نام پژوهشگر: خسرو پرویزی

تأثیر پوترسین و کیتوزان بر عمر انباری و برخی شاخص های کیفی انگور رقم بیدانه سفید
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده علوم کشاورزی 1390
  پریسا غیاثوند   lمحمود اثنی عشری

انگور از مهمترین میوه هایی است که به اشکال مختلف قابل استفاده می باشد. نگهداری میوه تازه ی انگور به دلیل پوسیدگی های ناشی از بیماریـهای قارچی و نیز گوشتی و آبدار بودن میوه و ریزش حبه به علت خشک شدن چوب خوشه بسیار مشکل است. در این پژوهش تأثیر تیمار قبل و بعد از برداشت کیتوزان و پوترسین بر افزایش عمر پس از برداشت و حفظ کیفیت انگور رقم بیدانه سفید مورد بررسی قرار گرفت. تیمار قبل و پس از برداشت کیتوزان و پوترسین در قالب دو آزمایش مجزا با غلظت های 5/0، 75/0 و 1 درصد کیتوزان و 5/0 ، 1 و 2 میلی مولار پوترسین ونیز آب مقطر(شاهد) به صورت اسپری روی خوشه ها (برای آزمایشات قبل از برداشت) و غوطه وری (برای آزمایشات پس از برداشت) در زمان های تعیین شده انجام شد. جهت سنجش عمر انباری و برخی شاخص های کیفی، میوه های تیمار شده بعلاوه تیمار به همراه میوه های تیمار نشده (تیمارخشک) در سردخانه در دمای c°1±1 نگه داری شدند. نتایج نشان داد که کاربرد قبل از برداشت کیتوزان بر مواد جامد محلول، پی اچ، اسیدیته قابل تیتراسیون و میزان فنل کل میوه ها معنی دار نبود اما تأثیر معنی داری بر سفتی بافت میوه، کاهش تلفات آب، میزان قهوه ای شدن چوب خوشه، ظرفیت آنتی اکسیدانی و کاهش آلودگی های قارچی داشت. در مقابل، نتایج آزمایشات حاکی از تأثیر منفی کاربرد قبل از برداشت پوترسین بر میوه های تیمار شده بود. این میوه ها علائمی مانند قهوه ای شدن، نرم شدن و پوسیدگی حبه ها و چوب خوشه ها، آلودگی قارچی و خروج آب از حبه ها از طریق ترک و شیارهای ایجاد شده را نشان دادند. تیمارهای غوطه وری خوشه ها در محلول های کیتوزان و پوترسین پس از برداشت سبب افزایش عمر انباری و حفظ ویژگی های کیفی میوه های تیمار شده گردید. به طور کلی و با توجه به هزینه های اقتصادی و کارگری، تیمار بعد از برداشت و غلظت های 5/0 میلی مولارپوترسین و 75/0 درصد کیتوزان به عنوان کمترین و تأثیرگزارترین غلظت جهت افزایش عمر انباری و حفظ کیفیت انگور رقم بیدانه سفید پیشنهاد می شود.

اثر همزیستی قارچ آربوسکولار میکوریز بر سطوح مواد تنظیم کننده رشد، ویژگی های رشد و عملکرد گیاهچه های سیب زمینی در محیط درون شیشه ای و شرایط طبیعی.
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده علوم کشاورزی 1392
  خسرو پرویزی   فرشاد دشتی

در این پژوهش اثرات تلقیح با قارچ میکوریز بر شاخص های رشد، غلظت عناصر غذایی، سطوح موادتنظیم کننده رشد و کیفیت تولید ریزغده در گیاهچه های حاصل از کشت بافت سیب زمینی در دو شرایط اینویترو (درون شیشه ای) و اکس ویترو (درون بدنی) مورد بررسی قرار گرفت. در بخش درون شی شه ای تلقیح با گونه g.intraradices انجام شد. آزمایش به صورت فاکتوریل با طرح پایه کاملاً تصادفی بود که در آن فاکتور رقم در دو سطح (آگریا و سانته) و فاکتور محیط کشت در چهار سطح (تلقیح با قارچ میکوریز در محیط کشت جامد معمولی از موراشیگ و اسکوگ و دو سطح تغییر یافته از آن شامل محیط های فاقد ساکارز و ویتامین و نیز رقیق شده تا حد 2/1 غلظت و عدم تلقیح با میکوریز در ms معمولی به عنوان شاهد) منظور شد. گیاهچه ها دو هفته پس از تلقیح به گلخانه منتقل شدند و در آنها از شاخص های رشد، درصد کلونیزاسیون ریشه، سطوح هورمون های درون زاد (جیبرلین، اُکسین و سایتوکینین)، میزان جذب عناصر غذایی (فسفر، آهن، روی و منگنز) و نیز تغییرات کمی و کیفی تولید ریزغده اندازه گیری شد. در شرایط گلخانه تلقیح با قارچ میکوریز در زمان انتقال گیاهچه ها به گلدانها انجام گرفت. آزمایش مورد استفاده در این بخش نیز یک آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی بود که فاکتور اول شامل تلقیح با دو گونه قارچ میکوریز g.mosseae وg.etunicatum به صورت مجزا و در مخلوط با هم به همراه شاهد در چهار سطح و رقم های سانته و آگریا به عنوان دو سطح در فاکتور دوم مدنظر قرار گرفت. شاخص های رشد و دیگر صفات مورد اندازه گیری در شرایط اینویوو نیز مشابه آزمایش اینویترو بود. نتایج آزمایش اول (مایه زنی درون شیشه ای) نشان داد که اثرات رقم و نوع محیط کشت در تمامی صفات رشد و همچنین سطوح مواد تنظیم کننده رشد و نیز میزان جذب عناصر غذایی معنی دار (p?0.01 ) شدند. اثر متقابل رقم و محیط کشت در هیچ یک از شاخص های رشد و نیز سطوح جیبرلین، سایتوکینین و مقدار آهن، روی و منگنز معنی دار نشد، اما در مقدار اُکسین داخلی و نیز میزان جذب فسفر اثر متقابل رقم و محیط کشت معنی دار شد (p?0.05). همچنین تفاوت معنی داری در سطح 1 درصد در اندازه ریزغده تولیدی و نیز درصد ماده خشک ریز غده در اثر متقابل رقم و محیط کشت مشاهده شد. میکوریزه کردن گیاهچه ها در محیط کشت ms کامل و نیم غلظت در مقایسه با محیط کشت ms فاقد ساکارز و ویتامین نتایج بهتری در ارتقاء عوامل رشد و همچنین کمیت و کیفیت ریز غده در گیاهچه ها ایجاد کرد، به طوریکه تفاوت آنها با تیمار اخیر و نیز شاهد (عدم تلقیح با میکوریز) در سطح 5 درصد معنی دار شد. همچنین میکوریزه کردن در هر سه محیط کشت اثر معنی داری (p?0.05) بر میزان جذب عناصر غذایی (فسفر، آهن، روی و منگنز) و نیز سطوح هر سه تنظیم کننده رشد در گیاهچه های سیب زمینی در مقایسه با تیمار شاهد ایجاد کرد، اما اثرات مثبت تلقیح در افزایش سطوح تنظیم کننده های رشد و عناصر غذایی در گیاهچه ها در دو محیط کشت ms کامل و نیم غلظت در مقایسه با ms فاقد ساکارز و ویتامین چشمگیرتر بود. تلقیح گیاهچه ها در هر سه محیط کشت منجر به افزایش تعداد کل ریزغده در گیاهچه شد، اگرچه پاسخ دو رقم متفاوت بود. گیاهچه های تلقیح شده از رقم آگریا در دو محیط کشت ms کامل و ms فاقد ساکارز و ویتامین بیشترین تولید ریزغده را داشتند که به ترتیب با متوسط 07/10 و 80/10 در مقایسه با تلقیح در محیط کشت ms نیم غلظت و تیمار شاهد تفاوت معنی دار در سطح 05/0 نشان دادند. اما در رقم سانته بیشترین تعداد ریزغده در گیاهچه با تلقیح در محیط کشت ms کامل به دست آمد و با متوسط تولید 42/16 عدد در مقایسه با سایر تیمارهای تلقیح و نیز تیمار شاهد در سطح 05/0 معنی دار شد. در شرایط اکس ویترو (تلقیح در گلخانه) نتایج نشان داد که قارچ های میکوریز اثر معنی داری بر جذب عناصر غذایی، سطوح موادتنظیم کننده رشد، شاخص های رشد، عملکرد و میزان ماده خشک ریزغده تولیدی در گیاهچه های سیب زمینی داشتند. در شاخص های رشد اثر متقابل رقم و قارچ میکوریز صرفاً بر طول استولون و وزن تر و خشک ریشه معنی دار شد، اما اثر متقابل رقم و میکوریز برای تمامی گروههای ریزغده از نظر اندازه معنی دار شد. با مقایسه میانگین صفات مشخص شد که تلقیح باگونه g.etunicatum و مخلوط دو گونه بر شدت کلونیزاسیون ریشه، جذب عناصر غذایی و همچنین تعداد ریزغده تولیدی اثرات بهتری نسبت به گونه g. mosseae داشتند. بیشترین میزان جذب فسفر، آهن، روی و منگنز و همچنین سطوح داخلی مواد تنظیم کننده رشد در گیاهچه های تلقیح شده با مخلوط دو گونه به دست آمد. بیشترین میزان ریزغده در تلقیح با مخلوط دو گونه میکوریز (متوسط تعداد 81/13 عدد ریزغده در گیاهچه) حاصل گردید که با افزایش نسبت ضریب تکثیر 25 درصدی نسبت به کاربرد دو گونه به تنهایی و 98 درصدی نسبت به تیمار شاهد در سطح 05/0 تفاوت معنی دار داشت. با کاربرد جداگانه هر دو گونه قارچ و نیز مخلوط آنها میزان درصد ماده خشک ریزغده افزایش پیدا کرد که تفاوتها با تیمار شاهد در سطح 05/0 معنی دار شد. در بررسی روابط همبستگی صفات با درصد کلونیزاسیون قارچ مشخص شد که همبستگی مثبت و معنی داری بین درصد کلونیزاسیون با اغلب شاخص های مورد اندازه گیری، مقدار جذب عناصر غذایی و سطوح مواد تنظیم کننده رشد و نیز عملکرد ریزغده وجود داشت. در مجموع با نتایج پژوهش ثابت شد که قارچ میکوریز در هر دو شرایط تلقیح در گیاهچه های سیب زمینی قادر است که شاخص های رشد و در نتیجه قدرت رشد گیاهچه ها را ارتقاء دهد. این افزایش قدرت رشد اثر چشمگیری بر ظرفیت غده زایی در گیاهچه ها داشت که به عنوان یک راهبرد عملی در برنامه تولید ریزغده در سیب زمینی می تواند مورد توجه قرار گیرد.