نام پژوهشگر: جلال عظیمی آملی

تحلیل حکمروایی خوب (good governance)درپایداری روستاها (نمونه مورد مطالعه : روستاهای استان مازندران)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1390
  جلال عظیمی آملی   عبدالرضا رکن الدین افتخاری

حکمروایی خوب یک رهیافت تطبیقی در برنامه ریزی و مدیریت منابع در قلمرو سرزمین (کشور،منطقه،شهر،روستاو.....)برای دستیابی به توسعه پایدار است که از طریق رفتاری و قاعده مند ونهادینه شدن پاسخگویی، مشارکت مردمی،شفافیت،قانونمندی،مسئولیت پذیری،اجماع جمعی و..... قابل دسترسی است،به همین دلیل حکمروایی خوب روستایی را فرایند کنش و واکنش متقابل مسئولان و برنامه ریزان درسطح کلان تا خردبرای اجتماعات محلی با مردمی که از برنامه های توسعه ای متاثر می شوند‏، تعریف می کنند.در ایران ،بویزه در مناطق روستایی،فرایند تعامل دولت و ملت در مدیریت های توسعه ازشکل گیری نظام دولت ـ ملت بخصوص از دوره مشروطیت به این طرف مشاهده می شود ، این تعامل توسعه ای در دوره های مختلف تاریخی با تحولات اندیشه ای توسعه و برنامه ریزی در ایران نیز متفاوت بوده ، بطوری که پارادایم حاکم توسعه پایدارروستایی در سپهرعلوم جغرافیایی و برنامه ریزی و مدیریت ،از مدیریت توسعه ای به حکمروایی توسعه ای تغییر جهت داده است ، با این توصیف، تحقیق حاضر در پی پاسخگویی به این سوالات است که:1) وضعیت شاخص های پایداری در روستاهای مورد مطالعه چگونه است ؟ 2) وضعیت روستاهای مورد مطالعه به لحاظ شاخص های حکمروایی چگونه است؟ 3)آیا با تحقق بخشی رهیافت حکمروایی خوب در مناطق روستاییموردمطالعه توسعه پایدار روستایی محقق می شود؟4)میزان سهم هریک از مولفه های حکمروایی خوب در توسعه پایدار روستایی چقدر است؟ برای پاسخگویی به این سئوالات از روش توصیفی ـ تحلیلی به شیوه کتابخانه ای و پیمایشی استفاده شده است.ابزارهای مورد استفاده درشیوه کتابخانه ای ،فیش تحقیقاتی ،استفاده از اینترنت ،جهت جستجوی مقالات وپایان نامه ها ،نقشه، آمارنامه ها و...ودرشیوه میدانی از ابزار پرسشنامه ومشاهده جهت گردآوری اطلاعات استفاده می شود. نتایج آزمون های آماری و کیفی نشان می دهد که رهیافت حکمروایی خوب روستایی می تواندبه چالش مدیریتی توسعه روستایی در ایران پاسخ درخوردهد و توسعه پایدار روستایی را تسریع بخشد.

بررسی نقش کاربری اراضی بر پایداری اقتصادی حوزه های شهری نمونه موردی: شهر آمل
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور استان مازندران - دانشکده علوم اجتماعی و اقتصادی 1389
  مجتبی شعبان زاده   اسدالله دیوسالار

گروههای انسانی، نسبت به سطح تکنیک و میزان برخورداری از مواهب طبیعی، محیط را به نسبت های مختلف تغییر داده و آن را به کاربریهای مختلفی اختصاص می دهند. در میان عوامل موثر در کاربری اراضی در جهت توسعه پایدار شهری می توان به شناخت دقیق پایداری اقتصادی حوزه های شهری اشاره کرد. در این پژوهش به بررسی نقش کاربری اراضی بر پایداری اقتصادی حوزه های شهری آمل در سال 1389 پرداخته شده است. شهر آمل دارای نه محله شهری و 202369 نفر جمعیت و 55183 خانوار شهرنشین می باشد. برای تست فرضیات و پرسشگری در این تحقیق نیاز به 245 نمونه داریم. با توجه به ماهیت تحقیق، تحقیق حاضر از نوع توصیفی - تحلیلی می باشد. در این پژوهش، داده ها محصول برداشت از آمارنامه ها و کارهای میدانی بوده که پس از این برداشت، نمودارها و سپس نقشه های مربوطه با استفاده از نرم افزار arc gis ترسیم شده و روش تجزیه و تحلیل داده ها، کمی و کیفی بوده و در آن شناسایی کاربری اراضی موجود، بررسی سرانه ها و سپس تعیین میزان کمبود و با اضافه سرانه ها در کاربری های شهر آمل صورت گرفت و درنهایت معیارهای مناسب جهت معرفی و شناسایی کاربری های تأثیرگذار بر اقتصاد شهر که پایداری آن را استمرار می بخشد، مورد شناسایی قرار گرفتند. و درنهایت برای درجه بندی نواحی از نظر توسعه یافتگی با استفاده از روش موریس مشخص گردید که توزیع سرانه های تخصیص یافته به انواع کاربری ها در توسعه ناموزون اقتصادی حوزه های شهری تأثیر داشته است و همچنین توزیع نامناسب فعالیت ها در حوزه های شهری تأثیر نامطلوبی در وضعیت اقتصادی بیشتر خانوارهای شهری آمل داشته است. بنابراین پیشنهاد می گردد مسئولین با مکان یابی صحیح و اصولی کاربری ها در نواحیی، جهت افزایش میزان سرانه و توزیع مناسب فعالیت ها در سطح شهر می توانند میزان سرانه کاربری اراضی شهری در آمل را به نسبت زیادی به استاندارد سرانه های کاربری اراضی نزدیک نموده تا پایداری اقتصادی به طور کامل تحقق یابد.