام این پژوهش رسیدن به ارزش محتوایی افسانه ها و رسیدن به درک روشن تری نسبت به آداب و رسوم، عقاید و باورها، و آمال و آرزوها از طریق افسانه ها است. این پژوهش در چهار فصل با بخش های جداگانه که در فصل اول به کلیات پژوهش، فصل دوم به ادبیات نظری، فصل سوم تحلیل و بررسی و در فصل چهارم به نتیجه گیری، پیشنهادات، و ذکرمنابع پرداخته است. با انجام این پژوهش می توان به جهان شمولی پدیده ی توتمیسم در میان جوامع ابتدایی پی برد.

هفت پیکرشناسی در بوته نقد و بررسی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان 1390
  بهاره هوشیار کلویر   عباس خایفی

این رساله در پی بررسی آثاری است که درباره هفت پیکر و بر پایه ی آن به رشته ی نگارش در آمده است.با این هدف که با جداسازی ، طبقه بندی و تدقیق در این نوشته ها بتوان به گوشه های نادیده و پنهان مانده ی این یادگار بزرگ دست یافت و به نقاط قوت و زیبایی آن آثار و همچنین کمبودها و کاستی های موجود در این پژوهش ها پی برد.زیرا در پیش چشم قرار دادن این منابع همراه با اوج و فرودهای آن آثار ، دیگر محققان و مشتاقان هفت پیکر را به گونه ای در مسیر خلق آثار ارزنده رهنمون می سازد.مطالعات هفت پیکر شناسی با نه رویکرد در رساله دنبال می شود که از سال 1316-تاریخ چاپ اولین مقاله - تا 1389 را در دایره ی بررسی خود قرار داده است.

ادبیات عامیانه و ارتباط آن با اسطوره در داراب نامه طرسوسی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده علوم انسانی 1390
  آمنه امینی   عباس خایفی

چکیده : این رساله به بررسی ادبیات عامیانه و ارتباط آن با اسطوره در داراب نامه می پردازد . داراب نامه طرسوسی مجموعه ای از اساطیر و باورها و همچنین عناصر عامیانه قوم ایرانیست که ارتباط اسطوره و عناصر عامیانه را به خوبی می توان در آن یافت نمود . اسطوره ، نماد زندگی دوران پیش از دانش بشر و بیانگر اعتقادات آن در روزگاران باستان است .ادبیات عامیانه گونه های متنوعی از اساطیر بدوی ، قصه های پریان که موضوعهای آن بر گرفته از فرهنگ قومی است را در بر می گیرد . در داراب نامه طرسوسی ، داستانهای اساطیری به زبان عامیانه بیان شده و با هم در ارتباط هستند .

تحلیل روان شناختی قصه ها و متل های کردی کرمانشاه با تکیه بر نظریه ی ناخودآگاه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده علوم انسانی 1390
  سردار بختم   عباس خایفی

چکیده عنوان: تحلیل روان شناختی قصه‎ها و متل‎های کردی کرمانشاه با تکیه بر نظریه ناخودآگاه نام دانشجو: سردار بختم بررسی و مطالعه‎ی مواد فرهنگی امروزه بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. این مطالعات جدا از معرفی فرهنگ‎ها به بازیابی و شناسایی هویت جمعی می‎پردازد. از کهن‎ترین و اصیل‎ترین مظاهر فرهنگی یک قوم می‎توان به قصه‎های عامیانه آن قوم اشاره کرد. این پایان نامه با این نگاه به جمع‎آوری و تحلیل قصه‎های عامیانه کردی کرمانشاه پرداخته است. قصه‎های عامیانه کردی کرمانشاه به عنوان یک متن فرهنگی اساس این پژوهش قرار گرفته‎ است. از آن‎جا که در زمینه‎ی جمع‎آوری و تحلیل قصه‎های کردی «خاص» کرمانشاه تحقیق ویژه‎ای صورت نگرفته بود مبنای تحقیق بر تحلیل روان شناختی قصه‎های عامیانه قرار گرفت. قصه‎های مکتوب مورد تحلیل از کتاب «قصه‎ها و متل‎های کردی» علی‎اشرف درویشیان انتخاب گردید اما از آن‎رو که در این اثر به قصه‎های خاص کرمانشاه کمتر توجه شده بود تعدادی از قصه‎ها به شیوه‎ی پژوهش میدانی گردآوری شد. قصه‎های جمع‎آوری شده با تکیه بر دو نظریه‎ی عمده و پیشرو «ناخودآگاه فردی» فروید و «ناخودآگاه جمعی» یونگ مورد تحلیل و بازخوانی قرار گرفته‎ است. پایان نامه حاضر با دیدگاهی میان رشته‎ای به معرفی قصه‎های کردی به عنوان یک متن باز و با قابلیت قرائتهای گوناگون می‎نگرد. این پژوهش با نشان دادن ظرفیت پذیرش و قابلیت خوانش‎های متفاوت روانشناختی قصه‎های عامیانه کردی سعی در بازخوانی و «دیگرخوانی» این قصه‎ها دارد، با این هدف که قصه‎ها می‎توانند به عنوان نوعی مستقل و جدا از دیگر انواع ادبی در نظر گرفته شوند. برمبنای اصول روانشناختی اساس پژوهش و با توجه ویژه به دو نظریه‎ی ناخودآگاه فردی و جمعی، عناصر ناخودآگاه فردی در قصه‎های کردی نمودی بارزتر دارد با این تفاوت که گوناگونی مفاهیم کهن الگویی در این قصه‎ها بیش‎تر و گسترده‎تر است. کلید واژه: قصه‎های عامیانه، متل، اسطوره، ناخودآگاه، کهن الگو،

بررسی زاویه دید داستان نویسان از دهه ی شصت به بعد
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده علوم انسانی 1390
  شیوا پورنداف حقی   عباس خایفی

زاویه دید ، نقطه ی دید ، نظرگاه یا دیدگاه شیوه و فرم روایت و نیز زاویه بصری به زمان ، مکان و حوادث داستان و رمان است . زاویه دید را می توان از چندین وجوهبررسی نمود. یکی از مهم ترین وجوه ها ، زاویه دید شخصی است . در تقسیم بندی کلّی این زاویه دید به اوّل ، دوم وسوم شخص ، بدون راوی و متغیر یا چندگانه تقسیم می شود . از منظر دیگر با توجه به حالت و جایگاهی که نویسنده برای راوی داستانش انتخاب می کند ، می توان آن را به زاویه دید درونی ، بیرونی و یا ترکیبی از هر دوی آن ها تقسیم نمود . زاویه دید از بنیادی ترین عناصر داستان به ویژه داستان های امروز است که بر سایر عناصر داستان چون طرح ، پی رنگ ، راوی و ... تأثیر به سزایی دارد و به همین دلیل نویسندگان داستان های مدرن و پست مدرن به آن توجه ی وافری دارند و بسیاری از آنان در ارائه ی داستان خود از چندین زاویه ی دید استفاده می نمایند . در حقیقت زاویه دید در دست نویسندگان مدرن و به خصوص پست مدرن ابزاری برای ایجاد « آشنایی زدایی » ، « مضمون آفرینی » ، « منشوری » نمودن داستان و ... است . در ایران به ویژه از دهه ی شصت به بعد نویسندگان موفقی چون : بیژن نجدی ، رضا براهنی ، عباس معروفی ، ابوتراب خسروی ، منیرو روانی پور ، جعفر مدرس صادقی و ... با شگرد و شیوه های خاصی از زاویه دید بهره جسته اند.

ساختار روایی سفرنامه های حج
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده علوم انسانی 1391
  محمد تقی یونسی رستمی   عباس خایفی

ظریه های روایت به سبب پیشینه کاربردی آن برای شناخت چگونگی کار ذهن و زبان بشر مورد توجه روایت شناسان و منتقدان ادبی بوده است.از این رو بسیاری از پژوهشگران تلاش کرده اند تا اجزای کوچکتر واحدهای زبانی را در ساختاری بزرگتر ترکیب نمایند و به شناسایی روایت بپردازند. بسیاری از آثار کهن مانند قصه های روسی توسط پراپ سر آغاز شناخت روایت شد. نظریه های روایت معمولاً با زبان،بیان،مکان، فضا سازی، بیان خطی ،شخصیت،زاویه دید و راوی ماجرا در پیوند است و وجه مشترک میان این نظریه ها به شمار می آید. کلیه این عناصر به ویژه زمان در سفرنامه ها قابل بررسی است. سفرنامه ها ژانری است که هم می تواند در ادبیات بررسی گردد و هم در دانش های انسانی دیگر، چرا که سفرنامه یادداشت های نویسنده ای است که در بیان و اقعیت های اجتماعی نوشته می شود و گاهی با تخیلات وی در می آمیزد. سفرنامه هایی که در این رساله بررسی می شوند،عبارتند از : 1- سفرنامه ناصر خسرو قبادیانی2- سفرنامه ابن جبیر3- سفرنامه ابن بطوطه4- سفرنامه مکه امین الدوله5- خسی در میقات جلال آل احمد6-تحلیلی از مناسک حج علی شریعتی که همگی با زبان ساده و روایت خطی نوشته شده اند . این رساله، سفرنامه های یاد شده را از دیدگاه صاحب نظران ساختار گرا و روایت شناسان بررسی می کند. کلید واژه: سفرنامه حج، روایت شناسی،عناصر داستانی، ساختار روایی، نظریه روایت

نقد و تحلیل روایی- محتوایی داستان های کوتاه دفاع مقدس (ایران – عراق- 1359- 1367 ش)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده علوم انسانی 1391
  محمود رنجبر برکادهی   علی تسلیمی

short story as an important literary genre in the recent decade is focused by many of young writers and literary critical with searching structure, content , artistic techniques and cognitive phenomenon of these works , we can show quantity of using some parts of storied literature from new literal techniques of the word and also we can show the usage of native, cultural and social foundation of islamic republic and holy defence . in this research 82 stories from the yosef short stories has been analyzed based on narrative structuralism and contextual analysis of sociology and also according to the sample of learning critical literary. in this research the analysis and critical narrative of holy defence short stories is based on structuralism way and presenting fundamental elements of telling story . in contextual research, short stories has been analyzed as internal belief of writers in acceptance or reject of social elements from the view of literal sociology. in this research we have shown that some of the recent writers with special time qualification describe the events with less ideological wordiness , complicated verbal process and artistic ambiguity . these stories against the stories of first and second decade of holy defence stories have built different ideas in the structure of stories with mixing the elements of story . for clarifying some of this theories we used the theories of robert mckee, gerard genette and cloud bremond in some stories. contextual part is about the consequences of war and it focuses on victims and tolerant of war and it is a reaction to the welts and belongings of the world. one of the important problems of third decade of holy defence is the repetition of themes of first and second decade which is specified with perseverance of some organizations and also there is the danger of bespoke literature of thirty and forty decades. key words: yosef short stories / gerard genette / cloud bremond/ narrative analysis / literary sociology

بررسی شگردهای سینمایی در اثار داستانی بیژن نجدی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده علوم انسانی 1391
  محمد رضا محسن نژاد میاندهی   علی تسلیمی

پژوهش حاضر،به بررسی شگردهای سینمایی در داستان های بیژن نجدی ،نویسنده مدرنیست معاصر می پردازد.مبنای نظری این پژوهش ،نظریات رابرت مک کی،استفان شارف ودیوید بوردول است.رساله حاضر از چهار فصل اصلی :پیرنگ،ساختار،نشانه وروایت تشکیل شده است.هدف از اجرای تحقیق،آشکار ساختن خصایص سینمایی پیرنگ وروایت ونیز کارکرد زیباشناختی الگوهای ساختاری ونظام های نشانه ای سینمایی در داستان های بیژن نجدی است.نتایج تحقیق نشان می دهد که برخی از داستان های کوتاه نجدی ،با داشتن شاخص های پیرنگ های سه گانه سینمایی ،قابلیت فیلم شدن دارند.داستان های نجدی،متاثر از ساختار وروایت سینمایی است.ونیز ،نشانه ها در آثار نجدی ،کارکرد ونمود سینمایی دارد.

نماد شناسی اسطوره های آثار محمد محمدعلی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده ادبیات 1391
  فاطمه عباسی شنبه بازاری   عباس خایفی

اسطوره در ذهن و زبان هر ملتی جای دارد و به شکل های مختلف به ظهور می رسد ، رویایی جمعی که به شکل باور در هر جامعه ای رواج می یابد و نهادینه می شود . عرصه رمان مناسب ترین عرصه برای ظهور اسطوره است ، به همین دلیل ، می توان به رمان از نگاه اسطوره ها نیز پرداخت . در این رساله به نماد شناسی اسطوره های آثار داستانی محمد محمدعلی ( م . 1327 ) پرداخته می شود . محمد علی از داستان نویسانی است که به طور اخص به اسطوره گرایش دارد او درقالب داستان هایش ، به ویژه در « سه گانه روز اول عشق » (آدم و حوا ،مشی و مشیانه و جمشید و جمک ) اسطوره های ایرانی را به تصویر می کشد . او سعی می کند برای کسب هویت ملی و پیوند گذشته به زمان حال ، نیاز به احیای اسطوره را به عنوان زیربنای محتوایی هر اندیشه و هنری به همه یادآوری کند و خود در این راه گام های بلندی بر می دارد . کلید واژه : اسطوره ، نماد شناسی ، محمد محمدعلی ، رمان پژوهشی ، سه گانه روز اول عشق

بسترها و نمودهای استبداد در شاهنامه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  معصومه غلامی ذوالپیرانی   عباس خایفی

نظام های سیاسی شاهنشاهی که براساس خودکامگی اداره می شود، حاکی از ظلم و ستم و بیداد در میان سرزمین ها و اقوام است. حکومت این نظام ها براساس استبداد مطلقه است. شاهنامه به انتقاد این نظام ها می پردازد و عمق فاجعه را در امور داخلی و خارجی آنها به نمایش می گذارد. حکومت های فریدون و کیخسرو که نهایتاً به حکومت های ضحاک و گشتاسب می گراید، حاکی از نوع نظام سیاسی یکسان است. بنابراین، با وجود حاکمانِ مختلف، نتیجه همسان خواهد بود. در این پروژه از نگاه «ماکس وبر» و «فوکو» مبحث قدرت در شاهنامه و به تبع آن در حکومت های استبداد مطلقه بررسی می گردد و در آن به کارکردهای قدرت توجه می شود. زیرا در نظام سیاسی خودکامه جنبه های ضرر بار قدرت خسارت و زیان فراوانی را به شهروندان وارد می کند. بنابراین، فاعلان قدرت در شاهنامه متفاوتند، اما کارکردهای قدرت در آن در یک سمت و سو قرار می گیرد. برای دستیابی به کارکردهای مثبت قدرت، باید در نوع نظام های سیاسی تغییر و تحول اساسی ایجاد گردد. روش تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی است. در این روش سعی شده است تا با مطالعه کامل شاهنامه فردوسی، ابیات و داستانهای مربوط به استبداد و بازتاب ها و نیز زیرمجموعه های آن استخراج گردد و براساس مضامین گوناگون دسته بندی شود. بنابراین، در این پژوهش مشخص خواهد شد که فردوسی با سرودن شاهنامه به معرفی حاکمان، جنبه های زیان بار قدرت و مهم تر از همه به نوع نظام سیاسی واحد می پردازد که براساس استبداد و خودکامگی اداره می شود. کلید واژه: فردوسی، قدرت، خودکامگی، شاهنامه

زن در فرهنگ مردم گیلان، با تکیه بر ضرب المثل های گیلکی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - پژوهشکده گیلان شناسی 1392
  فاطمه محمدی   عباس خایفی

زن به عنوان عضو موثر هر اجتماع، که بخش قابل توجهی از جامعه را تشکیل می دهد، جایگاه درخور تأملی دارد که این جایگاه، متناسب با فرهنگ و پیشینه ی فکری هر جامعه، شکل می یابد. از این رو، مطالعه ی فرهنگ ما را به شناخت دقیق تر و گسترده تر عنصر زن می رساند. پژوهش حاضر با هدف شناخت جایگاه و وضعیت زن در فرهنگ گیلان، به بررسی این عنصر در ضرب المثل های گیلکی پرداخته است. از آن جا که جامعه ی ایرانی در مرحله ی گذار خود از نظام سنتی به مدرن است، لذا شناخت عوامل حاکم بر وضعیت زن، از جمله مردسالاری، ما را در شناخت راهبردهای لازم برای رهایی از قیود سنتی آشنا می سازد. نتایج نشان می دهد که زن گیلانی، علی رغم نقش موثرش در معیشت خانواده، همانند سایر زنان ایرانی، در جامعه ای مردسالاری زندگی می کند و «جنس دوم» تلقی می شود.

بررسی اسطوره شناختی سفرهای هفت خوانی در شاهنامه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  زهرا حسین نژادی   علی تسلیمی

شاهنام? فردوسی دارای ظرفیت های فراوانی در پژوهش های ادبی است که مهمترین آنها جنبه های اسطوره شناختی آن است . فردوسی، شاهنامه را بر اساس اسطوره های کهن ایرانی سروده و بر این مطلب آگاه بوده است که همواره این سروده ها واقعی نیستند، بلکه رمزی و تأویلی هستند. بسیاری از اسطوره شناسان روشهایی در تأویل اسطوره ها ارائه کرده اند که یکی از آنها «وگلر» است. اما، وی از نظریات یونگ و کمبل استفاده کرده است. وگلر در کتاب «سفر نویسنده» به سفر قهرمانان اسطوره ای رو کرده است. یونگ رسیدن به خود، فردیت و کمال را از راه های خطرناکی می داند که آنها را کهن الگو نامیده است. کمبل این راه ها را با کارکردهایی که همانند کارکردهای پراپ دانسته می شود، کامل می کند و مسیری را که قهرمان باید از خانه به سوی مقصد و از مقصد به سوی خانه حرکت کند نشان می دهد . این مسیرهای خطرناک و نیز جذاب و به گونه ای رو به کمال در سفرهای هفت خوان رستم و اسفندیار و چند سفر خطرناک قهرمانان شاهنامه به چشم می خورد که سرّامی آنها را هفت خوانی می نامد. این پایان نامه به بررسی هفت خوان ها و هفت خوانی های شاهنامه بر پای? نظری? «سفر نویسنده» وگلر می پردازد و هدف معرفی چهر? تازه ای از هفت خوانی هاست . کلید واژه : شاهنامه، کهن الگو، اسطوره، سفر، هفت خوان

بینش اساطیری در ادبیات داستانی زنان معاصر ایران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  فرزانه مونسان   عباس خایفی

یکی از مهم ترین دستاوردهای تحولات فرهنگی بعد از مشروطه، آشنایی با اروپا و طرح مسایلی مانند برابری زن و مرد، عدالت، قانون مداری و... پدید آمدن فرم رمان و ظهور نویسندگان زن است. زنان به عنوان بخشی از جامعه ادبی به آفرینش آثاری پرداختند که بیان کننده خواسته ها و دغدغه های ایشان بود. زنان نویسنده ، همان گونه که در این رساله نشان داده می شود، توانستند در نیم قرن گذشته با خلق آثاری داستانی که با عناصری مانند اسطوره، کهن الگو و اندیشه های فمینیستی آمیخته شده بود، ابعاد اجتماعی و انسانی جنس خود را که در ادبیات مذکر مغفول مانده بود، نشان دهند. در این رساله پس از تحقیق بر روی حدود 50 رمان و مجموعه داستانی از 9 نویسنده برجسته معاصر؛ منیرو روانی پور، سیمین دانشور، غزاله علیزاده، گلی ترقی، مهسا محب علی، شهرنوش پارسی پور، بلقیس سلیمانی، شیوا ارسطویی و زویا پیرزاد و بعد از استخراج داده ها و تحلیل آن ها، این نتیجه حاصل آمد که نویسندگان زن ایرانی با انتخاب زنان به عنوان شخصیت اصلی داستان های خود و طرح مسایل آن ها و با بهره گیری از اسطوره ها و کهن الگوهای مونث توانسته اند به مقصود خود که همانا معرفی ابعاد اجتماعی زن در کنار سایر ابعادش است، دست یابند.

تیپ های دوگانه در قصه های اساطیر پیش از اسلام
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان 1386
  شراره باباشکوری   عباس خایفی

چکیده ندارد.

مقایسه و سیر تحول نمادهای مهری در اشعار فردوسی، خاقانی و حافظ
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان 1387
  مجتبی محمدنیا کپورچال   عباس خایفی

چکیده ندارد.