نام پژوهشگر: مسعود جان بزرگی

بررسی رابطه بین شخصیت ورضایت مندی شغلی باتوجه به جهت گیری مذهبی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1389
  محمدحسین سیاح   مسعود جان بزرگی

درپژوهش حاضر رابطه بین شخصیت ورضایت مندی شغلی با توجه به جهت گیری مذهبی بررسی شد. نمونه تحقیق که تعداد 200نفر ازجامعه انتخاب شدند. پنج ویژگی مدل پنج عاملی شخصیت، توسط پرسشنامه neo-pi-r)) پاول تی. کاستا و رابرت آر. مک کری(1991) ورضایت مندی شغلی توسط پرسشنامه مینه سوتا (msq) وجهت گیری مذهبی توسط پرسشنامه آلپورت (1950 ) مورد ارزیابی قرارگرفتند. روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی است نتایج تحقیقی درخصوص فرضیه اول نشان داد که بین رضایت شغلی وعوامل آزرده خویی و انعطاف پذیری ، دلپذیری و با وجدان بودن با رضایت شغلی همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. ولی بین عامل برونگرایی و رضایت شغلی همبستگی به چشم نمی خوردونتایج تحلیل همبستگی درخصوص فرضیه دوم نشان داد که 35 درصد از تغییرات مربوط به رضایت شغلی توسط ترکیب خطی وی‍ژگیهای شخصیتی و جهت گیری مذهبی تعیین می شود و از بین مجموع عوامل شخصیتی و جهت گیری مذهبی بیشترین نقش یا نقش معنادار و موثر درپیش بینی رضایت شغلی، دلپذیری است، و سایر عوامل شخصیتی درتعامل باجهت گیری مذهبی توانایی پیش بینی رضایت شغلی راندارند.

مقایسه ساختار خانواده و نیمرخ روانی والدین کودکان در معرض سورفتار جنسی و والدین کودکان بهنجار
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1389
  اکرم گروسی   عباسعلی اللهیاری

مقایسه ساختار خانواده و نیمرخ روانی والدین کودکان در معرض سوءرفتار جنسی و والدین کودکان بهنجار چکیده پژوهش حاضر به مقایسه ساختار خانواده و نیمرخ روانی والدین کودکان در معرض سوءرفتار جنسی و والدین کودکان بهنجار می پردازد. جامعه آماری در این پژوهش کلیه والدین کودکان در معرض سوءرفتار جنسی و والدین کودکان بهنجار 7 تا 10ساله شهر تهران در سال 1388 می باشد. که از طریق روش نمونه گیری در دسترس تعداد 47 خانواده کودکانی که مورد سوءرفتار جنسی قرار گرفته بودند (26 دختر و 21 پسر) به و 46 خانواده کودکان بهنجار از همین مناطق به صورت نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از مدارس ابتدایی دخترانه و پسرانه (23 نفر دانش آموز پسر و 23 نفر دانش آموز دختر) انتخاب می شوند. به این ترتیب که ابتدا از مناطق 22 گانه آموزش و پرورش شهر تهران 2 منطقه (مناطق 6، 13) به صورت تصادفی انتخاب گردید. در این مطالعه جهت عملکرد خانواده از مقیاس عملکرد خانواده (بلوم ،1985) و جهت سنجش نیمرخ روانی والدین از سیاهه علائم تجدیدنظر شده 90 سوالی(دراگوتیس و همکاران،1973)، استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل واریانس چند متغیری استفاده و نتایج زیر بدست آمد: بین ابعاد مختلف بیانگری، تضاد و تعارض، گرایش سرگرمی و تفریحی، تاکیدات مذهبی، سازماندهی، منبع کنترل بیرونی ، گسستگی، سبک خانواده بی قید و بند، سبک خانواده مستبد، در خانواده های کودکان در معرض سوءرفتار جنسی و خانواده های کودکان عادی در سطح p<0/05 تفاوت معنی داری وجود دارد. همچنین بین ابعاد افسردگی ، اضطراب، پرخاشگری، افکار پارانویید و روانپریشی در سطح p<0/05 بین نیمرخ روانی والدین کودکان در معرض سوءرفتار جنسی و والدین کودکان عادی تفاوت معنی دار است. بنابراین شناخت ویژگی های نیمرخ روانی و ساختار خانواده کودکان در معرض سوءرفتار جنسی و کودکان عادی را می توان به عنوان فعالیتی ضروری برای پیشگیری از انواع آسیب های اجتماعی دانست. واژه های کلیدی: سوءرفتار جنسی، ساختار خانواده ، نیمرخ روانی والدین، والدین

اثربخشی درمانگری چند وجهی آرنولد لازاروس بر تنیدگی ادراک شده و ارتقاء شاخص های سلامت در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1389
  محمود بهرامخانی   مسعود جان بزرگی

چکیده هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمانگری چند وجهی لازاروس بر تنیدگی ادراک شده و ارتقاء شاخص های سلامت در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس بود. به این منظور تعدادی از بیماران مذکور در شهر قزوین بصورت تصادفی انتخاب شدند. سپس از میان این بیماران با استفاده از پرسشنامه سلامت عمومی و مصاحبه بالینی بر مبنای dsm4? 40 نفر زن و مرد مطابق با معیارهای ورود به پژوهش انتخاب شدند و در نهایت به صورت تصادفی در دو گروه (20 نفر گروه آزمایش و 20 نفر گروه گواه) جایگزین شدند. از 20 نفر آزمودنی گروه آزمایش 16 نفر درمان را تکمیل کردند. 12 جلسه 90 دقیقه ای درمان چند وجهی لازاروس در طی 3 ماه در گروه آزمایش به صورت گروهی انجام گرفت. تمام آزمودنی ها قبل و بعد از درمان و در دوره پیگیری پس از 1 ماه پرسشنامه های سلامت عمومی گلدبرگ و تنیدگی ادراک شده کوهن را تکمیل کردند. وضعیت ناتوانی گسترش یافته (edss) بیماران قبل و بعد از درمان توسط یک نورولوژیست ارزیابی شد. وضعیت ناتوانی بیماران به دلیل برخی از محدودیت ها پس از درمان پیگیری نشد. شاخص های توصیفی شامل میانگین? انحراف معیار? رتبه میانگین و جمع رتبه ها برای داده های پژوهش تهیه شد. نتایج حاصل از آزمون mancova نشان داد که درمان چند وجهی لازاروس اثر معنی داری بر تنیدگی ادراک شده و سلامت عمومی دارد. نتایج آزمون ancova نشان داد که درمان چند وجهی به طور معنی داری باعث کاهش نمرات ادراک منفی? افسردگی? اضطراب? اختلال در عملکرد اجتماعی و افزایش نمره ادراک مثبت از تنیدگی شده است اما بر خرده مقیاس علائم بدنی اثر معنی داری نداشت. نتایج ذکر شده به جز ادراک مثبت از تنیدگی در مرحله پیگیری حفظ شده بودند. مقایسه تفاوت وضعیت ناتوانی بیماران دو گروه با استفاده از آزمون u مان- ویتنی نشان داد که درمان چند وجهی اثر معنی داری بر کاهش نمره edss و نظام های کنش وری روده ای- مثانه ای و سربرال داشته است. درمان مذکور اثر معنی داری بر نظام های پیرامیدال و بینایی نداشت.

بررسی اثربخشی درمانگری شناختی رفتاری بر بهبود سلامت روانی و کاهش کمردرد بیماران مبتلا به کمردرد مزمن
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1389
  ندا گلچین   مسعود جان بزرگی

پژوهش حاضر به منظور اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر سلامت روانی و کاهش کمردرد بیماران مبتلا به کمردرد مزمن انجام شده است. از این رو، پس از اجرای پرسشنامه درد، تعداد 30 آزمودنی زن با میانگین سنی 33 سال و 7 ماه(دامنه سنی 20-45) با نمرات بالای 45 انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه 15 نفره جایگزین شدند. آزمودنیهای هر گروه به کلیه گویه های پرسشنامه افسردگی-تنیدگی-اضطراب، سلامت عمومی و سبکهای مقابله ای در دو وهله قبل از مداخله و پس از مداخله پاسخ دادند. پس از اجرای 12 جلسه درمانگری شناختی رفتاری، تحلیل یافته ها با استفاده از روش تحلیل واریانس یک راهه نشان داد که کمردرد، نشانه های رفتاری و شناختی به طور معنادار تغییر یافتند. به طوری که کمردرد افراد به واسطه تغییر سازه های روان شناختی میانجی در درد کاهش یافته است. همچنین سبکهای مقابله ای کارآمد، افزایش و سبکهای مقابله ای ناکارآمد، افسردگی، اضطراب، تنیدگی و نشانه های جسمانی کاهش معناداری داشته است. بنابراین، به نظر می رسد درمانگری شناختی رفتاری برای مدیریت مولفه های جسمانی، رفتاری و شناختی درد، دارای اثربخشی است. درمانگری شناختی رفتاری، افسردگی، تنیدگی، اضطراب، سلامت روان، کمردرد

اثربخشی بازی درمان گری بر ارتقاء رفتار اجتماعی کودکان پیش دبستانی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - پژوهشکده علوم انسانی و اجتماعی 1393
  مریم رشیدی ظفر   مسعود جان بزرگی

چکیده پژوهش حاضر، به عنوان یک پژوهش تمام آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون، با هدف بررسی تأثیر بازی درمان گری بر ارتقاء رفتار اجتماعی مثبت و کاهش رفتار اجتماعی منفی کودکان پیش دبستانی انجام شد. به این منظور تعداد 32 نفرآزمودنی به روش نمونه گیری تصادفی ساده، از میان 131 کودک 6ساله موجود در دو مهدکودک که به صورت قرعه کشی از بین ده مهدکودک شیفت عصر شهرستان ورامین انتخاب شده بودند، برگزیده شده و به صورت تصادفی دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. برای غربالگری و اندازه گیری رفتاراجتماعی کودکان به منظور شناسایی و جایگزینی آن ها در گروه های آزمایش و کنترل، از چک لیست مشاهده ای رفتاراجتماعی کودکان(104 سوالی) استفاده گردید. سپس پرسشنامه ارزشیابی رفتار کودک راتر(26 سوالی) برای تمامی کودکان تکمیل شد و به منظور کنترل کلیه متغیرهای مخدوش کننده در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند.داده های به دست آمده با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون t تحلیل شد. نتایج در سطح 0.05p< نشان دهنده اثربخشی بازی درمان گری بر ارتقاء رفتاراجتماعی مثبت و کاهش رفتاراجتماعی منفی کودکان بود. شایان ذکر است که سه فرضیه کاهش رفتار پرخاشگرانه، کاهش بیش فعالی/پرخاشگری و کاهش کمبود توجه در این پژوهش، تحت تأثیر بازی درمان-گری قرار نگرفت. هم چنین طبق یافته فرعی این پژوهش، تأثیر بازی درمان گری بر ارتقاء احترام به قانون و کاهش بیش فعالی/پرخاشگری، کمبود توجه و رفتاراجتماعی منفی بر پسران و در کاهش ناسازگاری اجتماعی بر دختران اثربخش تر بود. بنابراین، بازی درمان گری می تواند در رفتار اجتماعی را در سطح کودکان پیش دبستانی بهبود بخشد و رفتار ناسازگارانه را کاهش دهد.

اثربخشی درمان چندوجهی بر کاهش تنیدگی و ارتقائ شاخصهای سلامت در جانبازان مبتلا به استئومیلیت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1389
  عاطفه خضرایی ویژه فر   مسعود جان بزرگی

پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان چندوجهی بر کاهش تنیدگی و افزایش شاخصهای سلامت در جانبازان مبتلا به استئومیلیت است. این پژوهش یک مطالعه از نوع شبه آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. به این منظور، 28 آزمودنی با میانگین سنی 44 سال و 7 ماه به روش نمونه گیری داوطلبانه در دسترس، انتخاب و به 2 گروه 14 نفره تقسیم شدند.هر دو گروه به پرسشنامه سلامت عمومی، تنیدگی ادراک شده پاسخ دادند و ازمایش خون از آتها به عمل آمد و گروه آزمایش در یک دوره درمان چندوجهی لازاروس که طی 12 جلسه 90 دقیقه ای به طور هفتگی شرکت کردند و در پایان، از افراد هر گروه دوباره مقیاس سلامت عمومی ، تنیدگی ادراک شده کوهن و آزمایش خون گرفته شد. تحلیل نتایج با روش تحلیل کوواریانس نشان داد که درمان چندوجهی بر روی تنیدگی، سلامت عمومی و زیر مقیاس های آن( افسردگی، اضطراب، اختلال در عملکردو علائم جسمانی) تاثیر داردولی این درمان بر روسی سرعت رسوب گلبولهای قرمز که از روش مان ویتنی ، التهاب پروتیئن از روش آماری ضریب کندال و التهاب گلبولهای سفید خون که از روش آماری t مستقل استفاده شد، نشان داد که بر میزان عفونت تاثیر معنی داری ندارد. نتیجه گیری: درمان چندوجهی در حد 12 جلسه می تواند اختلال های روانشناختی همراه با بیماری های مزمن از قبیل تنیدگی، سلامت و زیر مقیاس های آن( افسردگی، اضطراب، اختلال در عملکرد اجتماعی و علائم جسمانی) را به طور معنی دار کاهش دهد ولی تاثیر آن بر سرعت رسوب گلبولهای قرمز، التهاب پروتیئن و التهاب گلبولهای سفید خون معنی دار نیست. تاثیر دارد ولی این درمان بر روی سرعت رسوب گلبولهای قرمز، التهاب پروتین و التهاب گلبولهای سفید خون تاثیر معنی داری ندارد. واژه های کلیدی: درمان چندوجهی لازاروس، تنیدگی،سلامت عمومی، استئومیلیت

اثر بخشی رواندرمانگری چند بعدی با جهت گیری مذهبی بر هویت یابی و سلامت روان دختران نوجوان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1389
  مژگان نظری   مسعود جان بزرگی

این پژوهش با هدف بررسی تأثیر روان درمانگری چند بعدی با جهت گیری مذهبی بر هویت یابی و سلامت روانی دانش آموزان دختران نوجوان انجام شد. پس از انتخاب آزمودنی ها با روش خوشه ای چند مرحله ای، در نهایت 34 نفر (با میانگین سنی 16 سال و 5 ماه) در دو گروه آزمایش(17 نفر) و گواه(17 نفر)، به طور تصادفی جایگزین شدند. آزمودنی های گروه آزمایش تحت یک دوره 12 جلسه ای درمانگری چند بعدی با جهت گیری مذهبی قرار گرفتند. هویت یابی کلی و سه زیرمقیاس آن (هویت-یابی ارتباطی، اعتقادی و دینی) و نیز سلامت روانی و چهار زیر مقیاس آن(علائم جسمانی، اضطراب، کارکرد اجتماعی و افسردگی) در دو گروه آزمایش و گواه، قبل و بعد از اجرای درمان گری اندازه گیری شد. جهت سنجش هویت یابی از آزمون سنجش عینی پایگاههای هویت «من» تجدید نظر دوم (eom-eis2) و جهت سنجش سلامت روانی از پرسشنامه سلامت روانی(ghq) استفاده شد. تحلیل داده ها با روش تحلیل واریانس یکراهه و آزمون t نشان دهنده تأثیر معنادار روان درمانگری چند بعدی با جهت گیری مذهبی بر افزایش میزان هویت یابی و سلامت روانی دانش آموزان دختران نوجوان بود. نتیجه گیری: درمان چندوجهی با جهت گیری مذهبی می تواند هویت یابی (و کلیه زیر مقیاسهای هویت یابی ارتباطی و اعتقادی و دینی) و نیز سلامت روانی ( و کلیه زیر مقیاس های علائم جسمانی، اضطراب، کارکرد اجتماعی و افسردگی) را نوجوانان دختر را افزایش دهد. بنابر این می توان از آن به عنوان یک مداخله موثر در این مقطع سنی استفاده کرد.

اثربخشی چهار مداخله روان شناختی بر مدیریت شاخص های وزن و ابعاد سلامت(زیستی- روانی- اجتماعی) افراد دارای اضافه وزن
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور مرکز - دانشکده علوم انسانی 1390
  مژگان اگاه هریس   مسعود جان بزرگی

با وجود اینکه نتایج مداخله های روان شناختی مدیریت اضافه وزن و چاقی در دهه های اخیر با موفقیت نسبی همراه بوده اند، اما ابقای کاهش وزن بدست آمده و همچنین مقایسه نتایج حاصل از مداخله های رایج در کنار کنترل میزان دریافت کالری و مصرف آن (بواسطه رژیم گرفتن و فعالیت بدنی) یکی از مسائل جدی حوزه مطالعات ارتقاء سلامت محسوب می شود. از این رو، پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی چهار مداخله روان شناختی مدیریت وزن شامل درمانگری فراشناختی (mct)، درمانگری شناختی- رفتاری با تأکید بر حل مسـئله (cbt)، درمانـگری شـناختی بک (ct) و اصـلاح مولفه های سبک زندگی (learn) روی اصلاح شاخص های زیستی- روانی- اجتماعی سلامت زنان ایرانی دارای اضافه وزن و چاقی انجام شد. به این منظور با روش نمونه گیری در دسترس 80 آزمودنی زن با میانگین سنی 26 سال و 9 ماه (6.9=sd) و دامنه سنی 45-20 سال که شاخص توده بدنی (bmi) آنها در دامنه اضافه وزن تا چاقی درجه 2 (m²/kg9/40-2/25) قرار داشت، انتخاب شدند. تعداد 68 آزمودنی که واجد معیارهای ورود- خروج بودند به صورت تصادفی در 4 گروه مداخله جایگزین شدند. اما به واسطه افت 5 آزمودنی از گروه learn و 3 آزمودنی از گروه mct ، در نهایت تعداد 61 آزمودنی تا پایان مداخله و مطالعه پیگیری در کلیه جلسات حضور داشتند. شاخص های تن سنجی، بیوشیمی، ایمونوفیزیواندوکرینولوژیکی و همچنین مولفه های روان-شناختی قبل از شروع مداخله، در پایان هر مداخله و 3 ماه پس از پایان هر مداخله اندازه گیری شدند. تحلیل داده ها با نسخه شانزدهم نرم افزار spss بیانگر آن بود که در هر 4 مداخله در حد استاندارد وزن آزمودنی ها (77/9-1/8درصد) کاهش معنادار داشت (05/0>p). همچنین اندازه های تن سنجی، نیز در هر چهار مداخله به یک اندازه کاهش داشت (05/0<p). از طرفی سطوح کلسترول کلی در گروه های ct و mct بهبود بیشتری را نشان دادند (05/0>p). همچنین در گروه mct در مقایسه با سه گروه دیگر سطوح قند خون ناشتا در دامنه بهنجار افزایش بیشتری داشت (05/0>p) ولی سطوح تری گلیسرید سرم در هر چهار گروه به یک اندازه کاهش داشت (05/0<p). همچنین گروه-های ct و mct به طور معنادار باعث کاهش شاخص های ایمونولوژیکی شدند (05/0>p). مداخله cbt به طور معنادار در مقایسه با سه گروه دیگر باعث کاهش لپتین شد (05/0>p). گرچه مداخله های ct و mct باعث افزایش کورتیزول شدند (05/0>p)، اما تغییر سطوح این شاخص بواسطه نوع مداخله معنادار نبود. کاهش فشارخون و افزایش ضربان قلب نیز در چهار مداخله به یک اندازه بود (0.05<p). علاوه بر این موارد، هر چهار گروه باعث بهبود رفتارهای غذا خوردن، سبک زندگی موثر بر وزن، خوداثربخشی ورزش کردن و غذا خوردن و کیفیت زندگی و بهزیستی مرتبط با وزن شدند و تفاوت معناداری بین آنها مشاهده نشد (05/0<p) امّا کاهش مکان کنترل بیرونی وزن در گروه مداخله learn در مقایسه با سه گروه دیگر بیشتر بود (05/0>p). در مجموع می توان گفت که هر چهار مداخله بکار گرفته شده در این پژوهش به یک اندازه باعث تغییر شاخص های انتروپومتریک، فیزیولوژیک و روان-شناختی شدند. اما گروه های ct و mct برای بهبود کنش وری ایمونولوژیکی؛ گروه cbt برای بهبود کارکرد لپتین اثربخشی بیشتری داشتند. همچنین مداخله learn در تغییر wloc بیرونی اثربخشی بیشتری داشت. نیمرخ چربی خون نیز به واسطه مداخله های cbt، ct و mct بهبود یافت. با توجه به این نتایج می توان گفت افزودن مولفه های فراشناختی و شناختی به مداخله های مدیریت وزن باعث بهبود شاخص های سلامت (زیستی- روانی- اجتماعی) از طریق ارتقاء مولفه های مختلف درمانگرانه هر مداخله نظیر شکستن زنجیره های رفتاری نارساکنش ور، خود- نظارت گری، کنترل محرک، تصحیح افکار مخرب، باورهای نارساکنش ور، حل مسئله، بکارگیری راهبردهای مقابله ای، فراشناخت های نگرانی، نشخوارگری فکری، و سوگیری توجه به واسطه تأثیر روی چرخه ارتباط ذهن- بدن می شوند.

مقایسه اثربخشی شناخت درمانگری گروهی با و بدون استفاده از حکایت های مثنوی بر بهبود ابعاد سلامت روان شناختی زنان دارای تعارض زناشویی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علم و فرهنگ - دانشکده علوم انسانی 1391
  فرزانه علی نژاد   مسعود جان بزرگی

هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی شـناخت¬درمـانگری گـروهی با و بدون استفاده از حکایت¬های مثنوی بر بهبود ابعاد سلامت روان¬شناختی زنان دارای تعارض زناشویی انجام شد. روش: بنابراین 25 نفراز زنانی که در پرسشنامه تعارض زناشویی در نمره کل، نمره¬ای بیش از 5/102کسب کرده بودند و واجد معیارهای ورود – خروج بودند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه شناخت درمانگری با استفاده از حکایت¬های مثنوی و شناخت¬درمانگری بدون استفاده از حکایت¬های مثنوی جایگزین شدند.کلیه شرکت¬کنندگان قبل و بعد هر مداخله (12 جلسه) به کلیه گویه¬های پرسشنامه¬های تعارض زناشویی، سلامت عمومی، استرس ادراک شده و فرم کوتاه زمـینه¬یابی سـلامت پاسخ دادند و اطلاعـات جمعـیت¬ شناختی¬شان را تکمیل کردند. یافته¬ها: تحلیل داده¬ها با استفاده از ویرایش بیستم نرم افزار آماری spss و با کاربرد آزمون تحلیل واریانس با اندازه¬گیری مکرر نشان داد هر دو مداخله به تفکیک در کاهش تعارض زناشویی، کاهش استرس ادراک شده، افزایش سلامت عمومی و افزایش کیفیت زندگی موثر بودند (p<0/05). همچنیـن نتایج تحلیـل کواریانس برای مقایسـه بین گروهی بیـانگر این نکته بود که شـناخـت¬درمـانگری گـروهی با استفاده از حکایت¬های مثنوی در مقایسه با شـناخت¬درمـانگری گـروهی بدوناستفاده از این حکایت¬ها؛ به طور معنادار در کاهش تعارض زناشویی، کاهش استرس ادراک شده، بهبود سلامت عمومی و افزایش کیفیت زندگی موثر بوده است (p<0/05 ). نتیجه:نتیجه گیری کلی آن است که افزودن حکایت¬های مثنوی به مداخله شناختی-رفتاری به ارتقاء مولفه¬های سلامت روانی- اجتماعی منتهی می¬شوند؛ به این دلیل که این حکایت¬ها باعث درونی¬سازی مهارت¬های یادگیری شده بواسطه این مداخله و ذخیره آنها به مدت طولانی¬تر و عمیق¬تر در حافظه بلندمدت می¬شوند. واژگان کلیدی: شناخت¬درمانگری گروهی، تعارض زناشویی، حکایت¬های مثنوی، سـلامت روان¬شناختی

تأثیر آموزش مهارتهای فرزندپروری در کاهش تنیدگی مادران و فرزندان و افزایش حرمت خود کودکان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1387
  بیتا آجیل چی   احمد برجعلی

چکیده ندارد.