نام پژوهشگر: محمد علی حسین پور فیضی

مطالعه تنوع ژنتیکی درون و بین جمعیت های مختلف مریم نخودی l. teucrium polium با استفاده از نشانگرهای rapds
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم 1390
  رعنا محمدزاده   محمد علی حسین پور فیضی

مریم نخودی (teucrium polium l.) یک گیاه بوته ای متعلق به تیره lamiaceae است. در این پروژه تنوع ژنتیکی بین و درون جمعیتی پنج جمعیت مریم نخودی از استان های آذربایجان شرقی و اردبیل با استفاده از چهار آغازگر rapds بررسی شد. تنوع ژنتیکی درون و بین جمعیتی براساس شاخص نی، شاخص اطلاعات شانون و fst محاسبه گردید. دندروگرام نشان دهنده شباهت ژنتیکی جمعیت ها نیز به وسیله تجزیه خوشه ای براساس upgma رسم شد. چهار آغازگر در کل 92 نوار چندشکل ایجاد کردند. دندروگرام مربوطه توسط روش upgma و براساس فاصله ژنتیکی نی در نمونه های فردی و بالک، جمعیت ها را به صورت متفاوتی گروه بندی کرد به طوری که این گروه بندی از فواصل جغرافیایی جمعیت ها تبعیت نمی کند. در این دندروگرام سهم بزرگی از واریانس مولکولی کل، متعلق به تنوع درون جمعیتی بود بدین ترتیب مطابق با دیگر گیاهان دگرگرده افشان در مریم نخودی نیز میزان تنوع درون جمعیتی (48/59%) بیشتر از تنوع بین جمعیتی (52/40%) به دست آمد که این نتایج کاملا قابل انتظار بودند.تحقیق روی منابع ژنتیکی و تنوع بیولوژیکی بطور قابل توجهی در کشورهای پیشرفته و هم چنین خیلی از کشورهای در حال توسعه تقویت شده است و اغلب کشورها مسئولیت حفظ تنوع منابع ژنتیکی را در منطقه خود بر عهده گرفته و به همکاری های بین المللی در این زمینه در سطح جهانی و منطقه ای پیوستند. این فعالیت ها یک مخزن ژنتیکی برای محصولات گیاهی ایجاد می کند که از آن می توان در اصلاح خصوصیات مهم محصولات گیاهی استفاده کرد. آگاهی از تنوع ژنتیکی گونه ها می تواند در حفظ آن ها و هم چنین تولید هیبرید های بین گونه ای با ویژگی های بهتر و مقاومت بیشتر مفید باشد .(dotlacil et al, 2003) تنوع ژنتیکی هر نوع تغییر در نوکلئوتیدها، ژنها، کروموزوم ها یا کل ژنوم یک ارگانیسم را نشان می دهد. تنوع ژنتیکی یکی از اجزای مهم تنوع زیستی است که به تغییرات قابل ارث در سطح مولکولی اشاره دارد. مطالعه تنوع ژنتیکی درون جمعیتی و بین جمعیتی یا ساختار ژنتیکی جمعیت درک مفهوم گونه زایی و پویایی جمعیت را آسان تر می کند. ساختار ژنتیک جمعیت های یک گونه تحت تاثیر بسیاری از عوامل می باشد که از میان آنها نوع سیستم جنسی وگرده افشانی از عوامل اصلی است. گونه های گیاهی خودلقاح تنوع ژنتیکی درون جمعیتی کم تری نسبت به تنوع بین جمعیتی نشان می دهند درحالی که تنوع ژنتیکی در درون جمعیت های گیاهی دگرلقاح بیشتر است (et al., 1989 .(hamrickهمچنین ساختار ژنتیکی یک جمعیت به اندازه، گستره جغرافیایی جمعیت و پیوستگی و گسستگی پراکنش و تاریخ تکاملی جمعیت وابسته است مثلا در برسی های انجام گرفته توسط محققین مشخص شد که گیاهان با ساختار چوبی ویک ساله تنوع ژنتیکی بین جمعیتی کمتری نسبت به گیاهان با ساختار علفی و چندساله نشان می دهند (hamrick & godt, 1996

مطالعه مولکولی و بیوشیمیایی گیاهچه medicago sativa l. تحت تنش شوری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم پایه 1391
  لیلا امجد سردرودی   غلامرضا دهقان

در این تحقیق اثر غلظت های مختلف کلرید سدیم بر سیستم آنتی اکسیدان غیر آنزیمی و آنزیمی و بیان ژنهای بیوسنتز کننده تنظیم کننده های اسمزی (پرولین و گلایسین بتائین) در گیاه medicago sativa l. cv.gara-yonjeh در مرحله دانه رستی و گیاه کامل مورد مطالعه قرار گرفت. تیمار کلرید سدیم در غلظت های پایین (50 میلی مولار) اثر تحریکی بر روی رشد دانه رست و وزن خشک اندام هوایی و سطح برگ گیاه قره یونجه داشت. در مقابل غلظت های بالای کلرید سدیم اثرات سمی بر پارامترهای رشد را نشان دادند که قویترین اثر سمی آن بر روی طول ریشه بود. وزن تر و خشک دانه رست قره یونجه و اندام هوایی و ریشه گیاه قره یونجه بطور معنی دار در 150 میلی مولار سدیم کلرید کاهش یافت و این سطح تیمار به عنوان آستانه تنش در نظر گرفته شد. افزایش سطح تیمار کلرید سدیم موجب افزایش انباشت سدیم و کلر در اندام هوایی و ریشه دانه رست و گیاه قره یونجه گردید و بطور کلی نسبت سدیم به پتاسیم و سدیم به کلسیم در هر دو مرحله نموی و در هر دو اندام افزایش یافت. مقدار پراکسید هیدروژن و مالون دی آلدئید از شاخصهای ایجاد تنش اکسیداتیو در اثر تنش شوری، در اندام هوایی و ریشه قره یونجه در هر دو مرحله نموی افزایش یافت. مقادیر پرولین، پروتئین، فنل کل و تیول کل در اثر اعمال شوری در اندام هوایی و ریشه قره یونجه در هر دو مرحله نموی رو به فزونی نهاد و افزایش غلظت کلرید سدیم موجب افزایش معنی دار مقدار آسکوربات بجز در برگ گیاه قره یونجه شد. تا غلظت 100 میلی مولار سدیم کلرید محیط، فعالیت سوپر اکسید دیسموتاز در اندام هوایی و ریشه در هر دو مرحله نموی یا افزایش یافت یا بدون تغییر ماند ولی در غلظت های بالاتر سدیم کلرید محیط فعالیت سوپر اکسید دیسموتاز در هر دو اندام و در هر دو مرحله نموی کاهش یافت. افزایش غلظت های سدیم کلرید محیط باعث افزایش معنی دار فعالیت کاتالاز در اندام هوایی قره یونجه در هر دو مرحله نموی و کاهش فعالیت کاتالاز در ریشه قره یونجه در هر دو مرحله شد با این تفاوت که در مرحله دانه رستی فعالیت کاتالاز در ریشه تا غلظت 100 میلی مولار افزایش یافت. فعالیت پراکسیداز در ریشه و اندام هوایی قره یونجه در هر دو مرحله نموی با افزایش غلظت های سدیم کلرید محیط افزایش معنی دار داشت ولی در غلظت های بالاتر از 50 میلی مولار سدیم کلرید در اندام هوایی گیاه فعالیت پراکسیداز کاهش یافت. فعالیت آنزیم آسکوربات پراکسیدار در غلظت های مختلف کلرید سدیم در اندام هوایی و ریشه در هر دو مرحله نموی در قره یونجه نسبت به شاهد افزایش یافت یا بدون تغیر ماند. بررسی بیان ژن نشان داد که انباشت پرولین در مرحله دانه رستی در کوتیلدون و ریشه در تنش شوری همراه با افزایش بیان ژن پیرولین-5-کربوکسیلات سنتتاز (msp5cs2) است و سطح بیان msp5cs2 در کوتیلدون دانه رست های شاهد و تیمار شده نسبت به ریشه بالاتر می باشد. یک ژن کد دهنده بتائین آلدئید دهیدروژناز از cdna قره یونجه به نام msbd1 گزارش شد که این توالی cdna همولوژی بالا (98%) با بتائین آلدئید دهیدروژنازهای سایر گونه های گیاهی نشان داد. به علاوه، همولوژی بالاتر از 68% مابین توالی اسید آمینه ای msbd1 و سایر پروتئین های بتائین آلدئید دهیدروژناز از سایر گونه های گیاهی نیز مشاهده شد. بیان بتائین آلدئید دهیدروژناز در کوتیلدون و ریشه در تنش شوری افزایش غیر معنی دار داشت و سطح بیان در ریشه در شاهد و تنش شوری نسبت به کوتیلدون بالاتر بود. بنابراین در مرحله دانه رستی ژن msp5cs2 به تنش شوری پاسخ می دهد ولی ژن بتائین آلدئید دهیدروژناز به تنش شوری پاسخ معنی دار نمی دهد.

بررسی اثرات مهار رشدی و آپوپتوزی ترکیبات آمینوپیریمیدینی در رده ی سلولی لوسمیک k562
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم 1391
  فروغ عالمی   محمد علی حسین پور فیضی

لوسمی بیماری است که از تکثیر نئوپلاستیک سلول های خونساز یا لنفوسیدی به وجود می آید. لوسمی می تواند بسته به نوع سلول های خونی که تحت تاثیر قرار می گیرند و نیز بر اساس شدت و سرعت پیشرفت بیماری (حاد و مزمن بودن) به چهار نوع اصلی تقسیم بندی شود. لوسمی میلوئید مزمن (cml) از شناخته شده ترین اشکال لوسمی می باشد. علی رغم تلاش های صورت گرفته برای درمان لوسمی هنوز درمان قطعی برای این بیماری گزارش نشده است. به همین دلیل امروزه تلاش های بسیاری در جهت یافتن داروها و ترکیبات ضد سرطان جدید در حال انجام است. ترکیبات شیمیایی سنتتیک برای یافتن داروهای ضد سرطانی جدید، به ویژه داروهای اختصاصی برای cml که مولکول ها و مسیرهای مشخص را هدف قرار می دهند، مورد توجه فراوان قرار دارد. در این میان پیریمیدین ها به عنوان ساختار های هتروسیکلیک مورد توجه خاص قرار دارند. پیریمیدین ها دارای نقش های زیستی فراوان می باشند، از جمله ویژگی ضد سرطانی، ضد باکتریایی، ضد ویروسی، ضد تیروئیدی، ضد مالاریایی و ضد التهابی. در این مطالعه ما به بررسی اثرات مهار رشدی و آپوپتوزی 5 ترکیب آمینوپیریمیدینی پرداخته ایم. برای این منظور از رده ی سلولی سرطانی k562 که مدل آزمایشگاهی لوسمی میلوئید مزمن (cml) محسوب می شود، استفاده کردیم. این سلول ها پس از تیمار با ترکیبات مورد مطالعه برای مدت زمان 24- 72 ساعت و در غلظت های مختلف ترکیبات ، توسط آزمون دفع رنگ تریپان بلو و بررسی های آماری spss ، مورد بررسی قرار گرفته اند. برای تایید القای آپوپتوز توسط این ترکیبات از آزمون قطعه قطعه شدن dna و تصاویر میکروسکوپ فلئوروسانس استفاده شد. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که: 1) ترکیبات تازه سنتز شده آمینوپیریمیدینی، باعث مهار رشد وابسته به غلظت و زمان در سلول هایk562 می شوند. 2) این ترکیبات باعث کاهش زیستایی و القای آپوپتوز در سلول های k562 می شوند. 3) میزان تاثیر این ترکیبات بر سلول های k562، بسته به ساختار آنها، با یکدیگر متفاوت است. به طور کلی با توجه به اثرات مهار رشد و القای آپوپتوز توسط ترکیبات تازه سنتز شده ی آمینوپیریمیدینی، می توان این ترکیبات را به عنوان ترکیباتی جدید و موثر برای مطالعات بیشتر در درمان بیماران لوسمی پیشنهاد کرد.

بررسی اثرات مهار رشد و کشندگی سلول مشتقاتی از خانواده پیرانوپیریدین‏ها بر روی رده‏ ی سلولی k562 لوسمی میلوئید انسان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم 1391
  محمد رهنمای پردول   محمد رضا رشیدی

چکیده: لوسمی سرطانی است که از سلول‏های مغز استخوان شروع شده و اثر آن در خون تجلی می‏یابد. انواع مختلفی از سرطان خون گزارش شده است که در این میان می‏توان به لوسمی میلوئید حاد (aml) و لوسمی میلوئید مزمن) cml (اشاره کرد. در دهه‏های گذشته اکثر روش‏های درمان سرطان خون شامل شیمی درمانی و پرتو درمانی بوده است. با این حال شیمی درمانی با مشکلاتی همراه است که از آن جمله می‏توان به اثرات جانبی ترکیبات درمانی اشاره کرد. مقاومت به دارو مشکل بالقوه‏ای دیگر است. این موارد لزوم ارائه‏ی ترکیبات دارویی جدید که اثرات جانبی کمتر و پتاسیل تومور کشی بیشتری داشته باشند را برای درمان سرطان توجیه می‏کند. در این میان می توان به استفاده از مشتقات خانواده ی پیرانوپیردینی اشاره کرد. پیرانوپیردین‏ها ترکیباتی هستند که حاصل جوش خوردن حلقه پیران و پیردین می‏باشندپیرانوپیردین حاصل اتصال حلقه پیران با پیردین است و این مشتقات آنالوگ‏های فضایی فلونوییدها هستند مشتقات متنوعی از آنها سنتز شده و خصوصیت های دارویی متفاوتی از قبیل ضدباکتریای، ضد قارچی، ضد جلبکی، ضد التهابی، خاصیت مهارکنندگی آنزیم اینتگراز آنزیم ویروس hsv-1 وخاصیت ضد سرطانی برخی از این مشتقات برروی رده های سلولی سرطانی متفاوت به اثبات رسیده است. این ترکیبات می توانند روی سلول‏های مختلف اثرات سلول کشی داشته باشند و یا سبب توقف چرخ? سلولی و رشد سلولی شوند. در مطالعه حاضر اثر برخی از مشتقات پیراپیردینی بر رشد، زیستایی، آپاپتوز و سلولی k562 به عنوان مدلی برای cml مورد مطالعه قرار گرفته است. به این منظور رده ی سلولی k562 انسانی پس از کشت، تحت تأثیر ترکیبات پیرانو پیربدینی(tpm.p , p.p,n.p.p ,4-c.p.p) در غلظت و زمان های مختلف قرار گرفت. از آزمون دفع رنگ تریپان بلو وmmt برای بررسی اثرات مهار رشدی و زیستایی این ترکیبات استفاده شد آزمون قطعه قطعه سدن dna ،تشخیص آپاپتوز با استفاده از میکروسکوپ فلوروسنس،بررسی چرخه سلولی با رنگ آمیزی پروپیدیوم یودید ( pi)، بادستگاه فلوسایتومتری و تست ا annexin-v/pi با استفاده از دستگاه فلوسایتومتریمورد مطالعه قرار گرفت. داده های بدست آمده با استفاده از آزمون آماری student-t-test و نرم افزار excel 2010 مورد ارزیابی قرار گرفت و داده های با ارزش p<0.05 معنا دار در نظر گرفته شد. نتایج حاصل از مطالعات حاضر نشان داد که: 1) مشتقات پیرانوپیردینی مورد نظر سبب مهار رشد وابسته به غلظت و زمان در سلول های k562 می شوند، 2) این مشتقات پیرانوپیردینی باعث کاهش زیستایی و القاء آپاپتوز بصورت وابسته به غلظت و زمان می شوند، 3) این ترکیبات دارای فعالیت ضد توموری ضعیف تا متوسط بوده و ic50 آنها از 120 تا 40 میکرومولار می باشد و در بین آنها 8-(4- کلروبنزیدین)-2- آمینو-4- (4-کلروفنیل)-5، 6 ،7، 8 – تتراهیدرو-6- فنیل- 4h –پیرانو- -[3,2-c] پیردین -3- کربونتریل [4-c.p.p] بالاترین فعالیت را نشان داد. 4) مطالعه ساختار-فعالیت نشان داد ترکیبات دارای استخلاف (بطور ویژه گروه الکترون کشنده) روی حلقه بنزن و حلالیت بیشتر اثر مهار رشدی بیشتری اعمال می کنند. با توجه به اثرات مهار رشد، و آپاپتوز توسط مشتقات پیرانوکرومنی در رده ی سلولی k562، این ترکیبات را می توان به عنوان عوامل جدید و موثر برای مطالعات بیشتر در درمان لوسمی پیشنهاد کرد.

مطالعه ی روابط فیلوژنتیکی و سیستماتیکی گونه های آویشن وحشی thymus (lamiaceae) با استفاده از نشانگرهای nrdna
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - پژوهشکده علوم 1392
  راضیه علیقلی زاده   محمد علی حسین پور فیضی

گونه های آویشن ( نعناعیان ) عمدتا استفاده دارویی دارند . چون رده بندی بر اساس صفات مورفولوژیکی، بیشتر تحت تاثیر شرایط محیطی قرار می گیرد در نتیجه رده بندی گونه های این جنس بر اساس صفات مورفولوژیکی قابل اطمینان نمی باشد. در این مطالعه هدف بررسی روابط فیلوژنتیکی و رده بندی بین گونه هایی از thymus از استان آذربایجان شرقی ایران به نام هایt. pubescens وt. trautvetteri وt. kotschyanus و t.daenensisدر کنار thymus. vulgaris از اروپا با استفاده از توالی نوکلئوتیدی nrdna its می باشد و دو گونه clinopodium taxifolium, ziziphora clinopodioides به عنوان برون گروه می باشند. فاصله ژنتیکی با استفاده از توالی های نوکلئوتیدی از nrdna its بر اساس پارامتر kimura 2 مورد بررسی قرار گرفت ، علاوه بر دندروگرام بدست آمده ازمطالعات و داده های مورفولوژیکی ، دندروگرام هایی نیز با استفاده از حداکثر احتمال (ml) روش حداکثر صرفه جویی (mp) با نرم افزار mega 5 حاصل شد. که کمترین ترین فاصله ژنتیکی مریوط به گونه های t. pubescens و t. daenensis و بالاترین فاصله ژنتیکی مربوط به گونه های (t. daenensis و kotschyanus .t) وt. kotschyanus) و ( t. pubescens که به ترتیب 000/0 کمترین فاصله و 401/1 بیشترین فاصله ژنتیکی بودند در دندروگرام بدست آمده بر اساس mp و ml گونه t. pubescens و t. daenensis در یک خوشه قرار می گیرند وthymus. vulgaris , t. trautvetteri , t. kotschyanusدر خوشه های دیگر قرار میگیرند نتایج حاصل از این پژوهش تقریبا مطابق با اطلاعات به دست آمده از مطالعات مورفولوژیکی میان گونه بود

بررسی تاثیر مشتق فعالی از خانواده ی کوئینازولین بر روی بیان survivin در دو رده ی سلولی mcf-7 و k562
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم 1393
  ملیحه محسنی لاوی   مجید مهدوی

survivin عضوی از خانواده ی پروتئین های مهار کننده ی آپاپتوز (iap) محسوب می شود که بیان متفاوتی از آن در سلول های نرمال و سرطانی گزارش شده است. افزایش بیان survivin باعث مهار آپاپتوز، افزایش پیشرفت تومور و مقاومت به شیمی درمانی می شود. نقش survivin در بقا و تقسیم سلولی و تفاوت بیان آن در سلول های نرمال و سرطانی، این پروتئین را به یک مارکر تشخیصی و هدف درمانی تبدیل کرده است. امروزه به علت همراهی اکثر روش های درمانی با مشکلاتی از جمله اثرات جانبی و ایجاد مقاومت، تلاش های بسیاری برای یافتن ترکیبات جدید در حال انجام و بررسی است. ترکیباتی که تا حدودی مشکلات روش های درمانی را کاهش داده و دارای اثرات جانبی کمتر و پتانسیل فعالیت بیشتری باشند. اخیراً مشتقات کوینازولین در فعالیت های زیستی مخصوصاً در درمان سرطان مورد توجه قرار گرفته است. کوینازولین ها ترکیبات هتروسیکلیک محسوب می-شوند که از دو حلقه ی آروماتیک شش ضلعی شامل یک حلقه بنزن و یک حلقه پیریمیدین تشکیل شده اند. در این مطالعه فعالیت مشتق فعالی از خانواده کوئینازولین با نام 4t-qtc بر روی بیان survivin در دو رده ی سلولی k562 وmcf-7 مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور این دو رده ی سلولی با ترکیب مورد نظر در غلظت های مشخص تیمار شد و میزان بیان پروتئین survivin نسبت به سلول های کنترل با استفاده از روش وسترن بلات مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاصل کاهش بیان survivin را در این دو رده ی سلولی پس از تیمار نسبت به سلول های کنترل در یک رفتار وابسته به زمان و غلظت نشان داده است. از آنجایی که مهار بیان این پروتئین باعث مهار رشد، القای آپاپتوز و افزایش حساسیت به شیمی درمانی می شود این ترکیب می تواند به عنوان یک کاندید برای انجام مطالعات بیشتر مورد استفاده قرار گیرد.

بررسی اثر حفاظتی عصاره متانولی گیاه تلخ بیان sophora pachycarpaدر سمیت کبدی القایی توسط کربن تتراکلرید در موش صحرایی نر
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم طبیعی 1394
  الهام یلداگرد   غلامرضا دهقان

گیاهان به عنوان منبع اصلی ترکیبات بیولوژیک فعال در پیشگیری و درمان بسیاری از بیماری ها خدمت کرده اند. در رابطه با حفاظت کبدی هیچ مطالعه ای روی گیاه تلخ بیان صورت نگرفته بود. گیاه تلخه بیان منبع بسیار غنی فلاونوئید و آلکالوئید ها می باشد. خاصیت آنتی اکسیدانی جنس sophora قبلاٌ توسط محققان اثبات شده ولی مطالعه ای در زمینه اثر حفاظتی تلخه بیان در برابر سمیت کبدی صورت نگرفته بود، در این پروژه تحقیقاتی بر آن شدیم تا اثر تلخه بیان را بر سمیت کبدی القایی توسط کربن تترا کلرید به عنوان سم قوی و هپاتوتوکسین کبدی بررسی کنیم.