نام پژوهشگر: غلامرضا راهی

ارزیابی شدت بیابان زایی با استفاده از مدل های esas و imdpa در حوزه آبخیز بردخون
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زابل - دانشکده منابع طبیعی 1390
  فاطمه بحرینی   علیرضا مقدم نیا

بیابان زایی پدیده ای جهانی است که می تواند در هر مکانی رخ دهد و خسارت های قابل توجهی را باعث گردد. از این رو، تحقیقات در زمینه تعدیل و جلوگیری از گسترش آن بسیار ضروری می-باشد. در این مطالعه با کمی کردن شاخص های موثر در فرایند بیابانی شدن بر اساس مدل های بیابان زایی imdpa و esas وضعیت کنونی بیابان زایی منطقه بردخون به طور جداگانه ارزیابی و نقشه مربوط به هر یک از این دو روش نیز تهیه شد. منطقه بردخون به مساحت21411 هکتار در شهرستان دیر و در استان بوشهر قرار گرفته است. ابتدا نقشه واحد کاری موجود در منطقه به عنوان نقشه پایه برای ارزش دهی به عوامل و شاخص های مورد نظر، انتخاب گردید. در روش imdpa با توجه به بارندگی کم، اقلیم خشک و وزش باد های با سرعت بیشتر از سرعت آستانه فرسایش بادی، محدودیت منابع آب، افت آب زیر زمینی، توسعه شوری آب و خاک و تخریب پوشش گیاهی، پنج معیار اقلیم، فرسایش بادی، آب، خاک و پوشش گیاهی در زمینه بررسی شدت بیابان زایی ضروری شناخته شد. امتیاز های مربوط به شاخص های هر معیار با بهره گیری از این مدل تعیین و برای هر شاخص با توجه به وزن دهی انجام شده یک نقشه تهیه گردید. به-طوری که از میانگین هندسی شاخص های هر معیار نقشه کیفی معیار مورد نظر بدست آمد و سپس با تلفیق و تعیین میانگین هندسی لایه های حاصل از معیارها، و همچنین با کلاس بندی کردن نقشه حاصله، نقشه وضعیت فعلی بیابان زایی منطقه حاصل گردید. در روش esas، چهار شاخص کیفیت اقلیم، کیفیت خاک، کیفیت پوشش گیاهی و کیفیت مدیریت اراضی بررسی و ارزش دهی شد. در این روش برای هر یک از این شاخص ها یک لایه اطلاعاتی تهیه شد. با گرفتن میانگین هندسی از ارزش های مربوط به چهار لایه اطلاعاتی، نقشه حساسیت به بیابان زایی تهیه گردید. نتایج نشان داد که در روش imdpa، منطقه مورد مطالعه در دو کلاس شدت بیابان زایی شدید( 11/49 درصد) و متوسط (89/49 درصد) قرار دارد. و ارزش کمی شدت بیابان زایی برای کل منطقه مورد مطالعه بر اساس این پنچ معیار 55/1dm= بدست آمد که بیانگر متوسط بودن شدت بیابان زایی در منطقه می باشد. بر اساس روش esas، از کل مساحت منطقه مورد مطالعه 94/8 درصد در تیپ شکننده شدید( )، 79/48 درصد در تیپ بحرانی متوسط( ) و همچنین نزدیک 33/41 درصد از مساحت منطقه در تیپ بحرانی شدید( ) قرار گرفت. در نهایت، نتایج نشان داد که مدلimdpa برای منطقه مورد مطالعه مناسب و از کارائی خوبی برخوردار می باشد.