نام پژوهشگر: تقی پورنامداریان

نمودهای پسامدرنیسم در آثار سیمین دانشور (نوآوری های سیمین دانشور در ادبیات معاصر)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی - پژوهشکده ادبیات 1387
  محیاسادات اصغری   حسین پاینده

چکیده: الف- اهمیت موضوع و هدف تحقیق: فهم نظریات ادبی پسامدرن بدون توجه به نظریات فلسفی پسامدرن ممکن نیست و فهم این یکی خود بدون توجه به شرایط پسامدرن حاصل نمی شود. در مورد شرایط پسامدرن باید گفت هرچند زمینه های آن متعلق به فرهنگ و تمدن غربی است، ولی تبعات و فراگیری آن منحصر به قلمرو جغرافیایی غرب نیست، بلکه ماهیتاً مرزهای غربی را درمی نوردد و جهانی می شود و لذا شرقیان از آن متاثرند. پسامدرنیسم در واقع تاملات نظری پیرامون این شرایط و چگونگی پیدایش و تبیین آن ها است. بی تردید این نگرش های نظری در ادبیات معاصر کشورمان نیز تاثیرگذار بوده است و در نتیجه بررسی و تحلیل آثاری که نمودهای پسامدرنیسم در آن ها مشهود است، ضروری به نظر می رسد. سیمین دانشور به عنوان یکی از داستان نویسان بزرگ معاصر در ایران جزء اولین کسانی است که شیوه ی ادبی پسامدرن را در برخی از آثار خود مطرح کرده است و هدف این رساله چیزی جز اثبات وجود و تحلیل مولفه های پسامدرن در برخی از آثار داستانی ایشان نیست. ب- روش تحقیق: در این رساله ابتدا در دو بخش نظری مجزا چیستی رمان و نظریات ادبی پسامدرن مطرح شد که برای تدوین هر کدام از این فصول به گردآوری منابع پرداختم و به کمک استاد راهنما معتبرترین آن ها را برگزیدم و بر اساس نظریات و آراء مندرج در آن ها این دو فصل نظری سامان یافت. آنگاه در فصول بعدی به استخراج شواهد و نمونه هایی از دو رمان خانم دانشور؛ یعنی جزیره ی سرگردانی و ساربان سرگردان اقدام نموده و این شواهد را با توجه به نظریه های ادبی و برخی مولفه های فلسفی پسامدرن مورد تحلیل و بررسی قرار دادم. ج- نتیجه گیری: بر اساس آنچه در فصل دوم از نظریات ادبی پسامدرن ارائه شد، می توان برخی آثار داستانی خانم دانشور از جمله دو رمان جزیره ی سرگردانی و ساربان سرگردان را حاوی تعدادی از مولفه ها و مشخصه های پسامدرن قلمداد کرد. به عبارت دیگر نویسنده در این آثار از برخی شگردها و عناصری بهره گرفته است که ما آن ها را در زمره ی ویژگی های رمان پسامدرن در نظریه های متعدد برشمردیم. ویژگی هایی چون فروپاشی فراروایت ها، عدم قطعیت، تردید، سرگردانی، پارانویا و بدبینی، امتزاج واقعیت و خیال از طریق اتصال کوتاه، پیوند دوگانه و عدم اقتدار مولف، تناقض و فقدان هویت، بهره گیری از طنز و عدم انسجام، همه و همه ترفندهایی هستند که این نویسنده برای برجسته کردن عنصر وجود شناسانه در اثرش و غلبه ی آن بر عنصر معرفت شناسانه به کار گرفته است و بدین ترتیب برخی آثار داستانی خود را با عبور از مرزهای مدرنیسم به حوزه ی پسامدرنیسم وارد ساخته است.

بررسی و تحلیل صنایع بدیعی در شعر نو با تأکید بر اشعار نیما، سپهری، اخوان و شاملو
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1388
  ناهید طهرانی ثابت   تقی پورنامداریان

صنایع بدیعی از دیرباز مورد توجه و استفاده ی شاعران و نویسندگان بسیاری بوده است. علی رغم تغییراتی که در شعر نو به وجود آمده و با وجود اظهارات صریح نیما مبنی بر ناکارآمدی دانش بدیع، حضور آرایه های ادبی را در شعر نو نمی توان انکار نمود. بررسی و تحلیل ویژگی های کمی و کیفی این صنایع در شعر چهار تن از مشهورترین شاعران نوپرداز یعنی نیما، سپهری، اخوان و شاملو هدف این پژوهش است، که در آن ضمن بررسی تاریخ بلاغت عربی و فارسی، دانش بدیع از دیدگاه علوم زبان شناسی و نشانه شناسی با روشی توصیفی- تحلیلی، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. مطالب این رساله در هفت فصل تدوین شده است. فصل اول به بیان مسأله و فرضیات و پیشینه ی تحقیق اختصاص دارد. بررسی تحلیلی تاریخچه ی بلاغت و بدیع در زبان عربی و فارسی در فصل دوم آمده، که طی آن جایگاه بدیع در میان علوم بلاغی به خوبی روشن شده است. فصل سوم به موضوع بدیع از دیدگاه مطالعات زبان شناختی اختصاص یافته که در آن قابلیت های آموزه های مکتب فرمالیسم، مطالعات زبان شناختی شعر، دانش نشانه شناسی و نیز زبان شناسی متن در بررسی فنون بدیع در نظر بوده است. از آن جا که در برخی از تعاریف موجود، ابهاماتی وجود دارد، فصل چهارم به بررسی تاریخی- تحلیلی شش صنعت بدیعی یعنی واج آرایی، هجاآرایی، سجع، جناس، تضاد و ایهام اختصاص و در انتها ضمن تبیین تقسیم بندی های موجود فنون ادبی، تقسیم بندی دیگری مبتنی بر انواع تداعی ارائه شده است که در تحلیل ویژگی های صنایع بدیع در شعر نو کارآمد است. در فصل پنجم تعاریف موجود حدود هفتاد صنعت رایج به شکلی تطبیقی آمده است. در فصل ششم ضمن بررسی ویژگی های شعری شاعران مذکور، صنایع بدیعی در مقیاسی برابر یعنی در هشتاد صفحه از اشعار پایانی دفتر شعر نیما، حجم سبز سپهری، آخر شاهنامه ی اخوان و باغ آینه ی شاملو استخراج شده است. فصل هفتم به نتیجه گیری اختصاص یافته است. نتیجه ی نهایی این که صنایع بدیعی در شعر نو بر اساس انواع تداعی شکل گرفته و قصد و عمدی در کاربرد آن ها دیده نمی شود. اگرچه شاعران قصد صنعت پردازی نداشته اند، اما هر کدام به نوعی خاص اهتمام بیشتری داشته، که این موضوع با ذهنیت شاعرانه و ویژگی های زبانی و فکری آنان قابل توجیه است. از میان صنایع موجود، فنون لفظی بدیع که ما آن را در این رساله تداعی های آوایی نامیده ایم، بیشترین مقدار را به خود اختصاص داده است. صرف نظر از کیفیت به کار بردن فنون بدیعی که در بخش نتیجه گیری به آن پرداخته شده، اخوان بیش از دیگران و سپهری کمتر از صنایع بدیعی استفاده کرده اند.

تحلیل کیفیت انعکاس روایتهای اسطوره ای ایرانی در رمانهای برجسته فارسی(از1367 تا1387)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1389
  سید علی قاسم زاده   سعید بزرگ بیگدلی

انعکاس اسطوره در ساختار رمان، می تواند الهام بخش معنی و موجد انسجام ساختاری،انتقال بن مایه و تصاویر اسطوره ای و زمینه ساز پیوند رمان با ذخایر ارزشمند گذشته شود. دست یابی به فواید یادشده و عطش یافتن معنای جدید و متمایز، عامل اصلی انگیزش و کوشش روبه فزون رمان نویسان در بهره مندی از روایت اسطوره ای است و طبعاً این رویکرد در ساختار، معناپردازی، تصویرآفرینی و خلق بن مایه های جدید در رمان،اثری آشکار برجای گذاشته است.در این رساله، به کیفیت انعکاس اسطوره های ایرانی در رمان، نقش آنها در معناآفرینی و ابلاغ نیّات مولف پرداخته می شود. روش این پژوهش توصیفی-تحلیلی است که با چهارچوب نظری تلفیقی، مبتنی بر اصول روایت شناسی، تحلیل بینامتنی و رهیافتی تأویل گرایانه انجام شده است و حاصل آن می تواند شیوه ای نو در تحلیل رمان های اسطوره بنیاد دربرداشته باشد. بنابر نتایج آن،از میان شیوه های انعکاس اسطوره ها در رمان،«روایت اسطوره ای»یکی از انواع فعال رمان نویسی در انعکاس گفتمان جامعه محسوب می شود؛ ژانری که به دلیل پیوندهای ساختاری آشکار و پنهان با اسطوره ، ضرورت بازنگری، بازیابی معرفتی و هویتی را برای مخاطبان خود به ارمغان می آورد. ازآنجا که وجه غالب این رویکرد بازخوانشی(rereading)به بازآفرینی و بازنویسی روایت های اسطوره ای-حماسی شاهنامه معطوف است؛ باید به دو منشأ جداگانه آن اشاره کرد: 1-پیدایش موجی از ضرورت مقاومت و آفرینش حماسه،ناشی از جنگِ تحمیلی و سپس احساس بازیابی و تقویت هویت ملی درکنار هویت دینی که فراهم آورنده فضای ذهنی بازشناسی آموزه ها، کهن الگوها، بن مایه ها، نمادها و درونمایه های اسطوره ای برای رمان نویسان معاصر شده است؛2-پیروی از گرایش های جهانی در روی آوردن به اسطوره،که خود چند رویه متفاوت و گاه متناقض دارد: یکی،تمایل نوستالوژیک رمان نویس ایرانی به بازسازی یا بازنویسی اسطوره ها در دنیای تهی شده از معنویت معاصر؛ دوم، نمایش تقابل تجدد و سنت که به شیوه تمثیلی و در قالب بن مایه اسطوره ای »پسرکشی»ارائه می شود؛سوم، اعتراض به بنیان های تفکر ایرانی مانند اعتراض به سیطره روایت های مردسالارانه در بنیاد اسطوره های ایرانی؛ و چهارم، رویکرد زیبایی شناختی به اسطوره ها برای فرار از تکرار و کلیشه ای شدن.

فرهنگ موضوعی الانسان الکامل
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی - پژوهشکده ادبیات 1389
  بهاره فرخ آشتیانی   تقی پورنامداریان

چکیده ی پایان نامه : ادبیات عرفانی از عمق و غنای زیادی برخوردار است و یکی از جلوه های طبع لطیف ، ذوق سلیم ، عظمت فکر ، علو همّت ، و فرهنگ اصیل مسلمانان ، به ویژه ایرانیان است . از این رو لزوم مطالعه و آشنایی با عرفا ، حکما و آثار ارزنده ی آنها بر هیچ کس پوشیده نیست . عزیز الدّین نسفی یکی از عرفا و حکمای قرن هفتم ، و شاگرد بی واسطه ی سعد الدّین حمویه است . تا کنون شش کتاب از او چاپ شده است ، که عبارت اند از : الانسان الکامل ، التنزیل و بیان التنزیل ، کشف الصراط ، کشف الحقایق ، زبده الحقایق ، مبدأ و معاد و مقصد الاقصی . امّا برخی از آثار و رسائل وی هنوز به صورت نسخه ی خطی باقی مانده اند ، مانند : آغاز و انجام ، اتّحاد و وحدت ، کفر و توحید و ... . آثار نسفی از چند جهت حائز اهمیّت اند : اول . نثر نسفی ، بر خلاف بیشتر آثار قرن هفتم ، به روش « سهل و ممتنع » است . و قلم وی در تمام آثارش یکدست است ، امّا در بخشی هایی از آن ها به ویژه در نصایح سادگی و روانی زبان با احساسات و عواطف وی و تصاویر و تشبیه های ظریف همراه می شود و سخنش به شعری می ماند ، که از قریحه ای توانا و روان برخاسته است . دوم . نسفی در آثارش عقاید گروه های مختلف مثل فقها ، حکما ، عرفا ، اهل تناسخ و ... را بدون تعصّب بیان می کند . همچنین آرای استادش سعدالدّین حمویه و ابن عربی را به روشنی توضیح می دهد . بنابراین آثـار نسفـی منابع ارزشمندی اند برای دستیابـی به آرا و عقاید سعدالدّین حمویه ، ابن عربی و ... . در این پژوهش سعی شده است برای آشنایی دانشجویان و دوست داران ادبیّات عرفانی ایران با شخصیّت ، اندیشه ها ، تفکّرات و جهان بینی نسفی فرهنگی جامع از موضوعات مجموعه رسائل الانسان الکامل فراهم آید . ابتدا شرح حال ، آثار و اندیشه های نسفی به صورت جداگانه در مقدّمه بررسی شده ، سپس موضوعات این کتاب و در ذیل آن ها شواهدی از اشعار و نثر های عرفانی مشهور ، در مقام مقایسه با آرای نسفی ، به ترتیب الفبایی آورده شده است . آثار نسفی در زمره ی ادبیات کلاسیک عرفانی - حکمی قرار دارد . کلید واژگان : نسفی ، فرهنگ موضوعی ، ادبیات کلاسیک ، ادبیات عرفانی ، مجموعه رسائل الانسان الکامل .

بررسی نظام حکومتی غزنویان و تاثیر آن بر زبان و شیوه بیان مطالب در تاریخ بیهقی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی - پژوهشکده ادبیات 1389
  راحله لاهوتی   تقی پورنامداریان

با توجه به گسترش نقد ادبی در سال های اخیر، می توان به بازبینی دوباره ی آثار ادبی در نظرگاه های جدید پرداخت. هدف این رساله بررسی جامعه ی عصر بیهقی و نگاهی جامعه شناختی بر نوشتار بیهقی است تا سیاست های حاکم بر ایران قرن پنجم و در زمان حکومت غزنویان از آن دریافته شود. پس از شناخت جامعه ی عصر غزنوی از تاریخ بیهقی و منابع دیگر، سعی شده است تاثیر جامعه و قدرت حاکم بر آن مورد بررسی دقیق تر قرار گیرد. در این پژوهش ساختار حکومتی جامعه عصر غزنوی، مطالعه شد تا آشکار شود این ساختار چگونه بر زبان و شیوه ی بیان تاثیر می گذارد و کدام یک از عناصر زبانی تاثیر قدرت و ساختار حکومتی را بهتر می نماید. پیداست که نمی توان به تحلیل درست گفتمان پرداخت مگر آن که محیط سیاسی و اجتماعی ظهور گفتمان را مطالعه شود. به همین سبب در بخش های مختلف این رساله ابعاد مختلف حکومت استبدادی غزنویان از نظر مراتب قدرت و ایدئولوژی حاکم بر آن تا آن جا که در حوصله ی این رساله بوده بررسی شده است و سپس تاثیرپذیری زبان و شیوه ی بیان را با دقت بر جزییات زبان نشان داده شده است. واژگان کلیدی: تاریخ غزنویان، حکومت استبدادی، گفتمان، زبان، فرهنگ،تاریخ بیهقی

ابهام در شعر معاصر (نیما یوشیج، اخوان ثالث، سهراب سپهری، فروغ فرخزاد)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده ادبیات و علوم انسانی دکتر علی شریعتی 1389
  احمد سنچولی   ابوالقاسم قوام

یکی از مهم ترین مسائلی که در دریافت معنی شعر معاصر فراروی خوانندگان قرار دارد، مسأله ابهام است که بستگی به عوامل گوناگونی دارد. ابهام در نظریه های ادبی جدید نه تنها نکوهیده نیست، بلکه ارزش محسوب می شود و با شرکت دادن خواننده در فرایند آفرینش معنا نوعی تعامل میان خواننده و متن ایجاد می کند. ابهام در شعر معاصر معمولاً در کلیت آن نهفته است و در برخی موارد هم دستگاه بلاغی شعر را تحت تأثیر قرار داده، موجب می شود که عناصر بلاغی از قبیل تشبیه، استعاره، کنایه و... ساختاری مبهم پیدا کنند. در این پژوهش که به شیو? توصیفی- تحلیلی است، اسباب و صور ابهام آفرین در شعر چهار تن از شاعران معاصر (نیما، اخوان ثالث، سپهری و فروغ فرخزاد) از دیدگاه بلاغت سنتی مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نگارنده ضمن تفکیک دو گون? ابهام هنری (بلاغی) و غیر هنری (دستوری)، بر این باور است که بخشی از ابهام ها در شعر معاصر ناشی از صور خیال و عناصر بلاغی است که این امر خود ناشی از دید تاز? شاعر نسبت به جهان و پدیده های اطراف است.

تحلیل داستان ملکوت با تکیه بر جنبه های ساختاری، روان شناختی و فمینیستی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی 1389
  رقیه هاشمی   تقی پورنامداریان

ملکوت بهرام صادقی یکی از آثار ماندگار ادب داستانی است که با سبکی متفاوت نوشته شده است. بر اساس نظریه های جدید که در تحلیل داستان کارایی دارند، کمتر کار مهمی درباره ی ملکوت انجام شده است. این رساله نگاهی تازه به این داستان دارد و در پی آن است تا بعضی از خصوصیات زبانی، موضوعی و فنی آن را توضیح دهد. نگارش موجود با توجه به سه رویکرد نوین ساختارگرایانه، روان شناسانه و فمینیستی در سه فصل مجزا و مطابق با آرای نظریه پردازان معاصر تهیه شده است. در فصل اول تحلیل ساختاری اثر بر اساس نظریات ساختارگرایانی چون بارْت، ژُنت، تُودوروف و دیگران انجام می پذیرد که بیانگر ساختار منحصر به فرد و حساب شده ی ملکوت و توجه ویژه صادقی به فرم و ساختار روایت می باشد. در فصل دوم نقد روان شناختی، با توجه به آموزه های روانکاوانه ی فروید و یونگ که بیشترین تطابق را با داستان داراست، در دو حیطه ی روان شناسی مولف و روان شناسی شخصیت های داستانی صورت پذیرفته است. شخصیت ها، فضای موجود در داستان و گفتگوهای یکپارچه، زوایای مبهم و پنهان شخصیتی را به نحو مطلوبی آشکار می سازد. فصل سوم که مربوط به نقد فمینیستی است، چهره های شاخص موج اول، دوم، سوم و نظریات فمینیست هایی چون کریستوا، سیکسو، ایریگارای و... گنجانده شده است. نقد فمینیستی ملکوت با توجه به جلوه های زنان بیانگر نگاه مرد سالارانه ی صادقی به زنان و نقش حاشیه ای و کم رنگ آنها در داستان می باشد.

باز تاب اندیشه و کلام مشایخ صوفی در مثنوی معنوی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی - پژوهشکده ادبیات 1390
  امیر داورپناه   تقی پورنامداریان

مثنوی معنوی از آثار بی نظیر عرفانی در ادبیّات فارسی است . افکار و تعالیم دینی یا عرفانی ای که در این شاهکار مطرح می شود در قرآن مجید ، احادیث نبوی ، اندیشه و کلام عالمان دینی و متصوّف? مقدّم ، ریشه و سابقه دارد ؛ و سرچشم? آنها در مواردی ، کلام و اندیش? امیرالمومنین علی (ع) ، امام صادق (ع) ، حکیمان و اندیشمندان یونانی و غیرمسلمان است . اگر چه مفاهیم و اندیشه های مولوی به کمک وزن و قافیه و در جام? تعبیرهای خاص شاعرانه ، بدیع و اصیل به نظر می رسد ، با کمی دقّت و جستجو می توان ردّ پای افکار و کلام مشایخ صوفی و شاعران عارف را در مثنوی معنوی بازشناخت و اقتباس ها یا اثر پذیری متنوع مولانای بلخی را از آنها تشخیص داد. در این رساله کوشش شده است تا انعکاس آرا و عقاید و سخنان مشایخ در کلام مولانا نشان داده شود و تصرفات فکری و بیانی او در آنها آشکار شود .

بررسی و تحلیل صُوَر خیال در شعر نیما، اخوان، شاملو به انضمامِ فرهنگِ تصویری این سه شاعر
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی - پژوهشکده ادبیات 1390
  جلیل شاکری   تقی پورنامداریان

بررسی و تحلیل صُوَر خیالِ شعرِ شاعران برجسته و صاحب سبکِ نوپرداز معاصر و به ویژه تهیه و تدوین فرهنگِ تصویری شعرِ آنان کارِ جدید و دقیقی است که ضرورتِ انجامِ این پژوهش و تحقیق است. مهم ترین هدف های این رساله عبارتند از: 1. تهیه و تدوینِ فرهنگ تصویرهای شعری سه شاعر نوپرداز، نیمایوشیج، اخوان ثالث، احمد شاملو 2. ارایه منبع و مأخذی که امکانِ هر نوع تحقیق و پژوهش در زمینه نقد ادبی و سبک شناسیِ شعرِ نو فراهم آید 3. فراهم آوردنِ زمینه ای برای بحث های انتقادی در حوزه صُوَر خیال و سبک شناسی 4. آشنایی پژوهشگران، منتقدان، محققان، دانشجویان و علاقه مندان به شعرِ نو، با انواعِ تصویرهای شعری در شعرِ سه شاعر برجسته معاصر 5. بررسی و تحلیلِ صُورِ خیالِ شعر سه شاعر صاحب سبک، بر مبنای داده های آماری و یادداشت های گردآوری شده از بخش فرهنگ تصویرهای شعری تا از هرگونه کلی گویی و استقرای ناقص خودداری شود 6. بیان جنبه های نوآوری و ابتکار شاعرانِ برجسته معاصر در تصویرپردازی و نشان دادن تفاوت های تصویرپردازی در شعر معاصر و شعر کلاسیک. شیوه و روش تدوین این رساله به این صورت بوده است که در فصلِ اول مقدمه ای درباره صُوَرِ خیال در شعر، بحثی درباره تصویر و تصویرگرایان و تصویرپردازی و نقش آن در شعرِ معاصر و تفاوتِ آن با شعرِ کلاسیک آمده است در فصل دوم که بخش تحلیل ها و بررسی هاست به بررسی و تحلیلِ انواعِ صور خیالِ سه شاعر در پنج بخش جداگانه تشبیه، استعاره، تشخیص، کنایه و سَمبُل پرداخته شده است و فصل سوم و چهارم و پنجم به فرهنگِ تصویرهای شعری هر یک از این سه شاعر اختصاص دارد. براساس تهیه و تدوین چنین فرهنگی و به تبعِ آن، بررسی و تحلیلِ صُوَر خیالِ این سه شاعر، به این نتایج رسیدیم که: نخست، این فرهنگ می تواند منبع و مأخذ بسیار مفیدی باشد برای پژوهشگران، منتقدان و محققان، در زمینه بسیاری از پژوهش های نقد ادبی، سبک شناسی، بحث های انتقادی در حوزه تصویرهای شعر شاعران و نشان دادنِ تفاوت های تصویرپردازی در شعرِ معاصر در مقایسه با شعر کلاسیک. دوم این که، تصویرپردازی در شعرِ معاصر در مقایسه با شعر کلاسیک دارای تفاوت های اساسی است، تصویرهای این سه شاعر اغلب در هماهنگی و تطبیقِ کامل با محتوا و مضمونِ شعر است و به ویژه دراشعار شاملو دارای زمینه عاطفی بسیار قوی است. سوم این که، در شعر معاصر، تصویرها جدای از محتوا و مضمونِ شعر نیستند برخلافِ شعر کلاسیک که اغلب، تصاویر جدای از محتوا و مضمونِ شعر بودند چهارم این که، تغییر و تحولاتِ سیاسی و اجتماعی و فرهنگی در دوره معاصر به خوبی در تصویرهای شعری شاعرانِ معاصر منعکس شده است و پنجم این که، تصویرهای شاعران معاصر به طور عام و تصویرهای این سه شاعر به طور خاص، اغلب حاصلِ تجربه شخصیِ خود شاعران است نه برگرفته از دیوان های شعر شاعران پیشین.

بازتاب مثنوی در دیوان شمس تبریزی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی - پژوهشکده ادبیات 1390
  محمدهانی ملازاده   تقی پورنامداریان

چکیده بسیاری از ابیات دیوان شمس، اثر غنایی عظیم مولوی، به سبب سروده شدن در حالت جذبه و ناهوشیاری در هاله ای از ابهام یا بی معنایی است، ازاین رو تفسیرهای متعدد و گاه متناقضی را بر می تابد. مطمئن ترین شیوه برای شرح و رمز گشایی از مبهمات غزلیات مولوی رجوع به دیگر آثار سراینده ی آن، به ویژه کتاب ارجمند مثنوی معنوی است. ازین رو مقایسه این دو اثر بزرگ و یافتن مطالب و مواد مشترک آن ها علاوه بر اینکه گامی در مسیر ادبیات تطبیقی می باشد، می تواند در برطرف کردن ابهامِ ابیاتی از دیوان شمس نیز موثر افتد. رساله ی حاضر با جستجو و تطبیق اندیشه ها، نمادها، تمثیلات، لغات و مواردی دیگر که مشترکاً در مثنوی و دیوان شمس وجود دارد می تواند منبعی برای شرح دیوان شمس بر اساس مثنوی تلقی شود، ضمن آن که وحدت زبان و اندیشه ی مولوی را نیز در دو اثر جاودانه اش اثبات می کند. کلیدواژه مثنوی، دیوان شمس، مقایسه و تطبیق

سبک شناسی شعر سه دهه بعد از انقلاب با تأکید بر قیصر امین پور، محمد رضا عبدالملکیان، سلمان هراتی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی - پژوهشکده ادبیات 1390
  مهدی صادقی   تقی پورنامداریان

با تغییر هر دوره و پس از هر تحول اجتماعی و سیاسی عمیق علاوه بر تغییر نهادهای سیاسی و اجتماعی، فرهنگ تازه ای پیدا می شود که متأثر از شعارها و جهانبینی انقلاب است. طبیعی است این فرهنگ ساختار ذهنی افراد جامعه و از جمله هنرمندان را تغییر می دهد و تغییر این ساختار ذهنی بر زبان و اندیشه و جهانبینی اثر می گذارد، در نتیجه بخصوص بر شعر که ماده سازنده ی آن زبان است و محتوای آن جهانبینی متأثر از موقعیت تازه، اثر می گذارد. سه نفر شاعری که بر مختصات سبکی آنان در این رساله تأکید می شود از مشهورترین شاعران بعد از انقلاب هستند که ضمن متأثر بودن از حال و هوای اجتماعی بعد از انقلاب هر یک از نظر شخصیت فردی، جایگاه خاص خود را دارند و بنابر این شعر هر یک علاوه بر مختصات عمومی متأثر از جهانبینی بعد از انقلاب، صبغه ی فردی خود را نیز دارد که این تحقیق به پژوهش درباره ی آن می پردازد. ما پژوهش خود را در بخش اول و دوم که تعاریف و تاریخچه را در بر می گیرد همچنین تعاریفی که در هر بخش به عنوان مقدمات بحث مطرح گردیده، بر پایه ی شیوه ی «کتابخانه ای» گزارده و بخش اصلی پایان نامه را، که همانا گردآوری عناصر سبکی است با شیوه ی تحلیلی و استدلالی پی گرفته ایم. در این راه نیز کوشیده ایم یافته های خود را بی شائبه ی جانبداری از ایدئولوژی خاصی، در حد توان در چهارچوب نظرات علمی به خصوص آنچه در مبحث آشنایی زدایی مطرح است بیان کنیم.

بررسی تطبیقی مفهوم عدم در مثنوی مولوی و متون بودایی (پراجنیاپارمیتا(sutra praj??p?ramit?)و مادیامیکاکاریکا (madhyamakakarika))
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1390
  زیانگ نگوین تی هین   غلامحسین غلامحسین زاده

چکیده در آیین بودایی ـ هر چند، عرفان، به معنای شناخت خداوند و چگونگی پیدایش موجودات مطرح نشده، امّا از مباحث عمیق و فراوانی درباره انسان و رنج های او سخن رفته است. از سوی دیگر بنابه اعتقاد بعضی از نویسندگان و برخی از اندیشه ها، آداب و عملکردهای آیین بودایی همچون ریاضت و چله نشینی بر عرفان و تصوّف اسلامی تأثیر گذاشته است. دو متن پراجنیاپارمیتا و مادیامیکاکاریکا از قدیم ترین متون بودایی است که در آن اندیشه های عمیق و پیچیده بودا و ناگارجونه ـ فیلسوف و مفسّر بزرگ سخنان بودا ـ به همراه تعالیم اخلاقی مطرح شده است. یکی از مفاهیم پیچیده و مبهم مطرح شده در عرفان اسلامی و آیین بودایی مفهوم عدم است. عدم در فرهنگ اسلامی در معانی مختلف دینی، کلامی، فلسفی و عرفانی به کار رفته است. مولانا با بهره بردن از معانی فوق، عدم را در معانی مختلفی چون: عالم خیال، عشق، فنای فی الله، ازل و موقعیت پیش از هستی شدن موجودات به کار برده است. در متون بودایی منتخب نیز معانی عمیقی در مورد عدم مطرح شده است از جمله: واقعی نبودن پدیده ها، زنجیر علّی، راه میانه، نیروانا. این پژوهش پس از معرفی بودا، ناگارجونه و متون بودایی پراجنیاپارمیتا و مادیامیکاکاریکا به بحث و بررسی درباره عدم و معانی مختلف آن پرداخته شده است؛ آنگاه عدم در مثنوی مولوی و متون بودایی منتخب مطالعه و بررسی شده و مقایسه تطبیقی دیدگاه مولانا در مثنوی و بودا و ناگارجونه در پراجنیاپارمیتا و مادیامیکاکاریکا پرداخته شده است. و نکات مشترک بسیاری در باب معانی عدم میان متون بودایی و مثنوی معنوی کشف و توضیح داده شده است؛ اگر چه تفاوت های زیادی هم در این مورد دیده می شود که به آنها اشاره گردیده است.

نقد و تحلیل تأویل های شعر نو
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی - پژوهشکده ادبیات 1391
  سیاوش جعفری   تقی پورنامداریان

در این پژوهش کوشیده ایم، ضمنِ بررسی بنیان های تئوریکِ رویکردهای هرمنوتیکی جدید، تا جای ممکن گستره ی آن ها را پیش چشم خواننده روشن کنیم و سپس با تمرکز ویژه بر تأویل های شعر نو، نیک و بد جریان های تأویلی تازه را در عمل به محک نقد بیازماییم. این رساله در پنج فصل فراهم آمده است. فصل نخست، کلیاتی شاملِ پرسش ها، فرضیه ها، پیشینه ها و روش پژوهش را در بر می گیرد. فصل دوم پیش درآمدی است، برای روشن کردن زمینه های تئوریک بحث. در آغاز این فصل نگاهی کوتاه به مهم ترین مکتب های تأویلی و پیشینه ی عملی آن ها افکنده ایم. بدون چنین پیش درآمدی، بدفهمی و سخت سریِ موجود در شماری از برداشت ها و اقتباس های هرمنوتیکی معاصر، آشکار نمی شود. همچنین مشاهده ی سوابق رفتارهای تأویلی در میان اندیشه ورانِ رشته های گوناگون از روزگار باستان تا امروز حضور پر رنگ و موثرِ تأویل را در فرایند فهم نشان می دهد و به کسانی که با زدن برچسب های جغرافیایی بر اندیشه ها خود را از رنج درک آن ها می رهانند، می نمایاند که بسیاری از نظریه های هرمنوتیکی، پیش از این بارها در مقامِ عمل آزموده شده اند و فراآورده ی مصنوعیِ چند فیلسوف غربی نیستند. گرچه مانند بیش-تر مباحث جدید علوم انسانی ژرف کاوی های تئوریک و تدوین روش شناختی آن ها، وامدار غربیان است. در ادامه ی این بخش به صورت ویژه بر آموزه های هرمنوتیک فلسفی متمرکز شده ایم که بر اثرِ حضورِ موثر ترِ فلسفه ی قاره ای در ایران امروز حکمِ آیه های مقدس را یافته است، و شماری از مهم ترین نقدهای وارد بر آن را از منظر فلسفه ی تحلیلی در کلامِ منتقدان و مخالفان برشمرده ایم. در همین فصل، به موضوع ابهام و اهمیت آن در تأویل نیز پرداخته ایم و انواعی برای آن به دست داده ایم. بدیهی است که همه ی مباحث پیش گفته، خلاصه وار و به دور از مثال ها و تفصیل هایی که لازمه ی یک پژوهش مستقل است، نوشته شده اند. با این وجود کوشیده ایم گفتارهای مطرح شده تا جای ممکن روشن و به دور از کلی گویی های مبهمِ رایج باشند. در فصل سوم به شعر نو و چگونگی پیدایش و پویش آن توجه کرده ایم و جریان های شعری معاصر را در حدّ روشن کردن میزان تأویل پذیری آن ها شناسانده ایم، و نشان داده ایم که چگونه گروهی از جریان های نوگرا و شاعران آن ها دار و ندارِ شعر خود را در قمار تأویل و چند معنایی نهاده اند؛ اما حتا یک بار تأویل نشده اند و نقدهای پیرامون آن ها نیز از چند تحسینِ شیفته وار برنگذشته است. در پایان این فصل، کارنامه ی تأویلی هر جریان را فارغ از امکانات بالقوه ی آن، در میزان عمل سنجیده ایم و کوشیده ایم پاسخی برای این پرسش بیابیم که چرا یک جریان، بیش تر و جریان دیگر کم تر تأویل شده است. در فصل چهارم پس از بررسی تأویل های موجود از آغاز پیدایش و رواجِ شعر نو تا امروز، و تقسیم بندی آن ها در هفت دسته ی کلی، به نقل و نقد نمونه هایی از تأویل ها پرداخته ایم. بخشی از این فصل را هم به تأویل شاعران از شعر خود و دیگران اختصاص داده ایم، سپس بررسی کرده ایم که بر اساس داده های موجود، شعر کدام شاعر بیش تر و کدام کمتر در معرض تأویل قرار گرفته است. مفصل ترین بخش این فصل، نقد و تحلیلِ تأویل هاست. روال کار در نقد تأویل ها بدین گونه است که نخست شعر مورد تأویل را می آوریم، آن گاه به ترتیب، تأویل های هر شعر را بر اساس نام خوانِشگرانِ آن، نقل می کنیم، سپس در پایانِ آخرین تأویل، بخشی را به نقد و ارزیابی تأویل ها اختصاص می دهیم. پس از این نقد و تحلیل، خواننده به خوبی خواهد توانست، با بررسیِ نشانه های نمونه وارِ موجود در هر تأویل و روش اجرای آن، دسته ای را که تأویلِ مورد نظر در آن جای می گیرد، تعیین کند. فصل پنجم، فصل نتیجه گیری نهایی است. در این فصل کوشیده ایم پس از گفت و گو درباره ی چالش های پیش رو برای تنظیم روش شناسی تأویل شعر نو، برپایه ی بنیان های نظری هرمنوتیک و نتایجی که از مقایسه ی ارزش اعتباری تأویل ها و مختصات بهترین تأویل های موجود به دست آورده ایم، معیارهایی نیز برای انجام و ارزیابی تأویل به دست دهیم.

توصیف ساختار دستوری زبان فارسی در مثنوی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی - پژوهشکده ادبیات 1391
  محمد پاک نهاد   ابوالقاسم رادفر

چکیده مولانا جلال الدین محمد بلخی، آفتاب فروزنده ی آسمان ادب فارسی و عرفان اسلامی است. ذهن و زبان و روان وی ، عشق نامه ای آفرید که در میان آثار منظوم عرفانی، همچون گوهری تابان می تابد. بی تردید مثنوی مولانا به عنوان یک اثر عرفانی و ادبی در صدر قرار دارد و از گذشته تا به حال مورد توجه اهل ادب و عرفان قرار گرفته و تحقیقات گسترده ای در راستای آن انجام پذیرفته است.این استقبال بی نظیر،مرهون عظمت روح مولانا و به دنبال آن رفعت و جذابیت عمیق مثنوی است.در جست و جوی راز این جذابیت،زبان او کم ارج نیست. کشش ها و جوشش های روح بی پروا سبب شده تا در زبان وی روحی دیگر دمیده شود. مطالعه در ساختار دستوری زبان مثنوی گواه این حقیقت است. ساختار دستوری مثنوی دارای مختصات ، برجستگی ها، خلاف عادت ها و منطق گریزی هایی است که جز در نظام معنایی زبانِ آن، قابل بررسی نمی باشد. موضوع این رساله ، «توصیف ساختار دستوری زبان فارسی در مثنوی» است. منظور از توصیف تحقیق درباره ی یک زبان در یک مقطع زمانی معین و یافتن قواعد آن زبان بدون توجه به صورت و ساخت قدیمی آن می باشد. توصیف همزمانی زبان ، آن را در برابر دستور تاریخی قرار می دهد که تغییرات و تحولات یک زبان را در دوره های گوناگون بررسی ، گاه علل تغییر و تحول آن را نیز تحلیل می نماید. درباره ی هدف و ضرورت این پژوهش به طور خلاصه می توان گفت: تمامی متون کهنی که به زبان فارسی دری نگاشته شده اگر چه همه به زبان فارسی نگاشته شده اند ولی هر یک از آنها متعلق به یک گونه ی ویژه ای از این زبان است .این گونه ی ویژه ، جدای از شناخت بیشتر از زبان فارسی در نشان دادن پیرنگ سبک هر شاعر یا نویسنده بی تأثیر نیست. نوع این تحقیق ، بنیادی ِکتابخانه ای و روش آن توصیفیِ موردیِ گذشته نگر می باشد. فصل چهارم که یافته های این تحقیق می باشد ، ده بخش را به خود اختصاص داده است . بخش اول، در هشت گفتار به فرایندهای واجی و دگرگونی حروف می پردازد. ابدال ، حذف ، تخفیف و سبک سازی افزایش ، قلب و نحت ، ادغام از این دگرگونی هاست . در بخش دوم مباحث مختلف اسم و گروه اسمی در سیزده گفتار به طور مفصل مطرح شده است.مباحث معرفه و نکره ، شمار ، نام آواها ، الگوهای نقش های اضافی و ندایی، الگوهای گروه های اسمی زنجیری، کنایات پرسشی و مبهم از اهم گفتار های این بخش می باشد.بخش سوم به عنوان متمم بخش اسم ، به ضمایر شخصی ، مشترک ، اشاره ، متقابل و اختصاص و کاربردهای نحوی آنها می پردازد . بخش چهارم درده گفتار ، صفت و گروه وصفی را از زوایای مختلف، بررسی و توصیف می نماید.کلیاتی درباره صفت بیانی ،احکام وصف و شیوه ی کاربرد صفت ، درجات صفت ، صفت و گروه وصفی عددی ، مبهم ، پرسشی ، تعجبی و اشاره از اهم این بخش است . در بخش پنجم به مباحث مختلف مربوط به فعل و گروه فعلی پرداخته شده است ؛جهت فعل ، افعال پی بستی ، معلوم و مجهول ، وجوه و زمان افعال و ... از مباحث عمده ی این بخش است . در بخش ششم قید و گروه قیدی با توجه به کاربرد ، معنا و ساختمان قیود به شیوه ای ویژه طبقه بندی شده اند. انواع قید در پنج گفتار به قید فعل ، قید جمله ، قید های اشاره ای ،قیدهای تأکیدی و قیدهای مختص و مشترک تقسیم شده اند . بخش های هفتم و هشتم به حروف اضافه و ربط و شبه جمله می پردازد . روش توصیف بخش های مذکور بی شباهت با قید نیست . بخش نهم به نحو مثنوی اختصاص یافته است.در این بخش در هشت گفتار الگوهای جملات ، شرح و توصیف شده اند. در گفتار اول جمله با اجزای همجنس مطرح می شود. گفتار بعد جمله های ناقص را در بر دارد .منظور از ناقص جمله هایی است که در اجزای اصلی یا احیاناً در اجزای وابسته ی آنها حذف هایی خاص صورت گرفته باشد. از مباحث عمده ی این بخش توصیف مفصل الگوهای صرفی و نحوی جمله های مرکب پیوسته و وابسته می باشد . انواع این جمله ها، با توضیح و توصیف حروف ربط ، الگوهای نحوی ، ترتیب جمله واره های وابسته و غیره با ذکر بسامد ، همراه می باشد.در گفتار های پایانی به الگوهایی از جمله توجه می شود که در علم بلاغت به آنها توازن و ترصیع می گویند ؛ با رسم الگوهای گوناگونِ جمله ، نشان داده می شود که در علم بلاغت فقط به آهنگ پایانی این نوع از جمله ها توجه و ازساختار دستوری جمله غفلت می شود. این گونه از توصیف شاید خود را به سبک شناسی ادبی نزدیک کرده باشد .در بخش دهم و پایانی در دو گفتار به الگوهای زایای واژه سازی در مثنوی و ساخت اشتقاقی واژه توجه شده است . این بخش ما را از پرداختن به ساختمان اسم و صفت وسایر کلمات در بخش های مربوط بی نیاز نموده است. به هر حال توصیف ساختار دستوری زبان فارسی در مثنوی ،گامی موثر و قابل توجه در راستای دستور تاریخی و تاریخ زبان فارسی است.در قلمرو همین مطالعات توصیفیِ است که سبک شاعران و نویسندگان مشخص می شود. مثنوی اثری است متعلق به قرن هفتم که با بررسی نظام دستوری آن، مختصات لهجه ای و گویشی ،سبک شناسی و جایگاه آن در زبان فارسی آشکار خواهد شد.

بررسی و تحلیل شعر سبک هندی بر اساس نظریه ترامتنیت (با تأکید بر غزل های صائب تبریزی، غنی کشمیری و بیدل دهلوی)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1391
  سعید رحیمی   غلامحسین غلامحسین زاده

سنّت شعر فارسی، تا رسیدن به دوره صفویه و پیدایش سبک هندی، تاریخ هفتصدساله ای را پشت سر گذاشته است. ویژگی های شعر سبک هندی را عموماً در پرتو متغیّرهای بیرونی (چون اجتماع و فرهنگ و اقتصاد) نگریسته اند؛ یا تحول زیبایی شناختی شعر این دوره را در چهارچوب صناعات و فنون شعری رایج در آن عصر بررسی کرده اند. گذشته از این، می توان مولفه های شعری این دوره را در تعامل با میراث شعری پیش از خود و در بستر سنّت شعر فارسی تبیین کرد. بینامتنیت، از جمله نظریه های ادبی معاصر است که به چگونگی تعاملات گوناگون محصولات زبانی و فرهنگی می پردازد و ترامتنیت، تبیین ساختارگرایانه این نظریه در چهارچوب تعاملات متنی است. در این رساله، 50 غزل از سه شاعر مطرح سبک هندی، صائب تبریزی، غنی کشمیری و بیدل دهلوی بر اساس وجوهی از نظریه ترامتنیت که قابل انطباق با شعر فارسی بود، مورد بررسی قرار گرفت. در پایان مشخص شد که این شاعران از عناصر شعری پیش از خود – به ویژه شعر سبک عراقی- مانند بن مایه ها، آهنگ پردازی (مجموع وزن و قافیه) و تلمیحات شعری، بهره فراوان برده اند. از این بین، شاعران بیش از همه بن مایه های شعری موجود در غزل سبک عراقی را در غزل خویش به کار برده اند. نحوه تعامل این شاعران با سنّت شعری پیش از خود نیز متفاوت ارزیابی شد؛ چنانکه گرایش به کاربرد بن مایه ها در شعر بیدل بیش از دو شاعر دیگر و کاربرد تلمیحات کم تر از آن دو به نظر رسید. همچنین گرایش به کاربرد تلمیحات شعری در غزل صائب، بیش از غنی و بیدل ارزیابی شد.

بررسی سبک اشعار به همراه فرهنگ واژگان، اصطلاحات و کنایات دیوان کمال الدین اسماعیل اصفهانی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی - پژوهشکده ادبیات 1391
  نرگس منصوری   ابولقاسم رادفر

کمال الدین اسماعیل اصفهانی معروف به «خلاق المعانی» از شاعران قرن ششم و اوایل قرن هفتم هجری است که او را «آخرین قصیده گوی بزرگ پیش از حمله مغول» نیز می دانند. کمال، اگرچه در شمار شاعران طراز اول محسوب نمی شود، اما در دیوانش آخرین نشانه های شکوه قصیده کهن را می توان دید و به گواهی بعضی از منتقدان و صاحب نظران، غزلیاتش در کنار شعر انوری و ظهیر، در حوزه زبان زمینه ساز غزل های روان سعدی است. پژوهش حاضر با عنوان بررسی سبک اشعار و فرهنگ واژگان، اصطلاحات و کنایات دیوان کمال الدین اسماعیل اصفهانی، کوششی است در جهت یافتن و شرح مختصات سبکی اشعار کمال و ذکر معانی لغات و اصطلاحات دشوار و مفاهیم کنایات آن و به طور کلی روشن نمودن وجوه مبهم اشعار او. در این رساله پس از آوردن شرح حال مختصری از کمال، سبک اشعار او از جنبه های شکل، محتوا، موسیقی، صور خیال و زبان بررسی شده است. در این بررسی مشخص شد کمال بیش از هر چیز قصیده پردازی مدیحه سراست که در شعرش عناصری از سبک خراسانی و عراقی به شکلی توأمان وجود دارد و شیوه او به ویژه در زبان و آرایه های شعری در نوسان میان این دو سبک است. پس از آن، فرهنگ جامعی از واژگان، اصطلاحات، کنایات و اعلام به کار رفته در شعر او به همراه معنی، مفهوم و شرح هر کدام و شاهدی از دیوان ارائه شده است. در تألیف مطالب فرهنگ، از واژه نامه های متقدم (و در موارد معدودی متأخر)، کتب علمی و دانش نامه های قدیم، تفاسیر کهن، کتب تاریخ و قصص، کتاب های جغرافیایی قدیم و ... استفاده کرده ایم.

بررسی انتقادی سبک شناسی در ایران و پیشنهاد اصول بررسی سبکی ( با تاکید بر کتاب سبک شناسی اثر پاول سیمپسون)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی - پژوهشکده ادبیات 1391
  فاطمه کرد چگنی   تقی پورنامداریان

سبک شیوه خاصی است که نویسنده یا شاعر برای بیان مفاهیم مورد نظر خود در اثر ادبی به کار می برد. در مورد سبک از گذشته تاکنون تعاریف گوناگونی بیان شده است؛ اما مفهوم این اصطلاح با ظهور مکاتب جدید ادبی و دستاوردهای علمی زبان شناسی متحول گردیده است. این اصطلاح در حال حاضر در مورد روش هایی به کار می رود که با استفاده از فنون و مفاهیم زبان شناسی به مطالعه تحلیلی ادبیات می پردازد. سبک شناسی جدید در صدد است با تجزیه و تحلیل کلام در سطح گفتمان (واحدهای فراتر از جمله) به خوانش عمیق آثار ادبی برسد. هدف از نوشتن این رساله تأملاتی درباره ی مبانی سبک شناسی شعر و نثر با در نظر داشتن تازه ترین نظریات مربوط به این دو حوزه است. به همین منظور با ترجمه یکی از کتاب های سبک شناسی که با دیدگاهی نو و ساختاری منسجم و روش مند به زبان انگلیسی نوشته شده است؛ مفاهیم اساسی در حوزه سبک شناسی جدید، استخراج ودر یک نظم منطقی در رساله گنجانده شده است. علاوه بر تبیین مبانی نظریه، در صورت لزوم به شرح و بسط برخی موضوعات و نیز در یک بخش جداگانه به بررسی و انطباق سبکی این نظریات بر نمونه هایی از شعر و نثر فارسی پرداخته شده است. در این بخش، داده ها علاوه بر تطبیق با مبانی نظری به صورت نمودارهای آماری نشان داده شده اند.

سیر آفاق و انفس در تصوف و عرفان از ابتدا تا قرن نهم
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی - پژوهشکده ادبیات 1391
  آزاده مولایی   زهرا پارساپور

تصوف سفری است از پایین ترین مراتب نفسانی تا بالاترین آن . صوفی در واقع سالکی است که در هر قدم از مراحل سلوک ، گامی از خویشتن خویش و خودبینی جدا می شود و به من برتر یا جان الهی خود ، نزدیک تر می گردد . انسان در تعبیر دینی ، نسخه و نمودار جهان هستی است . به طوریکه هر آنچه که در عالم هستی وجود دارد ، در وجود انسان نیز نهفته است . در نظر گرفتن جهان هستی به عنوان عالم کبیر و وجود انسان به عنوان عالم صغیر ، راز پیوستگی تصوف با سفر و سیر را آشکار می سازد . تصوف به انسان یاری می کند تا در درون خویش سفر کند و خود را بشناسد . آنگاه با غلبه بر موانع و پستی و بلندی های درون ، به جایگاه حقیقی خویش در عالم هستی دست یابد . سیر در عالم کبیر و سفر بیرونی نیز که بسیاری از صوفیان بدان التزام داشته انددر واقع جلو? ظاهری این سفر درونی است ؛ گردنه ها و راه های صعب العبوری باید پشت سر گذاشته شود تا در نهایت سالک به آرزوی دیرینه ی خود که همان پیوستن به پاکی و حقیقت مطلق است ؛ دست یابد . بر این اساس ، از زمان پیدایش تصوف این اصطلاح همواره با سفر ، سیر و سلوک و طی طریق ، آمیخته و عجین بوده است . در شرح احوال و سرگذشت بسیاری از بزرگان تصوف این سیر و سفر درونی با سیر در آفاق و عالم بیرون نیز همراه گشته است . از سوی دیگر ، سفر ظاهری با ویژگی های خاص خود ، سالک را در کور? سختی ها و مشقات آبدیده می کرد و زمین? سفر درونی را برای وی مهیا می ساخت . در واقع ، ریاضت و سختی های فراوانی که سالک در جریان این سفرها _ البته با رعایت آداب و شرایط خاص _ تجربه می کرد و آگاهی یافتن از نقاط قوت و ضعف روح ، او را برای سفر دشوار درون و تاب آوردن در برابر سختی های راه و وسوسه های نفسانی و شیطانی آماده می ساخت . با توجه به اهمیت و جایگاه خاص این سفرها در تصوف است که اولین فصل این رساله تحت عنوان « سیر آفاق » را به بررسی آن اختصاص داده ایم . در بخش های ابتدایی این فصل ابتدا به تبیین مسئل? سیر آفاق در تصوف پرداخته ایم و اینکه مقصود از سیر آفاق در میان اهل تصوف چه بوده است ؟ چرا صوفیان به سفر و سیر آفاق می پرداختند ؟ چرا برای سیر آفاق تا این حد ارزش قائل بوده اند و سیر آفاق چگونه آنان را برای سفر و سیر درونی آماده می ساخت ؟ در منابع تصوف ، برخی سفرها به برخی دیگر ترجیح داده شده است و سالک از انجام برخی سفرها منع شده است . به عنوان مثال بهترین سفرها ، سفری است که به قصد زیارت خان? خدا ، جهاد ، زیارت بزرگان و مشایخ وقت و ... انجام شود ، اما آیا تمام سفرهای ظاهری صوفیان را می توان از نمونه های سیر آفاق برشمرد ؟ پاسخ این پرسش در بخشی تحت عنوان « انواع سفرهای صوفیان » آمده است . در کتب تصوف با استناد به آیات قرآن ، احادیث پیامبر گرامی اسلام (ص ) و اقوال بزرگان و مشایخ صوفیه ، آداب و شرایطی خاص برای سفر ذکر شده است . از نیت کردن و اذن خواستن از پیر گرفته تا نحو? سوار شدن بر مرکب ، وسایل مورد نیاز ، نحو? وارد شدن به شهرها و ده های جدید و خروج از آنها ، طرز سلوک و رفتار با همسفران و ... . تنها در صورت پایبندی به این آداب است که سفر ، سالک را به حق نزدیک تر می کند و در غیر این صورت به غربت وی از حق و تباهی او منجر می شود . بخش مربوط به « آداب سفر » را به بررسی این موارد اختصاص داده ایم . در میان روایات به جا مانده از سفر صوفیان در دوران مختلف ماجراهای جالب و شگفت انگیزی به چشم می خورد . از دیدار با خضر گرفته تا افتادن در چاه و گرفتاری به دست دزدان و حرامیان . بخش مربوط به « ماجراهای سفر » به بررسی و دسته بندی این ماجراها و رویدادها اختصاص دارد که خوانندگان را با فضای کلی و شرایط سفر در دوران مورد بحث آشنا خواهد ساخت . به علاوه با توجه به اهمیت و نقش « خانقاه ها » در بحث سفر ، بخشی را نیز به بررسی این نهادها ، تاریخچ? آنها ، نحو? اداره ، کسب درآمد و آداب اقامت و ورود به آنها اختصاص داده ایم . در دو بخش پایانی فصل اول نیز ، با معرفی صوفیان موافق و مخالف سیر آفاق ؛ به جمع بندی و تحلیلی نهایی بر اساس داده های موجود ، پرداخته ایم . فصل دوم رساله به بررسی سیر انفس اختصاص دارد . در اولین بخش این فصل ، با استناد به روایات و اقوال صوفیان ، به بررسی معنی لغوی و اصطلاحی سیر انفس پرداخته ایم . دومین بخش این فصل ، به بررسی احوال و مقامات راه اختصاص دارد . در طریق وصول به حق و کمال حقیقی ، سالک باید مقاماتی را طی کند و حالاتی را که در درون او وارد می شود دریابد و از آنها بهره گیرد . در مورد تعداد دقیق این مقامات در امهات کتب صوفیه اختلاف نظر وجود دارد . بنابر مشهورترین روایات ، این مقامات هفت عدد هستند اما روایاتی نیز وجود دارد که بر وجود چهار ، پنج ، ده ، چهارده ، چهل ، صد و حتی هزار مقام نیز دلالت می کند . همچنین صوفیه در مورد برخی اصطلاحات و اینکه آیا جزو احوال محسوب می شوند و یا مقامات اختلاف نظر دارند که این بخش از رساله به بررسی و نقل این موارد اختصاص دارد . با طی مقامات و درک احوال است که سالک رفته رفته از مرتب? نفس اماره به مرتب? نفس مطمئنه ارتقا می یابد و دید? حقیقت بینش به نور حقیقت بینا می گردد . در این هنگام است که مرحله ای دیگر از سلوک آغاز می گردد که از آن تحت عنوان « سیر الی الله » یاد می کنند . در این مرحله است که جان سالک به مراتب عالم هستی آگاه می شود و به عروج و سیر در افلاک می پردازد . در جریان این عروج است که مشاهدات غریب و مکاشفات شگفت برای وی حاصل می شود که درک آنان تنها به وسیل? دل سالک که مُدرِک حقایق است میسر خواهد شد . سومین بخش از فصل دوم رساله به بررسی کیفیت و ماهیت این مکاشفات و مشاهدات از رهگذر ارائ? نمونه هایی چند از آنها اختصاص دارد . از آنجا که عروج و درک شگفتی ها و مراتب عالم هستی تجربه ای است مافوق بشری که از راه حواس و عقل انسانی قابل درک نمی باشد ، صوفیان برای انتقال این تجارب روحانی از زبان رمز و تمثیل استفاده می کنند . بخش پایانی این رساله به بررسی آن دسته از آثار تمثیلی و رمزی اختصاص دارد که سفر روح به عالم معنا و درک لذات روحانی آن عالم را در قالب داستان به تصویر کشیده اند . در برخی از این آثار همچون منطق الطیر عطار مقامات و منازلی که سالک برای وصول به حق باید پشت سر گذارد در قالب داستانی شیرین و نمادین گنجانده شده است. در برخی دیگر همچون سیر العباد الی المعاد سنایی سالک در جریان سفری خیالی به سیر در عالم معنی می پردازد و از احوال عالم هستی آگاه می گردد . در این بخش از رساله به بررسی این دسته از آثار و تحلیل ساختار روایی و بن مایه های آنان و چگونگی انطباق آنان با اصول و مبانی تصوف ، پرداخته ایم . این رساله گامی است در جهت بررسی یکی از اصول لاینفک عرفان و تصوف که پیش از این بررسی دقیق و موشکافانه ای در مورد آن صورت نگرفته است . گستردگی دامن? تحقیق و مشکل دسترسی به منابع دست اول بارها و بارها مراحل تحقیق را با وقفه و تأخیر مواجه ساخت و تنوع زیاد مطالب ، دقت نظر خاصی را در تنظیم چارچوب کلی رساله طلب می کرد . با این حال به یاری خداوند منّان و به لطف پشتیبانی های دلسوزان? استادان محترم ؛ سرانجام طرح کلی رساله به شکل کنونی درآمد . امید است که مورد قبول اهل فن و فرهیختگان این حوزه واقع شود .

بررسی غزلیات بهاریه در دیوان شمس
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی - پژوهشکده ادبیات 1389
  سحر مهرابی شریف آباد   زهرا پارساپور

چکیده: بهاریه شعری است که دروصف بهار سروده شده باشد. آغاز سرایش این اشعار به عصر رودکی برمی گردد و حیات آن تا دوران ما نیز ادامه داشته است. بهاریه ها در آغاز و عموماً به توصیف جهان بیرون می پرداختند. مولانا نخستین شاعری است که بهاریه را با دیدی انفسی سروده است، نه آفاقی. غزلیات بهاریه در موسقی، شیو? بیان و تصاویر از درونیات مولانا تأثیر می گیرند. اوزان آنها اکثراً خیزابی است. تصاویر آن اکثرا حالت رقص و شادی و گفتگو را منتقل می کنند. فضای بهاریه ها، فضایی است که در آن غمها به پایان می رسند و دوران آسانی پس از سختی فرامی رسد. از میان گونه های صورخیال، «تشخیص» بیشترین فراوانی را دارد. این مساله،ریشه در دیدگاه عارفانه ای دارد که تمام اعضای جهان را زنده و متوجه حق میداند.

نظرگاه های آشکار و پنهان سعدی درباره ی خدا، جهان و انسان در بوستان و گلستان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی - پژوهشکده ادبیات 1389
  زهرا ابطحی   تقی پورنامداریان

سعدی، یکی از مهم ترین ارکان ادب فارسی است که شهرتی جهانی دارد. بوستان و گلستان او را یکی از اثرگذارترین متون بر ارزش ها و باورهای مردم ایران دانسته اند. بنابر این پی بردن به آن بخش از نظرگاه های سعدی که در این دو اثر بیان شده اند، مهم به نظر می رسد. خدا، جهان و انسان اساسی ترین محورهای جهت دهنده به اندیشه و زندگی هر فرد محسوب می شوند. پژوهش موجود، به توصیف دیدگاه های سعدی درباره ی این سه موضوع ، بر اساس متن بوستان و گلستان اختصاص یافته است. این پژوهش، از پنج فصل تشکیل شده که در فصل اوَل به کلیّات پرداخته شده است. فصل دوم، به توصیف نظرگاه های آشکار و پنهان سعدی درباره ی خدا اختصاص داده شده است. خدایِ آشنایِ سعدی، همان خدایی است که اسلام معرّفی می کند. سعدی نیز بر حضور دائمی و محوریت خداوند در تمامی امور تأکید کرده است. فصل سوم به بیان نظرگاه های سعدی درباره ی جهان پرداخته و جهان، گذرگاهی برای رسیدن به منزلگاهی ابدی و فرصتی مغتنم برای اندوختن توشه ی آخرت معرّفی شده است. باوجود آنکه دل بستن به جهان امری ناپسند دانسته شده، هرگز به ترک کامل جهان توصیه نشده است. در فصل چهارم نظرگاه های سعدی درباره ی انسان مطرح شده است. انسان از نظر سعدی، برترین مخلوق خداوند و آفریده شده از سرشتی پاک است. وظیفه ی انسان، عبادت خداوند است و راهِ عبادت خداوند، جدای از خدمت به دیگر انسان ها نیست. تربیت پذیری، تأثیر پذیرفتن از همنشین از ویژگی های مهم انسان است که سعدی به آن توجّه نشان داده و بر راست گویی، نکویی با دیگران و سعی در بر جای گذاشتن نامِ نیک و نیز بر دوری از حسادت و مردم آزاری بسیار تأکید شده است. مرگ، سرنوشت محتوم همه ی انسان ها است و در قیامت به اعمال آن ها رسیدگی خواهد شد و بهشت یا جهنّم منزلگاه ابدی آنان خواهد شد. سعدی انسان را برترین مخلوق خداوند و بسیار قابل احترام دانسته و به همین دلیل توجّه ویژه ای به انسان و مسائل مربوط به او نشان داده است. فصل پنجم، به بیان نتایج کلّی پایان نامه اختصاص یافته است. سعدی، جهان را آفریده ی خداوند برای خدمت به انسان و مهم ترین وظیفه ی انسان به جای آوردن سپاس و طاعتِ خداوند دانسته است.

بازتاب صورت و معنای معارف بهاءولد در سه جزو از دیوان کبیر مولانا
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده ادبیات و علوم انسانی دکتر علی شریعتی 1391
  مهدی پرهام   سید حسین فاطمی

تحقیق حاضر کوشش دارد با روشی سنتی ، موارد تشابه و تقارن محتوایی ، ادبی و زبانی دو کتاب معارف بهاء ولد و دیوان کبیر مولانا را مشخص سازد تا از این راه ، تأثیر گذاری های معارف را بر غزل های مولوی نشان دهد . تحلیل مسائل مورد نظر با دسته بندی موضوعی و ارزیابی پس زمینه ها و سپس بررسی نمونه های قابل توجه و پر بسامد در هر دو کتاب میسر گردیده است .متن این رساله در سه بخش نظام یافته است . در بخش اول برخی مسائل نظری مشترک در باره خدا ، جهان و انسان مورد دقت قرار گرفته ، در بخش دوم مشابهات تمثیل پردازی و زبان در دو اثر بررسی گردیده است . در بخش سوم برخی همانندی های کلی دو کتاب مد نظر واقع شده است با تأکید بر اینکه ، خاستگاه ذوقی معارف و برخی غزل های دیوان کبیر در زمینه تجارب عرفانی ، سرچشمه تشابه و همگونی های ظاهری و باطنی دو کتاب بوده است .

بلاغت در اشعار نو اخوان به انضمام فرهنگ تصاویر شعری اخوان ثالث
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی - پژوهشکده ادبیات 1392
  گل آرا داورپناه   تقی پورنامداریان

این رساله شامل پنج فصل است. فصل اول اختصاص دارد به کلیات طرح تحقیق، مقدمه ای دربار? بلاغت، علوم بلاغی و اصطلاحات کلیدی مربوط به این علوم، سالشمار زندگی و کتابشناسی آثار چاپ شد? اخوان ثالث و توضیح برخی اشعار از زبان اخوان. فصل دوم علم بیان، فصل سوم علم بدیع و فصل چهارم علم معانی را دربرمی گیرد. به دلیل اهمیت مبحث کهن گرایی، کاربرد انواع کهن گرایی در شعر اخوان، در فصل چهارم بررسی گردید. از میان سه شاخ? علم بلاغت، علم بیان در اشعار نو اخوان حضور چشمگیرتری دارد و صنایع مربوط به فنّ بیان در مجموع? زمستان و آخرشاهنامه بیشتر دیده می شود. بیشتر ظرایف بلاغی در شعرهای نو اخوان، ابداعی است و برخی به پیروی از سنت ادبی به کار رفته است. ظرایف بلاغی، کاربردهای ابداعی و نوآوری های اخوان در هر صنعت به تفصیل با ذکر نمونه در هر فصل بررسی شده است.

تحلیل گفتمان در شاهنامه با تاکید بر انسجام متن
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی - پژوهشکده ادبیات 1390
  زهرا مهربان   تقی پورنامداریان

تحلیل گفتمان یکی از مقولاتی است که معمولا در زبان شناسی مورد توجه قرارمی گیرد. اما در مطالعات بین رشته ای می توان از تحلیل گفتمان برای بررسی متون ادبی بهره برد. یکی از شاخه های تحلیل گفتمان فتحلیل انسجام متن است. در این زیر شاخه ،عواملی که در یک مت باعث ایجاد انسجام و پیوستگی می شوند، مورد بررسی قرار می گیرند،با توجه به اینکه شاهنامه ی فردوسی یک اثر حماسی و روایی است،بحث انسجام و پیوستگی در متن آن امر مهمی است. در این پژوهش ،بیش از همه به آراوپی مایکل هلیدی و رقیه حسن در مورد انسجام متن توجه شده است و بر اساس دیدگاه آنان دو داستان معروف شاهنامه یعنی رستم و سهراب و بیژن و منیژه بررسی و تحلیل شده است.

تصحیح شرح شطحیات روزبهان بقلی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی - پژوهشکده ادبیات 1392
  الهام. رستاد   تقی پورنامداریان

کتاب شرح شطحیات اثر شیخ روزبهان بقلی شیرازی، از عارفان بزرگ قرن ششم هجری، است. عنوان کتاب نشان می دهد که موضوع آن درباره شطحیات، سخنان شگفت و غریب عارفان، است. هانری کربن، شرق شناس مشهور فرانسوی در سال 1344 هجری برای نخستین بار این کتاب را تصحیح کرد. تلاش ارزشمند و والای کربن در شناساندن این متن ادبی ـ عرفانی به دوستداران و پژوهشگران، در خور ستایش است؛ امّا متاسّفانه به دلیل اغلاط فراوان کاتبان دو نسخه، همچنین زبان دشوار روزبهان، اشتباهاتی در تصحیح روی داده که خوانش متن را با مشکل مواجه ساخته است. هر چند طی جستجوهای گسترده و پس از گذشت حدود نیم قرن از تصحیح متن، متأسفانه نسخه معتبر دیگری از این کتاب یافت نشد، امّا خوانش دقیق تر نسخه های موجود، استفاده از نسخه ها و کتاب هایی که بخش هایی از متن شرح شطحیات را آورده اند، نیز اضافه کردن تعلیقات و فهرست های مناسب، به تصحیح پیراسته و شایسته کتاب کمک خواهد کرد. در این پژوهش کوشش شده است با بهره گیری از نسخه های خطی زیر تصحیح شایسته ای از کتاب ارائه شود: نسخه کتابخانه شهید علی، (مورّخ 889هـ) به شماره 1342 (ورق267-359) کتابخانه سلیمانیه استانبول؛ نسخه کتابخانه ملّامراد یا قاضی عسکر؛ (احتمالاً قرن نهم) به شماره 1271 (در فهرست 1290) با عنوان «ترجمه و شرح کتاب الطواسین للحلاج المنصور» و «منطق الاسرار و تبیان الانوار» که هم اکنون در کتابخانه سلیمانیه استانبول نگهداری می شود؛ نسخه منطق الاسرار ببیان الانوار به شماره 156 (بی تا: احتمالا قرن 10 به بعد) کتابخانه آستان قدس رضوی؛ طواسین حلاج، (مورّخ 581 هجری)، به شماره 2/ 5854، (عکسی)، موجود در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران؛ نسخه «الرّساله النکات المتصوّفه الروزبهانیه»، (مورّخ 897 هـ)، شماره 3142 در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، که بخش اصطلاحات تصوّف کتاب را در آن آمده است؛ نسخه تحفه العرفان، تألیف شیخ شرف الدین ابراهیم فرزند صدرالدین روزبهان ثانی، تألیف شده به سال 700 هجری؛ نسخه «روح الجنان فی سیره شیخ روزبهان»، از شمس الدین عبداللطیف بن صدرالدین ابی محمد روزبهان ثانی، برادر شرف الدین ابراهیم. مولّف این کتاب نیز چون تحفه العرفان به توصیف کرامات و حکایات شیخ روزبهان و معرّفی آثار وی پرداخته است و در آن بخش هایی از شرح شطحیات را نیز ذکر کرده است. تصحیح به شیوه «بینابین» یا «توأم» و در مواردی به روش قیاسی صورت گرفته است. واژگان کلیدی: روزبهان بقلی، شرح شطحیات، نسخه خطی

جلوه های فرهنگ و ادب کلاسیک در شعر شفیعی کدکنی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی - پژوهشکده ادبیات 1391
  یوسف عزیزیان   زهرا پارساپور

در این پژوهش سعی شده است که به بررسی جلوه های فرهنگ و ادب کلاسیک در اشعار شفیعی کدکنی و میزان تأثیرپذیری ایشان از این جلوه ها، پرداخته شود.همانطورکه می دانید شفیعی کدکنی هم از محقّقان و مصححان و هم از شاعران طراز اوّل این سرزمین می باشدکه تا به حال چندین دفتر شعری از ایشان به چاپ رسیده است و این دفاتر شعری به طور مدوّن در دو مجموعه به نام های«آیینه ای برای صداها» و «هزاره ی دوم آهو کوهی» گردآوری شده است. داشتن دو چهره ی شاعر و محقّق برای وی نقدهای فراوانی را در پی داشته است که در این =پژوهش به آن پرداخته می شود. امّا محقّق و منتقد بودن خود وی در عرصه ی شعر و شاعری باعث شده است که ایشان بتواند در گنجینه ی ذهن خود بسیاری از تعبیرات، اصطلاحات، اشعار، جملات، داستان ها، کتابها، آداب و رسوم مختلف، تصویرهای گوناگون شعری و بسیاری از موارد دیگر که مربوط به فرهنگ کهن ماست، را انباشته و در زمان مقتضی و لازم، درست و بجا از آن استفاده می کند و از آنها تأثیر پذیرد. البته گاه این تأثیرپذیری آگاهانه است و گاهی ناآگاهانه. امّا به هرحال چون این موارد ذکر شده در گذشته و متون کهن ما بکار رفته است، خود گویای تأثیرپذیری از فرهنگ و ادب کهن ما می شود. در واقع شفیعی کدکنی بواسطه ی سالها غور و تعمّق فراوان در کنج کتابخانه یا کرسی دانشگاه توانسته این تعبیرات و عبارات و تصاویر را در ذهن خود جای دهد و بر اثر مرور زمان این اصطلاحات در ذهن وی رسوب کند و در حافظه ی وی جای گیرد و در هنگام سُرایش هر کدام از اشعارش این تأثیرپذیری نمود پیدا کند و این تأثیرپذیری همان موضوع موردبحث ما در این پژوهش است. البته باید یادآور شوم که این تأثیرپذیری در حوزه ی نقد ادبیات معاصر به نام«بینامتنیّت» نامیده میشود که در جای خود مورد بررسی قرار می گیرد.

بررسی و تحلیل تطبیقی استعاره در بلاغت اسلامی و نظری? استعاره بر اساس ترجم? کتاب پانتر
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی - پژوهشکده ادبیات 1392
  محمدمهدی مقیمی زاده   تقی پورنامداریان

این رساله از سه بخش تشکیل شده: بخش اول آن ترجم? کتابی با عنوان استعاره نوشت? دیوید پانتر است. در این کتاب، استعاره از دیدگاه های مختلفی مورد بررسی قرار گرفته است. نویسنده ابتدا پیشین? مفهوم استعاره را در بلاغت کلاسیک غربی بررسی کرده (فصل 1) و سپس به مقایس? آن با مفهوم استعاره در ادبیات شرق دور پرداخته است(فصل 2). وی سپس استعاره را به عنوان مقوله ای عمومی و اجتماعی در دنیای امروز مورد توجه قرار داده است(فصل 3). دیدگاه جریان پساساختارگرا نسبت به استعاره (فصل 4) و ارتباط استعاره با روانکاوی (فصل 5) و برخی مفاهیم روان شناختی (فصل 6) از دیگر مطالب کتاب پانتر است. تعلق استعاره به یک ساحت فرهنگی و دشواری ترجم? آن به ساحتی دیگر (فصل 7) مطلب دیگریست که نویسنده به آن پرداخته. وی نقش استعاره را در مطالعات پسااستعماری نیز مورد توجه قرار داده (فصل 8) و سرانجام کتاب خود را با جمع بندی مطالب پیشین و ارائ? دیدگاه کلی خود در باب استعاره به پایان رسانده است. بخش دوم رساله به بررسی استعاره در بلاغت اسلامی اختصاص دارد. در این بخش تعریف و مفهوم استعاره در کتب شاخص بلاغت اسلامی بررسی شده است. طرح کلی این بخش از رساله و ترتیب قسمت های آن بیشتر بر اساس سیر تاریخی و زمانی بلاغت اسلامی بوده است. در این بخش سیر مفهوم استعاره در آثار بلاغت دانان شاخص و مطرح مسلمان همچون جاحظ، رمّانی، ابوهلال عسکری، ابن رشیق، عبدالقاهر جرجانی، زمخشری و سکاکی بررسی شده است. در این میان به نظرات جرجانی به خاطر گستردگی و اهمیت آنها توجه بیشتری شده است. در بخش سوم رساله که «مقایسه و جمع بندی» نام دارد، ضمن جمع بندی مطالب دو بخش اول و دوم، به مقایسه و بررسی تطبیقی آنها با یکدیگر پرداخته شده است. این مقایسه و بررسی در سه قسمت انجام شده است: استعاره در بلاغت اسلامی و بلاغت غربی (شامل بلاغت کلاسیک، رومانتیک و نو)، استعاره در بلاغت اسلامی و دیدگاه های روان شناختی، استعاره در بلاغت اسلامی و رویکردهای تحلیل گفتمانی.

روح و جایگاه آن در آثار عرفانی تا قرن ششم
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور مرکز - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  مریم محمدی   تقی پورنامداریان

چکیده اعتقاد به وجود روح و جاودانگی آن، حیطه‏ی فرهنگی و دینی وسیعی را از زمان‏های پیش از تاریخ مکتوب بشر تا ظهور ادیان بزرگ توحیدی در برمی گیرد و این اعتقاد انسان را به جستجوی شناخت اصل و منشا روح و راه رستگاری و کمال وی وامی دارد؛ اما چون این مفهوم در حوزه‏ی ادراک عقل نمی گنجد، همواره در ابهام از آن سخن رفته است. با بررسی اساطیر و آرای فلاسفه و متکلمان نیز هرچند شاهد اعتقاد به وجود و وجوب این بعد ماورایی هستیم، اما به دلیل تفاوت فرهنگ ملت‏ها، با اختلافاتی در باورهای آنان درباره‏ی ماهیت، صورت و حتی تعدد ارواح رو به رو می‏شویم. در شریعت اسلام، با استناد به آیات قرآن کریم و بهره مندی از تفسیرهایی که دانشمندان علوم اسلامی از آیات مربوط به روح به معنی جان و روان آدمی داشته اند نیز به این ابهام پاسخی داده نمی‏شود؛ چنان که خداوند خطاب به حضرت رسول اکرم (ص) و در پاسخ به سوال خلق از ایشان درباره‏ی ماهیت روح فرمود:" و یسئلونک عن الروح قل الروح من امر ربی و ما اوتیتم من العلم الا قلیلا"... (ای رسول ما) تو را از حقیقت روح می‏پرسند جواب ده که روح از عالم امر خداست (و بی واسطه‏ی جسمانیات به امر الهی به بدن‏ها تعلق می‏گیرد) و (شما پی به حقیقت آن نمی‏برید زیرا) آنچه از علم به شما دادند بسیار اندک است (اسراء/85). در این میان و از آن جا که عارفان بیش از همه درباره‏ی تجارب روحانی سخن گفته اند و استنباط‏های آنان از روح با تصاویر شاعرانه بیان می‏شود و روح در نظر آنان با مضامینی دیگر (جان، نفس ناطقه، دل، قلب) ارتباط می‏یابد، شاید بتوان در بررسی آثار ایشان به شناخت عمیق تری از روح رسید و با ادراک تجربه‏های روحانی آنان که در تاویلات و تفسیرهای عارفانه‏ی خود به صراحت یا به رمز بدانها می‏پردازند به حقایق بیشتری دست یافت. روح در اعتقاد عرفا، لطیفه‎ای است که خلقت او بیش از خلقت ابدان و منبع او عالم امر حضرت عزّت و اراده‎ی پروردگار بوده است. حقیقتی است که از ماهیت و کیفیت او در آثار عرفانی سخن گفته نشده و عقل انسان از درک ماهیت وی عاجز است. عارفان او را قابل اسرار ربوبیت و حافظ احوال عبودیت نامند و سخن گفتن، تمیز میان اشیا و تذکر و تفکر و تدبّر که از خواص وجود آدمی است همگی از صفات روح هستند. واژگان کلیدی: روح، اساطیر، ادیان، فلسفه، عرفان اسلامی

سیمای جامعه، مشاغل و مناصب دیوانی و درباری در مثنوی معنوی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم - دانشکده ادبیات 1386
  معصومه حمیدنیا   تقی پورنامداریان

این رساله ، پژوهشی است ، پیرامون «سیمای جامعه ، مشاغل و مناصب درباری در مثنوی معنوی» و تاثیر پذیری «مولانا جلال الدّین بلخی» از جامعه ی خود ، که تلاش شده ، نگرش وی را در مثنوی نسبت به آنها مطرح نماید . این رساله به ما خواهد گفت که:« بسیاری از مناصب و مشاغل مثنوی نماد چه ویژگیهای انسانی- اخلاقی قرار گرفته اند و عرفان مولوی از پرداختن بدانها چه هدفی را دنبال می کر ده است.» همچنین در می یابیم، مناصب درباری- اگر چه به ظاهر بالاترین آمار را دارند- در معنی حقیقی خود کاربرد کمتری یافته اند و بیشتر به مفهوم مجازیی که مولوی به آنها داده، توجّه شده است . از سوی دیگر مشاغل در مثنوی، به معنای حقیقی شان و یا تو?مان حقیقی- مجازی شان کاربرد می یابند. دیگر آنکه ، دیدگاه مثنوی به« اقشار جامعه» نظیر چهره های دینی(پیر، زاهد، صوفی، فقیه و واعظ) و یا پیروان ادیان دیگر( مسیحی ، یهودی و مجوسی)ذکر گردیده ، جایگاه فرهنگی- اجتماعی سایر اقشاری چون(روستاییان ، زنان و کودکان)در جامعه ی وی بررسی می شود.

حضور نیروهای مابعدالطبیعه در شاهنامه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی - پژوهشکده ادبیات 1392
  میناسادات امیرآفتابی   تقی پورنامداریان

موضوع اصلی پایان نامه حاضر بررسی حضور عناصر مابعدالطبیعه در شاهنامه است. به این منظور پایان نامه در پنج فصل تنظیم شده است. فصل نخست به کلیاتی مانند روش پژوهش، سوالات، فرضیات و اهداف اختصاص دارد. فصل دوم به تعریف امور ماوراءالطبیعه و نقش آن در حماسه می پردازد؛ در این فصل نمونه هایی از امور خارق العاده در حماسه های جهان آورده شده است. موضوع فصل سوم جلوه های امور مابعدالطبیعه در حماسه های فارسی غیر از شاهنامه است و فصل چهارم به شواهد امور مابعدالطبیعه در شاهنامه اختصاص دارد. در فصل پنجم داده های فصل چهارم تحلیل و مشخّص می گردد که بیشترین عناصر مابعدالطبیعه در کدام یک از داستان های شاهنامه وجود دارند، در هر یک از داستان ها با چه عناصر خارق العاده ای مواجهیم و پربسامدترین عناصر مابعدالطبیعه شاهنامه کدام اند.

جمالشناسی علم معانی و نقد و تحلیل کتابهای معانی در زبان فارسی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی - پژوهشکده ادبیات 1393
  حنیف افخمی ستوده   تقی پورنامداریان

علم بلاغت محصول تدبر مسلمانان در کلام الله است و موضوعش بررسی محاسن و معایب کلام است. از آن جایی که زبان قرآن مطمح نظر بوده ، همیشه تمرکز بر زبان عربی بوده است. در زبان فارسی این امر مخصوصا در علم معانی بیشتر از دیگر شقوق بلاغت چون بدیع و بیان آزاردهنده است چون علم معانی ارتباط تنگاتنگی با نحو دارد. به نظر ما علم معانی موجود در زبان فارسی مفید نیست چون عمیقا تحت تاثیر بلاغت عربی است و ربطی به زیبایی شناسی و اقتضائات زبان فارسی ندارد. برای بازنویسی علم معانی روش کار ما این بوده است که به سراغ سرچشمه های بلاغت برویم. در میان اسلاف بلاغت اسلامی توجه ما به عبدالقاهر جرجانی و جارالله زمخشری بوده است و اگر قبل و بعد از این دو بررسی شده اند به سبب فهم بهتر این دو بوده است. از آن سو زبان شناسی نقش گرا بسیار به کار ما می آید چرا که بر این آموزه استوار است که هیچ دو صورت زبانی هم-معنی نیستند و از تصویرگونگی سخن می گوید. در آثار حاضر تمرکز ما بیشتر بر آثار مایکل هلیدی بوده است و از فرانقش ها و انسجام سخن گفته ایم. اصطلاحات زبان شناسی به ما در تقسیم بندی دقیق و کمی مطالب کمک می کند. کتب معانی معاصر دیده و شواهد آن ها همگی به قصد نقد، نقل شده اند. این کار وقت گیر از این جهت ضروری بود که نارسایی نظام موجود را در تحلیل شواهد نشان دهد. در فصل آخر ما آرای خود را تنظیم کردیم بر اساس آن چه از جرجانی، زمخشری، هلیدی و البته سنت علم معانی آموخته بودیم. در تعریف ما کلام نشان دار موضوع علم معانی است و هر کلامی که از حالت عادی و استاندارد زبان خارج شود کلام نشان دار است. سعی بر این بوده که سیر مباحث با کتب علم معانی منطبق باشد تا ذهنیت آموخته با این سنت یک باره مشوش نشود و تفهیم و تفاهم مختل نشود اما خود را کاملا ملزم به این سنت نکرده ایم. عناوین این فصل مانند فصاحت و بلاغت، اقسام خبر، اغراض ثانوی، حصر و قصر و ... در کتب موجود علم معانی هم دیده می شود اما تعریف و تحلیل های ما از این عناوین با آن چه در کتب موجود متفاوت است. سعی بر این بوده است برای تحلیل ها از ملاک های کمی و نحوی استفاده شود. از این که بر اساس معنای تجربی و واژگانی، تحلیل های ذوقی و من عندی داده شود پرهیز شده است. همین طور مفصلا به بحث وصل و فصل پرداخته شده است که در بلاغت عربی جایگاه ویژه دارد اما در معانی فارسی به دلیل نبود تعریف دقیق یا آن را بی فایده دانسته اند یا سرسری از آن گذشته اند. سعی بر این بوده که عنوان های متفاوت بر اساس کارکردهای متفاوت باشد نه حالات متفاوت متصور دستوری. به همین سبب گاه بسیاری از کارکردها یا حالات معرفی شده در معانی موجود غلط فرض شده اند و گاه بعضی نیز با هم یکی فرض شده اند.

بررسی اندیشه های عرفانی سنایی در حدیقه الحقیقه و منابع آن و تهیه فرهنگ موضوعی حدیقه
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  شهریار مشکین دائم هشی   منظر سلطانی

سنایی نخستین شاعری است که شعرهایی سروده¬است که جز در قلمرو عرفان معنای دیگری ندارد؛ یعنی هدف و قصد گویندة آن¬ها تصوّف است و به¬ویژه جهان¬بینی تصوّف را در آثار خود شکل¬بخشیده¬است. هیچ اندیشه¬ای از اندیشه¬های مرکزی عالم تصوّف وجود¬ندارد که رگه¬هایی از آن در شعر سنایی – به¬خصوص در حدیقه – انعکاس¬نیافته¬باشد و از این حیث، حدیقة سنایی را که نقطة شروع مثنوی¬های تعلیمی– عرفانی فارسی است، دایره المعارف تصوّف نامیده¬اند. این پژوهش سعی در شناخت این حکیم الهی از طریق بررسی اندیشه¬های عرفانی وی در حدیقه دارد. در فصل چهارم رساله، فرهنگ موضوعی حدیقه شامل همة موضوعات اعمّ از عرفانی و غیرِ آن نیز ارائه¬شده¬است که ازجمله کارهایی است که تا امروز انجام¬نشده¬است. نتایج به¬دست¬آمده ازین تحقیق، جایگاه سنایی را به¬عنوان شاعری دوران¬ساز در میان نوابغ بی¬همتای عالم ادب و عرفان: عطّار و مولوی مشخّص¬می-کند و نشان¬می¬دهد که سنایی با واردکردنِ تجارب عرفانی و روحانی عارفان و زاهدانِ پیش از خود که به¬صورت منثور در آثاری چون اللّمع، قوت¬القلوب، رسالة قشیریّه و احیاء علوم-الدّین عرضه¬شده¬بود، حال و هوای تازه¬ای را در ساختار سنّتی و ازپیش¬شناخته¬شده و تجربه¬شدة شعر فارسی دمیده¬است.

بررسی و تحلیل تجربه های عرفانی روزبهان در کشف الاسرار بر مبنای رویکرد ساختگرایی استیون کِتز
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1393
  معین کاظمی فر   غلامحسین غلامحسین زاده

مسأله تبیین نسبت ذهن عارف با تجربه های عرفانی اش از مناقشه برانگیزترین مسائل حوزه فلسفه و روانشناسی عرفان است. ساختگرایان از جمله استیون کتز- فیلسوف نامدار معاصر- در مواجهه با این مسئله، معتقدند که تجربه های عرفانیِ عارف، متأثر از جهان ذهنی وی صورت بندی می شود. این رساله در نظر دارد تا بر اساس نظریه ساختگرایان، کارکرد ذهن روزبهان را در صورت بندی تجربه های عرفانی اش -که در کتاب کشف الاسرار خود گزارش کرده است- تحلیل کند. همچنین کوشیده شده تا با مقایسه ویژگی های عمده تجربه های عرفانی روزبهان با بایزید بسطامی و نجم الدین کبری، تفاوت ها و شباهت های تجربه های عرفانی این سه عارف بزرگ تاریخ تصوف ایرانی- اسلامی مشخص شود. در انتها نیز مهمترین استعاره های مفهومیِ به کار رفته در کشف الاسرار روزبهان، به عنوان شاخصی از نظام شناختی وی، مورد مداقه و تحلیل قرار گرفته است. در این پژوهش، جهان ذهنی روزبهان، پیروِ تقسیم بندی رایج در روانشناسی، در سه ساحت، عقیدتی-معرفتی، عاطفی و ارادی مورد مطالعه قرار گرفته است و در هر ساحت برجسته ترین و تمایزبخش ترین متعلق ذهنی روزبهان بر اساس منابع-به ویژه زندگی نامه خود نوشت وی- بدین شرح تعیین شده است: در ساحت عقیدتی-معرفتی، "گرایش به امر محسوس و انسانی" و در ساحت عاطفی، "عشق به زیبارویان" و در ساحت ارادی، "اراده معطوف به پیامبربودگی". نتایج حاصل از این پژوهش، صحت دیدگاه ساختگرایان را در مورد متأثر بودن صورت بندی تجربه های عرفانی از جهان ذهنی عارف را نشان داد. در این تحقیق نشان داده شد که گرایش به امر محسوس و انسانی در ساحت عقیدتی-معرفتی ذهن روزبهان موجب شده تا وی تقریباً همیشه خداوند را متشخص و انسان وار رویت کند، همچنین عشق به زیبارویان در ساحت عاطفی ذهن وی، موجب شده تا روزبهان خداوند و فرشتگان در قالب معشوقان مذکر و مونث تجربه کند و اراده معطوف به پیامبربودگی در ساحت ارادی ذهن شیخ روزبهان، باعث شده تا تجربه های عرفانی اش به گونه ای صورت بندی شود که دلالت بر برتری معنوی شیخ بر سایرین و پیامبرگونگی وی داشته باشد. همچنین در این پژوهش تجربه های عرفانی روزبهان با بایزید و نجم کبری از منظر سه ویژگی، مورد مقابسه قرار گرفت: 1- تجربه خداوند و فرشتگان به صورت متشخص و انسان وار 2- تجربه خداوند و فرشتگان در چهره زیبارویان 3- تجربه مقاماتی که دلالت بر پیامبرگونگی عارف و برتری معنوی وی دارد. نتایج حاصل از این مقایسه بدین قرار است: بایزید بسطامی بر خلاف روزبهان خداوند را نامتشخص و بالطبع نا انسان وار و فرشتگان را متشخص اما ناانسان وار تجربه می کند و همچنین نشانه هایی از وجود اراده معطوف به پیامبر بودگی در تجربه های عرفانی وی به چشم می خورد. نجم الدین کبری در مورد تجربه رویت خداوند ساکت است اما فرشتگان را بعضاً متشخص و انسان وار تجربه می کند و قرینه ای که نشان از وجود اراده معطوف به پیامبر بودگی در تجربه های عرفانی اش داشته باشد، مشاهده نمی شود. همچنین باید اشاره کرد که بایزید و نجم الدین کبری هیچ کدام گزارشی از تجربه خداوند و فرشتگان در صورت زیبارویان نداده اند. همچنین پس از بررسی استعاره های مفهومی کشف الاسرار روزبهان، سه کلان استعاره مفهومی به عوان مهمترین استعاره های مفهومی به کار رفته در کشف الاسرار استخراج شد، که عبارتند از: «سلوک به مثابه پرواز»، «برخورداری از دریافت های معنوی به مثابه خوردن خوراک» و «وصال خداوند به مثابه ازدواج». علاوه بر این موارد، در خلال این پژوهش، به وجود پیوندی احتمالی بین تجربه های عرفانی و استعاره های مفهومی پرکاربرد در زبانِ شخصِ تجربه گر- مانند روزبهان در این تحقیق- پی برده شد، به گونه ای که می توان این فرضیه را مطرح کرد که استعاره مفهومی برجسته در زبان عارف- به عنوان شاخصی از نظام شناختی وی- در صورت بندی تجربه های عرفانی اش دخیل است.

اقلیم و مسائل اقلیمی در آثار دولت آبادی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی 1385
  فاطمه داوودی مازندرانی   تقی پورنامداریان

چکیده ندارد.

تحلیل ساختاری و مضمونی نمایشنامه های اکبر رادی (دهه چهل و پنجاه)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی - پژوهشکده ادبیات 1386
  مهسا رون   تقی پورنامداریان

چکیده ندارد.

بررسی نقش ارجاع و انسجام واژگانی در محور عمودی شعر (با تاکید بر قصاید خاقانی)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1386
  حامد نوروزی   غلامحسین غلامحسین زاده

چکیده ندارد.

بررسی زبانی و مفهومی بهگودگیتا(همراه با مباحث تطبیقی در عرفان ایران)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی 1386
  مهدی علایی   تقی پورنامداریان

چکیده ندارد.

جلوه های شعر تغزلی در مثنوی های تعلیمی عطار نیشابوری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی - پژوهشکده ادبیات 1385
  فرزانه خلیل پور   تقی پورنامداریان

چکیده ندارد.

مفهوم ایمان و کفر در مثنوی های عرفانی منطق الطیر، حدیقه الحقیقه و مثنوی معنوی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی - پژوهشکده ادبیات 1386
  فرزاد جعفری   تقی پورنامداریان

چکیده ندارد.

تداعی و انگیزه های آن در مثنوی مولوی (دفتر اول و دوم)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی - پژوهشکده ادبیات 1387
  محمدرضا ضیاء   تقی پورنامداریان

چکیده ندارد.

بررسی و تحلیل ساختارگرایانه ی داستانهای مشترک مثنوی مولوی با مصیبت نامه و منطق الطیر عطار نیشابوری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی - پژوهشکده ادبیات 1386
  حنیف افخمی ستوده   تقی پورنامداریان

رساله ی حاضر به بررسی و مقایسه ی داستانهای مشترک میان مثنوی و منطق الطیر و مصیبت نامه ی عطار می پردازد. رویکرد این رساله رویکردی ساختارگرایانه است و در تحلیل و مقایسه ی ده داستان مشترک میان مثنوی مولوی و منطق الطیر و مصیبت نامه، از آرای کسانی چون پراپ، گریماس، تودوروف و ژانت سود می جوید. رساله ی حاضر در پی آن است که اثبات کند روایتگری مولوی و عطار به تفاوتهای معنایی می انجامد.

تحلیل ساختار و مضمون داستانک های معاصر فارسی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی - پژوهشکده ادبیات 1388
  سمیه دولتیان   تقی پورنامداریان

کوتاه نویسی و ایجاز از قرن¬ها قبل در ادبـــــــیات جهان، به ویژه ادبیات مشرق زمین دیده می¬شود. از دهه¬ی 70 بود که مینی¬مالیسم در هنر¬های مختلف شکل گرفت و در نوع داستان کوتاه وارد شد و «هرچه کمتر، بهتر» را شعار خود قرار داد. در ایران نیز داستانک نویسی به این نظریه نزدیک شد، اما می¬توان تفاوت¬هایی را بین داستانک و داستان¬های مینی¬مال یافت. همچنین میان گزیده¬نویسی کلاسیک با جریان کوتاه¬نویسی دنیای ماشینیزم تفاوت¬های اساسی¬ای وجود دارد. این پژوهش به بیان تعریف¬های گوناگون و جایگاه داستانک، نظریه¬های موافقان و مخالفان و ساختار این نوع ادبی می¬پردازد. در ایران هنوز نویسندگان سرشناسی در این زمینه دیده نمی¬شوند. داستانک با طرح ساده، زمان و مکان محدود، به کارگیری گفت¬و¬گو به جای شخصیت¬پردازی و توصیف صحنه و استفاده از حداقل کلمات موجودیت می¬یابد. در فارسی، نویــسندگان گاه بیان خاطره، طرح، لــطیفه و... را با این نوع اشتباه می¬گیرند. از آنجا که آثار پدید¬آمده¬ی مینی¬مالیستی در جهان با هم تفاوت دارند؛ کمتر می¬توان چارچوبی برای این نوع داستانی تعریف کرد، اما اصولی هم که وجود دارد، در داستان¬های نویسندگان مختلف به طور متفاوتی دیده می¬شود. دوری وگاه تفاوت برداشت از این اصول و تفاوت مضمون و تااندازه¬ای ساختار، موجب تفاوت داستانک با داستان¬های مینی¬مال غرب می¬شود. به سبب کمیت کم و تنوع نگارش داستانک در ایران هنوز نمی¬توان این دو را از هم جدا کرد. همچنین جامعه¬ی ایرانی تا جامعه¬ی مینی¬مال فاصله دارد و به همان نسبت داستانک با داستان مینی¬مال متفاوت است. هنوز ایران تسلیم دنیای ماشینیزم نشده است و تسلط تکنولوژی بر ادبیات داستانی آن به طور مطلق دیده نمی¬شود. این پژوهش به شیوه¬ی کتابخانه¬ای- توصیفی نوشته شده و داستانک و مینی¬مال طبق فرهنگ¬های موجود یکی دانسته شده، اما به تفاوت¬ها و شباهت¬های آنها نیز اشاره گردیده است.

خضر در مثنویهای عرفانی (حدیقه سنایی، مثنویهای عطار و مثنوی مولوی)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید بهشتی 1377
  هاجر جمالی   تقی پورنامداریان

چکیده ندارد.

نقد و بررسی طنز، هجو و عزل از مشروطه تا 1332
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1378
  جهانگیر صفری   تقی پورنامداریان

طنز و شوخ طبعی یکی از انواع شعر غنایی است که ظهور آن بخصوص بعد از انقلاب مشروطیت منشا تحولاتی مهم در ادبیات فارسی گشته است . در این پایان نامه به نقد و بررسی طنز، هجو و هزل از مشروط تا 1332 پرداخته شده است . ابتدا چون تعاریف دقیقی از سه اصطلاح مذکور وجود نداشت با بررسی آثار و تعاریف صاحب نظران، تعریف های نسبتا دقیقی از آنها ارائه گردید و براساس این تعاریف به سیر تاریخی این سه نوع، بطور اختصار اشاره شد و از میان شاعران و نویسندگان دوره مشروطه تا 1332 نیز، ده نفر بعنوان نمونه، که بشکلی دارای برجستگی خاص بوده اند برگزیده شده اند و به نقد و قررسی آثار آنها اقدام گریده است . این ده نفر عبارتند از نسیم شمال، علی اکبر دهخدا، محمدعلی جمالزاده، میرزاده عشقی، عارف قزوینی، ایرج میرزا، صادق هدایت ، جلال آل احمد، ابوالقاسم حالت و ملک الشعرای بهار. در این تحقیق معلوم شد طنز سخنی است انتقادی وخنده آور که به قصد اصلاح و تکامل جامعه بیان می گردد و هجو سخنی است کینه توزانه که به قصد از بین بردن شخصیت و آبروی فرد مورد هجا، با کلمات زشت و رکیک گفته می شود و هزل سخنی است شوخ طبعانه که برای خنداندن مخاطب و خوش داشتن اوقات او بیان می گردد. در سیر تاریخی نیز معلوم شد که طنز تا قبل از مشروطه کم و بینش رواج داشته است ، اما بیشتر در قالب حکایاتی کوتاه به امور اخلاقی و گاهی اجتماعی توجه می شده است . ولی از زمان مشروطه طنز سیاسی به وجود می آید و همراه آن طنزهای اجتماعی و فرهنگی نیز رشد می یابند. در کل طنز دوره مشروطه همچون آیینه ای تمام نما در مقابل اوضاع و احوال سیاسی اجتماعی و فرهنگی آن دوره است . هجو از ابتدای شعر فارسی تا دوران مشروطه کم و بیش رواج دارد ولی از دوره مشروطه به بعد از رونق آن کاسته می شود. در این دوره هجوها بیشتر رنگ و بوی سیاسی دارند. هزل در آثار رسمی ادبی در گذشته و در دوره معاصر چشم گیر نیست ، در دوره معاصر هزل بیشتر در مجلات و روزنامه رواج می یابد که این هزلها از نظر ادبی ارزش چندانی ندارد. در میان افراد مورد تحقیق نسیم شمال در نظم و دهخدا در نثر پیشقدم بوده اند و از نظر کثرت و تنوع آثار نسیم شمال و ابوالقاسم حالت در میان شاعران برتر از دیگران می باشند و هر دو از نظر ابتکار و نوآوری در ساختار و محتوا نیز در صدر قرار دارند. در میان نثر نویسان، دهخدا صاحب سبک و ابتکار است ، ولی آثار او حکایت گونه است ، حکایات دهخدا در آثار جمالزاده برای اولین بار به شکل داستان کوتاه در می آید و صادق هدایت این داستانها را تکامل می بخشد و ساختاری مستحکم در ادبیات داستانی طنزآمیز پایه گذاری می کند. در کل طنز دهخدا ستزه جو و پرخاشگر است . طنز جمالزاده شاد و سطحی است و بیشتر به ظواهر می پردازد و طنز صادق هدایت عمی و درون گرا و موثرتر است صادق هدایت ساختار داستانی طنزآمیز و تنوع محتوا نسبت به جمالزاده و جلال آل احمد برتر است . در دوره مشروطیت مجلات و رزنامه ها بار عمده چاپ و نشر آثار طنزآمیز را به عهده داشته اند و کم و بیش همه آنان با مساله توقیف و تعطیلی روبرو بوده اند.

هماهنگی "صورت و معنی" در اشعار سیاسی اجتماعی ملک الشعراء بهار
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید بهشتی 1378
  رکسانا حمیدی   تقی پورنامداریان

این تحقیق دارای سه فصل است : فصل اول، به نشان دادن مضامین و معانی در اشعار سیاسی اجتماعی شاعر می پردازد. در اینجا بیشتر اشعاری منظور است که به نحوی به مسائل سیاسی و یا اشخاص و سیاستمداران اشاره میکند و از مسائل اجتماعی که در راستای سیاست واقع شده، در این فصل سخن می رود. در اینجا نزدیک به سی مضمون طبقه بندی شده است و تنوع مضامین نشان داده می شود. در فصل دوم که به صورت و قالب و زبان ادبی شاعر در این اشعار می پردازد، یا تقسیم صورت به دو بخش مربوط به زبان و ادب ، با زیر ساخت سخن شاعر آشنا می شویم. در بخش صورت ادبی هر مضمون جداگانه از قالبها و موسیقی و صور خیالی که شاعر بکار برده سخن می رود و در بخش صورت زبانی از واژگان ساختار نحوی و مختصات سبک کهن که در شعر راه یافته آگاه می شویم. در اینجا دیده می شود که زبان شاعر در هر مضمون شکل خاص خود را می یابد و با زبان در مضمون دیگر متفاوت است . و بسامد بکار گرفتن صورتی خاص در هر مضمون خبر از سبک شاعر در بیان مضمونی دارد و گاه استفاده از ویژگیهای زبانی و ادبی، مضمون را کمرنگتر جلوه می دهد. در فصل سوم، به هماهنگی بین صورت و معنی می پردازیم. به این صورت که تجلی مضمون و عاطفه را در صورت و زبانی که شاعر بکار می گیرد نشان می دهیم و اینکه آیا شاعر توانسته مضمون و معنی را با زبان هماهنگ کند و اگر توانسته، چگونگی آن را بیان می کنیم. در اینجاست که میتوان به سبک شخصی شاعر در این اشعار دست یافت . در اینجا یادآوری این نکته را لازم می دانم که در فصل معنی، ذیل هر بیت مطلع شماره ای ثبت کرده ایم و آن به ترتیب بیانگر: جلد، صفحه و سال سرودن شعر است و سال سرودن اشعار را با استفاده از اشاره استاد مهرداد بهار در بالای هر شعر، ثبت کرده ایم. این پژوهش که در خدمت علم سبک شناسی و نقد ادبی قرار دارد به ما کمک می کند تا به شناخت بهتر و کشف لایه های نهانی شعر دست یابیم و سبک شخصی شاعر را در اشعار سیاسی اجتماعی نشان دهیم.

سیر تحلیلی شعر مقاومت در ادبیات فارسی از مرداد 1332 - بهمن 1357
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1378
  فاطمه محمدی شکیبا   تقی پورنامداریان

شعر مقاومت شعری است که انگیزه آن تاثرات عاطفی ناشی از ظلم و استبداد طبقه حاکم و گونه های متنوع تجاوز به حقوق مردم و نیز متاثر از جلوه ها و پیامدهای ظلم و استبداد و خیانت در زندگی مردم است . این نوع شعر به معنی اخص کلمه از زمان مشروطه آغاز شد و تا قبل از سال 1320 شاعرانی چون سیداشرف الدین قزوینی، محمدتقی بهاز، ابوالقاسم لاهوتی، عارف قزوینی، میرزاده عشقی و فرخی یزدی به سرودن آن همت گماشتند، که دو تن از ایشان میرزاده عشقی و فرخی یزدی، جان خود را بر سر این کار نهادند و به دستور رضاخان به قتل رسیدند. در شعر نو، سرودن شعر مقاومت با نیما یوشیج آغاز شد، اما نیما با استفاده از صنعت ابهام در شعر از پی آمدهای دشوار آن دوری جست . از سال 1357-1332 شعر مقاومت همراه با ابهام و صراحت به مقابله با نابسامانی سیاسی و اجتماعی پرداخت و شاعرانی به سرودن آن اهتمام کردند که ما از میان آنان هشت تن را انتخاب کرده و به بررسی شعرهای آنها پرداخته ایم که عبارتند از: نیما یوشیج، مهدی ا اخوان ثالث ، احمد شاملو، محمدرضا شفیعی کدکنی، سیاوش کسرایی، نعمت میرزازاده، اسماعیل خویی و خسرو گلسرخی. توجه به رویدادهای مذهبی و بهره گیری از نقش حیات بخش اسلام در شعر این شاعران به غیر از، سیاوش کسرایی و نعمت میرزازاده بسیار اندک است . موضوعات مشترکی که بیشتر این شعرا در مورد آن شعر سروده اند عبارت است از: مخالفت با کودتای 28 مرداد، اعتراض به عملکرد دربار و شاه، اعتراض به کشتار و اعدام مبارزان، اعتراض به بی تفاوتی شعرا و بی تعهدی آنها. نتایج بررسی با توجه به فرضیات عبارت است از: -1 ظهور جدی شعر مقاومت از زمان مشروطه است . -2 دلایل اوج و حضیض شعر مقاومت با اختناق حاکم بر جامعه، مبارزات مردمی و مسلحانه، و امید و نومیدی شاعر ارتباط مستقیم دارد. چنانچکه پس از کودتای 28 مرداد شعر مقاومت دچار رکود شد. اما از سال 1337 به بعد اوج گرفت و در سالهای، 1350-1340 با این که رژیم شاه با قدرت و شدت به سرکوب مخالفان خود می پرداخت . اما شعر مقاومت به دلیل اوج گرفتن فشار و سرکوب و مبارزات امام خمینی (رض) و مبارزات مسلحانه به بالاترین حد رشد خود رسید. -3 مضامین اصلی شعر مقاومت ، با رژیم شاه و عملکرد دربار بوده است . -4 مخاطبان شاعران بیشتر روشنفکران و قشر دانشگاهی بوده اند و مردم چندان توجهی به این گونه اشعار نشان نداده اند. -5 شیوه سرودن شعر نو و ابهام آن مانع پیوند عاطفی شاعر با توده مردم می شده است . -6 سبک و شیوه این شاعران بیشتر گرایش به شیوه های شعر نو داشته است . -7 توجه به اسلام و نقش حیات بخش آن در شعرهای سیاوش کسرایی و نعمت میرزازاده دیده می شود. -8 برخی از این شاعران با اینکه شعر مقاومت سروده اند ولی در عمل با مردم همراهی نداشته اند.

نقد و مقایسه تحلیلی تعابیر و تصاویر دنیا در شعر فارسی (تا قرن هفتم)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1381
  محمدرضا یوسفی کوپایی   غلامحسین غلامحسین زاده

دنیا یکی از عناصر مضمون ساز شعر فارسی است که با بررسی تعابیر و تصاویر آن می توان تا حدود زیادی با تفکرات ، نحوه زندگی ، اوضاع اجتماعی و اقتصادی مردم در ادوار مختلف آگاه شد. گرچه از دنیا تعریف مشخصی نشده و حدود آن تعیین نگردیده است ولی گروهی آن را فریبنده ، پوچ و زودگذر می دانند و بعضی آن را مفید و پر از نعمت و حتی ، مزرعه و ابزاری جهت وصول به آخرت قلمداد می کند. در شعر از دنیا تعابیر مختلف وتصاویر متناقضی ارائه شده از حور، خیال و مادر گرفته تا معشوقه عاشق کش ، فاحشه و نامادری و فرزند خواه و نیز از اسب و شتر تا دیو ، مار و اژدها و از شهد و شکر تا زهر ، سم و سل را در بر می گیرد. با توجه به اینکه این رساله از آغاز تا اوایل قرن هفتم را در بر می گیرد، در سیر بررسی هر چه به پایان دوره نزدیکتر شویم، نگرشها منفی تر و دل بستن به دنیا مخاطره آمیزتر توصیف شده است به گونه ایا که تشبیه دنیا به مار در شعر رودکی ، در شعر ناصرخسرو به اژدها تشبیه شده و تعبیر از دنیا به دیو در شعر ناصرخسرو، در شعر نظامی و عطار به غول مبدل گردیده است . این سیر تحت تاثیر شکستهای پی در پی از مهاجمان خارجی ، تسلط روحیه جبر و تسلیم بر جامعه به جای تعقل گرایی ، سست تر شدن اعتقادات مذهبی و عدم تامین آینده به لحاظ بی ثباتی های جامعه است که مردم به ثروت اندوزی مولع تر می شده اند.

بررسی هفت وادی منطق الطیر و مقایسه آن با مثنوی و معنوی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی 1382
  محمد طایر قدسی   تقی پورنامداریان

عطار در منطق الطیر برای رسیدن به حقیقت از هفت وادی یا هفت مقام ، یعنی: طلب، عشق ، معرفت ، استغنا، توحید، حیرت و فقر و فنا سخن می گوید . در این رساله نیز سعی براین است که بدانیم مولوی در مثنوی معنوی در باره آن هفت مقام چه نظری داشته است . آیا مولوی در مثنوی به هفت وادی منطق الطیر اشاره ای کرده است یا نه؟ و در صورت اشاره کردنش به کدامیک از این هفت وادی توجه بیشتری داشته و چه موارد اشتراک و اختلافی در باره این مقامات میان او و عطار وجود داشته است.بنابراین این رساله دارای سه فصل است : فصل اول سعی شده است به تعریف و توصیف تصوف از زبان خود مشایخ پرداخته شود . در فصل دوم مقامات عرفانی صوفیان و سوابق آن در کتب عرفانی پیش از مولانا بررسی شده است. در فصل سوم هفت وادی منطق الطیر عطار، در مثنوی معنوی مولوی مورد بررسی و مقایسه واقع شده است.

داستان های رمزی در ادب فارسی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تهران 1358
  تقی پورنامداریان

چکیده ندارد.