نام پژوهشگر: جواد بیات

بررسی عددی جریان نانوسیال در لوله ها واستفاده از مزایای آن در یک نمونه کاربردی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی شیراز 1389
  جواد بیات   امیر حسین نیک سرشت

در دهه های اخیر شاهد پیشرفت روز افزون علوم در زمینه های مختلف می باشیم که پیامد مستقیم آن رشد تکنولوژی و راحتی و آسایش هر چه بیشتر برای انسان ها می باشد. علوم مربوط به انتقال حرارت نیز از این قضیه مستثنی نیست و در سالهای اخیر دستخوش تغییرات فراوانی شده است که نتیجه ی تلاش ها و مطالعات انجام شده توسط دانشمندان علم انتقال حرارت در این زمینه می باشد. افزایش انتقال حرارت اصلی ترین و مهم ترین زمینه فعالیت ها را در این خصوص به خود اختصاص داده است لذا در اکثر مقالات و مطالعات ارائه شده سعی دارند که به نحوی راندمان حرارتی را افزایش دهند و ازآن جمله افزودن ذرات جامد فلزی به سیال پایه می باشد. افزایش میزان انتقال حرارت و کارایی مبدل های حرارتی به معنی صرفه جویی در هزینه های صنایع می باشد. با رفتاری که نانوسیال از خود در زمینه انتقال حرارت نشان داده است موجب امیدواری به چنین صرفه جویی در صنایع بویژه صنایع بزرگ شده است. بهبود انتقال حرارت و کاهش اندازه سیستم های انتقال حرارت ازمزایا و قابلیت های بالقوه نانوسیالات می باشند. در تحقیق حاضر جریان آرام و مغشوش جابجایی اجباری نانوسیال در لوله های مستقیم تحت شار حرارتی (که در تاسیسات صنعتی بسیار شاهد آن هستیم) مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. در این مطالعه اثرات حرارتی و هیدرودینامیکی نانوسیالات حاوی نانوذرات اکسید آلومینیوم و سیالات مختلف آب، مخلوط همگن آب-اتیلن گلیکول و اتیلن گلیکول در لوله های با قطر و طول متفاوت مورد تجزیه و تحلیل واقع شده است. همچنین تاثیر پارامتر بی بعد رینولدز به همراه تاثیر نسبت حجمی ذرات، تحت شارهای حرارتی مختلف بررسی گردیده است. بعلاوه، یک مبدل حرارتی جریان مخالف که حاوی جریان آب خالص برای هر دو مسیر اصلی (سیال خنک شونده) و تبرید (سیال گرم شونده) می باشد توسط نانوسیال آب- اکسید آلومینوم به عنوان سیال خنک کننده مورد مطالعه واقع گشته است. در ادامه نیز تاثیر نانوسیال بر میدان جریان و انتقال حرارت یک سیستم کلکتور خورشیدی غیر مستقیم بررسی و مشخص شده است.

اثر سطوح مختلف انرژی قابل متابولیسم و تراکم اسیدهای آمینه متیونین، لیزین و ترئونین بر عملکرد جوجه‏ های گوشتی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گنبد کاووس - دانشکده کشاورزی گنبد 1392
  حشمت الله گل زاده   شهریار مقصودلو

آزمایشی به منظور بررسی اثر سطوح مختلف انرژی و تراکم اسیدهای آمینه های گوگرد دار، لیزین و ترئونین بر عملکرد جوجه‏های گوشتی با تعداد 180 قطعه جوجه ‏گوشتی سویه آربور آکرز به صورت فاکتوریل 3×2 در قالب طرح‏ کاملاً تصادفی با 18 واحد آزمایشی (6 تیمار و 3 تکرار و 10 قطعه جوجه گوشتی از هر دو جنس در هر تکرار) انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل دو سطح مختلف انرژی قابل متابولیسم (بالاتر: 2950، 3000 و 3050 و پایین‏تر: 2850، 2900 و 2950 کیلوکالری در کیلو گرم به ترتیب در دوره های پیشدان، میاندان و پسدان) × سه سطح مختلف اسیدهای آمینه های گوگرد دار، لیزین و ترئونین (سطح توصیه شده شرکت آربور آکرز، 15 درصد بیشتر و 15 درصد کمتر از آن)، تا سن 42 روزگی دراختیار جوجه های گوشتی قرار گرفتند. نتایج آزمایش نشان داد که استفاده از سطح بالاتر انرژی باعث افزایش معنی دار مصرف خوراک، وزن بدن و اضافه وزن در کل دوره پرورش گردید (05/0p<). بطوریکه با استفاده از انرژی بالاتر خوراک مصرفی و وزن بدن جوجه‏ها بیشتر بود. اما سطوح مختلف اسیدهای آمینه محدود کننده اثر معنی‏داری بر مصرف خوراک نداشت (05/0p>). ولی باعث اختلاف معنی‏دار بر وزن بدن و اضافه وزن گردید (05/0p <). نتایج دیگر، نشان داد که اثرات اصلی سطوح مختلف انرژی و تراکم اسیدهای آمینه بر ضریب تبدیل غذایی، شاخص تولید و درصد بقاء در کل دوره پرورش معنی دار نبوده است (05/0p >). اثرات اصلی انرژی بر وزن ران‏ها معنی دار بود (05/0p <) اما بر اجزای دیگر لاشه معنی دار نگردید (05/0p >). اثرات اصلی اسیدهای آمینه محدود کننده بر روی وزن سینه معنی دار گردید (05/0p <) ولی بر روی اجزای دیگر لاشه معنی‏دار نبود (05/0p >). افزایش سطوح انرژی و تراکم اسیدهای آمینه باعث افزایش معنی دار در هزینه خوراک و هزینه خوراک مصرفی به اضافه وزن مصرفی گردید (05/0p <). اما سطوح مختلف انرژی باعث تفاوت معنی‏داری در بازده ناخالص اقتصادی در 42 روزگی نگردید (05/0p>). تراکم‏های مختلف اسیدهای آمینه در سن 42 روزگی تفاوت معنی داری را در بازده ناخالص اقتصادی نشان داد (05/0p <). بطوریکه بازده ناخالص اقتصادی جوجه‏های تغذیه شده با اسید آمینه ها براساس توصیه آربور آکرز و 15 در صد کمتر از آن اختلاف معنی داری باهم نداشتند اما کمترین بازده ناخالص اقتصادی مربوط به سطح اسید آمینه 15 درصد بیشتر از توصیه آربورآیکرز بوده است. اثرات متقابل بین انرژی و اسیدهای آمینه بر روی هیچ یک از صفات در تمام سنین معنی‏دار نبود (05/0p>).

بررسی اثرات سطوح مختلف کربوهیدرات فیبری و غئر فیبری برقابلیت هضم مواد مغذی و ph مایع شکمبه و متابولیت های خونی در گوسفند
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گنبد کاووس - دانشکده کشاورزی گنبد 1392
  جواد رضایی   رضا راه چمنی

به منظور بررسی اثرات سطوح مختلف کربوهیدرات های فیبری و غیرفیبری بر قابلیت هضم مواد مغذی و همبستگی آن با اسیدیته مایع شکمبه و متابولیت های خونی (گلوکز و نیتروژن اوره ای) 3 راس گوسفند نر نژاد دالاق دارای فیستولای شکمبه ای با میانگین وزنی 5/2 ± 50 کیلوگرم در گوسفند داری دانشگاه گنبد کاووس مورد استفاده قرار گرفت. تیمارهای آزمایشی عبارت بودند از سه جیره کاملا مخلـوط دارای سه سطـح به ترتیب کربوهیدرات های فیـبری و غیـرفیبری : 1) 0/52 و 4/27 درصد، 2) 4/48 و 2/32 3) 5/44 و 37 درصد مورد مقایسه قرار گرفت. آزمایش در سه دوره هر دوره شامل 10 روز دوره عادت پذیری 5 روز به منظور تعیین مصرف خوراک و قابلیت هضم مواد مغذی و نمونه گیری از مایع شکمبه به منظور تعیین اسیدیته مایع شکمبه بود. در آخر هر دوره از ورید وداج در 4 ساعت بعد از خوراک دادن خون گیری و phمایعات شکمبه در ساعات 5/0، 5/4، 6، 9 بعد از تغذیه اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که با افزایش سطوح کربوهیدرات های غیر فیبری ph مایع شکمبه در مقایسه با تیمار اول کمتر بود. با افزایش الیاف نامحلول در شوینده خنثی مقدار اسیدیته مایع شکمبه افزایش پیدا کرد. غلظت گلوکز خون در تیمار اول پائین ترین مقدار (33/36 درصد) و در تیمار 3 بالاترین مقدار (33/47) درصد بود. با افزایش کربوهیدرات های غیر فیبری مقدار ph شکمبه کاهش یافت و در نتیجه تفاوت معنی داری در بین قابلیت هضم الیاف نامحلول در شوینده اسیدی و پروتئین خام وجود نداشت (05/0p<) ولی قابلیت هضم ماده خشک، ماده آلی و الیاف نامحلول در شوینده خنثی به طور معنی داری تحت تاثیر تیمارها قرار گرفت (05/0p>). قابلیت هضم الیاف نامحلول در شوینده خنثی متعاقب کاهش فیبر بطور معنی داری افزایش یافت.

بررسی خصوصیات شیمیایی ، تجزیه پذیری و کینتیک تخمیری در شرایط آزمایشگاهی برخی از گیاهان شورزیست در سه مرحله رشد
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گنبد کاووس - دانشکده کشاورزی گنبد 1392
  علی اصغر بهمنی   یوسف مصطفی لو

مطالعه ای به منظور تعیین ارزش تغذیه ای سه گونه از گیاهان شورزیست شامل هالوگنوما ، پوکسیلینیا و آلوروپوس در سه مرحله رشد انجام شد. نمونه ها در سایه خشک گردیدند و جهت تعیین ترکیب شیمایی و اندازه گیری فراسنجه های تولید گاز و قابلیت هضم در شرایط آزمایشگاهی با آسیاب دارای الک های 1 و 2 میلی متری سپس آسیاب شدند. نتایج نشان داد که سه گونه در مرحله رشد از نظر غلظت الیاف نامحلول در شوینده اسیدی و الیاف نا محلول در شوینده خنثی اختلاف معنی داری وجود داشت (05/0>p). بیشترین مقدار پروتئین خام مربوط به گیاه آلوروپوس به مقدار 13 درصد و کمترین مقدار پروتئین در گیاه هالوگنوما و مرحله بذ ر دهی 9 درصد بود. مقدار خاکستر خام نیز بین نمونه های مورد مطالعه اختلاف معنی داری داشتند؛ به طوری که بیشترین مقدار در مرحله بذردهی هالوگنما (65/8 درصد) و کمترین مقدار مربوط به مرحله رویشی آلوروپوس (8/6 درصد) بود. نتایج مربوط به آزمایش تولید گاز نشان داد که بین سه گونه از نظر کل حجم گاز تولیدی اختلاف معنی داری وجود داشت (05/0>p). بیشترین تولید گاز مربوط به گونه پوکسیلینیا (5/291 میلی لیتر در گرم ماده خشک) و کمترین تولید گاز مربوط به گونه هالوگنما در مرحله رشد (6/163 میلی لیتر در گرم ماده خشک) بود. روند تولید گاز نشان داد که به طور متوسط سه گونه گیاه شورزیست تا زمان 4 دارای فاز تاخیر می باشند. گونه پوکسیلینیا و گونه هالوگنما در مرحله پس از بلوغ به ترتیب بالاترین و پایین ترین تولید گاز را در زمان های مختلف انکوباسیون داشتند. از نظر قابلیت هضم ماده خشک سه گونه گیاه شورزیست در مرحله رویشی اختلاف معنی داری وجود نداشت؛ اما در گونه گیاه شورزیست هالوگنوما از نظر قابلیت هضم در سه مرحله رشد اختلاف معنی داری وجود داشت (05/0>p). به طور کلی می توان نتیجه گرفت که گیاهان شورزیست دارای ارزش تغذیه ای بوده و تحقیقات بیشتری جهت تعیین پتانسیل تغذیه ای آنها لازم است.

ارتباط بین تخصص و تمرکز حسابرس با ویژگی های صنعت شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشکده علوم اقتصادی 1392
  جواد بیات   محسن تنانی

در این مطالعه ارتباط بین تمرکز و تخصص حسابرس با ویژگی های خاص صنعت شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار مورد بررسی قرارگرفته است. طی بازه زمانی 9 ساله از 1382 تا 1390 تعداد 368 شرکت در قالب 22 صنعت مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان می دهد که برای هر سه معیار تمرکز حسابرس (جمع سهم بازار سه موسسه حسابرسی بزرگ هر صنعت، متوسط مشتریان هر حسابرس، توزیع تعدادی صاحبکاران بین حسابرسان مختلف) ارتباط مستقیمی بین این متغیرها و تمرکز صنعت، رشد صنعت و ارزش بازار به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام صنعت وجود دارد. در مورد تعداد حسابرسان متخصص در هر صنعت نیز ارتباط مستقیمی با تمرکز صنعت، رشد صنعت و ارزش بازار به ارزش دفتری صنعت وجود دارد. همچنین رابطه معناداری بین تمرکز حسابرس و تعداد حسابرسان متخصص در صنعت و اینکه صنعت در عرصه مالی فعال باشد وجود ندارد.

تاثیر سطوح مختلف آبیاری بر عملکرد و شاخص های گیاهی درختان بالغ زیتون تحت آبیاری قطره ای زیرسطحی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1393
  جواد بیات   مهدی قیصری

بهبود بهره وری آب آبیاری با افزایش راندمان آبیاری از طریق استفاده از مدیریت کم آبیاری و آبیاری قطره ای زیرسطحی یکی از راههای موثر برای صرفه جویی مصرف آب و افزایش کیفیت و کمیت محصولات کشاورزی است. هدف از این مطالعه، بررسی تاثیر سطوح مختلف کم آبیاری بر عملکرد و شاخص های گیاهی درختان بالغ زیتون تحت آبیاری قطره ای زیرسطحی در خاک سنگریزه ای برای تعیین مقدار بهینه مصرف آب درختان زیتون در منطقه با اقلیم خشک بود. تیمارهای آزمایشی شامل پنج سطح آبیاری (تامین 100، 80، 60، 40 و 20 درصد تبخیرتعرق درخت زیتون به ترتیب i4، i3، i2، i1 و i5) که در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار در سال های 1392 و 1393 انجام شد. تبخیرتعرق درخت زیتون با استفاده داده های هواشناسی، معادله فائو-پنمن-مانتیث و ضریب گیاهی زیتون محاسبه گردید. رطوبت وزنی و شوری در اعماق مختلف خاک اندازه گیری شد. در طول فصل رشد طول شاخه یکساله، تعداد انشعابات شاخه یکساله و در انتهای فصل رشد، میوه درختان اندازه گیری شد. نتایج نشان داد، با فاصله گرفتن از لوله دریپردار، رطوبت روند کاهشی داشت. مقدار شوری خاک در لایه سطحی (10-0 سانتی متر) در تیمار آبیاری کامل بیشتر از سایر تیمارها بود و در منطقه توسعه ریشه تیمار آبیاری کامل کمتر از سایر تیمارها بود. مقدار تبخیرتعرق پتانسیل درخت زیتون برای سال اول 528/8میلی متر اندازه گیری شد. تاثیر سطوح مختلف آبیاری بر شاخص های رشد شاخه یکساله و تعداد انشعابات شاخه یکساله در هر دو سال در سطح یک درصد معنی دار شد و اثر سطوح مختلف آبیاری بر شاخص iwue در سال 1392 در سطح یک درصد معنی دار شد. همچنین شاخص های عملکرد، قطر میوه و طول شاخه یکساله تحت تاثیر سطوح مختلف آبیاری تفاوت معنی-داری داشتند. بطور متوسط، مقدار رشد شاخه تیمارهای i4، i3، i2، i1 و i5به ترتیب 0/35، 0/21، 0/2، 0/16 و 0/05 سانتی-متر در ماه بود. ماکزیمم مقدار عملکرد و قطر میوه در تیمار i1 به ترتیب برابر 12 کیلوگرم برای هر درخت و 16/3 میلی متر و کمترین مقدار در تیمار i5 بود (5کیلوگرم برای هر درخت و 12/8 میلی متر). بیشترین مقدارiwue در تیمار i5 برابر 3/4 کیلوگرم بر مترمکعب (با عملکرد میوه 5 کیلوگرم به ازای هر درخت) و کمترین مقدار آن در تیمار i2 بود (1/53کیلوگرم بر مترمکعب با عملکرد میوه 8/97 کیلوگرم به ازای هر درخت). به طور کلی، سطح آبیاری 0/4etc (تامین 40 درصد تبخیرتعرق) سطحی مناسب برای درخت زیتون با نیاز آبی کم در فضای سبز و سطح آبیاری 0/8etc (تامین 80 درصد نیاز آبی) برای تولید اقتصادی توصیه می گردد.

نبض در بیماریها
پایان نامه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی - دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی تهران 1338
  جواد بیات

چکیده ندارد.